ParsQuran
سوره 42: الشورى - جزء 25

وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۴﴾
انصاریان: و هر که را خدا [به کیفر کبر و عنادش] گمراه کند، او را پس از خدا هیچ سرپرست و یاوری نخواهد بود؛ و ستمکاران را [روز قیامت] می بینی چون عذاب را ببینند، می گویند: آیا راهی به سوی بازگشت [به دنیا] وجود دارد؟!
خرمشاهی: و هركس خداوند بيراهش گذارد، ديگر پس از او سرورى ندارد، و ستمكاران [مشرك‏] را بينى كه چون عذاب را بنگرند، گويند آيا راهى براى بازگشت [به دنيا] هست‏
فولادوند: و هر كه را خدا بى‏ راه گذارد پس از او يار [و ياور]ى نخواهد داشت و ستمگران را مى ‏بينى كه چون عذاب را بنگرند مى‏ گويند آيا راهى براى برگشتن [به دنيا] هست
قمشه‌ای: و هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر هیچ کس پس از خدا یار و یاور او نیست. و ستمکاران را بنگری که چون عذاب (قیامت) را به چشم ببینند در آن حال گویند: آیا راهی به بازگشت (به دنیا) برای ما هست؟
مکارم شیرازی: كسي را كه خدا گمراه كند ولي و ياوري بعد از او نخواهد داشت، و ظالمان را (روز قيامت) مي‏بيني كه وقتي عذاب الهي را مشاهده مي‏كنند، مي‏گويند: آيا راهي به سوي بازگشت (و جبران) وجود دارد؟!
وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُقِيمٍ ﴿۴۵﴾
انصاریان: و آنان را می بینی که بر آتش عرضه می شوند، [در حالی که از شدت رسوایی سرافکنده اند] زیر چشمی به آن می نگرند. و اهل ایمان می گویند: یقیناً زیانکاران کسانی هستند که روز قیامت سرمایه وجود خود و کسانشان را تباه کرده اند. آگاه باشید! مسلماً ستمکاران در عذابی پایدار و جاودانه اند.
خرمشاهی: و آنان را بينى كه بر آن [آتش دوزخ‏] عرضه دارندشان، از خوارى زبونند، و به گوشه چشم نيم گشاده مى‏نگرند، و مؤمنان گويند بى‏گمان زيانكاران كسانى هستند كه در روز [حساب و] قيامت به خويشتن و خانواده خويش زيان زده‏اند، بدانيد كه ستمكاران [مشرك‏] در عذابى پاينده‏اند
فولادوند: آنان را مى ‏بينى [كه چون] بر [آتش] عرضه مى ‏شوند از [شدت] زبونى فروتن شده‏ اند زيرچشمى مى ‏نگرند و كسانى كه گرويده‏ اند مى‏ گويند در حقيقت زيانكاران كسانى‏ اند كه روز قيامت‏ خودشان و كسانشان را دچار زيان كرده‏ اند آرى ستمكاران در عذابى پايدارند
قمشه‌ای: و آن ظالمان را بنگری که به دوزخشان متوجه گردانند و آنها با ترس و ذلّت از گوشه چشم (بر آتش دوزخ) می‌نگرند و در آن حال مؤمنان (ایمن و شادان) گویند: آری، زیانکاران آنان هستند که نفوس خود و اهل بیت خود را در امروز قیامت به زیان عذاب انداخته‌اند. الا (ای مردم) بدانید که ستمکاران عالم به عذاب ابدی گرفتارند.
مکارم شیرازی: و آنها را مي‏بيني كه بر آتش عرضه مي‏شوند در حالي كه از شدت مذلت خاشعند، و زير چشمي (به آن) نگاه مي‏كنند، و كساني كه ايمان آورده‏ اند مي‏گويند زيان كاران واقعي آنها هستند كه خود و خانواده خويش را روز قيامت از دست داده‏ اند آگاه باشيد كه ظالمان (امروز) در عذاب دائمند.
وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۶﴾
انصاریان: و در برابر خدا برای آنان سرپرستان و یاورانی که یاریشان دهد نخواهد بود؛ و هر که را خدا گمراه کند، او را هیچ راهی [به سوی نجات و سعادت] نیست.
خرمشاهی: و آنان را دوستانى نيست كه در برابر خداوند ياريشان كنند، و هركس كه خداوند بيراهش گذارد، او را راهى نيست‏
فولادوند: و جز خدا براى آنان دوستانى [ديگر] نيست كه آنها را يارى كنند و هر كه را خدا بى‏ راه كذارد هيچ راهى براى او نخواهد بود
قمشه‌ای: و آنها را غیر خدا هیچ یار و یاوری نباشد که یاریشان دهند. و هر که را خدا به گمراهی واگذارد دیگر هیچ راه نجاتی بر او نخواهد بود.
مکارم شیرازی: آنها جز خدا اولياء و ياوراني ندارند كه ياريشان كند، و هر كس را خدا گمراه سازد راه نجاتي براي او نيست.
اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ ﴿۴۷﴾
انصاریان: پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خدا هیچ بازگشتی برای آن نیست، پروردگارتان را اجابت کنید، آن روز برای شما هیچ پناه گاهی و هیچ راه انکاری [نسبت به اعمالی که مرتکب شده اید] وجود ندارد؛
خرمشاهی: نداى پروردگارتان را، پيش از آنكه روزى بيايد كه در برابر امر الهى بازگشتى نداشته باشد، بپذيريد، در چنين روزى شما را پناهگاهى نيست، و شما را مجال انكارى نيست‏
فولادوند: پيش از آنكه روزى فرا رسد كه آن را از جانب خدا برگشتى نباشد پروردگارتان را اجابت كنيد آن روز نه براى شما پناهى و نه برايتان [مجال] انكارى هست
قمشه‌ای: (بندگان غافل) دعوت خدای خود را اجابت کنید پیش از آنکه بیاید روزی که نه از (قهر) خدا راه نجاتی یابید و نه ملجأ و پناهی دارید و نه کسی از شما دفاع و انکاری تواند کرد.
مکارم شیرازی: اجابت كنيد دعوت پروردگار خود را پيش از آنكه روزي فرا رسد كه ديگر بازگشتي براي آن در برابر اراده خدا نيست، و در آن روز نه پناهگاهي داريد و نه مدافعي.
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ كَفُورٌ ﴿۴۸﴾
انصاریان: پس اگر [از دعوتت] روی برگردانند [اندوهگین مباش] ما تو را بر آنان نگهبان و مراقب نفرستاده ایم [تا آنان را به اجبار در دایره هدایت قرار دهی]، جز رساندن [پیام وحی] بر عهده تو نیست، و هنگامی که ما از سوی خود رحمتی [چون سلامت، امنیت و ثروت] به انسان بچشانیم، به آن سرمست و مغرور می شود، و اگر به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیبی به آنان رسد [رحمت حق را فراموش می کنند]، بی تردید انسان بسیار ناسپاس است.
خرمشاهی: پس اگر رويگردان شدند بدان كه تو را نگهبان ايشان نفرستاده‏ايم، بر تو جز پيام‏رسانى نيست، و ما چون از جانب خويش به انسان رحمتى بچشانيم، به آن شاد شود، و اگر به خاطر كار و كردار پيشينشان به ايشان بلايى رسد، آنگاه است كه انسان ناسپاس است‏
فولادوند: پس اگر روى برتابند ما تو را بر آنان نگهبان نفرستاده‏ ايم بر عهده تو جز رسانيدن [پيام] نيست و ما چون رحمتى از جانب خود به انسان بچشانيم بدان شاد و سرمست گردد و چون به [سزاى] دستاورد پيشين آنها به آنان بدى رسد انسان ناسپاسى مى ‏كند
قمشه‌ای: (ای رسول، تو این آیات قیامت را بر خلق برسان) پس اگر باز اعراض کردند دیگر تو را نگهبان آنها نفرستادیم، بر تو جز ابلاغ رسالت تکلیفی نیست، و ما چون به انسان (بی‌صبر کم ظرف) از لطف و رحمت خود بهره‌ای بخشیم بدان شاد شود و اگر به کیفر کردار خود رنج و عذابی به آنان رسد آدمی سخت راه کفران پوید.
مکارم شیرازی: و اگر آنها روي گردان شوند (غمگين مباش) ما تو را حافظ آنها قرار نداده‏ ايم، وظيفه تو تنها ابلاغ رسالت است، و هنگامي كه ما رحمتي از سوي خود به انسان مي‏چشانيم مغرور و غافل مي‏شود. و اگر بلائي به خاطر اعمالي كه انجام داده‏ اند به آنها رسد به كفران مي‏پردازند.
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ ﴿۴۹﴾
انصاریان: مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین فقط در سیطره خداست، هر چه را بخواهد می آفریند، به هر کس بخواهد دختر عطا می کند و به هر کس بخواهد پسر می بخشد؛
خرمشاهی: فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، هر چه مى‏خواهد مى‏آفريند، به هركس كه خواهد [فرزند] دختر بخشد، و به هركس كه خواهد [فرزند] پسر
فولادوند: فرمانروايى [مطلق] آسمانها و زمين از آن خداست هر چه بخواهد مى ‏آفريند به هر كس بخواهد فرزند دختر و به هركس بخواهد فرزند پسر مى‏ دهد
قمشه‌ای: تنها خدا راست ملک آسمانها و زمین، هر چه بخواهد می‌آفریند، به هر که خواهد فرزندان اناث (دختر) و به هر که خواهد فرزندان ذکور (پسر) عطا می‌کند.
مکارم شیرازی: مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن خدا است، هر چه را بخواهد مي‏آفريند و به هر كس اراده كند دختر مي‏بخشد و به هر كس ‍ بخواهد پسر.
أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَنْ يَشَاءُ عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ﴿۵۰﴾
انصاریان: یا پسران و دختران را با هم به آنان می دهد و هر که را بخواهد نازا می کند؛ یقیناً او دانا و تواناست.
