ParsQuran
سوره 40: غافر - جزء 24

مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ ﴿۳۱﴾
انصاریان: چون سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که پس از آنان بودند؛ و خدا ستمی بر بندگان نمی خواهد [این بندگانند که بر خود ستم روا می دارند.]
خرمشاهی: مانند حال و روز قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از ايشان بودند، و خداوند در حق بندگان ستمى نمى‏خواهد
فولادوند: [از سرنوشتى] نظير سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از آنها [آمدند] و [گرنه] خدا بر بندگان [خود] ستم نمى‏ خواهد
قمشه‌ای: مثل روزگار ناگوار قوم نوح و عاد و ثمود و امم بعد از اینان (که همه به کیفر کفر و عصیان هلاک شدند) و خدا هیچ اراده ظلم در حق بندگان نکند (و هلاک آنها به سوء اختیار خود است).
مکارم شیرازی: از عادتي همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و كساني كه بعد از آنها بودند (از شرك و كفر و طغيان) مي‏ترسم و خداوند ظلم و ستمي بر بندگانش نمي‏خواهد.
وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ﴿۳۲﴾
انصاریان: و ای قوم من! بی تردید من از روزی که مردم یکدیگر را [برای نجات خود از عذاب] ندا می دهند بر شما می ترسم؛
خرمشاهی: و اى قوم من، من بر شما از روز فرياد خوانى بيمناكم‏
فولادوند: و اى قوم من من بر شما از روزى كه مردم يكديگر را [به يارى هم] ندا درمى‏ دهند بيم دارم
قمشه‌ای: و ای قوم، من بر شما از (عذاب) روز قیامت که خلق (از سختی آن به فریاد آیند و) یکدیگر را بخوانند سخت می‌ترسم.
مکارم شیرازی: اي قوم! من بر شما از روزي كه مردم يكديگر را صدا مي‏زنند (و از هم ياري مي‏طلبند و صدايشان به جائي نمي‏رسد) بيمناكم!
يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۳﴾
انصاریان: روزی که [به علت شدت عذاب] پشت کنان از این سو به آن سو فرار می کنید [ولی از هر سو که می روید، برگردانده می شوید و] شما را [در برابر عذاب خدا] هیچ نگه دارنده ای نیست؛ و هر که را خدا [به سبب کبر و عنادش] گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود.
خرمشاهی: روزى كه پشت كنيد، براى شما در برابر خداوند پناهى نيست، و هر كس كه خداوند بيراهش گذارد، رهنمايى ندارد
فولادوند: روزى كه پشت‏ كنان [به عنف] بازمى‏ گرديد براى شما در برابر خدا هيچ حمايتگرى نيست و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست
قمشه‌ای: روزی که (از عذاب آن) به پشت بگریزید و هیچ از (قهر) خدا پناهی نیابید. و هر که را خدا در گمراهی واگذارد دیگر برای او راهنمایی نیست.
مکارم شیرازی: همان روز كه روي مي‏گردانيد و فرار مي‏كنيد، اما هيچ پناهگاهي در برابر خداوند براي شما وجود ندارد، و هر كس را خداوند (بخاطر اعمالش ‍ گمراه سازد، هدايت كننده‏ اي براي او نيست.
وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ ﴿۳۴﴾
انصاریان: بی تردید یوسف پیش از این دلایل روشنی برای شما آورد، ولی شما همواره نسبت به آنچه که آورده بود در تردید بودید، تا زمانی که از دنیا رفت، [پس از مرگ او] گفتید: خدا هرگز بعد از او پیامبری مبعوث نخواهد کرد، این گونه خدا هر اسراف کار تردید کننده ای را گمراه می کند.
خرمشاهی: و پيشتر يوسف [پيامبر] براى شما معجزاتى آورد و همچنان از آنچه برايتان آورده بود در شك بوديد، تا آنكه چون درگذشت، گفتيد خداوند هرگز پس از او پيامبرى برنخواهد انگيخت، بدين‏سان خداوند كسى را كه گزافكار شك‏گراست بيراه مى‏دارد
فولادوند: و به يقين يوسف پيش از اين دلايل آشكار براى شما آورد و از آنچه براى شما آورد همواره در ترديد بوديد تا وقتى كه از دنيا رفت گفتيد خدا بعد از او هرگز فرستاده‏ اى را برنخواهد انگيخت اين گونه خدا هر كه را افراطگر شكاك است بى راه مى‏ گذارد
قمشه‌ای: و از این پیش یوسف (کنعان) به سوی شما (مصریان) با معجزات و ادلّه روشن (به رسالت) آمد و دایم از آیاتی که برای شما آورد در شک و ریب بماندید تا آنکه یوسف از دنیا برفت، گفتید که دیگر خدا پس از یوسف هرگز رسولی نمی‌فرستد. بلی این چنین خدا مردم مسرف (ستمگری) را که (در آیات خدا و معجزات رسل) در شک و ریبند به گمراهی و خذلان خود وا می‌گذارد.
