هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
﴿۶۸﴾
انصاریان: اوست که زنده می کند و می میراند، و چون پدید آمدن چیزی را اراده کند، فقط به آن می گوید: باش. پس بی درنگ موجود می شود.
خرمشاهی: او كسى است كه زنده مىدارد و مىميراند و چون امرى را اراده كند، فقط به آن مىگويد موجود شو، و بىدرنگ موجود مىشود فولادوند: او همان كسى است كه زنده مى كند و مى ميراند و چون به كارى حكم كند همين قدر به آن مى گويد باش بى درنگ موجود مى شود قمشهای: اوست خدایی که (خلائق را) زنده میکند و میمیراند و چون به خلقت چیزی حکم نافذ و مشیّت کاملش تعلّق گیرد به محض اینکه گوید: موجود باش، بیدرنگ موجود میشود. مکارم شیرازی: او كسي است كه زنده ميكند و ميميراند، و هنگامي كه چيزي را اراده كند تنها به آن ميگويد: موجود باش! او نيز بلافاصله موجود ميشود.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ
﴿۶۹﴾
انصاریان: آیا کسانی را که در آیات خدا مجادله و ستیزه می کنند، ننگریستی که چگونه [از حق به باطل] برگردانده می شوند؟
خرمشاهی: آيا كسانى را كه در آيات الهى مجادله مىكنند، نديدهاى كه چگونه بيراهه مىروند فولادوند: آيا كسانى را كه در [ابطال] آيات خدا مجادله مى كنند نديده اى [كه] تا كجا [از حقيقت] انحراف حاصل كرده اند قمشهای: آیا کسانی را که در آیات ما راه جدال و انکار پیمودند ندیدی که چگونه (از حق) بازگردانیده شوند؟ مکارم شیرازی: آيا نديدي كساني را كه مجادله در آيات ما ميكنند چگونه از راه حق منحرف ميشوند؟
الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
﴿۷۰﴾
انصاریان: همانان که قرآن و دینی را که پیامبران خود را به آن فرستادیم، انکار کردند، پس به زودی [نتیجه انکار خود را] خواهند دانست؛
خرمشاهی: كسانى كه كتاب آسمانى و آنچه پيامبرانمان را براى آن فرستادهايم، تكذيب مىكنند، زودا كه [نتيجه و حقيقت را] بدانند فولادوند: كسانى كه كتاب [خدا] و آنچه را كه فرستادگان خود را بدان گسيل داشته ايم تكذيب كرده اند به زودى خواهند دانست قمشهای: آنان که کتاب ما را و احکامی که رسولان خود را بر ابلاغ آن فرستادیم تکذیب کردند به زودی (کیفر کردارشان را) خواهند دانست. مکارم شیرازی: كساني كه كتاب (آسماني) و آنچه را بر فرستادگان خود نازل كرديم تكذيب كردند، اما به زودي (نتيجه كار خود را) ميفهمند.
إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ
﴿۷۱﴾
انصاریان: زمانی که غل ها و زنجیرها [ی آتشین] در گردن هایشان باشد در حالی که به وسیله آنها کشیده شوند،
خرمشاهی: آنگاه كه غلها در گردنهايشان است، و به زنجيرها در آب گرم كشيده مىشوند فولادوند: هنگامى كه غلها در گردنهايشان [افتاده] و [با] زنجيرها كشانيده مى شوند قمشهای: آن گاه که گردنهاشان با غل و زنجیرها (ی آتشین) بسته شود و کشیده شوند. مکارم شیرازی: در آن هنگام كه غلها و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را ميكشند.
فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ
﴿۷۲﴾
انصاریان: در میان آب جوشان، سپس آنان را در آتش افروخته دوزخ می سوزانند.
خرمشاهی: سپس در آتش [دوزخ] سوخته مىشوند فولادوند: در ميان جوشاب [و] آنگاه در آتش برافروخته مى شوند قمشهای: در حمیم دوزخ (و آب گرم و عفن جهنم)، سپس در آتش سوخته و افروخته شوند. مکارم شیرازی: و در آب جوشان وارد ميكنند، سپس در آتش دوزخ افروخته ميشوند!
ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ
﴿۷۳﴾
انصاریان: آن گاه به آنان گویند: معبودانی که [در الوهیت و ربوبیت] شریکان خدا می گرفتید کجایند؟
خرمشاهی: سپس به آنان گويند آنچه در برابر خداوند شريك مىآورديد، كجاست؟ فولادوند: آنگاه به آنان گفته مى شود آنچه را در برابر خدا [با او] شريك مى ساختيد كجايند قمشهای: آن گاه به آنها گویند: کجا رفتند معبودان باطلی که شریک خدا میشمردید، مکارم شیرازی: سپس به آنها گفته ميشود: كجا هستند آنچه را شريك خدا قرار ميداديد؟
مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُو مِنْ قَبْلُ شَيْئًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ
﴿۷۴﴾
انصاریان: [همان معبودانی که] به جای خدا [می پرستیدید]، می گویند: از نظر ما گم و ناپدید شدند، بلکه ما پیش از این چیزی را نمی پرستیدیم. این گونه خدا کافران را گمراه می کند.
