ParsQuran
سوره 4: النساء - جزء 4, 5, 6

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا ﴿۱﴾
انصاریان: ای مردم! از [مخالفت با فرمان هایِ] پروردگارتان بپرهیزید، آنکه شما را از یک تن آفرید و جفتش را [نیز] از [جنس] او پدید آورد و از آن دو تن، مردان و زنان بسیاری را پراکنده و منتشر ساخت. و از خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می کنید، پروا کنید و از [قطع رابطه با] خویشاوندان بپرهیزید. یقیناً خدا همواره بر شما حافظ و نگهبان است.
خرمشاهی: اى مردم از پروردگارتان پروا كنيد، همو كه شما را از يك تن يگانه بيافريد و همسر او را هم از او پديد آورد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكند، و از خدايى كه به نام او پيمان مى‏بنديد يا سوگند مى‏دهيد، همچنين از گسستن پيوند خويشاوندان پروا كنيد، چرا كه خداوند [ناظر و] نگاهبان شماست‏
فولادوند: اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد و از آن دو مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد پروا داريد و از خدايى كه به [نام] او از همديگر درخواست مى ‏كنيد پروا نماييد و زنهار از خويشاوندان مبريد كه خدا همواره بر شما نگهبان است
قمشه‌ای: ای مردم، بترسید از پروردگار خود، آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و هم از آن، جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقی بسیار در اطراف عالم از مرد و زن پراکند، و بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر مسئلت و درخواست می‌کنید و درباره ارحام کوتاهی نکنید، که خدا مراقب اعمال شماست.
مکارم شیرازی: اي مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد! كه همه شما را از يك انسان آفريد؛ و همسر او را (نيز) از جنس خلق كرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراواني (در روي زمين) منتشر ساخت. و از خدايي بپرهيزيد كه (همگي به عظمت او معترفيد و) هنگامي كه چيزي از يكديگر مي‏خواهيد نام او را ميبريد، (و نيز) از خويشاوندان خود (يعني قطع ارتباط با آنها) پرهيز كنيد، زيرا خداوند مراقب شما است.
وَآتُوا الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا ﴿۲﴾
انصاریان: اموال یتیمان را [پس از رشدشان] به آنان بدهید، و [اموال] پست و بی ارزش [خود] را با [اموالِ] مرغوب و با ارزش [آنان] عوض نکنید؛ و اموالشان را با ضمیمه کردن به اموال خود نخورید؛ زیرا آن گناهی بزرگ است.
خرمشاهی: و اموال يتيمان را به ايشان برگردانيد و پليد را جانشين پاك مسازيد و اموال ايشان را با اموال خويش مخوريد كه اين گناه بزرگى است‏
فولادوند: و اموال يتيمان را به آنان [باز]دهيد و [مال پاك] و [مرغوب آنان ] را با [مال] ناپاك [خود] عوض نكنيد و اموال آنان را همراه با اموال خود مخوريد كه اين گناهى بزرگ است
قمشه‌ای: و اموال یتیمان را پس از بلوغ به دست آنها دهید، و مال بد و نامرغوب خود را به مرغوب (آنها) تبدیل نکنید و اموال آنان را به ضمیمه اموال خود مخورید، که این گناهی بس بزرگ است.
مکارم شیرازی: و اموال را (هنگامي كه به حد رشد رسيدند) به آنها بدهيد! و اموال بد (خود) را با اموال خوب (آنها) عوض نكنيد! و اموال آنها را با اموال خودتان (با مخلوط كردن يا تبديل نمودن) نخوريد، زيرا اين گناه بزرگي است.
وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا ﴿۳﴾
انصاریان: واگر می ترسید که نتوانید در مورد دختران یتیم [در صورت ازدواج با آنان] عدالت ورزید، بنابراین از [دیگر] زنانی که شما را خوش آید دو دو و سه سه و چهار چهار به همسری بگیرید. پس اگر می ترسید که با آنان به عدالت رفتار نکنید، به یک زن یا به کنیزانی که مالک شده اید [اکتفا کنید]؛ این [اکتفای به یک همسر عقدی] به اینکه ستم نورزید و از راه عدالت منحرف نشوید، نزدیک تر است.
خرمشاهی: و اگر بيمناكيد كه در حق دختران يتيم به عدل و انصاف رفتار نكنيد، در اين صورت از زنانى كه مى‏پسنديد [يك يا] دو و [يا] سه و [يا] چهار تن را به همسرى درآوريد، و اگر مى‏ترسيد كه مبادا عادلانه رفتار نكنيد، فقط به يك تن، يا ملك يمين [كنيز] اكتفا كنيد، اين نزديكتر است به اينكه ستم نكنيد
فولادوند: و اگر در اجراى عدالت ميان دختران يتيم بيمناكيد هر چه از زنان [ديگر] كه شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گيريد پس اگر بيم داريد كه به عدالت رفتار نكنيد به يك [زن آزاد] يا به آنچه [از كنيزان] مالك شده‏ ايد [اكتفا كنيد] اين [خوددارى] نزديكتر است تا به ستم گراييد [و بيهوده عيال‏وار گرديد]
قمشه‌ای: و اگر بترسید که مبادا درباره یتیمان (ازدواج با دختران یتیم) مراعات عدل نکنید پس آن کس از زنان را به نکاح خود درآرید که شما را نیکو (و مناسب با عدالت) است: دو یا سه یا چهار (نه بیشتر) و اگر بترسید که (چون زنان متعدّد گیرید) راه عدالت نپیموده و به آنها ستم می‌کنید پس تنها یک زن اختیار کنید و یا چنانچه کنیزی دارید به آن اکتفا کنید، که این نزدیکتر به عدالت و ترک ستمکاری است.
مکارم شیرازی: و اگر مي‏ترسيد از اينكه (به هنگام ازدواج با دختران يتيم،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان، چشم پوشي كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نماييد، دو يا سه يا چهار همسر، و اگر مي‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد تنها يك همسر بگيريد، و يا از زناني كه مالك آنهاييد هستيد استفاده كنيد. اين كار، بهتر از ظلم و ستم جلوگيري ميكند.
وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَرِيئًا ﴿۴﴾
انصاریان: ومهریه زنان را به عنوان هدیه ای الهی با میل و رغبت [و بدون چشم داشت و منّت گذاری] به خودشان بدهید؛ واگر چیزی از آن را با میل و رضایت خود به شما ببخشند، آن را حلال و گوارا بخورید.
خرمشاهی: و مهر زنان را به ايشان با خوشدلى بدهيد، ولى اگر به طيب خاطر خويش، چيزى از آن را به شما بخشيدند، آن را نوشين و گوارا بخوريد
فولادوند: و مهر زنان را به عنوان هديه‏ اى از روى طيب خاطر به ايشان بدهيد و اگر به ميل خودشان چيزى از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخوريد
قمشه‌ای: و مهر زنان را در کمال رضایت به آنها بپردازید، پس اگر چیزی از مهر خود را از روی رضا و خشنودی به شما بخشیدند، از آن برخوردار شوید که شما را حلال و گوارا خواهد بود.
مکارم شیرازی: و مهر زنان را (به طور كامل) به عنوان يك بدهي (يا يك عطيه) به آنها بپردازيد، و اگر آنها با رضايت خاطر چيزي از آنرا به شما ببخشند آنرا حلال و گوارا مصرف كنيد.
وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿۵﴾
انصاریان: و اموالتان را که خدا مایه قوام و برپایی [زندگی] شما گردانیده به سبک مغزان ندهید، ولی آنان را از درآمد آن بخورانید و لباس بپوشانید و با آنان به صورتی شایسته و پسندیده سخن گویید.
خرمشاهی: و به كم‏خردان اموالشان را كه خداوند شما را به سرپرستى آن گماشته است ندهيد و از [سود و بهره‏] آن خوراك و پوشاكشان دهيد و با آنان به زبان خوش سخن بگوييد
فولادوند: و اموال خود را كه خداوند آن را وسيله قوام [زندگى] شما قرار داده به سفيهان مدهيد و[لى] از [عوايد] آن به ايشان بخورانيد و آنان را پوشاك دهيد و با آنان سخنى پسنديده بگوييد
قمشه‌ای: و اموالی که خدا قوام زندگی شما را به آن مقرّر داشته به تصرّف سفیهان ندهید و از مالشان نفقه و لباس به آنها دهید و با آنان سخن نیکو و دلپسند گویید.
مکارم شیرازی: و اموال خود را كه خداوند وسيله قوام زندگي شما قرار داده به دست سفيهان ندهيد و از آن، به آنها روزي دهيد، و لباس بر آنها بپوشانيد و سخن شايسته به آنها بگوئيد.
وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا ﴿۶﴾
انصاریان: و یتیمان را [نسبت به امور زندگی] بیازمایید تا زمانی که به حدّ ازدواج برسند، پس اگر در آنان رشد لازم را یافتید اموالشان را به خودشان بدهید و آن را از [ترس] آنکه مبادا به سن رشد رسند [و از شما بگیرند] به اسراف وشتاب مخورید. و [از سرپرستان ایتام] آنکه توانگر است باید [از تصرّف در مال یتیم به عنوان حق الزحمه] خودداری کند؛ و هر که تهیدست است به اندازه متعارف مصرف نماید؛ وهنگامی که خواستید اموالشان را به خودشان بدهید [برای آنکه در آینده اختلاف و نزاعی پیش نیاید] بر آنان گواه بگیرید؛ و خدا برای محاسبه کافی است.
خرمشاهی: و يتيمان را بيازماييد تا هنگامى كه قابليت زناشويى پيدا كنند، آنگاه اگر در آنان كاردانى سراغ گرفتيد اموالشان را به آنان برگردانيد و آن را به اسراف و پيشاپيش از بيم آنكه مبادا بالغ و بزرگ شوند نخوريد و هركس توانگر بود خويشتندارى كند و هركس تنگدست باشد، در حد عرف از آن بخورد، و هرگاه كه اموالشان را به آنان برگردانديد، بر آنان گواه بگيريد كه خداوند حسابرسى را كافى است‏
فولادوند: و يتيمان را بيازماييد تا وقتى به [سن] زناشويى برسند پس اگر در ايشان رشد [فكرى] يافتيد اموالشان را به آنان رد كنيد و آن را [از بيم آنكه مبادا] بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخوريد و آن كس كه توانگر است بايد [از گرفتن اجرت سرپرستى] خوددارى ورزد و هر كس تهيدست است بايد مطابق عرف [از آن] بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد كرديد بر ايشان گواه بگيريد خداوند حسابرسى را كافى است
قمشه‌ای: یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و قدرت بر نکاح پیدا کنند آن‌گاه اگر آنها را دانا به درک مصالح زندگی خود یافتید اموالشان را به آنها باز دهید، و به اسراف و عجله مال آنها را حیف و میل مکنید بدین اندیشه که مبادا بزرگ شوند (و اموالشان را از شما بگیرند). و هر کس (از اولیاء یتیم) داراست (از تصرف در مال او) خودداری کند، و هر که فقیر است (در مقابل نگهبانی او از مال یتیم) به قدر متعارف ارتزاق کند، پس آن‌گاه که مالشان را به آنها رد کردید باید بر ردّ مال بر آنها گواه گیرید، و گواهی خدا برای محاسبه خلق کافی است.
مکارم شیرازی: و يتيمان را چون به حد بلوغ برسند، بيازمائيد! اگر در آنها رشد (كافي) يافتيد اموالشان را به آنها بدهيد، و پيش از آنكه بزرگ شوند اموال آنها را از روي اسراف نخوريد، و هر كس (از سرپرستان) بينياز است (از برداشت حق الزحمه) خودداري كند و آن كس كه نيازمند است به طرز شايسته (و مطابق زحمتي كه مي‏كشد) از آن بخورد، و هنگامي كه اموال آنها را به آنها مي‏دهيد شاهد بر آنها بگيريد (اگر چه) خداوند براي محاسبه كافي است.
لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا ﴿۷﴾
انصاریان: برای مردان از آنچه پدر و مادر و نزدیکان [پس از مرگ خود] به جای می گذارند سهمی است؛ و برای زنان هم آنچه پدر و مادر و نزدیکان به جای می گذارند سهمی است، اندک باشد یا بسیار، سهمی است لازم وواجب.
خرمشاهی: مردان را از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان باقى مى‏گذارند، بهره‏اى است، همچنين زنان را از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان باقى مى‏گذارند، بهره‏اى است، چه كم باشد چه بسيار، چنين بهره‏اى معين [و از جانب خداوند] مقرر است‏
فولادوند: براى مردان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاى گذاشته‏ اند سهمى است و براى زنان [نيز] از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاى گذاشته‏ اند سهمى [خواهد بود] خواه آن [مال] كم باشد يا زياد نصيب هر كس مفروض شده است
قمشه‌ای: برای فرزندان پسر، سهمی از تَرَکه ابوین و خویشان است و برای فرزندان دختر نیز سهمی از ترکه ابوین و خویشان است، چه مال اندک باشد یا بسیار، نصیب هر کس از آن معین گردیده.
مکارم شیرازی: براي مردان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان از خود مي‏گذارند سهمي است و براي زنان نيز از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان مي‏گذارند سهمي، خواه آن مال كم باشد يا زياد، اين سهمي است تعيين شده و پرداختني.
وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُمْ مِنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿۸﴾
انصاریان: چون هنگام تقسیم کردن ارث، خویشاوندان و یتیمان و مستمندان حاضر شدند، چیزی از آن را به ایشان بدهید، و با آنان سخنی شایسته و پسندیده گویید.
خرمشاهی: و چون خويشاوندان [غير از ورثه‏] و يتيمان و بينوايان بر سر تقسيم [تركه‏] حضور يابند، از آن به چيزى ايشان را بهره‏مند سازيد و با ايشان به زبان خوش سخن بگوييد
فولادوند: و هر گاه خويشاوندان يتيمان و مستمندان در تقسيم [ارث] حاضر شدند [چيزى] از آن را به ايشان ارزانى داريد و با آنان سخنى پسنديده گوييد
قمشه‌ای: و چون در تقسیم (ترکه میّت، اشخاصی از) خویشان و یتیمان و فقیران حاضر آیند، به چیزی از آن مال آنها را روزی دهید و با آنان سخن نیکو و دلپسند گویید.
مکارم شیرازی: و اگر به هنگام تقسيم (ارث) خويشاوندان (و طبقه‏ اي كه ارث نمي‏برند) و يتيمان و مستمندان حضور داشته باشند، چيزي از آن اموال را به آنها بدهيد و با آنها به طرز شايسته سخن بگوييد!
وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ﴿۹﴾
انصاریان: و کسانی که اگر فرزندانی ناتوان پس از خود به جای می گذارند، بر آنان [از ضایع شدن حقوقشان] بیم دارند، باید [از اینکه حقوق یتیمان دیگران را ضایع کنند] بترسند. پس لازم است [نسبت به شأن یتیمان] از خدا پروا کنند، و [درباره آنان] سخنی درست و استوار گویند.
خرمشاهی: و كسانى كه اگر [درگذرند] فرزندانى خرد و ناتوان از خود باقى گذارند، براى ايشان نگرانند، بايد كه [در كار ديگران هم‏] از خداوند پروا كنند و سنجيده سخن بگويند
فولادوند: و آنان كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بر جاى بگذارند بر [آينده] آنان بيم دارند بايد [از ستم بر يتيمان مردم نيز] بترسند پس بايد از خدا پروا دارند و سخنى [بجا و] درست گويند
قمشه‌ای: و باید بترسند (از مکافات عمل خود) کسانی که اگر کودکان ناتوان از خود باقی می‌گذارند بر آنان بیم دارند، پس باید از خدا بترسند و (در حق ایتام مردم) سخن به اصلاح و درستی گویند.
مکارم شیرازی: آنها كه اگر فرزندان ناتواني از خود به يادگار بگذارند از آينده آنان مي‏ترسند بايد (از ستم درباره يتيمان مردم) بترسند، پس از (مخالفت) خدا بپرهيزند و (با يتيمان مردم) با نرمي و محبت سخن بگويند.
إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا ﴿۱۰﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند، فقط در شکم های خود آتش می خورند، و به زودی در آتش فروزان در آیند.
خرمشاهی: كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى‏خورند، جز اين نيست كه شكمشان را از آتش مى‏انبارند و به آتش سوزان [جهنم‏] در خواهند آمد
فولادوند: در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى ‏خورند جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مى ‏برند و به زودى در آتشى فروزان درآيند
قمشه‌ای: آنان که اموال یتیمان را به ستمگری می‌خورند، در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنّم فرو می‌برند و به زودی در آتش فروزان خواهند افتاد.
مکارم شیرازی: كساني كه اموال يتيمان را از روي ظلم و ستم مي‏خورند، تنها آتش مي‏خورند و به زودي در شعله‏ هاي آتش (دوزخ) مي‏سوزند.
يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۱۱﴾
انصاریان: خدا شما را درباره [ارث] فرزندانتان سفارش می کند که سهم پسر مانند سهم دو دختر است. و اگر [میراث برانِ میّت] دخترند و بیش از دو دختر باشند، سهم آنان دو سوم میراث است؛ و اگر یک دختر باشد، نصف میراث سهم اوست. و برای هر یک از پدر و مادر میّت چنانچه میّت فرزندی داشته باشد، یک ششم میراث است؛ و اگر فرزندی نداشته باشد، و [تنها] پدر و مادرش ارث می برند، برای مادرش یک سوم است [و باقی مانده میراثْ سهم پدر اوست] و اگر میّت برادرانی داشته باشد، سهم مادرش یک ششم است. [همه این سهام] پس از وصیتی است که [نسبت به مال خود] می کند، یا [پس از] دَیْنی است [که باید از اصل مال پرداخت شود.] شما نمی دانید پدران و فرزندانتان کدام یک برای شما سودمندترند [بنابراین اختلاف سهم ها، شما را نگران نکند و موجب اعتراض نشود]. [این تقسیم بندی] فریضه ای از سوی خداست؛ زیرا خدا همواره دانا و حکیم است.
خرمشاهی: خداوند به شما چنين سفارش مى‏كند كه در مورد فرزندانتان، پسر را برابر بهره دو دختر باشد، و اگر [وارثان، دو دختر يا] بيشتر از دو دختر باشند، سهم آنان دو سوم تركه است، و اگر فقط يك دختر باشد، سهم او نصف تركه است،و اگر [متوفى‏] فرزند داشته باشد، براى پدر و مادرش هريك، يك ششم تركه است، و اگر فرزند نداشته باشد، و ميراث بر او فقط پدر و مادرش باشند، در اين صورت براى مادرش يك سوم [و براى پدر دو سوم‏] است، و اگر برادرانى داشته باشد، سهم مادرش يك ششم است، [اين تقسيم ميراث‏] پس از عمل به وصيتى كه كرده است يا پرداخت وامى كه دارد [انجام مى‏گيرد] شما نمى‏دانيد كه پدرانتان يا پسرانتان كداميك بيشتر به شما سود مى‏رسانند، [اين احكام‏] فريضه الهى است، و خداوند داناى فرزانه است‏
فولادوند: خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مى ‏كند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بيشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترك است و اگر [دخترى كه ارث مى ‏برد] يكى باشد نيمى از ميراث از آن اوست و براى هر يك از پدر و مادر وى [=متوفى] يك ششم از ماترك [مقرر شده] است اين در صورتى است كه [متوفى] فرزندى داشته باشد ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براى مادرش يك سوم است [و بقيه را پدر مى ‏برد] و اگر او برادرانى داشته باشد مادرش يك ششم مى ‏برد [البته همه اينها] پس از انجام وصيتى است كه او بدان سفارش كرده يا د ينى [كه بايد استثنا شود] شما نمى دانيد پدران و فرزندانتان كدام يك براى شما سودمندترند [اين] فرضى است از جانب خدا زيرا خداوند داناى حكيم است
قمشه‌ای: حکم خدا در حق فرزندان شما این است که پسر دو برابر دختر ارث برد، پس اگر همه دختر و بیش از دو تن باشند فرض همه دو ثلث [فرض‌ها یعنی سهمیه‌های معیّن ارث، شش نوع است: نصف، رُبع (یک چهارم)، ثُمن (یک هشتم)، سُدس (یک ششم)، ثلث (یک سوم)، ثُلُثان (دو سوم).] ترکه است، و اگر یک دختر باشد نصف، و فرض هر یک از پدر و مادر یک سُدس تَرَکه است در صورتی که میّت را فرزند باشد و اگر فرزند نباشد و وارث منحصر به پدر و مادر بود، در این صورت مادر یک ثلث می‌برد (باقی را پدر)، و اگر میّت را برادرانی باشد در این فرض مادر یک سُدس خواهد برد، پس از آنکه حقّ وصیّت و بدهی که به مال میّت تعلق گرفته جدا شود. شما این را که پدران و فرزندان کدام یک به خیر و صلاح (و به ارث بردن) به شما نزدیکترند نمی‌دانید. (این احکام) فریضه‌ای است که خدا معیّن فرموده، که خدا به هر چیز دانا و آگاه است.
