ParsQuran
سوره 47: محمد - جزء 26

فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ ﴿۱۹﴾
انصاریان: پس بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست [بنابراین بر معرفت و آگاهیت نسبتِ به حق استوار باش]؛ و از میان رفتن [توطئه ها و موانعی که به وسیله دشمنان در راه پیشرفت دعوتت به اسلام] برای تو و مردان و زنان با ایمان ایجاد شده از خدا بخواه، و برای زنان و مردان مؤمن طلب آمرزش کن و خدا محل رفت و بازگشت شماو قرارگاهتان را می داند.
خرمشاهی: بدان كه فى‏الحقيقه خدايى جز خداوند نيست، و براى گناهت، و نيز براى مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه، و خداوند [جاى‏] جنب و جوش و آرام و قرارتان را مى‏داند
فولادوند: پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست و براى گناه خويش آمرزش جوى و براى مردان و زنان با ايمان [طلب مغفرت كن] و خداست كه فرجام و مآل [هر يك از] شما را مى‏ داند
قمشه‌ای: باز هم بدان که هیچ خدایی جز خدای یکتا نیست و تو بر گناه خود [منظور از گناه آن حضرت نافرمانی خدا نیست، زیرا پیامبر (ص) معصوم است. به تفاسیر مراجعه شود. (م)] و برای مردان و زنان با ایمان آمرزش طلب، و خدا منازل انتقال شما به عالم آخرت و مسکن همیشگی شما همه را می‌داند.
مکارم شیرازی: پس بدان كه معبودي جز الله نيست، و براي گناه خود و مردان و زنان با ايمان استغفار كن، و خداوند محل حركت و قرارگاه شما را مي‏داند.
وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ ﴿۲۰﴾
انصاریان: مؤمنان می گویند: چرا سوره ای [در رابطه با فرمان جهاد] نازل نمی شود؟ ولی هنگامی که سوره ای محکم و بی شبهه نازل می شود و در آن از جهاد سخن به میان آمده است، آنان را که در دل هایشان بیماری است، می بینی مانند کسی که در بیهوشی مرگ افتاده، به تو می نگرند و سزاوارشان هم [به سبب بیماردلی] همین حالت است.
خرمشاهی: و [بعضى از] مؤمنان گويند چرا سوره‏اى [شامل حكم جهاد] فرو فرستاده نمى‏شود، آنگاه چون سوره‏اى از محكمات فرو فرستاده مى‏شود و در آن كارزار [با مشركان‏] ياد مى‏شود، بيماردلان را بينى كه به تو با نگاه كسى كه از [سكرات‏] مرگ بيهوش شده باشد، مى‏نگرند، بدا به حال ايشان‏
فولادوند: و كسانى كه ايمان آورده‏ اند مى‏ گويند چرا سوره‏ اى [در باره جهاد] نازل نمى شود اما چون سوره‏ اى صريح نازل شد و در آن نام كارزار آمد آنان كه در دلهايشان مرضى هست مانند كسى كه به حال بيهوشى مرگ افتاده به تو مى ‏نگرند
قمشه‌ای: و مؤمنان می‌گویند: چه شده که سوره‌ای (در حکم جهاد کفّار) نازل نشد؟ در صورتی که چون سوره‌ای محکم و صریح آید و در آن ذکر جنگ شود آنان را که دلهاشان مریض (نفاق) است بنگری که مانند کسی که از ترس، حال بی هوشی بر او دست می‌دهد در تو نگاه می‌کنند، آری مرگ و هلاک بر آنها سزاوارتر است.
مکارم شیرازی: كساني كه ايمان آورده‏ اند مي‏گويند چرا سوره‏ اي نازل نمي‏شود؟ (كه در آن فرمان جهاد باشد) اما هنگامي كه سوره محكمي نازل مي‏گردد كه در آن نامي از جنگ است منافقان بيماردل را مي‏بيني همچون كسي كه در آستانه مرگ قرار گرفته به تو نگاه مي‏كنند، پس مرگ و نابودي براي آنها بهتر است.
طَاعَةٌ وَقَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ ﴿۲۱﴾
انصاریان: [ولی] فرمانبرداری [از خدا و پیامبر] و سخن پسندیده و نیک [نه اظهار کراهت و ناخشنودی از جهاد] برای آنان شایسته تر است. پس اگر هنگامی که فرمان جهاد قطعی و مسلم شود با خدا از سر صدق و راستی درآیند، بی تردید برای آنان بهتر است.
