ParsQuran
سوره 42: الشورى - جزء 25

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
حم ﴿۱﴾
انصاریان: حم
خرمشاهی: حم [حا ميم‏]
فولادوند: حاء ميم
قمشه‌ای: حم‌
مکارم شیرازی: حم.
عسق ﴿۲﴾
انصاریان: عسق
خرمشاهی: عسق [عين سين قاف‏]
فولادوند: عين سين قاف
قمشه‌ای: عسق (اسرار کتاب خداست)
مکارم شیرازی: عسق.
كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۳﴾
انصاریان: این گونه خدای توانای شکست ناپذیر و حکیم به سوی تو و کسانی [از پیامبران] که پیش از تو بودند، وحی می کند.
خرمشاهی: بدين‏سان خداوند پيروزمند فرزانه به سوى تو و كسانى كه پيش از تو [پيامبر] بودند، وحى مى‏فرستد
فولادوند: اين گونه خداى نيرومند حكيم به سوى تو و به سوى كسانى كه پيش از تو بودند وحى مى ‏كند
قمشه‌ای: این گونه به سوی تو و رسولان پیش از تو خدای مقتدر دانا وحی می‌کند.
مکارم شیرازی: اينگونه خداوند عزيز و حكيم به تو و پيامبراني كه قبل از تو بودند وحي مي‏كند،
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۴﴾
انصاریان: آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و او بلند مرتبه و بزرگ است.
خرمشاهی: آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است او راست، و او بلندمرتبه بزرگ است‏
فولادوند: آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و او بلندمرتبه بزرگ است
قمشه‌ای: آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه ملک اوست و او خدای بلند مرتبه بزرگ است.
مکارم شیرازی: آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است، و او بلند مرتبه و بزرگ است.
تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵﴾
انصاریان: نزدیک است آسمان ها از فرازشان [به سبب عظمت وحی] بشکافند و فرشتگان، پروردگارشان را همواره همراه با سپاس و ستایش تسبیح می گویند، و برای کسانی که در زمین هستند، درخواست آمرزش می کنند؛ آگاه باشید! بی تردید خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: نزديك است كه آسمانها [از ناروايى بهتان آنان‏] بر فرازشان پاره پاره شود، و فرشتگان سپاسگزارانه پروردگارشان را تسبيح مى‏گويند و براى زمينيان آمرزش مى‏خواهند، هان همانا خداوند است كه آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: چيزى نمانده كه آسمانها از فرازشان بشكافند و [حال آنكه] فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبيح مى‏ گويند و براى كسانى كه در زمين هستند آمرزش مى ‏طلبند آگاه باش در حقيقت ‏خداست كه آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: نزدیک است که آسمانها از فراز هم یکی پس از دیگری شکافته (و درهای آن به وحی رسولان باز) شود، و فرشتگان (رحمت) به ستایش خدای خود تسبیح گویند و برای اهل زمین از خدا مغفرت و آمرزش طلبند (و ندا کنند که) الا ای بندگان، بدانید که خداست آن ذاتی که بسیار آمرزنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: نزديك است آسمانها (به خاطر نسبتهاي نارواي مشركان) از بالا متلاشي شوند، فرشتگان پيوسته تسبيح و حمد پروردگار خود را بجا مي‏آورند، و براي كساني كه در زمين هستند استغفار مي‏كنند، آگاه باشيد خداوند آمرزنده و مهربان است.
وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ﴿۶﴾
انصاریان: و کسانی که غیر خدا را سرپرستان و یاران خود گرفته اند، خدا نگهبان و مراقب بر [اعمال و گفتار] آنان است و تو کارساز و وکیل بر آنان نیستی.
خرمشاهی: و كسانى كه به جاى او سرورانى را به پرستش مى‏گيرند، خداوند حاكم بر آنهاست، و تو نگهبان آنان نيستى‏
فولادوند: و كسانى كه به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏ اند خدا بر ايشان نگهبان است و تو بر آنان گمارده نيستى
قمشه‌ای: و آنان که غیر خدا را معبود و محبوب خویش برگرفتند خدا رقیب و نگهبان بر (اعمال) آنهاست و تو وکیل (کار و مسئول کردار) آنان نخواهی بود.
مکارم شیرازی: كساني كه غير خدا را ولي خود انتخاب كردند خداوند حساب همه اعمال آنها را نگهميدارد، و تو مامور نيستي كه آنها را مجبور به قبول حق كني.
وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ ﴿۷﴾
انصاریان: و این گونه قرآنی [به زبان] عربی [فصیح و گویا] به تو وحی کردیم تا [مردمِ] ام القری [شهر مکه] و کسانی را که پیرامون آن هستند، بیم دهی، و آنان را از روز جمع شدن [یعنی روز قیامت] که تردیدی در آن نیست بترسانی، [روزی که] گروهی در بهشت اند و گروهی در آتش سوزان.
خرمشاهی: و بدين‏سان قرآنى عربى [/شيوا] بر تو وحى كرديم، تا [اهل‏] مكه و پيرامونيان آن را هشدار دهى، و از روز محشر كه شكى در آن نيست، هشدار دهى، كه گروهى در بهشتند و گروهى در دوزخ‏
فولادوند: و بدين گونه قرآن عربى به سوى تو وحى كرديم تا [مردم] مكه و كسانى را كه پيرامون آنند هشدار دهى و از روز گردآمدن [خلق] كه ترديدى در آن نيست بيم دهى گروهى در بهشتند و گروهى در آتش
قمشه‌ای: و این چنین قرآن فصیح عربی را ما به تو وحی کردیم تا مردم امّ القری (شهر مکه) و هر که را که در اطراف آن است (از خدا) بترسانی و هم از (سختی) روز بزرگ قیامت که همه جمع آیند و هیچ شک در آن نیست و گروهی در بهشت جاودان و فرقه‌ای در آتش سوزان روند بیم دهی.
مکارم شیرازی: و اينگونه قرآني عربي (فصيح و گويا) بر تو وحي كرديم، تا ام القري و كساني را كه اطراف آن هستند انذار كني، و آنها را از روزي كه همه خلائق دور آن روز جمع مي‏شوند و شك و ترديد در آن نيست بترساني همان روز كه گروهي در بهشتند و گروهي در آتش!
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُمْ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۸﴾
انصاریان: اگر خدا می خواست آنان را [از روی جبر بر محور هدایت] امت واحدی قرار می داد، ولی [هدایت اجباری فاقد ارزش است] هر که را بخواهد [در صورتی که ستمکار به آیات خدا نباشد] در رحمت خود در آورد؛ و ستمکاران را هیچ دوست و یاوری [که از عذاب نجاتشان دهد] نیست.
خرمشاهی: و اگر خداوند مى‏خواست آنان را امت يگانه‏اى قرار مى‏داد، ولى هركس را كه بخواهد در جوار رحمتش در مى‏آورد، و ستمكاران [مشرك‏] يار و ياورى ندارند
فولادوند: و اگر خدا مى‏ خواست قطعا آنان را امتى يگانه مى‏ گردانيد ليكن هر كه را بخواهد به رحمت‏ خويش درمى ‏آورد و ستمگران نه يارى دارند و نه ياورى
قمشه‌ای: و اگر خدا می‌خواست (و در ازل صلاح نظام عالم می‌دانست) تمام خلایق را (به قهر) یک فرقه (مؤمن) قرار می‌داد و لیکن (برای امتحان چنین نخواسته تا) هر که را بخواهد به رحمت خود داخل کند و ستمکاران را هیچ یار و ناصری نباشد.
مکارم شیرازی: و اگر خدا مي‏خواست همه آنها را امت واحدي قرار مي‏داد (و اجبارا هدايت مي‏كرد، ولي هدايت اجباري فايده‏ اي ندارد) اما خداوند هر كس را بخواهد در رحمتش وارد مي‏كند و براي ظالمان ولي و ياوري نيست.
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۹﴾
انصاریان: آیا به جای او سرپرستان و معبودانی برای خود گرفته اند؟ در حالی که سرپرست و معبود واقعی خداست، و تنها اوست که مردگان را زنده می کند و فقط اوست که بر هر کاری تواناست؛
خرمشاهی: يا به جاى او سرورانى را به پرستش گرفته‏اند، حال آنكه سرور [راستين‏] خداوند است و اوست كه مردگان را زندگى مى‏بخشد و او بر هر كارى تواناست‏
فولادوند: آيا به جاى او دوستانى براى خود گرفته‏ اند خداست كه دوست راستين است و اوست كه مردگان را زنده مى ‏كند و هموست كه بر هر چيزى تواناست
قمشه‌ای: آری، مشرکان غیر خدا را یار و دوستدار خود برگرفتند و حال آنکه خدا منحصرا دوست و یاور بندگان است و اوست که مردگان را زنده می‌کند و اوست که بر هر چیز تواناست.
