بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم
﴿۱﴾
انصاریان: حم
خرمشاهی: حم [حا ميم] فولادوند: حاء ميم قمشهای: حم (قسم به خدای حمید و مجید که) مکارم شیرازی: حم.
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
﴿۲﴾
انصاریان: این کتاب نازل شده از سوی خدای توانای شکست ناپذیر حکیم است.
خرمشاهی: كتابى است فروفرستاده از سوى خداوند پيروزمند فرزانه فولادوند: فرو فرستادن اين كتاب از جانب خداى ارجمند حكيم است قمشهای: تنزیل این قرآن عظیم از جانب خدای مقتدر حکیم است. مکارم شیرازی: اين كتاب از سوي خداوند عزيز و حكيم نازل شده است.
مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ
﴿۳﴾
انصاریان: ما آسمان ها و زمین و آنچه را میان آن دوست، جز به حقّ و تا سرآمدی معین نیافریدیم، و کافران از آنچه بیمشان داده اند، روی گردانند.
خرمشاهی: آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، جز به حق و سرآمدى معين نيافريدهايم و كافران از آنچه هشدار مىيابند رويگردانند فولادوند: [ما] آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شده اند از آنچه هشدار داده شده اند رويگردانند قمشهای: ما آسمانها و زمین و آنچه را بین آنهاست جز به حق (و برای حکمت و مصلحت خلق) و جز در وقت معیّن نیافریدهایم و آنان که کافرند از هر چه پند و اندرزشان کنند و بیمشان دهند روی میگردانند. مکارم شیرازی: ما آسمانها و زمين و آنچه در ميان اين دو است جز به حق و براي سرآمد معيني نيافريديم. اما كافران از آنچه انذار ميشوند رويگردان هستند.
قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۴﴾
انصاریان: [به مشرکان] بگو: به من خبر دهید [و نشانم دهید] معبودانی که به جای خدا می پرستید چه چیزی از زمین را آفریده اند یا مگر آنان را در آفرینش آسمان ها مشارکتی است؟ اگر راستگو هستید کتابی پیش از این قرآن یا بازمانده ای از دانش استواری [که ادعای شما را تصدیق کند] برای من بیاورید؛
خرمشاهی: بگو آيا شريكانى را كه به جاى خداوند قائل هستيد، نگريستهايد، به من بنمايانيد كه چه چيزى را در زمين آفريدهاند، يا آيا در [آفرينش] آسمانها شركتى داشتهاند، اگر راست مىگوييد كتابى پيش از اين [كتاب]، يا نشانهاى از علم بياوريد فولادوند: بگو به من خبر دهيد آنچه را به جاى خدا فرا مى خوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين [را] آفريده يا [مگر] آنان را در [كار] آسمانها مشاركتى است اگر راست مى گوييد كتابى پيش از اين [قرآن] يا بازمانده اى از دانش نزد من آوريد قمشهای: بگو: جز خدا همه آن بتهایی که به خدایی میخوانید به من نشان دهید که آیا در زمین چیزی آفریدهاند؟ یا شرکتی با خدا در خلقت آسمانها دارند؟ اگر از کتب آسمانی پیشین دلیلی بر خدایی بتان دارید یا کمتر اثر و نشان بر درستی عقیده شرک یافتهاید اگر راست میگویید بر من بیاورید. مکارم شیرازی: به آنها بگو به من خبر دهيد معبودهائي را كه غير از خدا پرستش ميكنيد نشان دهيد چه چيزي از زمين را آفريده اند؟ يا شركتي در آفرينش آسمانها دارند؟ كتابي آسماني پيش از اين، يا اثر علمي از گذشتگان براي من بياوريد (كه دليل صدق گفتار شما باشد) اگر راست ميگوئيد.
وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ
﴿۵﴾
انصاریان: و چه کسانی گمراه ترند از کسانی که به جای خدا معبودانی را می خوانند که تا روز قیامت پاسخشان را نمی دهند و آنان از خواندنشان بی خبرند؟
خرمشاهی: و كيست گمراهتر از كسى كه موجودى را به دعا خواند كه تا روز قيامت پاسخش را ندهد، و ايشان از دعاى آنان بىخبرند فولادوند: و كيست گمراه تر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مى خواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمى دهد و آنها از دعايشان بى خبرند قمشهای: و کیست گمراهتر از آن که جز خدا کسی را بپرستد که هیچ در حوائج تا قیامت او را اجابت نکند و از هر چه بخوانندشان خود بی خبر باشند؟ مکارم شیرازی: چه كسي گمراه تر است از آنها كه غير خدا را پرستش ميكنند كه اگر تا قيامت هم آنان را بخوانند پاسخشان نميگويند، و اصلا صداي آنها را نميشنوند!
وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ
﴿۶﴾
انصاریان: و هنگامی که مردم را [در قیامت] گرد آورند [معبودانشان] با آنان دشمن باشند و پرستش آنان را انکار کنند،
خرمشاهی: و چون مردم گرد آورده شوند، [آن معبودان باطل] دشمنان ايشان باشند، و عبادتشان را منكر شوند فولادوند: و چون مردم محشور گردند دشمنان آنان باشند و به عبادتشان انكار ورزند قمشهای: و چون در قیامت خلق محشور شوند آنجا معبودان باطل با مشرکان دشمن و از پرستش آنها بیزارند. مکارم شیرازی: و هنگامي كه مردم محشور ميشوند معبودهاي آنها دشمنانشان خواهند بود، حتي عبادت آنها را انكار مي کنند!
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ
﴿۷﴾
انصاریان: و چون آیات روشن ما را بر آنان بخوانند، کافران درباره حقّی که به سویشان آمده می گویند: این جادویی آشکار است.