مکارم شیرازی: خداوند به شما درباره فرزندانتان سفارش مي‏كند كه (از ميراث) براي پسر به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما (دو دختر و) بيش از دو دختر بوده باشد دو سوم ميراث از آن آنها است و اگر يكي بوده باشد نيمي (از ميراث) از آن او است، و براي پدر و مادر او (كسي كه از دنيا رفته) هر كدام يك ششم ميراث است اگر فرزندي داشته باشد و اگر فرزندي نداشته باشد و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند براي مادر او يك سوم است و اگر او برادراني داشته باشد، مادرش يك ششم مي‏برد (و پنج ششم باقيمانده براي پدر است) (همه اينها) بعد از انجام وصيتي است كه او كرده است و بعد از اداي دين است - شما نمي‏دانيد پدران و مادران و فرزندانتان كداميك براي شما سودمندترند اين فريضه الهي است و خداوند دانا و حكيم است.
وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِنْ كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ ﴿۱۲﴾
انصاریان: نصف میراثی که همسرانتان به جای می گذارند، اگر فرزندی نداشته باشند برای شماست، و اگر فرزندی داشته باشند یک چهارم میراث حقّ شماست، پس از وصیتی که نسبت به مال خود می کنند یا [پس از] دَیْنی [که باید از اصل مال پرداخت شود]. و برای زنانتان چنانچه فرزندی نداشته باشید یک چهارم میراثی است که از شما به جای می ماند، و اگر فرزندی داشته باشید یک هشتم میراث حقّ آنان است، پس از وصیتی که کرده اید یا [پس از] دینی [که باید از اصل مال پرداخت شود]. و اگر مرد یا زنی که از او ارث می برند، کلاله [یعنی بی اولاد و بدون پدر و مادر] باشد و دارای برادر و خواهری است، پس برای هر یک از آن دو نفر یک ششم میراث است؛ و اگر بیش از این باشند در یک سوم میراث شریک اند، پس از وصیتی که [نسبت به مال] شده یا پس از دینی [که باید از اصل مال پرداخت شود]. [همه اینها در صورتی است که با وصیت و اقرار به دین] در وصیتش به وارثان زیان نزند. این سفارشی است از سوی خدا، و خدا دانا و بردبار است.
خرمشاهی: و اگر زنان شما فرزندى نداشته باشند، نيمى از تركه، و اگر فرزند داشته باشند، يك چهارم تركه، پس از [عمل به‏] وصيتى كه كرده‏اند يا [پرداخت‏] وامى كه دارند، از آن شماست، و اگر فرزندى نداشته باشيد يك چهارم، و اگر فرزندى داشته باشيد يك هشتم از تركه شما، پس از [عمل به‏] وصيتى كه كرده‏ايد يا [پرداخت‏] وامى كه داريد، از آن ايشان [همسران‏] است، و اگر مردى يا زنى كه از او ارث مى‏برند كلاله [بى‏فرزند و بى‏پدر و مادر] باشد و برادر يا خواهرى داشته باشد، براى هر يك از آنان يك ششم [تركه‏] است، و اگر [خويشاوندان كلاله‏] بيش از اين [دو] باشند، در آن صورت همه آنان پس از قبول وصيت و عمل به آن يا پرداخت وام [متوفى‏] در يك سوم شريكند، و بايد كه وصيت [به حال ورثه‏] زيان رسان [مازاد بر ثلث‏] نباشد، اين سفارش الهى است و خداوند داناى بردبار است‏
فولادوند: و نيمى از ميراث همسرانتان از آن شما [شوهران] است اگر آنان فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند يك چهارم ماترك آنان از آن شماست [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش كرده‏ اند يا د ينى [كه بايد استثنا شود] و يك چهارم از ميراث شما براى آنان است اگر شما فرزندى نداشته باشيد و اگر فرزندى داشته باشيد يك هشتم براى ميراث شما از ايشان خواهد بود [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش كرده‏ ايد يا د ينى [كه بايد استثنا شود] و اگر مرد يا زنى كه از او ارث مى ‏برند كلاله [=بى‏فرزند و بى‏پدر و مادر] باشد و براى او برادر يا خواهرى باشد پس براى هر يك از آن دو يك ششم [ماترك] است و اگر آنان بيش از اين باشند در يك سوم [ماترك] مشاركت دارند [البته] پس از انجام وصيتى كه بدان سفارش شده يا د ينى كه [بايد استثنا شود به شرط آنكه از اين طريق] زيانى [به ورثه] نرساند اين است‏ سفارش خدا و خداست كه داناى بردبار است
قمشه‌ای: سهم ارث شما مردان از تَرَکه زنانتان نصف است در صورتی که آنها را فرزند نباشد و اگر فرزند باشد برای شما ربع خواهد بود، پس از خارج کردن حق وصیت و بدهی که به دارایی آنها تعلق گرفته است. و سهم ارث زنان ربع ترکه شما مردان است اگر دارای فرزند نباشید، و چنانچه فرزند داشته باشید هشت یک خواهد بود از ترکه شما، پس از اداء حقّ وصیّت و بدهی شما. و اگر مردی یا زنی بمیرد که وارثش کلاله او باشند (یعنی پدر و مادر و فرزند نداشته باشد) و یک برادر و یا خواهر (اُمّی) داشته باشد در این فرض سهم ارث هر یک نفر از آنها یک سُدس خواهد بود و اگر بیش از یک نفر باشد همه آنها ثلث ترکه را به اشتراک ارث برند، بعد از خارج کردن بدهی و حقّ وصیّت میّت در صورتی که وصیّت یا بدهی زیان‌آور نباشد. این حکمی است که خدا سفارش فرموده، و خدا (به همه احوال بندگان) دانا و (به هر چه ناروا کنند) بردبار است.
مکارم شیرازی: و براي شما نصف ميراث زنانتان است اگر آنها فرزندي نداشته باشند و اگر فرزندي براي آنها باشد يك چهارم از آن شماست پس از انجام وصيتي كه كرده‏ اند و اداي دين (آنها)، و براي زنان شما يك چهارم ميراث شما است اگر فرزندي نداشته باشيد و اگر براي شما فرزندي باشد يك هشتم از آن آنها است، بعد از انجام وصيتي كه كرده‏ ايد و اداي دين، و اگر مردي بوده باشد كه كلاله (خواهر يا برادر) از او ارث مي‏برد يا زني كه برادر يا خواهري دارد سهم هر كدام يك ششم است (اگر برادران و خواهران مادري باشند) و اگر بيش از يك نفر باشند آنها شريك در يك سوم هستند پس از انجام وصيتي كه شده و اداي دين، بشرط آنكه (از طريق وصيت و اقرار به دين) به آنها ضرر نزند اين سفارش خدا است و خدا دانا و بردبار است.
تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۳﴾
انصاریان: اینها حدود خداست، و هر که از خدا و رسولش اطاعت کند، خدا او را به بهشت هایی که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است درآورد؛ در آن جاودانه اند، و آن است کامیابی بزرگ.
خرمشاهی: اين احكام الهى است و هركس از خداوند و پيامبر او اطاعت كند، او را به بوستانهايى كه جويباران از فرودست آن جارى است، در مى‏آورد كه جاودانه در آنند، و آن رستگارى بزرگى است‏
فولادوند: اينها احكام الهى است و هر كس از خدا و پيامبر او اطاعت كند وى را به باغهايى درآورد كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در آن جاودانه‏ اند و اين همان كاميابى بزرگ است
قمشه‌ای: اینها اوامر و احکام خداست، و هر کس پیرو امر خدا و رسول اوست او را به بهشتهایی درآورد که در زیر درختانش نهرها جاری است و آنجا منزل ابدی مطیعان خواهد بود، این است سعادت و فیروزی عظیم.
مکارم شیرازی: اينها مرزهاي الهي است، و هر كس خداوند و پيامبرش را اطاعت كند، (و قوانين او را محترم بشمرد) خداوند وي را در باغهايي از بهشت وارد مي‏كند كه همواره، آب از زير درختانش جاري است، جاودانه در آن مي‏ماند، و اين، پيروزي بزرگي است!
وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۱۴﴾
انصاریان: و هر که از خدا و رسولش نافرمانی کند و از حدود او تجاوز نماید، خدا او را در آتشی درآورد که در آن جاودانه است و برای او عذابی خوارکننده است.
خرمشاهی: و هركس از فرمان خداوند و پيامبر او سرپيچد و از حدود مقرر او تجاوز كند، او را به آتشى درآورد كه جاودانه در آن است و عذابى خفت‏بار [در پيش‏] دارد
فولادوند: و هر كس از خدا و پيامبر او نافرمانى كند و از حدود مقرر او تجاوز نمايد وى را در آتشى درآورد كه همواره در آن خواهد بود و براى او عذابى خفت ‏آور است
قمشه‌ای: و هر که نافرمانی خدا و رسول او کند و تجاوز از حدود و احکام الهی نماید او را به آتش درافکند که همیشه در آن (معذّب) است و همواره در عذاب خواری خواهد بود.
مکارم شیرازی: و آن كس كه نافرماني خدا و پيامبرش را كند و از مرزهاي او تجاوز نمايد، او رادر آتشي وارد مي‏كند كه جاودانه در آن خواهد ماند، و براي او مجازات خوار كننده‏ اي است.
وَاللَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا ﴿۱۵﴾
انصاریان: و از زنان شما [امتِ اسلام] کسانی که مرتکب زنا می شوند، چهار نفر مرد از خودتان را بر آنان به گواهی بخواهید؛ پس اگر [به ارتکاب آن] گواهی دادند، آن زشت کاران را در خانه ها [به عنوان حبس ابد] نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد، یا خدا [برای نجات] آنان راهی قرار دهد.
خرمشاهی: و از زنان شما كسانى كه مرتكب ناشايستى [زنا] مى‏شوند، بايد بر آنان چهار شاهد از خود [مردان مسلمان‏] بگيريد، آنگاه اگر شهادت دادند، آنان را در خانه‏ها محبوس نگه داريد، تا مرگ فراگيردشان، يا خداوند راهى برايشان مقرر كند
فولادوند: و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مى ‏شوند چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانه ‏ها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى براى آنان قرار دهد
قمشه‌ای: زنانی از (جامعه) شما که عمل ناشایسته کنند چهار شاهد مسلمان بر آنها بخواهید، چنانچه شهادت دادند آن زنان را در خانه نگه دارید تا عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آنها راهی پدیدار گرداند.
مکارم شیرازی: و كساني از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبيد! اگر گواهي دادند، آنان ( زنان) را در خانه‏ ها(ي خود) نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد؛ يا اينكه خداوند، راهي براي آنها قرار دهد.
وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنْكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَحِيمًا ﴿۱۶﴾
انصاریان: و از شما [مسلمانان] آن مرد و زنی که مرتکب آن [کار زشت] می شوند [در صورتی که بدون همسر باشند] آنان را [با اجرای حدود خدا] بیازارید؛ و اگر توبه کنند و [مفاسد خود را] اصلاح نمایند از آنان دست بردارید؛ زیرا خدا همواره بسیار توبه پذیر و مهربان است.
خرمشاهی: و كسانى را كه مرتكب آن [ناشايستى، زنا] شوند برنجانيد، آنگاه اگر توبه كردند و به صلاح آمدند، از آنان دست برداريد كه خداوند توبه‏پذير مهربان است‏
فولادوند: و از ميان شما آن دو تن را كه مرتكب زشتكارى مى ‏شوند آزارشان دهيد پس اگر توبه كردند و درستكار شدند از آنان صرفنظر كنيد زيرا خداوند توبه‏ پذير مهربان است
قمشه‌ای: و هر کس از شما (مسلمانان) عمل ناشایست مرتکب شود، چه زن و چه مرد، آنان را (به سرزنش و توبیخ) بیازارید، چنانچه توبه کردند و به کار شایسته پرداختند متعرض آنها نشوید، که خدا توبه‌پذیر و مهربان است.
مکارم شیرازی: و از ميان شما، آن مردان و زناني كه (همسر ندارند، و) مرتكب آن كار (زشت) مي‏شوند، آنها را آزار دهيد (و حد بر آنان جاري نماييد)! و اگر توبه كنند، و (خود را) اصلاح نمايند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذريد! زيرا خداوند، توبه پذير و مهربان است.
إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۱۷﴾
انصاریان: بی تردید توبه نزد خدا فقط برای کسانی است که از روی نادانی مرتکب کار زشت می شوند، سپس به زودی توبه می کنند؛ اینانند که خدا توبه آنان را می پذیرد، و خدا همواره دانا و حکیم است.
خرمشاهی: جز اين نيست كه خداوند توبه كسانى را مى‏پذيرد كه از روى نادانى كار ناشايستى مى‏كنند، سپس به زودى توبه مى‏كنند، خداوند از اينان در مى‏گذرد و خدا داناى فرزانه است‏
فولادوند: توبه نزد خداوند تنها براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب گناه مى ‏شوند سپس به زودى توبه مى كنند اينانند كه خدا توبه‏ شان را مى ‏پذيرد و خداوند داناى حكيم است
قمشه‌ای: محققا خدا توبه آنهایی را می‌پذیرد که عمل ناشایسته را از روی نادانی مرتکب شوند و پس از آن به زودی توبه کنند، البته خدا آنها را می‌بخشد و خدا (به مصالح خلق) دانا و آگاه است.
مکارم شیرازی: پذيرش توبه از سوي خدا، تنها براي كساني است كه كار بدي را از روي جهالت انجام مي‏دهند و سپس به زودي توبه مي‏كنند، خداوند توبه چنين اشخاصي را مي‏پذيرد و خدا دانا و حكيم است.
وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۸﴾
انصاریان: و برای کسانی که پیوسته کارهای زشت مرتکب می شوند، تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد [و در آن لحظه که تمام فرصت ها از دست رفته] گوید: اکنون توبه کردم. و نیز برای آنان که در حال کفر از دنیا می روند، توبه نیست. اینانند که عذابی دردناک برای آنان آماده کرده ایم.
خرمشاهی: و توبه كسانى كه مرتكب كارهاى ناشايست مى‏شوند، و سرانجام چون مرگ هريكشان فرارسد گويند اينك توبه كردم، پذيرفته نيست، و نيز توبه كسانى كه در حال كفر مى‏ميرند، براى اينان عذابى دردناك آماده ساخته‏ايم‏
فولادوند: و توبه كسانى كه گناه مى كنند تا وقتى كه مرگ يكى از ايشان دررسد مى‏ گويد اكنون توبه كردم پذيرفته نيست و [نيز توبه] كسانى كه در حال كفر مى‏ ميرند پذيرفته نخواهد بود آنانند كه برايشان عذابى دردناك آماده كرده‏ ايم
قمشه‌ای: و کسانی که (تمام عمر) به اعمال زشت اشتغال ورزند تا آن‌گاه که یکیشان مشاهده مرگ کند در آن ساعت پشیمان شود و گوید: اکنون توبه کردم، توبه چنین کسی پذیرفته نخواهد شد، و آنان که به حال کفر بمیرند (توبه آنها نیز قبول نشود)، بر اینان عذابی دردناک مهیا ساختیم.
مکارم شیرازی: و براي كساني كه كارهاي بد را انجام مي‏دهند، و هنگامي كه مرگ يكي از آنها فرا برسد مي گويد الان توبه كردم، توبه نيست و نه براي كساني كه در حال كفر از دنيا مي‏روند، اينها كساني هستند كه عذاب دردناكي براي آنها فراهم كرده‏ ايم.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا ﴿۱۹﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! برای شما ارث بردن از زنان در حالی که خوشایند شما نیستند [و فقط به طمع به دست آوردن اموالشان پس از مرگشان با آنان زندگی می کنید] حلال نیست. و آنان را در تنگنا و فشار مگذارید تا بخشی از آنچه را [به عنوان مهریه] به آنان داده اید پس بگیرید، مگر آنکه کار زشت آشکاری مرتکب شوند. و با آنان به صورتی شایسته و پسندیده رفتار کنید. و اگر [به علتی] از آنان نفرت داشتید [باز هم با آنان به صورتی شایسته و پسندیده رفتار کنید] چه بسا چیزی خوشایند شما نیست و خدا در آن خیر فراوانی قرار می دهد.
خرمشاهی: اى مؤمنان بر شما روا نيست كه زنان را بر خلاف ميلشان ميراث بريد [و آنان را به اجبار در حباله نكاح خود نگاه داريد] و بر آنان سختگيرى نكنيد تا بخشى از چيزى را كه به آنان بخشيده‏ايد پس بگيريد، مگر آنكه مرتكب ناشايستى آشكارى شوند، و با آنان خوشرفتارى كنيد و اگر آنان را خوش نداريد [بدانيد كه‏] چه بسا چيزى را ناخوش بداريد و خداوند در آن خير بسيار نهاده باشد
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد براى شما حلال نيست كه زنان را به اكراه ارث بريد و آنان را زير فشار مگذاريد تا بخشى از آنچه را به آنان داده‏ ايد [از چنگشان به در] بريد مگر آنكه مرتكب زشتكارى آشكارى شوند و با آنها بشايستگى رفتار كنيد و اگر از آنان خوشتان نيامد پس چه بسا چيزى را خوش نمى داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى‏ دهد
قمشه‌ای: ای اهل ایمان، برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید (مانند جاهلیّت)، و بر آنان سخت‌گیری و بهانه‌جویی مکنید که قسمتی از آنچه مهر آنها کرده‌اید به جور بگیرید، مگر آنکه عمل زشتی از آنها آشکار شود. و در زندگانی به آنها به انصاف رفتار نمایید، و چنانچه دلپسند شما نباشند (اظهار کراهت مکنید) چه بسا چیزها ناپسند شماست و حال آنکه خدا در آن خیر بسیار مقدّر فرماید.
مکارم شیرازی: اي كساني كه‏ ايمان آورده‏ ايد! براي شما حلال نيست كه از زنان، از روي اكراه (و ايجاد ناراحتي براي آنها) ارث ببريد! و آنان را تحت فشار قرار ندهيد كه قسمتي از آنچه به آنها پرداخته‏ ايد (از مهر)، تملك كنيد! مگر اينكه آنها عمل زشت آشكاري انجام دهند و با آنان، به طور شايسته رفتار كنيد! و اگر از آنها (بجهتي) كراهت داشتيد، (فورا تصميم به جدايي نگيريد!) چه بسا چيزي خوشايند شما نباشد، و خداوند خير فراواني در آن قرار مي‏دهد.
وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا ﴿۲۰﴾
انصاریان: و اگر خواستید همسری دیگر به جای همسر پیشین جایگزین کنید و به همسر پیشین مال فراوانی [به عنوان مهریه] پرداخته اید، چیزی از آن را پس مگیرید. آیا آن را با تکیه به تهمت و گناهی آشکار پس می گیرید؟!
