ParsQuran
سوره 54: القمر - جزء 27

فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۱۶﴾
انصاریان: پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟
خرمشاهی: بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود
فولادوند: پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من]
قمشه‌ای: پس (ای بدکاران عالم بنگرید که) سختی عذاب و تنبیه من چگونه بود!
مکارم شیرازی: (اكنون بنگريد) عذاب و انذارهاي من چگونه بود؟!
وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۱۷﴾
انصاریان: و یقیناً ما قرآن را برای پند گرفتن آسان کردیم، پس آیا پند گیرنده ای هست؟
خرمشاهی: و به راستى قرآن را قابل پند گيرى گردانديم، پس آيا پندپذيرى هست؟
فولادوند: و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان كرده‏ ايم پس آيا پندگيرنده‏ اى هست
قمشه‌ای: و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟
مکارم شیرازی: ما قرآن را براي تذكر آسان ساختيم آيا كسي هست كه متذكر شود.
كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۱۸﴾
انصاریان: قوم عاد [پیامبرشان را] تکذیب کردند، پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟
خرمشاهی: [قوم‏] عاد تكذيب كردند، بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود
فولادوند: عاديان به تكذيب پرداختند پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من]
قمشه‌ای: قوم عاد نیز (پیغمبرشان هود را) تکذیب کردند، پس باز بنگرید که عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود!
مکارم شیرازی: قوم عاد (نيز پيامبر خود را) تكذيب كردند اكنون (ببينيد) عذاب و انذارهاي من چگونه بود؟
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾
انصاریان: ما بر آنان در روزی شوم که شومی اش استمرار داشت، تندبادی سخت و بسیار سرد [به عنوان عذاب] فرستادیم،
خرمشاهی: ما بر آنان بادى سخت سرد در روزى شوم دنباله‏دار فرو فرستاديم‏
فولادوند: ما بر [سر] آنان در روز شومى به طور مداوم تندبادى توفنده فرستاديم
قمشه‌ای: ما بر هلاک آنها تند بادی در روز نحسی پایدار فرستادیم.
مکارم شیرازی: ما تندباد وحشتناك و سردي را در يك روز شوم مستمر بر آنها فرستاديم.
تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿۲۰﴾
انصاریان: که مردم را [از زمین] برمی کند [و بعد از آن عذاب،] گویی تنه های نخلی بودند که ریشه کن شده اند.
خرمشاهی: كه مردمان را از جا مى‏كند، گويى كه ايشان خرمابنان ريشه‏كن شده‏اند
فولادوند: [كه] مردم را از جا مى ‏كند گويى تنه ‏هاى نخلى بودند كه ريشه‏ كن شده بودند
قمشه‌ای: که آن باد مردم را از جا بر می‌کند چنانکه ساق درخت خرما از ریشه افکنند.
مکارم شیرازی: كه مردم را، همچون تنه‏ هاي نخل ريشه كن شده، از جا برمي كند.
فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۲۱﴾
انصاریان: پس عذاب و هشدارهایم چگونه بود؟
خرمشاهی: بنگر تا عذاب و هشدار من چگونه بود
فولادوند: پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ى من]
قمشه‌ای: پس باز بنگرید که عذاب و تنبیه من چگونه سخت بود!
مکارم شیرازی: (اكنون ببينيد) عذاب و انذارهاي من چگونه بود؟
وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۲۲﴾
انصاریان: و یقیناً ما قرآن را برای پند گرفتن آسان کردیم، پس آیا پند گیرنده ای هست؟
خرمشاهی: و به راستى قرآن را قابل پندگيرى گردانديم، پس آيا پندپذيرى هست؟
فولادوند: و قطعا قرآن را براى پندآموزى آسان كرده‏ ايم پس آيا پندگيرنده‏ اى هست
قمشه‌ای: و ما قرآن را برای وعظ و اندرز بر فهم آسان کردیم آیا کسی هست که از آن پند گیرد؟
مکارم شیرازی: ما قرآن را براي تذكر آسان كرديم، آيا كسي هست كه متذكر شود؟
كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿۲۳﴾
انصاریان: قوم ثمود بیم دهندگان را تکذیب کردند.
خرمشاهی: [قوم‏] ثمود هشداردهندگان را دروغ‏زن شمرد
فولادوند: قوم ثمود هشداردهندگان را تكذيب كردند
قمشه‌ای: قوم ثمود هم آیات حق را تکذیب کردند.
مکارم شیرازی: طايفه ثمود (نيز) انذارهاي الهي را تكذيب كردند.
فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۲۴﴾
انصاریان: پس گفتند: آیا ما بشری از جنس خود را که [تک و] تنهاست [و جمعیت و نیرویی با خود ندارد] پیروی کنیم؟! در این صورت در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود.
خرمشاهی: و گفتند آيا از ميان خود، از انسانى تك و تنها پيروى كنيم، در آن صورت دچار گمراهى و سردرگمى خواهيم بود
فولادوند: و گفتند آيا تنها بشرى از خودمان را پيروى كنيم در اين صورت ما واقعا در گمراهى و جنون خواهيم بود
قمشه‌ای: و گفتند: آیا سزد که ما یک بشری از جنس خودمان را پیروی کنیم؟ در این صورت به گمراهی و جنون سخت در افتاده‌ایم.
مکارم شیرازی: و گفتند: آيا ما از بشري از جنس خود پيروي كنيم؟! اگر چنين كنيم در گمراهي و جنون خواهيم بود!
أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿۲۵﴾
انصاریان: آیا از میان ما فقط بر او وحی نازل شده است؟! [نه، چنین نیست] بلکه او بسیار دروغگو و پر افاده و متکبر است [که می خواهد بر ما بزرگی کند.]
خرمشاهی: آيا از ميان همه ما كتاب آسمانى بر او فرود آمده است، نه بلكه او دروغ‏زن خودپسند است‏
فولادوند: آيا از ميان ما [وحى] بر او القا شده است [نه] بلكه او دروغگويى گستاخ است
قمشه‌ای: آیا بین ما افراد بشر تنها بر او وحی رسید؟! (چنین نیست) بلکه او مرد دروغگوی بی‌باک و خودپسندی است.
مکارم شیرازی: آيا از ميان ما تنها بر اين مرد وحي نازل شده ؟ نه، او آدم بسيار دروغگوي هوسبازي است.