خرمشاهی: و چون آيات روشنگر ما بر آنان خوانده شود، كافران درباره حق چون فراز آيدشان گويند، اين جادوى آشكار است فولادوند: و چون آيات روشن ما بر ايشان خوانده شود آنان كه چون حقيقت به سويشان آمد منكر آن شدند گفتند اين سحرى آشكار است قمشهای: و هر گاه آیات روشن ما را بر مردم تلاوت کنند آنان که کافر شدند چون آیات الهی آمد گویند که این کتاب سحر آشکارایی است. مکارم شیرازی: هنگامي كه آيات بينات ما بر آنها خوانده ميشود كافران در برابر حقي كه براي آنها آمده ميگويند: اين سحر آشكار است.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
﴿۸﴾
انصاریان: بلکه می گویند: این قرآن را از نزد خود ساخته و به خدا نسبت داده است. بگو: اگر آن را از نزد خود ساخته و به خدا نسبت داده باشم [و خدا بخواهد برای این کار مرا به عذابی سخت گرفتار کند] شما نمی توانید برای من چیزی از عذاب خدا را دفع کنید، خدا به باطلی که در آن فرو می روید [و آن طعنه زدن به قرآن و جادو خواندن آن است] داناتر است، و کافی است که خدا میان من و شما گواه باشد، و او بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: يا گويند آن را بر ساخته است بگو اگر آن را برساخته باشم، در برابر خداوند چيزى به سود من نداريد، او به آنچه به آن مىپردازيد آگاهتر است، خداوند در ميان من و شما گواه بس، و او آمرزگار مهربان است فولادوند: يا مى گويند اين [كتاب] را بربافته است بگو اگر آن را بربافته باشم در برابر خدا اختيار چيزى براى من نداريد او آگاه تر است به آنچه [با طعنه] در آن فرو مى رويد گواه بودن او ميان من و شما بس است و اوست آمرزنده مهربان قمشهای: بلکه کافران میگویند که (محمّد) خود این آیات قرآن را فرا بافته است. بگو: اگر این قرآن را من از خود بافته باشم شما از قهر خدا هیچ قدرت بر نجات من ندارید، او به افکاری که در آن فرو میروید داناتر است، گواه میان من و شما هم او کافی است و اوست خدای بسیار آمرزنده و مهربان. مکارم شیرازی: بلكه ميگويند: اين آيات را بر خدا افترا بسته، بگو: اگر من آن را به دروغ به خدا نسبت داده باشم (لازم است مرا رسوا كند و) شما نميتوانيد در برابر خداوند از من دفاع كنيد، او كارهائي را كه شما در آن وارد ميشويد بهتر ميداند، همين بس كه خداوند گواه ميان من و شما باشد، و او غفور و رحيم است.
قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ
﴿۹﴾
انصاریان: بگو: از میان فرستادگان خدا فرستاده ای نوظهور نیستم [که گفتار و کردارم مخالف گفتار و کردار آنان باشد، بلکه به من هم چون آنان وحی می شود] و نمی دانم با من و شما [در دنیا و آخرت] چه خواهد شد، من فقط از آنچه به من وحی شده پیروی می کنم، و من جز بیم دهنده ای آشکار نیستم.
خرمشاهی: بگو [من] پديدهاى نو ظهور در ميان پيامبران نيستم، و نمىدانم بر من و بر شما چه خواهد رفت، جز از وحيى كه به من مىشود، از چيزى پيروى نمىكنم، و من جز هشداردهندهاى آشكار نيستم فولادوند: بگو من از [ميان] پيامبران نودرآمدى نبودم و نمى دانم با من و با شما چه معامله اى خواهد شد جز آنچه را كه به من وحى مى شود پيروى نمى كنم و من جز هشداردهنده اى آشكار [بيش] نيستم قمشهای: بگو: من از بین رسولان، اولین پیغمبر نیستم (که تازه در جهان آوازه رسالت بلند کرده باشم تا تعجب و انکار کنید) و نمیدانم که با من و شما عاقبت چه میکنند؟ من جز آنچه بر من وحی میشود پیروی نمیکنم و جز آنکه با بیان روشن (خلق را آگاه کنم و از خدا) بترسانم وظیفهای ندارم. مکارم شیرازی: بگو: من پيامبر نوظهوري نيستم، و نميدانم خداوند با من و با شما چه خواهد كرد؟ من تنها از چيزي پيروي ميكنم كه بر من وحي ميشود، و جز بيم دهنده آشكاري نيستم.
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَكَفَرْتُمْ بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
﴿۱۰﴾
انصاریان: بگو: به من خبر دهید که اگر این قرآن از ناحیه خدا باشد و شما به آن کفر ورزیده باشید و شاهدی هم از بنی اسرائیل به نظیر آن [که تورات واقعی و تصدیق کننده قرآن است] شهادت داده باشد [که همان طوری که تورات وحی خداست، قرآن هم وحی خداست و] پس [از شهادتش به قرآن] ایمان آورده باشد و شما از ایمان به آن تکبّر ورزیده باشید [آیا گمراه نبوده اید؟] بی تردید خدا گروه ستمکار را هدایت نمی کند.
خرمشاهی: بگو بينديشيد اگر [قرآن] از سوى خداوند باشد و سپس به آن انكار ورزيد، [آيا ستمگر نيستيد؟] و گواهى از بنىاسرائيل بر همانند آن گواهى داده است، آنگاه او ايمان آورده و شما استكبار ورزيديد، بىگمان خداوند قوم ستمكاران را هدايت نمىكند فولادوند: بگو به من خبر دهيد اگر اين [قرآن] از نزد خدا باشد و شما بدان كافر شده باشيد و شاهدى از فرزندان اسرائيل به مشابهت آن [با تورات] گواهى داده و ايمان آورده باشد و شما تكبر نموده باشيد [آيا باز هم شما ستمكار نيستيد] البته خدا قوم ستمگر را هدايت نمى كند قمشهای: بگو: چه تصور میکنید، اگر از جانب خدا باشد و شما به آن کافر شوید در صورتی که از بنی اسرائیل شاهدی (چون عبد الله سلام عالمی) بر حق بودن قرآن گواهی دهد و ایمان آرد و شما تکبر ورزید (جز آن است که به عذاب خدا گرفتار میشوید)؟ آری البته خدا مردم ستمکار را هدایت نخواهد کرد. مکارم شیرازی: بگو: به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوي خدا باشد و شما به آن كافر شويد در حالي كه شاهدي از بني اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان آورد و شما استكبار كنيد (چه كسي از شما گمراه تر خواهد بود) خداوند قوم ظالم را هدايت نميكند.
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ
﴿۱۱﴾
انصاریان: و کافران درباره مؤمنان گفتند: اگر [آیین محمّد] بهتر [از آیین ما] بود [آنان در پذیرفتنش] بر ما نسبت به آن پیشی نمی گرفتند [بلکه خود ما زودتر از آنان به این کتاب ایمان می آوردیم]. و چون [خودشان به خاطر کبر و عنادشان] به وسیله آن هدایت نیافتند، به زودی خواهند گفت: این یک دروغ قدیمی است.