خرمشاهی: و اگر مى‏خواهيد همسرى را جانشين همسرى [زن پيشين خود] كنيد و به يكى از آنها مال هنگفتى [به عنوان مهر] داده بوديد، چيزى از آن را باز پس نگيريد، آيا با بهتان و گناهى آشكار، آن را باز پس مى‏گيريد؟
فولادوند: و اگر خواستيد همسرى [ديگر] به جاى همسر [پيشين خود] ستانيد و به يكى از آنان مال فراوانى داده باشيد چيزى از او پس مگيريد آيا مى‏ خواهيد آن [مال] را به بهتان و گناه آشكار بگيريد
قمشه‌ای: و اگر خواستید زنی را رها کرده و زنی دیگر اختیار نمایید و مال بسیار مهر او کرده‌اید نباید چیزی از مهر او بازگیرید، آیا به وسیله تهمت زدن به زن و گناهی آشکار مهر او را می‌گیرید؟!
مکارم شیرازی: و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگري به جاي همسر خود انتخاب كنيد و مال فراواني (به عنوان مهر) به او پرداخته‏ ايد، چيزي از آن را نگيريد آيا براي باز پس گرفتن مهر زنان، متوسل به تهمت و گناه آشكار مي‏شويد؟
وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا ﴿۲۱﴾
انصاریان: و چگونه آن را پس می گیرید در حالی که [با آمیزش جسمی، تماس روحی و معاشرت] به یکدیگر رسیده اید، و آنان از شما [به وسیله قرارداد ازدواج] پیمانی محکم گرفته اند.
خرمشاهی: و چگونه آن را باز پس مى‏گيريد، و حال آنكه با همديگر خلوت [و همخوابگى‏] كرده‏ايد و آنان از شما پيمان استوارى گرفته‏اند
فولادوند: و چگونه آن [م هر] را مى‏ ستانيد با آنكه از يكديگر كام گرفته ايد و آنان از شما پيمانى استوار گرفته‏ اند
قمشه‌ای: و چگونه مهر آنان را خواهید گرفت در حالی که هر کدام به حقّ خود رسیده‌اید و آن زنان (مَهر را در مقابل عقد زوجیّت و) عهد محکم از شما گرفته‌اند.
مکارم شیرازی: و چگونه آن را باز پس مي گيريد در حالي كه شما با يكديگر تماس و آميزش كامل داشته‏ ايد و (از اين گذشته) آنها پيمان محكمي (هنگام ازدواج) از شما گرفته‏ اند.
وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا ﴿۲۲﴾
انصاریان: و با زنانی که پدرانتان با آنان ازدواج کرده اند ازدواج نکنید، مگر آنچه [پیش از اعلام این حکم] انجام گرفته باشد. یقیناً این عمل، عملی بسیار زشت و منفور و بد راهی است.
خرمشاهی: و با زنانى كه پدرانتان ازدواج كرده‏اند، ازدواج نكنيد، مگر آنچه در گذشته رخ داده باشد، چرا كه اين كار ناشايست و منفور و بى‏روشى است‏
فولادوند: و با زنانى كه پدرانتان به ازدواج خود درآورده‏ اند نكاح مكنيد مگر آنچه كه پيشتر رخ داده است چرا كه آن زشتكارى و [مايه] دشمنى و بد راهى بوده است
قمشه‌ای: و نکاح مکنید زن پدر را (بعد از این حکم) الاّ آنچه از پیش کرده‌اید، زیرا این کاری است زشت و مبغوض (خدا) و بد راه و رسمی است.
مکارم شیرازی: با زناني كه پدران شما با آنها ازدواج كرده‏ اند، هرگز ازدواج نكنيد! مگر آنها كه در گذشته (قبل از نزول اين حكم) انجام شده است؛ زيرا اين كار، عمل زشت و تنفر آور است و روش نادرستي مي‏باشد.
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۲۳﴾
انصاریان: [ازدواج با این زنان] بر شما حرام شده است: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمه هایتان، و خاله هایتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرانی که شما را شیر داده اند، و خواهران رضاعی شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرانتان که در دامان شمایند [و تحت سرپرستی شما پرورش یافته اند، البته] از آن همسرانی که با آنان آمیزش داشته اید، و اگر آمیزش نداشته اید، بر شما گناهی نیست [که مادرشان را رها کرده با آنان ازدواج کنید]، و [نیز] همسران پسرانتان که از نسل شما هستند [بر شما حرام شده است]. و هم چنین جمع میان دو خواهر [در یک زمان ممنوع است]، جز آنچه [پیش از اعلام این حکم] انجام گرفته باشد؛ زیرا خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: [نكاح‏] مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه‏هايتان و خاله‏هايتان و دختران برادرتان و دختران خواهرتان و مادران [دايگانى‏] كه شما را شير داده‏اند و خواهران رضاعى‏تان و مادران زنانتان و دختران زنانتان [دختر اندرهايى‏] كه در دامان [تربيت و] نگهدارى شما هستند -در صورتى كه از زنانى باشند كه با آنان آميزش جنسى كرده‏ايد، و اگر آميزش جنسى نكرده باشيد، گناهى بر شما نيستو [عروسان يا] همسران پسرانتان -پسرانى كه از صلب خودتان هستندبر شما حرام گرديده است، و [همچنين‏] جمع بين دو خواهر [در يك زمان‏]، مگر آنچه در گذشته رخ داده باشد، كه خداوند آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: [نكاح اينان] بر شما حرام شده است مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه ‏هايتان و خاله هايتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهايتان كه به شما شير داده‏ اند و خواهران رضاعى شما و مادران زنانتان و دختران همسرانتان كه [آنها دختران] در دامان شما پرورش يافته‏ اند و با آن همسران همبستر شده‏ ايد پس اگر با آنها همبستر نشده‏ ايد بر شما گناهى نيست [كه با دخترانشان ازدواج كنيد] و زنان پسرانتان كه از پشت‏ خودتان هستند و جمع دو خواهر با همديگر مگر آنچه كه در گذشته رخ داده باشد كه خداوند آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: حرام شد بر شما (ازدواج با) مادران و دختران و خواهران و عمّه‌ها و خاله‌ها و دختران برادر و دختران خواهر و مادران رضاعی و خواهران رضاعی و مادران زن و دختران زن که در دامن شما تربیت شده‌اند اگر با آن زن مباشرت کرده باشید، و اگر دخول با آن زن نکرده (طلاق دهید) باکی نیست (که با دختر او ازدواج کنید). و نیز حرام شد زن فرزندان صلبی و نیز حرام شد جمع میان دو خواهر مگر آنچه پیش از نزول این حکم کرده‌اید (که خدا از آن درگذشت) که خدا (در حق بندگان) بخشنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه‏ ها، و خاله‏ ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادراني كه شما را شير داده‏ اند، و خواهران رضاعي شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان كه در دامان شما پرورش يافته‏ اند از همسراني كه با آنها آميزش جنسي داشته‏ ايد - و چنانچه با آنها آميزش جنسي نداشته‏ ايد، (دختران آنها) براي شما مانعي ندارد - و (همچنين) همسرهاي پسرانتان كه از نسل شما هستند (- نه پسر خوانده‏ ها -) و (نيز حرام است بر شما) جمع ميان دو خواهر كنيد؛ مگر آنچه در گذشته واقع شده؛ چرا كه خداوند، آمرزنده و مهربان است.
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۲۴﴾
انصاریان: و [ازدواج با] زنان شوهردار [بر شما حرام شده است] مگر زنانی که [به سبب جنگ با شوهران کافرشان از راه اسارت] مالک شده اید؛ [این احکام] مقرّر شده خدا بر شماست. و زنان دیگر غیر از این [زنانی که حرمت ازدواج با آنان بیان شد] برای شما حلال است، که آنان را با [هزینه کردن] اموالتان [به عنوان ازدواج] بخواهید در حالی که [قصد دارید با آن ازدواج] پاکدامن باشید نه زناکار. و از هر کدام از زنان بهره مند شدید، مهریه او را به عنوان واجب مالی بپردازید، و در آنچه پس از تعیین مهریه [نسبت به مدت عقد یا کم یا زیاد کردن مهریه] با یکدیگر توافق کردید بر شما گناهی نیست؛ یقیناً خدا همواره دانا و حکیم است.
خرمشاهی: و [همچنين‏] زنان شوهردار، مگر ملك يمين [كنيز]تان، اين فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است، و فراتر از اينان بر شما حلال گرديده است كه با صرف اموال خويش، پاكدامنانه و نه پليدكارانه، آن را به دست آوريد، و آنانكه [به صورت متعه‏] از آنان برخوردار شويد، بايد مهرهايشان را كه بر عهده شما مقرر است، بپردازيد، و در آنچه پس از تعيين [در مدت يا مهر تغيير دهيد يا] به توافق رسيد، گناهى بر شما نيست، كه خداوند داناى فرزانه است‏
فولادوند: و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است كه [زنان ديگر را] به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‏ ايد مهرشان را به عنوان فريضه‏ اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است
قمشه‌ای: و نکاح زنان شوهردار نیز (برای شما حرام شد) مگر آن زنانی که (در جنگهای با کفّار، به حکم خدا) متصرّف شده‌اید. این حکم خدا بر شماست، و هر زنی غیر آنچه ذکر شد شما را حلال است که به مال خود به طریق زناشویی بگیرید نه آنکه زنا کنید، پس چنانچه از آنها بهره‌مند شوید آن مهر معیّن که حق آنهاست به آنان بپردازید، و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهر هم به چیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البته خدا دانا و آگاه است.
مکارم شیرازی: و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها را كه مالك شده‏ ايد، اينها احكامي است كه خداوند بر شما مقرر داشته و زنان ديگر غير از اينها (كه گفته شد) براي شما حلال است، كه با اموال خود آنها را اختيار كنيد در حالي كه پاكدامن باشيد و از زنا خودداري نماييد، و زناني را كه متعه مي‏كنيد مهر آنها را، واجب است بپردازيد و گناهي بر شما نيست نسبت به آنچه با يكديگر توافق كرده‏ ايد بعد از تعيين مهر، خداوند دانا و حكيم است.
وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۵﴾
انصاریان: و از شما کسی که به سبب تنگدستی نتواند با زنان آزاد مؤمن ازدواج کند، با کنیزان جوان با ایمانتان [ازدواج کنید و اظهار ایمان از سوی کنیزان در جواز ازدواج با آنان کافی است]. و خدا به ایمان شما [که کدام ظاهری و کدام حقیقی و واقعی است] داناتر است. [آزاد و کنیز در اصل و نسب و در رابطه ایمانی] از یکدیگر، [و اعضای یک پیکرید]، پس با کنیزان با اجازه صاحبانشان ازدواج کنید، و مهریه آنان را به طور شایسته و پسندیده به خودشان بپردازید. [جواز این ازدواج مشروط به آن است که کنیزان] پاکدامن باشند نه زناکار و نه گیرندگان دوست پنهانی. پس هنگامی که به ازدواج درآمدند، اگر مرتکب کار زشت شوند، بر آنان نصف مجازاتی است که بر زنان آزاد است. این [جواز ازدواج با کنیز] برای کسی از شماست که از مشقت [غریزه جنسی و دچار شدن به زنا] بترسد، و شکیبایی کردن برای شما بهتر است؛ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و هركس از شما كه توانائى مالى نداشته باشد كه با زنان آزاد مؤمن ازدواج كند [بهتر است‏] با ملك يمينهايتان، از كنيزان مؤمن، ازدواج كند، و خداوند به ايمان شما داناتر است، همه از يكديگريد، پس با اجازه سرپرستشان با آنان ازدواج كنيد و مهرهايشان را به وجه پسنديده به ايشان بدهيد [در حالى كه‏] پاكدامنان غير پليدكار باشند، و دوست‏گيران نهانى نباشند، آنگاه چون ازدواج كردند، اگر مرتكب ناشايستى [زنا] شدند، مجازات آنان به اندازه نصف مجازاتى است كه بر زنان آزاد مقرر است، اين حكم [ازدواج با كنيزان‏] براى كسى از شماست كه از آلايش گناه بترسد، و شكيبائى [و پاكدامنى‏] پيشه‏كردن برايتان بهتر است، و خداوند آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: و هر كس از شما از نظر مالى نمى‏ تواند زنان [آزاد] پاكدامن با ايمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ايمان شما كه مالك آنان هستيد [ازدواج كند] و خدا به ايمان شما داناتر است [همه] از يكديگريد پس آنان را با اجازه خانواده‏ شان به همسرى [خود] درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد [به شرط آنكه] پاكدامن باشند نه زناكار و دوست‏گيران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نيمى از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است اين [پيشنهاد زناشويى با كنيزان] براى كسى از شماست كه از آلايش گناه بيم دارد و صبر كردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: و هر که را توانایی آن نباشد که زنان پارسای با ایمان (و آزاد) گیرد پس، از کنیزان مؤمنه که مالک آن شدید به زنی اختیار کند. خدا آگاه‌تر است به (مراتب) ایمان شما که شما اهل ایمان بعضی از جنس بعضی دیگرید (و همه مؤمن و در رتبه یکسانید)، پس با کنیزان مؤمنه با اذن مالکشان ازدواج کنید و مهر آنها را به طرز پسندیده بدهید، کنیزانی که عفیف باشند نه زناکار و رفیق و دوست‌باز، پس چون شوهر کردند چنانچه عمل زشتی از آنها سر زند بر آنها نصف عذاب (یعنی حدّ) زنان پارسای آزاد است. این حکم درباره کسی است که بترسد مبادا به رنج افتد، و صبر کردن برای شما بهتر است، و خدا بخشنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: و آنها كه توانايي ازدواج با زنان (آزاد) پاكدامن با ايمان ندارند مي‏توانند با زنان پاكدامن از بردگاني با ايمان كه در اختيار داريد ازدواج كنند، خدا آگاه به ايمان شماست، و همگي اعضاي يك پيكريد، و آنها را به اجازه صاحبان آنان ازدواج نماييد و مهر آنها را به خودشان بدهيد، مشروط بر اينكه پاكدامن باشند نه مرتكب زنا بطور آشكار شوند و نه دوست پنهاني بگيرند، و در صورتي كه محصنه باشند و مرتكب عمل منافي عفت شوند نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت، اين اجازه (ازدواج با كنيزان) براي آنها است كه (از نظر غريزه جنسي) شديدا در زحمت باشند و اگر خودداري كنيد (از ازدواج با آنان) براي شما بهتر است و خداوند آمرزنده و مهربان است.
يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۲۶﴾
انصاریان: خدا می خواهد [احکام و مقرّراتش را] برای شما بیان کند و شما را به روش های [پاک و صحیح] کسانی که پیش از شما بودند، راهنمایی نماید و رحمت و مغفرتش را بر شما فرو ریزد؛ و خدا دانا و حکیم است.
خرمشاهی: خداوند مى‏خواهد [احكام خويش را] براى شما روشن سازد و شما را به سيره و سنت [حسنه‏] پيشينيان راهبر شود و از شما درگذرد و خداوند داناى فرزانه است‏
فولادوند: خدا مى‏ خواهد براى شما توضيح دهد و راه [و رسم] كسانى را كه پيش از شما بوده‏ اند به شما بنماياند و بر شما ببخشايد و خدا داناى حكيم است
قمشه‌ای: خدا می‌خواهد (راه سعادت را) برای شما بیان کند و شما را به آداب (ستوده) آنان که پیش از شما بودند رهبر گردد و بر شما ببخشاید، که خدا دانا و به حقایق امور آگاه است.
مکارم شیرازی: خداوند مي خواهد (با اين دستورها راههاي خوشبختي و سعادت را) براي شما آشكار سازد، و به سنتهاي (صحيح) پيشينيان رهبري كند، و شما را از گناه پاك سازد و خداوند دانا و حكيم است.
وَاللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا ﴿۲۷﴾
انصاریان: و خدا می خواهد با رحمت و لطفش به شما توجه کند؛ و آنان که از شهوات پیروی می کنند می خواهند شما [در روابط جنسی از حدود و مقرّرات حق] به انحراف بزرگی دچار شوید.
خرمشاهی: و خداوند مى‏خواهد از شما درگذرد و كسانى كه پيرو شهواتند مى‏خواهند كه كجروى بزرگى پيشه كنند
فولادوند: خدا مى‏ خواهد تا بر شما ببخشايد و كسانى كه از خواسته ‏ها[ى نفسانى] پيروى مى كنند مى‏ خواهند شما دستخوش انحرافى بزرگ شويد
قمشه‌ای: و خدا می‌خواهد بر شما (به رحمت و مغفرت) بازگشت فرماید، و مردم هوسناکِ پیرو شهوات می‌خواهند که شما (از راه حقّ و رحمت) دور و منحرف گردید.
مکارم شیرازی: و خدا مي‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگي پاك نمايد) اما آنها كه پيرو شهواتند مي‏خواهند شما به كلي منحرف شويد.
يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا ﴿۲۸﴾
انصاریان: خدا می خواهد [با تشریع ازدواج با زنان مؤمن، و ازدواج با کنیزان مؤمن، و ازدواج موقت، بار مشکلات زندگی و مشقت های روابط نامشروع جنسی را] بر شما سبک کند؛ و انسان [در برابر مشکلات و شهوات جنسی] ناتوان آفریده شده است.
خرمشاهی: خداوند مى‏خواهد بر شما آسان گيرد و انسان ناتوان آفريده شده است‏
فولادوند: خدا مى‏ خواهد تا بارتان را سبك گرداند و [مى‏ داند كه] انسان ناتوان آفريده شده است
قمشه‌ای: خدا می‌خواهد کار بر شما آسان کند، که انسان ضعیف خلق شده است.
مکارم شیرازی: خدا مي خواهد (با دستورهاي مربوط به ازدواج با كنيزان و مانند آن) كار را بر شما سبك كند، و انسان، ضعيف آفريده شده (و در برابر طوفان غرايز، مقاومت او كم است)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْكُمْ وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا ﴿۲۹﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! اموال یکدیگر را در میان خود به باطل [و از راه حرام و نامشروع] مخورید، مگر آنکه تجارتی از روی خشنودی و رضایت میان خودتان انجام گرفته باشد. و خودکشی نکنید؛ زیرا خدا همواره به شما مهربان است.
خرمشاهی: اى مؤمنان اموال همديگر را به ناروا مخوريد، مگر آنكه دادوستدى به توافق خودتان باشد، و خودتان را نكشيد چرا كه خداوند با شما مهربان است‏
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد اموال همديگر را به ناروا مخوريد مگر آنكه داد و ستدى با تراضى يكديگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مكشيد زيرا خدا همواره با شما مهربان است
قمشه‌ای: ای اهل ایمان، مال یکدیگر را به ناحق مخورید مگر آنکه تجارتی باشد که از روی رضا و رغبت کرده (و سودی برید)، و یکدیگر را نکشید، که البته خدا به شما بسیار مهربان است.
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتي باشد كه با رضايت شما انجام گيرد، و خودكشي نكنيد! خداوند نسبت به شما مهربان است.
وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِيهِ نَارًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿۳۰﴾
انصاریان: و هر که خوردن مال به باطل و قتل نفس را از روی تجاوز [از حدود خدا] و ستم [بر خود و دیگران] مرتکب شود، به زودی او را در آتشی [آزار دهنده و سوزان] درآوریم؛ واین کار بر خدا آسان است.
خرمشاهی: و هركس از روى سركشى و ستم چنين كند، او را به آتشى در خواهيم آورد و اين امر بر خداوند آسان است‏
فولادوند: و هر كس از روى تجاوز و ستم چنين كند به زودى وى را در آتشى درآوريم و اين كار بر خدا آسان است
قمشه‌ای: و هر کس از روی دشمنی و ستمگری چنین کند، پس او را به زودی در آتش دوزخ درآوریم، و این کار (انتقام کشیدن از ظالمان) برای خدا آسان است.
مکارم شیرازی: و هر كس اين عمل را از روي تجاوز و ستم انجام دهد، بزودي او را در آتشي وارد خواهيم ساخت و اين كار براي خدا آسان است.
إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا ﴿۳۱﴾
انصاریان: اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی می شوید دوری کنید، گناهان کوچکتان را از شما محو می کنیم، و شما را به جایگاهی ارزشمند و نیکو وارد می کنیم.