خرمشاهی: يا به آنان هم پسر و هم دختر دهد، و هركس را كه خواهد سترون گرداند، كه او داناى تواناست‏
فولادوند: يا آنها را پسر[ان] و دختر[انى] توام با يكديگر مى‏ گرداند و هر كه را بخواهد عقيم مى‏ سازد اوست داناى توانا
قمشه‌ای: یا در یک رحم فرزندان پسر و دختر قرار می‌دهد، و هر که را خواهد عقیم (نازا) می‌گرداند، که او (به صلاح خلق) دانا و (به هر چه خواهد) تواناست.
مکارم شیرازی: يا اگر اراده كند پسر و دختر هر دو به آنها مي‏دهد و هر كس را بخواهد عقيم مي‏گذارد!
وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿۵۱﴾
انصاریان: هیچ بشری را نسزد که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب غیب یا رسولی [چون فرشته] می فرستد؛ پس فرشته به اذن او آنچه را بخواهد وحی می کند؛ یقیناً او بلند مرتبه و حکیم است.
خرمشاهی: و هيچ بشرى را نرسد كه خداوند با او سخن گويد مگر از راه وحى، يا از پشت پرده‏اى، يا فرشته‏اى بفرستد و آنچه مى‏خواهد به اذن خويش وحى كند كه او بلندمرتبه فرزانه است‏
فولادوند: و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه] وحى يا از فراسوى حجابى يا فرستاده‏ اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد آرى اوست بلندمرتبه سنجيده‏ كار
قمشه‌ای: و هیچ بشری را یارای آن نباشد که خدا با او سخن گوید مگر به وحی (و الهام خدا) یا از پس پرده غیب عالم (و حجاب ملکوت جهان) یا رسولی (از فرشتگان عالم بالا) فرستد تا به امر خدا هر چه او خواهد وحی کند، که او خدای بلند مرتبه حکیم است.
مکارم شیرازی: شايسته هيچ انساني نيست كه خدا با او سخن بگويد، مگر از طريق وحي، يا از وراء حجاب، يا رسولي مي‏فرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحي مي‏كند، چرا كه او بلند مقام و حكيم است.
وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۵۲﴾
انصاریان: و همان گونه [که بر پیامبران پیشین وحی کردیم] روحی را [چون قرآن] از امر خود به تو وحی کردیم. تو [پیش از این] نمی دانستی کتاب و ایمان چیست؟ ولی آن [کتاب] را نوری قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت می کنیم؛ بی تردید تو [مردم را] به راهی راست هدایت می نمایی.
خرمشاهی: و بدين‏سان [پيام و كتاب‏] روحبخشى از امر خويش به تو وحى كرديم، و تو پيشتر نمى‏دانستى كتاب چيست و ايمان چيست؟ ولى آن را همچون نورى گردانديم كه هركس را از بندگان خويش كه بخواهيم با آن هدايت مى‏كنيم و بى‏گمان تو به راهى راست هدايت مى‏كنى‏
فولادوند: وهمين گونه روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم تو نمى‏ دانستى كتاب چيست و نه ايمان [كدام است] ولى آن را نورى گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مى ‏نماييم و به راستى كه تو به خوبى به راه راست هدايت مى ‏كنى
قمشه‌ای: و همین گونه ما روح (و فرشته بزرگ) خود را به فرمان خویش (برای وحی) به تو فرستادیم، تو از آن پیش که وحی بر تو رسد نه دانستی کتاب (خدا) چیست و نه فهم کردی که راه ایمان و شرع کدام است و لیکن ما آن (کتاب و شرع) را نور (وحی و معرفت) گردانیدیم که هر کس از بندگان خود را بخواهیم به آن نور هدایت می‌کنیم و اینک تو (که به نور وحی ما هدایت یافتی خلق را) به راه راست هدایت خواهی کرد.
مکارم شیرازی: همانگونه كه بر پيامبران پيشين وحي فرستاديم بر تو نيز روحي را به فرمان خود وحي كرديم، تو پيش از اين نمي‏دانستي كتاب و ايمان چيست (و از محتواي قرآن آگاه نبودي) ولي ما آنرا نوري قرار داديم كه بوسيله آن هر كس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مي‏كنيم، و تو مسلما به سوي راه مستقيم هدايت مي‏كني.
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ ﴿۵۳﴾
انصاریان: راه آن خدایی که آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. آگاه باشید! که همه امور به سوی خدا بازمی گردد.
خرمشاهی: راه خداوندى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، او راست، بدانيد كه كارها به سوى خداوند باز مى‏گردد
فولادوند: راه همان خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست هش‏دار كه [همه] كارها به خدا بازمى‏ گردد
قمشه‌ای: یعنی به راه خدا همان خدایی که هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک اوست، الا بدانید که رجوع تمام امور (عالم آفرینش) به سوی خداست.
مکارم شیرازی: راه خداوندي كه تمام آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است، آگاه باشيد بازگشت همه چيز به سوي خدا است.