خرمشاهی: و كافران در حق مؤمنان گويند اگر خير بود آنان بر ما در زمينه آن پيشى نمىگرفتند، و چون به آن راهياب نشدند، گويند اين برساختهاى كهن است فولادوند: و كسانى كه كافر شدند به آنان كه گرويده اند گفتند اگر [اين دين] خوب بود بر ما بدان پيشى نمى گرفتند و چون بدان هدايت نيافته اند به زودى خواهند گفت اين دروغى كهنه است قمشهای: و کافران گفتند: اگر دین اسلام بهتر (از بتپرستی) بود مردم (فقیر زبونی) از ما در ایمان به آن سبقت نمیگرفتند. و آنها چون به قرآن هدایت نمیشوند خواهند گفت که این کتاب دروغی از گفتار پیشینیان است. مکارم شیرازی: كافران درباره مؤ منان چنين گفتند: اگر (اسلام) چيز خوبي بود هرگز آنها بر ما پيشي نميگرفتند! و چون خودشان به وسيله آن هدايت نشدند ميگويند اين يك دروغ قديمي است!
وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ
﴿۱۲﴾
انصاریان: [چگونه یک دروغ قدیمی است] در حالی که پیش از آن کتاب موسی پیشوا و رحمت بود [و از نزول آن بر پیامبر اسلام خبر داده]، و این قرآن تصدیق کننده [آن] است در حالی که به زبان عربی [فصیح و گویا] ست تا ستمکاران را بیم دهد، و برای نیکوکاران بشارتی باشد.
خرمشاهی: و پيش از آن كتاب موسى رهنما و رحمت بود، و اين كتابى است همخوان [با آن]، به زبان عربى [/شيوا]، تا ستمپيشگان [مشرك] را هشدار دهد، و بشارتى براى نيكوكاران باشد فولادوند: و [حال آنكه] پيش از آن كتاب موسى راهبر و [مايه] رحمتى بود و اين [قرآن] كتابى است به زبان عربى كه تصديق كننده [آن] است تا كسانى را كه ستم كرده اند هشدار دهد و براى نيكوكاران مژده اى باشد قمشهای: و پیش از قرآن کتاب تورات بر موسی که امام و پیشوای مهربان خلق بود نازل گردید و این کتاب قرآن مصدّق کتب آسمانی پیشین به زبان فصیح عربی نازل شده تا ستمکاران عالم را (از عذاب خدا) بترساند و نیکوکاران را بشارت (به رحمت ایزد) دهد. مکارم شیرازی: و پيش از آن كتاب موسي كه پيشوا و رحمت بود (نشانه هاي آن را بيان كرده) و اين كتاب هماهنگ با نشانه هاي تورات است، در حالي كه به زبان عربي و فصيح و گوياست تا ظالمان را انذار كند و نيكوكاران را بشارت دهد.
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
﴿۱۳﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است، سپس [در میدان عمل بر این حقیقت] استقامت ورزیدند، نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.
خرمشاهی: بىگمان كسانى كه گفتند پروردگار ما خداوند است، سپس [در اين راه] پايدارى ورزيدند، نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند فولادوند: محققا كسانى كه گفتند پروردگار ما خداست سپس ايستادگى كردند بيمى بر آنان نيست و غمگين نخواهند شد قمشهای: آنان که گفتند: آفریننده ما خداست و بر این سخن پایدار و ثابت ماندند بر آنها هیچ ترس و بیمی و حزن و اندوهی (در دنیا و عقبی) نخواهد بود. مکارم شیرازی: كساني كه گفتند پروردگار ما الله است، سپس استقامت به خرج دادند نه ترسي براي آنهاست و نه غمي دارند.
أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۱۴﴾
انصاریان: اینان اهل بهشت اند که به پاداش اعمال شایسته ای که همواره انجام می دادند، در آن جاودانه اند. ….
خرمشاهی: اينان بهشتيانند كه جاودانه در آنند، كه پاداش كارى است كه كردهاند فولادوند: ايشان اهل بهشتند كه به پاداش آنچه انجام مى دادند جاودانه در آن مى مانند قمشهای: آنان اهل بهشتند و به پاداش اعمال نیک همیشه در بهشت ابد مخلّد خواهند بود. مکارم شیرازی: آنها اهل بهشتند، و جاودانه در آن ميمانند، اين پاداش اعمالي است كه انجام ميدادند.
وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
﴿۱۵﴾
انصاریان: و انسان را درباره پدر و مادرش به نیکی سفارش کردیم. مادرش او را با تحمل رنج و زحمت باردار شد و با رنج و زحمت او را زایید. و دوران بارداری و باز گرفتنش از شیر سی ماه است، تا زمانی که به رشد و نیرومندی خود و به چهل سالگی برسد، گوید: پروردگارا! به من الهام کن تا نعمتت را که بر من و پدر و مادرم عطا کرده ای سپاس گزارم، و کار شایسته ای که آن را می پسندی انجام دهم و ذریه و نسل مرا برای من صالح و شایسته گردان که من به سوی تو بازگشتم و به یقین از تسلیم شدگان [به فرمان ها و احکام] توام.
خرمشاهی: و به انسان سفارش كردهايم كه در حق پدر و مادرش نيكى كند [چرا كه] مادرش به دشوارى او را آبستن بوده و به دشوارى او را زاده است، و [دوران] بارگرفتن و از شير گرفتن او سىماه است، تا آنكه به كمال رشدش برسد و به چهلسالگى برسد گويد پروردگارا مرا توفيق ده كه نعمتى را كه بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشتى سپاس بگزارم، و كارهاى شايستهاى كنم كه آن را بپسندى، و زاد و رود مرا نيز به صلاحآور، من به درگاه تو توبه كردهام و من از مسلمانانم فولادوند: و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سى ماه است تا آنگاه كه به رشد كامل خود برسد و به چهل سال برسد مى گويد پروردگارا بر دلم بيفكن تا نعمتى را كه به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس گويم و كار شايسته اى انجام دهم كه آن را خوش دارى و فرزندانم را برايم شايسته گردان در حقيقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمانپذيرانم قمشهای: و ما انسان را به احسان در حق پدر و مادر خود سفارش کردیم، که مادر با رنج و زحمت بار حمل او کشید و باز با درد و مشقّت وضع حمل نمود و سی ماه تمام مدت حمل و شیرخواری او بود تا وقتی که طفل به حد رشد رسید و آدمی چهل ساله گشت (و عقل و کمال یافت آن گاه سزد که) عرض کند: بار خدایا، مرا بر نعمتی که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی شکر بیاموز و به کار شایستهای که رضا و خشنودی تو در آن است موفق دار و فرزندان مرا صالح گردان، من به درگاه تو باز آمدم و از تسلیمان فرمان تو شدم. مکارم شیرازی: ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكي كند، مادرش او را با ناراحتي حمل ميكند، و با ناراحتي بر زمين ميگذارد، و دوران حمل و از شير باز گرفتنش سي ماه است، تا زماني كه به كمال قدرت و رشد برسد، و به چهل سالگي وارد گردد، ميگويد: پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتي را كه به من و پدر و مادرم دادي بجا آورم، و عمل صالحي انجام دهم كه از آن خشنود باشي، و فرزندان مرا صالح كن، من به سوي تو باز ميگردم و توبه ميكنم، و من از مسلمينم.
أُولَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ
﴿۱۶﴾
انصاریان: اینانند کسانی که ما از آنان بهترین اعمالی که انجام داده اند می پذیریم، و از گناهانشان در زمره اهل بهشت در می گذریم؛ [خدا وعده داد] وعده درست و راست که همواره به آن وعده داده می شدند؛
خرمشاهی: اينانند كه نيكوترين كارى را كه كردهاند، از ايشان مىپذيريم، و در ميان بهشتيان از گناهانشان در مىگذريم، [اين] وعده راستينى است كه به آنان نويد داده شده است فولادوند: اينانند كسانى كه بهترين آنچه را انجام داده اند از ايشان خواهيم پذيرفت و از بديهايشان درخواهيم گذشت در [زمره] بهشتيانند [همان] وعده راستى كه بدانان وعده داده مى شده است قمشهای: این بندگانند که به نیکوترین اعمال خود مقبول درگاه ما شده و در زمره اهل بهشت از گناهانشان میگذریم. این وعده صدقی است که به آنها بشارت میدادهاند. مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول ميكنيم، و از گناهانشان ميگذريم، و در ميان بهشتيان جاي دارند، اين وعده صدقي است كه وعده داده ميشدند.
وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
﴿۱۷﴾
انصاریان: و کسی که به پدر و مادرش گفت: اُف بر شما! [من از شما متنفر و دلتنگم]، آیا به من وعده می دهید که [پس از مرگ] زنده خواهم شد، در حالی که پیش از من اقوام بسیاری در گذشتند، [و هیچ کدام از آنان زنده نشدند]. و آن دو همواره [برای بازگشت فرزندشان] از خدا یاری می خواهند [و به فرزندشان می گویند:] وای بر تو ایمان بیاور، بی تردید وعده خدا [درباره سعادت و رستگاری مؤمنان در قیامت و شقاوت و بدبختی کافران] حق است. [ولی او در پاسخشان] می گوید: این [وعده ها] جز افسانه های گذشتگان نیست!!
خرمشاهی: و كسى كه به پدر و مادرش مىگفت اف بر شما آيا به من وعده مىدهيد كه [از گور زنده] بيرون آورده شوم، حال آنكه نسلهاى [بسيارى] پيش از من بودهاند [و زنده نشدهاند]، و آن دو به درگاه خداوند استغاثه مىكنند [و به او مىگويند] واى بر تو، ايمان بياور بىگمان وعده الهى راست است، و [او] گويد اين جز افسانههاى پيشينيان نيست فولادوند: و آن كس كه به پدر و مادر خود گويد اف بر شما آيا به من وعده مى دهيد كه زنده خواهم شد و حال آنكه پيش از من نسلها سپرى [و نابود] شدند و آن دو به [درگاه] خدا زارى مى كنند واى بر تو ايمان بياور وعده [و تهديد] خدا حق است و[لى پسر] پاسخ مى دهد اينها جز افسانه هاى گذشتگان نيست قمشهای: و (چقدر ناخلف است) فرزندی که پدر و مادر را گفت: افّ بر شما باد، آیا به من وعده میدهید که پس از مرگ مرا زنده کرده و از قبر بیرون میآرند در صورتی که پیش از من گروه و طوایف بسیاری رفتند (و یکی باز نیامد)؟ آن گاه پدر و مادر به خداست غاثه کنند (که پروردگارا، تو فرزند ما را هدایت کن و به او گویند) که وای بر تو، ایمان بیار، البته وعده خدا بر حق و حقیقت است، باز (آن نا اهل فرزند) گوید: این سخنان جز افسانه و اوهام پیشینیان نیست. مکارم شیرازی: كسي كه به پدر و مادرش ميگويد: اف بر شما! آيا به من وعده ميدهيد كه من روز قيامت مبعوث ميشوم ؟ در حالي كه قبل از من اقوام زيادي بودند (و هرگز مبعوث نشدند) و آنها پيوسته فرياد ميكشند و خدا را به ياري ميطلبند كه واي بر تو! ايمان بياور كه وعده خدا حق است، اما او پيوسته ميگويد: اينها چيزي جز افسانه هاي پيشينيان نيست!
أُولَئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ
﴿۱۸﴾
انصاریان: اینانند کسانی که [به خاطر انکار وعده های حق] فرمان عذاب درباره آنان در زمره گروه هایی از جن و انس که پیش از آنان در گذشتند، محقق و ثابت شده است؛ زیرا آنان زیانکار بودند.
خرمشاهی: اينانند كه در ميان امتهاى جن و انس كه پيش از ايشان بودهاند، حكم [عذاب] بر آنان تعلق گرفته است، اينانند كه زيانكارند فولادوند: آنان كسانى اند كه گفتار [خدا] عليه ايشان همراه با امتهايى از جنيان و آدميان كه پيش از آنان روزگار به سر بردند به حقيقت پيوست بى گمان آنان زيانكار بودند قمشهای: اینان در میان طوایف بسیاری از جن و انس که از این پیش (به کفر) مردند کسانی هستند که وعده عذاب خدا بر آنها حتم است و اینها به حقیقت زیانکاران عالمند. مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه فرمان عذاب همراه اقوام (كافري) كه قبل از آنها از جن و انس بودند درباره آنان مسجل شده، چرا كه همگي زيانكار بودند.
وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
﴿۱۹﴾
انصاریان: برای هر کدام [از گروه مؤمنان و کافران] بر پایه اعمالی که انجام داده اند درجاتی است [که در آن قرار می گیرند]، و تا خدا اعمالشان را به طور کامل به آنان بدهد؛ و آنان مورد ستم قرار نمی گیرند.
