فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ
﴿۱۱﴾
انصاریان: آفریننده آسمان ها و زمین است. از خودتان برایتان جفت هایی قرار داد، و از چهارپایان هم جفت هایی آفرید. شما را با این [تدبیر حکیمانه] زیاد می کند. هیچ چیزی مانند او نیست و او شنوا و بیناست.
خرمشاهی: پديد آورنده آسمانها و زمين كه براى شما از نوع خودتان همتايانى آفريده است، و از چارپايان نيز انواعى [قرار داده است]، و شما را در آن آفريده است، همانند او چيزى نيست و اوست كه شنواى بيناست فولادوند: پديدآورنده آسمانها و زمين است از خودتان براى شما جفتهايى قرار داد و از دامها [نيز] نر و ماده [قرار داد] بدين وسيله شما را بسيار مى گرداند چيزى مانند او نيست و اوست شنواى بينا قمشهای: خدا آفریننده آسمانها و زمین است، برای شما آدمیان از جنس خودتان زنان را هم جفت شما قرار داد و نیز چهار پایان را جفت (نر و ماده) آفرید، و به این تدبیر (ازدواج) شما را خلق بیشمار کند. آن خدای یکتا را هیچ مثل و مانندی نیست و او شنوا و بیناست. مکارم شیرازی: او آفريننده آسمانها و زمين است،و از جنس شما همسراني براي شما قرار داد، و جفتهائي از چهارپايان آفريد، و شما را به اين وسيله (به وسيله همسران) تكثير ميكند، همانند او چيزي نيست، و او شنوا و بينا است:
لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
﴿۱۲﴾
انصاریان: کلیدهای آسمان ها و زمین فقط در سیطره مالکیّت اوست. رزق و روزی را برای هر کس که بخواهد وسعت می دهد و یا تنگ می گیرد. یقیناً او به همه چیز داناست.
خرمشاهی: او راست كليدهاى آسمانها و زمين، روزى را براى هركس كه بخواهد گشاده يا فروبسته مىدارد، كه او به هر كارى داناست فولادوند: كليدهاى آسمانها و زمين از آن اوست براى هر كس كه بخواهد روزى را گشاده يا تنگ مى گرداند اوست كه بر هر چيزى داناست قمشهای: کلید (گنج نعمتهای) آسمانها و زمین او راست، هر که را خواهد رزق وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی کند، که او به هر چیز آگاه است. مکارم شیرازی: كليدهاي آسمان و زمين از آن او است، روزي را براي هر كس بخواهد گسترش ميدهد و براي هر كس بخواهد محدود ميسازد، او از همه چيز آگاه است.
شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ
﴿۱۳﴾
انصاریان: از دین آنچه را به نوح سفارش کرده بود، برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم؛ و آنچه ابراهیم و موسی و عیسی را به آن توصیه نمودیم [این است] که دین را برپا دارید و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشوید. بر مشرکان دینی که آنان را به آن می خوانی گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوی [این] دین جلب می کند، و هر کس را که به سوی او بازگردد هدایت می کند،
خرمشاهی: در دين شما، هر آنچه به نوح سفارش كرده بود، مقرر داشت، و نيز آنچه به تو وحى كردهايم، و آنچه به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش كردهايم، كه دين را برپا بداريد، و در آن اختلاف نورزيد، آنچه مشركان را به آن مىخوانى، بر ايشان دشوار آيد، خداوند است كه هركس را بخواهد به راه خويش برمىگزيند و هركس را كه روى به درگاه او آورد، به سوى خويش هدايت مىكند فولادوند: از [احكام] دين آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه اندازى مكنيد بر مشركان آنچه كه ايشان را به سوى آن فرا مى خوانى گران مى آيد خدا هر كه را بخواهد به سوى خود برمى گزيند و هر كه را كه از در توبه درآيد به سوى خود راه مى نمايد قمشهای: خدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت میکنی (قبولش) بسیار در نظرشان بزرگ میآید. (باری از انکار آنها میندیش که) خدا هر که را بخواهد به سوی خود (و مقام رسالت خویش) برمیگزیند و هر که را به درگاه خدا به تضرّع و دعا باز آید هدایت میفرماید. مکارم شیرازی: آئيني را براي شما تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده بود، و آنچه را بر تو وحي فرستاديم و به ابراهيم و موسي و عيسي سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نكنيد. خداوند هر كس را بخواهد بر ميگزيند، و كسي را كه به سوي او باز گردد هدايت ميكند.
وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ
﴿۱۴﴾
انصاریان: و [جامعه های دینی در طول تاریخ] فرقه فرقه و گروه گروه نشدند، مگر پس از آنکه [نسبت به حقّانیّت دین به وسیله کتاب های آسمانی] دانش و آگاهی به سویشان آمد، [این پراکندگی و تفرقه به سبب] حسد و دشمنی میان خودشان بود، و اگر از سوی پروردگارت فرمانی [بر مهلت یافتنشان] تا زمان معین پیشی نگرفته بود، بی تردید میانشان [به نابودی و هلاکت] حکم شده بود. و یقیناً کسانی که پس از آنان کتاب آسمانی [قرآن] را به میراث یافتند، نسبت به آن در تردیدی سخت هستند.
خرمشاهی: و تفرقه پيدا نكردند مگر پس از آنكه علم [وحى] برايشان آمد، آن هم از روى رشك و رقابتى كه در ميانشان بود، و اگر حكم پيشين پروردگارت تا سرآمدى معين تعلق نگرفته بود، در ميانشان داورى مىشد، و كسانى كه پس از ايشان كتاب را فراگرفتند از آن سخت در شكاند فولادوند: و فقط پس از آنكه علم برايشان آمد راه تفرقه پيمودند [آن هم] به صرف حسد [و برترى جويى] ميان همديگر و اگر سخنى [داير بر تاخير عذاب] از جانب پروردگارت تا زمانى معين پيشى نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و كسانى كه بعد از آنان كتاب [تورات] را ميراث يافتند واقعا در باره او در ترديدى سخت [دچار]اند قمشهای: و مردم (در دین) راه تفرقه و اختلاف نپیمودند مگر پس از آنکه علم و برهان (از جانب حق) بر آنها آمد و لیکن دانسته برای تعدی و ظلم به یکدیگر اختلاف کردند، و اگر آن کلمه (رحمت) از (لطف) خدا سبقت نگرفته بود (که) تا وقتی معین (تعجیل در عذاب نکند) البته میان مردم (ستمکار) حکم (به هلاک) میشد. و آنان که پس از گذشتگان وارث کتاب آسمانی شدند (مانند یهود و نصارا) در آن کتاب آسمانی سخت در شک و ریب بماندند. مکارم شیرازی: آنها پراكنده نشدند مگر بعد از علم و آگاهي، و اين تفرقه جوئي بخاطر انحراف از حق بود (و عداوت و حسد) و اگر فرماني از سوي پروردگارت صادر نشده بود كه آنها تا سر آمد معيني زنده و آزاد باشند خداوند در ميان آنها داوري ميكرد و كساني كه بعد از آنها وارثان كتاب شدند از آن در شك و ترديدند، شكي تواءم با بدبيني و سوء ظن.
فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ
﴿۱۵﴾
انصاریان: پس آنان را [به سوی همان آیینی که به تو وحی شده] دعوت کن، و همان گونه که مأموری [بر این دعوت] استقامت کن، و از هواهای نفسانی آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خدا نازل کرده، ایمان آوردم، و مأمورم که در میان شما به عدالت رفتار کنم؛ خدا پروردگار ما و شماست؛ اعمال ما برای خود ما و اعمال شما برای خود شماست؛ دیگر میان ما و شما [پس از روشن شدن حقایق] هیچ حجت و برهانی نیست؛ خدا ما و شما را [در عرصه قیامت] جمع می کند، و بازگشت [همه] به سوی اوست.