مکارم شیرازی: آيا آنها غير خدا را ولي خود برگزيدند در حالي كه ولي تنها خداوند است، و او است كه مردگان را زنده مي‏كند، و او است كه بر هر چيزي توانا است.
وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿۱۰﴾
انصاریان: و آنچه را [از امور دین، عقاید و احکام] در آن اختلاف دارید، داوری اش با خداست. این است خدا پروردگار من، بر او توکل کردم و به او باز می گردم.
خرمشاهی: و در هر آنچه اختلاف نظر پيدا كنيد، حكمش با خداوند است، چنين است خداوند، پروردگار من كه بر او توكل كرده‏ام و به درگاهش روى آورده‏ام‏
فولادوند: و در باره هر چيزى اختلاف پيدا كرديد داوريش به خدا [ارجاع مى‏ گردد] چنين خدايى پروردگار من است بر او توكل كردم و به سوى او بازمى‏ گردم
قمشه‌ای: و آنچه در آن اختلاف و نزاع کردید حکم آن به خدا (و احکام خدا) راجع است، همان خدا (ی آفریننده عالم و آدم) پروردگار من است که بر او توکل کرده و به درگاه او به تضرّع باز می‌گردم.
مکارم شیرازی: در هر چيز اختلاف كنيد داوريش با خدا است، اين است خداوند پروردگار من، بر او توكل كرده‏ ام، و به سوي او باز مي‏گردم:
فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿۱۱﴾
انصاریان: آفریننده آسمان ها و زمین است. از خودتان برایتان جفت هایی قرار داد، و از چهارپایان هم جفت هایی آفرید. شما را با این [تدبیر حکیمانه] زیاد می کند. هیچ چیزی مانند او نیست و او شنوا و بیناست.
خرمشاهی: پديد آورنده آسمانها و زمين كه براى شما از نوع خودتان همتايانى آفريده است، و از چارپايان نيز انواعى [قرار داده است‏]، و شما را در آن آفريده است، همانند او چيزى نيست و اوست كه شنواى بيناست‏
فولادوند: پديدآورنده آسمانها و زمين است از خودتان براى شما جفتهايى قرار داد و از دامها [نيز] نر و ماده [قرار داد] بدين وسيله شما را بسيار مى‏ گرداند چيزى مانند او نيست و اوست‏ شنواى بينا
قمشه‌ای: خدا آفریننده آسمانها و زمین است، برای شما آدمیان از جنس خودتان زنان را هم جفت شما قرار داد و نیز چهار پایان را جفت (نر و ماده) آفرید، و به این تدبیر (ازدواج) شما را خلق بی‌شمار کند. آن خدای یکتا را هیچ مثل و مانندی نیست و او شنوا و بیناست.
مکارم شیرازی: او آفريننده آسمانها و زمين است،و از جنس شما همسراني براي شما قرار داد، و جفتهائي از چهارپايان آفريد، و شما را به اين وسيله (به وسيله همسران) تكثير مي‏كند، همانند او چيزي نيست، و او شنوا و بينا است:
لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۲﴾
انصاریان: کلیدهای آسمان ها و زمین فقط در سیطره مالکیّت اوست. رزق و روزی را برای هر کس که بخواهد وسعت می دهد و یا تنگ می گیرد. یقیناً او به همه چیز داناست.
خرمشاهی: او راست كليدهاى آسمانها و زمين، روزى را براى هركس كه بخواهد گشاده يا فروبسته مى‏دارد، كه او به هر كارى داناست‏
فولادوند: كليدهاى آسمانها و زمين از آن اوست براى هر كس كه بخواهد روزى را گشاده يا تنگ مى‏ گرداند اوست كه بر هر چيزى داناست
قمشه‌ای: کلید (گنج نعمتهای) آسمانها و زمین او راست، هر که را خواهد رزق وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی کند، که او به هر چیز آگاه است.
مکارم شیرازی: كليدهاي آسمان و زمين از آن او است، روزي را براي هر كس ‍ بخواهد گسترش مي‏دهد و براي هر كس بخواهد محدود مي‏سازد، او از همه چيز آگاه است.
شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ ﴿۱۳﴾
انصاریان: از دین آنچه را به نوح سفارش کرده بود، برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم؛ و آنچه ابراهیم و موسی و عیسی را به آن توصیه نمودیم [این است] که دین را برپا دارید و در آن فرقه فرقه و گروه گروه نشوید. بر مشرکان دینی که آنان را به آن می خوانی گران است. خدا هر کس را بخواهد به سوی [این] دین جلب می کند، و هر کس را که به سوی او بازگردد هدایت می کند،
خرمشاهی: در دين شما، هر آنچه به نوح سفارش كرده بود، مقرر داشت، و نيز آنچه به تو وحى كرده‏ايم، و آنچه به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش كرده‏ايم، كه دين را برپا بداريد، و در آن اختلاف نورزيد، آنچه مشركان را به آن مى‏خوانى، بر ايشان دشوار آيد، خداوند است كه هركس را بخواهد به راه خويش برمى‏گزيند و هركس را كه روى به درگاه او آورد، به سوى خويش هدايت مى‏كند
فولادوند: از [احكام] دين آنچه را كه به نوح در باره آن سفارش كرد براى شما تشريع كرد و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه‏ اندازى مكنيد بر مشركان آنچه كه ايشان را به سوى آن فرا مى‏ خوانى گران مى ‏آيد خدا هر كه را بخواهد به سوى خود برمى‏ گزيند و هر كه را كه از در توبه درآيد به سوى خود راه مى ‏نمايد
قمشه‌ای: خدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت می‌کنی (قبولش) بسیار در نظرشان بزرگ می‌آید. (باری از انکار آنها میندیش که) خدا هر که را بخواهد به سوی خود (و مقام رسالت خویش) برمی‌گزیند و هر که را به درگاه خدا به تضرّع و دعا باز آید هدایت می‌فرماید.
مکارم شیرازی: آئيني را براي شما تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده بود، و آنچه را بر تو وحي فرستاديم و به ابراهيم و موسي و عيسي سفارش نموديم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نكنيد. خداوند هر كس را بخواهد بر مي‏گزيند، و كسي را كه به سوي او باز گردد هدايت مي‏كند.
وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ ﴿۱۴﴾
انصاریان: و [جامعه های دینی در طول تاریخ] فرقه فرقه و گروه گروه نشدند، مگر پس از آنکه [نسبت به حقّانیّت دین به وسیله کتاب های آسمانی] دانش و آگاهی به سویشان آمد، [این پراکندگی و تفرقه به سبب] حسد و دشمنی میان خودشان بود، و اگر از سوی پروردگارت فرمانی [بر مهلت یافتنشان] تا زمان معین پیشی نگرفته بود، بی تردید میانشان [به نابودی و هلاکت] حکم شده بود. و یقیناً کسانی که پس از آنان کتاب آسمانی [قرآن] را به میراث یافتند، نسبت به آن در تردیدی سخت هستند.
خرمشاهی: و تفرقه پيدا نكردند مگر پس از آنكه علم [وحى‏] برايشان آمد، آن هم از روى رشك و رقابتى كه در ميانشان بود، و اگر حكم پيشين پروردگارت تا سرآمدى معين تعلق نگرفته بود، در ميانشان داورى مى‏شد، و كسانى كه پس از ايشان كتاب را فراگرفتند از آن سخت در شك‏اند
فولادوند: و فقط پس از آنكه علم برايشان آمد راه تفرقه پيمودند [آن هم] به صرف حسد [و برترى جويى] ميان همديگر و اگر سخنى [داير بر تاخير عذاب] از جانب پروردگارت تا زمانى معين پيشى نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و كسانى كه بعد از آنان كتاب [تورات] را ميراث يافتند واقعا در باره او در ترديدى سخت [دچار]اند
قمشه‌ای: و مردم (در دین) راه تفرقه و اختلاف نپیمودند مگر پس از آنکه علم و برهان (از جانب حق) بر آنها آمد و لیکن دانسته برای تعدی و ظلم به یکدیگر اختلاف کردند، و اگر آن کلمه (رحمت) از (لطف) خدا سبقت نگرفته بود (که) تا وقتی معین (تعجیل در عذاب نکند) البته میان مردم (ستمکار) حکم (به هلاک) می‌شد. و آنان که پس از گذشتگان وارث کتاب آسمانی شدند (مانند یهود و نصارا) در آن کتاب آسمانی سخت در شک و ریب بماندند.
