بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
﴿۱﴾
انصاریان: به راستی خدا گفتار [زنی] را که درباره همسرش با تو گفتگو داشت و به خدا شکایت می کرد، شنید و خدا گفتگوی شما را می شنود؛ زیرا خدا شنوا و بیناست.
خرمشاهی: به راستى كه خداوند سخن زنى را كه با تو درباره همسرش مجادله مىكرد و به خداوند شكايت حال خود مىگفت، شنيد، و خداوند گفت و گوى شما دو تن را مىشنود، چرا كه خداوند شنواى بيناست فولادوند: خدا گفتار [زنى] را كه در باره شوهرش با تو گفتگو و به خدا شكايت میکرد شنيد و خدا گفتگوى شما را مى شنود زيرا خدا شنواى بيناست قمشهای: (ای رسول ما) خدا سخن آن زن را که درباره شوهرش با تو به مجادله برخاسته و شکوه او به خدا میبرد محققا شنید و گفتگوهای شما را نیز خدا میشنود که خدا البته شنوا و بیناست. (اوس بن صامت با زن خود خوله بنت ثعلبه ظهار کرد یعنی گفت: «تو بر من چون مادری». و این کار در حکم طلاق و حرمت آور بود. زن نزد رسول آمد و حکم پرسید. رسول حکم به حرمت فرمود. زن باز مجادله کرد و آخر گفت: من به خدا شکوه میکنم از تنهایی و غربت خود. و آیه بعد راجع به حکم ظهار نازل شد و بر این فعل حرام کفّاره معیّن گردید). مکارم شیرازی: خداوند قول زني را كه درباره شوهرش به تو مراجعه كرده بود و به خداوند شكايت ميكرد شنيد (و تقاضاي او را اجابت كرد) خداوند گفتگوي شما را با هم (و اصرار آن زن را درباره حل مشكلش) ميشنيد و خداوند شنوا و بينا است.
الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَرًا مِنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ
﴿۲﴾
انصاریان: کسانی از شما که با زنان خود «ظهار» می کنند [یعنی بر پایه فرهنگ جاهلی می گویند: تو نسبت به من به منزله مادرم هستی، پس آمیزش با تو بر من حرام ابدی است] زنانشان مادرانشان نیستند، مادرانشان فقط زنانی هستند که آنان را زاده اند، و آنان بی تردید سخنی ناپسند و دروغ می گویند و مسلماً خدا بسیار باگذشت و بسیار آمرزنده است.
خرمشاهی: كسانى كه از ميان شما با زنانشان ظهار مىكنند، [بدانند كه] آن زنان [با اين ماجرا در حكم] مادران آنان نيستند، مادران آنان جز كسانى كه آنان را زادهاند، نيستند، و ايشان [با اين عمل] سخنى ناپسند و ناحق مىگويند، و بىگمان خداوند بخشاينده آمرزگار است فولادوند: از ميان شما كسانى كه زنانشان را ظهار مى كنند [و مى گويند پشت تو چون پشت مادر من است] آنان مادرانشان نيستند مادران آنها تنها كسانى اند كه ايشان را زاده اند و قطعا آنها سخنى زشت و باطل مى گويند و[لى] خدا مسلما درگذرنده آمرزنده است قمشهای: کسانی از شما که با زنان خود ظهار کنند آنها مادر حقیقی شوهران نخواهند شد بلکه مادر ایشان جز آن که آنها را زاییده نیست و این مردم سخنی ناپسند و باطل میگویند، و خدا را عفو و بخشش بسیار است. مکارم شیرازی: كساني كه از شما نسبت به همسرانشان «ظهار» ميكنند (و ميگويند انت علي كظهرامي «تو نسبت به من به منزله مادرم هستي») آنها هرگز مادرانشان نيستند مادرانشان تنها كساني هستند كه آنها را به دنيا آورده اند، آنها سخني منكر و زشت و باطل ميگويند و خداوند بخشنده و آمرزنده است.
وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
﴿۳﴾
انصاریان: و کسانی که با زنانشان ظهار می کنند، سپس از آنچه گفته اند برمی گردند، باید پیش از آمیزش با هم برده ای [در راه خدا] آزاد کنند. این [حکمی] است که به آن اندرز داده می شوید، و خدا بر آنچه انجام می دهید، آگاه است.
خرمشاهی: و كسانى كه با زنانشان ظهار مىكنند، سپس از آنچه گفتهاند برمىگردند [و مىخواهند به همسر خود بازگردند] بايد پيش از آنكه با همديگر تماس گيرند، بردهاى آزاد كنند، اين اندرزى است كه به شما داده مىشود، و خداوند به آنچه مىكنيد آگاه است فولادوند: و كسانى كه زنانشان را ظهار مى كنند سپس از آنچه گفته اند پشيمان مى شوند بر ايشان [فرض] است كه پيش از آنكه با يكديگر همخوابگى كنند بنده اى را آزاد گردانند اين [حكمى] است كه بدان پند داده مى شويد و خدا به آنچه انجام مى دهيد آگاه است قمشهای: و آنان که با زنان خود ظهار کنند آنگاه از گفته خود برگردند، پیش از تماس و مجامعت باید بردهای آزاد کنند. به این عمل پند و موعظه میشوید (تا دیگر به این کار حرام اقدام نکنید) و خدا به تمام کردار شما آگاه است. مکارم شیرازی: كساني كه از همسران خود «ظهار» ميكنند سپس به گفته خود باز ميگردند بايد پيش از آميزش جنسي آنها با هم برده اي را آزاد كنند، اين دستوري است كه به آن اندرز داده ميشويد، و خداوند به آنچه انجام ميدهيد آگاه است.
فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۴﴾
انصاریان: کسی که توانایی [آزاد کردن برده را] ندارد، باید پیش از آنکه با هم آمیزش کنند، دو ماه پی در پی روزه بگیرد، و هر که نتواند باید شصت مسکین را طعام دهد؛ این حکم برای این است که به خدا و پیامبرش ایمان آورید [و از فرهنگ جاهلی دوری گزینید]؛ و اینها حدود خداست. و برای کافران عذابی دردناک است.
خرمشاهی: و هر كس كه [امكان آن را] نيافت، بايد كه پيش از آنكه با همديگر تماس گيرند، دو ماه پى در پى روزه بگيرد، سپس [بازهم] اگر نتوانست [روزه بگيرد]، در آن صورت بايد به اطعام شصت فقير بپردازد، اين [كفاره] براى آن است كه به [امر] خداوند و پيامبر او ايمان آوريد، و اين احكام الهى است، و براى كافران عذابى دردناك [مقرر] است فولادوند: و آن كس كه [بر آزادكردن بنده] دسترسى ندارد بايد پيش از تماس [با زن خود] دو ماه پياپى روزه بدارد و هر كه نتواند بايد شصت بينوا را خوراك بدهد اين [حكم] براى آن است كه به خدا و فرستاده او ايمان بياوريد و اين است حدود خدا و كافران را عذابى پردرد خواهد بود قمشهای: و هر که برده نیابد (یعنی بر آزاد کردن برده توانایی ندارد) باز باید پیش از جماع دو ماه پی در پی روزه بگیرد، و باز اگر نتواند باید شصت مسکین را طعام دهد. این (حکم کفّاره) برای آن است که شما به خدا و رسول او ایمان (کامل) آرید. و این احکام حدود الهی است و کافران را عذاب دردناک دوزخ مهیّاست. مکارم شیرازی: و كسي كه توانائي (بر آزاد كردن برده) نداشته باشد دو ماه متوالي قبل از آميزش جنسي روزه بگيرد، و كسي كه توانائي اين را هم نداشته باشد شصت مسكين را اطعام كند، اين براي آن است كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد، اينها مرزهاي الهي است و كساني كه با آن مخالفت كنند عذاب دردناكي دارند.
إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَمَا كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَقَدْ أَنْزَلْنَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ
﴿۵﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که با خدا و پیامبرش دشمنی و مخالفت می ورزند، خوار و سرنگون می شوند، چنان که کسانی که پیش از آنان بودند، خوار و سرنگون شدند، و همانا ما آیات روشنی نازل کردیم، و برای کافران عذابی خوارکننده است.
خرمشاهی: بىگمان كسانى كه با [امر] خداوند و پيامبر او مخالفت مىكنند، سرنگون شوند، چنانكه پيشينيانشان هم سرنگون شدند، و به راستى آياتى روشنگر فرو فرستادهايم، و براى كافران عذابى خفتبار [درپيش] است فولادوند: بى گمان كسانى كه با خدا و فرستاده او مخالفت مى كنند ذليل خواهند شد همانگونه كه آنان كه پيش از ايشان بودند ذليل شدند و به راستى آيات روشن [خود] را فرستاده ايم و كافران را عذابى خفت آور خواهد بود قمشهای: آنان که با خدا و رسول او سخت مخالفت میکنند آنها هم مانند کافران پیش به رو در (آتش عذاب) افتند. و ما آیات روشن بیان نازل کردیم، و کافران را عذاب ذلت و خواری مهیّاست. مکارم شیرازی: كساني كه با خدا و رسولش دشمني ميكنند خوار و ذليل ميشوند، آنگونه كه پيشينيان آنها خوار و ذليل شدند، ما آيات روشني نازل كرديم، و براي كافران عذاب خواركننده اي است.
يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاهُ اللَّهُ وَنَسُوهُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
﴿۶﴾
انصاریان: در روزی که خدا همه آنان را برمی انگیزد، آن گاه به اعمالی که انجام داده اند، آگاهشان می کند، اعمالی که خدا حساب همه آنها را برشمرده است در حالی که [آنان] آن را فراموش کرده اند، و خدا بر هر چیز گواه است.
خرمشاهی: روزى كه خداوند همگى آنان را [از گور] برانگيزد، سپس آنان را به [حقيقت و نتيجه] آنچه كردهاند آگاه سازد، خداوند آن را در شمار آورده است اما [خود] آنان فراموشش كردهاند، و خداوند بر هر چيز گواه است فولادوند: روزى كه خداوند همه آنان را بر مى انگيزد و به آنچه كرده اند آگاهشان مى گرداند خدا [كارهايشان را] برشمرده است و حال آنكه آنها آن را فراموش كرده اند و خدا بر هر چيزى گواه است قمشهای: در روزی که خدا جمیع خلایق را (برای حساب) برانگیزد تا آنها را به (نتیجه) اعمالشان که او تمام را به شماره ضبط فرموده و آنها فراموش کردهاند آگاه سازد، و خدا بر همه موجودات عالم گواه است. مکارم شیرازی: در آن روز كه خداوند همه آنها را برمي انگيزد، و از اعمالي كه انجام دادند با خبر ميسازد، اعمالي كه خداوند آن را احصا نمود و آنها فراموش كردند، و خداوند بر هر چيز شاهد و ناظر است.
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
﴿۷﴾
انصاریان: آیا ندانسته ای که خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است، می داند؟ هیچ گفتگوی محرمانه ای میان سه نفر نیست مگر اینکه او چهارمی آنان است، و نه میان پنج نفر مگر اینکه او ششمی آنان است، و نه کمتر از آن و نه بیشتر مگر اینکه هر کجا باشند او با آنان است، سپس روز قیامت آنان را به اعمالی که انجام داده اند آگاه می کند؛ زیرا خدا به همه چیز داناست.
