بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
﴿۱﴾
انصاریان: آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، خدا را به پاک بودن از هر عیب و نقصی می ستایند، و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است خداوند را تسبيح مىگويد، و او پيروزمند فرزانه است فولادوند: آنچه در آسمانها و در زمين است تسبيحگوى خداى هستند و اوست شكست ناپذير سنجيده كار قمشهای: هر چه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش یکتا خدای عالم که مقتدر و حکیم است مشغولند. مکارم شیرازی: آنچه در آسمانها و زمين وجود دارد براي خدا تسبيح ميگويد، و او عزيز و حكيم است.
هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ
﴿۲﴾
انصاریان: اوست که کافرانِ از اهل کتاب را در نخستین بیرون راندن دسته جمعی از خانه هایشان بیرون راند. [شما اهل ایمان] رفتنشان را گمان نمی بردید، و خودشان پنداشتند که حصارها و دژهای استوارشان در برابر خدا [از تبعید و در به دری آنان] جلوگیری خواهد کرد ولی [اراده کوبنده] خدا از آنجا که گمان نمی کردند به سراغشان آمد و در دل هایشان رعب و ترس افکند به گونه ای که خانه هایشان را به دست خود و به دست مؤمنان ویران کردند. پس ای صاحبان بینش و بصیرت! عبرت گیرید.
خرمشاهی: اوست كه كافران اهل كتاب [يهوديان بنىنضير] را از خانه و كاشانهشان در آغاز هنگامه رهسپارى انبوه آواره كرد، گمان نمىبرديد كه بيرون روند، و [خودشان هم] گمان مىكردند كه دژهايشان باز دارنده آنان در برابر امر و عقوبت الهى است، و امر [/عذاب] الهى از جايى كه گمانش را نمىبردند بر آنان فرود آمد و در دلهايشان هراس انداخت، [چندانكه] خانههايشان را به دستهاى خود و دستان مؤمنان ويران مىكردند، پس اى ديدهوران عبرت گيريد فولادوند: اوست كسى كه از ميان اهل كتاب كسانى را كه كفر ورزيدند در نخستين اخراج [از مدينه] بيرون كرد گمان نمیکرديد كه بيرون روند و خودشان گمان داشتند كه دژهايشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود و[لى] خدا از آنجايى كه تصور نمیکردند بر آنان درآمد و در دلهايشان بيم افكند [به طورى كه] خود به دست خود و دست مؤمنان خانه هاى خود را خراب میکردند پس اى ديدهوران عبرت گيريد قمشهای: اوست خدایی که کافران اهل کتاب را (یعنی یهود بنی نضیر را که به مکر، قصد قتل پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله کردند) برای اولین بار همگی را از دیارشان بیرون کرد و هرگز شما مسلمین گمان نمیکردید که آنها از دیار خود بیرون روند و آنها هم حصارهای محکم خود را نگهبان خود از (قهر و انتقام) خدا میپنداشتند تا آنکه (عذاب) خدا از آنجا که گمان نمیبردند بدانها فرا رسید و در دلشان (از سپاه اسلام) ترس افکند تا به دست خود و به دست مؤمنان خانههاشان را ویران میکردند، پس ای هوشیاران عالم پند و عبرت گیرید. مکارم شیرازی: او كسي است كه كافران اهل كتاب را در اولين برخورد (با مسلمانان) از خانه هايشان بيرون راند، گمان نميكرديد آنها خارج شوند، و خودشان نيز گمان ميكردند كه دژهاي محكمشان آنها را از عذاب الهي مانع ميشود، اما خداوند از آنجا كه گمان نميكردند به سراغشان آمد، و در قلب آنها ترس و وحشت افكند، به گونه اي كه خانه هاي خود را با دست خويش و با دست مؤ منان ويران ميكردند، پس عبرت بگيريد اي صاحبان چشم!
وَلَوْلَا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ
﴿۳﴾
انصاریان: اگر خدا فرمان ترک وطن را بر آنان لازم و مقرّر نکرده بود، قطعاً در همین دنیا عذابشان می کرد و برای آنان در آخرت عذاب آتش است.
