أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ
﴿۸۰﴾
انصاریان: آیا آنان گمان می کنند که ما رازشان و سخنان در گوشی آنان را نمی شنویم؟ چرا می شنویم و فرستادگان ما [که فرشتگان نویسنده اعمال اند] نزد آنان حاضرند [و اعمالشان و رازهایشان را] می نویسند.
خرمشاهی: يا شايد گمان كنند كه ما راز و رازگويىشان را نمىشنويم؟ آرى مىشنويم، و فرشتگان ما نزد ايشان [كار و كردارشان را] مىنويسند فولادوند: آيا مى پندارند كه ما راز آنها و نجوايشان را نمى شنويم چرا و فرشتگان ما پيش آنان [حاضرند و] ثبت مى كنند قمشهای: آیا گمان میکنند که سخنان سرّی و پنهان که به گوش هم میگویند نمیشنویم؟ بلی میشنویم و رسولان ما (فرشتگان) همان دم آن را مینویسند. مکارم شیرازی: آنها چنين ميپندارند كه ما اسرار پنهاني و سخنان درگوشي آنها را نميشنويم آري رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و مينويسند.
قُلْ إِنْ كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ
﴿۸۱﴾
انصاریان: [به مشرکان سبک مغز] بگو: اگر برای [خدای] رحمان فرزندی بود، من [در این امت] نخستین پرستنده او بودم.
خرمشاهی: بگو اگر براى خداى رحمان فرزندى بود، من خود نخستين پرستنده بودم فولادوند: بگو اگر براى [خداى] رحمان فرزندى بود خود من نخستين پرستندگان بودم قمشهای: بگو: اگر خدا را فرزندی بود اوّل من او را میپرستیدم. مکارم شیرازی: بگو اگر براي خداوند فرزندي بود من نخستين مطيع او بودم.
سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ
﴿۸۲﴾
انصاریان: منزّه است پروردگار آسمان ها و زمین، پروردگار عرش از آنچه [درباره او] توصیف می کنند.
خرمشاهی: منزه و فراتر است پروردگار آسمانها و زمين صاحب عرش، از آنچه مىگويند فولادوند: پروردگار آسمانها و زمين [و] پروردگار عرش از آنچه وصف مى كنند منزه است قمشهای: خدای آسمانها و زمین و پروردگار عرش (عظیم) از آنچه کافران توصیف او کنند پاک و منزّه است. مکارم شیرازی: منزه است پروردگار آسمانها و زمين، پروردگار عرش، از توصيفي كه آنها ميكنند.
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
﴿۸۳﴾
انصاریان: آنان را واگذار تا [در گفتار و کردار باطل] فرو روند و [با کالای بی ارزش دنیا] سرگرم بازی شوند تا آن روزشان را که وعده داده می شوند دیدار کنند.
خرمشاهی: پس بگذارشان تا ژاژخايى و بازيگوشى كنند تا به ديدار آن روزشان كه وعدهاش را به ايشان دادهاند، برسند فولادوند: پس آنان را رها كن تا در ياوه گويى خود فرو روند و بازى كنند تا آن روزى را كه بدان وعده داده مى شوند ديدار كنند قمشهای: ای رسول، کافران را بگذار تا (به عالم حیوانیت) فرو روند و (به بازیچه دنیا) سرگرم باشند تا روزی را که به آنها وعده شده ببینند. مکارم شیرازی: آنها را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه ور باشند، و سرگرم بازي، تا روزي را كه به آنها وعده داده شده است ملاقات كنند (و نتيجه كار خود را ببينند).
وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ
﴿۸۴﴾
انصاریان: و اوست که در آسمان ها معبود [واقعی] است و در زمین هم معبود [واقعی] است و او حکیم و داناست.
خرمشاهی: و او كسى است كه هم در آسمان خداست و هم در زمين خداست، و او فرزانه داناست فولادوند: و اوست كه در آسمان خداست و در زمين خداست و هموست سنجيده كار دانا قمشهای: و آن ذات یگانه است که در آسمان و زمین (و در همه عوالم نامتناهی) او خداست و هم او (به نظام کامل آفرینش) به حقیقت با حکمت و داناست. مکارم شیرازی: او كسي است كه در آسمان معبود است و در زمين معبود و او حكيم و عليم است.
وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
﴿۸۵﴾
انصاریان: همیشه سودمند و با برکت است کسی که مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین و آنچه میان آنهاست، فقط در سیطره اوست و آگاهی [به همه شؤون] قیامت نزد اوست و به او بازگردانده می شوید.