خرمشاهی: و هر يك را بر حسب آنچه كردهاند درجاتى است، و تا سرانجام جزاى اعمالشان را به تمام و كمال بدهد، و بر ايشان ستم نرود فولادوند: و براى هر يك در [نتيجه] آنچه انجام داده اند درجاتى است و تا [خدا پاداش] اعمالشان را تمام بدهد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت قمشهای: و برای تمام (مردم مؤمن و کافر) به مقتضای اعمالشان درجاتی معین است (در عالم قیامت تا عدل خدا درباره آنها آشکار شود) و تا همه را به پاداش و مزد اعمال خود کاملا برساند و هیچ ستمی به آنها نخواهد شد. مکارم شیرازی: و براي هر كدام از آنها درجاتي است بر طبق اعمالي كه انجام داده اند، تا خداوند كارهاي آنها را بيكم و كاست به آنان تحويل دهد، و به آنها هيچ ستمي نخواهد شد.
وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ
﴿۲۰﴾
انصاریان: و روزی که کافران را بر آتش عرضه کنند [به آنان گویند:] نعمت های پاکیزه خود را [که می توانست وسیله آبادی آخرتتان باشد] در زندگی دنیایتان مصرف کردید و [همانجا] از آن برخوردار شدید؛ بنابراین امروز به سبب اینکه به ناحق در زمین تکبّر می ورزیدید و در برابر اینکه همواره نافرمانی می کردید با عذاب خفّت بار کیفر می یابید.
خرمشاهی: و روزى كه كافران را به نزديك آتش [دوزخ] بدارند [و گويند] خير و خوشيهايتان را در زندگانى دنيويتان به پايان برديد، و از آن بهرهمند شديد، پس امروز به خاطر آنكه در روى زمين به ناحق استكبار مىورزيديد و به خاطر آنكه نافرمانى مىكرديد، عذاب خواركننده را كيفر بريد فولادوند: و آن روز كه آنهايى را كه كفر ورزيده اند بر آتش عرضه مى دارند [به آنان مى گويند] نعمتهاى پاكيزه خود را در زندگى دنيايتان [خودخواهانه] صرف كرديد و از آنها برخوردار شديد پس امروز به [سزاى] آنكه در زمين بناحق سركشى مى نموديد و به سبب آنكه نافرمانى میکرديد به عذاب خفت[آور] كيفر مى يابيد قمشهای: و روزی که کافران را بر آتش دوزخ عرضه کنند (فرشتگان قهر و عذاب به آنها گویند) شما (لذّات بهشتی و) خوشیهایتان را در زندگانی دنیا (به شهوت رانی و ظلم و عصیان) از بین بردید و بدان لذّات دنیوی بر خوردار و دلباخته بودید، پس امروز به عذاب ذلّت و خواری مجازات میشوید چون در زمین به ناحق تکبر میکردید و راه فسق و تبهکاری پیش میگرفتید. مکارم شیرازی: آن روز كه كافران را بر آتش عرضه ميكنند به آنها گفته ميشود از طيبات و لذائذ در زندگي دنياي خود استفاده كرديد، و از آن بهره گرفتيد، اما امروز عذاب ذلت بار به خاطر استكباري كه در زمين به ناحق كرديد و به خاطر گناهاني كه انجام ميداديد جزاي شما خواهد بود.
وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
﴿۲۱﴾
انصاریان: و [سرگذشت هود] برادر قوم عاد را یاد کن، هنگامی که قومش را در سرزمین احقاف بیم داد، و بی تردید بیم دهندگانی پیش از او و پس از او [در آن سرزمین] گذشته بودند که فقط خدا را بپرستید؛ زیرا من بر شما از عذاب روزی بزرگ می ترسم.
خرمشاهی: و از برادر عاديان [ هود] ياد كن كه قومش را در احقاف هشدار داد، و پيشاپيش وى و پس از وى هشداردهندگانى به ميان آمده بودند [و گفت] جز خداوند را مپرستيد، كه من بر شما از عذاب روزى سهمگين مىترسم فولادوند: و برادر عاديان را به ياد آور آنگاه كه قوم خويش را در ريگستان بيم داد در حالى كه پيش از او و پس از او [نيز] قطعا هشداردهندگانى گذشته بودند كه جز خدا را مپرستيد واقعا من بر شما از عذاب روزى هولناك مى ترسم قمشهای: و یاد آر حال هود پیغمبر قوم عاد را که چون در سرزمین احقاف امتش را وعظ و اندرز کرد و (از قهر خدا) بترسانید و پیش از هود و بعد از او هم بسیار پیمبر بر انذار خلق آمد. باری هود قومش را گفت: هرگز جز خدای عالم کسی را نپرستید که من بر شما از عذاب روز بزرگ قیامت میترسم. مکارم شیرازی: (سرگذشت هود) برادر قوم عاد را به آنها يادآوري كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف» انذار كرد، در حالي كه پيامبران زيادي قبل از او در گذشته هاي دور و نزديك آمده بودند كه جز خداوند يگانه را نپرستيد، من بر شما از عذاب روز بزرگي ميترسم.
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
﴿۲۲﴾
انصاریان: گفتند: آیا آمده ای تا ما را از [پرستش] معبودانمان بر گردانی، پس اگر راستگویی عذابی که ما را تهدید می کنی بیاور!
خرمشاهی: گفتند آيا به سراغ ما آمدهاى كه ما را از خدايانمان باز دارى، پس اگر از راستگويان هستى، آنچه به ما وعده دادهاى به ميان بياور فولادوند: گفتند آيا آمده اى كه ما را از خدايانمان برگردانى پس اگر راست مى گويى آنچه به ما وعده مى دهى [بر سرمان] بياور قمشهای: قوم هود در پاسخ گفتند: آیا تو آمدهای ما را از پرستش بتان که خدایان ما هستند منع کنی؟! پس تو (زود) وعده عذابی را که به ما میدهی بیار اگر راست میگویی. مکارم شیرازی: آنها گفتند: تو آمده اي كه ما را (با دروغهايت) از خدايانمان برگرداني، اگر راست ميگوئي عذابي را كه به ما وعده ميدهي بياور.
قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ
﴿۲۳﴾
انصاریان: گفت: آگاهی [به کیفیت عذاب و زمان آمدنش] فقط نزد خداست، و من آیینی را که به آن فرستاده شده ام به شما ابلاغ می کنم، ولی من شما را گروهی می دانم که همواره نادانی می کنید.
خرمشاهی: گفت همانا علم نزد خداوند است، و من رسالتم را به شما مىرسانم، ولى شما را قومى مىبينم كه نادانى مىكنيد فولادوند: گفت آگاهى فقط نزد خداست و آنچه را بدان فرستاده شده ام به شما مى رسانم ولى من شما را گروهى مى بينم كه در جهل اصرار مى ورزيد قمشهای: هود در جواب گفت: علمش نزد خداست و من آنچه را که بر آن رسالت داشتم به شما ابلاغ کردم و لیکن شما را بسیار مردم نادانی میبینم. مکارم شیرازی: گفت: آگاهي تنها نزد خدا است (و او ميداند چه زماني شما را مجازات كند) من آنچه را به آن فرستاده شده ام به شما ابلاغ ميكنم (وظيفه من همين است ولي شما را قومي ميبينم كه دائما در جهل هستيد.
فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۲۴﴾
انصاریان: پس هنگامی که عذاب را [در پهنه فضا] به صورت ابری گسترده دیدند که به سوی درّه ها و آبگیرهایشان روی آورده، گفتند: این ابری باران زا برای ماست. [هود گفت: نه] بلکه این همان چیزی است که آن را به شتاب خواستید، بادی است که در آن عذابی دردناک است؛
خرمشاهی: آنگاه چون آن [عذاب] را به هيئت ابرى ديدند كه رو به [دشت و] درههايشان نهاده بود، گفتند اين ابرى است بارنده بر ما، نه بلكه آن چيزى است كه به شتابش مىخواستيد، بادى است كه در آن عذابى دردناك است فولادوند: پس چون آن [عذاب] را [به صورت] ابرى روىآورنده به سوى واديهاى خود ديدند گفتند اين ابرى است كه بارشدهنده ماست [هود گفت نه] بلكه همان چيزى است كه به شتاب خواستارش بوديد بادى است كه در آن عذابى پر درد [نهفته] است قمشهای: پس چون آن عذاب را به شکل ابری دیدند که بر رودخانههاشان روی آورد گفتند: این ابری است که بر ما باران میبارد. (هود به آنها گفت: چنین نیست) بلکه اثر عذابی است که به تعجیل درخواستید، این باد سختی است که در آن عذابی دردناک است. مکارم شیرازی: هنگامي كه آن را به صورت ابر گسترده اي ديدند كه به سوي درهها و آبگيرهاي آنان در حركت است (خوشحال شدند) گفتند اين ابري است بارانزا (ولي به آنها گفته شد) اين همان چيزي است كه براي آمدنش شتاب ميكرديد، تندبادي است (وحشتناك) كه عذاب دردناكي در آن است.
تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ
﴿۲۵﴾
انصاریان: [چنان بادی است که] همه چیز را به فرمان پروردگارش در هم می کوبد و نابود می کند. پس آنان [به سبب آن عذاب] چنان شدند که جز خانه هایشان دیده نمی شد. این گونه مردم گناهکار را کیفر می دهیم.
خرمشاهی: كه به فرمان پروردگارش همه چيز را نابود مىكند، و چنان شدند كه چيزى جز خانههايشان ديده نمىشد، بدينسان قوم گناهكاران را كيفر مىدهيم فولادوند: همه چيز را به دستور پروردگارش بنيان كن مى كند پس چنان شدند كه جز سراهايشان ديده نمى شد اين چنين گروه بدكاران را سزا مى دهيم قمشهای: این بادی است که هر چیزی را به امر خدای خود نابود و هلاک میسازد. پس شبی صبح کردند که جز خانههای ویران آنها دیده نمیشد (و اثری از آنان نماند). بلی ما بدین گونه قوم بدکار را کیفر میدهیم. مکارم شیرازی: همه چيز را به فرمان پروردگار درهم ميكوبد و نابود ميكند، آنها صبح كردند در حالي كه چيزي جز خانه هاي آنها به چشم نميخورد، اين گونه مجرمان را كيفر ميدهيم!
وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
﴿۲۶﴾
انصاریان: همانا ما به آنان در اموری قدرت و تمکن داده بودیم که شما را در آن امور چنان قدرت و نیرویی نداده ایم، و برای آنان گوش و چشم و دل قرار داده بودیم، ولی گوش و چشم و دلشان چیزی از عذاب را از آنان برطرف نکرد؛ زیرا همواره [با داشتن آن ابزار تشخیص] آیات ما را انکار می کردند، و سرانجام عذابی که همواره آن را مسخره می کردند، آنان را احاطه کرد.
خرمشاهی: و به راستى به آنان در چيزهايى تمكن داده بوديم كه شما را آن تمكن نداده بوديم، و براى آنان گوشها و چشمها و دلها آفريده بوديم، اما گوشها و چشمها و دلهايشان سودى به حالشان نداد، چرا كه آيات الهى را انكار مىكردند و آنچه ريشخندش مىكردند، ايشان را فروگرفت فولادوند: و به راستى در چيزهايى به آنان امكانات داده بوديم كه به شما در آنها [چنان] امكاناتى نداده ايم و براى آنان گوش و ديده ها و دلهايى [نيرومندتر از شما] قرار داده بوديم و[لى] چون به نشانه هاى خدا انكار ورزيدند [نه] گوششان و نه ديدگانشان و نه دلهايشان به هيچ وجه به دردشان نخورد و آنچه ريشخندش میکردند به سرشان آمد قمشهای: و به آن قوم عاد تمکین و قوتی دادیم که شما امت را چنان نیروی بدنی ندادیم و با آنکه بر آنها گوش و چشم و قلب مدرک قرار دادیم (تا با قوای ادراکی خداشناس شوند) هیچ این قوای مدرکه آنها را از عذاب نرهانید بدین جهت که آیات خدا را انکار میکردند، و آن عذابی که بدان استهزا میکردند به آنها فرا رسید. مکارم شیرازی: ما به آنها (قوم عاد) قدرتي داديم كه به شما نداديم و براي آنها گوش و چشم و قلب قرار داديم (اما به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها، و نه عقلهايشان براي آنها سودي نداشت، چرا كه آيات خدا را انكار ميكردند، و سرانجام آنچه را استهزا ميكردند بر آنها وارد شد.
وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
﴿۲۷﴾
انصاریان: و به راستی ما [اهل] آبادی هایی را که پیرامون شما [اهل مکه] بودند [به کیفر طغیانشان] هلاک کردیم و آیات خود را به صورت های گوناگون [برای آنان] بیان داشتیم، باشد که برگردند.
خرمشاهی: و به راستى چه بسيار از شهرهايى را كه پيرامونتان بود، نابود كرديم و آيات [خود] را گونهگون بيان كرديم، باشد كه بازآيند فولادوند: و بى گمان همه شهرهاى پيرامون شما را هلاك كرده و آيات خود را گونه گون بيان داشته ايم اميد كه آنان بازگردند قمشهای: و ما چه بسیار اهل شهر و دیار را که در اطراف شما بودند (به کیفر کفر) همه را هلاک کردیم و آیات (عبرت برای مردم) را به گونههای مختلف بیان داشتیم تا مگر (از کفر و گناه به درگاه خدا) باز گردند. مکارم شیرازی: ما اقوامي را كه در اطراف شما بودند هلاك كرديم، و آيات خود را به صورتهاي گوناگون براي آنها بيان نموديم شايد بازگردند.
فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ
﴿۲۸﴾
انصاریان: پس چرا معبودانی که به جای خدا انتخاب کردند به گمان اینکه آنان را به خدا نزدیک کند، آنان را [هنگام نزول عذاب] یاری نکردند بلکه [گم شده] از دستشان رفتند، و این بود [سرانجام و نتیجه] دروغشان و آنچه را همواره افترا می زدند.
خرمشاهی: پس چرا كسانى كه به جاى خداوند به پرستششان گرفته بودند، كه مايه تقربشان شود، يعنى آن خدايان ياريشان ندادند؟ بلكه از ديد آنان گم و گور شدند، و اين است افتراى ايشان و آنچه بر مىساختند فولادوند: پس چرا آن كسانى را كه غير از خدا به منزله معبودانى براى تقرب [به خدا] اختيار كرده بودند آنان را يارى نكردند بلكه از دستشان دادند و اين بود دروغ آنان و آنچه برمى بافتند قمشهای: پس چرا جز خدا معبودانی که به آنها تقرب میجستند هیچ آنها را یاری نکردند؟ بلکه از نظرشان محو و نابود شدند؟ و این خدایی آن بتها سخنان بی حقیقت و دروغی بود که خود میبافتند. مکارم شیرازی: پس چرا معبوداني را كه غير از خدا برگزيدند به گمان اينكه آنها را به خدا نزديك ميكند آنها را ياري نكردند؟ بلكه از ميان آنها گم شدند! اين بود نتيجه دروغ آنها و آنچه را افترا ميبستند!
وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ
﴿۲۹﴾
انصاریان: و [یاد کن] هنگامی که گروهی از جن را به سوی تو متوجه کردیم که قرآن را بشنوند، پس وقتی که نزد قرائت آن حاضر شدند، گفتند: [برای شنیدن قرآن] خاموش باشید. پس چون قرائت پایان یافت به سوی قومشان در حالی که گفتند: بیم دهنده بودند، بازگشتند. شنیدیم که
خرمشاهی: و چنين بود كه گروهى از جن را متوجه تو ساختيم كه به قرآن گوش سپارند، و چون نزد او حضور يافتند گفتند خاموش باشيد [و گوش دهيد]، و چون سپرى شد، هشدارگر به سوى قومشان بازگشتند فولادوند: و چون تنى چند از جن را به سوى تو روانه كرديم كه قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [به يكديگر] گفتند گوش فرا دهيد و چون به انجام رسيد هشداردهنده به سوى قوم خود بازگشتند قمشهای: و (یاد آر) وقتی که ما تنی چند از جنّیان را متوجه تو گردانیدیم که استماع آیات قرآن کنند، چون نزد رسول رسیدند با هم گفتند: گوش فرا دهید. چون قرائت تمام شد به سوی قومشان برای هشدار (و تبلیغ و هدایت) باز گردیدند. مکارم شیرازی: به ياد آور هنگامي كه گروهي از جن را به سوي تو متوجه ساختيم كه قرآن را استماع كنند، وقتي حضور يافتند به يكديگر گفتند خاموش باشيد و بشنويد، و هنگامي كه پايان گرفت به سوي قوم خود بازگشتند و آنها را انذار كردند.
قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ
﴿۳۰﴾
انصاریان: ای قوم ما! به راستی ما کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده است، تصدیق کننده همه کتاب های پیش از خود است، به سوی حق و به سوی راه راست هدایت می کند.
خرمشاهی: گفتند اى هم قومان ما، [آيات] كتابى را شنيديم كه پس از موسى فروفرستاده شده، [و] همخوان [كتابهاى] پيشاپيش خويش است، و به حق و راهى راست رهنمون است فولادوند: گفتند اى قوم ما ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده [و] تصديق كننده [كتابهاى] پيش از خود است و به سوى حق و به سوى راهى راست راهبرى مى كند قمشهای: گفتند: ای طایفه ما، ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده در حالی که کتب آسمانی تورات و انجیل را که در مقابل او بود به راستی تصدیق میکرد و (خلق را) به سوی حق و طریق راست هدایت میفرمود. مکارم شیرازی: گفتند: اي قوم! ما كتابي را استماع كرديم كه بعد از موسي نازل شده، هماهنگ با نشانه هاي كتب قبل از آن، كه به سوي حق هدايت ميكند و به سوي راه راست.
يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ
﴿۳۱﴾
انصاریان: ای قوم ما! دعوت کننده [به سوی] خدا [پیامبر اسلام] را اجابت کنید و به او ایمان آورید تا خدا برخی از گناهانتان را بیامرزد و از عذابی دردناک پناهتان دهد؛
خرمشاهی: اى هم قومان ما دعوتگر الهى را بپذيريد و به او ايمان آوريد، تا از گناهانتان درگذرد و شما را از عذابى دردناك در امان دارد فولادوند: اى قوم ما دعوت كننده خدا را پاسخ [مثبت] دهيد و به او ايمان آوريد تا [خدا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و از عذابى پر درد پناهتان دهد قمشهای: ای طایفه ما، شما هم داعی حق (محمد مصطفی ص) را اجابت کنید و به او ایمان آرید تا خدا از گناهانتان در گذرد و شما را از عذاب دردناک قیامت نگاه دارد. مکارم شیرازی: اي قوم ما! دعوت كننده الهي را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذاب اليم پناه دهد.
