قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ
﴿۱۱۵﴾
انصاریان: خدا فرمود: من مسلماً آن را بر شما نازل می کنم، پس اگر کسی از شما بعد از آن کافر شود [و به انکار نبوّت عیسی و معجزه اش برخیزد] بی تردید او را عذابی خواهم کرد که هیچ یک از جهانیان را آن گونه عذاب نکنم.
خرمشاهی: خداوند گفت من فرو فرستنده آن بر شما هستم، ولى پس از آن اگر كسى از شما انكارورزد او را به چنان عذابى دچار مىسازم كه هيچيك از جهانيان را نكرده باشم فولادوند: خدا فرمود من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد و[لى] هر كس از شما پس از آن انكار ورزد وى را [چنان] عذابى كنم كه هيچ يك از جهانيان را [آن چنان] عذاب نكرده باشم قمشهای: خدا گفت: من آن مائده را برای شما میفرستم، ولی هر که بعد از نزول مائده کافر شود وی را عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را چنان عذاب نکنم. مکارم شیرازی: خداوند (دعاي او را مستجاب كرد و) گفت من آنرا بر شما نازل ميكنم ولي هر كس از شما بعد از آن كافر گردد (و راه انكار پويد) او را چنان مجازاتي ميكنم كه احدي از جهانيان را نكرده باشم!
وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
﴿۱۱۶﴾
انصاریان: و [عرصه هول انگیز قیامت را یاد کنید] هنگامی که خدا به عیسی بن مریم می فرماید: آیا تو به مردم گفتی که مرا و مادرم را به عنوان دو معبود به جای خدا انتخاب کنید؟! می گوید: منزّه و پاکی، مرا چنین قدرتی نمی باشد که آنچه را حقّ من نیست بگویم، اگر آن را گفته باشم یقیناً تو آن را می دانی، تو از آنچه در جان و روح من است آگاهی، و من از آنچه در ذات توست نمی دانم؛ زیرا تو بر نهان ها بسیار دانایی.
خرمشاهی: و چنين بود كه خداوند گفت اى عيسى بن مريم آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد؟ گفت پاكا كه تويى مرا نرسد كه چيزى را كه حد من و حق من نيست گفته باشم، اگر گفته بودم بىشك مىدانستى كه آنچه در ذات من است مىدانى و من آنچه در ذات توست نمىدانم، تويى كه داناى رازهاى نهانى فولادوند: و [ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود اى عيسى پسر مريم آيا تو به مردم گفتى من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد گفت منزهى تو مرا نزيبد كه [در باره خويشتن] چيزى را كه حق من نيست بگويم اگر آن را گفته بودم قطعا آن را مى دانستى آنچه در نفس من است تو مى دانى و آنچه در ذات توست من نمى دانم چرا كه تو خود داناى رازهاى نهانى قمشهای: و (یاد کن) آن گاه که (در قیامت) خدا گوید: ای عیسیِ مریم، آیا تو مردم را گفتی که من و مادرم را دو خدای دیگر سوای خدای عالم اختیار کنید؟ عیسی گوید: خدایا، تو منزهی، هرگز مرا نرسد که چنین سخنی به ناحق گویم، چنانچه من این گفته بودمی تو میدانستی، که تو از سرائر من آگاهی و من از سرّ تو آگاه نیستم، همانا تویی که به همه اسرار غیب جهانیان کاملاً آگاهی. مکارم شیرازی: به يادآور زماني را كه خداوند به عيسي بن مريم ميگويد: آيا تو به مردم گفتي كه من و مادرم را دو معبود، غير از خدا، انتخاب كنيد؟ او ميگويد: منزهي تو، من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست بگويم، اگر چنين سخني را گفته باشم تو ميداني، تو از آنچه در روح و جان من است آگاهي و من از آنچه در ذات (پاك) تو است آگاه نيستم، زيرا تو با خبر از تمام اسرار و پنهانيها هستي.
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
﴿۱۱۷﴾
انصاریان: من به آنان جز آنچه را که به من دستور دادی نگفتم، [گفتم:] خدایی را بپرستید که پروردگار من و شماست. و تا زمانی که در میان آنان بودم گواهشان بودم، و چون مرا [از میان آنان به سوی خود] برگرفتی، خود مراقب و نگاهبانشان بودی؛ و تو بر همه چیز گواهی.
