ParsQuran
سوره 56: الواقعة - جزء 27

وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ ﴿۴۱﴾
انصاریان: و شقاوتمندان، چه دون پایه اند شقاوتمندان!
خرمشاهی: و اصحاب شمال، چه حال دارند اصحاب شمال‏
فولادوند: و ياران چپ كدامند ياران چپ
قمشه‌ای: و اما اصحاب شومی و شقاوت (که نامه عملشان به دست چپ است) چقدر روزگارشان سخت است!
مکارم شیرازی: و اصحاب شمال چه اصحاب شمالي ؟ (كه نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده مي‏شود).
فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ ﴿۴۲﴾
انصاریان: در میان بادی سوزان و آبی جوشان [قرار دارند،]
خرمشاهی: در ميان آتشباد و آب جوشند
فولادوند: در [ميان] باد گرم و آب داغ
قمشه‌ای: آنها در عذاب باد سموم و آب گرم باشند.
مکارم شیرازی: آنها در ميان بادهاي كشيده و آب سوزان قرار دارند.
وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ ﴿۴۳﴾
انصاریان: و سایه ای از دودهای بسیار غلیظ و سیاه،
خرمشاهی: و سايه‏اى از دوده‏
فولادوند: و سايه‏ اى از دود تار
قمشه‌ای: و سایه‌ای از دود آتش دوزخ.
مکارم شیرازی: و در سايه دودهاي متراكم و آتش زا!
لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ ﴿۴۴﴾
انصاریان: نه خنک است و نه آرام بخش،
خرمشاهی: كه نه خنك است و نه خوش‏
فولادوند: نه خنك و نه خوش
قمشه‌ای: که نه هرگز سرد شود و نه خوش نسیم گردد.
مکارم شیرازی: سايه‏ اي كه نه خنك است و نه مفيد.
إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ ﴿۴۵﴾
انصاریان: اینان پیش از این از نازپروردگان خود کامه و سرکش بودند،
خرمشاهی: ايشان پيش از اين نازپرورده بودند
فولادوند: اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند
قمشه‌ای: این عذاب آنها را بدین سبب است که از این پیش به ناز و نعمت پرداختند.
مکارم شیرازی: آنها پيش از اين در عالم دنيا مست و مغرور نعمت بودند.
وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ ﴿۴۶﴾
انصاریان: و همواره بر گناهان بزرگ پافشاری داشتند،
خرمشاهی: بر گناه بزرگ مداومت مى‏كردند
فولادوند: و بر گناه بزرگ پافشارى میکردند
قمشه‌ای: و بر گناه بزرگ (شرک و عناد) لجاجت و اصرار داشتند.
مکارم شیرازی: و بر گناهان بزرگ اصرار داشتند.
وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۴۷﴾
انصاریان: و پیوسته می گفتند: آیا هنگامی که مردیم و خاک و استخوان شدیم، آیا به راستی برانگیخته می شویم؟!
خرمشاهی: و مى‏گفتند آيا چون مرديم و خاك و استخوانها[ى پوسيده‏] شديم، آيا برانگيخته خواهيم شد؟
فولادوند: و مى گفتند آيا چون مرديم و خاك واستخوان شديم واقعا [باز] زنده مى‏ گرديم
قمشه‌ای: و دایم می‌گفتند: آیا ما چون مردیم و خاک و استخوان پوسیده شدیم باز هم ما زنده می‌شویم؟
مکارم شیرازی: و مي‏گفتند: هنگامي كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم آيا برانگيخته خواهيم شد؟
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿۴۸﴾
انصاریان: و آیا پدران گذشته ما نیز برانگیخته می شوند؟!
خرمشاهی: و همچنين نياكان ما؟
فولادوند: يا پدران گذشته ما [نيز]
قمشه‌ای: و آیا پدران گذشته ما زنده خواهند شد؟
مکارم شیرازی: يا نياكان نخستين ما؟
قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ﴿۴۹﴾
انصاریان: بگو: بی تردید همه پیشینیان وهمه پسینیان،
خرمشاهی: بگو كه پيشينيان و واپسينان‏
فولادوند: بگو در حقيقت اولين و آخرين
قمشه‌ای: بگو: البته تمام خلق اولین و آخرین،
مکارم شیرازی: بگو اولين و آخرين،
لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿۵۰﴾
انصاریان: برای وعده گاه روزی معین گرد آورده خواهند شد.
خرمشاهی: براى موعد روزى معين گرد آيند
فولادوند: قطعا همه در موعد روزى معلوم گرد آورده شوند
قمشه‌ای: همه در وعده گاه روز معیّن محشر گرد آورده می‌شوند.
مکارم شیرازی: همگي در موعد روز معيني جمع مي‏شوند.