خرمشاهی: و اگر خداوند جلاى وطن را بر آنان مقرر نداشته بود، در دنيا [به عذابى سهمگين] معذبشان مىداشت، و براى آنان در آخرت عذاب آتش دوزخ است فولادوند: و اگر خدا اين جلاى وطن را بر آنان مقرر نكرده بود قطعا آنها را در دنيا عذاب میکرد و در آخرت [هم] عذاب آتش داشتند قمشهای: و اگر خدا بر آنها حکم جلاء وطن نمیکرد (سختتر از آن) در دنیا (به قتل و اسارت مانند کفار بدر) معذّبشان میکرد و (به هر حال) عذاب آتش در آخرت بر آنها خواهد بود. مکارم شیرازی: و اگر نه اين بود كه خداوند جلاي وطن را بر آنها مقرر داشته بود آنها را در همين دنيا مجازات ميكرد، و براي آنها در آخرت نيز عذاب آتش است.
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
﴿۴﴾
انصاریان: این [در به دری و تبعید] برای این است که آنان با خدا و پیامبرش دشمنی و مخالفت کردند، و هر کس با خدا دشمنی و مخالفت کند [بداند که] خدا سخت کیفر است.
خرمشاهی: اين از آن است كه با [امر] خداوند و پيامبرش مخالفت كردند، و هر كس با امر خداوند مخالفت كند، بىگمان خداوند سخت كيفر است فولادوند: اين [عقوبت] براى آن بود كه آنها با خدا و پيامبرش در افتادند و هر كس با خدا درافتد [بداند كه] خدا سخت كيفر است قمشهای: این (جلاء وطن و آوارگی آنها) برای این بود که آنان با خدا و رسول او سخت دشمنی و مخالفت کردند و هر که با خدا (و رسولش) دشمنی آغازد عقاب خدا بسیار سخت است. مکارم شیرازی: اين به خاطر آن است كه آنها با خدا و رسولش دشمني كردند و هر كس با خدا دشمني كند عذاب الهي (در حق او) شديد است.
مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ
﴿۵﴾
انصاریان: آنچه از درخت خرما [که در مالکیّت این دشمنان غدّار بود] بریدید یا آنها را بر ریشه ها و تنه هایش رها کردید، به فرمان خدا بود، تا نافرمانان را زبون و رسوا کند.
خرمشاهی: هر چه از درختان خرما بريديد يا آن را ايستاده با ريشههايش باقى گذارديد، همه به اذن الهى بود تا نافرمانان را خوار بدارد فولادوند: آنچه درخت خرما بريديد يا آنها را [دست نخورده] بر ريشه هايشان بر جاى نهاديد به فرمان خدا بود تا نافرمانان را خوار گرداند قمشهای: آنچه از درختان خرما را (که در دیار بنی نضیر) بریدید و آنچه را بر پا گذاشتید همه به امر خدا (و صلاح اسلام) و برای خواری و سرکوبی جهودان فاسق نابکار بود. مکارم شیرازی: هر درخت باارزش نخل را قطع و يا آن را به حال خود واگذار كرديد، همه به فرمان خدا بود، و هدف اين بود كه فاسقان را خوار و رسوا كند.
وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۶﴾
انصاریان: اموال و زمین هایی را که خدا به عنوان غنیمت به پیامبرش بازگرداند، شما برای به دست آوردنش اسب و شتری نتازاندید [و در نتیجه به زحمت نیفتادید]، ولی خدا پیامبرانش را بر هر که بخواهد مسلط و چیره می کند، و خدا بر هر کاری تواناست.
خرمشاهی: و هر چه خداوند از ايشان به [صورت فىء] عايد پيامبرش گرداند، شما در آن نه اسبان را به تاخت در آورديد و نه شتران را، بلكه خداوند پيامبرانش را بر هر كس كه خواهد سلطه دهد، و خداوند بر هر كارى تواناست فولادوند: و آنچه را خدا از آنان به رسم غنيمت عايد پيامبر خود گردانيد [شما براى تصاحب آن] اسب يا شترى بر آن نتاختيد ولى خدا فرستادگانش را بر هر كه بخواهد چيره مى گرداند و خدا بر هر كارى تواناست قمشهای: و آنچه را که خدا از (مال) آنها به رسم غنیمت به رسول خود باز داد (متعلق به رسول است، زیرا) شما سپاهیان اسلام بر آن هیچ اسب و شتری نتاختید و لیکن خدا رسولانش را بر هر که خواهد مسلّط میگرداند و خدا بر هر چیز تواناست. مکارم شیرازی: آنچه را خدا به رسولش از آنها (از يهود) بازگرداند چيزي است كه شما براي به دست آوردن آن (زحمتي نكشيديد) نه اسبي تاختيد و نه شتري، ولي خداوند رسولان خود را بر هر كس بخواهد مسلط ميسازد، و خدا بر هر چيز قادر است.
مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
﴿۷﴾
انصاریان: آنچه خدا از [اموال و زمین های] اهل آن آبادی ها به پیامبرش بازگرداند اختصاص به خدا و پیامبر و اهل بیت پیامبر و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان دارد، تا میان ثرومندان شما دست به دست نگردد. و [از اموال و احکام و معارف دینی] آنچه را پیامبر به شما عطا کرد بگیرید و از آنچه شما را نهی کرد، باز ایستید و از خدا پروا کنید؛ زیرا خدا سخت کیفر است.
خرمشاهی: آنچه خداوند [به صورت فىء] از اموال اهل آباديها عايد پيامبرش گرداند، خاص خداوند و پيامبر و خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان است، تا در ميان توانگران شما دستگردان نشود، و آنچه پيامبر شما را دهد آن را بپذيريد و آنچه شما را از آن بازدارد، از آن دست بداريد، و از خداوند پروا كنيد، كه بىگمان خداوند سخت كيفر است فولادوند: آنچه خدا از [دارايى] ساكنان آن قريه ها عايد پيامبرش گردانيد از آن خدا و از آن پيامبر [او] و متعلق به خويشاوندان نزديك [وى] و يتيمان و بينوايان و درراهماندگان است تا ميان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سخت كيفر است قمشهای: آنچه را که خدا از اموال کافران دیار به رسول خود غنیمت داد آن متعلق به خدا و رسول و (ائمه) خویشاوندان رسول و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان (ایشان) است. این حکم برای آن است که غنایم، دولت توانگران را نیفزاید (بلکه به مبلغان دین و فقیران اسلام تخصیص یابد) و شما آنچه رسول حق دستور دهد (و منع یا عطا کند) بگیرید و هر چه نهی کند واگذارید و از خدا بترسید که عقاب خدا بسیار سخت است. مکارم شیرازی: آنچه را خداوند از اهل اين آباديها به رسولش بازگرداند از آن خدا، و رسول، و خويشاوندان او و يتيمان، و مستمندان، و در راه ماندگان است، تا (اين اموال عظيم) دست به دست ميان ثروتمندان شما نگردد، آنچه را رسول خدا براي شما آورده بگيريد و اجرا كنيد، و آنچه را از آن نهي كرده خودداري نمائيد، و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند شديدالعقاب است.
لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ
﴿۸﴾
انصاریان: [بخشی از غنایم] برای فقیران مهاجری است که از دیار و اموالشان بیرون رانده شده اند، در حالی که فضل و خشنودی خدا را می جویند وخدا وپیامبرش را یاری می کنند، اینان همان راستگویانند.
خرمشاهی: براى بينوايان از مهاجران است كه از خانه و كاشانههايشان و ملك و مالهايشان رانده شدهاند، و در طلب بخشش و خشنودى خداوندند و [دين] خداوند و پيامبر او را يارى مىدهند، اينانند كه راستگويانند فولادوند: [اين غنايم نخست] اختصاص به بينوايان مهاجرى دارد كه از ديارشان و اموالشان رانده شدند خواستار فضل خدا و خشنودى [او] مى باشند و خدا و پيامبرش را يارى مى كنند اينان همان مردم درست كردارند قمشهای: مقام بلند (یا غنائم) خاصّ فقیران مهاجرین است که آنها را از وطن و اموالشان به دیار غربت راندند در صورتی که (چشم از خانه پوشیده و) در طلب فضل و خشنودی خدا میکوشند و خدا و رسول او را یاری میکنند، اینان به حقیقت راستگویان عالمند. مکارم شیرازی: اين اموال براي مهاجراني است كه از خانه و كاشانه و اموال خود بيرون رانده شدند، آنها فضل الهي و رضاي او را ميطلبند، و خدا و رسولش را ياري ميكنند، و آنها راستگويانند.
وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
﴿۹﴾
انصاریان: و [برای] کسانی [از انصار است] که پیش از مهاجران در سرای هجرت و ایمان [یعنی مدینه] جای گرفتند، [و] کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده اند دوست دارند، و در سینه های خود نیاز و چشم داشتی به آنچه به مهاجران داده شده است نمی یابند، و آنان را بر خود ترجیح می دهند، گرچه خودشان را نیاز شدیدی [به مال و متاع] باشد. و کسانی را که از بخل و حرصشان بازداشته اند، اینان همان رستگارانند.
