أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى
﴿۲۱﴾
انصاریان: آیا [به پندار شما] ویژه شما پسر و ویژه او دختر است؟!
خرمشاهی: آيا براى شما پسر و براى او [خداوند] دختر است؟ فولادوند: آيا [به خيالتان] براى شما پسر است و براى او دختر قمشهای: آیا شما را فرزند پسر و خدا را دختر است؟ مکارم شیرازی: آيا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟ (در حالي كه به زعم شما دختران كم ارزش تر از پسرانند).
تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى
﴿۲۲﴾
انصاریان: در این صورت این تقسیمی ظالمانه است.
خرمشاهی: در اين صورت اين تقسيمبندى ناعادلانهاى است فولادوند: در اين صورت اين تقسيم نادرستى است قمشهای: اگر چنین بودی باز هم تقسیمی ناروا و نادرست بودی. مکارم شیرازی: در اين صورت اين تقسيمي است غير عادلانه!
إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى
﴿۲۳﴾
انصاریان: این بتان [که شما آنها را به عنوان شریک خدا گرفته اید] چیزی جز نام ها [ی بی معنا و بی مفهوم] که شما و پدرانتان [بر اساس حدس و گمان] نامگذاری کرده اید نیستند، خدا بر [حقّانیّت] آنها هیچ دلیلی نازل نکرده است. اینان فقط از پندار و گمان [بی پایه] و هواهای نفسانی پیروی می کنند، در حالی که مسلماً از سوی پروردگارشان برای آنان هدایت آمده است.
خرمشاهی: آنها چيزى جز نامهايى كه شما و پدرانتان ناميدهايد، نيست، [و] خداوند بدان حجتى فرو نفرستاده است، جز از پندار و خواسته دلها پيروى نمىكنند، و حال آنكه به راستى براى آنان از سوى پروردگارشان هدايت آمده است فولادوند: [اين بتان] جز نامهايى بيش نيستند كه شما و پدرانتان نامگذارى كرده ايد [و] خدا بر [حقانيت] آنها هيچ دليلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را كه دلخواهشان است پيروى نمى كنند با آنكه قطعا از جانب پروردگارشان هدايت برايشان آمده است قمشهای: این بتها جز نامهایی که شما و پدرانتان بر آنها نهادهاید چیز دیگری نیست و خدا هیچ دلیلی بر (معبودیت) آنها نازل نفرموده؛ مشرکان چیزی غیر گمان باطل و هوای نفس فاسد خود را پیروی نمیکنند با آنکه از جانب خدایشان هدایت بر آنها آمد. مکارم شیرازی: اينها فقط نامهائي است كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشته ايد (نامهائي بيمحتوا و اسمهائي است بيمسمي!) و هرگز خداوند دليل و حجتي بر آن نازل نكرده، آنان فقط از گمانهاي بياساس و هواي نفس پيروي ميكنند در حالي كه هدايت از سوي پروردگارشان براي آنها آمده است.
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى
﴿۲۴﴾
انصاریان: مگر برای انسان آنچه را [چون حاجت بخشی بتان و شفاعت آنان] آرزو می کند، فراهم است؟ ….
خرمشاهی: يا مگر انسان راست هر چه آرزو كند؟ فولادوند: مگر انسان آنچه را آرزو كند دارد قمشهای: آیا برای آدمی هر چه آرزو کند حاصل میشود؟ مکارم شیرازی: آيا آنچه انسان تمنا دارد به آن ميرسد؟
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى
﴿۲۵﴾
انصاریان: آخرت و دنیا فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست.
خرمشاهی: آرى انجام و آغاز، خداوند راست فولادوند: آن سرا و اين سرا از آن خداست قمشهای: در صورتی که (انسان مالک هیچ نیست و) دنیا و آخرت همه ملک خداست. مکارم شیرازی: در حالي كه آخرت و دنيا از آن خدا است.
وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى
﴿۲۶﴾
انصاریان: و چه بسیار فرشتگانی که در آسمان ها هستند که شفاعتشان هیچ سودی نمی بخشد مگر پس از آنکه خدا برای هر که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد.
