ParsQuran
سوره 41: فصلت - جزء 24, 25

مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ﴿۴۳﴾
انصاریان: جز آنچه به پیامبران پیش از تو گفته شده است، به تو گفته نمی شود؛ مسلماً پروردگارت صاحب آمرزش ودارای عذابی دردناک است؛
خرمشاهی: به تو چيزى گفته نمى‏شود، جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است بى‏گمان پروردگارت هم صاحب آمرزش و هم صاحب عقوبتى دردناك است‏
فولادوند: به تو جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است گفته نمى ‏شود به راستى كه پروردگار تو داراى آمرزش و دارنده كيفرى پر درد است
قمشه‌ای: (ای رسول ما) بر تو وحی نمی‌شود جز آنچه به رسولان پیشین گفته شد، که خدایت بسیار دارای آمرزش و بخشش و هم صاحب قهر و عقاب دردناک است.
مکارم شیرازی: نسبتهاي ناروائي كه به تو مي‏دهند همان است كه به پيامبران قبل از تو نيز داده شده، پروردگار تو داراي مغفرت و مجازات دردناكي است.
وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ ﴿۴۴﴾
انصاریان: و اگر آن را قرآنی غیر عربی قرار داده بودیم قطعاً می گفتند: چرا آیاتش در نهایت روشنی بیان نشده است، آیا [قرآنی] غیر عربی [و نامفهوم] برای [مردمی] عرب زبان [و فصیح؟!] بگو: این کتاب برای کسانی که ایمان آورده اند، سراسر هدایت و درمان است، و کسانی که ایمان نمی آورند در گوششان سنگینی است، و آن [با همه روشنی و آشکاری اش] بر آنان پوشیده و نامفهوم است؛ اینانند که [گویی] از جایی دور ندایشان می دهند.
خرمشاهی: و اگر آن را به صورت قرآنى بيگانه و ناشيوا پديد مى‏آورديم، بى‏شك مى‏گفتند چرا آيات آن شيوا بيان نشده است، چرا آن بيگانه و ناشيواست، حال آنكه پيامبر عربى [و شيوا] است؟ بگو آن براى مؤمنان رهنمود و شفابخش است و كسانى كه ايمان ندارند در گوشهايشان سنگينى‏اى هست و آن [قرآن‏] برايشان مايه سردرگمى است، اينانند كه از جايى دور دست ندايشان مى‏دهند
فولادوند: و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم قطعا مى گفتند چرا آيه ‏هاى آن روشن بيان نشده كتابى غير عربى و [مخاطب آن] عرب زبان بگواين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آورده‏ اند رهنمود و درمانى است و كسانى كه ايمان نمى ‏آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مى‏ دهند
قمشه‌ای: و اگر ما این قرآن را به زبان عجم می‌فرستادیم کافران می‌گفتند: چرا آیات این کتاب مفصل و روشن (به زبان عرب) نیامد (تا ما قوم عرب ایمان آوریم)؟ ای عجب آیا کتاب عجمی بر رسول و امت عربی نازل می‌شود؟! (اکنون که بدون عذر ایمان نمی‌آرند) به آنها بگو: این قرآن برای اهل ایمان هدایت و شفاست و اما آنان که ایمان نمی‌آرند گوشهایشان (از شنیدن کلام حق) گران است و این قرآن بر آنها موجب کوری (جهل و ضلالت) است، آن مردم (نادان به این کتاب حق گوش فرا نمی‌دارند، گویی که) از مکانی بسیار دور (از سعادت و ایمان) به این کتاب حق دعوت می‌شوند.
مکارم شیرازی: هر گاه آن را قرآني عجمي قرار مي‏داديم حتما مي‏گفتند: چرا آياتش روشن نيست ؟ آيا قرآن عجمي از پيغمبري عربي درست است ؟ بگو: اين براي كساني كه ايمان آورده‏ اند هدايت و درمان است، ولي كساني كه ايمان نمي‏آورند گوشهايشان سنگين است، گوئي نابينا هستند و آن را نمي‏بينند، آنها همچون كساني هستند كه از راه دور صدا زده مي‏شوند.
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ ﴿۴۵﴾
انصاریان: به یقین ما به موسی کتاب عطا کردیم پس در آن اختلاف شد [که از پیشگاه حق آمده یا ساختگی است]، و اگر از سوی پروردگارت فرمانی [بر مهلت یافتنشان] پیشی نگرفته بود، بی تردید میانشان [به نابودی و هلاکت] حکم شده بود؛ و اینان هم [چون قوم موسی] نسبت به قرآن در تردیدی سخت هستند.