خرمشاهی: آيا نينديشيدهاى كه خداوند آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است مىداند، هيچ رازگويى سه تن نباشد مگر آنكه او چهارمين آنان است، و نه [رازگويى] پنج تن مگر آنكه او ششمين آنان است، و نه كمتر از اين و نه بيشتر مگر آنكه او هر جا كه باشند با ايشان است، سپس در روز قيامت آنان را به [نتيجه و حقيقت] كار و كردارشان آگاه مىسازد، بىگمان خداوند به هر چيزى داناست فولادوند: آيا ندانسته اى كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است مى داند هيچ گفتگوى محرمانه اى ميان سه تن نيست مگر اينكه او چهارمين آنهاست و نه ميان پنج تن مگر اينكه او ششمين آنهاست و نه كمتر از اين [عدد] و نه بيشتر مگر اينكه هر كجا باشند او با آنهاست آنگاه روز قيامت آنان را به آنچه كرده اند آگاه خواهد گردانيد زيرا خدا به هر چيزى داناست قمشهای: آیا ندیدی که آنچه در آسمانها و زمین است خدا بر آن آگاه است؟ هیچ رازی سه کس با هم نگویند جز آنکه خدا چهارم آنها و نه پنج کس جز آنکه خدا ششم آنها و نه کمتر از آن و نه بیشتر جز آنکه هر کجا باشند او با آنهاست سپس روز قیامت همه را به (نتیجه نیک و بد) اعمالشان آگاه خواهد ساخت که خدا به کلیه امور عالم داناست. مکارم شیرازی: آيا نميداني كه خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه در زمين است ميداند، هيچگاه سه نفر با هم نجوي نميكنند مگر اينكه خداوند چهارمين آنها است، و هيچگاه پنج نفر با هم نجوي نميكنند مگر اينكه خداوند ششمين آنها است، و نه تعدادي كمتر و نه بيشتر از آن مگر اينكه او همراه آنها است هر جا كه باشند، سپس روز قيامت آنها را از اعمالشان آگاه ميسازد، چرا كه خداوند به هر چيزي دانا است.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ
﴿۸﴾
انصاریان: آیا کسانی را که از گفتگوی محرمانه منع شده بودند، ندیدی؟ که باز به کاری که از آن منع شده بودند باز می گردند، و با یکدیگر از روی گناه و دشمنی و سرپیچی از پیامبر، محرمانه گفتگو می کنند، و هنگامی که نزد تو آیند به صورتی تو را درود می گویند که خدا به تو درود نگفته است، و در دل خود می گویند: چرا خدا ما را به سبب آنچه می گوییم عذاب نمی کند؟! دوزخ برای آنان کافی است، در آن وارد می شوند، و بد بازگشت گاهی است.
خرمشاهی: آيا ننگريستهاى در كار كسانى كه از نجوا نهى شدهاند، سپس به آنچه از آن نهى شدهاند، باز مىگردند و به گناه و ستمكارى و نافرمانى از پيامبر باهم نجوا مىكنند، و چون به نزدت آيند به نحوى به تو درود مىفرستند كه خداوند آن گونه به تو درود نفرستاده است، و در دلهايشان گويند چرا به خاطر آنچه مىگوييم خداوند عذابمان نمىكند؟ جهنم برايشان كافى است كه به آن اندر آيند، و چه بد سرانجامى است فولادوند: آيا كسانى را كه از نجوا منع شده بودند نديدى كه باز بدانچه از آن منع گرديده اند برمى گردند و با همديگر به [منظور] گناه و تعدى و سرپيچى از پيامبر محرمانه گفتگو مى كنند و چون به نزد تو آيند تو را بدانچه خدا به آن [شيوه] سلام نگفته سلام مى دهند و در دلهاى خود مى گويند چرا به آنچه مى گوييم خدا ما را عذاب نمى كند جهنم براى آنان كافى است در آن درمى آيند و چه بد سرانجامى است قمشهای: آیا آنان (یعنی یهود و منافقان) را که از نجوا و راز گفتن با هم ممنوع شدند ندیدی که باز هم با یکدیگر بر بزهکاری و دشمنی و مخالفت رسول راز گفتن از سرگرفتند؟ و هر گاه حضور تو آیند (از مکر و خدیعت) تو را سلام و تحیّتی گویند که خدا نفرموده است و پیش خود میگویند: (اگر این شخص رسول خداست) چرا خدا بر این سلام (تمسخر آمیزی) که به او میکنیم ما را عذاب نمیکند؟! عذاب دوزخ آنها را کفایت است که در آنجا که بسیار بد منزلگاهی است پیوسته معذّب خواهند شد. مکارم شیرازی: آيا نديدي كساني را كه از نجوي نهي شدند سپس به كاري كه از آن نهي شدند باز ميگردند و براي انجام گناه و تعدي و نافرماني رسول خدا به نجوي ميپردازند، و هنگامي كه نزد تو ميآيند تو را تحيتي ميگويند كه خدا به تو نگفته است، و در دل ميگويند چرا خداوند ما را به خاطر گفته هايمان عذاب نميكند؟ جهنم براي آنها كافي است! وارد آن ميشوند و بد جايگاهي است!