خرمشاهی: و چه بسيار فرشته در آسمانهاست كه شفاعت آنان سودى ندارد، مگر پس از آنكه خداوند براى كسى كه بخواهد و بپسندد، اجازه دهد فولادوند: و بسا فرشتگانى كه در آسمانهايند [و] شفاعتشان به كارى نيايد مگر پس از آنكه خدا به هر كه خواهد و خشنود باشد اذن دهد قمشهای: و بسیار ملک در آسمانها هست که شفاعتشان سودمند نیست جز به امر خدا و بر آن کس که خدا بخواهد و از او خشنود باشد. مکارم شیرازی: و چه بسيار فرشتگاني كه در آسمانها هستند و شفاعت آنها سودي نميبخشد مگر بعد از آنكه خدا براي هر كس بخواهد و راضي باشد اجازه (شفاعت) دهد.
إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَى
﴿۲۷﴾
انصاریان: مسلماً کسانی که به آخرت ایمان ندارند، فرشتگان را در نامگذاری به نام زن نامگذاری می کنند؛
خرمشاهی: بىايمانان به آخرتند كه فرشتگان را مادينه مىنامند فولادوند: در حقيقت كسانى كه آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مى نهند قمشهای: آنان که به آخرت ایمان ندارند فرشتگان را نام دختران خدا نهادند. مکارم شیرازی: كساني كه به آخرت ايمان ندارند فرشتگان را دختر (خدا) نامگذاري ميكنند.
وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا
﴿۲۸﴾
انصاریان: و آنان را به این کار هیچ آگاهی و معرفت نیست. [آنان] فقط از گمان پیروی می کنند، و بی تردید گمان [انسان را] برای دریافت حق، هیچ سودی نمی دهد.
خرمشاهی: و ايشان را به آن علمى نيست، جز از پندار پيروى نمىكنند و بىگمان پندار چيزى از حقيقت را به بار نمىآورد فولادوند: و ايشان را به اين [كار] معرفتى نيست جز گمان [خود] را پيروى نمى كنند و در واقع گمان در [وصول به] حقيقت هيچ سودى نمى رساند قمشهای: و حال آنکه هیچ علم به آن ندارند و جز در پی گمان و پندار نمیروند و ظنّ و گمان هم در فهم حق و حقیقت هیچ سودی ندارد. مکارم شیرازی: آنها هرگز به اين سخن يقين ندارند تنها از ظن و گمان بيپايه پيروي مينمايند، با اينكه گمان هرگز انسان را بينياز از حق نميكند.
فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا
﴿۲۹﴾
انصاریان: بنابراین از کسانی که از یاد ما روی گردانده اند و جز زندگی دنیا را نخواسته اند، روی بگردان.
خرمشاهی: پس از كسى كه از ياد ما دل مىگرداند و جز زندگانى دنيا را نمىخواهد، روى بگردان فولادوند: پس از هر كس كه از ياد ما روى برتافته و جز زندگى دنيا را خواستار نبوده است روى برتاب قمشهای: پس از هر کسی که از یاد ما (و قرآن ما) رو گردانید و جز زندگانی دنیای فانی را نخواست به کلی اعراض کن. مکارم شیرازی: حال كه چنين است از اينها كه از ذكر ما روي ميگردانند و جز زندگي مادي دنيا را نميطلبند، اعراض كن.
ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى
﴿۳۰﴾
انصاریان: این [دنیا خواهی] آخرین مرز دانش و معرفت آنان است؛ یقیناً پروردگارت به کسی که از راه او منحرف شده، داناتر است، و او به کسی که هدایت یافته، آگاه تر است.
خرمشاهی: اين منتهاى علمشان است، بىگمان پروردگارت به كسى كه از راه او گمراه شده است آگاهتر است، و همو به كسى كه راه يافته است، آگاهتر است فولادوند: اين منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر و او به كسى كه راه يافته [نيز] آگاه تر است قمشهای: منتهای علم و فهم این مردم تا همین حد است، خدا به حال آن که از راه حق گمراه شد و آن که هدایت یافت کاملا آگاه است. مکارم شیرازی: اين آخرين حد آگاهي آنها است، پروردگار تو كساني را كه از راه او گمراه شده اند به خوبي ميشناسد، و هدايت يافتگان را از همه بهتر ميداند. |
||