خرمشاهی: اطاعت بايد و سخنى نيك، آنگاه چون كار قطعى شود، اگر با خداوند صادق باشند، بى‏شك برايشان بهتر است‏
فولادوند: [ولى] فرمان‏پذيرى و سخنى شايسته برايشان بهتر است و چون كار به تصميم كشد قطعا خير آنان در اين است كه با خدا راست[دل] باشند
قمشه‌ای: (راه سعادت) طاعت خدا و گفتار نیکو است و پس از آنکه امر (دین یا کار جنگ) به عزم و لزوم پیوست اگر (منافقین) با خدا به راستی رفتار کنند بر آنها بهتر خواهد بود.
مکارم شیرازی: اما اگر آنها اطاعت كنند و سخن سنجيده و شايسته بگويند براي آنها بهتر است، و اگر آنها هنگامي كه فرمان جهاد قطعيت پيدا مي‏كند به خدا راست گويند (و از در صدق و صفا درآيند) براي آنها بهتر است.
فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ ﴿۲۲﴾
انصاریان: پس اگر [از خدا و پیامبر] روی گردان شوید آیا از شما جز این انتظار می رود که در زمین فساد کنید و [بر سر مال و منال دنیا] قطع رحم نمایید؟
خرمشاهی: چه بسا چون دست يابيد در اين سرزمين فتنه و فساد كنيد و پيوند خويشاوندانتان را بگسليد
فولادوند: پس [اى منافقان] آيا اميد بستيد كه چون [از خدا] برگشتيد [يا سرپرست مردم شديد] در [روى] زمين فساد كنيد و خويشاونديهاى خود را از هم بگسليد
قمشه‌ای: شما منافقان اگر (از فرمان خدا و اطاعت قرآن) روی بگردانید آیا جز این امید می‌برید که در زمین فساد و قطع رحم کنید؟
مکارم شیرازی: اما اگر رويگردان شويد آيا جز اين انتظار مي‏رود كه در زمين فساد كنيد و قطع رحم نمائيد.
أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ ﴿۲۳﴾
انصاریان: آنان [که روی گردانند] کسانی هستند که خدا لعنتشان کرده و گوش [دل] شان را کر و چشم [بصیرت] شان را کور کرده است.
خرمشاهی: اينان كسانى هستند كه خداوند لعنتشان كرده و [از شنيدن و ديدن حق‏] ناشنوا و نابيناشان ساخته است‏
فولادوند: اينان همان كسانند كه خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل] ايشان را ناشنوا و چشمهايشان را نابينا كرده است
قمشه‌ای: همین منافقانند که خدا آنها را لعن کرده و گوش و چشمشان را کر و کور گردانید (تا به جهل و شقاوت بمیرند).
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه خداوند از رحمت خويش دورشان ساخته، گوشهايشان را كر و چشمهايشان را كور نموده است.
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿۲۴﴾
انصاریان: آیا در قرآن نمی اندیشند [تاحقایق را بفهمند] یا بر دل هایشان قفل هایی قرار دارد؟
خرمشاهی: آيا در قرآن تامل نمى‏كنند، يا بر دلها قفلها[ى غفلت‏]شان افتاده است؟
فولادوند: آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دلهايشان قفلهايى نهاده شده است
قمشه‌ای: آیا منافقان در آیات قرآن تفکر نمی‌کنند یا بر دلهاشان خود قفل‌ها (ی جهل و نفاق) زده‌اند.
مکارم شیرازی: آيا آنها در قرآن تدبر نمي‏كنند؟ يا بر دلهايشان قفل نهاده شده است.
إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ ﴿۲۵﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که پس از روشن شدن هدایت برای آنان [به همان عقاید باطل و کردار ناپسندشان] برگشتند [و دست از قرآن و پیامبر برداشتند] شیطان زشتی هایشان را در نظرشان آراست و آنان را در آرزوهای دور و دراز انداخت.