خرمشاهی: و به راستى به موسى كتاب آسمانى بخشيديم، آنگاه درباره آن اختلاف كلمه پيدا شد، و اگر حكم پيشين پروردگارت تعلق نگرفته بود، هر آينه در ميان آنان داورى مى‏شد، و [اينك‏] آنان از آن سخت در شك هستند
فولادوند: و به راستى موسى را كتاب [تورات] داديم پس در آن اختلاف واقع شد و اگر از جانب پروردگارت فرمان [مهلت] سبقت نگرفته بود قطعا ميانشان داورى شده بود و در حقيقت آنان در باره آن به شكى سخت دچارند
قمشه‌ای: و ما به موسی کتاب (تورات) را دادیم پس در آن راه مخالفت و اختلاف پیش گرفتند و اگر آن کلمه (رحمت) از (لطف) خدا سبقت نیافته بود (که تعجیل در عذاب نکند) همانا میان آن امت حکم عذاب می‌رسید، و هر چند که آنها سخت در نزول آن (عذاب) در شک و ریبند (که تو را در وعده عذاب قیامت هم تکذیب می‌کنند).
مکارم شیرازی: ما به موسي كتاب آسماني داديم، سپس در آن اختلاف شد، و اگر فرماني از ناحيه پروردگار تو در اين زمينه صادر نشده بود (كه بايد به آنها مهلت داد تا اتمام حجت شود) در ميان آنها داوري مي‏شد (و مشمول عذاب الهي مي‏گشتند) ولي آنها هنوز در كتاب تو شك و ترديد دارند.
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۴۶﴾
انصاریان: کسی که کار شایسته انجام دهد، به سود خود اوست، و کسی که مرتکب زشتی شود به زیان خود اوست، و پروردگارت ستمکار به بندگان نیست.
خرمشاهی: و هركس كه كارى شايسته پيشه كند، به سود خود اوست، و هركس كارى بد پيش گيرد، به زيان خود اوست، و پروردگارت در حق بندگان ستمگر نيست‏
فولادوند: هر كه كار شايسته كند به سود خود اوست و هر كه بدى كند به زيان خود اوست و پروردگار تو به بندگان [خود] ستمكار نيست
قمشه‌ای: هر کس کار نیکی کند به نفع خود و هر که بد کند بر ضرر خویش کرده است و خدا هیچ بر بندگان ستم نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: كسي كه عمل صالحي بجا آورد نفعش براي خود او است و هر كس ‍ بدي كند به خويشتن بدي كرده، و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمي‏كند.
إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِنْ ثَمَرَاتٍ مِنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ ﴿۴۷﴾
انصاریان: آگاهی و دانش به قیامت [و اینکه چه زمانی برپا می شود و چه خواهد شد] فقط ویژه اوست؛ و میوه ها از غلاف هایشان بیرون نمی آیند، و هیچ ماده ای حامله نمی شود و وضع حمل نمی کند مگر به دانش او. و روزی که [خدا] مشرکان را ندا می دهد: شریکانی که برای من می پنداشتید، کجایند؟ می گویند: [پس از روشن شدن حقایق بر ما] قاطعانه به تو اعلام می کنیم که هیچ گواهی از میان ما [بر اینکه تو را شریکی هست] وجود ندارد؛
خرمشاهی: آگاهى از قيامت به او باز مى‏گردد و هيچ بار و برى از پوستش بر نمى‏آيد، و هيچ مادينه‏اى بار بر نمى‏گيرد، و بار خود را به زمين نمى‏گذارد، مگر با آگاهى او، و روزى كه ايشان را ندا دهد كه پس شريكان من [كه شما ادعا مى‏كرديد] كجا هستند؟ گويند تو را خبر داديم كه ما را هيچ شاهدى نيست‏
فولادوند: دانستن هنگام رستاخيز فقط منحصر به اوست و ميوه ‏ها از غلافهايشان بيرون نمى ‏آيند و هيچ مادينه‏ اى بار نمى‏ گيرد و بار نمى‏ گذارد مگر آنكه او به آن علم دارد و روزى كه [خدا] آنان را ندا مى‏ دهد شريكان من كجايند مى‏ گويند با بانگ رسا به تو مى‏ گوييم كه هيچ گواهى از ميان ما نيست
قمشه‌ای: از ساعت قیامت تنها خدا آگاه است، و هیچ میوه‌ای از غنچه خود بیرون نیاید و هیچ آبستنی بار بر ندارد و نزاید مگر به علم ازلی او. و (یاد آر) روزی که خدا به مشرکان خطاب کند: آن معبودان باطلی که شریک من پنداشتید کجا رفتند؟ مشرکان گویند: بار الها، ما حضور تو عرضه داشتیم که از ما هیچ کس گواه نیست (که تو شریک داشته‌ای. یعنی از شرک بیزاری می‌جویند).