مکارم شیرازی: پيش از اين يوسف با دلائل روشن به سراغ شما آمد، ولي شما همچنان در آنچه او آورده بود ترديد داشتيد، تا زماني كه از دنيا رفت، گفتيد: هرگز خداوند بعد از او رسولي مبعوث نخواهد كرد، اينگونه خداوند هر اسرافكار ترديد كننده‏ اي را گمراه مي‏سازد.
الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿۳۵﴾
انصاریان: کسانی که در آیات خدا بی آنکه دلیلی برای آنان آمده باشد، مجادله و ستیزه می کنند [این عمل زشتشان] نزد خدا و نزد اهل ایمان مایه دشمنی بزرگ است؛ این گونه خدا بر دل هر گردنکش زورگویی، مُهر [تیره بختی] می نهد
خرمشاهی: كسانى كه در آيات الهى بدون حجتى كه برايشان آمده باشد، مجادله مى‏كنند، نزد خداوند و نزد مؤمنان بس ناپسند است، بدين‏سان خداوند بر هر قلب متكبر زورگويى مهر مى‏نهد
فولادوند: كسانى كه در باره آيات خدا بدون حجتى كه براى آنان آمده باشد مجادله مى كنند [اين ستيزه] در نزد خدا و نزد كسانى كه ايمان آورده‏ اند [مايه] عداوت بزرگى است اين گونه خدا بر دل هر متكبر و زورگويى مهر مى ‏نهد
قمشه‌ای: آنان که در آیات خدا بی‌هیچ حجت و برهان به جدال و انکار برمی‌خیزند این کار، سخت خدا (و رسول) و اهل ایمان را به خشم و غضب آرد. بلی این گونه خدا بر دل هر متکبر خود کامه‌ای مهر (شقاوت) می‌زند (که با سعادت خود دشمن می‌شود).
مکارم شیرازی: همانها كه در آيات الهي بيآنكه براي آنها آمده باشد به مجادله برمي خيزند، كاري كه خشم عظيمي نزد خداوند و نزد كساني كه ايمان آورده‏ اند بار مي‏آورد، اينگونه خداوند بر قلب هر متكبر جباري مهر مي‏نهد.
وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: و فرعون گفت: ای هامان! برای من بنایی بسیار بلند بساز شاید به وسایلی برسم،
خرمشاهی: و فرعون گفت اى هامان براى من برجى [بلند] برآور باشد كه به اين راهها برسم‏
فولادوند: و فرعون گفت اى هامان براى من كوشكى بلند بساز شايد من به آن راهها برسم
قمشه‌ای: و فرعون (به وزیرش) گفت: ای هامان، برای من کاخی بلند پایه (آسمان خراش) بنیاد کن تا شاید به درها راه یابم.
مکارم شیرازی: فرعون گفت: اي هامان! براي من بناي مرتفعي بساز شايد به وسائلي رسم.
أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ ﴿۳۷﴾
انصاریان: وسایل [بالا رفتن به] آسمان ها تا از خدای موسی آگاه شوم [که کیست و کجاست؟!] هر چند موسی را [در گفته هایش درباره خدا] دروغگو می پندارم. و این گونه برای فرعون زشتی کردارش آراسته شد و از راه خدا باز ماند، و نیرنگ و نقشه فرعون جز در زیانکاری و نابودی نبود.
