فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۵۳﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ
﴿۵۴﴾
انصاریان: [بهشتیان] بر بسترهایی که آستر آنها از حریر درشت بافت است، تکیه می زنند، و میوه های رسیده آن دو بهشت [به آسانی] در دسترس است.
خرمشاهی: [بهشتيان] بر فرشهايى آرميدهاند كه آسترهاى آنها از ابريشم ستبر است، و ميوه هر دو بوستان نزديك [و دسترس] است فولادوند: بر بسترهايى كه آستر آنها از ابريشم درشتبافت است تكيه آنند و چيدن ميوه [از] آن دو باغ [به آسانى] در دسترس است قمشهای: در حالتی که بهشتیان بر بسترهایی که آستر آنها از حریر و استبرق است (در کمال عزّت) تکیه زدهاند و میوه درختانش در همان تکیه گاه در دسترس آنهاست. مکارم شیرازی: اين در حالي است كه آنها بر فرشهائي تكيه كرده اند كه آستر آنها از پارچه هاي ابريشمين است و ميوه هاي رسيده آن دو باغ بهشتي در دسترس است.
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۵۵﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ
﴿۵۶﴾
انصاریان: در آن بهشت ها زنانی هستند که فقط به همسرانشان عشق می ورزند، و پیش از آنان دست هیچ انس و جنی به آنان نرسیده است.
خرمشاهی: در آنها [حوريان] چشم فروهشته [/قانع به همسر] هستند كه پيش از آنان هيچ انسان و هيچ جنى با آنان آميزش نكرده است فولادوند: در آن [باغها دلبرانى] فروهشته نگاهند كه دست هيچ انس و جنى پيش از ايشان به آنها نرسيده است قمشهای: در آن بهشتها زنان زیبای با حیائی است (که به چشم پر ناز جز به شوهر خود ننگرند) و دست هیچ کس از جن و انس پیش از آنها بدان زنان نرسیده است. مکارم شیرازی: در باغهاي بهشتي زناني هستند كه جز به همسران عشق نميورزند و هيچ انس و جن قبلا با آنها تماس نگرفته است.
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۵۷﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ
﴿۵۸﴾
انصاریان: گویی آن زنان بهشتی یاقوت و مرجان اند.
خرمشاهی: گويى آنان ياقوت و مرجانند فولادوند: گويى كه آنها ياقوت و مرجانند قمشهای: آن زنان حور العین (در صفا و لطافت) گویی یاقوت و مرجانند. مکارم شیرازی: آنها همچون ياقوت و مرجانند!
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۵۹﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ
﴿۶۰﴾
انصاریان: آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟
خرمشاهی: آيا جزاى نيكوكارى، جز نيكوكارى است؟ فولادوند: مگر پاداش احسان جز احسان است قمشهای: آیا پاداش نکویی و احسان جز نکویی و احسان است؟ مکارم شیرازی: آيا جزاي نيكي جز نيكي خواهد بود؟
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ
﴿۶۱﴾
انصاریان: پس کدامیک از نعمت های پروردگارتان را انکار می کنید؟
خرمشاهی: پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟ فولادوند: پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد قمشهای: (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟ مکارم شیرازی: پس كدامين نعمتهاي پروردگارتان را انكار ميكنيد؟
وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ
﴿۶۲﴾
انصاریان: و جز آن دو بهشت، دو بهشت دیگر [هم] هست.
خرمشاهی: و جز آن دو نيز دو بوستان است فولادوند: و غير از آن دو [باغ] دو باغ [ديگر نيز] هست قمشهای: و ورای آن دو بهشت دو بهشت دیگر است. مکارم شیرازی: و پائين تر از آنها دو بهشت ديگر است. |
||