وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
﴿۲۱﴾
انصاریان: و [سرگذشت هود] برادر قوم عاد را یاد کن، هنگامی که قومش را در سرزمین احقاف بیم داد، و بی تردید بیم دهندگانی پیش از او و پس از او [در آن سرزمین] گذشته بودند که فقط خدا را بپرستید؛ زیرا من بر شما از عذاب روزی بزرگ می ترسم.
خرمشاهی: و از برادر عاديان [ هود] ياد كن كه قومش را در احقاف هشدار داد، و پيشاپيش وى و پس از وى هشداردهندگانى به ميان آمده بودند [و گفت] جز خداوند را مپرستيد، كه من بر شما از عذاب روزى سهمگين مىترسم فولادوند: و برادر عاديان را به ياد آور آنگاه كه قوم خويش را در ريگستان بيم داد در حالى كه پيش از او و پس از او [نيز] قطعا هشداردهندگانى گذشته بودند كه جز خدا را مپرستيد واقعا من بر شما از عذاب روزى هولناك مى ترسم قمشهای: و یاد آر حال هود پیغمبر قوم عاد را که چون در سرزمین احقاف امتش را وعظ و اندرز کرد و (از قهر خدا) بترسانید و پیش از هود و بعد از او هم بسیار پیمبر بر انذار خلق آمد. باری هود قومش را گفت: هرگز جز خدای عالم کسی را نپرستید که من بر شما از عذاب روز بزرگ قیامت میترسم. مکارم شیرازی: (سرگذشت هود) برادر قوم عاد را به آنها يادآوري كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف» انذار كرد، در حالي كه پيامبران زيادي قبل از او در گذشته هاي دور و نزديك آمده بودند كه جز خداوند يگانه را نپرستيد، من بر شما از عذاب روز بزرگي ميترسم.
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
﴿۲۲﴾
انصاریان: گفتند: آیا آمده ای تا ما را از [پرستش] معبودانمان بر گردانی، پس اگر راستگویی عذابی که ما را تهدید می کنی بیاور!
خرمشاهی: گفتند آيا به سراغ ما آمدهاى كه ما را از خدايانمان باز دارى، پس اگر از راستگويان هستى، آنچه به ما وعده دادهاى به ميان بياور فولادوند: گفتند آيا آمده اى كه ما را از خدايانمان برگردانى پس اگر راست مى گويى آنچه به ما وعده مى دهى [بر سرمان] بياور قمشهای: قوم هود در پاسخ گفتند: آیا تو آمدهای ما را از پرستش بتان که خدایان ما هستند منع کنی؟! پس تو (زود) وعده عذابی را که به ما میدهی بیار اگر راست میگویی. مکارم شیرازی: آنها گفتند: تو آمده اي كه ما را (با دروغهايت) از خدايانمان برگرداني، اگر راست ميگوئي عذابي را كه به ما وعده ميدهي بياور.
قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ
﴿۲۳﴾
انصاریان: گفت: آگاهی [به کیفیت عذاب و زمان آمدنش] فقط نزد خداست، و من آیینی را که به آن فرستاده شده ام به شما ابلاغ می کنم، ولی من شما را گروهی می دانم که همواره نادانی می کنید.
خرمشاهی: گفت همانا علم نزد خداوند است، و من رسالتم را به شما مىرسانم، ولى شما را قومى مىبينم كه نادانى مىكنيد فولادوند: گفت آگاهى فقط نزد خداست و آنچه را بدان فرستاده شده ام به شما مى رسانم ولى من شما را گروهى مى بينم كه در جهل اصرار مى ورزيد قمشهای: هود در جواب گفت: علمش نزد خداست و من آنچه را که بر آن رسالت داشتم به شما ابلاغ کردم و لیکن شما را بسیار مردم نادانی میبینم. مکارم شیرازی: گفت: آگاهي تنها نزد خدا است (و او ميداند چه زماني شما را مجازات كند) من آنچه را به آن فرستاده شده ام به شما ابلاغ ميكنم (وظيفه من همين است ولي شما را قومي ميبينم كه دائما در جهل هستيد.
فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۲۴﴾
انصاریان: پس هنگامی که عذاب را [در پهنه فضا] به صورت ابری گسترده دیدند که به سوی درّه ها و آبگیرهایشان روی آورده، گفتند: این ابری باران زا برای ماست. [هود گفت: نه] بلکه این همان چیزی است که آن را به شتاب خواستید، بادی است که در آن عذابی دردناک است؛
خرمشاهی: آنگاه چون آن [عذاب] را به هيئت ابرى ديدند كه رو به [دشت و] درههايشان نهاده بود، گفتند اين ابرى است بارنده بر ما، نه بلكه آن چيزى است كه به شتابش مىخواستيد، بادى است كه در آن عذابى دردناك است فولادوند: پس چون آن [عذاب] را [به صورت] ابرى روىآورنده به سوى واديهاى خود ديدند گفتند اين ابرى است كه بارشدهنده ماست [هود گفت نه] بلكه همان چيزى است كه به شتاب خواستارش بوديد بادى است كه در آن عذابى پر درد [نهفته] است قمشهای: پس چون آن عذاب را به شکل ابری دیدند که بر رودخانههاشان روی آورد گفتند: این ابری است که بر ما باران میبارد. (هود به آنها گفت: چنین نیست) بلکه اثر عذابی است که به تعجیل درخواستید، این باد سختی است که در آن عذابی دردناک است. مکارم شیرازی: هنگامي كه آن را به صورت ابر گسترده اي ديدند كه به سوي درهها و آبگيرهاي آنان در حركت است (خوشحال شدند) گفتند اين ابري است بارانزا (ولي به آنها گفته شد) اين همان چيزي است كه براي آمدنش شتاب ميكرديد، تندبادي است (وحشتناك) كه عذاب دردناكي در آن است.
تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ
﴿۲۵﴾
انصاریان: [چنان بادی است که] همه چیز را به فرمان پروردگارش در هم می کوبد و نابود می کند. پس آنان [به سبب آن عذاب] چنان شدند که جز خانه هایشان دیده نمی شد. این گونه مردم گناهکار را کیفر می دهیم.
خرمشاهی: كه به فرمان پروردگارش همه چيز را نابود مىكند، و چنان شدند كه چيزى جز خانههايشان ديده نمىشد، بدينسان قوم گناهكاران را كيفر مىدهيم فولادوند: همه چيز را به دستور پروردگارش بنيان كن مى كند پس چنان شدند كه جز سراهايشان ديده نمى شد اين چنين گروه بدكاران را سزا مى دهيم قمشهای: این بادی است که هر چیزی را به امر خدای خود نابود و هلاک میسازد. پس شبی صبح کردند که جز خانههای ویران آنها دیده نمیشد (و اثری از آنان نماند). بلی ما بدین گونه قوم بدکار را کیفر میدهیم. مکارم شیرازی: همه چيز را به فرمان پروردگار درهم ميكوبد و نابود ميكند، آنها صبح كردند در حالي كه چيزي جز خانه هاي آنها به چشم نميخورد، اين گونه مجرمان را كيفر ميدهيم!
وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
﴿۲۶﴾
انصاریان: همانا ما به آنان در اموری قدرت و تمکن داده بودیم که شما را در آن امور چنان قدرت و نیرویی نداده ایم، و برای آنان گوش و چشم و دل قرار داده بودیم، ولی گوش و چشم و دلشان چیزی از عذاب را از آنان برطرف نکرد؛ زیرا همواره [با داشتن آن ابزار تشخیص] آیات ما را انکار می کردند، و سرانجام عذابی که همواره آن را مسخره می کردند، آنان را احاطه کرد.
خرمشاهی: و به راستى به آنان در چيزهايى تمكن داده بوديم كه شما را آن تمكن نداده بوديم، و براى آنان گوشها و چشمها و دلها آفريده بوديم، اما گوشها و چشمها و دلهايشان سودى به حالشان نداد، چرا كه آيات الهى را انكار مىكردند و آنچه ريشخندش مىكردند، ايشان را فروگرفت فولادوند: و به راستى در چيزهايى به آنان امكانات داده بوديم كه به شما در آنها [چنان] امكاناتى نداده ايم و براى آنان گوش و ديده ها و دلهايى [نيرومندتر از شما] قرار داده بوديم و[لى] چون به نشانه هاى خدا انكار ورزيدند [نه] گوششان و نه ديدگانشان و نه دلهايشان به هيچ وجه به دردشان نخورد و آنچه ريشخندش میکردند به سرشان آمد قمشهای: و به آن قوم عاد تمکین و قوتی دادیم که شما امت را چنان نیروی بدنی ندادیم و با آنکه بر آنها گوش و چشم و قلب مدرک قرار دادیم (تا با قوای ادراکی خداشناس شوند) هیچ این قوای مدرکه آنها را از عذاب نرهانید بدین جهت که آیات خدا را انکار میکردند، و آن عذابی که بدان استهزا میکردند به آنها فرا رسید. مکارم شیرازی: ما به آنها (قوم عاد) قدرتي داديم كه به شما نداديم و براي آنها گوش و چشم و قلب قرار داديم (اما به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها، و نه عقلهايشان براي آنها سودي نداشت، چرا كه آيات خدا را انكار ميكردند، و سرانجام آنچه را استهزا ميكردند بر آنها وارد شد.
وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
﴿۲۷﴾
انصاریان: و به راستی ما [اهل] آبادی هایی را که پیرامون شما [اهل مکه] بودند [به کیفر طغیانشان] هلاک کردیم و آیات خود را به صورت های گوناگون [برای آنان] بیان داشتیم، باشد که برگردند.