خرمشاهی: و كسانى كه پيش از آنان در سراى اسلام [مدينه] جاى گرفتند و ايمان را پذيرفتند، كسانى را كه به سوى آنان هجرت كردهاند، دوست مىدارند و نسبت به آنچه به ايشان داده شده است، در دل خود احساس نياز نمىكنند، و [آنان را] ولو خود نيازمندى داشته باشند، بر خود بر مىگزينند، و كسانى كه از آزمندى نفس خويش در امان مانند، آنانند كه رستگارانند فولادوند: و [نيز] كسانى كه قبل از [مهاجران] در [مدينه] جاى گرفته و ايمان آورده اند هر كس را كه به سوى آنان كوچ كرده دوست دارند و نسبت به آنچه به ايشان داده شده است در دلهايشان حسدى نمى يابند و هر چند در خودشان احتياجى [مبرم] باشد آنها را بر خودشان مقدم مى دارند و هر كس از خست نفس خود مصون ماند ايشانند كه رستگارانند قمشهای: و هم آن جماعت انصار که پیش از (هجرت) مهاجرین (در مکّه به رسول ایمان آوردند و) مدینه را خانه ایمان گردانیدند و مهاجرین را که به سوی آنها آمدند دوست میدارند و در دل خود هیچ حاجتی (و حسد و بخلی) نسبت به آنچه (از غنائم بنی نضیر) که به آنها داده شد نمییابند و هر چند به چیزی نیازمند باشند باز مهاجران را بر خویش مقدم میدارند (و جانشان به کلی از بخل و حسد و حرص دنیا پاک است) و هر کس را از خوی بخل و حرص دنیا نگاه دارند آنان به حقیقت رستگاران عالمند. مکارم شیرازی: و براي كساني كه در «دارالهجرة» (سرزمين مدينه) و در خانه ايمان، قبل از مهاجران، مسكن گزيدند، آنها كساني را كه به سويشان هجرت كنند دوست ميدارند و در دل خود نيازي به آنچه به مهاجران داده شده احساس نميكنند، و آنها را بر خود مقدم ميدارند هر چند شديدا فقير باشند، كساني كه خداوند آنها را از بخل و حرص نفس خويش بازداشته رستگارند.
وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ
﴿۱۰﴾
انصاریان: و نیز کسانی که بعد از آنان [انصار و مهاجرین] آمدند در حالی که می گویند: پروردگارا! ما و برادرانمان را که به ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دل هایمان نسبت به مؤمنان، خیانت و کینه قرار مده. پروردگارا! یقیناً تو رؤوف و مهربانی.
خرمشاهی: و كسانى كه پس از آنان آمدهاند گويند پروردگارا ما و برادرانمان را كه در ايمان بر ما سبقت دارند، بيامرز، و در دلهاى ما نسبت به مؤمنان كينهاى مگذار، پروردگارا تويى كه رئوف مهربانى فولادوند: و [نيز] كسانى كه بعد از آنان [=مهاجران و انصار] آمده اند [و] مى گويند پروردگارا بر ما و بر آن برادرانمان كه در ايمان آوردن بر ما پيشى گرفتند ببخشاى و در دلهايمان نسبت به كسانى كه ايمان آورده اند [هيچ گونه] كينه اى مگذار پروردگارا راستى كه تو رئوف و مهربانى قمشهای: و آنان که پس از مهاجرین و انصار آمدند (یعنی تابعین و سایر مؤمنین تا روز قیامت) دایم به درگاه خدا عرض میکنند: پروردگارا، بر ما و برادران دینیمان که در ایمان پیش از ما شتافتند ببخش و در دل ما هیچ کینه و حسد مؤمنان قرار مده، پروردگارا، تویی که بسیار رؤوف و مهربانی. مکارم شیرازی: و كساني كه بعد از آنها آمدند و ميگويند: پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ايمان بر ما پيشي گرفتند بيامرز، و در دلهايمان حسد و كينه اي نسبت به مؤ منان قرار مده، پروردگارا! تو مهربان و رحيمي.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
﴿۱۱﴾
انصاریان: آیا کسانی را که نفاق ورزیدند، ندیدی؟ که به برادران کافرشان از اهل کتاب می گویند: اگر شما را [از خانه و دیارتان] بیرون کردند، ما هم قطعاً با شما بیرون می آییم، و هرگز فرمان کسی را بر ضد شما اطاعت نمی کنیم، و اگر با شما جنگیدند، همانا شما را یاری می کنیم. و خدا گواهی می دهد که آنان دروغگویند.