خرمشاهی: اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى شده‏ايد، پرهيز كنيد، سيئات شما را مى‏زداييم و شما را به جايگاهى شايسته درمى‏آوريم‏
فولادوند: اگر از گناهان بزرگى كه از آن[ها] نهى شده‏ ايد دورى گزينيد بديهاى شما را از شما مى زداييم و شما را در جايگاهى ارجمند درمى ‏آوريم
قمشه‌ای: (ای اهل ایمان) چنانکه از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کرده‌اند دوری گزینید، ما از گناهان دیگر شما درگذریم و شما را به مقامی نیکو برسانیم.
مکارم شیرازی: اگر از گناهان بزرگي كه از آن نهي شده‏ ايد اجتناب كنيد گناهان كوچك شما را مي‏پوشانيم و در جايگاه خوبي شما را وارد مي‏سازيم.
وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۳۲﴾
انصاریان: و نعمت ها و مال و ثروتی که خدا به سبب آن برخی از شما را بر برخی برتری داده آرزو مکنید [که آرزویش مایه حسد و فساد است. این تفاوت ها و برتری ها لازمه زندگی دنیا و بر اساس محاسبات حکیمانه است، اما در عین حال] برای مردان از آنچه کسب کرده اند بهره ای است، و برای زنان هم از آنچه کسب کرده اند بهره ای است. و [با کمک تقوا و عمل صالح] از بخشش خدا بخواهید، یقیناً خدا همواره به همه چیز داناست.
خرمشاهی: و چيزى را كه خداوند بدان بعضى از شما را بر ديگرى برترى بخشيده است، آرزو مكنيد، مردان را از كار و كردار خويش بهره‏اى و زنان را [نيز] از كار و كردار خويش بهره‏اى معين است و [هر چه خواهيد] از فضل الهى بخواهيد، و خداوند از همه چيز آگاه است‏
فولادوند: و زنهار آنچه را خداوند به [سبب] آن بعضى از شما را بر بعضى [ديگر] برترى داده آرزو مكنيد براى مردان از آنچه [به اختيار] كسب كرده‏ اند بهره‏ اى است و براى زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كرده‏ اند بهره‏ اى است و از فضل خدا درخواست كنيد كه خدا به هر چيزى داناست
قمشه‌ای: آرزو (و توقّع بیجا) در فضیلت و مزیّتی که خدا به آن بعضی را بر بعضی برتری داده مکنید؛ که هر یک از مرد و زن از آنچه اکتساب کنند بهره‌مند شوند. و هر چه می‌خواهید از فضل خدا درخواست کنید (نه از خلق) که خدا به همه چیز داناست.
مکارم شیرازی: برتريهايي را كه خداوند نسبت به بعضي از شما بر بعضي ديگر قرار داده آرزو نكنيد (اين تفاوتهاي طبيعي و حقوقي براي حفظ نظام اجتماع شما و طبق اصل عدالت است ولي با اين حال) مردان نصيبي از آنچه به دست مي‏آورند دارند و زنان نصيبي؛ (و نبايد حقوق هيچيك پايمال گردد) و از فضل (و رحمت و بركت) خدا بخواهيد و خداوند به هر چيز دانا است.
وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِيَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَالَّذِينَ عَقَدَتْ أَيْمَانُكُمْ فَآتُوهُمْ نَصِيبَهُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا ﴿۳۳﴾
انصاریان: و برای هر کسی از آنچه به جای گذاشته وارثانی قرار داده ایم، که از میراث پدر و مادر و خویشاوندان ارث ببرند و کسانی که با آنان پیمان [ازدواج یا پیمان های شرعی و عرفی] بسته اید؛ پس سهم ارث آنان را بدهید؛ یقیناً خدا بر همه چیز گواه است.
خرمشاهی: براى همه در آنچه پدر و مادر و خويشاوندان نزديك به جا گذاشته‏اند، ميراث برانى قرار داده‏ايم، و نيز كسانى كه با آنان پيمان بسته‏ايد، بهره‏شان را [از ارث‏] بدهيد، كه خداوند بر همه چيزى گواه است‏
فولادوند: و از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان و كسانى كه شما [با آنان] پيمان بسته‏ ايد بر جاى گذاشته‏ اند براى هر يك [از مردان و زنان] وارثانى قرار داده‏ ايم پس نصيبشان را به ايشان بدهيد زيرا خدا همواره بر هر چيزى گواه است
قمشه‌ای: و ما برای هر چیزی از آنچه پدر و مادر و خویشان به جای گذاشته‌اند وارثانی قرار داده‌ایم، و با هر که عهد و پیمان (حقوقی) بسته‌اید بهره آنان را بدهید (و نقض عهد نکنید) که خدا بر هر چیز گواه است.
مکارم شیرازی: براي هر كس وارثاني قرار داديم، كه از ميراث پدر و مادر و نزديكان ارث ببرند و (نيز) كساني كه با آنها پيمان بسته‏ ايد نصيبشان را بپردازيد! خداوند بر هر چيز شاهد و ناظر است.
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿۳۴﴾
انصاریان: مردان، کارگزاران و تدبیرکنندگانِ [زندگی] زنانند، به خاطر آنکه خدا مردان را [از جهت توان جسمی، تحمل مشکلات و قدرت روحی و فکری] بر زنان برتری داده، و به خاطر آنکه [مردان] از اموالشان هزینه زندگی زنان را [به عنوان حقّی واجب] می پردازند؛ پس زنان شایسته و درست کار [با رعایت قوانین حق] فرمانبردار [و مطیع شوهر] ند [و] در برابر حقوقی که خدا [به نفع آنان برعهده شوهرانشان] نهاده است، در غیاب شوهر [حقوق و اسرار و اموال او را] حفظ می کنند. و زنانی که از سرکشی و نافرمانی آنان بیم دارید [در مرحله اول] پندشان دهید، و [در مرحله بعد] در خوابگاه ها از آنان دوری کنید، و [اگر اثر نبخشید] آنان را [به گونه ای که احساس آزار به دنبال نداشته باشد] تنبیه کنید؛ پس اگر از شما اطاعت کردند برای آزار دادن آنان هیچ راهی مجویید؛ یقیناً خدا بلند مرتبه و بزرگ است.تصحيح ترجمه info
خرمشاهی: مردان بايد بر زنان مسلط باشند چرا كه خداوند بعضى از انسانها را بر بعضى ديگر برترى بخشيده است، و نيز از آن روى كه مردان از اموال خويش [براى زنان‏] خرج مى‏كنند، زنان شايسته آنانند كه مطيع و به حفظ الهى در نهان خويشتندار هستند، و زنانى كه از نافرمانيشان نگرانيد، بايد نصيحتشان كنيد و [سپس‏] در خوابگاهها از آنان دورى كنيد [و سپس اگر لازم افتاد] آنان را ترک کنید آنگاه اگر از شما اطاعت كردند، ديگر بهانه جويى [و زياده‏روى‏] نكنيد، خداوند بلندمرتبه بزرگوار است‏تصحيح ترجمه info
فولادوند: مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه ‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ استتصحيح ترجمه info
قمشه‌ای: مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا برای بعضی بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آنکه مردان از مال خود نفقه دهند، پس زنان شایسته مطیع شوهران و در غیبت آنان حافظ (حقوق آنها) باشند از آن رو که خدا هم (حقوق زنان را) حفظ فرموده است. و زنانی که از نافرمانی آنان (در حقوق همسری) بیمناکید باید نخست آنان را موعظه کنید و (اگر مطیع نشدند) از خوابگاه آنان دوری گزینید و (اگر باز مطیع نشدند) آنان را ترک کنید، چنانچه اطاعت کردند دیگر راهی بر آنها مجویید، که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشأن است.تصحيح ترجمه info
مکارم شیرازی: مردان، سرپرست و خدمتگزار زنانند، بخاطر برتريهايي كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براي بعضي نسبت به بعضي ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايي كه از اموالشان (در مورد زنان) مي كنند، و زنان صالح آنها هستند كه متواضعند، و در غياب (همسر خود) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقي كه خدا براي آنان قرار داده، مي‏كنند. و (اما) آن دسته از زنان را كه از طغيان و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! و (اگر مؤ ثر واقع نشد،) در بستر از آنها دوري نماييد! و (اگر آنهم مؤ ثر نشد و هيچ راهي براي وادار كردن آنها به انجام وظايفشان جز شدت عمل، براي وادار كردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را ترک كنيد! و اگر از شما پيروي كردند به آنها تعدي نكنيد و (بدانيد) خداوند بلند مرتبه و بزرگ است (و قدرت او بالاترين قدرتهاست.)تصحيح ترجمه info
وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا ﴿۳۵﴾
انصاریان: و [شما ای حاکمان شرع و عُقلا و بزرگان خانواده!] اگر از جدایی و ناسازگاری میان زن و شوهر بیم داشتید، پس داوری از خانواده مرد، و داوری از خانواده زن [برای رفع اختلاف] برانگیزید که اگر هر دو داور قصد اصلاح داشته باشند، خدا میان دو داور توافق و سازگاری ایجاد می کند [تا به صلاح زن و شوهر حکم کنند]؛ یقیناً خدا [به نیّات و اعمال شما] دانا و آگاه است.
خرمشاهی: و اگر از بالا گرفتن اختلاف بين آنان بيمناك بوديد، داورى از خانواده مرد و داورى از خانواده زن تعيين كنيد، كه چون به اصلاح [ذات‏البين‏] كوشند، خداوند بين آنان الفت و آشتى برقرار خواهد ساخت، چرا كه خداوند دانا و آگاه است‏
فولادوند: و اگر از جدايى ميان آن دو [ زن و شوهر] بيم داريد پس داورى از خانواده آن [شوهر] و داورى از خانواده آن [زن] تعيين كنيد اگر سر سازگارى دارند خدا ميان آن دو سازگارى خواهد داد آرى خدا داناى آگاه است
قمشه‌ای: و چنانچه بیم آن دارید که نزاع سخت بین آنها پدید آید، از طرف کسان مرد و کسان زن داوری برگزینید، که اگر مقصود اصلاح داشته باشند خدا میان ایشان موافقت و سازگاری برقرار کند، که خدا دانا و آگاه است.
مکارم شیرازی: و اگر از جدايي و شكاف ميان آنها بيم داشته باشيد، داوري از خانواده شوهر، و داوري از خانواده زن انتخاب كنيد (تا به كار آنان رسيدگي كنند) اگر اين دو داور تصميم به اصلاح داشته باشند خداوند كمك به توافق آنها مي‏كند، زيرا خداوند دانا و آگاه است (و از نيات همه با خبر است.)
وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا ﴿۳۶﴾
انصاریان: و خدا را بپرستید، و چیزی را شریک او قرار ندهید، و به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و همسایه نزدیک و همسایه دور و همنشینان و همراهان و در راه ماندگان و بردگان نیکی کنید؛ یقیناً خدا کسی را که متکبّر و خودستاست، دوست ندارد.
خرمشاهی: و خداوند را بپرستيد و چيزى را براى او شريك نياوريد و به پدر و مادر و به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه مانده و ملك يمين خود نيكى كنيد، [و بدانيد] كه خداوند كسى را كه متكبر فخرفروش باشد، دوست ندارد
فولادوند: و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه‏مانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمى دارد
قمشه‌ای: و خدای یکتا را پرستید و هیچ چیزی را شریک وی نگیرید و نسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و همسایه دور و نزدیک و دوستان موافق و رهگذران و بندگان که زیردست تصرف شمایند نیکی کنید، که خدا مردم متکبّر خودپسند را دوست ندارد.
مکارم شیرازی: و خدا را بپرستيد! و هيچ چيز را شريك او قرار ندهيد! و به پدر و مادر، نيكي كنيد؛ و همچنين به خويشاوندان و يتيمان و مسكينان، و همسايه نزديك، و همسايه دور، و دوست و همنشين و واماندگان در سفر و بردگاني كه مالك آنها هستيد، زيرا خداوند، كسي را كه متكبر و فخرفروش است، (و از اداي حقوق ديگران سرباز مي‏زند،) دوست نمي‏دارد.
الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا ﴿۳۷﴾
انصاریان: کسانی که [از انفاق اموالشان در راه خدا] بخل می ورزند، و مردم را به بخل فرمان می دهند، و آنچه را خدا از فضل خود به آنان داده پنهان می کنند، [کافرند] و ما برای کافران عذابی خوارکننده آماده کرده ایم.
خرمشاهی: [همان‏] كسانى كه بخل مى‏ورزند و مردمان را به بخل وامى‏دارند و آنچه خداوند از فضل خويش به آنان بخشيده پنهان مى‏دارند، و براى كافران عذابى خفت‏بار آماده ساخته‏ايم‏
فولادوند: همان كسانى كه بخل مى ‏ورزند و مردم را به بخل وامى دارند و آنچه را خداوند از فضل خويش بدانها ارزانى داشته پوشيده مى دارند و براى كافران عذابى خواركننده آماده كرده‏ ايم
قمشه‌ای: همان گروه که بخل می‌ورزند و مردم را به بخل وادار می‌کنند و آنچه را که خدا از فضل خود به آنها بخشیده (از آیات و احکام آسمانی) کتمان می‌کنند. و ما برای کافران عذابی خوارکننده مهیّا داشته‌ایم.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه بخل مي ورزند، و مردم را نيز به بخل دعوت مي كنند و آنچه را كه خداوند از فضل (و رحمت) خود به آنها داده كتمان مي‏نمايند (اين عمل آنها در حقيقت از كفرشان سرچشمه گرفته؛) و ما براي كافران، عذاب خوار كننده‏ اي آماده كرده‏ ايم.
وَالَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِينًا فَسَاءَ قَرِينًا ﴿۳۸﴾
انصاریان: و آنان که اموالشان را از روی ریا و خودنمایی به مردم انفاق می کنند، و به خدا و روز قیامت ایمان ندارند [شیطان همدم آنان است]. و هر کس شیطانْ همدم او باشد بی تردید بد همدمی است.
خرمشاهی: و كسانى كه اموالشان را براى نمايش در چشم مردمان، مى‏بخشند و به خداوند و روز بازپسين ايمان ندارند، و كسى كه شيطان همنشين او باشد، چه بد همنشينى دارد
فولادوند: و كسانى كه اموالشان را براى نشان‏دادن به مردم انفاق مى كنند و به خدا و روز بازپسين ايمان ندارند و هر كس شيطان يار او باشد چه بد همدمى است
قمشه‌ای: و هم آنان که اموال خود را به قصد ریا و خودنمایی به مردم می‌بخشند و به خدا و روز قیامت نمی‌گروند. و هر که را شیطان یار است بسیار بد یاری است.
مکارم شیرازی: و آنها كساني هستند كه اموال خود را براي نشان دادن به مردم انفاق مي‏كنند و ايمان به خداوند و روز بازپسين ندارند (چرا كه شيطان رفيق و همنشين آنها است) و كسي كه شيطان قرين او است بدقريني انتخاب كرده است.
وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا ﴿۳۹﴾
انصاریان: و بر آنان چه زیانی بود اگر به خدا و روز قیامت ایمان می آوردند، و از آنچه خدا به آنان داده انفاق می کردند؟ و خدا همواره به آنان داناست.
خرمشاهی: و آنان را چه زيان داشت اگر به خداوند و روز بازپسين ايمان مى‏آوردند و از آنچه روزيشان داده بود، مى‏بخشيدند؟ و خداوند به [احوال‏] آنان داناست‏
فولادوند: و اگر به خدا و روز بازپسين ايمان مى ‏آوردند و از آنچه خدا به آنان روزى داده انفاق میکردند چه زيانى برايشان داشت و خدا به [كار] آنان داناست
قمشه‌ای: چه زیانی به آنها می‌رسید اگر به خدا و روز قیامت ایمان آورده و از بهره‌ای که خدا به آنان داده چیزی انفاق می‌کردند؟! و خدا به (احوال و نیّات) آنان دانا است.
مکارم شیرازی: چه مي شد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان مي‏آوردند و از آنچه خدا به آنها روزي داده، (در راه او) انفاق مي نمودند!؟ و خداوند از (اعمال و نيات) آنها آگاه است.
إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۴۰﴾
انصاریان: یقیناً خدا به اندازه وزن ذرّه ای [به اَحدی] ستم نمی کند، و اگر [هم وزن آن ذرّه] کار نیکی باشد، آن را دو چندان می کند، و از نزد خود پاداشی بزرگ می دهد.
خرمشاهی: خداوند به اندازه ذره‏اى نيز ستم نمى‏كند، و اگر حسنه‏اى باشد [و از كسى سر بزند] به آن دو چندان پاداش مى‏دهد و از پيشگاه خود [به بندگان‏] پاداش بيكران مى‏بخشد
فولادوند: در حقيقت ‏خدا هم‏وزن ذره‏ اى ستم نمى ‏كند و اگر [آن ذره كار] نيكى باشد دو چندانش مى ‏كند و از نزد خويش پاداشى بزرگ مى ‏بخشد
قمشه‌ای: خداوند به مقدار ذرّه‌ای به کسی ستم نکند، و اگر عمل نیکی باشد زیاد گرداند و (به نیکان) جانب خود مزدی بزرگ عطا کند.
مکارم شیرازی: خداوند (حتي) به اندازه سنگيني ذره‏ اي ستم نمي‏كند و اگر كار نيكي باشد، آن را دو چندان مي‏سازد، و از نزد خود پاداش عظيمي (در برابر آن) مي‏دهد.
فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا ﴿۴۱﴾
انصاریان: پس چگونه است [حال مردم] هنگامی که از هر امتی گواهی [که پیامبر آنان است بر اعمالشان] بیاوریم، و تو را بر آنان گواه آوریم؟!
خرمشاهی: و حال [آنان‏] چگونه باشد آنگاه كه از هر امتى شاهدى به ميان آوريم و تو را گواه بر اينان آوريم‏
فولادوند: پس چگونه است [حالشان] آنگاه كه از هر امتى گواهى آوريم و تو را بر آنان گواه آوريم
قمشه‌ای: پس چگونه است (حال آنان) آن‌گاه که از هر طایفه‌ای گواهی آریم و تو را بر این امّت به گواهی خواهیم؟
مکارم شیرازی: حال آنها چگونه است، آن روزي كه از هر امتي،و گواهي (بر اعمالشان) مي‏آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد؟
يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا ﴿۴۲﴾
انصاریان: در آن روز کسانی که کفر ورزیده اند و از رسول نافرمانی کرده اند، آرزو می کنند که ای کاش با زمین یکسان می شدند. و از خدا هیچ سخنی را [که در دنیا درباره قرآن و پیامبر به باطل و ناروا می گفتند] نمی توانند بپوشانند.
خرمشاهی: در چنين روز كسانى كه كفرورزيده و از پيامبر سر پيچيده‏اند آرزو كنند كاش زمين [آنان را فرو برد و] بر آنان هموار گردد و سخنى را از خداوند پنهان نمى‏توانند داشت‏
فولادوند: آن روز كسانى كه كفر ورزيده‏ اند و از پيامبر [خدا] نافرمانى كرده‏ اند آرزو مى كنند كه اى كاش با خاك يكسان مى ‏شدند و از خدا هيچ سخنى را پوشيده نمى‏ توانند داشت
قمشه‌ای: در آن روز آنان که به راه کفر رفته و نافرمانی رسول کردند آرزو کنند که ای کاش با خاک زمین یکسان بودند، و از خدا سخنی پنهان نتوانند کرد.
