ParsQuran
سوره 45: الجاثية - جزء 25

أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ ﴿۲۱﴾
انصاریان: آیا کسانی که مرتکب گناهان شدند، گمان دارند آنان را مانند کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، قرار می دهیم که زندگی و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داوری می کنند.
خرمشاهی: يا كسانى كه مرتكب گناهان شده‏اند گمان مى‏دارند كه ايشان را همانند كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، قرار مى‏دهيم، كه زندگانى و مرگشان يكسان باشد؟ چه بد است داوريشان‏
فولادوند: آيا كسانى كه مرتكب كارهاى بد شده‏ اند پنداشته‏ اند كه آنان را مانند كسانى قرار مى‏ دهيم كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند [به طورى كه] زندگى آنها و مرگشان يكسان باشد چه بد داورى مى كنند
قمشه‌ای: آیا آنان که مرتکب اعمال زشت و تبهکاری شدند گمان کردند رتبه آنها را مانند کسانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند قرار می‌دهیم تا در مرگ و زندگانی هم با مؤمنان یکسان باشند؟ حکم آنها اندیشه بسیار باطل و جاهلانه‌ای است.
مکارم شیرازی: آيا كساني كه مرتكب سيئات شدند گمان كردند كه ما آنها را همچون كساني كه ايمان آورده‏ اند و عمل صالح انجام داده‏ اند قرار مي‏دهيم كه حيات و مرگشان يكسان باشد؟ چه بد داوري مي‏كنند.
وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۲۲﴾
انصاریان: خدا آسمان ها و زمین را به حق آفرید، و تا هر کس در برابر اعمالی که انجام داده است، پاداش یابد و آنان مورد ستم قرار نمی گیرند.
خرمشاهی: خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است، تا هر كسى را بر حسب آنچه كرده است، جزا دهد و بر ايشان ستم نرود
فولادوند: و خدا آسمانها و زمين را به حق آفريده است و تا هر كسى به [موجب] آنچه به دست آورده پاداش يابد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت
قمشه‌ای: و خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده است (و در هر چه خلق کرده مصلحت و مقصودی داشته) و عاقبت هر نفسی بی هیچ ستمی پاداش هر عملی که کرده است خواهد یافت.
مکارم شیرازی: و خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است، تا هر كس ‍ در برابر اعمالي كه انجام داده است جزا داده شود، و به آنها ستمي نخواهد شد.
أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۲۳﴾
انصاریان: پس آیا کسی که معبودش را هوای نفسش قرار داده دیدی؟ و خدا او را از روی علم و آگاهی خود [بر اینکه شایسته هدایت نیست] گمراه کرد، و بر گوش و دلش مُهرِ [تیره بختی] نهاد، و بر چشم [دلش] پرده ای قرار داده است، پس چه کسی است که بعد از خدا او را هدایت کند؟ آیا متذکّر [حقایق] نمی شوید؟
خرمشاهی: آيا ديده‏اى آن كس را كه هواى نفسش را [همچون‏] خداى خود گرفت و خداوند او را با وجود آگاهى‏اش، بيراه گذارد، و بر گوش و دل او مهر نهاد و بر چشمش پرده كشيد، پس چه كسى پس از خداوند او را هدايت مى‏كند، آيا پند نمى‏گيريد؟
فولادوند: پس آيا ديدى كسى را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانيده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر ديده‏ اش پرده نهاده است آيا پس از خدا چه كسى او را هدايت‏ خواهد كرد آيا پند نمى‏ گيريد
قمشه‌ای: (ای رسول ما) آیا می‌نگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده و خدا او را دانسته (و پس از اتمام حجت) گمراه ساخته و مهر (قهر) بر گوش و دل او نهاده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده؟ پس او را بعد از خدا دیگر که هدایت خواهد کرد؟ آیا متذکر این معنی نمی‌شوید؟
مکارم شیرازی: آيا ديدي كسي را كه معبود خود را هواي نفس خويش قرار داده ؟ و خداوند او را با آگاهي (بر اينكه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته، و بر گوش و قلبش مهر زده، و بر چشمش پرده‏ اي افكنده، با اينحال چه كسي مي‏تواند غير از خدا او را هدايت كند؟ آيا متذكر نمي‏شويد؟!
وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ ﴿۲۴﴾
انصاریان: گفتند: زندگی و حیاتی جز همین زندگی و حیات دنیای ما نیست که [همواره گروهی از ما] می میریم و [گروهی] زندگی می کنیم، و ما را فقط روزگار هلاک می کند. آنان را نسبت به آنچه می گویند یقینی در کار نیست، آنان فقط حدس و گمان می زنند.
خرمشاهی: و گويند چيزى جز زندگى دنيوى ما در كار نيست، كه زنده مى‏شويم و مى‏ميريم و چيزى جز روزگار ما را نمى‏كشد، و آنان را به اين امر علم نيست، چيزى جز پنداربافى نمى‏كنند
فولادوند: و گفتند غير از زندگانى دنياى ما [چيز ديگرى] نيست مى‏ ميريم و زنده مى ‏شويم و ما را جز طبيعت هلاك نمى ‏كند و[لى] به اين [مطلب] هيچ دانشى ندارند [و] جز [طريق] گمان نمى‏ سپرند
قمشه‌ای: و کافران گفتند که زندگی ما جز همین نشأه دنیا و مرگ و حیات طبیعت نیست و جز دهر و طبیعت کسی ما را نمی‌میراند. و این سخن نه از روی علم و دلیل بلکه از روی جهل و وهم و خیال می‌گویند.
مکارم شیرازی: آنها گفتند: چيزي جز همين زندگي دنيا در كار نيست، گروهي از ما مي‏ميرند و گروهي جاي آنها را مي‏گيرند، و جز طبيعت و روزگار ما را هلاك نمي‏كند، آنها به اين سخن كه مي‏گويند يقين ندارند، بلكه تنها گمان بيپايه‏ اي دارند.
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۲۵﴾
انصاریان: چون آیات روشن ما [درباره معاد و زنده شدن مردگان] بر آنان خوانده شود، برهان و دلیلی جز این ندارند که می گویند: اگر شما [در زمینه زنده شدن مردگان] راستگویید [با درخواست از خدا] پدران ما را [زنده کنید و] نزد ما بیاورید [تا به زنده شدن مردگان یقین پیدا کنیم.]
خرمشاهی: و چون آيات روشنگر ما بر آنان خوانده شود، بهانه‏شان جز اين نيست كه گويند اگر راست مى‏گوييد پدران ما را بازآوريد
فولادوند: و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود دليلشان همواره جز اين نيست كه مى گويند اگر راست مى‏ گوييد پدران ما را [حاضر] آوريد
قمشه‌ای: و چون آیات و ادلّه روشن ما بر آن کافران تلاوت شود دیگر حجت و عذری نداشته جز اینکه گویند: اگر راست می‌گویید پدران ما را (زنده کنید و) بیاورید.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مي‏شود دليلي در برابر آن ندارند جز اينكه مي‏گويند اگر راست مي‏گوئيد پدران ما را زنده كنيد و بياوريد (تا گواهي دهند!).
قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾
انصاریان: بگو: خدا شما را [ابتدا از لابه لای عناصر مرده برای قرار گرفتن در دنیا] حیات می بخشد، سپس می میراند، آن گاه همه شما را به روز قیامت که هیچ شکی در آن نیست گرد می آورد، ولی بیشتر مردم [به این حقایق] معرفت و آگاهی ندارند.
خرمشاهی: بگو خداوند است كه شما را زندگى مى‏بخشد و سپس مى‏ميراند، سپس در روز قيامت كه شكى در [فرارسيدن‏] آن نيست، گرد مى‏آورد، ولى بيشترينه مردم نمى‏دانند
فولادوند: بگو خدا[ست كه] شما را زندگى مى ‏بخشد سپس مى‏ ميراند آنگاه شما را به سوى روز رستاخيز كه ترديدى در آن نيست گرد مى ‏آورد ولى بيشتر مردم [اين را] نمى‏ دانند
قمشه‌ای: بگو: خدا شما را زنده کند سپس بمیراند و باز تمام شما را جمع گرداند به روز قیامت که آن روز بی شک و ریب بیاید و لیکن اکثر مردم نمی‌دانند.
