وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى
﴿۵۳﴾
انصاریان: و شهرها [ی قوم لوط] را زیر و رو کرد و به زمین کوبید.
خرمشاهی: و سرزمين نگونسار را واژگون كرد فولادوند: و شهرها[ى س دوم و عاموره] را فرو افكند قمشهای: و شهرهای قوم لوط را واژگون ساخت. مکارم شیرازی: و نيز شهرهاي زير و رو شده (قوم لوط) را بر زمين كوبيد.
فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى
﴿۵۴﴾
انصاریان: پس [عذاب خدا] آنان را احاطه کرد آن مقدار که احاطه کرد.
خرمشاهی: و آن را چنانكه بايد، پوشيده داشت فولادوند: پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردى] آنچه را پوشاند قمشهای: تا آنکه بر آنها عذابی بسیار سخت احاطه کرد. مکارم شیرازی: سپس آنها را با عذاب سنگين پوشانيد!
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَى
﴿۵۵﴾
انصاریان: پس [ای انسان!] در کدام یک از نعمت های پروردگارت تردید می کنی [که آیا از سوی خدا هست یا نیست؟!]
خرمشاهی: پس به كداميك از نعمتهاى پروردگارت شك و شبهه دارى؟ فولادوند: پس به كدام يك از نعمتهاى پروردگارت ترديد روا مى دارى قمشهای: پس (ای بشر) به کدام یک از نعمتهای پروردگارت جدل و انکار میکنی؟ مکارم شیرازی: (بگو) در كداميك از نعمتهاي پروردگارت ترديد داري؟!
هَذَا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى
﴿۵۶﴾
انصاریان: این پیامبر [نیز] بیم دهنده ای از [زمره] بیم دهندگان پیشین است.
خرمشاهی: اين هشداردهندهاى از هشداردهندگان نخستين است فولادوند: اين [پيامبر نيز] بيم دهنده اى از [جمله] بيمدهندگان نخستين است قمشهای: این رسول هم مانند رسولان پیشین ترساننده خلق (از قهر خدا) است. مکارم شیرازی: اين (پيامبر) بيم دهنده اي از بيم دهنده گان پيشين است.
أَزِفَتِ الْآزِفَةُ
﴿۵۷﴾
انصاریان: قیامت نزدیک شد.
خرمشاهی: [قيامت] فرارسنده، فرارسيد فولادوند: [وه چه] نزديك گشت قيامت قمشهای: روز قیامت بسیار نزدیک شده است. مکارم شیرازی: آنچه بايد نزديك شود نزديك شده است (و قيامت فرا ميرسد).
لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ
﴿۵۸﴾
انصاریان: کسی جز خدا برطرف کننده [سختی ها و هول و هراسش] نیست.
خرمشاهی: جز خداوند، براى آن آشكاركنندهاى نيست فولادوند: جز خدا كسى آشكاركننده آن نيست قمشهای: هیچ کس غیر خدا آن روز را آشکار نتواند ساخت. مکارم شیرازی: و هيچكس جز خدا نميتواند شدائد آنرا برطرف سازد.
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ
﴿۵۹﴾
انصاریان: آیا از این سخن تعجب می کنید؟
خرمشاهی: پس آيا از اين سخن عجب مىكنيد؟ فولادوند: آيا از اين سخن عجب داريد قمشهای: آیا از این سخن تعجب میکنید، مکارم شیرازی: آيا از اين سخن تعجب ميكنيد؟
وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ
﴿۶۰﴾
انصاریان: و [با چنین وضعی که دارید هنوز] می خندید و نمی گریید؟!
خرمشاهی: و مىخنديد و نمىگرييد؟ فولادوند: و مى خنديد و نمى گرييد قمشهای: و (به فسوس و مسخره بر آن) میخندید و (به روزگار سخت خود) نمیگریید، مکارم شیرازی: و ميخنديد و نميگرييد؟
وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ
﴿۶۱﴾
انصاریان: و همواره سرکشی می کنید و غافلانه به خوشی و خوشگذرانی مشغول هستید؟!
خرمشاهی: و شماييد كه بازى كنانيد فولادوند: و شما در غفلتيد قمشهای: و شما سخت غافلید (از این خواب غفلت برخیزید و). مکارم شیرازی: و پيوسته در غفلت و هوسراني به سر ميبريد؟
فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا
﴿۶۲﴾
انصاریان: پس [با این وصف که قیامتی سنگین در پی دارید، بیایید] خدا را سجده کنید و بپرستید.
خرمشاهی: پس براى خداوند سجده بريد و پرستش كنيد فولادوند: پس خدا را سجده كنيد و بپرستيد قمشهای: بعد از این به سجده و عبادت خدا پردازید. مکارم شیرازی: حال كه چنين است همه براي خدا سجده كنيد و پرستش نمائيد. |
||