مکارم شیرازی: آنها پراكنده نشدند مگر بعد از علم و آگاهي، و اين تفرقه جوئي بخاطر انحراف از حق بود (و عداوت و حسد) و اگر فرماني از سوي پروردگارت صادر نشده بود كه آنها تا سر آمد معيني زنده و آزاد باشند خداوند در ميان آنها داوري مي‏كرد و كساني كه بعد از آنها وارثان كتاب شدند از آن در شك و ترديدند، شكي تواءم با بدبيني و سوء ظن.
فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾
انصاریان: پس آنان را [به سوی همان آیینی که به تو وحی شده] دعوت کن، و همان گونه که مأموری [بر این دعوت] استقامت کن، و از هواهای نفسانی آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خدا نازل کرده، ایمان آوردم، و مأمورم که در میان شما به عدالت رفتار کنم؛ خدا پروردگار ما و شماست؛ اعمال ما برای خود ما و اعمال شما برای خود شماست؛ دیگر میان ما و شما [پس از روشن شدن حقایق] هیچ حجت و برهانی نیست؛ خدا ما و شما را [در عرصه قیامت] جمع می کند، و بازگشت [همه] به سوی اوست.
خرمشاهی: پس براى اين [امر] دعوت كن، و چنانكه دستور يافته‏اى پايدارى كن، و از هوى و هوس آنان پيروى مكن و بگو به هر كتابى كه خداوند فرو فرستاده است، ايمان آورده‏ام، و دستور يافته‏ام كه در ميان شما دادگرى كنم، خداوند پروردگار ما و پروردگار شماست، كار و كردار ما از آن ماست، و كار و كردار شما از آن شما، در ميان ما و شما گفت و گويى نيست، خداوند ما و شما را [براى داورى‏] گرد مى‏آورد و سير و سرانجام به سوى اوست‏
فولادوند: بنابراين به دعوت پرداز و همان گونه كه مامورى ايستادگى كن و هوسهاى آنان را پيروى مكن و بگو به هر كتابى كه خدا نازل كرده است ايمان آوردم و مامور شدم كه ميان شما عدالت كنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست ميان ما و شما خصومتى نيست‏ خدا ميان ما را جمع مى ‏كند و فرجام به سوى اوست
قمشه‌ای: بدین سبب تو همه را (به دین اسلام و کلمه توحید) دعوت کن و چنانکه مأموری پایداری کن و پیرو هوای نفس مردم مباش و بگو که من به کتابی که خدا فرستاد (قرآن) ایمان آورده‌ام و مأمورم که میان شما به عدالت حکم کنم، خدای یگانه پروردگار همه ما و شماست، (پاداش) عمل ما بر ما و عمل شما بر شماست (و پس از تبلیغ رسالت) دیگر هیچ حجت و گفت و گویی بین ما و شما باقی نیست. خدا (روز جزا برای حکم حق) میان ما جمع می‌کند و بازگشت همه به سوی اوست.
مکارم شیرازی: تو نيز آنها را به سوي اين آئين واحد الهي دعوت كن، و آنچنان كه مامور شده‏ اي استقامت نما، و از هوا و هوسهاي آنان پيروي مكن، و بگو: به هر كتابي كه از سوي خدا نازل شده ايمان آورده‏ ام، و مامورم در ميان شما عدالت كنم، خداوند پروردگار ما و شما است، نتيجه اعمال ما از آن ما است و نتيجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصي در ميان ما نيست، و خداوند ما و شما را در يكجا جمع مي‏كند، و بازگشت همه به سوي او است.
وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿۱۶﴾
انصاریان: کسانی که درباره خدا پس از آنکه دعوتش [از سوی مردم منصف با تکیه بر عقل و فطرت] اجابت شده مجادله و ستیزه می کنند، دلیلشان [بر ضد حقایق] نزد پروردگارشان باطل است و از سوی خدا خشمی بر آنان است و برای آنان عذابی سخت خواهد بود.
خرمشاهی: و كسانى كه پس از پذيرفته شدن دعوت او درباره خداوند محاجه مى‏كنند، احتجاجشان در نزد پروردگارشان باطل است، و بر آنان خشمى [از جانب خداوند] است، و عذابى سهمگين [در پيش‏] دارند
فولادوند: و كسانى كه در باره خدا پس از اجابت [دعوت] او به مجادله مى ‏پردازند حجتشان پيش پروردگارشان باطل است و خشمى [از خدا] برايشان است و براى آنان عذابى سخت‏ خواهد بود
قمشه‌ای: و آنان که در دین خدا (از حسد و عناد با رسولش) جدل و احتجاج برانگیزند پس از آنکه خلق دعوت او را پذیرفتند حجت آنها نزد خدا لغو و باطل است و بر آنها قهر و غضب و عذاب سخت خواهد بود.
مکارم شیرازی: آنها كه درباره خدا بعد از پذيرفتن دعوت او، محاجه مي‏كنند دليل آنها نزد پروردگارشان باطل و بياساس است و غضب بر آنها است و عذاب شديد از آن آنها.
اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ ﴿۱۷﴾
انصاریان: خداست که به حقّ و راستی کتاب و میزان [سنجش حق از باطل] را نازل کرد. و تو چه می دانی، شاید قیامت نزدیک باشد.
خرمشاهی: خداوند كسى است كه كتاب آسمانى و سنجه را به حق نازل كرده است و چه دانى چه بسا قيامت نزديك باشد
فولادوند: خدا همان كسى است كه كتاب و وسيله سنجش را به حق فرود آورد و تو چه مى‏ دانى شايد رستاخيز نزديك باشد
قمشه‌ای: خداست آن که کتاب (آسمانی) را به حق و نیز ترازوی عدالت را فرستاد، و تو چه دانی؟ ممکن است ساعت قیامت بسیار نزدیک باشد.
مکارم شیرازی: خداوند كسي است كه كتاب را به حق نازل كرد و ميزان (سنجش ‍ حق و باطل) را، اما تو چه مي‏داني شايد ساعت (قيام قيامت) نزديك باشد.
يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿۱۸﴾
انصاریان: کسانی که به آن ایمان ندارند [از روی ریشخند] به آمدنش شتاب دارند، و کسانی که ایمان دارند از آن بیمناکند و می دانند بی تردید قیامت حق است. آگاه باشید! یقیناً کسانی که درباره قیامت همواره تردید می کنند، در گمراهی دور و درازی هستند.
خرمشاهی: كسانى كه آن را باور ندارند درباره آن شتاب مى‏ورزند، و كسانى كه ايمان آورده‏اند، از آن ترسانند، و مى‏دانند كه آن حق است، بدانيد كسانى كه درباره قيامت شك و شبهه دارند، در گمراهى دور و درازند
فولادوند: كسانى كه به آن ايمان ندارند شتابزده آن را مى‏ خواهند و كسانى كه ايمان آورده‏ اند از آن هراسناكند و مى‏ دانند كه آن حق است بدان كه آنان كه در مورد قيامت ترديد مى ‏ورزند قطعا در گمراهى دور و درازى‏ اند
قمشه‌ای: آنان که به ساعت قیامت ایمان نمی‌آورند (به تمسخر) تقاضای تعجیل در ظهور قیامت می‌کنند، امّا اهل ایمان از آن روز سخت ترسانند و می‌دانند که آن روز (و همه وعده‌های آخرت) بر حق است. الا (ای مردم) بدانید آنان که در قیامت جدل و انکار می‌کنند سخت در گمراهی دور (از سعادت) اند.
مکارم شیرازی: آنها كه به قيامت ايمان ندارند درباره آن شتاب مي‏كنند، ولي آنها كه ايمان آورده‏ اند پيوسته با خوف و هراس مراقب آن هستند، و مي‏دانند آن حق است آگاه باشيد آنها كه در قيامت ترديد مي‏كنند در گمراهي عميقي هستند.
اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ ﴿۱۹﴾
انصاریان: خدا نسبت به بندگانش بسیار مهربان و نیکوکار است، هر که را بخواهد روزی می بخشد و او نیرومند و توانای شکست ناپذیر است.
خرمشاهی: خداوند در كار بندگانش باريك‏بين است، هركس را كه بخواهد روزى مى‏دهد و اوست تواناى پيروزمند
فولادوند: خدا نسبت به بندگانش مهربان است هر كه را بخواهد روزى مى‏ دهد و اوست نيرومند غالب
قمشه‌ای: خدا را به بندگان لطف و محبت بسیار است، هر که را بخواهد روزی می‌دهد و او توانای مطلق و مقتدر و غالب است.