مکارم شیرازی: اسرار قيامت (و لحظه وقوع آن) را تنها خدا مي‏داند، هيچ ميوه‏ اي از غلاف خود خارج نمي‏شود و هيچ مؤ نثي باردار نمي‏گردد و وضع حمل نمي‏كند مگر به علم و آگاهي او، و آن روز كه آنها را ندا مي‏دهد كجا هستند شريكاني كه براي من مي‏پنداشتيد؟ آنها مي‏گويند:پروردگارا!) ما عرضه داشتيم كه هيچ گواهي بر گفته خود نداريم!
وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۴۸﴾
انصاریان: و آنچه را از پیش [به عنوان شریکان خدا] می پرستیدند از نظرشان گم و ناپدید می شود و یقین می کنند که آنان را هیچ راه گریزی [از عذاب] نیست.
خرمشاهی: و آنچه در گذشته به پرستش مى‏خواندند، از ديد آنان ناپديد شود، و دريابند كه گريزگاهى ندارند
فولادوند: و آنچه از پيش مى‏ خواندند از [نظر] آنان ناپديد مى ‏شود و مى‏ دانند كه آنان را روى گريز نيست
قمشه‌ای: و معبودان باطلی که در دنیا عبادت می‌کردند همه از نظرشان محو و نابود شود و آن زمان بدانند که (از آتش قهر خدا) هیچ مفرّ و نجاتی بر آنها نیست.
مکارم شیرازی: و همه معبوداني را كه قبلا مي‏خواندند محو و گم مي‏شود، و مي‏دانند هيچ پناهگاهي ندارند.
لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ ﴿۴۹﴾
انصاریان: انسان از درخواست خوشی و رفاه خسته نمی شود، واگر آسیبی به او رسد به شدت مأیوس [و] ناامید می شود؛
خرمشاهی: انسان هرگز از طلب‏خيز به دعا خسته نمى‏شود، ولى چون شرى به او رسد، بس نوميد و دلسرد است‏
فولادوند: انسان از دعاى خير خسته نمى ‏شود و چون آسيبى به او رسد مايوس [و] نوميد مى‏ گردد
قمشه‌ای: آدمی (حریص، از خدا) به دعا دایم تمنّای خیر می‌کند و هرگز خستگی و سیری ندارد و لیکن اگر به وی شرّ و آسیبی رسد (از رحمت الهی) زود مأیوس و ناامید می‌گردد.
مکارم شیرازی: انسان هرگز از تقاضاي نيكي (و نعمت) خسته نمي‏شود، و هر گاه شر و بدي به او رسد ماءيوس و نوميد مي‏گردد.
وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿۵۰﴾
انصاریان: و اگر او را از سوی خود پس از آسیبی که به او رسیده خوشی و رفاه بچشانیم قاطعانه می گوید: این [خوشی و رفاه] ویژه من است [و به خاطر لیاقتم به من رسیده است] و گمان نمی کنم که قیامت برپا شود، و [به فرض برپا شدن] اگر به سوی پروردگارم باز گردانده شوم، برای من نزد او پاداشی نیکوتر خواهد بود! ما یقیناً کسانی را که کافر شدند به اعمالی که انجام داده اند، آگاه خواهیم کرد، و قطعاً از عذابی سخت به آنان می چشانیم.
