ParsQuran
سوره 6: الأنعام - جزء 8

ذَلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ ﴿۱۳۱﴾
انصاریان: این [فرستادن پیامبران] برای این است که پروردگارت مردم شهرها و آبادی ها را در حالی که اهلشان [پیش از آمدن پیامبران] بی خبر [از توحید و معاد و حقایق] باشند، از روی ستم هلاک نمی کند.
خرمشاهی: اين از آن روى است كه پروردگارت نابودكننده شهرها از روى ستم -در حالتى كه مردمانش بى‏خبر باشندنيست‏
فولادوند: اين [اتمام حجت] بدان سبب است كه پروردگار تو هيچ گاه شهرها را به ستم نابوده نكرده در حالى كه مردم آن غافل باشند
قمشه‌ای: این (فرستادن رسل) برای این است که خدا اهل دیاری را تا (اتمام حجت نکرده و) آنها غافل و جاهل باشند به ستم هلاک نگرداند.
مکارم شیرازی: اين بخاطر آن است كه پروردگارت هيچگاه (مردم) شهرها و آباديها را بخاطر ستمهايشان در حال غفلت و بيخبري هلاك نمي‏كند (بلكه قبلا رسولاني براي آنها مي‏فرستد).
وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ﴿۱۳۲﴾
انصاریان: و [در قیامت] برای هر کدام [از دو گروه جن و انس] به سزای آنچه انجام می دادند، درجاتی [از ثواب و عذاب] است؛ و پروردگارت از آنچه انجام می دهند، بی خبر نیست.
خرمشاهی: و يكايك ايشان طبق كار و كردارشان درجاتى دارند، و پروردگارت از آنچه مى‏كنند غافل نيست‏
فولادوند: و براى هر يك [از اين دو گروه] از آنچه انجام داده‏ اند [در جزا] مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آنچه مى كنند غافل نيست
قمشه‌ای: و هر کس (از بندگان) به عملی که کرده رتبه خواهد یافت، و خدای تو از عمل هیچ کس غافل نخواهد بود.
مکارم شیرازی: و براي هر يك (از اين دو دسته) درجات (و مراتبي) است از آنچه عمل كردند و پروردگارت غافل از اعمالي كه انجام مي‏دهند نيست.
وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ مَا يَشَاءُ كَمَا أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ ﴿۱۳۳﴾
انصاریان: و پروردگارت بی نیاز و صاحب رحمت است، اگر بخواهد همه شما را هلاک می نماید، و پس از شما هر نسلی که بخواهد جایگزین شما می کند، همان گونه که شما را از نسل گروهی دیگر پدید آورد.
خرمشاهی: و پروردگارت بى‏نياز و صاحب رحمت است، اگر بخواهد شما را از ميان مى‏برد و بعد از شما و به جاى شما آنچه بخواهد جانشين مى‏سازد، همچنانكه شما را از زاد و رود قومى ديگر پديد آورد
فولادوند: و پروردگار تو بى ‏نياز و رحمتگر است اگر بخواهد شما را مى ‏برد و پس از شما هر كه را بخواهد جانشين [شما] مى ‏كند همچنانكه شما را از نسل گروهى ديگر پديد آورده است
قمشه‌ای: و خدای تو از خلق بی‌نیاز و (به همه) مهربان است و اگر بخواهد، شما را ببرد (و همه را فانی گرداند) آن گاه هر که را بخواهد جانشین شما کند چنان که شما را از نسل گروهی دیگر پدید آورد.
مکارم شیرازی: و پروردگارت بينياز و مهربان است (بنابراين درباره كسي ظلم و ستم نمي‏كند بلكه اينها نتيجه اعمال خود را مي‏گيرند) اگر بخواهد همه شما را مي‏برد و بعد از شما بجاي شما هر چه بخواهد (و هر كس را بخواهد) جانشين مي‏سازد همانطور كه شما را از نسل اقوام ديگري به وجود آورد.
إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَآتٍ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ ﴿۱۳۴﴾
انصاریان: بی تردید آنچه [از ثواب و عقاب] به شما وعده می دهند، آمدنی است؛ و شما عاجز کننده خدا نیستید [تا بتوانید از دسترس قدرتش بیرون روید.]