مکارم شیرازی: خداوند نسبت به بندگانش لطف دارد، هر كس را بخواهد روزي مي‏دهد، و او قوي و شكست ناپذير است.
مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ ﴿۲۰﴾
انصاریان: کسی که زراعت آخرت را بخواهد، بر زراعتش می افزاییم و کسی که زراعت دنیا را بخواهد، اندکی از آن را به او می دهیم، ولی او را در آخرت هیچ بهره و نصیبی نیست.
خرمشاهی: هركس كه بهره كشت اخروى را خواسته باشد، براى او در كشت او مى‏افزاييم، و هركس بهره كشت دنيوى را خواسته باشد، از آن به او مى‏بخشيم، و براى او در آخرت بهره‏اى نيست‏
فولادوند: كسى كه كشت آخرت بخواهد براى وى در كشته‏ اش مى‏ افزاييم و كسى كه كشت اين دنيا را بخواهد به او از آن مى‏ دهيم و[لى] در آخرت او را نصيبى نيست
قمشه‌ای: هر کس حاصل کشت آخرت را بخواهد ما بر تخمی که کاشته می‌افزاییم و هر که تنها حاصل کشت دنیا را بخواهد او را هم از آن نصیب می‌کنیم ولی در آخرت (از نعمت ابدی آن چون نخواسته) نصیبی نخواهد یافت.
مکارم شیرازی: كسي كه زراعت آخرت را بخواهد به او بركت مي‏دهيم، و بر محصولش مي‏افزائيم، و آنها كه فقط كشت دنيا را مي‏طلبند كمي از آن به آنها مي‏دهيم اما در آخرت هيچ نصيبي ندارند!
أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۱﴾
انصاریان: آیا مشرکان و کافران معبودانی دارند که بی اذن خدا آیینی را برای آنان پایه گذاری کرده اند؟ [در صورتی که پایه گذاری آیین، حق ویژه خداست و کسی را نرسد که از نزد خود آیینی بسازد] اگر فرمان قاطعانه خدا بر مهلت یافتنشان نبود، مسلماً میانشان [به نابودی و هلاکت] حکم می شد؛ و بی تردید برای ستمکاران عذابی دردناک خواهد بود.
خرمشاهی: يا مگر براى آنان شريكان [/معبودان ناحق‏] ى است كه براى آنان احكامى دينى مقرر داشته است كه خداوند آن را اجازه نداده است؟ و اگر حكم فيصله‏بخش [پيشين‏] نبود، در ميان آنان داورى مى‏شد، و براى ستمكاران [مشرك‏] عذابى دردناك [در پيش‏] است‏
فولادوند: آيا براى آنان شريكانى است كه در آنچه خدا بدان اجازه نداده برايشان بنياد آيينى نهاده‏ اند و اگر فرمان قاطع [در باره تاخير عذاب در كار] نبود مسلما ميانشان داورى مى ‏شد و براى ستمكاران شكنجه‏ اى پر درد است
قمشه‌ای: آیا خدایان باطل مشرکان بر آنها شرع و احکامی که خدا اجازه نفرموده جعل کرده‌اند؟ و اگر کلمه فصل (یعنی حکم تأخیر عذاب) نبود میان آنها (به هلاکت) حکم می‌شد، و ستمکاران را البته (روزی) عذاب دردناک خواهد بود.
مکارم شیرازی: آيا معبوداني دارند كه آئيني براي آنها بياذن خداوند تشريع كرده‏ اند؟ اگر مهلت مقرري براي آنها نبود در ميانشان داوري مي‏شد (و دستور عذاب صادر مي‏گشت) و براي ظالمان عذاب دردناكي است.
تَرَى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿۲۲﴾
انصاریان: ستمکاران را [در قیامت] می بینی که از اعمالی که انجام داده اند، بسیار بیمناکند وهمان را که مرتکب شده اند، بر آنان فرود می آید و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در باغ های سرسبز بهشت اند، برای آنان هر چه را که بخواهند نزد پروردگارشان فراهم است؛ این همان فضل بزرگ است.
خرمشاهی: [آنگاه‏] ستمكاران [مشرك‏] را از كار و كردارشان هراسان بينى و [كيفر] آن به ايشان فرا مى‏رسد، و كسانى كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، در سرابستانها باشند، آنچه بخواهند براى ايشان نزد پروردگارشان فراهم است، آن همان نعمت بزرگ است‏
فولادوند: [در قيامت] ستمگران را از آنچه انجام داده‏ اند هراسناك مى ‏بينى و [جزاى عملشان] به آنان خواهد رسيد و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند در باغهاى بهشتند آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت اين است همان فضل عظيم
قمشه‌ای: (در آن روز) ظالمان را بینی که از (کیفر) کردار خود سخت ترسان و هراسانند و البته به کیفر خواهند رسید، و آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند در باغهای بهشت منزل یافته و نزد خدای خود هر چه خواهند بر آنان مهیّاست. این همان فضل و رحمت نامنتهای خداست (که نصیب اهل ایمان است).
مکارم شیرازی: در آن روز ستمگران را مي‏بيني كه از اعمالي كه انجام داده‏ اند سخت بيمناكند، اما آنها را فرو مي‏گيرد، اما كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند در بهترين باغهاي بهشتند، و هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براي آنها فراهم است اين است فضل بزرگ.
ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ ﴿۲۳﴾
انصاریان: این است چیزی که خدا آن را به بندگانش که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، مژده می دهد. بگو: از شما [در برابر ابلاغ رسالتم] هیچ پاداشی جز مودّت نزدیکان را [که بنابر روایات بسیار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ هستند] را نمی خواهم. و هر کس کار نیکی کند، بر نیکی اش می افزاییم؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و عطاکننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است.
خرمشاهی: اين همان است كه خداوند به بندگانش كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، مژده داده است، بگو براى آن كار از شما مزدى نمى‏طلبم، مگر دوستدارى در حق نزديكان [/اهل بيتم‏]، و هر كس كار نيكى كند، در آن برايش جزاى نيك بيفزاييم، چرا كه خداوند آمرزگار قدردان است‏
فولادوند: اين همان [پاداشى] است كه خدا بندگان خود را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند [بدان] مژده داده است بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى در باره خويشاوندان و هر كس نيكى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد] براى او در ثواب آن خواهيم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است
قمشه‌ای: این (بهشت ابد) همان است که خدا به بندگانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند بشارت آن را داده است. بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید (و دوستدار آل محمّد باشید، که این اجر هم به نفع امت و برای هدایت یافتن آنهاست)، و هر که کاری نیکو انجام دهد ما نیز در آن مورد بر نیکوییش بیفزاییم که خدا بسیار آمرزنده گناهان و پذیرنده شکر بندگان است.
مکارم شیرازی: اين همان چيزي است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده‏ اند و عمل صالح انجام داده‏ اند به آن نويد مي‏دهد، بگو من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نمي‏كنم جز دوست داشتن نزديكانم و هر كس عمل نيكي انجام دهد بر نيكي اش مي‏افزائيم، چرا كه خداوند آمرزنده و شكرگزار است.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۲۴﴾
انصاریان: بلکه [منافقان سبک مغز] می گویند: [در نزول آیه مودت] بر خدا دروغ بسته است! پس اگر خدا بخواهد، بر دل تو مهر می نهد [تا از دروغ بستن باز ایستی، ولی تو از دروغ بستن بر خدا منزهی، این تهمت بزرگ است که این بیماردلان بر تو می بندند]. و خدا باطل را محو می کند و حق را با کلمات استوارش [و سخنان منطقی و مستدلش] پابرجا می سازد؛ یقیناً او به نیّات و اسرار سینه ها داناست.
خرمشاهی: يا مى‏گويند [پيامبر] بر خداوند دروغ بسته است، بدانيد كه اگر خداوند بخواهد بر دل تو مهر مى‏گذارد، و خداوند باطل را مى‏زدايد، و با كلمات خويش [دين‏] حق را استوار مى‏دارد، كه او داناى راز دلهاست‏
فولادوند: آيا مى‏ گويند بر خدا دروغى بسته است پس اگر خدا بخواهد بر دلت مهر مى نهد و خدا باطل را محو و حقيقت را با كلمات خويش پا برجا مى ‏كند اوست كه به راز دلها داناست
قمشه‌ای: بلکه (مردم نادان) خواهند گفت: او (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) بر خدا دروغ بسته (که محبّت اهل بیت را بر امت واجب کرده. چنین نیست و هرگز رسولی بر خدا دروغ نتواند بست که) اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر می‌نهد و به کلمات (وحی) خود سخن باطل را محو و نابود و حق را ثابت و برقرار می‌گرداند، که خدا به اسرار دلهای خلق کاملا آگاه است.