مکارم شیرازی: بگو خداوند شما را زنده مي‏كند، سپس مي‏ميراند، بار ديگر در روز قيامت كه در آن ترديدي نيست جمع آوري مي‏كند، ولي اكثر مردم نمي‏دانند.
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ ﴿۲۷﴾
انصاریان: و مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین فقط در سیطره خداست، و روزی که قیامت برپا شود، آن روز است که اهل باطل زیان خواهند دید،
خرمشاهی: و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، و روزى كه قيامت برپا شود، در چنين روزى باطل‏انديشان زيان كنند
فولادوند: و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست و روزى كه رستاخيز بر پا شود آن روز است كه باطل‏ انديشان زيان خواهند ديد
قمشه‌ای: آسمانها و زمین همه ملک خداست و روزی که ساعت قیامت بر پا شود آن روز اهل باطل (و منکران معاد) زیانکار خواهند بود.
مکارم شیرازی: مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين براي خدا است و آن روز كه قيامت برپا مي‏شود اهل باطل زيان مي‏بينند.
وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۲۸﴾
انصاریان: و هر امتی را در آن روز به زانو درافتاده می بینی، [آن روز] هر امتی به سوی نامه اعمالش خوانده می شود [و به آنان می گویند:] امروز همان اعمالی که همواره انجام می دادید به شما پاداش می دهند.
خرمشاهی: و بينى هر امتى را كه [براى دادخواهى‏] به زانو درآمده، هر امتى با كتابش فراخوانده شود، [گويند] امروز در برابر آنچه كرده‏ايد، جزا مى‏يابيد
فولادوند: و هر امتى را به زانو در آمده مى ‏بينى هر امتى به سوى كارنامه خود فراخوانده مى ‏شود [و بديشان مى‏ گويند] آنچه را میکرديد امروز پاداش مى‏ يابيد
قمشه‌ای: و در آن روز هر گروهی را بنگری که به زانو در آمده و هر فرقه به سوی کتاب و نامه عمل خود خوانده شود (و ندا شود که) امروز همه به پاداش اعمال خود می‌رسید.
مکارم شیرازی: در آن روز هر امتي را مي‏بيني (كه از شدت ترس و وحشت) بر زانو نشسته، هر امتي به سوي كتابش خوانده مي‏شود و (به آنها مي‏گويند) امروز جزاي آنچه را انجام مي‏داديد به شما مي‏دهند.
هَذَا كِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۲۹﴾
انصاریان: این نوشته ماست که بر پایه حقّ و درستی بر ضد شما سخن می گوید؛ زیرا ما آنچه را همواره انجام می دادید، می نوشتیم.
خرمشاهی: اين كتاب ماست كه به راستى بر شما گواهى مى‏دهد، ما آنچه شما انجام مى‏داديد ثبت مى‏كرديم‏
فولادوند: اين است كتاب ما كه عليه شما به حق سخن مى‏ گويد ما از آنچه میکرديد نسخه بر مى‏ داشتيم
قمشه‌ای: این کتاب ضبط ما به حق بر شما سخن می‌گوید، که ما هر چه می‌کرده‌اید همه را درست می‌نگاشتیم.
مکارم شیرازی: اين كتاب ماست كه به حق با شما سخن مي‏گويد (و اعمال شما را بازگو مي‏كند) ما آنچه را انجام مي‏داديد مي‏نوشتيم!
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ ﴿۳۰﴾
انصاریان: و اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، پس پروردگارشان آنان را در رحمت خود درآورد؛ این همان کامیابی آشکار است،
خرمشاهی: اما كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، پروردگارشان ايشان را به جوار رحمت خويش [بهشت‏] در مى‏آورد، اين همان رستگارى آشكار است‏
فولادوند: و اما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند پس پروردگارشان آنان را در جوار رحمت‏ خويش داخل مى‏ گرداند اين همان كاميابى آشكار است
قمشه‌ای: اما آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند آنها را خدا در رحمت خود داخل سازد که آن سعادت و فیروزی معیّن و معلومی است.
مکارم شیرازی: اما كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد مي‏كند، اين پيروزي بزرگ است.