خرمشاهی: و به راستى چه بسيار از شهرهايى را كه پيرامونتان بود، نابود كرديم و آيات [خود] را گونهگون بيان كرديم، باشد كه بازآيند فولادوند: و بى گمان همه شهرهاى پيرامون شما را هلاك كرده و آيات خود را گونه گون بيان داشته ايم اميد كه آنان بازگردند قمشهای: و ما چه بسیار اهل شهر و دیار را که در اطراف شما بودند (به کیفر کفر) همه را هلاک کردیم و آیات (عبرت برای مردم) را به گونههای مختلف بیان داشتیم تا مگر (از کفر و گناه به درگاه خدا) باز گردند. مکارم شیرازی: ما اقوامي را كه در اطراف شما بودند هلاك كرديم، و آيات خود را به صورتهاي گوناگون براي آنها بيان نموديم شايد بازگردند.
فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ
﴿۲۸﴾
انصاریان: پس چرا معبودانی که به جای خدا انتخاب کردند به گمان اینکه آنان را به خدا نزدیک کند، آنان را [هنگام نزول عذاب] یاری نکردند بلکه [گم شده] از دستشان رفتند، و این بود [سرانجام و نتیجه] دروغشان و آنچه را همواره افترا می زدند.
خرمشاهی: پس چرا كسانى كه به جاى خداوند به پرستششان گرفته بودند، كه مايه تقربشان شود، يعنى آن خدايان ياريشان ندادند؟ بلكه از ديد آنان گم و گور شدند، و اين است افتراى ايشان و آنچه بر مىساختند فولادوند: پس چرا آن كسانى را كه غير از خدا به منزله معبودانى براى تقرب [به خدا] اختيار كرده بودند آنان را يارى نكردند بلكه از دستشان دادند و اين بود دروغ آنان و آنچه برمى بافتند قمشهای: پس چرا جز خدا معبودانی که به آنها تقرب میجستند هیچ آنها را یاری نکردند؟ بلکه از نظرشان محو و نابود شدند؟ و این خدایی آن بتها سخنان بی حقیقت و دروغی بود که خود میبافتند. مکارم شیرازی: پس چرا معبوداني را كه غير از خدا برگزيدند به گمان اينكه آنها را به خدا نزديك ميكند آنها را ياري نكردند؟ بلكه از ميان آنها گم شدند! اين بود نتيجه دروغ آنها و آنچه را افترا ميبستند!
وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ
﴿۲۹﴾
انصاریان: و [یاد کن] هنگامی که گروهی از جن را به سوی تو متوجه کردیم که قرآن را بشنوند، پس وقتی که نزد قرائت آن حاضر شدند، گفتند: [برای شنیدن قرآن] خاموش باشید. پس چون قرائت پایان یافت به سوی قومشان در حالی که گفتند: بیم دهنده بودند، بازگشتند. شنیدیم که
خرمشاهی: و چنين بود كه گروهى از جن را متوجه تو ساختيم كه به قرآن گوش سپارند، و چون نزد او حضور يافتند گفتند خاموش باشيد [و گوش دهيد]، و چون سپرى شد، هشدارگر به سوى قومشان بازگشتند فولادوند: و چون تنى چند از جن را به سوى تو روانه كرديم كه قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [به يكديگر] گفتند گوش فرا دهيد و چون به انجام رسيد هشداردهنده به سوى قوم خود بازگشتند قمشهای: و (یاد آر) وقتی که ما تنی چند از جنّیان را متوجه تو گردانیدیم که استماع آیات قرآن کنند، چون نزد رسول رسیدند با هم گفتند: گوش فرا دهید. چون قرائت تمام شد به سوی قومشان برای هشدار (و تبلیغ و هدایت) باز گردیدند. مکارم شیرازی: به ياد آور هنگامي كه گروهي از جن را به سوي تو متوجه ساختيم كه قرآن را استماع كنند، وقتي حضور يافتند به يكديگر گفتند خاموش باشيد و بشنويد، و هنگامي كه پايان گرفت به سوي قوم خود بازگشتند و آنها را انذار كردند.
قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۳۰﴾
انصاریان: ای قوم ما! به راستی ما کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده است، تصدیق کننده همه کتاب های پیش از خود است، به سوی حق و به سوی راه راست هدایت می کند.
خرمشاهی: گفتند اى هم قومان ما، [آيات] كتابى را شنيديم كه پس از موسى فروفرستاده شده، [و] همخوان [كتابهاى] پيشاپيش خويش است، و به حق و راهى راست رهنمون است فولادوند: گفتند اى قوم ما ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده [و] تصديق كننده [كتابهاى] پيش از خود است و به سوى حق و به سوى راهى راست راهبرى مى كند قمشهای: گفتند: ای طایفه ما، ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده در حالی که کتب آسمانی تورات و انجیل را که در مقابل او بود به راستی تصدیق میکرد و (خلق را) به سوی حق و طریق راست هدایت میفرمود. مکارم شیرازی: گفتند: اي قوم! ما كتابي را استماع كرديم كه بعد از موسي نازل شده، هماهنگ با نشانه هاي كتب قبل از آن، كه به سوي حق هدايت ميكند و به سوي راه راست. |
||