مکارم شیرازی: در آن روز، آنها كه كافر شدند و با پيامبر (ص) بمخالفت برخاستند، آرزو مي‏كنند كه اي كاش (خاك بودند، و) خاك آنها نيز با زمينهاي اطراف يكسان مي‏شد (و بكلي محو و فراموش مي‏شدند). در آن روز، (با آن همه گواهان)، سخني را نمي‏توانند از خدا پنهان كنند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ وَلَا جُنُبًا إِلَّا عَابِرِي سَبِيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿۴۳﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! در حالی که مستید به نماز نزدیک نشوید تا زمانی که [مستیِ شما برطرف شود و از روی هوشیاری] بدانید [که در حال نماز] چه می گویید. و در حال جنابت هم به نماز نزدیک نشوید تا غسل کنید مگر در حال سفر [که آب نیابید، پس با تیمّم نماز بخوانید]. و اگر بیمارید، یا در سفرید، یا یکی از شما از قضای حاجت [دستشویی] آمده، یا با زنان آمیزش کرده اید و آبی [برای وضو یا غسل] نیافتید، به خاکی پاک، تیمم کنید و بخشی از صورت و دست هایتان را [با آن] مسح نمایید؛ یقیناً خدا همواره گذشت کننده و بسیار آمرزنده است.
خرمشاهی: اى مؤمنان در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا زمانى كه بدانيد كه چه مى‏گوييد، همچنين هنگامى كه جنب هستيد نيز به نماز [و مسجد] نزديك نشويد، مگر آنكه راهگذر باشيد تا زمانى كه غسل كنيد، و اگر بيمار يا مسافر باشيد، يا يكى از شما از موضع قضاى حاجت بازگشت، يا با زنان تماس [جنسى‏] گرفتيد، آنگاه آب نيافتيد [بايد] بر خاكى پاك تيمم كنيد و چهره‏ها و دستهايتان را به آن مسح كنيد، كه خداوند بخشاينده مهربان است‏
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا زمانى كه بدانيد چه مى‏ گوييد و [نيز] در حال جنابت [وارد نماز نشويد] مگر اينكه راهگذر باشيد تا غسل كنيد و اگر بيماريد يا در سفريد يا يكى از شما از قضاى حاجت آمد يا با زنان آميزش كرده‏ ايد و آب نيافته‏ ايد پس بر خاكى پاك تيمم كنيد و صورت و دستهايتان را مسح نماييد كه خدا بخشنده و آمرزنده است
قمشه‌ای: ای اهل ایمان، هرگز در حال مستی به نماز نیایید تا بدانید چه می‌گویید (و چه می‌کنید) و نه در حال جنابت (به مساجد آیید) مگر آنکه رهگذر باشید تا وقتی که غسل کنید. و اگر بیمار بودید یا آنکه در سفر باشید یا قضاء حاجتی دست داده باشد یا با زنان مباشرت کرده‌اید و آب برای تطهیر و غسل نیافتید پس به خاک پاک تیمم کنید، آن‌گاه صورت و دستها را (بدان) مسح کنید، که خدا بخشنده و آمرزنده است.
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد! در حال مستي به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه ميگوييد! و همچنين هنگامي كه جنب هستيد - مگر اينكه مسافر باشيد - تا غسل كنيد. و اگر بيماريد، يا مسافر، و يا «قضاي حاجت» كرده‏ ايد، و يا با زنان آميزش جنسي داشته‏ ايد، و در اين حال، آب (براي وضو و غسل) نيافتيد، با خاك پاكي تيمم كنيد! (به اين طريق كه) صورتها و دستهايتان را با آن مسح نماييد. خداوند بخشنده و آمرزنده است.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يَشْتَرُونَ الضَّلَالَةَ وَيُرِيدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبِيلَ ﴿۴۴﴾
انصاریان: آیا به کسانی که بهره ای اندک از علم کتابِ [تورات و انجیل] به آنان داده شده ننگریستی [که با پنهان داشتن حقایق کتاب و تحریف آیاتش] گمراهی را می خرند، و [از روی حسادت و دشمنی] می خواهند شما هم از راه مستقیم گمراه شوید؟!
خرمشاهی: آيا احوال كسانى را كه بهره‏اى از كتاب آسمانى دارند ندانسته‏اى كه خريدار گمراهى‏اند و مى‏خواهند كه شما نيز از راه بيراه باشيد
فولادوند: آيا به كسانى كه بهره‏ اى از كتاب يافته‏ اند ننگريستى گمراهى را مى ‏خرند و مى‏ خواهند شما [نيز] گمراه شويد
قمشه‌ای: آیا ندیدی و ننگریستی به (حال) آنان که اندک بهره‌ای از علم کتاب یافتند که خریدار ضلالت هستند و همی خواهند که شما (اهل ایمان) نیز گمراه شوید؟!
مکارم شیرازی: آيا نديدي كساني را كه بهره‏ اي از كتاب (خدا) به آنها داده شده بود، (به جاي اينكه از آن، براي هدايت خود و ديگران استفاده كنند، براي خويش) گمراهي مي‏خرند، و مي‏خواهند شما نيز گمراه شويد.
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللَّهِ نَصِيرًا ﴿۴۵﴾
انصاریان: و خدا به دشمنان شما داناتر است. و بس است که خدا سرپرست شما باشد، و کافی است که خدا یاور شما باشد.
خرمشاهی: و خداوند به دشمنان شما [از شما] آگاه‏تر است و خدا يار و ياور شما بس‏
فولادوند: و خدا به [حال] دشمنان شما داناتر است كافى است كه خدا سرپرست [شما] باشد و كافى است كه خدا ياور [شما] باشد
قمشه‌ای: و خدا داناتر است به دشمنان شما، و همین بس که خدا دوستدار و یاور (شما) باشد.
مکارم شیرازی: خدا از دشمنان شما آگاه است؛ (ولي آنها به شما زياني نمي‏رسانند.) و كافي است كه خدا ولي شما باشد؛ و كافي است كه خدا ياور شما باشد.
مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۴۶﴾
انصاریان: برخی از کسانی که یهودی اند، حقایق [کتاب آسمانی] را [با تفسیرهای نابجا و تحلیل های غلط و ناصواب] از جایگاه های اصلی و معانی حقیقی اش تغییر می دهند، و [به زبان ظاهر به پیامبر] می گویند: [دعوتت را] شنیدیم و [به باطن می گویند:] نافرمانی کردیم و [از روی توهین به پیامبر بر ضد او فریاد می زنند: سخنان ما را] بشنو که [ای کاش] ناشنوا شوی. و با پیچ و خم دادن زبان و آوازشان و به نیّت عیب جویی از دین [به آهنگی، کلمه] راعنا [را که در عربی به معنای «ما را رعایت کن» است، تلفظ می کنند که برای شنونده، راعنا که مفهومی خارج از ادب دارد، تداعی می شود]. و اگر آنان [به جای این همه اهانت از روی صدق و حقیقت] می گفتند: شنیدیم و اطاعت کردیم و [سخنان ما را] بشنو و ما را مهلت ده [تا معارف اسلام را درک کنیم] قطعاً برای آنان بهتر و درست تر بود، ولی خدا آنان را به سبب کفرشان لعنت کرده، پس جز عده اندکی ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: از يهوديان كسانى هستند كه كلمات را جا به جا مى‏كنند و از راه زبان بازى و براى طعنه‏زدن به دين [اسلام‏] [به زبان‏] مى‏گويند شنيديم و [در دل مى‏گويند] نپذيرفتيم و بشنو سخن ما و نشنيده بگير و "راعنا" [را به شيوه نادرستى‏] مى‏گويند، حال آنكه اگر مى‏گفتند شنيديم و اطاعت كرديم و سخن ما را بشنو و در كار ما بنگر، براى آنان بهتر و استوارتر بود، ولى خداوند آنان را به سبب كفرشان دچار لعنت خويش ساخته و جز اندكى ايمان نمى‏آورند
فولادوند: برخى از آنان كه يهودى‏ اند كلمات را از جاهاى خود برمى‏ گردانند و با پيچانيدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دين [اسلام با درآميختن عبرى به عربى] مى‏ گويند شنيديم و نافرمانى كرديم و بشنو [كه كاش] ناشنوا گردى و [نيز از روى استهزا مى‏ گويند] راعنا [كه در عربى يعنى به ما التفات كن ولى در عبرى يعنى خبيث ما] و اگر آنان مى گفتند شنيديم و فرمان برديم و بشنو و به ما بنگر قطعا براى آنان بهتر و درست‏ تر بود ولى خدا آنان را به علت كفرشان لعنت كرد در نتيجه جز [گروهى] اندك ايمان نمى ‏آورند
قمشه‌ای: گروهی از یهود کلمات (خدا) را از جای خود تغییر داده و گویند: (فرمان خدا را) شنیدیم و (از آن) سرپیچیم و (به جسارت گویند) بشنو که (کاش) ناشنوا باشی؛ و گویند ما را رعایت کن. و گفتار ایشان زبان‌بازی و طعنه و تمسخر به دین است. و اگر (به احترام) می‌گفتند که ما (فرمان حق را) شنیدیم و (تو را) اطاعت کنیم و تو نیز (سخن ما) بشنو و به حال ما بنگر، هر آینه آنان را نیکوتر بود و به صواب نزدیکتر، لیکن چون کافر شدند خدا آنها را لعنت کرد، و به جز اندکی ایمان نخواهند آورد.
مکارم شیرازی: بعضي از يهود، سخنان را از محل خود تحريف مي‏كنند؛ و (به جاي اينكه بگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم)، مي‏گويند: «شنيديم و مخالفت كرديم و (نيز مي‏گويند:) بشنو! كه هرگز نشنوي! و (از روي تمسخر مي‏گويند:) راعنا ( ما را تحميق كن!) تا با زبان خود، حقايق را بگردانند و در آئين خدا، طعنه زنند ولي اگر آنها (به جاي اين همه لجاجت) مي‏گفتند: «شنيديم و اطاعت كرديم؛ و سخنان ما را بشنو و به ما مهلت ده (تا حقايق را درك كنيم»)، براي آنها بهتر، و با واقعيت سازگارتر بود. ولي خداوند، آنها را بخاطر كفرشان، از رحمت خود دور ساخته است؛ از اين رو جز عده كمي ايمان نمي‏آورند.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا ﴿۴۷﴾
انصاریان: ای کسانی که به شما کتاب آسمانی داده شده! به آنچه [بر پیامبر اسلام] نازل کردیم که تصدیق کننده تورات و انجیلی است که با شماست ایمان آورید، پیش از آنکه چهره هایی را [از شکل و شخصیت انسانی] محو کنیم، و [به کیفر تکبّر در برابر پیامبر اسلام و قرآن] به کفر و گمراهی بازگردانیم، یا چنان که اصحاب سبت را لعنت کردیم، لعنت کنیم؛ و فرمان خدا همواره شدنی است.
خرمشاهی: اى اهل كتاب، پيش از آنكه چهره‏هايى را مسخ و محو كنيم و آنها را واپس‏گردانيم، يا ايشان را همانند اصحاب سبت [حرمت شكنان شنبه‏] دچار لعنت كنيم، به آنچه فرو فرستاده‏ايم و همخوان كتاب شماست، ايمان آوريد [و بدانيد] كه امر الهى انجام پذير است‏
فولادوند: اى كسانى كه به شما كتاب داده شده است به آنچه فرو فرستاديم و تصديق‏ كننده همان چيزى است كه با شماست ايمان بياوريد پيش از آنكه چهره ‏هايى را محو كنيم و در نتيجه آنها را به قهقرا بازگردانيم يا همچنانكه اصحاب سبت را لعنت كرديم آنان را [نيز] لعنت كنيم و فرمان خدا همواره تحقق يافته است
قمشه‌ای: ای کسانی که به شما کتاب آسمانی داده شد، به قرآنی که فرستادیم که مصدّق تورات و انجیل شماست ایمان آورید پیش از آنکه بر چهره‌هایی (از اثر ضلالت) خط خذلان کشیم و آنها را واژگون کنیم یا مانند اصحاب سَبت بر آنها لعنت و عذاب فرستیم، و (بترسید که) قضای خدا واقع‌شدنی است.
مکارم شیرازی: اي كساني كه كتاب (خدا) به شما داده شده! به آنچه (بر پيامبر خود) نازل كرديم - و هماهنگ با نشانه‏ هايي است كه با شماست - ايمان بياوريد، پيش از آنكه صورتهايي را محو كنيم، و سپس به پشت سر بازگردانيم، يا آنها را از رحمت خود دور سازيم، همان گونه كه «اصحاب سبت» (گروهي از تبهكاران بني اسرائيل) را دور ساختيم، و فرمان خدا، در هر حال انجام شدني است.
إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا ﴿۴۸﴾
انصاریان: مسلماً خدا اینکه به او شرک ورزیده شود نمی آمرزد، و غیر آن را برای هر کس که بخواهد می آمرزد. و هر که به خدا شرک بیاورد، مسلماً گناه بزرگی را مرتکب شده است.
خرمشاهی: [بدانيد كه‏] خداوند اين را كه برايش شريك قائل شوند، نمى‏بخشد، و هر گناهى را كه فروتر از آن است، براى كسى كه بخواهد مى‏بخشد، و هركس كه به خدا شرك‏ورزد، در حقيقت گناه عظيمى را به گردن گرفته است‏
فولادوند: مسلما خدا اين را كه به او شرك ورزيده شود نمى ‏بخشايد و غير از آن را براى هر كه بخواهد مى ‏بخشايد و هر كس به خدا شرك ورزد به يقين گناهى بزرگ بربافته است
قمشه‌ای: محققاً خدا گناه شرک را نخواهد بخشید و سوای شرک را برای هر که خواهد می‌بخشد، و هر کس که شرک به خدا آورد به دروغی که بافته گناهی بزرگ مرتکب شده است.
مکارم شیرازی: خداوند (هرگز) شرك را نمي‏بخشد! و پائين تر از آن را براي هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مي بخشد، و آن كس كه براي خدا، شريكي قرار دهد، گناه بزرگي مرتكب شده است.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا ﴿۴۹﴾
انصاریان: آیا به کسانی که خود را به پاکی می ستایند، ننگریستی؟ [این خودستایی هیچ ارزشی و اعتباری ندارد] بلکه خداست که هر که را بخواهد [بر اساس ملاک های تعیین شده از سوی خود] می ستاید، و [گروهی که به ناحق، خود را می ستایند در کیفر و مجازات] به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ستم قرار نمی گیرند.
خرمشاهی: آيا احوال كسانى را كه خود را نيك و پاك مى‏شمارند ندانسته‏اى؟ چنين نيست، بلكه خداوند هركس را كه بخواهد نيك و پاك مى‏دارد، و به اندازه ذره ناچيزى نيز بر آنان ستم نمى‏رود
فولادوند: آيا به كسانى كه خويشتن را پاك مى ‏شمارند ننگريسته‏ اى [چنين نيست] بلكه خداست كه هر كه را بخواهد پاك مى‏ گرداند و به قدر نخ روى هسته خرمايى ستم نمى ‏بينند
قمشه‌ای: نمی‌بینی آنان را که دعوی پاکدلی کنند؟ خداست که هر که را خواهد از رذائل پاک و منزّه دارد، و به قدر فتیلی (رشته خرما) به کسی ستم نشود.
مکارم شیرازی: آيا نديدي كساني را كه خودستايي مي‏كنند؟! (اين خودستاييها، بيارزش است؛) ولي خدا هر كس را بخواهد ستايش مي‏كند؛ و كمترين ستمي به آنها نخواهد شد.
انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَكَفَى بِهِ إِثْمًا مُبِينًا ﴿۵۰﴾
انصاریان: با تأمل بنگر چگونه [قوم یهود با ادعای پاکی خویش در پیشگاه حق] بر خدا دروغ می بندند، و همین گناه آشکار [برای خواری و عذاب آنان] کافی است.
خرمشاهی: بنگر كه چگونه بر خداوند دروغ مى‏بندد و همين گناه به اين آشكارى بس‏
فولادوند: ببين چگونه بر خدا دروغ مى ‏بندند و بس است كه اين يك گناه آشكار باشد
قمشه‌ای: بنگر چگونه بر خدا دروغ می‌بافند! و همین (افترا) بس گناهی آشکار است.
مکارم شیرازی: ببين چگونه به خدا دروغ مي بندند! و همين گناه آشكار، (براي مجازات آنان) كافي است.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا ﴿۵۱﴾
انصاریان: آیا به کسانی که بهره ای اندک از [دانش] کتاب [تورات و انجیل] به آنان داده شده ننگریستی که به هر معبودی غیر خدا، و هر طغیان گری ایمان می آورند؟! و درباره کسانی که کافر شده اند، می گویند: آنان از کسانی که ایمان [به قرآن و پیامبر] آورده اند، راه یافته ترند.
خرمشاهی: آيا احوال كسانى را كه بهره‏اى از كتاب آسمانى دارند، ندانسته‏اى كه به "جبت" و "طاغوت" ايمان مى‏ورزند و درباره كافران مى‏گويند كه اينان از مؤمنان راه يافته‏ترند
فولادوند: آيا كسانى را كه از كتاب [آسمانى] نصيبى يافته‏ اند نديده‏ اى كه به جبت و طاغوت ايمان دارند و در باره كسانى كه كفر ورزيده‏ اند مى‏ گويند اينان از كسانى كه ايمان آورده‏ اند راه‏يافته‏ ترند
قمشه‌ای: ندیدی آنان که بهره‌ای از کتاب آسمانی داشتند (یعنی جهودان) چگونه به (بتان) جِبت و طاغوت می‌گروند و درباره کافران مشرک می‌گویند که راه آنان به صواب نزدیکتر از طریقه اهل ایمان است؟!
مکارم شیرازی: آيا نديدي كساني را كه بهره‏ اي از كتاب (خدا) به آنان داده شده، (با اين حال،) به «جبت» و «طاغوت» (بت و بت پرستان) ايمان مي‏آورند، و به مشركان مي‏گويند: «آنها، از كساني كه ايمان آورده‏ اند، هدايت يافته ترند؟!»
أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا ﴿۵۲﴾
انصاریان: اینانند که خدا لعنتشان کرده و هر که را خدا لعنت کند، هرگز برای او یاوری نخواهی یافت.
خرمشاهی: اينان كسانى هستند كه خداوند لعنتشان كرده است و كسى كه خدا لعنتش كرده باشد، ياورى برايش نخواهى يافت‏
فولادوند: اينانند كه خدا لعنتشان كرده و هر كه را خدا لعنت كند هرگز براى او ياورى نخواهى يافت
قمشه‌ای: این گروهند که خدا آنان را لعنت کرد، و هر که را خدا لعن کند دیگر مددکار و یاوری برای او نتوانی یافت.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه خداوند، ايشان را از رحمت خود دور ساخته است؛ و هر كس را خدا از رحمتش دور كند، ياوري براي او نخواهي يافت.
أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لَا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا ﴿۵۳﴾
انصاریان: آیا آنان را بهره ای از حکومت است [که بخواهند چیزی به مردم دهند و کارساز دنیا و آخرتشان باشند، اگر هم بهره ای باشد] در این صورت به اندازه گودی پشت هسته خرما به مردم نمی پردازند.
خرمشاهی: يا مگر آنان را بهره‏اى از فرمانروايى است كه باز هم به اندازه ذره ناچيزى به مردم نمى‏بخشند
فولادوند: آيا آنان نصيبى از حكومت دارند [اگر هم داشتند] به قدر نقطه پشت هسته خرمايى [چيزى] به مردم نمى‏ دادند
قمشه‌ای: مگر آنان که از احسان به خلق به هسته خرمایی بخل می‌ورزند بهره‌ای از مُلک خدا خواهند یافت؟
مکارم شیرازی: آيا آنها (يهود) سهمي در حكومت دارند (كه بخواهند چنين قضاوتي كنند؟) در حالي كه اگر چنين بود به مردم هيچ حقي نميدادند (و همه چيز را در انحصار خود ميگرفتند).
أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا ﴿۵۴﴾
انصاریان: بلکه آنان به مردم [که در حقیقتْ پیامبر و اهل بیت اویند] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد می ورزند. تحقیقاً ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان فرمانروایی بزرگی بخشیدیم.
