ParsQuran
سوره 4: النساء - جزء 5, 6

مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا ﴿۱۴۷﴾
انصاریان: اگر شما سپاس گزارِ [نعمت هایِ بی شمارِ حق] باشید و ایمان آورید، خدا را با عذاب شما چه کار؟ خدا همواره پاداش دهنده و داناست.
خرمشاهی: اگر شكر كنيد و ايمان ورزيد خداوند را با عذاب شما چه كار؟ و خداوند قدردان داناست‏
فولادوند: اگر سپاس بداريد و ايمان آوريد خدا مى‏ خواهد با عذاب شما چه كند و خدا همواره سپاس‏پذير [=حق‏ شناس] داناست
قمشه‌ای: خداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند اگر (لطف خدا را) شکر گزارید و (به او) ایمان آرید؟! خدا شکر نعمت از شما می‌پذیرد و علمش (به صلاح خلق) محیط است.
مکارم شیرازی: خدا چه نيازي به مجازات شما دارد اگر شكرگزاري كنيد (و نعمتها را بجا مصرفنمائيد) و ايمان آوريد، خدا شكرگزار و آگاه است(اعمال و نيات آنها را مي‏داند و به آنچه نيك است پاداش نيك مي‏دهد).
لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا ﴿۱۴۸﴾
انصاریان: خدا افشای بدی های دیگران را دوست ندارد، جز برای کسی که مورد ستم قرار گرفته است [که بر ستمدیده برای دفع ستم، افشای بدی های ستمکار جایز است]؛ و خدا شنوا و داناست.
خرمشاهی: خداوند بانگ برداشتن به بد زبانى را دوست ندارد، مگر از [سوى‏] كسى كه به او ستم شده باشد، و خداوند شنواى داناست‏
فولادوند: خداوند بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد مگر [از] كسى كه بر او ستم رفته باشد و خدا شنواى داناست
قمشه‌ای: خدا دوست نمی‌دارد که کسی به گفتار زشت (به عیب خلق) صدا بلند کند مگر آن که ظلمی به او رسیده باشد، همانا که خدا شنوا و داناست.
مکارم شیرازی: خداوند دوست ندارد كسي با سخنان خود بديها را اظهار كند مگر آن كسي كه مورد ستم واقع شده باشد، خداوند شنوا و دانا است.
إِنْ تُبْدُوا خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا ﴿۱۴۹﴾
انصاریان: اگر کار خیری را آشکار کنید، یا آن راپنهان دارید، یا از بدیِ [دیگران] گذشت کنید، [کاری مورد پسند خدا انجام داده اید]؛ یقیناً خدا [با قدرت داشتن بر انتقام] همواره گذشت کننده و تواناست.
خرمشاهی: اگر خيرى را آشكار يا پنهان كنيد، يا از عمل ناخوشايندى درگذريد، [بدانيد كه‏] خداوند بخشاينده تواناست‏
فولادوند: اگر خيرى را آشكار كنيد يا پنهانش داريد يا از بديى درگذريد پس خدا درگذرنده تواناست
قمشه‌ای: اگر (درباره خلق) آشکارا یا پنهانی نیکی کنید یا از بدی دیگران درگذرید خدا همیشه از بدیها در می‌گذرد با آنکه در انتقام تواناست.
مکارم شیرازی: (اما) اگر نيكيها را آشكار يا مخفي سازيد و يا از بديها گذشت نمائيد (مجاز خواهيد بود) خداوند بخشنده و توانا است (و با اينكه قادر بر انتقام است. عفو و گذشت مي‏كند)
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۵۰﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که به خدا و پیامبرانش کافر می شوند و می خواهند میان خدا و پیامبرانش [با ایمان آوردن به خدا و کفرورزی به پیامبران] جدایی اندازند، و می گویند: به بعضی ایمان می آوریم و به برخی کافر می شویم و می خواهند میان کفر و ایمان راهی [خاص] برگزینند، [سبک مغز و بی شعورند.]
خرمشاهی: كسانى كه به خداوند و پيامبرانش كفر مى‏ورزند و مى‏خواهند بين خداوند و پيامبرانش جدائى قائل شوند و مى‏گويند به بعضى ايمان داريم و به بعضى نداريم و مى‏خواهند راهى بينابين پيش گيرند
فولادوند: كسانى كه به خدا و پيامبرانش كفر مى ‏ورزند و مى‏ خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايى اندازند و مى‏ گويند ما به بعضى ايمان داريم و بعضى را انكار مى ‏كنيم و مى‏ خواهند ميان اين [دو] راهى براى خود اختيار كنند
قمشه‌ای: آنان که به خدا و رسولان او کافر شوند و خواهند که میان خدا و پیغمبرانش جدایی اندازند و گویند: ما به برخی (از انبیاء) ایمان آورده و به پاره‌ای ایمان نیاوریم و خواهند که میان کفر و ایمان راهی اختیار کنند؛
مکارم شیرازی: كساني كه خدا و پيامبران او را انكار مي‏كنند و مي‏خواهند در ميان آنها تبعيض قائل شوند، و مي‏گويند به بعضي ايمان داريم و بعضي را انكار مي‏كنيم و مي‏خواهند در ميان اين دو، راهي براي خود انتخاب كنند…
أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا ﴿۱۵۱﴾
انصاریان: اینان در حقیقت کافرند؛ و ما برای کافران عذابی خوار کننده آماده کرده ایم.