خرمشاهی: و بزرگا كسى كه فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست از آن اوست و آگاهى از قيامت با اوست و به نزد او باز گردانده مىشويد فولادوند: و خجسته است كسى كه فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است از آن اوست و علم قيامت پيش اوست و به سوى او برگردانيده مى شويد قمشهای: و بزرگوار خدایی که آسمانها و زمین و هر چه بین آنهاست همه ملک اوست و علم ساعت قیامت نزد اوست و شما همه به سوی او بازگردانیده میشوید. مکارم شیرازی: پر بركت و زوال ناپذير است كسي كه مالك و حاكم آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است ميباشد، و آگاهي از قيام قيامت فقط نزد او است و به سوي او باز ميگرديد.
وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
﴿۸۶﴾
انصاریان: و کسانی را که به جای خدا می پرستند، اختیار شفاعت ندارند، اختیار شفاعت فقط با کسانی است که [از روی بصیرت] شهادت به حق داده اند و آنان [حقیقت حال کسانی را که می خواهند برای آنان شفاعت کنند] می دانند.
خرمشاهی: و كسانى كه [كافران] به جاى او [خداوند] به پرستش مىخوانند، داراى شفاعت نيستند، مگر [براى] آن كسى كه شاهد و ناظر حق باشد و ايشان مىدانند فولادوند: و كسانى كه به جاى او مى خوانند [و مى پرستند] اختيار شفاعت ندارند مگر آن كسانى كه آگاهانه به حق گواهى داده باشند قمشهای: و غیر خدای یکتا آنان را که به خدایی میخوانند قادر بر شفاعت کسی نیستند مگر (عزیر و عیسی و فرشتگان) کسانی که با علم الیقین بر توحید حق گواهی دهند (و شفاعت اهل حق کنند). مکارم شیرازی: آنها را كه غير از او ميخوانيد قادر بر شفاعت نيستند مگر كساني كه شهادت به حق داده اند، و به خوبي آگاهند.
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ
﴿۸۷﴾
انصاریان: و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آنان را آفریده است؟ یقیناً می گویند: خدا. پس چگونه [از حق به باطل] منحرف می شوند؟
خرمشاهی: و اگر از ايشان بپرسى چه كسى ايشان را آفريده است، بىشك خواهند گفت خداوند، پس چگونه بيراهه مىروند؟ فولادوند: و اگر از آنان بپرسى چه كسى آنان را خلق كرده مسلما خواهند گفت خدا پس چگونه [از حقيقت] بازگردانيده مى شوند قمشهای: و اگر از مشرکان باز پرسی که آنها را که آفریده است؟ به یقین جواب دهند: خدا آفریده. پس به کجایشان میگردانند؟ مکارم شیرازی: و اگر از آنها سؤ ال كني چه كسي آنها را آفريده ؟ قطعا ميگويند: خدا، پس چگونه از عبادت او منحرف ميشويد؟
وَقِيلِهِ يَا رَبِّ إِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا يُؤْمِنُونَ
﴿۸۸﴾
انصاریان: و [چگونه از شکایت پیامبر بی خبرند که] می گوید: پروردگارا! اینان گروهی هستند که ایمان نمی آورند؛
خرمشاهی: و سوگند به سخن او [محمد] كه يارب گويد، اينان قومى هستند كه ايمان نمىآورند فولادوند: و گويد اى پروردگار من اينها جماعتى اند كه ايمان نخواهند آورد قمشهای: (خدا هم از ساعت قیامت آگاه است) و هم از گفتار و دادخواهی رسولش که گوید: خدایا اینها قومی هستند که هیچ ایمان نمیآورند. مکارم شیرازی: آنها چگونه از شكايت پيامبر كه ميگويد: پروردگارا! اينها قومي هستند كه ايمان نميآورند (غافل ميشوند؟).
فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
﴿۸۹﴾
انصاریان: بنابراین از آنان روی بگردان و سلام جدایی [را به آنان] بگو، پس [سرانجام شقاوت بار خود و نتیجه کفر و عنادشان را] خواهند دانست.
خرمشاهی: از ايشان درگذر و بگو سلام، زودا كه بدانند فولادوند: [و خدا فرمود] از ايشان روى برتاب و بگو به سلامت پس زودا كه بدانند قمشهای: (پاسخ دهیم: رسولا، اکنون که از ایمان قوم مأیوسی) پس روی از آنها بگردان و بگو به سلامت (تا بروند در ضلالت) که به زودی (بر کیفر کفر و عصیانشان) آگاه میشوند. مکارم شیرازی: اكنون كه چنين است از آنها روي برگردان و بگو سلام بر شما، اما به زودي خواهند دانست! |
||