خرمشاهی: راههاى آسمان، تا به خداى موسى پى ببرم، و من او را دروغگو مى‏دانم، و بدين‏سان در نظر فرعون بد كردارى‏اش آراسته شد، و از راه [صواب‏] باز داشته شد، و نيرنگ فرعون جز در تباهى نبود
فولادوند: راههاى [دستيابى به] آسمانها تا از خداى موسى اطلاع حاصل كنم و من او را سخت دروغپرداز مى ‏پندارم و اين گونه براى فرعون زشتى كارش آراسته شد و از راه [راست] بازماند و نيرنگ فرعون جز به تباهى نينجاميد
قمشه‌ای: به درهای آسمانها و بر خدای موسی آگاه شوم (و از صدق و کذب موسی تحقیقی کنم) و من هنوز موسی را دروغگوی می‌پندارم. و این چنین در نظر جاهلانه فرعون عمل زشتش زیبا نمود و راه حق (و خدا پرستی) بر او مسدود شد، و مکر و تدبیر فرعون جز بر زیان و هلاکش به کار نیامد.
مکارم شیرازی: وسائل ( صعود به) آسمانها، تا از خداي موسي آگاه شوم، هر چند گمان مي‏كنم او دروغگو باشد، اينچنين اعمال بد فرعون در نظرش ‍ زينت داده شده بود، و او را از راه حق باز داشت، و توطئه فرعون (و فرعون صفتان) جز به نابودي نمي‏انجامد.
وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ ﴿۳۸﴾
انصاریان: و آن مرد مؤمن گفت: ای قوم من! از من پیروی کنید تا شما را به راه راست هدایت کنم.
خرمشاهی: و كسى كه ايمان آورده بود، گفت اى قوم من، از من پيروى كنيد تا شما را به راه رشد و راستى هدايت كنم‏
فولادوند: و آن كس كه ايمان آورده بود گفت اى قوم من مرا پيروى كنيد تا شما را به راه درست هدايت كنم
قمشه‌ای: و باز همان شخص مؤمن گفت: ای قوم، مرا پیروی کنید تا شما را به راه حق و صواب دلالت کنم.
مکارم شیرازی: كسي كه (از قوم فرعون ايمان آورده بود گفت: اي قوم! از من پيروي كنيد تا شما را به راه صحيح هدايت كنم.
يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ ﴿۳۹﴾
انصاریان: ای قوم من! این زندگی دنیا فقط کالایی بی ارزش و زودگذر است، و بی تردید آخرت سرای همیشگی و پایدار است.
خرمشاهی: اى قوم من، همانا اين زندگانى دنيا، بهره‏اى [اندك‏] است، و آخرت سراى اقامت است‏
فولادوند: اى قوم من اين زندگى دنيا تنها كالايى [ناچيز] است و در حقيقت آن آخرت است كه سراى پايدار است
قمشه‌ای: ای قوم، این زندگانی (فانی) دنیا متاع ناچیزی بیش نیست و سرای آخرت منزلگاه ابدی (و حیات جاودانی) است.
مکارم شیرازی: اي قوم من! اين زندگي دنيا متاع زودگذري است، و آخرت سراي هميشگي است.
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۴۰﴾
انصاریان: هر که بدی کند جز به مانند آن کیفر نیابد، و از مردان یا زنان کسانی که کار شایسته انجام دهند در حالی که مؤمن باشند، آنان در بهشت درآیند و در آن بی حسابْ روزی یابند.
خرمشاهی: هر كس كار ناپسندى مرتكب شود، جز به مانند آن جزا نيابد، و هر كس كارى شايسته انجام دهد، اعم از مرد يا زن، و مؤمن باشد، اينانند كه وارد بهشت مى‏شوند، و در آنجا بى‏حساب روزى مى‏يابند
فولادوند: هر كه بدى كند جز به مانند آن كيفر نمى‏ يابد و هر كه كار شايسته كند چه مرد باشد يا زن در حالى كه ايمان داشته باشد در نتيجه آنان داخل بهشت مى ‏شوند و در آنجا بى‏حساب روزى مى‏ يابند
قمشه‌ای: (و بدانید که) هر کس کار بدی (در دنیا) کرده (آنجا) الاّ به مثل آن مجازات نشود، و هر که از مرد و زن عمل صالح به جا آورده در صورتی که با ایمان باشند آنان در بهشت جاودان داخل شوند و آنجا از رزق بی‌حساب (و نعمت بی‌شمار) برخوردار گردند.
مکارم شیرازی: هر كس عمل بدي انجام دهد جز به مانند آن كيفر داده نمي‏شود، ولي كسي كه عمل صالحي انجام دهد، خواه مرد يا زن، در حالي كه مؤ من باشد وارد بهشت مي‏شود و روزي بيحسابي به او داده خواهد شد.