ParsQuran
سوره 43: الزخرف - جزء 25

وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ ﴿۱۱﴾
انصاریان: و آنکه از آسمان آبی به اندازه نازل کرد، پس به وسیله آن سرزمینی مرده را زنده کردیم، [و] همین گونه [درقیامت از گورها] بیرون آورده می شوید؛
خرمشاهی: و همان كسى كه از آسمان آبى به اندازه فرو فرستاد، آنگاه بدان سرزمينى پژمرده را زنده ساختيم، [شما هم‏] بدين‏سان [از گورها] بيرون آورده شويد
فولادوند: و آن كس كه آبى به اندازه از آسمان فرود آورد پس به وسيله آن سرزمينى مرده را زنده گردانيديم همين گونه [از گورها] بيرون آورده مى ‏شويد
قمشه‌ای: و آن خدایی که از (باران) آسمان آبی به قدر و اندازه نازل کرد و به آن صحرا و دیار مرده خشک را زنده گردانیدیم. همین گونه شما هم (از قبرها) بیرون آورده می‌شوید.
مکارم شیرازی: و آن كسي كه از آسمان آبي فرستاد به مقدار معين، و به وسيله آن سرزمين مرده را حيات بخشيديم، و همينگونه در قيامت زنده مي‏شويد!
وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ ﴿۱۲﴾
انصاریان: و آنکه همه جفت ها را آفرید، و برای شما از کشتی ها و چهارپایان و آنچه که سوارش می شوید پدید آورد،
خرمشاهی: و همان كسى كه همه گونه‏ها را آفريد و براى شما از كشتيها و چارپايان مركوب ساخت‏
فولادوند: و همان كسى كه جفتها را يكسره آفريد و براى شما از كشتيها و دامها [وسيله‏ اى كه] سوار شويد قرار داد
قمشه‌ای: و آن خدایی که همه موجودات عالم را جفت آفرید و برای سواری شما بندگان کشتیها و چهار پایان را (در آب و خاک) مقرر فرمود.
مکارم شیرازی: و همان كسي كه همه زوجها را آفريد، و براي شما از كشتيها و چهارپايان مركبهائي قرار داد كه بر آن سوار شويد.
لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ ﴿۱۳﴾
انصاریان: تا بر پشت آنها قرار گیرید، سپس هنگامی که بر آنها سوار می شوید نعمت پروردگارتان را به یاد آورید و بگویید: منزّه [از هر عیب و نقصی] است کسی که این [وسایل سواری] را برای ما مسخّر و رام کرد، در حالی که ما را قدرت مسخّر کردن آنها نبود؛
خرمشاهی: كه بر پشت آن برآييد و سپس نعمت پروردگارتان را آنگاه كه بر آن بر آمديد، ياد كنيد و بگوييد پاكا كسى كه اين را رام ما ساخت و ما بر آن توانا نبوديم‏
فولادوند: تا بر پشت آن[ها] قرار گيريد پس چون بر آن[ها] برنشستيد نعمت پروردگار خود را ياد كنيد و بگوييد پاك است كسى كه اين را براى ما رام كرد و[گرنه] ما را ياراى [رام‏ساختن] آنها نبود
قمشه‌ای: تا چون با کمال تسلط بر پشت آنها نشستید متذکر نعمت خدایتان شوید و گویید: پاک و منزّه خدایی که این (انواع کشتی و چهار پایان قوی) را مسخر ما گردانید و گرنه ما هرگز قادر بر آن نبودیم.
مکارم شیرازی: تا بر پشت آنها به خوبي قرار گيريد، سپس نعمت پروردگارتان را هنگامي كه بر آنها سوار شديد متذكر شويد، و بگوئيد پاك و منزه است كسي كه اين را مسخر ما ساخت و گرنه ما توانائي آن را نداشتيم.
وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ ﴿۱۴﴾
انصاریان: و یقیناً ما به سوی پروردگارمان باز می گردیم؛
خرمشاهی: و ما به [درگاه‏] پروردگارمان روى مى‏آوريم‏
فولادوند: و به راستى كه ما به سوى پروردگارمان بازخواهيم گشت
قمشه‌ای: و بازگشت ما البته به سوی خدای ما خواهد بود.
مکارم شیرازی: و ما به سوي پروردگارمان باز مي‏گرديم.
وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ ﴿۱۵﴾
انصاریان: و [مشرکان سبک مغز] برای خدا از میان بندگانش قطعه ای و جزیی [به عنوان فرزند که از او جدا شده] قرار دادند؛ قطعاً انسان کفران کننده آشکاری است.
خرمشاهی: و براى او از بندگانش فرزندى قائل شدند، بى‏گمان انسان، ناسپاسى آشكار است‏
فولادوند: و براى او بعضى از بندگان [خدا] را جزئى [چون فرزند و شريك] قرار دادندبه راستى كه انسان بس ناسپاس آشكار است
قمشه‌ای: و مشرکان برای خدا چیزی را (مانند فرشته) که بنده و مخلوق اوست جزء (وجود و فرزند واقعی او) قرار دادند (زهی جهل و کفر و سفاهت) که انسان بسیار ناسپاس و کفرش آشکار است.
مکارم شیرازی: آنها براي خداوند از ميان بندگانش جزئي قرار دادند (و ملائكه را دختران خدا خواندند) انسان كفران كننده آشكاري است!
أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُمْ بِالْبَنِينَ ﴿۱۶﴾
انصاریان: آیا از آنچه خدا می آفریند، دخترانی برای خود برگرفته و شما را به داشتن پسران برگزیده است؟
خرمشاهی: آيا از آنچه آفريده است براى خود دختران را برگزيده است و شما را به داشتن پسران، برگزيده است؟
فولادوند: آيا از آنچه مى ‏آفريند خود دخترانى برگرفته و به شما پسران را اختصاص داده است
قمشه‌ای: (ای مشرکان) آیا خدا از مخلوقات خود بر خویش دختران را برگزید و شما را به پسران امتیاز داد؟
مکارم شیرازی: آيا از ميان مخلوقاتش دختران را براي خود انتخاب كرده، و پسران را براي شما؟!