وَمَنْ لَا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
﴿۳۲﴾
انصاریان: و آنان که دعوت کننده خدا را اجابت نکنند نمی توانند [خدا را] در زمین عاجز کنند [تا از دسترس قدرت او بیرون روند] و آنان را در برابر خدا یاورانی نیست [که عذاب را از آنان دفع کند]، اینان در گمراهی آشکاری هستند.
خرمشاهی: و هر كس دعوتگر الهى را نپذيرد، بداند كه در [اين سر] زمين گزير و گريزى ندارد، و در برابر او سرورانى ندارد، اينانند كه در گمراهى آشكارند فولادوند: و كسى كه دعوت كننده خدا را اجابت نكند در زمين درمانده كننده [خدا] نيست و در برابر او دوستانى ندارد آنان در گمراهى آشكارى اند قمشهای: و هر که داعی حق را اجابت نکند در زمین مفر و پناهی از قهر خدا نتواند یافت و جز او هیچ یار و یاوری نخواهد داشت و چنین کسان در ضلالت و گمراهی آشکار هستند. مکارم شیرازی: و هر كس به دعوت كننده الهي پاسخ نگويد هرگز نميتواند از چنگال عذاب الهي در زمين فرار كند، و غير از خدا يار و ياوري براي او نيست، و چنين كسان در گمراهي آشكارند.
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۳۳﴾
انصاریان: آیا ندانسته اند خدایی که آسمان ها و زمین را آفرید و از آفرینش آنها درمانده و خسته نشد، قدرت دارد که مردگان را زنده کند؟ آری، او بر هر کاری تواناست؛
خرمشاهی: آيا نينديشيدهاند كه خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريده است، و در آفرينش آنها در نمانده است، تواناى آن است كه مردگان را زنده بدارد، آرى او بر هر كارى تواناست فولادوند: مگر ندانسته اند كه آن خدايى كه آسمانها و زمين را آفريده و در آفريدن آنها درمانده نگرديد مى تواند مردگان را [نيز] زنده كند آرى اوست كه بر همه چيز تواناست قمشهای: آیا کافران ندیدند خدایی که آسمانها و زمین را آفرید و هیچ از آفرینش آنها فرو نماند البته هم او قادر بر آن است که مردگان را باز زنده کند؟ آری البته او بر هر چیز قادر است. مکارم شیرازی: آيا آنها نميدانند خداوندي كه آسمانها و زمين را آفريده، و از آفرينش آنها ناتوان نشده قادر است مردگان را زنده كند؟ آري او بر هر چيز تواناست.
وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ
﴿۳۴﴾
انصاریان: و روزی که کافران را بر آتش عرضه می کنند [از آنان می پرسند:] آیا این حق نیست؟ می گویند: آری! سوگند به پروردگارمان حق است، [پرسش کننده] می گوید: پس این عذاب را برای آنکه همواره کفر می ورزیدید، بچشید.
خرمشاهی: و روزى كه كافران را به نزديك آتش [دوزخ] بدارند [و از ايشان بپرسند] آيا اين [وعده] حق نيست؟ گويند چرا سوگند به پروردگارمان گويد پس عذاب را به خاطر آنكه [انكار و] كفرمىورزيديد بچشيد فولادوند: و روزى كه كافران بر آتش عرضه مى شوند [از آنان مى پرسند] آيا اين راست نيست مى گويند سوگند به پروردگارمان كه آرى مى فرمايد پس به [سزاى] آنكه انكار میکرديد عذاب را بچشيد قمشهای: و روزی که کافران را بر آتش دوزخ عرضه کنند (به آنها گویند) آیا این وعده دوزخ حقیقت نبود؟ گویند: بلی به پروردگارمان سوگند که حق بود. خدا گوید: پس امروز به کیفر کفرتان سختی عذاب دوزخ را بچشید. مکارم شیرازی: روزي را به يادآور كه كافران را بر آتش عرضه ميدارند (و به آنها گفته ميشود) آيا اين حق نيست ؟ ميگويند: آري، به پروردگار ما سوگند (كه حق است، در اين هنگام) ميگويد: پس عذاب را به خاطر كفرتان بچشيد!
فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ
﴿۳۵﴾
انصاریان: پس صبر کن همان گونه که پیامبران اولوالعزم صبر کردند، و برای آنان در [نزول عذاب] شتاب مکن، روزی که آنان آنچه را که وعده داده می شوند ببینند، گویی فقط ساعتی از یک روز [در دنیا] درنگ داشتند؛ [این قرآن] ابلاغی است برای همه؛ پس آیا جز مردم نافرمان هلاک می شوند؟
خرمشاهی: پس همان گونه كه پيامبران نستوه، صبر كردند، صبر كن، و براى آنان [عذاب را] به شتاب مخواه زيرا روزى كه آنچه وعدهشان داده شده است، بنگرند، گويى جز ساعتى از يك روز به سر نبردهاند، [اين] پيامى است، پس به نابودى كشانده نخواهند شد جز قوم نافرمانان فولادوند: پس همان گونه كه پيامبران نستوه صبر كردند صبر كن و براى آنان شتابزدگى به خرج مده روزى كه آنچه را وعده داده مى شوند بنگرند گويى كه آنان جز ساعتى از روز را [در دنيا] نمانده اند [اين] ابلاغى است پس آيا جز مردم نافرمان هلاكت خواهند يافت قمشهای: (ای رسول ما) تو هم مانند پیغمبران اولوا العزم (در تبلیغ دین خدا و تحمل اذیّت امت) صبور باش و بر امت به عذاب تعجیل مکن تا روزی که آنچه وعده داده شده به چشم ببینند آن روز پندارند که (در دنیا) به جز ساعتی از روز درنگ نداشتند. (این قرآن و آیات وعده و وعیدش) تبلیغ رسالت و اتمام حجتی است، پس آیا (به قیامت) جز مردم (شهوت پرست) فاسق هیچ کس هلاک خواهد شد؟ مکارم شیرازی: بنابراين صبر كن آن گونه كه پيامبران اولو العزم شكيبائي كردند و براي (عذاب) آنها شتاب مكن، هنگامي كه وعده هائي را كه به آنها داده شد ميبينند احساس ميكنند كه گوئي فقط ساعتي از يكروز در دنيا توقف داشتند، اين ابلاغي است براي همگان، آيا جز قوم فاسق هلاك ميشوند؟ |
||