مکارم شیرازی: آنها مي‏گويند، او بر خدا دروغ بسته، ولي اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر مي‏نهد (و قدرت اظهار اين آيات را از تو مي‏گيرد) و باطل را محو مي‏كند و حق را به فرمانش پابرجا مي‏سازد، چرا كه او به آنچه در درون دلها است آگاه است.
وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ﴿۲۵﴾
انصاریان: و اوست که توبه را از بندگانش می پذیرد و از گناهان درمی گذرد و آنچه را انجام می دهید، می داند.
خرمشاهی: و اوست كه توبه بندگانش را مى‏پذيرد و گناهان را مى‏بخشد و مى‏داند كه چه مى‏كنيد
فولادوند: و اوست كسى كه توبه را از بندگان خود مى ‏پذيرد و از گناهان درمى‏ گذرد و آنچه مى ‏كنيد مى‏ داند
قمشه‌ای: و اوست خدایی که توبه بندگانش را می‌پذیرد و گناهان را می‌بخشد و هر چه کنید می‌داند.
مکارم شیرازی: او كسي است كه توبه را از بندگانش مي‏پذيرد، و گناهان را مي‏بخشد و آنچه را انجام مي‏دهيد مي‏داند.
وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿۲۶﴾
انصاریان: و درخواست کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، اجابت می کند و از فضل و احسانش بر آنان می افزاید؛ و برای کافران عذابی سخت خواهد بود.
خرمشاهی: و [دعاى‏] كسانى را كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته كرده‏اند، اجابت مى‏كند، و بر جزاى آنان از فضل خويش مى‏افزايد، و كافران عذابى سهمگين [در پيش‏] دارند
فولادوند: و [درخواست] كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏ اند اجابت مى ‏كند و از فضل خويش به آنان زياده مى‏ دهد و[لى] براى كافران عذاب سختى خواهد بود
قمشه‌ای: و دعای آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شوند مستجاب می‌گرداند و از فضل و کرم خود بر ثواب آنها می‌افزاید، و برای کافران عذابی سخت خواهد بود.
مکارم شیرازی: و درخواست كساني را كه ايمان آورده‏ اند و عمل صالح انجام داده‏ اند اجابت مي‏كند، و از فضلش بر آنها مي‏افزايد، اما براي كافران عذاب شديدي است.
وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿۲۷﴾
انصاریان: و اگر خدا روزی را بر بندگانش وسعت دهد، در زمین سرکشی و ستم کنند، ولی آنچه را بخواهد به اندازه نازل می کند؛ یقیناً او به بندگانش آگاه و بیناست.
خرمشاهی: و اگر خداوند روزى را بر همه بندگانش گسترده مى‏داشت، در روى زمين فتنه و فساد مى‏كردند، ولى به اندازه‏اى كه بخواهد مقرر مى‏دارد، كه او به كار بندگانش آگاه و بيناست‏
فولادوند: و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند مسلما در زمين سر به عصيان برمى دارند ليكن آنچه را بخواهد به اندازه‏ اى [كه مصلحت است] فرو مى‏ فرستد به راستى كه او به [حال] بندگانش آگاه بيناست
قمشه‌ای: و اگر خدا روزی بندگان را وسیع و فراوان کند در روی زمین ظلم و طغیان بسیار کنند لیکن به اندازه‌ای که بخواهد (و صلاح داند) نازل می‌گرداند، که خدا به احوال بندگانش آگاه و بیناست.
مکارم شیرازی: هر گاه خداوند روزي را براي بندگانش وسعت بخشد در زمين طغيان و ستم مي‏كنند، لذا به مقداري كه مي‏خواهد نازل مي‏كند كه او نسبت به بندگانش آگاه و بينا است.
وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۲۸﴾
انصاریان: و اوست که باران را پس از اینکه [مردم از آمدنش] نومید شدند، نازل می کند و رحمتش را می گستراند، و او سرپرست و یار [واقعی] و ستوده است.
خرمشاهی: و هموست كه باران را پس از آنكه نوميد شده‏اند، فرو مى‏فرستد، و رحمتش را مى‏گسترد، و او سرور ستوده است‏
فولادوند: و اوست كسى كه باران را پس از آنكه [مردم] نوميد شدند فرود مى ‏آورد و رحمت‏ خويش را مى‏ گسترد و هموست‏ سرپرست‏ ستوده
قمشه‌ای: و اوست خدایی که باران را پس از نومیدی خلق می‌فرستد و رحمت (و نعمت) خود را فراوان می‌گرداند و اوست خداوندگار محبوب الذّات ستوده صفات.
مکارم شیرازی: او كسي است كه باران نافع را بعد از آنكه ماءيوس شدند نازل مي‏كند، و دامنه رحمت خويش را مي‏گستراند، و او ولي و حميد است.
وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ ﴿۲۹﴾
انصاریان: و از نشانه های [ربوبیت و قدرت] او آفرینش آسمان ها و زمین است و [نیز] آنچه از جنبنده میان آن دو پراکنده است، و او هرگاه بخواهد بر جمع کردنشان تواناست.
خرمشاهی: و از آيات او آفرينش آسمانها و زمين است و جانورانى كه در آنها پراكنده است، و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنها تواناست‏
فولادوند: و از نشانه‏ هاى [قدرت] اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از [انواع] جنبنده در ميان آن دو پراكنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست
قمشه‌ای: و از جمله آیات (قدرت) او خلقت آسمانها و زمین است و هم آنچه در آنها از انواع جنبندگان پراکنده است، و او بر جمع آوری موجوداتی که (در آسمانها و کرات بی‌شمار عالم) پراکنده است هر وقت بخواهد قادر است.
مکارم شیرازی: و از آيات او است آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها خلق و منتشر نموده، و او هرگاه بخواهد قادر بر جمع آنها است.
وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ ﴿۳۰﴾
انصاریان: و هر آسیبی به شما رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شده اید، و از بسیاری [از همان اعمال هم] درمی گذرد.
خرمشاهی: و هر مصيبتى كه به شما برسد از كار و كردار خودتان است، و او از بسيارى [گناهان‏] در مى‏گذرد
فولادوند: و هر [گونه] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى درمى‏ گذرد
قمشه‌ای: و آنچه از رنج و مصائب به شما می‌رسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می‌کند.
مکارم شیرازی: هر مصيبتي به شما رسد به خاطر اعمالي است كه انجام داده‏ ايد، و بسياري را نيز عفو مي‏كند.
وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۳۱﴾
انصاریان: و شما در زمین عاجزکننده [خدا] نیستید [تا بتوانید از دسترس قدرت او بیرون روید] و جز خدا هیچ سرپرست و یاوری برای شما نیست.
خرمشاهی: و شما در روى زمين گزير و گريزى نداريد، و شما را در برابر خداوند يار و ياورى نيست‏
فولادوند: و شما در زمين درمانده كننده [خدا] نيستيد و جز خدا شما را سرپرست و ياورى نيست
قمشه‌ای: و شما در زمین هیچ قدرتی ندارید و از کوچکترین قوای جهان زبون و عاجزید و غیر خدا در عالم هیچ یار و یاوری ندارید.
مکارم شیرازی: و شما هرگز نمي‏توانيد در زمين از قدرت خداوند فرار كنيد، و غير از خدا هيچ ولي و ياوري براي شما نيست!
وَمِنْ آيَاتِهِ الْجَوَارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ﴿۳۲﴾
انصاریان: از نشانه های او کشتی های کوه آسا در میان دریاست [که به کمک باد در حرکت اند.]
خرمشاهی: و از پديده‏هاى شگرف او كشتيهاست مانند كوهها در دريا
فولادوند: و از نشانه‏ هاى او سفينه ‏هاى كوه‏ آسا در درياست
قمشه‌ای: و یکی از آیات (قدرت) الهی سیر و گردش کشتیهاست که در آب دریا مانند کوههای بلند در حرکت است.
مکارم شیرازی: از نشانه‏ هاي او كشتيهائي است همچون كوهها كه در دريا در حركت است.
إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۳۳﴾
انصاریان: اگر بخواهد باد را فرومی نشاند، در نتیجه کشتی ها به روی آب ساکن و بی حرکت می مانند؛ یقیناً در این واقعیت برای هر شکیبای سپاس گزاری نشانه هایی [بر قدرت و ربوبیت خدا] ست.