خرمشاهی: بى‏گمان كسانى كه پس از آنكه راه هدايت بر آنان روشن شده است، به آن پشت كردند [و به گذشته برگشتند]، شيطان آن را در چشمشان آراسته است و به آنان مهلت و ميدان داده است‏
فولادوند: بى‏ گمان كسانى كه پس از آنكه [راه] هدايت بر آنان روشن شد [به حقيقت] پشت كردند شيطان آنان را فريفت و به آرزوهاى دور و درازشان انداخت
قمشه‌ای: آنان که پس از بیان شدن راه هدایت بر آنها باز به دین پشت کرده و مرتد شدند شیطان کفر را در نظرشان جلوه‌گر ساخت و به آمال و آرزوهای دراز فریبشان داد.
مکارم شیرازی: كساني كه بعد از روشن شدن حق پشت كردند شيطان اعمال زشتشان را در نظرشان زينت داده، و آنها را با آرزوهاي طولاني فريفته است.
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ ﴿۲۶﴾
انصاریان: این به سبب آن است که آنان به کسانی [چون مشرکان و کافران] که نازل شدن وحی را خوش نداشتند، گفتند: [ما] در بعضی از امور [که بر ضد مؤمنان است] از شما اطاعت خواهیم کرد. در حالی که خدا اسرارشان را می داند.
خرمشاهی: اين از آن است كه به كسانى كه [وحى‏] فرو فرستاده الهى را ناخوش داشته‏اند، گويند زودا كه در بعضى كارها از شما اطاعت كنيم، و خداوند پنهانكاريشان را مى‏داند
فولادوند: چرا كه آنان به كسانى كه آنچه را خدا نازل كرده خوش نمى‏ داشتند گفتند ما در كار [مخالفت] تا حدودى از شما اطاعت‏ خواهيم كرد و خدا از همداستانى آنان آگاه است
قمشه‌ای: این (برگشتن از دین) برای آن بود که آن منافقان به دشمنان قرآن (پنهانی) گفتند: ما البته با شما (بر مخالفت محمّد) تا بتوانیم موافقت می‌کنیم. و خدا از این سخن پنهانی آنها آگاه است.
مکارم شیرازی: اين بخاطر آن است كه آنها به كساني كه نزول وحي الهي را كراهت داشتند گفتند ما در بعضي از امور از شما پيروي مي‏كنيم، در حالي كه خداوند اسرار آنها را مي‏داند.
فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ ﴿۲۷﴾
انصاریان: پس حال و وضعشان زمانی که فرشتگان جانشان را می گیرند در حالی که بر صورت و پشتشان [تازیانه عذاب] می زنند، چگونه خواهد بود؟!
خرمشاهی: پس چگونه باشد حالشان آنگاه كه فرشتگان جانشان را بگيرند و چهره‏ها و پشتهايشان را فرو كوبند؟
فولادوند: پس چگونه [تاب مى ‏آورند] وقتى كه فرشتگان [عذاب] جانشان را مى‏ ستانند و بر چهره و پشت آنان تازيانه مى ‏نوازند
قمشه‌ای: پس با چه حال سختی اینان رو به رو شوند هنگامی که فرشتگان (عذاب) جانشان بگیرند و بر روی و پشت آنها (تازیانه قهر) زنند؟!
مکارم شیرازی: حال آنها چگونه خواهد بود هنگامي كه فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنها مي‏زنند (و قبض روحشان مي‏كنند).
ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿۲۸﴾
انصاریان: این عذاب برای این است که آنان از آنچه خدا را به خشم آورده پیروی کردند، و خشنودی او را خوش نداشتند در نتیجه اعمالشان را تباه و بی اثر کرد.
خرمشاهی: اين از آن است كه از آنچه خداوند را به خشم آورد پيروى مى‏كنند و خشنودى او را ناخوش دارند، و [خداوند] اعمالشان را تباه [و بى‏ارزش‏] كند
فولادوند: زيرا آنان از آنچه خدا را به خشم آورده پيروى كرده‏ اند و خرسنديش را خوش نداشتند پس اعمالشان را باطل گردانيد
قمشه‌ای: این عذاب بدین سبب است که از پی راهی که موجب خشم خداست رفتند و راه رضا و خشنودی او را خوش نداشتند خدا هم اعمالشان را محو و باطل گردانید.
مکارم شیرازی: اين بخاطر آن است كه آنها از آنچه خداوند را به خشم مي‏آورد پيروي كردند و آنچه را موجب خشنودي او است كراهت داشتند لذا اعمالشان را حبط و نابود كرد.