خرمشاهی: گويند از ديد ما گم شدند، بلكه پيشتر هم چيزى را به پرستش نمىخوانديم، بدينسان خداوند كافران را بيراه گذارد فولادوند: مى گويند گمشان كرديم بلكه پيشتر [هم] ما چيزى را نمى خوانديم اين گونه خدا كافران را بى راه مى گذارد قمشهای: و از خدا روی میگردانیدید؟ آن مشرکان جواب گویند: آن بتها همه از نظر ما محو و نابود شدند، بلکه ما از این پیش چیزی را به خدایی نمیخواندیم. خدا این گونه مردم کافر (مشرک) را گمراه میگرداند (یعنی از رحمت خود محروم میکند). مکارم شیرازی: همان معبودهائي را كه جز خدا پرستش ميكرديد؟ آنها ميگويند: همه از نظر ما پنهان و گم شدند، بلكه ما اصلا قبل از اين چيزي پرستش نميكرديم! اينگونه خداوند كافران را گمراه ميسازد!
ذَلِكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ
﴿۷۵﴾
انصاریان: این [عذاب ها] برای آن است که به ناحق در زمین شادی و سرمستی می کردید و به سبب آن است که مغرورانه به پایکوبی و خوشحالی می پرداختید.
خرمشاهی: اين از آن است كه در روى زمين به ناحق شادى مىكرديد و از آن است كه فخر مىفروختيد فولادوند: اين [عقوبت] به سبب آن است كه در زمين به ناروا شادى و سرمستى میکرديد و بدان سبب است كه [سخت به خود] مى نازيديد قمشهای: این قهر و عذاب شما کافران بدین سبب است که در دنیا از پی تفریح و هوسرانی باطل بودید و دایم به نشاط و شهوت پرستی سرگرم شدید. مکارم شیرازی: اين به خاطر آن است كه به ناحق در زمين شادي ميكرديد و از روي غرور و مستي به خوشحالي ميپرداختيد.
ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ
﴿۷۶﴾
انصاریان: از درهای دوزخ وارد شوید که در آن جاو دانه اید؛ پس چه بد است اقامت گاه متکبران.
خرمشاهی: از دروازههاى جهنم وارد شويد، كه جاودانه در آنيد، و جايگاه متكبران چه بد است فولادوند: از درهاى دوزخ درآييد در آن جاودان [بمانيد] چه بد است جاى سركشان قمشهای: اینک (به کیفر کفرتان) به درهای دوزخ درآیید که آنجا جاودان معذّب خواهید بود، که متکبران را (که سر از فرمان حق کشیدند در آخرت) بسیار منزلگاه بدی است. مکارم شیرازی: از درهاي جهنم وارد شويد، و جاودانه در آن بمانيد، و چه بد جايگاهي است جايگاه متكبران؟!
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ
﴿۷۷﴾
انصاریان: نهایتاً [بر آزار اینان] شکیبا باش، بی تردید وعده خدا حق است. پس اگر بخشی از عذاب هایی را که به آنان وعده می دهیم به تو نشان دهیم، یا تو را پیش از آن از دنیا ببریم [تفاوتی ندارد، در هر صورت] به سوی ما بازگردانده می شوند [و کیفرشان را خواهند دید.]
خرمشاهی: پس شكيبايى پيشه كن، كه وعده الهى حق است، اگر بخشى از آنچه به ايشان وعده دادهايم به تو بنمايانيم، يا جان تو را [پيش از آن] بگيريم، در هر صورت به سوى ما بازگردانده مىشوند فولادوند: پس صبر كن كه وعده خدا راست است پس چه پاره اى از آنچه را كه به آنان وعده داده ايم به تو بنمايانيم چه تو را از دنيا ببريم [در هر صورت آنان] به سوى ما بازگردانيده مى شوند قمشهای: پس (ای رسول، چند روزی بر آزار کافران امت) صبر کن که البته وعده (ثواب و عقاب) خدا حق است، که اگر آنها را در حیات تو و مقابل چشم تو به بعضی از وعدههای خود که به آنها میدادیم (به شمشیر تو) عقوبت کنیم یا چنانچه تو را قبض روح کنیم باز رجوع آنها به سوی ماست (و در قیامت به کیفر اعمالشان میرسانیم). مکارم شیرازی: صبر كن كه وعده خدا حق است، هر گاه قسمتي از مجازاتهائي را كه به آنها وعده داده ايم در حال حياتت به تو ارائه دهيم، يا تو را (پيش از آن) از دنيا ببريم (مهم نيست) چرا كه بازگشت آنها به سوي ماست. |
||