ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ
﴿۱۱﴾
انصاریان: این [پیروزی مؤمنان و نابودی کافران] به سبب این است که خدا سرپرست و یاور کسانی است که ایمان آورده اند، و کافران را سرپرست و یاری نیست.
خرمشاهی: اين از آن است كه خداوند سرور مؤمنان است و كافران سرورى ندارند فولادوند: چرا كه خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آورده اند ولى كافران را سرپرست [و يارى] نيست قمشهای: این (معامله خدا با کافران و مؤمنان) بدان سبب است که البته خدا یار و مولای مؤمنان است و کافران هیچ مولا و یاور و یاری ندارند. مکارم شیرازی: اين به خاطر آن است كه خداوند مولا و سرپرست كساني است كه ايمان آوردند، اما كافران مولائي ندارند.
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ
﴿۱۲﴾
انصاریان: بی تردید خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در بهشت هایی کهاز زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است در می آورد، و در حالی که کافران همواره سرگرم بهره گیری از [کالا و لذت های زودگذر] دنیایند و می خورند، همان گونه که چهارپایان می خورند و جایگاهشان آتش است.
خرمشاهی: بىگمان خداوند كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، به بوستانهايى در مىآورد كه جويباران از فرودست آن جارى است، و كافران [از ظواهر زندگى] بهره بر مىگيرند و همان گونه كه چارپايان مىخورند، مىخورند و [مىخوابند] و آتش [دوزخ] جايگاه ايشان است فولادوند: خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند در باغهايى كه از زير [درختان] آنها نهرها روان است درمى آورد و [حال آنكه] كسانى كه كافر شده اند [در ظاهر] بهره مى برند و همان گونه كه چارپايان مى خورند مى خورند و[لى] جايگاه آنها آتش است قمشهای: البته خدا آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شوند در بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است داخل گرداند و آنان که به راه کفر شتافتند به تمتّع و شهوترانی و شکمپرستی مانند حیوانات پردازند و عاقبت منزل آنها آتش دوزخ خواهد بود. مکارم شیرازی: خداوند كساني را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند وارد باغهائي از بهشت ميكند كه نهرها از زير درختانش جاري است، در حالي كه كافران از متاع زودگذر دنيا بهره ميگيرند و همچون چهارپايان ميخورند و سرانجام آتش دوزخ جايگاه آنهاست.
وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ
﴿۱۳﴾
انصاریان: چه بسیار آبادی هایی که [اهلش] از [اهل] آبادی تو که تو را بیرون کرده اند نیرومندتر بودند، ما آنان را هلاک کردیم و یاوری [در برابر عذاب] برای آنان نبود.
خرمشاهی: و چه بسيار [مردم] شهرها كه از شهر تو كه آوارهات كرد نيرومندتر بودند، نابودشان كرديم، و ياورى نداشتند فولادوند: و بسا شهرها كه نيرومندتر از آن شهرى بود كه تو را [از خود] بيرون راند كه ما هلاكشان كرديم و براى آنها يار [و ياورى] نبود قمشهای: چه شهرهای بسیار که از (شهر مکّه) وطن تو که کفّار از آن خارجت کردند محکم بنیانتر بود ما اهلش را هلاک کردیم و بر نجات خود هیچ یاوری نداشتند. مکارم شیرازی: و چه بسيار شهرهايي كه از شهري كه تو را بيرون كرد پر قدرتتر بودند، ما همه آنها را نابود كرديم، و ياوري نداشتند!
أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ
﴿۱۴﴾
انصاریان: آیا کسانی که بر دلیل روشنی از پروردگار خویش اند، مانند کسانی هستند که عمل زشتشان برای آنان آراسته شده و از هواهای نفسانی خود پیروی کرده اند؟
خرمشاهی: آيا كسى كه به طريقه روشنى از جانب پروردگار خويش است، همانند كسى است كه بد عملىاش در نظرش آراسته جلوه داده شده و از هوى و هوسهايشان پيروى مىكنند فولادوند: آيا كسى كه بر حجتى از جانب پروردگار خويش است چون كسى است كه بدى كردارش براى او زيبا جلوه داده شده و هوسهاى خود را پيروى كرده اند قمشهای: آیا آن کس که از خدای خود حجت علمی و برهانی (مانند قرآن) در دست دارد مانند کسانی است که عمل زشتشان در نظر زیبا جلوه کرده و پیرو هوای نفسانی خود شدند؟ مکارم شیرازی: آيا كسي كه دليل روشني از سوي پروردگارش دارد همانند كسي است كه زشتي اعمالش در نظرش تزيين شده، و از هواي نفس پيروي ميكند؟!
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ
﴿۱۵﴾
انصاریان: صفت بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده [چنین است:] در آن نهرهایی است از آبی که مزه و رنگش برنگشته و نهرهایی از شیر که طعمش دگرگون نشده و نهرهایی از شراب که برای نوشندگان مایه لذت است و نهرهایی از عسل خالص است، و در آن از هر گونه میوه ای برای آنان فراهم است، و نیز آمرزشی از سوی پروردگارشان [ویژه آنان است. آیا اینان] مانند کسانی هستند که در آتش همیشگی و جاودانه اند، واز آبی جوشان به آنان می نوشانند که روده هایشان را متلاشی می کند؟!
خرمشاهی: وصف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده است [چنين است كه] در آن جويهايى از آب ناگندا، و جويهايى از شيرى كه مزهاش تغييرناپذير است، و جويهايى از شراب لذتبخش آشامندگان، و جويهايى از عسل پالوده [روان] است، و برايشان در آنجا همه گونه ميوه هست، و نيز آمرزشى از جانب پروردگارشان، [آيا چنين كسى] همانند كسى است كه جاودانه در آتش [دوزخ] است؟ و به آنان آبى جوشان نوشانده مىشود كه دل و رودههايشان را پاره پاره مىكند فولادوند: مثل بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده [چون باغى است كه] در آن نهرهايى است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش] برنگشته و جويهايى از شيرى كه مزه اش دگرگون نشود و رودهايى از باده اى كه براى نوشندگان لذتى است و جويبارهايى از انگبين ناب و در آنجا از هر گونه ميوه براى آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست [آيا چنين كسى در چنين باغى دل انگيز] مانند كسى است كه جاودانه در آتش است و آبى جوشان به خوردشان داده مى شود [تا] روده هايشان را از هم فرو پاشد قمشهای: داستان بهشتی که به متقیان وعده دادند این است که در آن باغ بهشت نهرهایی از آب زلال دگرگون ناشدنی است و نهرها از شیر بی آنکه هرگز طعمش تغییر کند و نهرها از شراب ناب که نوشندگان را به حد کمال لذّت بخشد و نهرها از عسل مصفّی و تمام انواع میوهها بر آنان مهیّاست و (فوق همه لذّات) مغفرت و لطف پروردگارشان، (آیا حال آن که در این بهشت ابد است) مانند کسی است که در آتش مخلّد است و آب جوشنده حمیم به خوردشان دهند تا اندرونشان را پاره پاره گرداند؟ مکارم شیرازی: توصيف بهشتي كه به پرهيزگاران وعده داده شده چنين است كه در آن نهرهائي از آب صاف و خالص است كه بدبو نشده. و نهرهائي از شير كه طعم آن دگرگون نگشته، و نهرهائي از شراب (طهور) كه مايه لذت نوشندگان است، و نهرهائي از عسل مصفي، و براي آنها در آن از تمام انواع ميوه ها وجود دارد (و از همه بالاتر) آمرزشي است از سوي پروردگارشان، آيا چنين كساني همانند كساني هستند كه هميشه در آتش دوزخند و از آب جوشان نوشانده ميشوند كه امعاء آنها را از هم متلاشي ميكند؟!