خرمشاهی: و اگر به او پس از رنجى كه رسيده است، از سوى خود رحمتى بچشانيم، گويد اين حق من است و گمان ندارم كه قيامت برپا شود، و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم، همانا براى من در نزد او خوشى [/بهشت‏] خواهد بود، آنگاه كافران را از [نتيجه و حقيقت‏] كار و كردارشان آگاه سازيم و به آنان از عذاب سهمگين بچشانيم‏
فولادوند: و اگر از جانب خود رحمتى پس از زيانى كه به او رسيده است بچشانيم قطعا خواهد گفت من سزاوار آنم و گمان ندارم كه رستاخيز برپا شود و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانيده شوم قطعا نزد او برايم خوبى خواهد بود پس بدون شك كسانى را كه كفران كرده‏ اند به آنچه انجام داده‏ اند آگاه خواهيم كرد و مسلما از عذابى سخت به آنان خواهيم چشانيد
قمشه‌ای: و اگر ما به انسان (مغرور کم ظرف) پس از رنج و ضرری که به او رسیده نعمت و رحمتی نصیب کنیم البته خواهد گفت که این نعمت برای من (از لیاقت من) است، و گمان نمی‌کنم که قیامتی بر پا شود و به فرض اینکه به سوی خدایم برگردم باز هم برای من نزد خدا بهترین نعمت خواهد بود. ما البته کافران را به (کیفر) اعمالشان آگاه می‌سازیم و عذابی بسیار سخت می‌چشانیم.
مکارم شیرازی: و هر گاه او را رحمتي از سوي خود بعد از ناراحتي بچشانيم مي‏گويد: اين به خاطر شايستگي و استحقاق من بوده، و گمان نمي‏كنم قيامت برپا شود (و به فرض كه قيامتي باشد) هر گاه به سوي پروردگارم بازگردم براي من نزد او پاداشهاي نيك است! ما كافران را از اعمالي كه انجام داده‏ اند (به زودي) آگاه خواهيم كرد، و از عذاب شديد به آنها مي‏چشانيم.
وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ ﴿۵۱﴾
انصاریان: و هنگامی که به انسان نعمت عطا می کنیم [از طاعت و عبادت] روی بر می گرداند و [با کبر و نخوت] از ما دور می شود، و چون آسیبی به او رسد [برای برطرف شدنش] به دعای فراوان و طولانی روی می آورد؛
خرمشاهی: و چون به انسان ناز و نعمتى ارزانى داريم [از سر نعمت زدگى و ناسپاسى‏] روى بگرداند و دامن كشان بگذرد، و چون بلايى به او رسد دعاخوانى پيگير است‏
فولادوند: و چون انسان را نعمت بخشيم روى برتابد و خود را كنار كشد و چون آسيبى بدو رسد دست به دعاى فراوان بردارد
قمشه‌ای: و ما هر گاه به انسان (بی‌حوصله کم ظرف) نعمتی عطا کنیم رو بگرداند و (از شکر خدا) دوری جوید، و هر گاه شرّ و بلایی به او روی آورد آن گاه دایم زبان به دعا گشاید (و اظهار عجز نماید).
مکارم شیرازی: و هر گاه نعمتي به انسان دهيم روي مي‏گرداند، و با حال تكبر از حق دور مي‏شود، ولي هرگاه مختصر ناراحتي به او رسد تقاضاي فراوان و مستمر (براي برطرف شدن آن) دارد.
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾
انصاریان: بگو: به من خبر دهید: اگر [قرآن] از سوی خدا باشد و سپس شما به آن کافر شوید، چه کسی گمراه تر از آن خواهد بود که در مخالفتی دور [از منطق و صواب] قرار دارد؟
خرمشاهی: بگو انديشه كنيد اگر [قرآن‏] از سوى خدا باشد، و سپس شما منكرش شويد، ديگر چه كسى از كسى كه چنين ناسازگارى عظيمى دارد، گمراه‏تر خواهد بود؟
فولادوند: بگو به من خبر دهيد اگر [قرآن] از نزد خدا [آمده] باشد و آن را انكار كرده باشيد چه كسى گمراه‏ تر از آن كس خواهد بود كه به مخالفتى دور و دراز [دچار] آمده باشد
قمشه‌ای: (کافران را) بگو: چه می‌پندارید اگر (قرآن) از جانب خدا باشد و شما به آن کافر شده باشید آیا گمراه‌تر از آن کس که (مانند شما) به کفر و شقاق دور (از راه سعادت) است در جهان کسی تواند بود؟
مکارم شیرازی: بگو: به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوي خداوند باشد و شما به آن كافر شويد چه كسي گمراه تر خواهد بود از كسي كه با آن مخالفت مي‏كند؟!