خرمشاهی: يا مگر به خاطر آنچه خداوند از لطف خويش [به بعضى از] مردمان بخشيده به آنان رشك مى‏برند؟ ما به خاندان ابراهيم كتاب آسمانى و نبوت داده‏ايم و به آنان فرمانروايى بزرگى بخشيده‏ايم‏
فولادوند: بلكه به مردم براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مى ‏ورزند در حقيقت ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم
قمشه‌ای: بلکه حسد می‌ورزند با مردم (یعنی پیامبر و مسلمین) چون آنها را خدا به فضل خود برخوردار نمود. که البته ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت دادیم و به آنها ملک و سلطنتی بزرگ عطا کردیم.
مکارم شیرازی: با اينكه به مردم (پيامبر و خاندانش) در برابر آنچه خدا از فضلش به آنها بخشيده، حسد ميورزند (چرا حسد ميورزند) با اينكه به آل ابراهيم (كه يهود از خاندان او هستند) كتاب و حكمت داديم و حكومت عظيمي در اختيار آنها قرار داديم.
فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا ﴿۵۵﴾
انصاریان: پس برخی از آنان [که اهل کتاب اند] به او [که پیامبر اسلام و والاترین فرد از خاندان ابراهیم است] ایمان آوردند، و گروهی از او روی گردانیده اند، و دوزخ که آتشی سوزان و برافروخته است، برای آنان کافی است.
خرمشاهی: پس برخى از آنان به آن ايمان آوردند، و دسته‏اى از ايشان از آن اعراض كردند و [اينان را] آتش افروخته جهنم بس است‏
فولادوند: پس برخى از آنان به وى ايمان آوردند و برخى از ايشان از او روى برتافتند و [براى آنان] دوزخ پرشراره بس است
قمشه‌ای: آن‌گاه برخی بدو گرویدند و برخی مانع ایمان به او شدند؛ پس (آنان را) کیفر آتش افروخته دوزخ بس است.
مکارم شیرازی: ولي جمعي از آنها به آن ايمان آوردند و جمعي ايجاد مانع در راه آن نمودند و شعله فروزان آتش دوزخ براي آنها كافي است!
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۵۶﴾
انصاریان: یقیناً کسانی که به آیات ما کافر شدند به زودی آنان را به آتشی [شکنجه آور و سوزان] درآوریم، هرگاه پوستشان بریان شود، پوست های دیگری جایگزین آن می کنیم تا عذاب را بچشند؛ یقیناً خدا توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: كسانى كه آيات ما را انكار كرده‏اند، به آتشى در خواهيمشان آورد كه هر چه پوستهايشان پخته [و فرسوده‏] شود به جاى آنها پوستهاى ديگر آوريم، تا عذاب را بچشند، خداوند پيروزمند فرزانه است‏
فولادوند: به زودى كسانى را كه به آيات ما كفر ورزيده‏ اند در آتشى [سوزان] درآوريم كه هر چه پوستشان بريان گردد پوستهاى ديگرى بر جايش نهيم تا عذاب را بچشند آرى خداوند تواناى حكيم است
قمشه‌ای: آنان که به آیات ما کافر شدند به زودی در آتش دوزخشان درافکنیم که هر چه پوست تن آنها بسوزد آنان را پوست دیگری جایگزین کنیم تا (سختی) عذاب را بچشند، که همانا خدا مقتدر و کارش از روی حکمت است.
مکارم شیرازی: كساني كه به آيات ما كافر شدند بزودي آنها را در آتشي وارد ميكنيم كه هر گاه پوستهاي تن آنها (در آن) بريان گردد (و بسوزد) پوستهاي ديگري به جاي آن قرار ميدهيم تا كيفر را بچشند، خداوند توانا و حكيم است (و روي حساب كيفر ميدهد).
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَنُدْخِلُهُمْ ظِلًّا ظَلِيلًا ﴿۵۷﴾
انصاریان: و کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی آنان را در بهشت هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، وارد کنیم، در آنجا جاودانه اند؛ آنان را در آنجا همسرانی پاکیزه است، و آنان را در زیر سایه ای پایدار [و دلپذیر، آرام بخش و خنک] درآوریم.
خرمشاهی: و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، به بوستانهايى در خواهيمشان آورد كه جويباران از فرودست آن جارى است و جاودانه در آنند، و در آنجا جفتهايى پاكيزه دارند و آنان را به سايه سارى سايه‏گستر در خواهيم آورد
فولادوند: و به زودى كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند در باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است درآوريم براى هميشه در آن جاودانند و در آنجا همسرانى پاكيزه دارند و آنان را در سايه‏ اى پايدار درآوريم
قمشه‌ای: آنان را که ایمان آوردند و نیکوکار شدند به زودی در بهشتی درآوریم که نهرها از زیر درختانش جاری است و در آن زندگانی جاوید کنند و برای آنها در بهشت جفتهای پاکیزه است و آنان را به سایه رحمت ابدی خود درآوریم.
مکارم شیرازی: و آنها كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند به زودي آنها را در باغهائي از بهشت وارد ميكنيم كه نهرها از زير درختان آن جاري است، و هميشه در آن خواهند ماند، و همسراني پاكيزه براي آنها خواهد بود، و آنها را در سايه‏ هائي كه قطع نميشود داخل ميكنيم.
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا ﴿۵۸﴾
انصاریان: خدا قاطعانه به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش بازگردانید و هنگامی که میان مردم داوری می کنید، به عدالت داوری کنید. یقیناً [فرمان بازگردانیدن امانت و عدالت در داوری] نیکو چیزی است که خدا شما را به آن موعظه می کند؛ بی تردید خدا همواره شنوا و بیناست.
خرمشاهی: خداوند به شما فرمان مى‏دهد كه امانتها را به صاحبان آنها بازگردانيد، و چون بين مردم داورى مى‏كنيد دادگرانه داورى كنيد، خداوند به امرى نيك پندتان مى‏دهد، كه خداوند شنواى بيناست‏
فولادوند: خدا به شما فرمان مى‏ دهد كه سپرده ‏ها را به صاحبان آنها رد كنيد و چون ميان مردم داورى مى ‏كنيد به عدالت داورى كنيد در حقيقت نيكو چيزى است كه خدا شما را به آن پند مى‏ دهد خدا شنواى بيناست
قمشه‌ای: همانا خدا به شما امر می‌کند که امانتها را به صاحبانش باز دهید و چون حاکم بین مردم شوید به عدالت داوری کنید. همانا خدا شما را پند نیکو می‌دهد، که خدا شنوا و بیناست.
مکارم شیرازی: خداوند به شما فرمان ميدهد كه امانتها را به صاحبان آن برسانيد و هنگامي كه ميان مردم داوري ميكنيد از روي عدالت داوري كنيد، خداوند پند و اندرزهاي خوبي به شما ميدهد، خداوند شنوا و بيناست.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿۵۹﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! از خدا اطاعت کنید و [نیز] از پیامبر و صاحبان امر خودتان [که امامان از اهل بیت اند و چون پیامبر دارای مقام عصمت می باشند] اطاعت کنید. و اگر درباره چیزی [از احکام و امور مادی و معنوی و حکومت و جانشینی پس از پیامبر] نزاع داشتید، آن را [برای فیصله یافتنش] اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، به خدا و پیامبر ارجاع دهید؛ این [ارجاع دادن] برای شما بهتر واز نظر عاقبت نیکوتر است.
خرمشاهی: اى مؤمنان از خداوند و پيامبر و اولوالامرتان اطاعت كنيد، و اگر به خداوند و روز بازپسين ايمان داريد، هرگاه در امرى [دينى‏] اختلاف‏نظر يافتيد، آن را به [كتاب‏] خدا و [سنت‏] پيامبر عرضه بداريد كه اين بهتر و نيك انجام‏تر است‏
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد اين بهتر و نيك‏فرجام‏تر است
قمشه‌ای: ای اهل ایمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) که از خود شما هستند اطاعت کنید، پس اگر در چیزی کار به نزاع کشد آن را به حکم خدا و رسول بازگردانید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. این کار برای شما بهتر و خوش‌عاقبت‌تر خواهد بود.
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد! اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و صاحبان امر را، و هر گاه در چيزي نزاع كرديد آنرا به خدا و پيامبر ارجاع دهيد اگر ايمان به خدا و روز رستاخيز داريد، اين براي شما بهتر و عاقبت و پايانش نيكوتر است.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۶۰﴾
انصاریان: آیا به کسانی که گمان می کنند به آنچه بر تو و پیش از تو نازل شده ایمان آورده اند، ننگریستی، که می خواهند [در موارد نزاع و اختلافشان] داوری و محاکمه نزد طاغوت برند؟ [همان حاکمان ستمکار و قاضیان رشوه خواری که جز به باطل حکم نمی رانند،] در حالی که فرمان یافته اند به طاغوت کفر ورزند، و شیطان [با سوق دادنشان به محاکم طاغوت] می خواهد آنان را به گمراهی دوری [که هرگز به رحمت خدا دست نیابند] دچار کند.
خرمشاهی: آيا داستان كسانى را كه گمان مى‏برند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل شده، ايمان دارند، ندانسته‏اى كه مى‏خواهند به طاغوت داورى برند و حال آنكه به آنان دستور داده شده است كه به آن كفر بورزند و شيطان مى‏خواهد آنان را به گمراهى دور و درازى بكشاند
فولادوند: آيا نديده‏ اى كسانى را كه مى ‏پندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و [به] آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان آورده‏ اند [با اين همه] مى‏ خواهند داورى ميان خود را به سوى طاغوت ببرند با آنكه قطعا فرمان يافته‏ اند كه بدان كفر ورزند و[لى] شيطان مى‏ خواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد
قمشه‌ای: آیا ننگری به حال آنان که به گمان (و دعوی) خود ایمان به قرآن تو و کتبی که پیش از تو فرستاده شده آورده‌اند، چگونه باز می‌خواهند داوری به طاغوت برند در صورتی که مأمورند که به طاغوت کافر شوند؟! و شیطان خواهد که آنان را گمراه کند گمراهی دور (از هر سعادت).
مکارم شیرازی: آيا نديدي كساني را كه گمان مي‏كنند به آنچه (از كتب آسماني) بر تو و بر پيشينيان نازل شده ايمان آورده‏ اند ولي ميخواهند طاغوت و حكام باطل را به داوري بطلبند با اينكه به آنها دستور داده شده به طاغوت كافر شوند، و شيطان مي‏خواهد آنها را شديدا گمراه كند، و به بيراهه‏ هاي دور دستي بيفكند.
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا ﴿۶۱﴾
انصاریان: چون به آنان گویند: [برای داوری و محاکمه] به سوی آنچه خدا نازل کرده، و به سوی پیامبر آیید، منافقان را می بینی که از تو به شدت روی می گردانند!
خرمشاهی: و چون به آنان گفته شود به سوى [قرآن‏] فرو فرستاده الهى و پيامبر آييد، منافقان را مى‏بينى كه به كلى از تو اعراض مى‏كنند
فولادوند: و چون به ايشان گفته شود به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر [او] بياييد منافقان را مى ‏بينى كه از تو سخت روى برمى‏ تابند
قمشه‌ای: و چون به آنها گفته شود که به حکم خدا و رسول بازآیید، گروه منافق را بینی که مردم را از گرویدن به تو منع می‌کنند.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه به آنها گفته مي شود: «به سوي آنچه خدا نازل كرده، و به سوي پيامبر بياييد، منافقان را مي بيني كه از قبول دعوت تو اعراض مي‏كنند.
فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا ﴿۶۲﴾
انصاریان: پس [وضع و حالشان] چگونه خواهد بود هنگامی که به سبب آنچه مرتکب شده اند، حادثه ناگواری به آنان برسد، آن گاه در حالی که به خدا سوگند می خورند، نزد تو می آیند که ما [از داوری بردن نزد طاغوت] نیّتی جز نیکی و برقراری صلح و سازش [میان طرفین نزاع] نداشتیم.
خرمشاهی: چگونه باشد آنگاه كه به خاطر كار و كردار پيشينشان مصيبتى به آنان رسد، آنگاه به نزد تو آمده به خدا سوگند مى‏خورند كه جز نيكى و همراهى قصدى نداشتيم‏
فولادوند: پس چگونه هنگامى كه به [سزاى] كار و كردار پيشينشان مصيبتى به آنان مى ‏رسد نزد تو مى ‏آيند و به خدا سوگند مى ‏خورند كه ما جز نيكويى و موافقت قصدى نداشتيم
قمشه‌ای: پس چگونه خواهد بود (حال آنها) چون مصیبتی از کردار زشت خود به آنان رسد؟ آن‌گاه نزد تو آیند و به خدا سوگند خورند که ما (در کار خود) قصدی جز نیکویی و موافقت نداشتیم!
مکارم شیرازی: پس چگونه موقعي كه بر اثر اعمالشان گرفتار مصيبتي مي‏شوند به سراغ تو مي آيند و سوگند ياد مي‏كنند كه منظور ما (از بردن داوري به نزد ديگران) جز نيكي كردن و توافق (ميان طرفين نزاع) نبوده است؟!
أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا ﴿۶۳﴾
انصاریان: اینان کسانی هستند که خدا آنچه را که [از نیّات شوم، کینه و نفاق] در دل های آنان است می داند؛ بنابراین از آنان روی برتاب، و پندشان ده، و به آنان سخنی رسا که در دلشان اثر کند بگوی.
خرمشاهی: اينان كسانى هستند كه خداوند ما فى‏الضميرشان را مى‏داند، پس از ايشان روى بگردان و پندشان ده و به آنان سخنى رسا كه در دلشان مؤثر افتد بگو
فولادوند: اينان همان كسانند كه خدا مى‏ داند چه در دل دارند پس از آنان روى برتاب و[لى] پندشان ده و با آنها سخنى رسا كه در دلشان [مؤثر] افتد بگوى
قمشه‌ای: اینانند که خدا از قلب آنها آگاه است، تو (ای رسول) از آنان روی بگردان و آنها را نصیحت کن و به گفتار دلنشین و مؤثر با ایشان سخن بگو.
مکارم شیرازی: آنها كساني هستند كه خدا، آنچه را در دل دارند مي‏داند. از (مجازات) آنها صرف نظر كن! و آنها را اندرز ده! و با بياني رسا، نتايج اعمالشان را به آنها گوشزد نما!
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا ﴿۶۴﴾
انصاریان: و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق خدا از او اطاعت شود. و اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند، و پیامبر هم برای آنان طلب آمرزش می کرد، یقیناً خدا را بسیار توبه پذیر و مهربان می یافتند.
خرمشاهی: و هيچ پيامبرى نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او فرمانبردارى شود، و اگر هنگامى كه به خويشتن ستم كردند به نزد تو مى‏آمدند و از خداوند آمرزش مى‏خواستند و پيامبر هم برايشان آمرزش مى‏خواست، خداوند را توبه‏پذير مهربان مى‏يافتند
فولادوند: و ما هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند پيش تو مى ‏آمدند و از خدا آمرزش مى‏ خواستند و پيامبر [نيز] براى آنان طلب آمرزش میکرد قطعا خدا را توبه‏ پذير مهربان مى‏ يافتند
قمشه‌ای: ما رسولی نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا اطاعت او کنند. و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع می‌کردند و از کردار خود به خدا توبه نموده و تو هم برای آنها استغفار می‌کردی و از خدا آمرزش می‌خواستی، در این حال البته خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.
مکارم شیرازی: ما هيچ پيامبري را نفرستاديم، مگر به اين منظور كه به فرمان خدا، از وي اطاعت شود، و اگر اين مخالفان هنگامي كه به خود ستم مي‏كردند (و فرمانهاي خدا را زير پا مي‏گذاردند) به نزد تو مي‏آمدند و از خدا طلب آمرزش مي‏كردند و پيامبر هم براي آنها استغفار مي‏كرد خدا را توبه پذير و مهربان مي‏يافتند.
فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿۶۵﴾
انصاریان: به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن حقیقی نخواهند بود، مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع واختلاف دارند به داوری بپذیرند؛ سپس از حکمی که کرده ای دروجودشان هیچ دل تنگی و ناخشنودی احساس نکنند، وبه طور کامل تسلیم شوند.
خرمشاهی: چنين نيست و سوگند به پروردگارت كه ايمان نياورده‏اند مگر آنكه در اختلافى كه دارند تو را داور كنند، آنگاه در آنچه داورى كردى هيچ دلتنگى در خود نيابند و به خوبى [به حكم تو] گردن بگذارند
فولادوند: ولى چنين نيست به پروردگارت قسم كه ايمان نمى ‏آورند مگر آنكه تو را در مورد آنچه ميان آنان مايه اختلاف است داور گردانند سپس از حكمى كه كرده‏ اى در دلهايشان احساس ناراحتى [و ترديد] نكنند و كاملا سر تسليم فرود آورند
قمشه‌ای: نه چنین است، قسم به خدای تو که اینان (به حقیقت) اهل ایمان نمی‌شوند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حَکَم کنند و آن‌گاه به هر حکمی که کنی اعتراض نداشته، کاملاً (از دل و جان) تسلیم (فرمان تو) باشند.
مکارم شیرازی: به پروردگارت سوگند كه آنها مؤ من نخواهند بود، مگر اينكه تو را در اختلافات خود به داوري طلبند؛ و سپس در دل خود از داوري تو احساس ناراحتي نكنند، و كاملا تسليم باشند.
وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيَارِكُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا ﴿۶۶﴾
انصاریان: و اگر بر آنان مقرّر می کردیم که خودکشی کنید، یا از دیار و کاشانه خود بیرون روید، جز اندکی از آنان انجام نمی دادند. و اگر آنچه را که به آن پند داده می شوند عمل می کردند، مسلماً برای آنان بهتر و در [جهت تثبیت ایمان و] استواری قدم، مؤثرتر و قوی تر بود.
خرمشاهی: و اگر بر آنان مقرر داشته بوديم كه خودتان را بكشيد يا از خانه و كاشانه‏تان بيرون رويد، جز اندكى از آنان آن كار را نمى‏كردند، و اگر آنچه به آنان اندرز داده شد انجام مى‏دادند بى‏شك برايشان بهتر و در ثبات قدم ايشان مؤثرتر بود
فولادوند: و اگر بر آنان مقرر میکرديم كه تن به كشتن دهيد يا از خانه ‏هاى خود به در آييد جز اندكى از ايشان آن را به كار نمى ‏بستند و اگر آنان آنچه را بدان پند داده مى ‏شوند به كار مى ‏بستند قطعا برايشان بهتر و در ثبات قدم ايشان مؤثرتر بود
قمشه‌ای: و اگر ما به آنها حکم می‌کردیم که خود (یعنی یکدیگر) را بکشید یا از دیار خود (برای جهاد) بیرون روید به جز اندکی اطاعت امر نمی‌کردند، و اگر به آنچه پندشان می‌دهند عمل می‌کردند البته نیکوتر و کاری محکم و با اساس‌تر برای آنها بود.
مکارم شیرازی: (ما تكليف مشكلي بر دوش آنها ننهاديم) اگر (همانند بعضي از امم پيشين) به آنها دستور مي‏داديم يكديگر را به قتل برسانند و يا: «از وطن و خانه خود بيرون رويد»، تنها عده كمي از آنها عمل مي‏كردند! و اگر اندرزهايي را كه به آنان داده مي‏شد، انجام مي‏دادند، به سود آنها بود و موجب تقويت ايمان آنها مي‏گرديد.
وَإِذًا لَآتَيْنَاهُمْ مِنْ لَدُنَّا أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۶۷﴾
انصاریان: و ما نیز در آن صورت آنان را به طور یقین پاداشی بزرگ می دادیم.
خرمشاهی: و در آن صورت از پيشگاه خود به ايشان پاداش عظيمى مى‏بخشيديم‏
فولادوند: و در آن صورت [ما هم] از نزد خويش يقينا پاداشى بزرگ به آنان مى‏ داديم
قمشه‌ای: و در آن صورت محققا ما آنها را از نزد خود مزدی بزرگ (به پاداش طاعت) عطا می‌کردیم.
مکارم شیرازی: و در اين صورت، پاداش بزرگي از ناحيه خود به آنها مي‏داديم.
وَلَهَدَيْنَاهُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا ﴿۶۸﴾
انصاریان: و بی تردید آنان را به راهی راست راهنمایی می کردیم.
