قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِنْ رَبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۶۶﴾
انصاریان: بگو: من نهی شده ام از اینکه معبودانی که شما به جای خدا می پرستید، بپرستم؛ زیرا از جانب پروردگارم برای من دلایل روشن [بر حقّانیّت توحید] آمده است و مأمورم که فقط تسلیم [فرمان ها و احکام] پروردگار جهانیان باشم.
خرمشاهی: بگو من بازداشته شدهام از اينكه كسانى را كه شما به جاى خداوند مىپرستيد، بپرستم، آن هم هنگامى كه روشنگريهايى براى من از جانب پروردگارم آمده است، و دستور يافتهام كه در برابر پروردگار جهانيان، تسليم پيشه كنم فولادوند: بگو من نهى شده ام از اينكه جز خدا كسانى را كه [شما] مى خوانيد پرستش كنم [آن هم] هنگامى كه از جانب پروردگارم مرا دلايل روشن رسيده باشد و مامورم كه فرمانبر پروردگار جهانيان باشم قمشهای: (ای رسول ما، بت پرستان را) بگو که مرا از پرستش معبودان باطلی که شما به جای خدا میپرستید البته منع کردهاند چرا که بر من از خدای خود (به وحی) آیات و ادلّه روشنی آمده است و من مأمورم که تنها تسلیم امر خدای عالمیان باشم. مکارم شیرازی: بگو: من نهي شده ام از اينكه معبودهائي را كه شما غير از خدا ميخوانيد بپرستم، و ماءمورم كه تنها در برابر پروردگار عالميان تسليم باشم.
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
﴿۶۷﴾
انصاریان: اوست که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، آن گاه از علقه، سپس به صورت طفلی [از رحم مادران] بیرون می فرستد، تا به کمال نیرومندی و قوت خود برسید، آن گاه پیر و سالخورده شوید، و برخی از شما پیش از رسیدن به این مراحل قبض روح می شوید، و [برخی زنده می مانید] تا به آن مدتی که معین و مقرّر است برسید، و برای اینکه شما [درباره حق] تعقّل کنید.
خرمشاهی: او كسى است كه شما را [ابتدا] از خاك، سپس از نطفه، سپس از خون بسته آفريد، سپس شما را به هيئت نوزادى [از رحمها] بيرون آورد، تا به كمال رشدتان برسيد، سپس تا پير شويد، و بعضى از شما پيشاپيش جانش گرفته مىشود، و تا به سرآمدى معين برسيد، و باشد كه تعقل كنيد فولادوند: او همان كسى است كه شما را از خاكى آفريد سپس از نطفه اى آنگاه از علقه اى و بعد شما را [به صورت] كودكى برمى آورد تا به كمال قوت خود برسيد و تا سالمند شويد و از ميان شما كسى است كه مرگ پيشرس مى يابد و تا [بالاخره] به مدتى كه مقرر است برسيد و اميد كه در انديشه فرو رويد قمشهای: اوست خدایی که شما را از خاک (ناچیز) بیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آن گاه از خون بسته علقه، پس شما را (از رحم مادر) طفلی بیرون آورد تا آنکه به سنّ رشد و کمال برسید و باز پیری سالخورده شوید و برخی از شما پیش از سنّ پیری وفات کنند و تا همه به اجلی معین برسید و (این چنین کردیم تا) مگر (قدرت خدا را) تعقّل کنید. مکارم شیرازی: او كسي است كه شما را از خاك آفريد سپس از نطفه، بعد از علقه (خون منعقد) سپس شما را به صورت طفلي بيرون ميفرستد، بعد به مرحله كمال قوت ميرسيد، بعد از آن پير ميشويد، و (در اين ميان) گروهي از شما پيش از رسيدن به اين مرحله ميميرند، و هدف اين است به سرآمد عمر خود برسيد و شايد تعقل كنيد.
هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
﴿۶۸﴾
انصاریان: اوست که زنده می کند و می میراند، و چون پدید آمدن چیزی را اراده کند، فقط به آن می گوید: باش. پس بی درنگ موجود می شود.
خرمشاهی: او كسى است كه زنده مىدارد و مىميراند و چون امرى را اراده كند، فقط به آن مىگويد موجود شو، و بىدرنگ موجود مىشود فولادوند: او همان كسى است كه زنده مى كند و مى ميراند و چون به كارى حكم كند همين قدر به آن مى گويد باش بى درنگ موجود مى شود قمشهای: اوست خدایی که (خلائق را) زنده میکند و میمیراند و چون به خلقت چیزی حکم نافذ و مشیّت کاملش تعلّق گیرد به محض اینکه گوید: موجود باش، بیدرنگ موجود میشود. مکارم شیرازی: او كسي است كه زنده ميكند و ميميراند، و هنگامي كه چيزي را اراده كند تنها به آن ميگويد: موجود باش! او نيز بلافاصله موجود ميشود.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ
﴿۶۹﴾
انصاریان: آیا کسانی را که در آیات خدا مجادله و ستیزه می کنند، ننگریستی که چگونه [از حق به باطل] برگردانده می شوند؟
خرمشاهی: آيا كسانى را كه در آيات الهى مجادله مىكنند، نديدهاى كه چگونه بيراهه مىروند فولادوند: آيا كسانى را كه در [ابطال] آيات خدا مجادله مى كنند نديده اى [كه] تا كجا [از حقيقت] انحراف حاصل كرده اند قمشهای: آیا کسانی را که در آیات ما راه جدال و انکار پیمودند ندیدی که چگونه (از حق) بازگردانیده شوند؟ مکارم شیرازی: آيا نديدي كساني را كه مجادله در آيات ما ميكنند چگونه از راه حق منحرف ميشوند؟
الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
﴿۷۰﴾
انصاریان: همانان که قرآن و دینی را که پیامبران خود را به آن فرستادیم، انکار کردند، پس به زودی [نتیجه انکار خود را] خواهند دانست؛
خرمشاهی: كسانى كه كتاب آسمانى و آنچه پيامبرانمان را براى آن فرستادهايم، تكذيب مىكنند، زودا كه [نتيجه و حقيقت را] بدانند فولادوند: كسانى كه كتاب [خدا] و آنچه را كه فرستادگان خود را بدان گسيل داشته ايم تكذيب كرده اند به زودى خواهند دانست قمشهای: آنان که کتاب ما را و احکامی که رسولان خود را بر ابلاغ آن فرستادیم تکذیب کردند به زودی (کیفر کردارشان را) خواهند دانست. مکارم شیرازی: كساني كه كتاب (آسماني) و آنچه را بر فرستادگان خود نازل كرديم تكذيب كردند، اما به زودي (نتيجه كار خود را) ميفهمند.
إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ
﴿۷۱﴾
انصاریان: زمانی که غل ها و زنجیرها [ی آتشین] در گردن هایشان باشد در حالی که به وسیله آنها کشیده شوند،
خرمشاهی: آنگاه كه غلها در گردنهايشان است، و به زنجيرها در آب گرم كشيده مىشوند فولادوند: هنگامى كه غلها در گردنهايشان [افتاده] و [با] زنجيرها كشانيده مى شوند قمشهای: آن گاه که گردنهاشان با غل و زنجیرها (ی آتشین) بسته شود و کشیده شوند. مکارم شیرازی: در آن هنگام كه غلها و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را ميكشند.
فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ
﴿۷۲﴾
انصاریان: در میان آب جوشان، سپس آنان را در آتش افروخته دوزخ می سوزانند.
خرمشاهی: سپس در آتش [دوزخ] سوخته مىشوند فولادوند: در ميان جوشاب [و] آنگاه در آتش برافروخته مى شوند قمشهای: در حمیم دوزخ (و آب گرم و عفن جهنم)، سپس در آتش سوخته و افروخته شوند. مکارم شیرازی: و در آب جوشان وارد ميكنند، سپس در آتش دوزخ افروخته ميشوند!
ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ
﴿۷۳﴾
انصاریان: آن گاه به آنان گویند: معبودانی که [در الوهیت و ربوبیت] شریکان خدا می گرفتید کجایند؟
خرمشاهی: سپس به آنان گويند آنچه در برابر خداوند شريك مىآورديد، كجاست؟ فولادوند: آنگاه به آنان گفته مى شود آنچه را در برابر خدا [با او] شريك مى ساختيد كجايند قمشهای: آن گاه به آنها گویند: کجا رفتند معبودان باطلی که شریک خدا میشمردید، مکارم شیرازی: سپس به آنها گفته ميشود: كجا هستند آنچه را شريك خدا قرار ميداديد؟
مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُو مِنْ قَبْلُ شَيْئًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ
﴿۷۴﴾
انصاریان: [همان معبودانی که] به جای خدا [می پرستیدید]، می گویند: از نظر ما گم و ناپدید شدند، بلکه ما پیش از این چیزی را نمی پرستیدیم. این گونه خدا کافران را گمراه می کند.
خرمشاهی: گويند از ديد ما گم شدند، بلكه پيشتر هم چيزى را به پرستش نمىخوانديم، بدينسان خداوند كافران را بيراه گذارد فولادوند: مى گويند گمشان كرديم بلكه پيشتر [هم] ما چيزى را نمى خوانديم اين گونه خدا كافران را بى راه مى گذارد قمشهای: و از خدا روی میگردانیدید؟ آن مشرکان جواب گویند: آن بتها همه از نظر ما محو و نابود شدند، بلکه ما از این پیش چیزی را به خدایی نمیخواندیم. خدا این گونه مردم کافر (مشرک) را گمراه میگرداند (یعنی از رحمت خود محروم میکند). مکارم شیرازی: همان معبودهائي را كه جز خدا پرستش ميكرديد؟ آنها ميگويند: همه از نظر ما پنهان و گم شدند، بلكه ما اصلا قبل از اين چيزي پرستش نميكرديم! اينگونه خداوند كافران را گمراه ميسازد!
ذَلِكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ
﴿۷۵﴾
انصاریان: این [عذاب ها] برای آن است که به ناحق در زمین شادی و سرمستی می کردید و به سبب آن است که مغرورانه به پایکوبی و خوشحالی می پرداختید.
خرمشاهی: اين از آن است كه در روى زمين به ناحق شادى مىكرديد و از آن است كه فخر مىفروختيد فولادوند: اين [عقوبت] به سبب آن است كه در زمين به ناروا شادى و سرمستى میکرديد و بدان سبب است كه [سخت به خود] مى نازيديد قمشهای: این قهر و عذاب شما کافران بدین سبب است که در دنیا از پی تفریح و هوسرانی باطل بودید و دایم به نشاط و شهوت پرستی سرگرم شدید. مکارم شیرازی: اين به خاطر آن است كه به ناحق در زمين شادي ميكرديد و از روي غرور و مستي به خوشحالي ميپرداختيد. |
||