خرمشاهی: آنچه به شما وعده داده شده است فرارسنده است و شما گزير و گريزى نخواهيد داشت‏
فولادوند: قطعا آنچه به شما وعده داده مى ‏شود آمدنى است و شما درمانده‏ كنندگان [خدا] نيستيد
قمشه‌ای: هر چه به شما وعده دادند محققا خواهد آمد و شما (بر قدرت و مقدّرات خدا) غالب نخواهید شد.
مکارم شیرازی: آنچه به شما وعده داده مي‏شود، مي‏آيد و شما نمي‏توانيد (خدا را) ناتوان سازيد (و از عدالت و كيفر او فرار كنيد).
قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿۱۳۵﴾
انصاریان: بگو: ای قوم! تا جایی که در قدرت شماست [برای مبارزه با من و آیینم] بکوشید، من هم [در انجام دادن وظایفم] می کوشم، سپس خواهید دانست که سرانجام خوش و نیکوی سرای آخرت برای کیست؟ قطعاً ستمکاران رستگار نمی شوند.
خرمشاهی: بگو اى قوم من هرچه مى‏توانيد بكنيد، من نيز مى‏كنم، سپس به زودى خواهيد دانست كه نيك سرانجامى سراى آخرت از آن كيست و بى‏گمان ستمكاران رستگار نمى‏گردند
فولادوند: بگو اى قوم من هر چه مقدور شما هست انجام دهيد من [هم] انجام مى‏ دهم به زودى خواهيد دانست كه فرجام [نيكوى] آن سراى از آن كيست آرى ستمكاران رستگار نمى ‏شوند
قمشه‌ای: بگو: ای قوم من، شما را هر چه در خور است و بر آن توانایی دارید عمل کنید، من نیز در خور خویش عمل (نیک) می‌کنم، آن گاه البته (من به اجر خود رسم و) شما به زودی آگاه خواهید شد که آن کس که عاقبت منزلگاه خوش دارد کیست، البته ستمکاران را رستگاری نیست.
مکارم شیرازی: بگو اي جمعيت! هر كار در قدرت داريد بكنيد! من (هم به وظيفه خود) عمل مي‏كنم، اما به زودي خواهيد دانست چه كسي سرانجام نيك خواهد داشت (و پيروزي با چه كسي است اما) به طور مسلم ظالمان رستگار نخواهند شد.
وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلَا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَائِهِمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ ﴿۱۳۶﴾
انصاریان: و مشرکان از زراعت و چهارپایانی که خدا آفریده برای او سهمی قرار دادند، و به گمان بی اساس خود گفتند: این سهم خدا، و این سهم بُتان ما؛ [و عقیده داشتند] آنچه برای بتانشان باشد به خدا نمی رسد و آنچه برای خدا باشد [در صورتی که سهم بتان کمبودی داشته باشد] به آنها می رسد؛ بد است آنچه داوری می کنند.
خرمشاهی: و براى خداوند از زراعت و چارپايانى كه خود او آفريده است، بهره‏اى قائل شدند و به پندار خويش چنين مدعى شدند كه اين براى خداست و اين براى بتان ما، آنگاه آنچه خاص بتانشان بود، به خداوند نمى‏رسد، ولى آنچه خاص خداوند بود به بتانشان مى‏رسد، چه بد حكم مى‏كنند
فولادوند: و [مشركان] براى خدا از آنچه از كشت و دامها كه آفريده است‏ سهمى گذاشتند و به پندار خودشان گفتند اين ويژه خداست و اين ويژه بتان ما پس آنچه خاص بتانشان بود به خدا نمى ‏رسيد و[لى] آنچه خاص خدا بود به بتانشان مى ‏رسيد چه بد داورى مى كنند
قمشه‌ای: و برای خدا از روییدنیها و چهارپایانی که آفریده نصیبی معین کردند و به گمان خودشان گفتند: این سهم برای خدا و این سهم برای دیگر شریکان و بتان ما. پس آن سهمی که شریکانشان را بود به خدا نمی‌رسید و آن که برای خدا بود به شریکان می‌رسید! حکمی سخت (جاهلانه و) ناشایسته می‌کنند.
مکارم شیرازی: و (مشركان) سهمي از آنچه خداوند آفريده از زراعت و چهارپايان براي او قرار دادند و گفتند - به گمان آنها - اين مال خدا است و اين مال شركاي ما (يعني بتها) است، آنچه مال شركاي آنها بود به خدا نمي‏رسيد، ولي آنچه مال خدا بود به شركايشان مي‏رسيد (و اگر سهم بتها مواجه با كمبودي مي‏شد مال خدا را به آنها مي‏دادند اما عكس آنرا مجاز نمي‏دانستند!) چه بد حكم مي‏كنند (كه علاوه بر شرك، حتي خدا را كمتر از بتها مي‏گرفتند)!
وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَكَاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ ﴿۱۳۷﴾
انصاریان: مانند [این سهم بندی بی اساس که هوای نفسشان در نظرشان آراست] بتان، کشتن فرزندانشان را در نظرشان آراستند تا سرگردان و هلاکشان سازند و دینشان را بر آنان مُشتبه [و آمیخته به بدعت ها و خرافات] کنند؛ اگر خدا می خواست [اجباراً] آن کار را نمی کردند [ولی اجبار به عمل و ترک آن مشمول خواست خدا نیست؛] پس آنان را با آنچه دروغ می سازند واگذار.
خرمشاهی: و بدين‏سان بتانشان در نظر بسيارى از آنان قتل فرزندانشان را آراسته جلوه دادند تا سرانجام آنان را نابود كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند، و اگر خداوند [به قضاى حتمى‏] مى‏خواست، چنين نمى‏كردند، پس ايشان را با افترايى كه مى‏بندند، واگذار
فولادوند: و اين گونه براى بسيارى از مشركان بتانشان كشتن فرزندانشان را آراستند تا هلاكشان كنند و دينشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا مى‏ خواست چنين نمیکردند پس ايشان را با آنچه به دروغ مى‏ سازند رها كن
قمشه‌ای: و همچنین در نظر بسیاری از مشرکان، عمل کشتن فرزندان را بتهای ایشان نیکو جلوه داده تا آنکه آنان را با این عمل هلاک سازند و در دین فطریشان به غلط و اشتباه اندازند. و اگر خدا می‌خواست چنین نمی‌کردند، پس آنها را با آنچه (از خرافات) می‌بافند واگذار.
مکارم شیرازی: و همچنين شركاي آنها (يعني بتها) قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه داده بودند (كودكان خود را قرباني بتها مي‏كردند و افتخار مي‏نمودند!) و عاقبت اين كار چنين شد كه آنها را به هلاكت افكندند و آئينشان را دگرگون ساختند و اگر خدا مي‏خواست چنين نمي‏كردند (زيرا مي‏توانست اجبارا جلو آنان را بگيرد ولي اجبار سودي ندارد) بنابراين آنها و تهمتهايشان را به حال خود واگذار (و به اعمال آنها اعتنا مكن).
وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَا يَطْعَمُهَا إِلَّا مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِمْ بِمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۱۳۸﴾
انصاریان: و به گمان بی اساس خود گفتند: این چهار پایان و زراعتی که [سهم خدا و بتان است، خوردنش] ممنوع است، فقط کسی که ما بخواهیم باید از آنها بخورد، و [اینها] چهارپایانی است که سوار شدن بر آنان حرام است، و [نیز آنان را] چهارپایانی [بود] که [هنگام ذبح] نام خدا را بر آنها نمی بردند، در حالی که [این سنت ها و قوانین را به دروغ] به خدا نسبت می دادند؛ به زودی خدا آنان را در برابر آنچه دروغ می بستند، مجازات خواهد کرد.
خرمشاهی: و به پندار خويش گفتند اين چارپايان و زراعت حرام است، و جز كسى كه ما بخواهيم هيچ كس نبايد از آن بخورد، و چارپايانى كه سوارى آنها حرام شده است، و چارپايانى است كه نام خدا را [هنگام ذبح‏] بر آنها نمى‏برند، [اين احكام را] از روى افتراء به خداوند قائل شدند، [خداوند] به زودى به خاطر افترايى كه بستند جزاى‏شان را خواهد داد
فولادوند: و به زعم خودشان گفتند اينها دامها و كشتزار[هاى] ممنوع است كه جز كسى كه ما بخواهيم نبايد از آن بخورد و دامهايى است كه [سوار شدن بر] پشت آنها حرام شده است و دامهايى [داشتند] كه [هنگام ذبح] نام خدا را بر آن[ها] نمى ‏بردند به صرف افترا بر [خدا] به زودى [خدا] آنان را به خاطر آنچه افترا مى ‏بستند جزا مى‏ دهد
قمشه‌ای: و به پندار (جاهلانه) خویش گفتند: اینها چهار پایان و زراعتهایی است که بر همه ممنوع (و مخصوص بتان) است، نباید از آن بخورد مگر آن کس که ما بخواهیم، و چهارپایانی است که سواری آنها حرام است، و چهارپایانی را نیز بدون ذکر نام خدا ذبح می‌کنند. چون در این احکام به خدا دروغ بستند خدا به زودی آنها را مجازات خواهد کرد.
