وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ
﴿۲۱﴾
انصاریان: و کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان [به نوعی] در ایمان از آنان پیروی کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنان ملحق می کنیم و هیچ چیز از اعمالشان را نمی کاهیم؛ هر انسانی در گرو اعمال خویش است.
خرمشاهی: و كسانى كه ايمان آوردهاند و زاد و رودشان در ايمان از ايشان پيروى كردهاند، زاد و رودشان را به ايشان ملحق سازيم، و چيزى از [جزاى] عملشان نكاهيم، هر انسانى در گرو كار و كردار خويش است فولادوند: و كسانى كه گرويده و فرزندانشان آنها را در ايمان پيروى كرده اند فرزندانشان را به آنان ملحق خواهيم كرد و چيزى از كار[ها]شان را نمى كاهيم هر كسى در گرو دستاورد خويش است قمشهای: و آنان که ایمان آوردند و فرزندانشان هم در ایمان پیرو ایشان شدند ما آن فرزندان را به آنها برسانیم و از پاداش عمل آنان هیچ نکاهیم. هر نفسی در گرو عملی است که اندوخته است. مکارم شیرازی: کساني که ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروي از آنان ايمان اختيار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق مي کنيم؛ و از (پاداش) عملشان چيزي نمي کاهيم؛ و هر کس در گرو اعمال خويش است!
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ
﴿۲۲﴾
انصاریان: و [همواره] به آنان انواع میوه ها و گوشتهایی که دلخواه آنان است، می رسانیم.
خرمشاهی: و ايشان را پى در پى از ميوهها و گوشت [پرندگانى] كه خوش دارند مىدهيم فولادوند: با [هر نوع] ميوه و گوشتى كه دلخواه آنهاست آنان را مدد [و تقويت] مى كنيم قمشهای: و بر آن بهشتیان از هر نوع میوه و گوشتهای لذیذ که مایل باشند فراوان بیفزاییم. مکارم شیرازی: و همواره از انواع ميوه ها و گوشتها - از هر نوع که بخواهند - در اختيارشان مي گذاريم!
يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ
﴿۲۳﴾
انصاریان: آنان در بهشت، جام های [پر از شراب طهور را] که نه در آن [پس از نوشیدنش، زمینه] بیهوده گویی و نه [خوردنش] گناه است، از دست یکدیگر می گیرند.
خرمشاهی: در آنجا جامى را كه نه مايه بيهودهگويى و نه گناه است، از دست هم مىگيرند فولادوند: در آنجا جامى از دست هم مى ربايند [و بر سرش همچشمى مى كنند] كه در آن نه ياوه گويى است و نه گناه قمشهای: آنها در بهشت جام شراب گوارا را چنان سریع از دست هم بگیرند که گویی منازعه میکنند در صورتی که آنجا کار لغو و باطل و نزاع و خلاف و بزهکاری هیچ نیست. مکارم شیرازی: آنها در بهشت جامهاي پر از شراب طهور را که نه بيهوده گويي در آن است و نه گناه، از يکديگر مي گيرند!
وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ
﴿۲۴﴾
انصاریان: و [همواره برای پذیرایی از آنان] نوجوانانی پیرامونشان می گردند که گویا مرواریدی نهفته در صدف هستند.
خرمشاهی: و بر گرداگرد آنان جوانان [خدمتكار]شان مىگردند كه گويى ايشان مرواريد نهفتهاند فولادوند: و براى [خدمت] آنان پسرانى است كه بر گردشان همى گردند انگارى آنها مرواريدى اند كه [در صدف] نهفته است قمشهای: و پسرانی مانند لؤلؤ مکنون گردشان (بر انجام خدمت) میگردند. مکارم شیرازی: و پيوسته بر گِردشان نوجواناني براي (خدمت) آنان گردش مي کنند که همچون مرواريدهاي درون صدفند!
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ
﴿۲۵﴾
انصاریان: و به یکدیگر روی می کنند [و از احوالات گذشته] از هم می پرسند.
خرمشاهی: و بعضى از آنان به بعضى ديگر به همپرسى روى آورند فولادوند: و برخيشان رو به برخى كنند [و] از هم پرسند قمشهای: و آنها با هم به صحبت رو کرده و از سرگذشت یکدیگر پرسش کنند. مکارم شیرازی: در اين هنگام رو به يکديگر کرده (از گذشته) سؤال مي نمايند؛
قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ
﴿۲۶﴾
انصاریان: می گویند: ما پیش تر [در دنیا] در میان کسان خود [از عذاب امروز] ترسان بودیم؛
خرمشاهی: گويند ما پيش از اين، در ميان خانوادهمان بيمناك بوديم فولادوند: گويند ما پيشتر در ميان خانواده خود بيمناك بوديم قمشهای: و با هم گویند: ما از پیش میان اهل و قبیله خود خداترس بودیم. مکارم شیرازی: مي گويند: ما در ميان خانواده خود ترسان بوديم (مبادا گناهان آنها دامن ما را بگيرد)!
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ
﴿۲۷﴾
انصاریان: ولی خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ کرد.
خرمشاهی: سپس خداوند بر ما منت نهاد [و نعمت داد] و ما را از عذاب آتشباد [جهنم] در امان داشت فولادوند: پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ كرد قمشهای: خدا هم بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب سموم دوزخ محفوظ داشت. مکارم شیرازی: امّا خداوند بر ما منّت نهاد و از عذاب کُشنده ما را حفظ کرد!
إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ
﴿۲۸﴾
انصاریان: از پیش او را [برای نجات از عذاب] می خواندیم؛ زیرا که او نیکوکار و مهربان است.
خرمشاهی: ما پيش از اين او را [به دعا و نيايش] مىخوانديم، اوست كه نيكوكار مهربان است فولادوند: ما از ديرباز او را مى خوانديم كه او همان نيكوكار مهربان است قمشهای: زیرا ما از این پیش خدا را به حقیقت پرستش میکردیم که او خود (بر بندگانش) بسیار نیکخواه و مهربان است. مکارم شیرازی: ما از پيش او را مي خوانديم (و مي پرستيديم)، که اوست نيکوکار و مهربان!
فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ
﴿۲۹﴾
انصاریان: پس [مشرکان را] هشدار ده که تو به لطف و رحمت پروردگارت نه کاهنی نه دیوانه؛
خرمشاهی: پس پند ده كه تو به نعمت پروردگارت نه كاهنى و نه ديوانه فولادوند: پس اندرز ده كه تو به لطف پروردگارت نه كاهنى و نه ديوانه قمشهای: پس (ای رسول ما، خلق را) متذکر ساز که به نعمت پروردگارت از جنون و کهانت هیچ در تو نیست. مکارم شیرازی: حال كه چنين است تذكر ده، و به لطف پروردگارت تو كاهن و مجنون نيستي.
أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ
﴿۳۰﴾
انصاریان: بلکه این سبک مغزانند که می گویند: او شاعری است که برای او حوادث تلخ روزگار و آمدن مرگش را انتظار می بردیم!
خرمشاهی: مگر گويند شاعرى است كه ما در حق او حوادث روزگار [/مرگ] را انتظار مىكشيم فولادوند: يا مى گويند شاعرى است كه انتظار مرگش را مى بريم [و چشم به راه بد زمانه بر اوييم] قمشهای: بلکه (کافران نادان) گویند: (محمّد) شاعری است ماهر و ما حادثه مرگ او را انتظار داریم. مکارم شیرازی: بلكه آنها ميگويند او شاعري است كه ما انتظار مرگش را ميكشيم! |
||