خرمشاهی: اگر خواهد باد را نگه دارد، آنگاه آنها بر روى آن [دريا] راكد مانند، در اين براى هر شكيباى شاكرى مايه‏هاى عبرت است‏
فولادوند: اگر بخواهد باد را ساكن مى‏ گرداند و [سفينه ‏ها] بر پشت [آب] متوقف مى‏ مانند قطعا در اين [امر] براى هر شكيباى شكرگزارى نشانه‏ هاست
قمشه‌ای: اگر خدا بخواهد باد را سکون و آرامش دهد تا کشتیها بر پشت آب از جنبش بایستد. در این کار برای مردم با صبر شکر گزار ادلّه‌ای (از قدرت خدا) نمودار است.
مکارم شیرازی: اگر اراده كند باد را ساكن مي‏سازد تا آنها بر پشت دريا متوقف شوند، در اين نشانه‏ هائي است براي هر صبر كننده شكرگزار.
أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا كَسَبُوا وَيَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ ﴿۳۴﴾
انصاریان: یا اگر بخواهد کشتی ها را [با سرنشینانش] به سبب گناهانی که مرتکب شده اند، نابود می کند و از بسیاری [از همان گناهان] می گذرد.
خرمشاهی: يا آنان [/اهل كشتى‏] را به خاطر كار و كردارشان نابود كند، و او از بسيارى [گناهان‏] در مى‏گذرد
فولادوند: يا به [سزاى] آنچه [كشتى ‏نشينان] مرتكب شده‏ اند هلاكشان كند و[لى] از بسيارى درمى‏ گذرد
قمشه‌ای: یا اگر بخواهد خدا کشتیهایشان را به جرم بدکاری به دریا غرق می‌کند و (اگر بخواهد) بسیاری از جرم شما را می‌بخشد.
مکارم شیرازی: يا اگر بخواهد آنها را به خاطر اعمالي كه سرنشينانش مرتكب شده‏ اند نابود مي‏سازد، و در عين حال بسياري را مي‏بخشد.
وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۳۵﴾
انصاریان: و تا کسانی که درآیات ما مجادله و ستیزه می کنند، بدانند که آنان را [از عرصه قدرت ما] هیچ گریزگاهی نیست.
خرمشاهی: و كسانى كه در آيات ما مجادله مى‏كنند، بدانند كه گريزگاهى ندارند
فولادوند: و [تا] آنان كه در آيات ما مجادله مى كنند بدانند كه ايشان را [روى] گريزى نيست
قمشه‌ای: و تا آنان که در آیات ما راه جدال و انکار می‌پیمایند بدانند که بر آنها (از قهر و عذاب ما) هیچ مفرّ و نجاتی نیست.
مکارم شیرازی: تا كساني كه در آيات ما مجادله مي‏كنند بدانند هيچ پناهگاهي ندارند.
فَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: پس آنچه [از کالا، وسایل و ابزار مادی] به شما داده اند، متاع [اندک و زودگذر] زندگی دنیاست، و آنچه [از بهره و پاداش] نزد خداست، برای کسانی که ایمان آورده اند و بر پروردگارشان توکل می کنند، بهتر و پایدارتر است.
خرمشاهی: پس آنچه به شما داده شده است، بهره زندگانى دنياست، و براى كسانى كه ايمان آورده‏اند و به پروردگارشان توكل كرده‏اند، آنچه نزد خداوند است، بهتر و پايدارتر است‏
فولادوند: و آنچه به شما داده شده برخوردارى [و كالاى] زندگى دنياست و آنچه پيش خداست براى كسانى كه گرويده‏ اند و به پروردگارشان اعتماد دارند بهتر و پايدارتر است
قمشه‌ای: پس چیزی که نصیب شما گردیده متاع (فانی) زندگی دنیاست و آنچه نزد خداست بسیار بهتر و باقی‌تر است اما آن مخصوص است به آنان که به خدا ایمان آورده‌اند و بر پروردگار خود توکل می‌کنند.
مکارم شیرازی: آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگي دنيا است، و آنچه نزد خدا است براي كساني كه ايمان آورده‏ اند و بر پروردگارشان توكل مي‏كنند، بهتر و پايدارتر است.
وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ ﴿۳۷﴾
انصاریان: و [همان] کسانی که از گناهان بزرگ و از کارهای زشت دوری می کنند و هنگامی که [به مردم] خشم می گیرند، راه چشم پوشی و گذشت را برمی گزینند؛
خرمشاهی: و همچنين [براى‏] كسانى كه از گناهان كبيره و ناشايستيها پرهيز مى‏كنند، و چون خشمگين شوند، گذشت مى‏كنند
فولادوند: و كسانى كه از گناهان بزرگ و زشتكاريها خود را به دور مى دارند و چون به خشم درمى ‏آيند درمى‏ گذرند
قمشه‌ای: و آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاری می‌پرهیزند و چون (بر کسی) خشم و غضب کنند (بر او) می‌بخشند.
مکارم شیرازی: همان كساني كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مي‏ورزند و هنگامي كه خشمگين مي‏شوند عفو مي‏كنند.
وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۳۸﴾
انصاریان: و آنان که دعوت پروردگارشان را اجابت کردند و نماز را برپا داشتند و کارشان در میان خودشان بر پایه مشورت است و از آنچه روزی آنان کرده ایم، انفاق می کنند؛
خرمشاهی: و كسانى كه نداى پروردگارشان را استجابت كرده‏اند، و نماز را بر پا داشته‏اند و كارشان رايزنى با همديگر است، و از آنچه روزيشان داده‏ايم، مى‏بخشند
فولادوند: و كسانى كه [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا كرده‏ اند و كارشان در ميانشان مشورت است و از آنچه روزيشان داده‏ ايم انفاق مى كنند
قمشه‌ای: و آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام می‌دهند و از آنچه روزی آنها کردیم (به فقیران) انفاق می‌کنند.
مکارم شیرازی: و آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده، و نماز را برپا داشته، و كارهايشان به طريق مشورت در ميان آنها صورت مي‏گيرد، و از آنچه به آنها روزي داده‏ ايم انفاق مي‏كنند.
وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ ﴿۳۹﴾
انصاریان: و آنان که هرگاه ستمی به آنان رسد [تسلیم ستم و ستمکار نمی شوند، بلکه از دشمن به حکم حق و برابر با قوانین اسلام] انتقام می گیرند؛
خرمشاهی: و كسانى كه چون به آنان تعدى رسد، انتقام مى‏گيرند
فولادوند: و كسانى كه چون ستم بر ايشان رسد يارى مى ‏جويند [و به انتقام بر مى ‏خيزند]
قمشه‌ای: و آنان که چون ظلمی بر آنها هجوم کند (از مؤمنان یاری طلبیده) انتقام می‌جویند.
مکارم شیرازی: و آنها كه هر گاه ستمي به آنها رسد (تسليم ظلم نمي‏شوند) و ياري مي‏طلبند.
وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ﴿۴۰﴾
انصاریان: پاداش بدی [چون قتل و زخم زدن و اتلاف مال] مانند همان بدی است؛ ولی هر که بگذرد و [میان خود و طرف مقابلش را] اصلاح نماید. پاداشش بر عهده خداست؛ یقیناً خدا ستمکاران را دوست ندارد.
خرمشاهی: و جزاى هر بدى، بديى همانند آن است، پس هر كه عفو و نيكوكارى پيشه كند، پاداش او بر خداوند است، كه ستمكاران را دوست ندارد
فولادوند: و جزاى بدى مانند آن بدى است پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند پاداش او بر [عهده] خداست به راستى او ستمگران را دوست نمى دارد
قمشه‌ای: و انتقام بدی (مردم) به مانند آن بد رواست (نه بیشتر) و باز اگر کسی عفو کرده و (بین خود و خصم خود را به عفو) اصلاح نمود اجر او بر خداست، که خدا ستمکاران را هیچ دوست نمی‌دارد.
مکارم شیرازی: و كيفر بدي مجازاتي همانند آن است، و هر كس عفو و اصلاح كند اجر و پاداش او با خدا است خداوند ظالمان را دوست ندارد.
وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۱﴾
انصاریان: و کسانی که پس از ستم دیدنشان [به حکم حق و برابر قوانین اسلام] در مقام انتقام برآیند، ایرادی بر آنان نیست [و در شرع مقدس مجوزی وجود ندارد که حق آنان را باطل کنند.]
خرمشاهی: و هركس بعد از ستمى كه ديده است، انتقام گيرد، اينانند كه بر آنان ايرادى نيست‏
فولادوند: و هر كه پس از ستم [ديدن] خود يارى جويد [و انتقام گيرد] راه [نكوهشى] بر ايشان نيست
قمشه‌ای: و هر کس پس از ظلمی که بر او رفته انتقام طلبد، بر اینان هیچ گناه و مؤاخذه نیست.
