ParsQuran
سوره 43: الزخرف - جزء 25

وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ ﴿۳۱﴾
انصاریان: و گفتند: این قرآن چرا بر مردمی بزرگ از میان یکی از این دو شهر [مکه و طایف] نازل نشد؟!
خرمشاهی: و گفتند چرا اين قرآن بر مردى بزرگ از آن دو شهر [مكه و طائف‏] فرود نيامده است‏
فولادوند: و گفتند چرا اين قرآن بر مردى بزرگ از [آن] دو شهر فرود نيامده است
قمشه‌ای: و باز گفتند: چرا این قرآن بر آن مرد بزرگ قریه مکّه و طایف (ولید و حبیب یا عروة بن مسعود) نازل نشد؟
مکارم شیرازی: و گفتند چرا اين قرآن بر مرد بزرگي (مرد ثروتمندي) از اين دو شهر (مكه و طائف) نازل نشده است؟!
أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿۳۲﴾
انصاریان: آیا آنان هستند که رحمت پروردگارت را تقسیم می کنند؟ ما در زندگی دنیا معیشت آنان را میانشان تقسیم کرده ایم، و برخی را از جهت درجات [فکری و مادی] بر برخی برتری داده ایم تا برخی از آنان برخی دیگر را [در امر معیشت و سایر امور] به خدمت گیرند؛ و رحمت پروردگارت از آنچه آنان جمع می کنند، بهتر است.
خرمشاهی: آيا ايشان رحمت پروردگارت را تقسيم مى‏كنند [نه بلكه‏] ما زيستمايه‏شان را در زندگانى دنيا در ميان آنان تقسيم مى‏كنيم، و بعضى از ايشان را بر بعضى ديگر به درجاتى برتر داشتيم تا بعضى از آنان بعضى ديگر را به بيگارى بگيرند، و رحمت پروردگارت بهتر است از آنچه گرد مى‏آورند
فولادوند: آيا آنانند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مى كنند ما [وسايل] معاش آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده‏ ايم و برخى از آنان را از [نظر] درجات بالاتر از بعضى [ديگر] قرار داده‏ ايم تا بعضى از آنها بعضى [ديگر] را در خدمت گيرند و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مى‏ اندوزند بهتر است
قمشه‌ای: آیا آنها باید فضل و رحمت خدای تو را تقسیم (و مقام نبوت را تعیین) کنند؟ در صورتی که ما خود معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کرده‌ایم و بعضی را بر بعضی به درجاتی (از مال و جاه دنیوی) برتری داده‌ایم تا بعضی از مردم (به ثروت) بعضی دیگر را مسخر خدمت کنند، و (بهشت، دار) رحمت خدا از آنچه (از مال دنیا) جمع می‌کنند بسی بهتر است.
مکارم شیرازی: آيا آنها رحمت پروردگارت را تقسيم مي‏كنند؟ ما معيشت آنها را در حيات دنيا در ميان آنان تقسيم كرديم و بعضي را بر بعضي برتري داديم تا يكديگر را تسخير و با هم تعاون كنند، و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آوري مي‏كنند بهتر است.
وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ ﴿۳۳﴾
انصاریان: و اگر [بهره مندی کفار از انواع نعمت های مادی و تهیدستی مؤمنان، سبب] این نبود که همه مردم [به خاطر ضعف ایمان و ناآگاه بودن به حقایق] بر محور کفر امتی واحد شوند، ما برای خانه های کافران به [خدای] رحمان سقف هایی از نقره قرار می دادیم و نردبان هایی که با آن بر بالای خانه ها برآیند.
خرمشاهی: و اگر اين نبود كه [نمى‏خواستيم‏] مردم امت يگانه‏اى [در كفر] شوند، براى خانه‏هاى كسانى كه بر خداوند رحمان كفر مى‏ورزيدند، سقفهايى سيمين پديد مى‏آورديم، و نيز نردبانهايى [از سيم‏] كه بر آنها بالا روند
فولادوند: و اگر نه آن بود كه [همه] مردم [در انكار خدا] امتى واحد گردند قطعا براى خانه ‏هاى آنان كه به [خداى] رحمان كفر مى ‏ورزيدند سقفها و نردبانهايى از نقره كه بر آنها بالا روند قرار مى‏ داديم
قمشه‌ای: و اگر نه این بود که مردم همه یک نوع و یک امّتند ما (از پستی و بی‌قدری دنیا) برای آنان که کافر به خدا می‌شوند سقف خانه‌هاشان را از نقره خام قرار می‌دادیم و (چندین طبقه که) نردبامهایی (نصب کرده) که بر سقف بالا روند.
مکارم شیرازی: اگر تمكن كفار از مواهب مادي سبب نمي‏شد كه همه مردم امت واحد گمراهي شوند ما براي كساني كه كافر مي‏شدند خانه‏ هائي قرار مي‏داديم با سقفهائي از نقره و نردبانهائي كه از آن بالا روند!
وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: و برای خانه هایشان [نیز] درها و تخت هایی [از نقره می ساختیم] که بر آن تکیه زنند،
خرمشاهی: و نيز براى خانه‏هايشان درهايى [از سيم‏] و تختهايى [قرار مى‏داديم‏] كه بر آنها تكيه زنند
فولادوند: و براى خانه ‏هايشان نيز درها و تختهايى كه بر آنها تكيه زنند
قمشه‌ای: و نیز بر منزلهاشان (از بزرگی و وسعت) درهای بسیار و تختهای زرنگار که بر آن تکیه زنند قرار می‌دادیم.
مکارم شیرازی: و براي خانه‏ هاي آنها درها و تختهائي (زيبا و نقره گون) قرار مي‏داديم كه بر آن تكيه كنند.
وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: و [برای خانه ها و زندگی آنان] زر و زیور [قرار می دادیم]، ولی همه این ها جز کالای اندک زندگی دنیا نیست، و آخرت نزد پروردگارت برای پرهیزکاران است؛
خرمشاهی: و زر و زيورهايى، و همه اينها كالاى زندگانى دنياست، و آخرت در نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است‏
فولادوند: و زر و زيورهاى [ديگر نيز] و همه اينها جز متاع زندگى دنيا نيست و آخرت پيش پروردگار تو براى پرهيزگاران است
قمشه‌ای: و عماراتشان به زر و زیور می‌آراستیم، و اینها همه متاع (پست فانی مردم) دنیاست و (نعمتهای ابدی) آخرت نزد خدای تو مخصوص اهل تقواست.
مکارم شیرازی: و انواع وسائل تجملي، ولي تمام اينها متاع زندگي دنياست و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است.
وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ﴿۳۶﴾
انصاریان: و هر کس خود را از یاد [خدای] رحمان به کوردلی و حجاب باطن بزند، شیطانی بر او می گماریم که آن شیطان ملازم و دمسازش باشد.
خرمشاهی: و هر كس از ياد خداى رحمان دل بگرداند، براى او شيطانى بگماريم كه او همنشين اوست‏
فولادوند: و هر كس از ياد [خداى] رحمان دل بگرداند بر او شيطانى مى‏ گماريم تا براى وى دمسازى باشد
قمشه‌ای: و هر که از یاد خدا (و حکم قرآن) رخ بتابد شیطانی را بر او برانگیزیم تا یار و همنشین دایم وی باشد.
مکارم شیرازی: هر كس از ياد خدا رويگردان شود شيطاني را به سراغ او مي‏فرستيم و همواره قرين او باشد.
وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۳۷﴾
انصاریان: و بی تردید شیطان ها چنین کسانی را از راه خدا باز می دارند، در حالی که [با این گمراهی سخت] گمان می کنند راه یافتگان واقعی آنانند؛
خرمشاهی: و آنان ايشان را از راه [راست‏] باز دارند، و گمان برند كه خود رهيافته‏اند
فولادوند: و مسلما آنها ايشان را از راه باز مى دارند و [آنها] مى ‏پندارند كه راه يافتگانند
قمشه‌ای: و آن شیاطین همیشه آن مردم از خدا غافل را از راه خدا باز دارند (و به ضلالت در افکنند) و پندارند که هدایت یافته‌اند.
مکارم شیرازی: و آنها (شياطين) اين گروه را از راه خدا باز مي‏دارند، در حالي كه گمان مي‏كنند هدايت يافتگان حقيقي آنها هستند.
حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ﴿۳۸﴾
انصاریان: تا زمانی که [در قیامت] نزد ما آیند [به شیطانش] گوید: ای کاش میان من و تو فاصله و دوری مشرق و مغرب بود، پس بد همنشینی بودی!
خرمشاهی: تا آنكه به نزد ما آيد [و به آن شيطان‏] گويد كاش بين من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، و چه بد همنشينى است‏
فولادوند: تا آنگاه كه او [با دمسازش] به حضور ما آيد [خطاب به شيطان] گويد اى كاش ميان من و تو فاصله خاور و باختر بود كه چه بد دمسازى هستى
قمشه‌ای: (و چنین کس سرگرم دنیا شود) تا وقتی که به سوی ما باز آید آن گاه با نهایت حسرت گوید: ای کاش میان من و تو (ای شیطان) فاصله‌ای به دوری مشرق و مغرب بود که تو بسیار همنشین و یار بد اندیشی بر من بودی.
مکارم شیرازی: تا زماني كه نزد ما حاضر شود مي‏گويد: ايكاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، چه بد همنشيني هستي تو!
وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ﴿۳۹﴾
انصاریان: و [به آنان گویند: امروز این گفتگو و آرزوی دوری از شیطان] هرگز به شما سودی نمی دهد؛ زیرا [در دنیا] ستم ورزیدید [و] اکنون همه با هم در عذاب مشترک خواهید بود؛
خرمشاهی: و هرگز چون ستم [/شرك‏]ورزيده‏ايد، اين روز [اين امر] سودتان ندهد كه در عذاب مشتركيد
فولادوند: و امروز هرگز [پشيمانى] براى شما سود نمى ‏بخشد چون ستم كرديد در حقيقت‏ شما در عذاب مشترك خواهيد بود
قمشه‌ای: و (ای ستمکاران، پشیمانی) هرگز در آن روز به حال شما سودی ندارد، زیرا در دنیا ظلم کردید، که امروز با شیاطین البته در عذاب دوزخ شریک هستید.
مکارم شیرازی: هرگز اين گفتگوها امروز به حال شما سودي ندارد، چرا كه ظلم كرديد، و همه در عذاب مشتركيد.
أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۴۰﴾
انصاریان: پس آیا تو می توانی [دعوتت را] به کران بشنوانی، یا کوران و کسانی را که در گمراهی آشکارند هدایت کنی؟!
خرمشاهی: آيا تو به ناشنوايان [پيام خود را] مى‏شنوانى، يا نابينايان و كسى را كه در گمراهى آشكار است، هدايت مى‏كنى؟
فولادوند: پس آيا تو مى‏ توانى كران را شنوا كنى يا نابينايان و كسى را كه همواره در گمراهى آشكارى است راه نمايى
قمشه‌ای: آیا تو این کران را سخنی توانی آموخت یا این کوران (باطن) و آن را که دانسته به گمراهی می‌رود هدایت توانی کرد؟
مکارم شیرازی: آيا تو مي‏تواني سخن خود را به گوش كران برساني يا كوران و كساني را كه در ضلال مبين هستند هدايت كني.