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ ﴿۱۷﴾
انصاریان: و [در صورتی که] چون یکی از آنان را به [ولادت] دختری که شبیه و هم جنس خدا قرار داده مژده دهند در حالی که [دلش] پر از اندوه و خشم است، صورتش سیاه می شود! [چون علاوه بر اینکه دخترداری را دوست ندارد از آن ننگ دارد، اما همین دختر را به عنوان هم جنس و فرزند خدا قلمداد می کند!!]
خرمشاهی: و چون هر يك از آنان را به آنچه براى خداوند مثل مى‏زند [دختر]، خبر دهند، چهره‏اش سياه شود و اندوه خود را فرو خورد
فولادوند: و چون يكى از آنان را به آنچه به [خداى] رحمان نسبت مى‏ دهد خبر دهند چهره او سياه مى‏ گردد در حالى كه خشم و تاسف خود را فرو مى ‏خورد
قمشه‌ای: و حال آنکه هر کدام از مشرکان را به دختری که به خدا نسبت دادند مژده دهند (ننگ دارد و) رویش (از غم) سیاه می‌شود در حالی که پر از خشم و اندوه است.
مکارم شیرازی: در حالي كه هر گاه يكي از آنها را به همان چيزي كه براي خداوند رحمن شبيه قرار داده (به تولد دختر) بشارت دهند صورتش از فرط ناراحتي سياه مي‏شود، و مملو از خشم مي‏گردد!
أَوَمَنْ يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ ﴿۱۸﴾
انصاریان: آیا کسی را [شریک خدا قرار داده اند] که در زر و زیور پرورش یافته است و [هنگام] مجادله و بحث بیانش روشن نیست؟
خرمشاهی: آيا كسى كه در زر و زيور پرورش يافته است [دختر] كه در جدل هم ناتوان است [شايسته نسبت دادن به خداوند است؟]
فولادوند: آيا كسى [را شريك خدا مى كنند] كه در زر و زيور پرورش يافته و در [هنگام] مجادله بيانش غير روشن است
قمشه‌ای: آیا کسی که به زیب و زیور پرورده می‌شود (یعنی دختران) و در خصومت (از حفظ حقوق خود) عاجز است (چنین کس لایق فرزندی خداست).
مکارم شیرازی: آيا كسي را كه در لابلاي زينتها پرورش مي‏يابد و به هنگام جدال قادر به تبيين مقصود خود نيست (فرزند خدا مي‏خوانيد)؟!
وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ ﴿۱۹﴾
انصاریان: و فرشتگان را که بندگان [خدای] رحمان اند، به پندار خود جنس ماده قرارداده اند، آیا زمان آفرینش آنان حضور داشتند [که بر ماده بودنشان گواهی می دهند؟] به زودی گواهی آنان [در نامه اعمالشان] نوشته می شود و [درباره آن] مورد بازپرسی قرار خواهند گرفت.
خرمشاهی: و مدعى شدند كه فرشتگان كه خود بندگان خداوند رحمان‏اند، مادينه‏اند، آيا آفرينش آنان را شاهد بوده‏اند؟ كه [در اين صورت‏] زودا كه شهادت ايشان نوشته شود، و بازخواست شوند
فولادوند: و فرشتگانى را كه خود بندگان رحمانند مادينه [و دختران او] پنداشتند آيا در خلقت آنان حضور داشتند گواهى ايشان به زودى نوشته مى ‏شود و [از آن] پرسيده خواهند شد
قمشه‌ای: و فرشتگان را که مخلوق و بندگان خدا هستند دختر می‌خوانند. آیا در وقت خلقت آنها حاضر بودند؟ (و دیدند که آنها دخترند؟ اگر آنها بر این گواهی دهند) البته شهادت (کذب) شان (در نامه عملشان) نوشته شده و بر آن سخت مؤاخذه می‌شوند.
مکارم شیرازی: آنها فرشتگان را كه بندگان خدايند مؤ نث پنداشتند، آيا به هنگام آفرينش آنها شاهد و حاضر بودند؟ اين گواهي آنها نوشته مي‏شود و از آن بازخواست خواهند شد!
وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۲۰﴾
انصاریان: و گفتند: اگر خدا می خواست ما آنان را نمی پرستیدیم. ادعایشان متکی بر هیچ [دلیل] و دانشی نیست [و مایه ای جز جهل و نادانی ندارد]، فقط حدس می زنند و دروغ می بافند؛
خرمشاهی: و گويند اگر خداوند رحمان مى‏خواست ما آنان [فرشتگان‏] را نمى‏پرستيديم، آنان را به اين امر، علمى نيست، ايشان جز دروغ نمى‏بافند
فولادوند: و مى‏ گويند اگر [خداى] رحمان مى‏ خواست آنها را نمى ‏پرستيديم آنان به اين [دعوى] دانشى ندارند [و] جز حدس نمى‏ زنند
قمشه‌ای: و مشرکان گویند: اگر خدا می‌خواست ما آنها (فرشتگان و بتان) را نمی‌پرستیدیم. گفتار آنها نه از روی علم و دانش است بلکه به وهم و پندار باطل خویش می‌گویند.
مکارم شیرازی: آنان گفتند اگر خدا مي‏خواست ما آنها را پرستش ‍ نمي‏كرديم، ولي به اين امر يقين ندارند، و جز دروغ چيزي نمي‏گويند.