خرمشاهی: به آنان چيزى جز آنچه به من فرمان دادهاى نگفتهام گفتهام كه خداوند را كه پروردگار من و پروردگار شماست بپرستيد، و مادام كه در ميان آنان بودم بر آنان شاهد و ناظر بودم و چون روح مرا گرفتى تو خود [ناظر و] نگاهبان آنان بودى و تو بر همه چيز شاهدى فولادوند: جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى] به آنان نگفتم [گفته ام] كه خدا پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم پس چون روح مرا گرفتى تو خود بر آنان نگهبان بودى و تو بر هر چيز گواهى قمشهای: من به آنها هرگز چیزی نگفتم جز آنچه تو مرا بدان امر کردی، که خدای را پرستید که پروردگار من و شماست، و من بر آن مردم گواه و ناظر اعمال بودم مادامی که در میان آنها بودم، و چون روح مرا گرفتی تو خود نگهبان و ناظر اعمال آنان بودی، و تو بر همه چیز عالم گواهی. مکارم شیرازی: من به آنها چيزي جز آنچه مرا مامور به آن ساختي نگفتم، به آنها گفتم: خداوندي را بپرستيد كه پروردگار من و پروردگار شما است، و تا آن زمان كه ميان آنها بودم مراقب و گواه آنان بودم، و هنگامي كه مرا از ميانشان برگرفتي تو خود مراقب آنها بودي، و تو گواه بر هر چيز هستي.
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
﴿۱۱۸﴾
انصاریان: اگر آنان را [به سبب شرک ورزیدنشان] عذاب کنی، بندگان تواند، و اگر آنان را بیامرزی، یقیناً تویی که توانای شکست ناپذیر و حکیمی.
خرمشاهی: اگر آنان را عذاب كنى، بندگان تو هستند، و اگر از آنان درگذرى تو پيروزمند فرزانهاى فولادوند: اگر عذابشان كنى آنان بندگان تواند و اگر بر ايشان ببخشايى تو خود توانا و حكيمى قمشهای: اگر آنان را عذاب کنی باز (خدایا) همه بندگان تو هستند، و اگر از گناه آنها درگذری باز توانا و درست کرداری. مکارم شیرازی: (با اين حال) اگر آنها را مجازات كني بندگان تواند (و قادر به فرار از مجازات نيستند) و اگر آنها را ببخشي توانا و حكيمي (نه مجازات تو نشانه عدم حكمت و نه بخشش تو نشانه ضعف است).
قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
﴿۱۱۹﴾
انصاریان: خدا فرمود: این روزی است که راستان را راستی و صدقشان سود دهد. برای آنان بهشت هایی است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، همیشه در آن جاودانه اند، خدا از آنان خشنود و آنان هم از خدا خشنودند؛ این است رستگاری بزرگ.
خرمشاهی: خداوند فرمود امروز روزى است كه راستگويان را راستى و درستىشان سود رساند، براى آنان بوستانهايى [بهشتى] است كه جويباران از فرودست آن جارى است، و جاودانه در آنند و هم خداوند از آنان خشنود است و هم آنان از خداوند خشنودند، و اين رستگارى بزرگ است فولادوند: خدا فرمود اين روزى است كه راستگويان را راستيشان سود بخشد براى آنان باغهايى است كه از زير [درختان] آن نهرها روان است هميشه در آن جاودانند خدا از آنان خشنود است و آنان [نيز] از او خشنودند اين است رستگارى بزرگ قمشهای: خدا گوید: این روزی است که صادقان از راستی خود بهرهمند میشوند، برای آنها بهشتهایی است که از زیر درختانش نهرها جاری است و در آن به نعمت ابدی متنعّمند؛ خدا از آنها خشنود و آنها از خدا خشنودند. این است فیروزی و سعادت بزرگ. مکارم شیرازی: خداوند ميگويد: امروز روزي است كه راستي راستگويان به آنها سود ميبخشد، براي آنها باغهائي از بهشت است كه آب از زير (درختان) آن جريان دارد و جاودانه و براي هميشه در آن ميمانند، خداوند از آنها خشنود و آنها از او خشنود خواهند بود و اين رستگاري بزرگي است.
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۱۲۰﴾
انصاریان: مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین و آنچه در آنهاست، فقط در سیطره خداست، و او بر هر کاری تواناست.
خرمشاهی: فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، از آن خداوند است، و او بر هر كارى تواناست فولادوند: فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از آن خداست و او بر هر چيزى تواناست قمشهای: فرمانروایی آسمانها و زمین و هر چه در آنهاست خدای راست، و او بر هر چیز تواناست. مکارم شیرازی: حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنها است از آن خدا است و او بر هر چيزي توانا است. |
||