خرمشاهی: و به راهى راست هدايتشان مى‏كرديم‏
فولادوند: و قطعا آنان را به راهى راست هدايت میکرديم
قمشه‌ای: و بی‌شک آنان را به راه راست هدایت می‌نمودیم.
مکارم شیرازی: و آنها را به راه راست، هدايت مي‏كرديم.
وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا ﴿۶۹﴾
انصاریان: و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده؛ و اینان نیکو رفیقانی هستند.
خرمشاهی: و كسانى كه از خداوند و پيامبر اطاعت كنند، در زمره كسانى‏اند كه خداوند بر آنان انعام فرموده است، اعم از پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان، و اينان نيك رفيقانى هستند
فولادوند: و كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته [يعنى] با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند
قمشه‌ای: و آنان که اطاعت خدا و رسول کنند البته با کسانی که خدا به آن‌ها لطف فرموده یعنی با پیغمبران و صدّیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد، و اینان نیکو رفیقانی هستند.
مکارم شیرازی: و كسي كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز،) همنشين كساني خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنها تمام كرده؛ از پيامبران و صديقان و شهداء و صالحان، و آنها رفيقهاي خوبي هستند!
ذَلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ عَلِيمًا ﴿۷۰﴾
انصاریان: این [رفاقت با آنان] بخشش و فضلی از سوی خداست، و [در استحقاق این کرامت و فضل] کافی است که خدا [به نیّات و اعمال مطیعان] داناست.
خرمشاهی: اين بخشش الهى است و خدا دانايى بسنده است‏
فولادوند: اين تفضل از جانب خداست و خدا بس داناست
قمشه‌ای: این فضل و بخشش از سوی خداست، و علم (ازلی) خدا کفایت کند.
مکارم شیرازی: اين موهبتي از ناحيه خداست. و كافي است كه او، (از حال بندگان و نيات و اعمال آنها) آگاه است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعًا ﴿۷۱﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! [در برابر دشمنْ مهیا و آماده باشید و] سلاح ها و ساز و برگ جنگی خود را برگیرید، پس گروه گروه یا دسته جمعی [به سوی جنگ با دشمن] کوچ کنید.
خرمشاهی: اى مؤمنان سلاح خود را برگيريد و گروه گروه يا دسته‏جمعى رهسپار شويد
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد [در برابر دشمن] آماده باشيد [=اسلحه خود را برگيريد] و گروه گروه [به جهاد] بيرون رويد يا به طور جمعى روانه شويد
قمشه‌ای: ای اهل ایمان سلاح جنگ برگیرید و آن‌گاه دسته دسته یا همه یک‌باره متّفق (برای جهاد) بیرون روید.
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد آمادگي خود را (در برابر دشمن) حفظ كنيد و در دسته‏ هاي متعدد يا به صورت دسته واحد (طبق شرايط موجود) به سوي دشمن حركت نمائيد.
وَإِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيدًا ﴿۷۲﴾
انصاریان: یقیناً از شما کسی است که [از رفتن به سوی جنگ] درنگ و کُندی می کند، پس اگر به شما [رزمندگانی که به جنگ رفته اید] آسیبی رسد، گوید: خدا بر من محبت و لطف داشت که با آنان [در میدان جنگ] حاضر نبودم.
خرمشاهی: و از شما كسى هست كه پا سست مى‏كند و چون مصيبتى به شما رسد مى‏گويد خدا به من رحم كرد كه همراه آنان حاضر نبودم‏
فولادوند: و قطعا از ميان شما كسى است كه كندى به خرج دهد پس اگر آسيبى به شما رسد گويد راستى خدا بر من نعمت بخشيد كه با آنان حاضر نبودم
قمشه‌ای: و همانا گروهی از شما (در کار جنگ) کندی و درنگ می‌کنند، اگر برای شما حادثه ناگواری پیش آید (به شماتت) گویند: خدا ما را مورد لطف خود قرار داد که با آنان حاضر نشدیم.
مکارم شیرازی: در ميان شما افرادي (منافق) هستند كه هم خودشان سستند و هم ديگران را سست مي‏نمايند. اگر مصيبتي به شما برسد مي‏گويند: خدا به ما نعمت داد كه با مجاهدان نبوديم تا شاهد (آن مصيبت) باشيم!
وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَنْ لَمْ تَكُنْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿۷۳﴾
انصاریان: و اگر بخشش و فضلی از سوی خدا به شما رسد چنان که گویی میان شما و او هرگز دوستی و مودّتی نبوده، [و از جنگ شما با دشمن آگاهی نداشته، و برای اینکه از پیروزی و غنیمت سهمی نبرده، آه سردی می کشد و] می گوید: ای کاش من هم با آنان بودم، پس به کامیابی بزرگی دست می یافتم.
خرمشاهی: و چون به شما خير و خوبيى از خداوند برسد، در حالى كه گويى بين شما و او هيچ‏گونه دوستى نيست مى‏گويد اى كاش من همراه ايشان بودم تا به سعادت بزرگى نايل مى‏شدم‏
فولادوند: و اگر غنيمتى از خدا به شما برسد چنانكه گويى ميان شما و ميان او [رابطه] دوستى نبوده خواهد گفت كاش من با آنان بودم و به نواى بزرگى مى ‏رسيدم
قمشه‌ای: و اگر فضل خدا شامل حال شما گردد آن‌چنان که گویی میان شما و آنان ابداً دوستی نبوده (با تأسف) گویند: ای کاش ما نیز با آنان به جهاد رفته بودیم تا (از غنیمت) نصیب فراوان می‌بردیم.
مکارم شیرازی: و اگر غنيمتي به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها مودت و دوستي نبوده، مي‏گويند: اي كاش ما هم با آنها بوديم و به رستگاري و پيروزي بزرگي نائل ميشديم!
فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۷۴﴾
انصاریان: باید کسانی که زندگیِ زودگذرِ دنیا را با سرای جاویدان آخرت مبادله می کنند، در راه خدا بجنگند. و هر که در راه خدا بجنگد و کشته شود، یا بر دشمن پیروز گردد، پس پاداش بزرگی به او خواهیم داد.
خرمشاهی: و كسانى كه زندگانى دنيا را به آخرت فروخته‏اند، بايد در راه خدا كارزار كنند، و هركس كه در راه خدا كارزار كند و كشته يا پيروز شود، به زودى به او پاداشى عظيم مى‏بخشيم‏
فولادوند: پس بايد كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت سودا مى كنند در راه خدا بجنگند و هر كس در راه خدا بجنگد و كشته يا پيروز شود به زودى پاداشى بزرگ به او خواهيم داد
قمشه‌ای: پس کسانی باید در راه خدا جهاد کنند که (دست از جان شسته‌اند و) زندگی این جهان را به آن جهان می‌فروشند. و هر کس در راه خدا جهاد کند و کشته شود یا فاتح گردد، زود باشد که او را اجری عظیم دهیم.
مکارم شیرازی: آنها كه زندگي دنيا را به آخرت فروختهاند بايد در راه خدا پيكار كنند، و آن كس كه در راه خدا پيكار كند و كشته شود يا پيروز گردد پاداش ‍ بزرگي به او خواهيم داد.
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا ﴿۷۵﴾
انصاریان: شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده.
خرمشاهی: و چرا در راه خدا و در راه [آزادسازى‏] مردان و زنان و كودكان مستضعف -كه مى‏گويند پروردگارا ما را از اين شهرى كه اهلش ستمگرند خارج فرما و از سوى خويش براى ما يارى و ياورى بگماركارزار نكنيد؟
فولادوند: و چرا شما در راه خدا [و در راه نجات] مردان و زنان و كودكان مستضعف نمى ‏جنگيد همانان كه مى‏ گويند پروردگارا ما را از اين شهرى كه مردمش ستم‏پيشه‏ اند بيرون ببر و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خويش ياورى براى ما تعيين فرما
قمشه‌ای: چرا در راه خدا جهاد نمی‌کنید و در راه (آزادی) جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک که (در مکه اسیر ظلم کفارند و) دائم می‌گویند: بار خدایا، ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون آر و از جانب خود برای ما (بیچارگان) نگهدار و یاوری فرست.
مکارم شیرازی: چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكاني كه (به دست ستمگران) تضعيف شده‏ اند پيكار نمي‏كنيد؟، همان افراد (ستمديده‏ اي) كه مي‏گويند خدايا ما را از اين شهر (مكه) كه اهلش ‍ ستمگرند بيرون ببر و براي ما از طرف خود سرپرست قرار بده. و از براي ما از طرف خود يار و ياوري تعيين فرما.
الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا ﴿۷۶﴾
انصاریان: آنان که ایمان آورده اند، در راه خدا می جنگند؛ و کسانی که کافر شده اند، در راه طاغوت می جنگند. پس شما با یاران شیطان بجنگید، که یقیناً نیرنگ و توطئه شیطان [در برابر اراده خدا و پایداری شما] سست و بی پایه است.
خرمشاهی: مؤمنان در راه خدا كارزار مى‏كنند و كافران در راه طاغوت، آرى با دوستداران شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان [در نهايت‏] ضعيف است‏
فولادوند: كسانى كه ايمان آورده‏ اند در راه خدا كارزار مى كنند و كسانى كه كافر شده‏ اند در راه طاغوت مى ‏جنگند پس با ياران شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان [در نهايت] ضعيف است
قمشه‌ای: اهل ایمان در راه خدا، و کافران در راه طاغوت (شیطان) جهاد می‌کنند، پس (شما مؤمنان) با دوستان شیطان بجنگید (و از آنها بیم و اندیشه مکنید) که مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است.
مکارم شیرازی: آنها كه ايمان دارند در راه خدا پيكار مي‏كنند و آنها كه كافرند در راه طاغوت (و افراد طغيانگر) پس شما با ياران شيطان پيكار كنيد (و از آنها نهراسيد) زيرا نقشه شيطان (همانند قدرتش) ضعيف است.
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ كَتَبْتَ عَلَيْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ لِمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِيلًا ﴿۷۷﴾
انصاریان: آیا ندیدی کسانی را که [پیش از اعلام حکم جهاد] به آنان گفته شد: [چون زمینه جنگ فراهم نیست] دست از جنگ بازدارید و [در این شرایط] نماز را بر پا دارید، و زکات بپردازید. ولی هنگامی که جنگ بر آنان لازم و مقرّر شد، ناگاه گروهی از آنان مانند ترس از [عقوبت] خدا یا ترسی سخت تر از آن از مردمِ [مُشرک] ترسیدند و گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما لازم و مقرّر کردی؟ و چرا ما را تا زمانی نزدیک [که زمان مرگ طبیعی است] مهلت ندادی؟ بگو: متاع دنیا اندک، و آخرت برای آنان که تقوا ورزیده اند بهتر است؛ و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ستم قرار نمی گیرند.
خرمشاهی: آيا داستان كسانى را كه به آنان گفته شد [عجالتا] دست از جهاد نگه داريد و نماز را برپا داريد و زكات بپردازيد ندانسته‏اى؟ كه چون بر آنان جهاد مقرر گشت، آنگاه گروهى از آنان از مردم [مشركان مكه‏] چنان مى‏ترسيدند كه بايد از خداوند ترسيد، يا حتى از آن شديدتر، و [در دل‏] مى‏گفتند پروردگارا چرا بر ما جهاد را مقرر داشتى، كاش ما را تا زمانى نزديك واپس مى‏داشتى، بگو بهره دنيا ناچيز است و براى كسى كه تقوا پيشه كند آخرت بهتر است، و بر شما به اندازه ذره ناچيزى هم ستم نخواهد رفت‏
فولادوند: آيا نديدى كسانى را كه به آنان گفته شد [فعلا] دست [از جنگ] بداريد و نماز را برپا كنيد و زكات بدهيد و[لى] همين كه كارزار بر آنان مقرر شد بناگاه گروهى از آنان از مردم [=مشركان مكه] ترسيدند مانند ترس از خدا يا ترسى سخت‏ تر و گفتند پروردگارا چرا بر ما كارزار مقرر داشتى چرا ما را تا مدتى كوتاه مهلت ندادى بگو برخوردارى [از اين] دنيا اندك و براى كسى كه تقوا پيشه كرده آخرت بهتر است و [در آنجا] به قدر نخ هسته خرمايى بر شما ستم نخواهد رفت
قمشه‌ای: آیا نمی‌نگری به حال مردمی که (گفتند: به ما اجازه جنگ ده و) به آنها گفته شد: اکنون از جنگ خودداری کرده، به نماز و زکات قیام کنید؛ پس آن‌گاه که بر آنها حکم جهاد آمد در آن هنگام گروهی از آنان به همان اندازه که باید از خدا ترسند یا بیش از آن، از مردم ترسیدند و گفتند: ای خدا، چرا بر ما حکم جنگ را فرض کردی؟ چرا عمر ما را تا اجل نزدیک طبیعی به تأخیر نیفکندی؟ بگو: زندگانی دنیا متاعی اندک است و جهان آخرت برای هر کس که خداترس باشد بهتر از دنیاست، و (در آنجا) کمترین ستمی به شما نخواهد شد.
مکارم شیرازی: آيا نديدي كساني را كه (در مكه) به آنها گفته شد (فعلا) دست از جهاد بداريد و نماز را برپا كنيد و زكات بپردازيد، (اما آنها از اين دستور ناراحت بودند) ولي هنگامي كه (در مدينه) فرمان جهاد به آنها داده شد جمعي از آنان از مردم مي‏ترسيدند همانگونه كه از خدا مي‏ترسند، بلكه بيشتر و گفتند پروردگارا چرا جهاد را بر ما مقرر داشتي ؟ چرا اين فرمان را كمي تاخير نينداختي ؟ به آنها بگو سرمايه زندگي دنيا ناچيز است و سراي آخرت براي كسي كه پرهيزكار باشد بهتر است و كوچكترين ستمي به شما نخواهد شد.
أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمَالِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا ﴿۷۸﴾
انصاریان: هر کجا باشید هر چند در قلعه های مرتفع و استوار، مرگ شما را درمی یابد. و اگر خیری [چون پیروزی و غنیمت] به آنان [که سست ایمان و منافق اند] برسد، می گویند: این از سوی خداست. و اگر سختی وحادثه ای [چون بیماری، تنگدستی، شکست وناکامی] به آنان رسد [به پیامبر اسلام] می گویند: از ناحیه توست. بگو: همه اینها از سوی خداست. این گروه را چه شده که نمی خواهند [معارف الهیّه وحقایق را] بفهمند؟!
خرمشاهی: هر جا كه باشيد -ولو در دژهاى استوار سر به فلك كشيدهمرگ شما را فراخواهد گرفت، و چون به ايشان خيرى برسد مى‏گويند اين از سوى خداوند است، و اگر شرى به ايشان برسد مى‏گويند اين از سوى توست، بگو همه از سوى خداوند است، اين گروه را چه مى‏شود كه به نظر نمى‏رسد سخنى دريابند
فولادوند: هر كجا باشيد شما را مرگ درمى‏ يابد هر چند در برجهاى استوار باشيد و اگر [پيشامد] خوبى به آنان برسد مى‏ گويند اين از جانب خداست و چون صدمه‏ اى به ايشان برسد مى‏ گويند اين از طرف توست بگو همه از جانب خداست [آخر] اين قوم را چه شده است كه نمى‏ خواهند سخنى را [درست] دريابند
قمشه‌ای: هر کجا باشید اگر چه در کاخهای بسیار محکم، شما را مرگ فرا رسد. و آنان را اگر خوشی و نعمتی فرا رسد گویند: این از جانب خداست، و اگر زحمتی پیش آید گویند: این از جانب توست! بگو: همه از جانب خدا است. چرا این قوم (جاهل) از فهم هر سخن دورند؟!
مکارم شیرازی: هر كجا باشيد مرگ شما را مي‏گيرد اگر چه در برجهاي محكم باشيد، و اگر به آنها (منافقان) حسنة (و پيروزي) برسد مي‏گويند از ناحيه خدا است و اگر سيئة (و شكستي) برسد مي‏گويند از ناحيه تو است بگو همه اينها از ناحيه خدا است پس چرا اين جمعيت حاضر نيستند حقايق را درك كنند.
مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿۷۹﴾
انصاریان: [ای انسان!] آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از سوی خود توست. و [ای پیامبر! از نیکی هایی که از سوی ماست اینکه] تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم، و گواه بودن خدا [بر پیامبریِ تو] کافی است.
خرمشاهی: هر خيرى كه به تو برسد از سوى خداوند است و هر شرى كه به تو برسد از خود توست، و تو را به پيامبرى براى مردمان فرستاده‏ايم و خداوند گواهى را كافى است‏
فولادوند: هر چه از خوبيها به تو مى ‏رسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مى ‏رسد از خود توست و تو را به پيامبرى براى مردم فرستاديم و گواه بودن خدا بس است
قمشه‌ای: هر چه از انواع نیکویی به تو رسد از جانب خداست و هر بدی رسد از خودِ توست، و ما تو را به رسالت برای مردم فرستادیم، و تنها گواهی خدا کافی است.
مکارم شیرازی: آنچه از نيكيها به تو مي‏رسد از ناحيه خدا است و آنچه از بدي به تو ميرسد از ناحيه خود تو است و ما تو را بعنوان رسول براي مردم فرستاديم و گواهي خدا در اين باره كافي است.
مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿۸۰﴾
انصاریان: هر که از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده و هر که روی برتابد [حسابش با ماست.] ما تو را بر آنان نگهبان [اعمالشان که به طور اجبار از فسق و فجور حفظشان کنی] نفرستادیم.
خرمشاهی: هركس از پيامبر اطاعت كند در حقيقت از خداوند اطاعت كرده است، و هركس سر پيچد [بدان‏] كه تو را نگهبان ايشان نفرستاده‏ايم‏
فولادوند: هر كس از پيامبر فرمان ب رد در حقيقت ‏خدا را فرمان برده و هر كس رويگردان شود ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده‏ ايم
قمشه‌ای: هر که رسول را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده، و هر که مخالفت کند (کیفر مخالفتش با خداست و) ما تو را به نگهبانی آنها نفرستاده‌ایم.
مکارم شیرازی: كسي كه از پيامبر اطاعت كند اطاعت خدا كرده و كسي كه سرباز زند تو در برابر او مسئول نيستي.
وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۸۱﴾
انصاریان: و [آنان در محضر تو] می گویند: ما مطیع و فرمانبرداریم، ولی هنگامی که از نزد تو بیرون می روند، گروهی از آنان در شب نشینی های مخفیانه خود بر خلاف آنچه تو می گویی، [و غیر آنچه در حضورت می گفتند] تدبیر می کنند. خدا آنچه را که در شب نشینی های مخفیانه تدبیر می کنند [در پرونده اعمالشان] می نویسد. بنابراین از آنان روی برتاب، و بر خدا توکل کن؛ و کارساز بودنِ خدا [نسبت به امور بندگان] کافی است.
خرمشاهی: مى‏گويند سمعا و طاعة، ولى چون از نزد تو بيرون مى‏روند، گروهى از آنان شبانه چيزى جز آنچه تو گفته‏اى مى‏سگالند و خداوند سگالش شبانه‏شان را مى‏نويسد، پس از آنان روى بگردان و بر خداوند توكل كن و خداوند كارسازى را كافى است‏
فولادوند: و مى‏ گويند فرمانبرداريم ولى چون از نزد تو بيرون مى ‏روند جمعى از آنان شبانه جز آنچه تو مى‏ گويى تدبير مى كنند و خدا آنچه را كه شبانه در سر مى ‏پرورند مى ‏نگارد پس از ايشان روى برتاب و بر خدا توكل كن و خدا بس كارساز است
قمشه‌ای: و (منافقان، روز) نزد تو به زبان اظهار فرمانبرداری کنند و چون از حضور تو دور شوند شبانه گروهی خلاف گفته تو را در دل گیرند، و خدا اندیشه شبانه آنها را خواهد نوشت. پس (ای پیغمبر) از آنها روی بگردان و به خدا اعتماد کن، که تنها خدا تو را نگهبان کافی است.