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ
﴿۱۶﴾
انصاریان: گروهی از آنان [که منافق اند در ظاهر به گفتارت] گوش می دهند، ولی هنگامی که از نزد تو بیرون روند به کسانی که آگاهی و معرفت به آنان داده شده [از روی مسخره] می گویند: هم اکنون چه گفت؟ [ما که گفته او را نفهمیدیم.] آنان کسانی هستند که خدا بر دل هایشان مهر [تیره بختی] نهاده واز هواهای نفسانی خود پیروی کرده اند،
خرمشاهی: و از ايشان كسانى هستند كه [ظاهرا] به تو گوش مىسپارند، سپس كه از نزدت بيرون مىروند، به دانش يافتگان گويند هم اكنون چه گفت؟ اينان كسانى هستند كه خداوند به دلهايشان مهر نهاده است و از هوى و هوسهايشان پيروى كردهاند فولادوند: و از ميان [منافقان] كسانى اند كه [در ظاهر] به [سخنان] تو گوش مى دهند ولى چون از نزد تو بيرون مى روند به دانش يافتگان مى گويند هم اكنون چه گفت اينان همانانند كه خدا بر دلهايشان مهر نهاده است و از هوسهاى خود پيروى كرده اند قمشهای: و بعضی از مردم منافق به گفتارت کاملا گوش میدهند تا وقتی که از حضورت خارج شوند با اهل علم (اصحابت به تمسخر و اهانت) میگویند: رسول باز از سر نو چه گفت؟ اینان هستند که خدا بر دلهاشان مهر (قهر) نهاد و پیرو هوای نفس خود گردیدند. مکارم شیرازی: گروهي از آنان به سخنانت گوش فرا ميدهند اما هنگامي كه از نزد تو خارج ميشوند به كساني كه خداوند به آنها علم و دانش بخشيده (از روي استهزا) ميگويند. اين مرد الان چه گفت ؟ آنها كساني هستند كه خداوند بر قلبهايشان مهر نهاده، و از هواي نفسشان پيروي كرده اند (لذا چيزي نميفهمند).
وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ
﴿۱۷﴾
انصاریان: و کسانی که هدایت یافته اند خدا بر هدایتشان افزوده و پرهیزکاری و تقوایشان را به آنان عطا کرده است؛
خرمشاهی: و رهيافتگان را هدايت افزود و [راه و رسم] پارسايىشان آموخت فولادوند: و[لى] آنان كه به هدايت گراييدند [خدا] آنان را هر چه بيشتر هدايت بخشيد و [توفيق] پرهيزگاريشان داد قمشهای: و آنان که هدایت یافتند خدا بر هدایت و ایمانشان بیفزود و (پاداش) تقوای آنها را به آنان عطا فرمود. مکارم شیرازی: كساني كه هدايت يافته اند خداوند بر هدايتشان ميافزايد، و روح تقوي به آنها ميبخشد.
فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ
﴿۱۸﴾
انصاریان: پس آیا [منافقان و منکران] جز این را انتظار می برند که ناگاه قیامت بر آنان فرا رسد؟ [در حالی که هم اکنون نشانه هایش آمده است]، پس هنگامی که قیامت بر آنان فرا رسد، متذکّر شدن و هوشیاری شان از کجا و چگونه به آنان سود بخشد؟
خرمشاهی: پس انتظار ندارند مگر قيامت را كه به ناگهان به سراغشان آيد، كه به راستى نشانههاى آن ظاهر شده است، پس آنگاه كه فراز آيدشان، چه پندى مىخواهند بگيرند؟ فولادوند: آيا [كافران] جز اين انتظار مى برند كه رستاخيز به ناگاه بر آنان فرا رسد و علامات آن اينك پديد آمده است پس اگر [رستاخيز] بر آنان دررسد ديگر كجا جاى اندرزشان است قمشهای: (کافران که ایمان نمیآرند) باز انتظاری دارند جز آنکه ساعت قیامت ناگاه فرا رسد؟ که شروط و علائم قیامت بسیاری پدید آمد، و پس از آنکه قیامت بیاید در آن حال تذکر و یادآوری آنان چه فایده بخشد؟ مکارم شیرازی: آيا آنها جز اين انتظاري دارند كه قيامت ناگهان برپا شود (آنگاه ايمان آورند) در حالي كه هم اكنون نشانه هاي آن آمده است، اما هنگامي كه بيايد تذكر و ايمان آنها سودي نخواهد داشت.
فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ
﴿۱۹﴾
انصاریان: پس بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست [بنابراین بر معرفت و آگاهیت نسبتِ به حق استوار باش]؛ و از میان رفتن [توطئه ها و موانعی که به وسیله دشمنان در راه پیشرفت دعوتت به اسلام] برای تو و مردان و زنان با ایمان ایجاد شده از خدا بخواه، و برای زنان و مردان مؤمن طلب آمرزش کن و خدا محل رفت و بازگشت شماو قرارگاهتان را می داند.
خرمشاهی: بدان كه فىالحقيقه خدايى جز خداوند نيست، و براى گناهت، و نيز براى مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه، و خداوند [جاى] جنب و جوش و آرام و قرارتان را مىداند فولادوند: پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست و براى گناه خويش آمرزش جوى و براى مردان و زنان با ايمان [طلب مغفرت كن] و خداست كه فرجام و مآل [هر يك از] شما را مى داند قمشهای: باز هم بدان که هیچ خدایی جز خدای یکتا نیست و تو بر گناه خود [منظور از گناه آن حضرت نافرمانی خدا نیست، زیرا پیامبر (ص) معصوم است. به تفاسیر مراجعه شود. (م)] و برای مردان و زنان با ایمان آمرزش طلب، و خدا منازل انتقال شما به عالم آخرت و مسکن همیشگی شما همه را میداند. مکارم شیرازی: پس بدان كه معبودي جز الله نيست، و براي گناه خود و مردان و زنان با ايمان استغفار كن، و خداوند محل حركت و قرارگاه شما را ميداند.
وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ
﴿۲۰﴾
انصاریان: مؤمنان می گویند: چرا سوره ای [در رابطه با فرمان جهاد] نازل نمی شود؟ ولی هنگامی که سوره ای محکم و بی شبهه نازل می شود و در آن از جهاد سخن به میان آمده است، آنان را که در دل هایشان بیماری است، می بینی مانند کسی که در بیهوشی مرگ افتاده، به تو می نگرند و سزاوارشان هم [به سبب بیماردلی] همین حالت است.
خرمشاهی: و [بعضى از] مؤمنان گويند چرا سورهاى [شامل حكم جهاد] فرو فرستاده نمىشود، آنگاه چون سورهاى از محكمات فرو فرستاده مىشود و در آن كارزار [با مشركان] ياد مىشود، بيماردلان را بينى كه به تو با نگاه كسى كه از [سكرات] مرگ بيهوش شده باشد، مىنگرند، بدا به حال ايشان فولادوند: و كسانى كه ايمان آورده اند مى گويند چرا سوره اى [در باره جهاد] نازل نمى شود اما چون سوره اى صريح نازل شد و در آن نام كارزار آمد آنان كه در دلهايشان مرضى هست مانند كسى كه به حال بيهوشى مرگ افتاده به تو مى نگرند قمشهای: و مؤمنان میگویند: چه شده که سورهای (در حکم جهاد کفّار) نازل نشد؟ در صورتی که چون سورهای محکم و صریح آید و در آن ذکر جنگ شود آنان را که دلهاشان مریض (نفاق) است بنگری که مانند کسی که از ترس، حال بی هوشی بر او دست میدهد در تو نگاه میکنند، آری مرگ و هلاک بر آنها سزاوارتر است. مکارم شیرازی: كساني كه ايمان آورده اند ميگويند چرا سوره اي نازل نميشود؟ (كه در آن فرمان جهاد باشد) اما هنگامي كه سوره محكمي نازل ميگردد كه در آن نامي از جنگ است منافقان بيماردل را ميبيني همچون كسي كه در آستانه مرگ قرار گرفته به تو نگاه ميكنند، پس مرگ و نابودي براي آنها بهتر است. |
||