خرمشاهی: آيا ننگريستهاى كسانى را كه نفاق ورزيدند به دوستانشان از اهل كتاب كه كفرورزيدند، گفتند اگر شما رانده شويد، ما نيز همراه شما بيرون مىآييم، و به زيان شما هرگز از امر هيچ كس اطاعت نخواهيم كرد، و اگر با شما كارزار شود، حتما شما را يارى خواهيم كرد، خداوند شاهد است كه آنان دروغگو هستند فولادوند: مگر كسانى را كه به نفاق برخاستند نديدى كه به برادران اهل كتاب خود كه از در كفر درآمده بودند مى گفتند اگر اخراج شديد حتما با شما بيرون خواهيم آمد و بر عليه شما هرگز از كسى فرمان نخواهيم برد و اگر با شما جنگيدند حتما شما را يارى خواهيم كرد و خدا گواهى مى دهد كه قطعا آنان دروغگويانند قمشهای: (ای رسول) آیا آنان را که نفاق ورزیدند ندیدی؟ که با برادرانشان همان یهود اهل کتاب که کافر شدند (در پیوسته و) گویند: اگر شما از دیارتان اخراج شوید البته ما هم به همراهی شما خارج خواهیم شد و در راه حمایت شما از احدی ابدا اطاعت نخواهیم کرد و اگر (مسلمانان) با شما جنگ کردند البته شما را مدد میکنیم، و خدا گواهی دهد که محققا آنها دروغ میگویند. مکارم شیرازی: آيا منافقان را نديدي كه پيوسته به برادران كفارشان از اهل كتاب ميگفتند: هرگاه شما را (از وطن) بيرون كنند ما هم با شما خواهيم بود، و سخن هيچكس را درباره شما اطاعت نخواهيم كرد، و اگر با شما پيكار شود ياريتان خواهيم كرد، و خداوند شهادت ميدهد كه آنها دروغگويانند!
لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لَا يَنْصُرُونَهُمْ وَلَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ
﴿۱۲﴾
انصاریان: اگر [کافران از اهل کتاب را] بیرون کنند با آنان بیرون نمی روند، و اگر با آنان بجنگند آنان را یاری نمی دهند، و اگر یاری دهند در گرماگرم جنگ پشت کنان می گریزند، سپس [کافران اهل کتاب] یاری نمی شوند.
خرمشاهی: اگر آنان [يهوديان بنىنضير] رانده شوند، ايشان همراه آنان بيرون نروند، و اگر با آنان كارزار شود، ايشان را يارى ندهند، و اگر بخواهند ياريشان دهند، پشت كنند، سپس از هيچ كس يارى نيابند فولادوند: اگر [يهود] اخراج شوند آنها با ايشان بيرون نخواهند رفت و اگر با آنان جنگيده شود [منافقان] آنها را يارى نخواهند كرد و اگر ياريشان كنند حتما [در جنگ] پشت خواهند كرد و [ديگر] يارى نيابند قمشهای: اگر آنها اخراج شوند هرگز منافقان با آنها خارج نمیشوند و اگر (مسلمانان) به جنگشان آیند هرگز یاریشان نمیکنند و اگر هم یاریشان کنند البته به جنگ پشت کنند و دیگر نصرت نخواهند یافت. مکارم شیرازی: اگر آنها را بيرون كنند با آنان بيرون نميروند، و اگر با آنها پيكار شود ياريشان نخواهند كرد، و اگر ياريشان كنند پشت به ميدان كرده فرار ميكنند، سپس كسي آنها را ياري نميكند.
لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ
﴿۱۳﴾
انصاریان: [آری منافقان، کافران از اهل کتاب را در گرماگرم جنگ به هنگام خطر رها می کنند و می گریزند؛ زیرا] ترس آنان از شما در دل هایشان بیش از ترس از خداست؛ چون آنان قومی هستند که [حقایق را به خاطر کوردلی] نمی فهمند.
خرمشاهی: بىشك شما در دلهاى آنان هراسانگيزتريد از خداوند، اين از آن است كه ايشان قومى بىتميزند فولادوند: شما قطعا در دلهاى آنان بيش از خدا مايه هراسيد چرا كه آنان مردمانى اند كه نمى فهمند قمشهای: این مردم منافق در دلشان از شما بیشتر ترس دارند تا از خدا، زیرا آنها مردمی هستند که هیچ فهم و شعوری ندارند. مکارم شیرازی: وحشت از شما در دلهاي آنها بيش از ترس از خدا است، اين به خاطر آن است كه آنها گروهي نادانند.
لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ
﴿۱۴﴾
انصاریان: همه آنان [به صورت متحد و یک پارچه] با شما نمی جنگند مگر در آبادی هایی که دارای حصار و قلعه و دژ هستند، یا از پشت دیوارها، دلاوری آنان میان خودشان شدید است [ولی از رویارویی با شما می ترسند]، آنان را متحد و هم دست می پنداری در حالی که دل هایشان پراکنده است؛ زیرا آنان گروهی هستند که تعقّل نمی کنند.
خرمشاهی: هرگز همگى با شما كارزار نكنند مگر در ميان برزنهاى محصور، يا از پشت ديوارها، ستيز و صلابت آنان در ميان خودشان سخت است، آنان را همدست مىانگارى، حال آنكه دلهايشان پراكنده است، اين از آن است كه قومى نابخردند فولادوند: [آنان به صورت] دسته جمعى جز در قريه هايى كه داراى استحكاماتند يا از پشت ديوارها با شما نخواهند جنگيد جنگشان ميان خودشان سخت است آنان را متحد مى پندارى و[لى] دلهايشان پراكنده است زيرا آنان مردمانى اند كه نمى انديشند قمشهای: (یهودان از ترس) بر جنگ با شما جمع نمیشوند مگر در قریههای محکم حصار یا از پس دیوار (دشمنی مکر و حیله و جاسوسی)، کارزار بین خودشان سخت است، شما آنها را جمع و متّفق میپندارید در صورتی که دلهاشان سخت متفرق است، زیرا آن قوم دارای فهم و عقل نیستند. مکارم شیرازی: آنها هرگز با شما به صورت دستجمعي نميجنگند جز در دژهاي محكم يا از پشت ديوارها! پيكارشان در ميان خودشان شديد است (اما در برابر شما ناتوانند) به ظاهرشان مينگري آنها را متحد ميبيني در حالي كه دلهاي آنها پراكنده است اين به خاطر آن است كه قومي بيعقلند!
كَمَثَلِ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِيبًا ذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۱۵﴾
انصاریان: [داستان این یهودی های نابکار بنی نظیر] مانند کسانی است که اندکی پیش از اینان [در پیرامون مدینه] بودند که سرانجام وخیم کارشان را چشیدند، و برای آنان عذابی دردناک است.
خرمشاهی: همانند پيشينيان نزديكشان كه عقوبت كار [نادرست]شان را چشيدند و عذابى دردناك [در پيش] دارند فولادوند: درست مانند همان كسانى كه اخيرا [در واقعه بدر] سزاى كار [بد] خود را چشيدند و آنان را عذاب دردناكى خواهد بود قمشهای: مثل حال اینان هم مانند همان قوم کافر پیشین است (یعنی یهود قینقاع یا کفّار بدر) که (در دنیا) بدین زودی کیفر کردارشان را چشیدند و (در قیامت) هم عذاب دردناک بر آنها مهیّاست. مکارم شیرازی: كار اين گروه از يهود همانند كساني است كه كمي قبل از آنها بودند، طعم تلخ كار خود را چشيدند و براي آنها عذاب دردناك است.
كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ
﴿۱۶﴾
انصاریان: [داستان منافقان که کافران از اهل کتاب را با وعده های دروغ فریفتند] چون داستان شیطان است که به انسان گفت: کافر شو. هنگامی که کافر شد، گفت: من از تو بیزارم، من از خدا که پروردگار جهانیان است، می ترسم.
خرمشاهی: همانند شيطان كه به انسان گويد كافر شو، و چون كافر شود، گويد من از تو برى و بر كنارم، كه من از خداوند -پروردگار جهانيانمىترسم فولادوند: چون حكايت شيطان كه به انسان گفت كافر شو و چون [وى] كافر شد گفت من از تو بيزارم زيرا من از خدا پروردگار جهانيان مى ترسم قمشهای: (این منافقان) در مثل مانند شیطانند که انسان را گفت: به خدا کافر شو، پس از آنکه آدمی کافر شد بدو گوید: از تو بیزارم، که من از (عقاب) پروردگار عالمیان سخت میترسم. مکارم شیرازی: كار آنها همچون شيطان است كه به انسان گفت كافر شو (تا مشكلات تو را حل كنم!) اما هنگامي كه كافر شد گفت: من از تو بيزارم، من از خداوندي كه پروردگار عالميان است بيم دارم!
فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ
﴿۱۷﴾
انصاریان: سرانجامشان این شد که هر دو در آتش اند؛ و در آن جاودانه اند و این است کیفر ستمکاران.
خرمشاهی: و سرانجام آن دو چنين است كه هر دو در آتش جهنماند، و جاودانه در آنند، و اين جزاى ستمكاران [مشرك] است فولادوند: و فرجام هردوشان آن است كه هر دو در آتش جاويد مى مانند و سزاى ستمگران اين است قمشهای: پس عاقبت شیطان و آدمی که به امر او کافر شد این است که هر دو در آتش دوزخ مخلّدند و آن دوزخ کیفر ستمکاران عالم است. مکارم شیرازی: سرانجام كار آنها اين شد كه هر دو در آتش دوزخند، جاودانه در آن ميمانند، و اين است كيفر ستمكاران!
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
﴿۱۸﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید؛ و هر کسی باید با تأمل بنگرد که برای فردای خود چه چیزی پیش فرستاده است، و از خدا پروا کنید؛ یقیناً خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
خرمشاهی: اى مؤمنان از خداوند پروا كنيد و هر كس بنگرد كه براى فردا چه پيش انديشى كرده است، و از خداوند پروا كنيد، چرا كه خداوند به آنچه مىكنيد آگاه است فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا داريد و هر كسى بايد بنگرد كه براى فردا[ى خود] از پيش چه فرستاده است و [باز] از خدا بترسيد در حقيقت خدا به آنچه مى كنيد آگاه است قمشهای: الا ای اهل ایمان، خداترس شوید و هر نفسی نیک بنگرد تا چه عملی برای فردای قیامت خود پیش میفرستد، و از خدا بترسید که او به همه کردارتان به خوبی آگاه است. مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده ايد! از مخالفت خدا بپرهيزيد، و هر انساني بايد بنگرد تا چه چيز را براي فردايش از پيش فرستاده، و از خدا بپرهيزيد كه خداوند از آنچه انجام ميدهيد آگاه است.
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
﴿۱۹﴾
انصاریان: و مانند کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا هم آنان را دچار خودفراموشی کرد؛ اینان همان فاسقانند.
خرمشاهی: و همانند كسانى كه خداوند را فراموش كردند، مباشيد كه خداوند هم [تيمار] خودشان را از يادشان برد، اينانند كه نافرمانند فولادوند: و چون كسانى مباشيد كه خدا را فراموش كردند و او [نيز] آنان را دچار خودفراموشى كرد آنان همان نافرمانانند قمشهای: و مانند آنان نباشید که به کلی خدا را فراموش کردند، خدا هم (حظّ روحانی و بهره ابدی) نفوس آنها را از یادشان برد، آنان به حقیقت بدکاران عالمند. مکارم شیرازی: و همچون كساني كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز آنها را به خود فراموشي گرفتار كرد نباشيد، و آنها فاسق و گنهكارند.
لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ
﴿۲۰﴾
انصاریان: دوزخیان و بهشتیان یکسان نیستند، بهشتیان همان رستگارانند.
خرمشاهی: دوزخيان و بهشتيان برابر نيستند، بهشتيانند كه رستگارند فولادوند: دوزخيان با بهشتيان يكسان نيستند بهشتيانند كه كاميابانند قمشهای: هرگز اهل جهنم و اهل بهشت با هم یکسان نیستند، اهل بهشت به حقیقت سعادتمندان عالمند. مکارم شیرازی: هرگز اصحاب دوزخ و اصحاب بهشت يكسان نيستند، اصحاب بهشت رستگار و پيروزند.
لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
﴿۲۱﴾
انصاریان: اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم، قطعاً آن را از ترس خدا فروتن و از هم پاشیده می دیدی. و این مثل ها را برای مردم می زنیم تا بیندیشند.