خرمشاهی: پس براى اين [امر] دعوت كن، و چنانكه دستور يافتهاى پايدارى كن، و از هوى و هوس آنان پيروى مكن و بگو به هر كتابى كه خداوند فرو فرستاده است، ايمان آوردهام، و دستور يافتهام كه در ميان شما دادگرى كنم، خداوند پروردگار ما و پروردگار شماست، كار و كردار ما از آن ماست، و كار و كردار شما از آن شما، در ميان ما و شما گفت و گويى نيست، خداوند ما و شما را [براى داورى] گرد مىآورد و سير و سرانجام به سوى اوست فولادوند: بنابراين به دعوت پرداز و همان گونه كه مامورى ايستادگى كن و هوسهاى آنان را پيروى مكن و بگو به هر كتابى كه خدا نازل كرده است ايمان آوردم و مامور شدم كه ميان شما عدالت كنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست ميان ما و شما خصومتى نيست خدا ميان ما را جمع مى كند و فرجام به سوى اوست قمشهای: بدین سبب تو همه را (به دین اسلام و کلمه توحید) دعوت کن و چنانکه مأموری پایداری کن و پیرو هوای نفس مردم مباش و بگو که من به کتابی که خدا فرستاد (قرآن) ایمان آوردهام و مأمورم که میان شما به عدالت حکم کنم، خدای یگانه پروردگار همه ما و شماست، (پاداش) عمل ما بر ما و عمل شما بر شماست (و پس از تبلیغ رسالت) دیگر هیچ حجت و گفت و گویی بین ما و شما باقی نیست. خدا (روز جزا برای حکم حق) میان ما جمع میکند و بازگشت همه به سوی اوست. مکارم شیرازی: تو نيز آنها را به سوي اين آئين واحد الهي دعوت كن، و آنچنان كه مامور شده اي استقامت نما، و از هوا و هوسهاي آنان پيروي مكن، و بگو: به هر كتابي كه از سوي خدا نازل شده ايمان آورده ام، و مامورم در ميان شما عدالت كنم، خداوند پروردگار ما و شما است، نتيجه اعمال ما از آن ما است و نتيجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصي در ميان ما نيست، و خداوند ما و شما را در يكجا جمع ميكند، و بازگشت همه به سوي او است.
وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ
﴿۱۶﴾
انصاریان: کسانی که درباره خدا پس از آنکه دعوتش [از سوی مردم منصف با تکیه بر عقل و فطرت] اجابت شده مجادله و ستیزه می کنند، دلیلشان [بر ضد حقایق] نزد پروردگارشان باطل است و از سوی خدا خشمی بر آنان است و برای آنان عذابی سخت خواهد بود.
خرمشاهی: و كسانى كه پس از پذيرفته شدن دعوت او درباره خداوند محاجه مىكنند، احتجاجشان در نزد پروردگارشان باطل است، و بر آنان خشمى [از جانب خداوند] است، و عذابى سهمگين [در پيش] دارند فولادوند: و كسانى كه در باره خدا پس از اجابت [دعوت] او به مجادله مى پردازند حجتشان پيش پروردگارشان باطل است و خشمى [از خدا] برايشان است و براى آنان عذابى سخت خواهد بود قمشهای: و آنان که در دین خدا (از حسد و عناد با رسولش) جدل و احتجاج برانگیزند پس از آنکه خلق دعوت او را پذیرفتند حجت آنها نزد خدا لغو و باطل است و بر آنها قهر و غضب و عذاب سخت خواهد بود. مکارم شیرازی: آنها كه درباره خدا بعد از پذيرفتن دعوت او، محاجه ميكنند دليل آنها نزد پروردگارشان باطل و بياساس است و غضب بر آنها است و عذاب شديد از آن آنها.
اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ
﴿۱۷﴾
انصاریان: خداست که به حقّ و راستی کتاب و میزان [سنجش حق از باطل] را نازل کرد. و تو چه می دانی، شاید قیامت نزدیک باشد.
خرمشاهی: خداوند كسى است كه كتاب آسمانى و سنجه را به حق نازل كرده است و چه دانى چه بسا قيامت نزديك باشد فولادوند: خدا همان كسى است كه كتاب و وسيله سنجش را به حق فرود آورد و تو چه مى دانى شايد رستاخيز نزديك باشد قمشهای: خداست آن که کتاب (آسمانی) را به حق و نیز ترازوی عدالت را فرستاد، و تو چه دانی؟ ممکن است ساعت قیامت بسیار نزدیک باشد. مکارم شیرازی: خداوند كسي است كه كتاب را به حق نازل كرد و ميزان (سنجش حق و باطل) را، اما تو چه ميداني شايد ساعت (قيام قيامت) نزديك باشد.
يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ
﴿۱۸﴾
انصاریان: کسانی که به آن ایمان ندارند [از روی ریشخند] به آمدنش شتاب دارند، و کسانی که ایمان دارند از آن بیمناکند و می دانند بی تردید قیامت حق است. آگاه باشید! یقیناً کسانی که درباره قیامت همواره تردید می کنند، در گمراهی دور و درازی هستند.
خرمشاهی: كسانى كه آن را باور ندارند درباره آن شتاب مىورزند، و كسانى كه ايمان آوردهاند، از آن ترسانند، و مىدانند كه آن حق است، بدانيد كسانى كه درباره قيامت شك و شبهه دارند، در گمراهى دور و درازند فولادوند: كسانى كه به آن ايمان ندارند شتابزده آن را مى خواهند و كسانى كه ايمان آورده اند از آن هراسناكند و مى دانند كه آن حق است بدان كه آنان كه در مورد قيامت ترديد مى ورزند قطعا در گمراهى دور و درازى اند قمشهای: آنان که به ساعت قیامت ایمان نمیآورند (به تمسخر) تقاضای تعجیل در ظهور قیامت میکنند، امّا اهل ایمان از آن روز سخت ترسانند و میدانند که آن روز (و همه وعدههای آخرت) بر حق است. الا (ای مردم) بدانید آنان که در قیامت جدل و انکار میکنند سخت در گمراهی دور (از سعادت) اند. مکارم شیرازی: آنها كه به قيامت ايمان ندارند درباره آن شتاب ميكنند، ولي آنها كه ايمان آورده اند پيوسته با خوف و هراس مراقب آن هستند، و ميدانند آن حق است آگاه باشيد آنها كه در قيامت ترديد ميكنند در گمراهي عميقي هستند.
اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ
﴿۱۹﴾
انصاریان: خدا نسبت به بندگانش بسیار مهربان و نیکوکار است، هر که را بخواهد روزی می بخشد و او نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.
خرمشاهی: خداوند در كار بندگانش باريكبين است، هركس را كه بخواهد روزى مىدهد و اوست تواناى پيروزمند فولادوند: خدا نسبت به بندگانش مهربان است هر كه را بخواهد روزى مى دهد و اوست نيرومند غالب قمشهای: خدا را به بندگان لطف و محبت بسیار است، هر که را بخواهد روزی میدهد و او توانای مطلق و مقتدر و غالب است. مکارم شیرازی: خداوند نسبت به بندگانش لطف دارد، هر كس را بخواهد روزي ميدهد، و او قوي و شكست ناپذير است.
مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ
﴿۲۰﴾
انصاریان: کسی که زراعت آخرت را بخواهد، بر زراعتش می افزاییم و کسی که زراعت دنیا را بخواهد، اندکی از آن را به او می دهیم، ولی او را در آخرت هیچ بهره و نصیبی نیست.
خرمشاهی: هركس كه بهره كشت اخروى را خواسته باشد، براى او در كشت او مىافزاييم، و هركس بهره كشت دنيوى را خواسته باشد، از آن به او مىبخشيم، و براى او در آخرت بهرهاى نيست فولادوند: كسى كه كشت آخرت بخواهد براى وى در كشته اش مى افزاييم و كسى كه كشت اين دنيا را بخواهد به او از آن مى دهيم و[لى] در آخرت او را نصيبى نيست قمشهای: هر کس حاصل کشت آخرت را بخواهد ما بر تخمی که کاشته میافزاییم و هر که تنها حاصل کشت دنیا را بخواهد او را هم از آن نصیب میکنیم ولی در آخرت (از نعمت ابدی آن چون نخواسته) نصیبی نخواهد یافت. مکارم شیرازی: كسي كه زراعت آخرت را بخواهد به او بركت ميدهيم، و بر محصولش ميافزائيم، و آنها كه فقط كشت دنيا را ميطلبند كمي از آن به آنها ميدهيم اما در آخرت هيچ نصيبي ندارند! |
||