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
﴿۹﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! هنگامی که محرمانه با یکدیگر گفتگو می کنید از روی گناه و دشمنی و سرپیچی از پیامبر با هم گفتگوی محرمانه نکنید، و بر پایه [تشویق یکدیگر به] نیکی و تقوا گفتگوی محرمانه کنید، و از خدایی که به سوی او محشور می شوید، پروا کنید.
خرمشاهی: اى مؤمنان چون رازگويى كنيد، به قصد گناه و ستمكارى و نافرمانى از پيامبر نجوا مكنيد، و به قصد نيكى و تقوا نجوا كنيد، و از خداوندى كه نزد او محشور مىگرديد پروا كنيد فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده ايد چون با يكديگر محرمانه گفتگو مى كنيد به [قصد] گناه و تعدى و نافرمانى پيامبر با همديگر محرمانه گفتگو نكنيد و به نيكوكارى و پرهيزگارى نجوا كنيد و از خدايى كه نزد او محشور خواهيد گشت پروا داريد قمشهای: ای کسانی که ایمان آوردهاید، شما هر گاه با هم، سخنی به راز گویید هرگز بر بزهکاری و دشمنی و مخالفت رسول نگویید بلکه بر نیکویی و تقوا راز به میان آرید و از خدا که به سوی او محشور خواهید شد بترسید و پرهیزکار شوید. مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده ايد هنگامي كه نجوي ميكنيد به گناه و تعدي و معصيت رسول خدا نجوي نكنيد، و به كار نيك و تقوي نجوي كنيد، و از مخالفت خدائي كه بازگشت و جمع شما به سوي او است بپرهيزيد.
إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
﴿۱۰﴾
انصاریان: جز این نیست که گفتگوی محرمانه [بی منطق و رازگویی بی دلیل] از [ناحیه] شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند، ولی نمی تواند هیچ گزندی به آنان برساند مگر به فرمان خدا. و مؤمنان فقط باید بر خدا توکل کنند [که توکل کننده به خدا از گزند شیطان مصون است.]
خرمشاهی: جز اين نيست كه نجوا از سوى شيطان است تا مؤمنان را غمگين كند، و هيچ زيان رسان به آنان نيست، مگر به اذن الهى، و مؤمنان بايد فقط بر خداوند توكل كنند فولادوند: چنان نجوايى صرفا از [القاآت] شيطان است تا كسانى را كه ايمان آورده اند دلتنگ گرداند و[لى] جز به فرمان خدا هيچ آسيبى به آنها نمى رساند و مؤمنان بايد بر خدا اعتماد كنند قمشهای: همیشه نجوا و راز گفتن از (نفوس شریره) شیطان است که میخواهد مؤمنان را دلتنگ و پریشان خاطر کند در صورتی که هیچ زیان به آنها نمیرساند جز آنکه امر خدا باشد، و مؤمنان باید همیشه بر خدا توکل کنند. مکارم شیرازی: نجوي تنها از ناحيه شيطان است، ميخواهد با آن مؤ منان غمگين شوند، ولي نميتواند ضرري به آنها برساند جز به فرمان خدا، بنابراين مؤ منان بايد تنها بر خدا توكل كنند. |
||