ParsQuran
سوره 52: الطور - جزء 27

وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ ﴿۲۱﴾
انصاریان: و کسانی که ایمان آوردند و فرزندانشان [به نوعی] در ایمان از آنان پیروی کردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنان ملحق می کنیم و هیچ چیز از اعمالشان را نمی کاهیم؛ هر انسانی در گرو اعمال خویش است.
خرمشاهی: و كسانى كه ايمان آورده‏اند و زاد و رودشان در ايمان از ايشان پيروى كرده‏اند، زاد و رودشان را به ايشان ملحق سازيم، و چيزى از [جزاى‏] عملشان نكاهيم، هر انسانى در گرو كار و كردار خويش است‏
فولادوند: و كسانى كه گرويده و فرزندانشان آنها را در ايمان پيروى كرده‏ اند فرزندانشان را به آنان ملحق خواهيم كرد و چيزى از كار[ها]شان را نمى ‏كاهيم هر كسى در گرو دستاورد خويش است
قمشه‌ای: و آنان که ایمان آوردند و فرزندانشان هم در ایمان پیرو ایشان شدند ما آن فرزندان را به آنها برسانیم و از پاداش عمل آنان هیچ نکاهیم. هر نفسی در گرو عملی است که اندوخته است.
مکارم شیرازی: کساني که ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروي از آنان ايمان اختيار کردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق مي کنيم؛ و از (پاداش) عملشان چيزي نمي کاهيم؛ و هر کس در گرو اعمال خويش است!
وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ ﴿۲۲﴾
انصاریان: و [همواره] به آنان انواع میوه ها و گوشتهایی که دلخواه آنان است، می رسانیم.
خرمشاهی: و ايشان را پى در پى از ميوه‏ها و گوشت [پرندگانى‏] كه خوش دارند مى‏دهيم‏
فولادوند: با [هر نوع] ميوه و گوشتى كه دلخواه آنهاست آنان را مدد [و تقويت] مى ‏كنيم
قمشه‌ای: و بر آن بهشتیان از هر نوع میوه و گوشت‌های لذیذ که مایل باشند فراوان بیفزاییم.
مکارم شیرازی: و همواره از انواع ميوه‏ ها و گوشتها - از هر نوع که بخواهند - در اختيارشان مي گذاريم!
يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ ﴿۲۳﴾
انصاریان: آنان در بهشت، جام های [پر از شراب طهور را] که نه در آن [پس از نوشیدنش، زمینه] بیهوده گویی و نه [خوردنش] گناه است، از دست یکدیگر می گیرند.
خرمشاهی: در آنجا جامى را كه نه مايه بيهوده‏گويى و نه گناه است، از دست هم مى‏گيرند
فولادوند: در آنجا جامى از دست هم مى ‏ربايند [و بر سرش همچشمى مى كنند] كه در آن نه ياوه گويى است و نه گناه
قمشه‌ای: آنها در بهشت جام شراب گوارا را چنان سریع از دست هم بگیرند که گویی منازعه می‌کنند در صورتی که آنجا کار لغو و باطل و نزاع و خلاف و بزهکاری هیچ نیست.
مکارم شیرازی: آنها در بهشت جامهاي پر از شراب طهور را که نه بيهوده گويي در آن است و نه گناه، از يکديگر مي گيرند!
وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ ﴿۲۴﴾
انصاریان: و [همواره برای پذیرایی از آنان] نوجوانانی پیرامونشان می گردند که گویا مرواریدی نهفته در صدف هستند.
خرمشاهی: و بر گرداگرد آنان جوانان [خدمتكار]شان مى‏گردند كه گويى ايشان مرواريد نهفته‏اند
فولادوند: و براى [خدمت] آنان پسرانى است كه بر گردشان همى‏ گردند انگارى آنها مرواريدى‏ اند كه [در صدف] نهفته است
قمشه‌ای: و پسرانی مانند لؤلؤ مکنون گردشان (بر انجام خدمت) می‌گردند.
مکارم شیرازی: و پيوسته بر گِردشان نوجواناني براي (خدمت) آنان گردش مي کنند که همچون مرواريدهاي درون صدفند!
وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿۲۵﴾
انصاریان: و به یکدیگر روی می کنند [و از احوالات گذشته] از هم می پرسند.
خرمشاهی: و بعضى از آنان به بعضى ديگر به همپرسى روى آورند
فولادوند: و برخي‏شان رو به برخى كنند [و] از هم پرسند
قمشه‌ای: و آنها با هم به صحبت رو کرده و از سرگذشت یکدیگر پرسش کنند.
مکارم شیرازی: در اين هنگام رو به يکديگر کرده (از گذشته) سؤال مي نمايند؛
قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ ﴿۲۶﴾
انصاریان: می گویند: ما پیش تر [در دنیا] در میان کسان خود [از عذاب امروز] ترسان بودیم؛
خرمشاهی: گويند ما پيش از اين، در ميان خانواده‏مان بيمناك بوديم‏
فولادوند: گويند ما پيشتر در ميان خانواده خود بيمناك بوديم
قمشه‌ای: و با هم گویند: ما از پیش میان اهل و قبیله خود خداترس بودیم.
مکارم شیرازی: مي گويند: ما در ميان خانواده خود ترسان بوديم (مبادا گناهان آنها دامن ما را بگيرد)!
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿۲۷﴾
انصاریان: ولی خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ کرد.
خرمشاهی: سپس خداوند بر ما منت نهاد [و نعمت داد] و ما را از عذاب آتشباد [جهنم‏] در امان داشت‏
فولادوند: پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم [مرگبار] حفظ كرد
قمشه‌ای: خدا هم بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب سموم دوزخ محفوظ داشت.
مکارم شیرازی: امّا خداوند بر ما منّت نهاد و از عذاب کُشنده ما را حفظ کرد!
إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ ﴿۲۸﴾
انصاریان: از پیش او را [برای نجات از عذاب] می خواندیم؛ زیرا که او نیکوکار و مهربان است.
خرمشاهی: ما پيش از اين او را [به دعا و نيايش‏] مى‏خوانديم، اوست كه نيكوكار مهربان است‏
فولادوند: ما از ديرباز او را مى‏ خوانديم كه او همان نيكوكار مهربان است
قمشه‌ای: زیرا ما از این پیش خدا را به حقیقت پرستش می‌کردیم که او خود (بر بندگانش) بسیار نیکخواه و مهربان است.
مکارم شیرازی: ما از پيش او را مي خوانديم (و مي پرستيديم)، که اوست نيکوکار و مهربان!
فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿۲۹﴾
انصاریان: پس [مشرکان را] هشدار ده که تو به لطف و رحمت پروردگارت نه کاهنی نه دیوانه؛
خرمشاهی: پس پند ده كه تو به نعمت پروردگارت نه كاهنى و نه ديوانه‏
فولادوند: پس اندرز ده كه تو به لطف پروردگارت نه كاهنى و نه ديوانه
قمشه‌ای: پس (ای رسول ما، خلق را) متذکر ساز که به نعمت پروردگارت از جنون و کهانت هیچ در تو نیست.
مکارم شیرازی: حال كه چنين است تذكر ده، و به لطف پروردگارت تو كاهن و مجنون نيستي.
أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ﴿۳۰﴾
انصاریان: بلکه این سبک مغزانند که می گویند: او شاعری است که برای او حوادث تلخ روزگار و آمدن مرگش را انتظار می بردیم!
خرمشاهی: مگر گويند شاعرى است كه ما در حق او حوادث روزگار [/مرگ‏] را انتظار مى‏كشيم‏
فولادوند: يا مى‏ گويند شاعرى است كه انتظار مرگش را مى ‏بريم [و چشم به راه بد زمانه بر اوييم]
قمشه‌ای: بلکه (کافران نادان) گویند: (محمّد) شاعری است ماهر و ما حادثه مرگ او را انتظار داریم.
مکارم شیرازی: بلكه آنها مي‏گويند او شاعري است كه ما انتظار مرگش را مي‏كشيم!