مکارم شیرازی: و كسي كه بعد از مظلوم شدن ياري طلبد ايرادي بر او نيست.
إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۴۲﴾
انصاریان: ایراد و محکومیت فقط متوجه کسانی است که به مردم ستم روا می دارند و به ناحق در زمین سرکشی می کنند، اینانند که برای آنان عذابی دردناک خواهد بود،
خرمشاهی: ايراد تنها بر كسانى است كه به مردم ستم مى‏كنند و در روى زمين به ناحق سركشى مى‏نمايند، اينانند كه عذابى دردناك در پيش دارند
فولادوند: راه [نكوهش] تنها بر كسانى است كه به مردم ستم مى كنند و در [روى] زمين به ناحق سر برمى دارند آنان عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت
قمشه‌ای: تنها راه مؤاخذه بر آنهایی است که به مردم ظلم کنند و در زمین به ناحق شرارت انگیزند، بر آنها (در دنیا انتقام و در آخرت) عذاب دردناک است.
مکارم شیرازی: ايراد و مجازات بر كساني است كه به مردم ستم مي‏كنند و در زمين به ناحق ظلم روا مي‏دارند. براي آنها عذاب دردناكي است.
وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿۴۳﴾
انصاریان: و کسی که [با قدرت داشتن بر انتقام به اختیار خود] شکیبایی ورزد و [از انتقام] گذشت کند، بی تردید این از اموری است که ملازمت بر آن از واجبات است،
خرمشاهی: و هركس كه شكيبايى و گذشت پيشه كند، بى‏گمان اين از كارهاى سترگ است‏
فولادوند: و هر كه صبر كند و درگذرد مسلما اين [خويشتن دارى حاكى] از اراده قوى [در] كارهاست
قمشه‌ای: و هر که (بر ظلم کسی) صبر کند (و با قدرت انتقام ببخشد) این مقام (حلم و بردباری است که) از عزم در امور (الهی و تسلط بر نفس و قوت عقل و اراده) است.
مکارم شیرازی: اما كساني كه شكيبائي و عفو كنند اين از كارهاي پر ارزش است.
وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۴﴾
انصاریان: و هر که را خدا [به کیفر کبر و عنادش] گمراه کند، او را پس از خدا هیچ سرپرست و یاوری نخواهد بود؛ و ستمکاران را [روز قیامت] می بینی چون عذاب را ببینند، می گویند: آیا راهی به سوی بازگشت [به دنیا] وجود دارد؟!
خرمشاهی: و هركس خداوند بيراهش گذارد، ديگر پس از او سرورى ندارد، و ستمكاران [مشرك‏] را بينى كه چون عذاب را بنگرند، گويند آيا راهى براى بازگشت [به دنيا] هست‏
فولادوند: و هر كه را خدا بى‏ راه گذارد پس از او يار [و ياور]ى نخواهد داشت و ستمگران را مى ‏بينى كه چون عذاب را بنگرند مى‏ گويند آيا راهى براى برگشتن [به دنيا] هست
قمشه‌ای: و هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر هیچ کس پس از خدا یار و یاور او نیست. و ستمکاران را بنگری که چون عذاب (قیامت) را به چشم ببینند در آن حال گویند: آیا راهی به بازگشت (به دنیا) برای ما هست؟
مکارم شیرازی: كسي را كه خدا گمراه كند ولي و ياوري بعد از او نخواهد داشت، و ظالمان را (روز قيامت) مي‏بيني كه وقتي عذاب الهي را مشاهده مي‏كنند، مي‏گويند: آيا راهي به سوي بازگشت (و جبران) وجود دارد؟!
وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُقِيمٍ ﴿۴۵﴾
انصاریان: و آنان را می بینی که بر آتش عرضه می شوند، [در حالی که از شدت رسوایی سرافکنده اند] زیر چشمی به آن می نگرند. و اهل ایمان می گویند: یقیناً زیانکاران کسانی هستند که روز قیامت سرمایه وجود خود و کسانشان را تباه کرده اند. آگاه باشید! مسلماً ستمکاران در عذابی پایدار و جاودانه اند.
خرمشاهی: و آنان را بينى كه بر آن [آتش دوزخ‏] عرضه دارندشان، از خوارى زبونند، و به گوشه چشم نيم گشاده مى‏نگرند، و مؤمنان گويند بى‏گمان زيانكاران كسانى هستند كه در روز [حساب و] قيامت به خويشتن و خانواده خويش زيان زده‏اند، بدانيد كه ستمكاران [مشرك‏] در عذابى پاينده‏اند
فولادوند: آنان را مى ‏بينى [كه چون] بر [آتش] عرضه مى ‏شوند از [شدت] زبونى فروتن شده‏ اند زيرچشمى مى ‏نگرند و كسانى كه گرويده‏ اند مى‏ گويند در حقيقت زيانكاران كسانى‏ اند كه روز قيامت‏ خودشان و كسانشان را دچار زيان كرده‏ اند آرى ستمكاران در عذابى پايدارند
قمشه‌ای: و آن ظالمان را بنگری که به دوزخشان متوجه گردانند و آنها با ترس و ذلّت از گوشه چشم (بر آتش دوزخ) می‌نگرند و در آن حال مؤمنان (ایمن و شادان) گویند: آری، زیانکاران آنان هستند که نفوس خود و اهل بیت خود را در امروز قیامت به زیان عذاب انداخته‌اند. الا (ای مردم) بدانید که ستمکاران عالم به عذاب ابدی گرفتارند.
مکارم شیرازی: و آنها را مي‏بيني كه بر آتش عرضه مي‏شوند در حالي كه از شدت مذلت خاشعند، و زير چشمي (به آن) نگاه مي‏كنند، و كساني كه ايمان آورده‏ اند مي‏گويند زيان كاران واقعي آنها هستند كه خود و خانواده خويش را روز قيامت از دست داده‏ اند آگاه باشيد كه ظالمان (امروز) در عذاب دائمند.
وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۶﴾
انصاریان: و در برابر خدا برای آنان سرپرستان و یاورانی که یاریشان دهد نخواهد بود؛ و هر که را خدا گمراه کند، او را هیچ راهی [به سوی نجات و سعادت] نیست.
خرمشاهی: و آنان را دوستانى نيست كه در برابر خداوند ياريشان كنند، و هركس كه خداوند بيراهش گذارد، او را راهى نيست‏
فولادوند: و جز خدا براى آنان دوستانى [ديگر] نيست كه آنها را يارى كنند و هر كه را خدا بى‏ راه كذارد هيچ راهى براى او نخواهد بود
قمشه‌ای: و آنها را غیر خدا هیچ یار و یاوری نباشد که یاریشان دهند. و هر که را خدا به گمراهی واگذارد دیگر هیچ راه نجاتی بر او نخواهد بود.
مکارم شیرازی: آنها جز خدا اولياء و ياوراني ندارند كه ياريشان كند، و هر كس را خدا گمراه سازد راه نجاتي براي او نيست.
اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ ﴿۴۷﴾
انصاریان: پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خدا هیچ بازگشتی برای آن نیست، پروردگارتان را اجابت کنید، آن روز برای شما هیچ پناه گاهی و هیچ راه انکاری [نسبت به اعمالی که مرتکب شده اید] وجود ندارد؛
خرمشاهی: نداى پروردگارتان را، پيش از آنكه روزى بيايد كه در برابر امر الهى بازگشتى نداشته باشد، بپذيريد، در چنين روزى شما را پناهگاهى نيست، و شما را مجال انكارى نيست‏
فولادوند: پيش از آنكه روزى فرا رسد كه آن را از جانب خدا برگشتى نباشد پروردگارتان را اجابت كنيد آن روز نه براى شما پناهى و نه برايتان [مجال] انكارى هست
قمشه‌ای: (بندگان غافل) دعوت خدای خود را اجابت کنید پیش از آنکه بیاید روزی که نه از (قهر) خدا راه نجاتی یابید و نه ملجأ و پناهی دارید و نه کسی از شما دفاع و انکاری تواند کرد.
مکارم شیرازی: اجابت كنيد دعوت پروردگار خود را پيش از آنكه روزي فرا رسد كه ديگر بازگشتي براي آن در برابر اراده خدا نيست، و در آن روز نه پناهگاهي داريد و نه مدافعي.