خرمشاهی: اگر اين قرآن را بر كوهى فرو فرستاده بوديم، بىشك آن را از ترس خداوند خاكسار و فرو پاشيده مىديدى، و اينها مثلهايى است كه براى مردم مىزنيم باشد كه انديشه كنند فولادوند: اگر اين قرآن را بر كوهى فرومى فرستاديم يقينا آن [كوه] را از بيم خدا فروتن [و] از هم پاشيده مى ديدى و اين مثلها را براى مردم مى زنيم باشد كه آنان بينديشند قمشهای: اگر ما این قرآن (عظیم الشأن) را (به جای دلهای خلق) بر کوه نازل میکردیم مشاهده میکردی که کوه از ترس و عظمت خدا خاشع و ذلیل و متلاشی میگشت. و این امثال را برای مردم بیان میکنیم باشد که اهل (عقل و) فکرت شوند. مکارم شیرازی: اگر اين قرآن را بر كوهي نازل ميكرديم ميديدي كه در برابر آن خشوع ميكند و از خوف خدا ميشكافد! و اينها مثالهائي است كه براي مردم ميزنيم تا در آن بينديشند.
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ
﴿۲۲﴾
انصاریان: اوست خدایی که جز او هیچ معبودی نیست، دانای نهان و آشکار است، او رحمان و رحیم است.
خرمشاهی: او خداوندى است كه خدايى جز او نيست، داناى پنهان و پيدا، اوست خداى رحمان مهربان فولادوند: اوست خدايى كه غير از او معبودى نيست داننده غيب و آشكار است اوست رحمتگر مهربان قمشهای: اوست خدای یکتایی که غیر او خدایی نیست که دانای نهان و آشکار عالم است، اوست بخشنده و مهربان. مکارم شیرازی: او خدائي است كه معبودي جز او نيست، از پنهان و آشكار آگاه است، و او رحمان و رحيم است.
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ
﴿۲۳﴾
انصاریان: اوست خدایی که جز او هیچ معبودی نیست، همان فرمانروای پاک، سالم از هر عیب و نقص، ایمنی بخش، چیره و مسلط، شکست ناپذیر، جبران کننده، شایسته بزرگی و عظمت است. خدا از آنچه شریک او قرار می دهند، منزّه است.
خرمشاهی: اوست خداوندى كه خدايى جز او نيست، فرمانرواى قدوس سلام مؤمن مهيمن پيروزمند جبار صاحب كبرياست، پاك و برتر است خداوند از آنچه براى او شريك مىانگارند فولادوند: اوست خدايى كه جز او معبودى نيست همان فرمانرواى پاك سلامت[بخش و] مؤمن [به حقيقت حقه خود كه] نگهبان عزيز جبار [و] متكبر [است] پاك است خدا از آنچه [با او] شريك مى گردانند قمشهای: اوست خدای یکتایی که غیر او خدایی نیست، سلطان مقتدر عالم، پاک از هر نقص و آلایش، منزّه از هر عیب و ناشایست، ایمنی بخش دلهای هراسان، نگهبان جهان و جهانیان، غالب و قاهر بر همه خلقان، با جبروت و عظمت، بزرگوار و برتر (از حدّ فکرت)، زهی منزّه و پاک خدای یکتا که از هر چه بر او شریک پندارند منزّه و (از آنچه در وهم و خیال و عقل اندیشند) مبرّ است. مکارم شیرازی: او خدائي است كه معبودي جز او نيست، حاكم و مالك اصلي او است، از هر عيب منزه است، به كسي ستم نميكند، به مؤ منان امنيت ميبخشد، و مراقب همه چيز است، او قدرتمندي است شكست ناپذير كه با اراده نافذ خود هر امري را اصلاح ميكند، او شايسته بزرگي است. خداوند منزه است از آنچه شريك براي او قرار ميدهند.
هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
﴿۲۴﴾
انصاریان: اوست خدا، آفریننده، نوساز، صورتگر، همه نام های نیکو ویژه اوست. آنچه در آسمان ها و زمین است همواره برای او تسبیح می گویند، و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: اوست خداوند آفريدگار پديدآور صورتگر، او راست نامهاى نيك، آنچه در آسمانها و زمين است او را تسبيح مىگويد، و اوست پيروزمند فرزانه فولادوند: اوست خداى خالق نوساز صورتگر [كه] بهترين نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمين است [جمله] تسبيح او مى گويند و او عزيز حكيم است قمشهای: اوست خدای آفریننده عالم امکان و پدید آرنده جهان و جهانیان، نگارنده صورت خلقان، او را نامهای نیکو بسیار است، آنچه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش او مشغولند و اوست یکتا خدای مقتدر حکیم. مکارم شیرازی: او خداوندي است خالق، و آفريننده اي بيسابقه، و صورتگري است (بي نظير) براي او نامه اي نيك است، و آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح او ميگويند، و او عزيز و حكيم است. |
||