خرمشاهی: اينان به واقع كافرند و ما براى كافران عذابى خفت‏بار آماده ساخته‏ايم‏
فولادوند: آنان در حقيقت كافرند و ما براى كافران عذابى خفت ‏آور آماده كرده‏ ايم
قمشه‌ای: به حقیقت کافر اینهایند و ما برای کافران عذابی خوار کننده مهیا ساخته‌ایم.
مکارم شیرازی: آنها كافران حقيقي اند و براي كافران مجازات توهين آميزي فراهم ساخته‏ ايم.
وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۱۵۲﴾
انصاریان: وکسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند و میان هیچ یک از آنان جدایی نینداختند، خدا پاداششان را می دهد؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و كسانى كه به خداوند و پيامبرانش ايمان دارند و بين هيچ‏يك از آنان فرق نمى‏گذارند، خداوند به زودى پاداش آنان را خواهد داد، و خدا آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: و كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده و ميان هيچ كدام از آنان فرق نمى‏ گذارند به زودى [خدا] پاداش آنان را عطا مى ‏كند و خدا آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: و آنان که ایمان به خدا و رسولانش آوردند و تفرقه میان خدا و هیچ یک از پیغمبران نیفکندند، اینها را خدا به زودی اجرشان را عطا کند و خدا پیوسته بخشنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: (ولي) كساني كه به خدا و رسولان او ايمان آورده و ميان احدي از آنها فرق نمي‏گذارند پاداش آنها را خواهيم داد، خداوند آمرزنده و مهربان است.
يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا ﴿۱۵۳﴾
انصاریان: اهل کتاب [بنا به خواستِ نامعقولشان] از تو می خواهند که از آسمان، کتابی برای آنان نازل کنی، البته [این بازیگران زشت باطن] از موسی بزرگ تر از آن را خواستند، و گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان ده. پس آنان را به کیفر ستمشان صاعقه فرو گرفت. باز پس از آنکه [بر وحدانیّت حق و ضرورت خداپرستی] دلایل روشن برای آنان آمد، گوساله را به عنوان معبود گرفتند، و ما از این [گناه بزرگ و زشت هم] گذشتیم و به موسی برهانی روشن و قدرتی آشکار دادیم.
خرمشاهی: اهل كتاب از تو مى‏خواهند كه برايشان [به يكباره‏] از آسمان كتابى نازل كنى، بدان كه از موسى درخواستى عجيب‏تر كردند، و گفتند خدا را آشكارا به ما نشان بده، آنگاه به خاطر درخواست ناحقشان صاعقه‏[ى مرگ‏] آنان را فروگرفت، آنگاه [چون به درخواست موسى از نو زنده شدند] پس از آن همه معجزات كه برايشان پديد آمده بود، گوساله‏پرستى كردند، و از اين گناهشان هم درگذشتيم و به موسى حجتى آشكار بخشيديم‏
فولادوند: اهل كتاب از تو مى‏ خواهند كه كتابى از آسمان [يكباره] بر آنان فرود آورى البته از موسى بزرگتر از اين را خواستند و گفتند خدا را آشكارا به ما بنماى پس به سزاى ظلمشان صاعقه آنان را فرو گرفت‏ سپس بعد از آنكه دلايل آشكار برايشان آمد گوساله را [به پرستش] گرفتند و ما از آن هم درگذشتيم و به موسى برهانى روشن عطا كرديم
قمشه‌ای: (ای پیغمبر) اهل کتاب از تو درخواست کنند که از آسمان کتابی (یکجا) برای آنان فرود آوری، همانا از موسی نیز درخواستی بالاتر از این کردند و گفتند: خدا را به چشم ما آشکار بنما، پس به سبب این جهل و سرکشی صاعقه سوزان آنها را درگرفت، و پس از آن همه آیات روشن، باز گوساله‌پرستی اختیار کردند، باز ما از این کار (زشت آنان) درگذشتیم و به موسی حجّتی آشکار بخشیدیم.
مکارم شیرازی: اهل كتاب از تو تقاضا مي‏كنند كتابي از آسمان (يكجا) بر آنها نازل كني (در حالي كه اين بهانه‏ اي بيش نيست) آنها از موسي بزرگتر از اين را خواستند و گفتند خدا را آشكارا بما نشان بده، و به خاطر اين ستم صاعقه آنها را فرو گرفت، سپس گوساله (سامري) را پس از آنهمه دلايل روشن كه براي آنها آمد (به خدائي) انتخاب كردند ولي ما آنها را عفو كرديم و به موسي برتري آشكاري داديم.
وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا ﴿۱۵۴﴾
انصاریان: و کوه طور را به سبب پیمانشان [به پذیرفتن تورات، عمل به آن و ایمان به موسی] برفرازشان برافراشتیم، و به آنان گفتیم: با تواضع و فروتنی و سجده کنان، از دروازه [شهر یا درِ معبد] درآیید. و [نیز] به آنان گفتیم: روز شنبه [از حکم حرمت صید ماهی] تجاوز نکنید. و از آنان [برای اجرای احکام تورات و فرمان های موسی] پیمانی محکم و استوار گرفتیم.
خرمشاهی: و [كوه‏] طور را بر فرازشان افراشته داشتيم تا از ايشان پيمان گرفتيم، و به ايشان گفتيم فروتنانه از اين دروازه وارد شويد، و به ايشان گفتيم حرمت سبت [ شنبه‏] را نشكنيد، و از ايشان پيمانى استوار گرفتيم‏
فولادوند: و كوه طور را به يادبود پيمان [با] آنان بالاى سرشان افراشته داشتيم و به آنان گفتيم سجده‏ كنان از در درآييد و [نيز] به آنان گفتيم در روز شنبه تجاوز مكنيد و از ايشان پيمانى استوار گرفتيم
قمشه‌ای: و کوه طور را برای (اتمام حجّت و اخذ) پیمان بر فراز سر آنها بلند گردانیدیم و آنها را گفتیم به حال سجده بدین درگاه درآیید و گفتیم از حکم روز شنبه تعدی مکنید، و از آنها پیمانی سخت گرفتیم.
مکارم شیرازی: و كوه طور را بر فراز آنها برافراشتيم و در همان حال از آنها پيمان گرفتيم و به آنها گفتيم (بعنوان توبه) از در (بيت المقدس) با خضوع در آئيد و (نيز) به آنها گفتيم روز شنبه تعدي نكنيد (و دست از كار بكشيد) و از آنها (در برابر همه اينها) پيمان محكمي گرفتيم.
فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِمْ بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۵۵﴾
انصاریان: پس به کیفر پیمان شکنی آنان و کفرشان به آیات خدا، و به ناحق کشتن پیامبران، و گفتار [بی پایه و باطل] شان که دل های ما در پوشش و حجاب است [از این رو سخن حق را درک نمی کنیم، لعنتشان کردیم؛] بلکه به سبب کفرشان بر دل هایشان مُهرِ [محرومیت از فهم معارف] زدیم؛ به همین سبب جز اندکی ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: آنگاه به سبب پيمان شكنى‏شان و كفرورزيدنشان به آيات الهى و كشتنشان پيامبران را به ناحق و ادعايشان كه دلهاى ما در پوشش است [لعنتشان كرديم‏]، بلكه خداوند به سبب كفرشان بر دلهايشان مهر نهاد، كه جز اندكى ايمان نمى‏آورند
فولادوند: پس به [سزاى] پيمان‏شكني‏شان و انكارشان نسبت به آيات خدا و كشتار ناحق آنان [از] انبيا و گفتارشان كه دلهاى ما در غلاف است [لعنتشان كرديم] بلكه خدا به خاطر كفرشان بر دلهايشان مهر زده و در نتيجه جز شمارى اندك [از ايشان] ايمان نمى ‏آورند
قمشه‌ای: پس چون پیمان شکستند و به آیات خدا کافر شدند و پیغمبران را به ناحق کشتند و (همه این قبایح به جای آوردند) بدین عذر که گفتند: دلهای ما در پرده است (و دروغ گفتند) بلکه خدا به سبب کفر، آنها را مهر بر دل نهاد، که به جز اندکی ایمان نیاورند؛
مکارم شیرازی: آنها بخاطر اينكه پيمانشان را شكستند و آيات خدا را انكار كردند و پيامبران را به ناحق كشتند و بخاطر اينكه (از روي استهزاء) مي‏گفتند بر دلهاي ما پرده افكنده شده (و سخنان پيامبران را درك نمي‏كنيم مطرود درگاه خدا شدند) آري خداوند به علت كفرشان بر دلهاي آنها مهر زده و لذا جز عده كمي ايمان نمي‏آورند (آنها كه راه حق مي‏پويند و سر لجاج ندارند).
وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا ﴿۱۵۶﴾
انصاریان: و [نیز] به سبب کفرشان [به نبوّت عیسی] و گفتارشان بر مریمِ [پاکدامن و آراسته به عفت] که افترا و بهتان بزرگی بود [لعنتشان کردیم.]
خرمشاهی: و به سبب كفرشان و سخنشان كه به مريم بهتان بزرگى زدند
فولادوند: و [نيز] به سزاى كفرشان و آن تهمت بزرگى كه به مريم زدند
قمشه‌ای: و هم به واسطه کفرشان و بهتان بزرگشان بر مریم؛
مکارم شیرازی: و (نيز) بخاطر كفرشان و تهمت بزرگي كه بر مريم زدند.