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ كَفُورٌ ﴿۴۸﴾
انصاریان: پس اگر [از دعوتت] روی برگردانند [اندوهگین مباش] ما تو را بر آنان نگهبان و مراقب نفرستاده ایم [تا آنان را به اجبار در دایره هدایت قرار دهی]، جز رساندن [پیام وحی] بر عهده تو نیست، و هنگامی که ما از سوی خود رحمتی [چون سلامت، امنیت و ثروت] به انسان بچشانیم، به آن سرمست و مغرور می شود، و اگر به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیبی به آنان رسد [رحمت حق را فراموش می کنند]، بی تردید انسان بسیار ناسپاس است.
خرمشاهی: پس اگر رويگردان شدند بدان كه تو را نگهبان ايشان نفرستاده‏ايم، بر تو جز پيام‏رسانى نيست، و ما چون از جانب خويش به انسان رحمتى بچشانيم، به آن شاد شود، و اگر به خاطر كار و كردار پيشينشان به ايشان بلايى رسد، آنگاه است كه انسان ناسپاس است‏
فولادوند: پس اگر روى برتابند ما تو را بر آنان نگهبان نفرستاده‏ ايم بر عهده تو جز رسانيدن [پيام] نيست و ما چون رحمتى از جانب خود به انسان بچشانيم بدان شاد و سرمست گردد و چون به [سزاى] دستاورد پيشين آنها به آنان بدى رسد انسان ناسپاسى مى ‏كند
قمشه‌ای: (ای رسول، تو این آیات قیامت را بر خلق برسان) پس اگر باز اعراض کردند دیگر تو را نگهبان آنها نفرستادیم، بر تو جز ابلاغ رسالت تکلیفی نیست، و ما چون به انسان (بی‌صبر کم ظرف) از لطف و رحمت خود بهره‌ای بخشیم بدان شاد شود و اگر به کیفر کردار خود رنج و عذابی به آنان رسد آدمی سخت راه کفران پوید.
مکارم شیرازی: و اگر آنها روي گردان شوند (غمگين مباش) ما تو را حافظ آنها قرار نداده‏ ايم، وظيفه تو تنها ابلاغ رسالت است، و هنگامي كه ما رحمتي از سوي خود به انسان مي‏چشانيم مغرور و غافل مي‏شود. و اگر بلائي به خاطر اعمالي كه انجام داده‏ اند به آنها رسد به كفران مي‏پردازند.
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ ﴿۴۹﴾
انصاریان: مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین فقط در سیطره خداست، هر چه را بخواهد می آفریند، به هر کس بخواهد دختر عطا می کند و به هر کس بخواهد پسر می بخشد؛
خرمشاهی: فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، هر چه مى‏خواهد مى‏آفريند، به هركس كه خواهد [فرزند] دختر بخشد، و به هركس كه خواهد [فرزند] پسر
فولادوند: فرمانروايى [مطلق] آسمانها و زمين از آن خداست هر چه بخواهد مى ‏آفريند به هر كس بخواهد فرزند دختر و به هركس بخواهد فرزند پسر مى‏ دهد
قمشه‌ای: تنها خدا راست ملک آسمانها و زمین، هر چه بخواهد می‌آفریند، به هر که خواهد فرزندان اناث (دختر) و به هر که خواهد فرزندان ذکور (پسر) عطا می‌کند.
مکارم شیرازی: مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن خدا است، هر چه را بخواهد مي‏آفريند و به هر كس اراده كند دختر مي‏بخشد و به هر كس ‍ بخواهد پسر.
أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَنْ يَشَاءُ عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ﴿۵۰﴾
انصاریان: یا پسران و دختران را با هم به آنان می دهد و هر که را بخواهد نازا می کند؛ یقیناً او دانا و تواناست.
خرمشاهی: يا به آنان هم پسر و هم دختر دهد، و هركس را كه خواهد سترون گرداند، كه او داناى تواناست‏
فولادوند: يا آنها را پسر[ان] و دختر[انى] توام با يكديگر مى‏ گرداند و هر كه را بخواهد عقيم مى‏ سازد اوست داناى توانا
قمشه‌ای: یا در یک رحم فرزندان پسر و دختر قرار می‌دهد، و هر که را خواهد عقیم (نازا) می‌گرداند، که او (به صلاح خلق) دانا و (به هر چه خواهد) تواناست.
مکارم شیرازی: يا اگر اراده كند پسر و دختر هر دو به آنها مي‏دهد و هر كس را بخواهد عقيم مي‏گذارد!
وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿۵۱﴾
انصاریان: هیچ بشری را نسزد که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب غیب یا رسولی [چون فرشته] می فرستد؛ پس فرشته به اذن او آنچه را بخواهد وحی می کند؛ یقیناً او بلند مرتبه و حکیم است.
خرمشاهی: و هيچ بشرى را نرسد كه خداوند با او سخن گويد مگر از راه وحى، يا از پشت پرده‏اى، يا فرشته‏اى بفرستد و آنچه مى‏خواهد به اذن خويش وحى كند كه او بلندمرتبه فرزانه است‏
فولادوند: و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه] وحى يا از فراسوى حجابى يا فرستاده‏ اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد آرى اوست بلندمرتبه سنجيده‏ كار
قمشه‌ای: و هیچ بشری را یارای آن نباشد که خدا با او سخن گوید مگر به وحی (و الهام خدا) یا از پس پرده غیب عالم (و حجاب ملکوت جهان) یا رسولی (از فرشتگان عالم بالا) فرستد تا به امر خدا هر چه او خواهد وحی کند، که او خدای بلند مرتبه حکیم است.
مکارم شیرازی: شايسته هيچ انساني نيست كه خدا با او سخن بگويد، مگر از طريق وحي، يا از وراء حجاب، يا رسولي مي‏فرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحي مي‏كند، چرا كه او بلند مقام و حكيم است.
وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۵۲﴾
انصاریان: و همان گونه [که بر پیامبران پیشین وحی کردیم] روحی را [چون قرآن] از امر خود به تو وحی کردیم. تو [پیش از این] نمی دانستی کتاب و ایمان چیست؟ ولی آن [کتاب] را نوری قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت می کنیم؛ بی تردید تو [مردم را] به راهی راست هدایت می نمایی.
خرمشاهی: و بدين‏سان [پيام و كتاب‏] روحبخشى از امر خويش به تو وحى كرديم، و تو پيشتر نمى‏دانستى كتاب چيست و ايمان چيست؟ ولى آن را همچون نورى گردانديم كه هركس را از بندگان خويش كه بخواهيم با آن هدايت مى‏كنيم و بى‏گمان تو به راهى راست هدايت مى‏كنى‏
فولادوند: وهمين گونه روحى از امر خودمان به سوى تو وحى كرديم تو نمى‏ دانستى كتاب چيست و نه ايمان [كدام است] ولى آن را نورى گردانيديم كه هر كه از بندگان خود را بخواهيم به وسيله آن راه مى ‏نماييم و به راستى كه تو به خوبى به راه راست هدايت مى ‏كنى
قمشه‌ای: و همین گونه ما روح (و فرشته بزرگ) خود را به فرمان خویش (برای وحی) به تو فرستادیم، تو از آن پیش که وحی بر تو رسد نه دانستی کتاب (خدا) چیست و نه فهم کردی که راه ایمان و شرع کدام است و لیکن ما آن (کتاب و شرع) را نور (وحی و معرفت) گردانیدیم که هر کس از بندگان خود را بخواهیم به آن نور هدایت می‌کنیم و اینک تو (که به نور وحی ما هدایت یافتی خلق را) به راه راست هدایت خواهی کرد.
مکارم شیرازی: همانگونه كه بر پيامبران پيشين وحي فرستاديم بر تو نيز روحي را به فرمان خود وحي كرديم، تو پيش از اين نمي‏دانستي كتاب و ايمان چيست (و از محتواي قرآن آگاه نبودي) ولي ما آنرا نوري قرار داديم كه بوسيله آن هر كس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مي‏كنيم، و تو مسلما به سوي راه مستقيم هدايت مي‏كني.
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ ﴿۵۳﴾
انصاریان: راه آن خدایی که آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست. آگاه باشید! که همه امور به سوی خدا بازمی گردد.
خرمشاهی: راه خداوندى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، او راست، بدانيد كه كارها به سوى خداوند باز مى‏گردد
فولادوند: راه همان خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست هش‏دار كه [همه] كارها به خدا بازمى‏ گردد
قمشه‌ای: یعنی به راه خدا همان خدایی که هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک اوست، الا بدانید که رجوع تمام امور (عالم آفرینش) به سوی خداست.
مکارم شیرازی: راه خداوندي كه تمام آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است، آگاه باشيد بازگشت همه چيز به سوي خدا است.