مکارم شیرازی: و گفتند اين قسمت از چهار پايان و زراعت (كه مخصوص بتها است براي همه) ممنوع است و جز كساني كه ما بخواهيم - به گمان آنها - از آن نبايد بخورد و (مي گفتند اينها) چهارپاياني است كه سوار شدن بر آنها تحريم شده و چهار پاياني كه نام خدا را بر آن نمي‏بردند و به خدا دروغ مي‏بستند (و مي‏گفتند اين احكام از ناحيه او است) به زودي كيفر افتراهاي آنها را مي‏دهد.
وَقَالُوا مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِنْ يَكُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿۱۳۹﴾
انصاریان: و گفتند: آنچه در شکم این چهارپایان است [در صورتی که زنده بیرون آید] ویژه مردان ماست، و بر همسرانمان حرام است، و اگر مرده باشد همگی در آن شریکند؛ به زودی خدا آنان را بر این توصیف بی پایه و باطلشان جزا خواهد داد، زیرا خدا حکیم و داناست.
خرمشاهی: و گفتند آنچه در شكم اين چارپايان است، خاص مردان ماست و بر زنان ما حرام است، و اگر آن مرده باشد، همه در آن شريكند [خداوند] به زودى جزاى اين [احكام ادعايى‏شان‏] را خواهد داد كه او فرزانه داناست‏
فولادوند: و گفتند آنچه در شكم اين دامهاست اختصاص به مردان ما دارد و بر همسران ما حرام شده است و اگر [آن جنين] مرده باشد همه آنان [از زن و مرد ] در آن شريكند به زودى [خدا] توصيف آنان را سزا خواهد داد زيرا او حكيم داناست
قمشه‌ای: و گفتند: آنچه در شکم این چهارپایان است مخصوص مردان ماست و بر زنان ما حرام است، و اگر مرده باشد همه (مردان و زنان) در آن شریک باشند. خداوند آنها را به مجازات این گفتار به زودی می‌رساند و خدا درست کردار و داناست.
مکارم شیرازی: و گفتند آنچه در شكم اين حيوانات (از جنين و بچه) وجود دارد مخصوص مردان ماست و بر همسران ما حرام است اما اگر مرده باشد (يعني مرده متولد شود) همگي در آن شريكند و به زودي (خدا) كيفر اين توصيف (و احكام دروغين) آنها را مي‏دهد او حكيم و دانا است.
قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ ﴿۱۴۰﴾
انصاریان: قطعاً کسانی که فرزندان خود را از روی سبک مغزی و جهالت کشته اند، و آنچه را خدا روزی آنان کرده بود بر پایه دروغ بستن به خدا حرام شمرده اند، زیان کردند؛ به راستی که گمراه شدند و هدایت یافته نبودند.
خرمشاهی: به راستى كسانى كه فرزندانشان را از روى كم‏خردى و نادانى كشته‏اند، و آنچه خداوند به آنان روزى داده است، از روى افتراء به خداوند، حرام كرده‏اند، زيانكار شدند، اينان به راستى گمراه شدند، و رهيافته نبودند
فولادوند: كسانى كه از روى بى‏ خردى و نادانى فرزندان خود را كشته‏ اند و آنچه را خدا روزيشان كرده بود از راه افترا به خدا حرام شمرده‏ اند سخت زيان كردند آنان به راستى گمراه شده و هدايت نيافته‏ اند
قمشه‌ای: البته آنان که فرزندان خود را به سفاهت و نادانی کشتند و آنچه را که خدا نصیبشان کرد با افترا به خدا حرام شمردند زیانکارند. اینان سخت گمراه شدند و هدایت نیافتند.
مکارم شیرازی: مسلما آنها كه فرزندان خود را از روي سفاهت و ناداني كشتند زيان ديدند و آنچه را خدا به آنها روزي داده بود بر خود تحريم كردند و بر خدا افترا بستند، آنها گمراه شدند و (هرگز) هدايت نيافتند.