ParsQuran
سوره 54: القمر - جزء 27

فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۲۱﴾
انصاریان: پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟
خرمشاهی: بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود
فولادوند: پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من]
قمشه‌ای: پس باز بنگرید که عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود!
مکارم شیرازی: (اكنون ببينيد) عذاب و انذارهاي من چگونه بود؟
وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۲۲﴾
انصاریان: و یقیناً ما قرآن را برای پند گرفتن آسان کردیم، پس آیا پند گیرنده ای هست؟
خرمشاهی: و به راستى قرآن را قابل پندگيرى گردانديم، پس آيا پندپذيرى هست؟
فولادوند: و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان كرده‏ ايم پس آيا پندگيرنده‏ اى هست
قمشه‌ای: و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟
مکارم شیرازی: ما قرآن را براي تذكر آسان كرديم، آيا كسي هست كه متذكر شود؟
كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿۲۳﴾
انصاریان: قوم ثمود بیم دهندگان را تکذیب کردند.
خرمشاهی: [قوم‏] ثمود هشداردهندگان را دروغ‏زن شمرد
فولادوند: قوم ثمود هشداردهندگان را تكذيب كردند
قمشه‌ای: قوم ثمود هم آیات حق را تکذیب کردند.
مکارم شیرازی: طايفه ثمود (نيز) انذارهاي الهي را تكذيب كردند.
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۲۴﴾
انصاریان: پس گفتند: آیا ما بشری از جنس خود را که [تک و] تنهاست [و جمعیت و نیرویی با خود ندارد] پیروی کنیم؟! در این صورت در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود.
خرمشاهی: و گفتند آيا از ميان خود، از انسانى تك و تنها پيروى كنيم، در آن صورت دچار گمراهى و سردرگمى خواهيم بود
فولادوند: و گفتند آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم در اين صورت ما واقعا در گمراهى و جنون خواهيم بود
قمشه‌ای: و گفتند: آیا سزد که ما یک بشری از جنس خودمان را پیروی کنیم؟ در این صورت به گمراهی و جنون سخت در افتاده‌ایم.
مکارم شیرازی: و گفتند: آيا ما از بشري از جنس خود پيروي كنيم؟! اگر چنين كنيم در گمراهي و جنون خواهيم بود!
أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿۲۵﴾
انصاریان: آیا از میان ما فقط بر او وحی نازل شده است؟! [نه، چنین نیست] بلکه او بسیار دروغگو و پر افاده و متکبر است [که می خواهد بر ما بزرگی کند.]
خرمشاهی: آيا از ميان همه ما كتاب آسمانى بر او فرود آمده است، نه بلكه او دروغ‏زن خودپسند است‏
فولادوند: آيا از ميان ما [وحى] بر او القا شده است [نه] بلكه او دروغگويى گستاخ است
قمشه‌ای: آیا بین ما افراد بشر تنها بر او وحی رسید؟! (چنین نیست) بلکه او مرد دروغگوی بی‌باک و خودپسندی است.
مکارم شیرازی: آيا از ميان ما تنها بر اين مرد وحي نازل شده ؟ نه، او آدم بسيار دروغگوي هوسبازي است.
سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿۲۶﴾
انصاریان: در فردای نزدیک خواهند دانست که بسیار دروغگو و پرافاده و متکبر کیست؟
خرمشاهی: زودا كه فردا بدانند كه دروغ‏زن خودپسند كيست‏
فولادوند: به زودى فردا بدانند دروغگوى گستاخ كيست
قمشه‌ای: این منکران به زودی فردای قیامت کاملا معلومشان شود که دروغگوی بی‌باک و خودپسند کیست.
مکارم شیرازی: ولي فردا مي‏فهمند چه كسي دروغگوي هوسباز است!
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿۲۷﴾
انصاریان: [به صالح گفتیم:] ما برای آزمایش آنان یقیناً آن ماده شتر [درخواست شده] را خواهیم فرستاد؛ پس در انتظار سرانجام آنان باش و شکیبایی پیشه کن.
خرمشاهی: ما فرستنده ماده شتر [معجزه‏آسا] براى آزمايش ايشانيم، پس منتظر ايشان باش و شكيبايى كن‏
فولادوند: ما براى آزمايش آنان [آن] ماده‏ شتر را فرستاديم و [به صالح گفتيم]مراقب آنان باش و شكيبايى كن
قمشه‌ای: ما (به صالح گفتیم که) برای امتحان آنها ناقه را (به درخواست آنها از سنگ) بیرون می‌فرستیم و تو مراقب حالشان باش و (بر آزارشان) صبر پیشه گیر.
مکارم شیرازی: ما «ناقه» را براي آزمايش آنها مي‏فرستيم، در انتظار پايان كار آنها باش و صبر كن.
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ ﴿۲۸﴾
انصاریان: و آنان را خبر ده که آب آشامیدنی میان آنان و ماده شتر تقسیم شده است؛ هریک در زمان نوبت خود بر سر آب حاضر شوند.
خرمشاهی: و به آنان خبر بده كه آب در ميان آنان تقسيم شده است، هر يك به حصه‏اى از آب حاضر باشند
فولادوند: و به آنان خبر ده كه آب ميانشان بخش شده‏ است هر كدام را آب به نوبت‏ خواهد بود
قمشه‌ای: و به آنها خبر ده که نوشیدن آب چشمه بین آنها و ناقه تقسیم شده (که یک روز سهم ناقه و روزی برای آنهاست) و هر یک بر سهم خود حاضر آیند.
مکارم شیرازی: و به آنها خبر ده كه آب (قريه) بايد در ميان آنها تقسيم شود (يك روز سهم ناقه، و يكروز براي آنها) و هر يك در نوبت خود بايد حاضر شوند.
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿۲۹﴾
انصاریان: پس آنان یارشان را [که برای پی کردن ناقه آماده کرده بودند] فرا خواندند و [او] دست به کار شد و [ماده شتر را] پی کرد.
خرمشاهی: آنگاه رفيقشان را ندا دادند، سپس او دست درازى كرد و [شتر را] پى كرد
فولادوند: پس رفيقشان را صدا كردند و [او] شمشير كشيد و [شتر را] پى كرد
قمشه‌ای: آن قوم شقی صاحب و رئیس خود را خواندند تا مجهز شد و ناقه را پی کرد.
مکارم شیرازی: آنها يكي از ياران خود را صدا زدند، او به سراغ اين كار آمد و (ناقه را) پي كرد.
فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۳۰﴾
انصاریان: پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟
خرمشاهی: بنگر عذاب و هشدار من چگونه بود
فولادوند: پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من]
قمشه‌ای: پس (باز بنگرید که) عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود!
مکارم شیرازی: (اكنون بنگريد) عذاب و انذارهاي من چگونه بود؟!