مکارم شیرازی: آنها در حضور تو مي‏گويند فرمانبرداريم اما هنگامي كه از نزد تو بيرون مي‏روند جمعي از آنها جلسات سري شبانه بر ضد گفته‏ هاي تو تشكيل مي‏دهند، خداوند آنچه را در اين جلسات مي‏گويند مي‏نويسد، اعتنائي به آنها مكن (و از نقشه‏ هاي آنها وحشت نداشته باش) و توكل بر خدا كن و كافي است كه او يار و مدافع تو باشد.
أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿۸۲﴾
انصاریان: آیا به قرآن [عمیقاً] نمی اندیشند؟ چنانچه از سوی غیر خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگونی بسیاری می یافتند.
خرمشاهی: آيا در [معانى‏] قرآن نمى‏انديشند؟ و اگر از نزد كسى غير از خدا بود، در آن اختلاف بسيار مى‏يافتند
فولادوند: آيا در [معانى] قرآن نمى‏ انديشند اگر از جانب غير خدا بود قطعا در آن اختلاف بسيارى مى‏ يافتند
قمشه‌ای: آیا در قرآن از روی فکر و تأمل نمی‌نگرند؟ و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلافی بسیار می‌یافتند.
مکارم شیرازی: آيا درباره قرآن نمي‏انديشند كه اگر از ناحيه غير خدا بود اختلافات فراواني در آن مي‏يافتند.
وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۸۳﴾
انصاریان: و هنگامی که خبری از ایمنی و ترس [چون پیروزی و شکست] به آنان [که مردمی سست ایمان اند] رسد، [بدون بررسی در درستی و نادرستی اش] آن را منتشر می کنند، و [در صورتی که] اگر آن خبر را به پیامبر و اولیای امورشان [که به سبب بینش و بصیرتْ دارای قدرت تشخیص و اهل تحقیق اند] ارجاع می دادند، درستی و نادرستی اش را در می یافتند؛ [چنانچه به مصلحت جامعه بود، انتشارش را اجازه می دادند و اگر نبود، از انتشارش منع می کردند] و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، یقیناً همه شما جز اندکی، از شیطان پیروی می کردید.
خرمشاهی: و چون به ايشان خبرى كه مايه آرامش يا نگرانى است برسد، آن را فاش مى‏سازند، حال آنكه اگر آن را به پيامبر و اولوالامر عرضه مى‏داشتند، آنگاه اهل استنباط ايشان، به [مصلحت‏] آن پى مى‏بردند، و اگر بخشش و رحمت الهى بر شما نبود، جز عده‏اى اندكشمار همه از شيطان پيروى مى‏كرديد
فولادوند: و چون خبرى [حاكى] از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى‏ اند كه [مى‏ توانند درست و نادرست] آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز [شمار] اندكى از شيطان پيروى میکرديد
قمشه‌ای: و (منافقان) چون امری به آنان برسد که باعث ایمنی یا ترس (مسلمین) است (و باید پنهان داشت) آن را منتشر می‌سازند، در صورتی که اگر آن را به رسول و به صاحبان حکم که از خودشان هستند گزارش می‌دادند همانا آنان که اهل بصیرتند در آن واقعه صلاح‌اندیشی می‌کردند. و اگر نه این بود که فضل خدا شامل حال شماست، همانا به جز اندکی همه شیطان را پیروی می‌کردید.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه خبري از پيروزي و شكست به آنها برسد، (بدون تحقيق) آنرا شايع مي‏سازند، و اگر آنرا به پيامبر و پيشوايان (كه قدرت تشخيص كافي دارند) ارجاع كنند، از ريشه‏ هاي مسائل آگاه خواهند شد و اگر فضل و رحمت خدا نبود همگي، جز عده كمي، از شيطان پيروي ميكرديد.
فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْكِيلًا ﴿۸۴﴾
انصاریان: پس در راه خدا به جنگ برخیز. تو فقط به [وظایف و اعمال] خودت مکلّف می باشی، و مؤمنان را [هم به جنگ با دشمن برانگیز و] تشویق کن؛ امید است خدا آسیب و گزند کافران را [از تو و مؤمنان] بازدارد؛ و خداست که صولت وقدرتش شدیدتر، وعذاب وکیفرش سخت تر است.
خرمشاهی: پس در راه خدا كارزار كن، تو عهده‏دار كسى جز خود نيستى و مؤمنان را نيز [به كارزار] تشويق كن، چه بسا خداوند بلاى كافران را [از شما] بگرداند و عذاب الهى سخت‏تر و خداوند سختگيرتر است‏
فولادوند: پس در راه خدا پيكار كن جز عهده‏ دار شخص خود نيستى و[لى] مؤمنان را [به مبارزه] برانگيز باشد كه خداوند آسيب كسانى را كه كفر ورزيده‏ اند [از آنان] باز دارد و خداست كه قدرتش بيشتر و كيفرش سخت‏ تر است
قمشه‌ای: پس (ای پیغمبر) تو خود تنها در راه خدا به کارزار برخیز، که جز بر خودت مکلف نیستی و مؤمنان را نیز ترغیب کن، باشد که خدا آسیب کافران را از شما بازدارد، که قدرت خدا بیشتر و عذابش سخت‌تر است.
مکارم شیرازی: در راه خدا پيكار كن، تنها مسئول وظيفه خود هستي، و مومنان را (بر اين كار) تشويق نما، اميد است خداوند از قدرت كافران جلوگيري كند (حتي اگر تنها خودت به ميدان بروي) و خداوند قدرتش بيشتر و مجازاتش دردناكتر است.
مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا وَمَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقِيتًا ﴿۸۵﴾
انصاریان: هر کس وساطت پسندیده ای کند، [تا کار خیری چون جهاد، احسان به مردم و حلّ مشکلات جامعه انجام گیرد] بهره ای از آن برای او خواهد بود، و هر کس وساطت ناپسندی کند [تا شرّی و باطلی به وجود آید و زیانی به مردم رسد] سهمی از [گناه و وبال] آن برای او خواهد بود؛ و خدا همواره نگهبان بر هر چیزی است.
خرمشاهی: هركس كه شفاعت پسنديده‏اى كند از [خير] آن نصيب برد و هركس كه شفاعت ناپسنديده‏اى كند از [شر] آن نصيب برد، و خداوند بر هر چيز مقتدر است‏
فولادوند: هر كس شفاعت پسنديده كند براى وى از آن نصيبى خواهد بود و هر كس شفاعت ناپسنديده‏ اى كند براى او از آن [نيز] سهمى خواهد بود و خدا همواره به هر چيزى تواناست
قمشه‌ای: هر که سبب کار نیکویی شود هم او نصیبی کامل از آن بَرَد، و هر که وسیله کار قبیحی گردد از آن سهمی بسزا خواهد یافت، و خدا بر همه چیز (از نیک و بد اعمال خلق) مراقبی تواناست.
مکارم شیرازی: كسي كه تشويق به كار نيكي كند نصيبي از آن براي او خواهد بود، و كسي كه تشويق به كار بدي كند سهمي از آن خواهد داشت، و خداوند حساب هر چيز را دارد و آنرا حفظ مي‏كند.
وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ﴿۸۶﴾
انصاریان: و هنگامی که به شما درود گویند، شما درودی نیکوتر از آن، یا همانندش را پاسخ دهید؛ یقیناً خدا همواره بر همه چیز حسابرس است.
خرمشاهی: و چون شما را به تحيتى بنوازند، با تحيتى بهتر از آن، يا همانند آن، پاسخ دهيد، كه خداوند حسابگر همه چيز است‏
فولادوند: و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتى] بهتر از آن درود گوييد يا همان را [در پاسخ] برگردانيد كه خدا همواره به هر چيزى حسابرس است
قمشه‌ای: هر گاه شما را تحیت و سلامی گفتند شما نیز باید به تحیت و سلامی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید، که خدا به حساب هر چیزی کاملاً خواهد رسید.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه كسي به شما تحيت گويد پاسخ آنرا به طور بهتر دهيد يا (لا اقل) به همان گونه پاسخ گوئيد، خداوند حساب همه چيز را دارد.
اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثًا ﴿۸۷﴾
انصاریان: خداست که هیچ معبودی جز او نیست. مسلماً شما را [از گورهایتان] به سوی [دادگاهِ حسابرسی] روز قیامت که هیچ شکی در آن نیست گرد می آورد؛ و راستگوتر از خدا در گفتار کیست؟
خرمشاهی: خداوند كسى است كه خدايى جز او نيست، همو شما را در روز قيامت كه در [فرارسيدن‏] آن شكى نيست، گرد مى‏آورد، و كيست از خدا راستگوتر
فولادوند: خداوند كسى است كه هيچ معبودى جز او نيست به يقين در روز رستاخيز كه هيچ شكى در آن نيست‏ شما را گرد خواهد آورد و راستگوتر از خدا در سخن كيست
قمشه‌ای: خدای یگانه، هیچ خدایی جز او نیست؛ محققاً همه شما را در روز قیامت که شک در آن نیست جمع آورد، و کیست که راست‌تر از خدا سخن گوید؟
مکارم شیرازی: خداوند معبودي جز او نيست، و به طور قطع همه شما را در روز رستاخيز كه شك در آن نمي‏باشد جمع مي‏كند، و كيست كه از خداوند راستگوتر باشد.
فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِمَا كَسَبُوا أَتُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا ﴿۸۸﴾
انصاریان: شما را چه شده که درباره منافقین دو گروه شده اید؟ [گروهی شفیع و طرفدار، و گروهی مخالف و دشمن آنان] در صورتی که خدا آنان را به کیفر اعمال ناپسندی که مرتکب شده اند [در چاه کفر و گمراهی] نگونسار کرده است. آیا می خواهید کسانی را که خدا [به خاطر اعمال ناپسندشان] گمراه کرده هدایت کنید؟ [ای پیامبر!] در حالی که خدا هر که را گمراه کند هرگز برای او راهی [به سوی هدایت] نخواهی یافت.
خرمشاهی: از چيست كه شما درباره منافقان دو گروه شده‏ايد و حال آنكه خداوند آنان را به خاطر كار و كردارشان سرنگون ساخته است، آيا مى‏خواهيد كسى را كه خداوند در گمراهى‏اش وانهاده است، رهنمايى كنيد؟ و حال آنكه هرگز براى كسى كه خداوند در گمراهى‏اش وانهاده، بيرون شدى نخواهى يافت‏
فولادوند: شما را چه شده است كه در باره منافقان دو دسته شده‏ ايد با اينكه خدا آنان را به [سزاى] آنچه انجام داده‏ اند سرنگون كرده است آيا مى‏ خواهيد كسى را كه خدا در گمراهى‏ اش وانهاده است به راه آوريد و حال آنكه هر كه را خدا در گمراهى‏ اش وانهد هرگز راهى براى [هدايت] او نخواهى يافت
قمشه‌ای: چرا شما درباره منافقین دو فرقه شدید؟ با آنکه خدا آنها را به کیفر اعمال زشتشان (به حکم کفار) بازگرداند، آیا شما می‌خواهید کسی را که خدا گمراه کرده هدایت کنید؟ در حالی که هر که را خدا گمراه کرد (یعنی هدایت خدا را نپذیرفت) هرگز تو بر هدایت او راهی نخواهی یافت.
مکارم شیرازی: چرا درباره منافقين دو دسته شده‏ ايد! (بعضي جنگ با آنها را ممنوع و بعضي مجاز مي‏دانيد) در حالي كه خداوند به خاطر اعمالشان (افكار) آنها را به كلي وارونه كرده است، آيا شما مي‏خواهيد كساني را كه خداوند (بر اثر اعمال زشتشان) گمراه كرده هدايت كنيد!! در حالي كه هر كس را خداوند گمراه كند راهي براي او نخواهي يافت.
وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ حَتَّى يُهَاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۸۹﴾
انصاریان: آنان دوست دارند همان گونه که خود کافر شده اند، شما هم کافر شوید، تا [در کفر و ضلالت] با هم برابر و یکسان باشید. بنابراین از آنان دوستانی انتخاب نکنید تا آنکه در راه خدا [برای پذیرش دین] هجرت کنند؛ پس اگر [از هجرت] روی برتافتند [و به خیانت و جنایتشان بر ضد شما ادامه دادند] آنان را هر کجایافتید بگیرید و بکشید، و از آنان یار و یاوری نگیرید.
خرمشاهی: [آنان‏] خوش دارند كه شما نيز مانند ايشان كفر بورزيد و در نتيجه همانند باشيد، پس هيچ‏كس از آنان را دوست نگيريد، مگر آنكه [همانند شما] در راه خدا هجرت كنند، و اگر رويگردان شدند، ايشان را هرجا كه يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيد و از آنان [براى خود] يار و ياور نگيريد
فولادوند: همان گونه كه خودشان كافر شده‏ اند آرزو دارند [كه شما نيز] كافر شويد تا با هم برابر باشيد پس زنهار از ميان ايشان براى خود دوستانى اختيار مكنيد تا آنكه در راه خدا هجرت كنند پس اگر روى برتافتند هر كجا آنان را يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيدشان و از ايشان يار و ياورى براى خود مگيريد
قمشه‌ای: (کافران) آرزو کنند که شما (مسلمین) هم به مانند آنها کافر شوید تا همه برابر (در کفر) باشید. پس از آنان تا در راه خدا هجرت نکنند دوست نگیرید، و اگر مخالفت کردند آنها را در هر کجا یافتید به قتل رسانید و از آنها یاور و دوستی نباید اختیار کنید.
مکارم شیرازی: آنان دوست دارند كه شما هم مانند آنها كافر شويد و مساوي يكديگر گرديد، بنابراين از آنها دوستاني انتخاب نكنيد مگر اينكه (توبه كنند و) مهاجرت در راه خدا نمايند، اما آنها كه از كار سرباز زنند (و به اقدامات بر ضد شما ادامه دهند) آنها را هر كجا بيابيد اسير كنيد و (يا در صورت لزوم) به قتل برسانيد و از ميان آنها دوست و يار و ياوري اختيار نكنيد.
إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا ﴿۹۰﴾
انصاریان: مگر آنان که به گروهی که میان شما و ایشان پیمانی [چون پیمان متارکه جنگ یا پیمان های دیگر] است بپیوندند، یا در حالی که سینه هایشان از جنگیدن با شما یا قوم خودشان به تنگ آمده باشد به نزد شما آیند. و اگر خدا می خواست قطعاً آنان را بر شما مسلط می کرد، در آن صورت به طور یقین با شما می جنگیدند. پس اگر از شما کناره گرفتند، و با شما به جنگ برنخاستند، و پیشنهاد صلح و آشتی دادند، [به آنان تعدّی نکنید که] خدا در این صورت برای تجاوز به آنان راهی برای شما قرار نداده است.
خرمشاهی: مگر كسانى كه با قومى كه بين شما و ايشان پيمانى هست، پيوند دارند، يا به نزد شما مى‏آيند و دلهايشان تنگ است از اينكه با شما يا با قوم خويش كارزار كنند، و اگر خدا مى‏خواست آنان را بر شما چيره مى‏ساخت و با شما به كارزار برمى‏خاستند، ولى اگر از شما كناره گرفتند و با شما كارزار نكردند و از در تسليم و اسلام وارد شدند، خداوند به شما اجازه مبارزه با آنان نمى‏دهد
فولادوند: مگر كسانى كه با گروهى كه ميان شما و ميان آنان پيمانى است پيوند داشته باشند يا نزد شما بيايند در حالى كه سينه آنان از جنگيدن با شما يا جنگيدن با قوم خود به تنگ آمده باشد و اگر خدا مى‏ خواست قطعا آنان را بر شما چيره میکرد و حتما با شما مى ‏جنگيدند پس اگر از شما كناره‏ گيرى كردند و با شما نجنگيدند و با شما طرح صلح افكندند [ديگر] خدا براى شما راهى [براى تجاوز] بر آنان قرار نداده است
قمشه‌ای: مگر کسانی که به قومی که بین شما با آنها عهد و پیمانی است در پیوسته باشند یا (بر این عهد نزد شما آیند) که از جنگ با شما و با قوم خودشان (که دشمنان شما هستند) هر دو خودداری کنند و از جنگ دلتنگ باشند، (با این دو طایفه از کافران که در حقیقت به شما پناهنده‌اند نباید قتال کنید.) و اگر خدا می‌خواست آنها را بر شما مسلط می‌کرد تا با شما قتال می‌کردند، پس هر گاه از شما کناره گرفتند و با شما نجنگیدند و تسلیم شما شدند خدا برای شما راهی بر علیه آنها نگشوده است.
مکارم شیرازی: مگر آنها كه با كساني كه با شما هم پيمانند، پيمان بسته، يا آنها كه به سوي شما مي‏آيند و از پيكار با شما يا پيكار با قوم خود ناتوان شده‏ اند (نه سر جنگ با شما دارند و نه توانائي مبارزه با قوم خود) و اگر خداوند بخواهد آنها را بر شما مسلط مي‏كند تا با شما پيكار كنند، بنابراين اگر از شما كناره گيري كردند و با شما پيكار ننمودند (بلكه) پيشنهاد صلح كردند خداوند به شما اجازه نمي‏دهد كه متعرض آنان شوي
سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَنْ يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا فَإِنْ لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأُولَئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُبِينًا ﴿۹۱﴾
انصاریان: به زودی گروهی دیگر را می یابید که می خواهند [با پیمان متارکه جنگ] از ناحیه شما و قوم [مُشرکِ] خود ایمن و آسوده باشند، [ولی اینان به خاطر خباثت باطنشان نسبت به پیمان هایشان مورد اطمینان نیستند، به همین سبب] هر بار به فتنه [و جنگ با مسلمانان] دعوت شدند، با سر در آن فرو می افتند. پس اگر [از جنگ با شما] کناره نگرفتند، و پیشنهاد صلح و آشتی نکردند، و بر ضد شما دست [از فتنه و آشوب] برنداشتند، آنان را هر جا یافتید بگیرید و بکشید؛ آنانند که ما برای شما نسبت به [گرفتن و کشتن] آنان دلیلی روشن و آشکار قرار دادیم.
خرمشاهی: و ديگرانى را خواهيد يافت كه مى‏خواهند هم از شما در امان باشند، و هم از قوم خودشان، هر بار كه به فتنه شرك بازگردانده شوند، در دام آن گرفتار آيند، ولى اگر از شما كناره نگرفتند و از در تسليم و اسلام وارد نشدند، و دست از شما باز نداشتند، آنگاه هرجا كه يافتيدشان به اسارت بگيريد و بكشيد، اينانند كه دست شما را در مبارزه با آنان باز گذارده‏ايم‏
فولادوند: به زودى گروهى ديگر را خواهيد يافت كه مى‏ خواهند از شما آسوده خاطر و از قوم خود [نيز] ايمن باشند هر بار كه به فتنه بازگردانده شوند سر در آن فرو مى ‏برند پس اگر از شما كناره‏ گيرى نكردند و به شما پيشنهاد صلح نكردند و از شما دست برنداشتند هر كجا آنان را يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيدشان آنانند كه ما براى شما عليه ايشان تسلطى آشكار قرار داده‏ ايم
قمشه‌ای: گروهی دیگر را خواهید یافت که می‌خواهند از شما و از قوم خود ایمنی یابند، هرگاه که راه فتنه‌گری بر آنها باز شود به کفر خود بازگردند. پس اگر از شما کناره نگرفتند و تسلیم شما نشدند و از اذیت شما دست نکشیدند در این صورت آنها را هر جا یافتید بگیرید و به قتل رسانید، ما شما را بر (جان و مال) این گروه تسلطی کامل بخشیدیم.
مکارم شیرازی: به زودي جمعيت ديگري را مي‏يابيد كه مي‏خواهند هم از ناحيه شما در امان باشند، و هم از ناحيه قوم خودشان (كه مشركند، لذا در پيش شما ادعاي ايمان مي‏كنند ولي) هر زماني به سوي فتنه (و بت پرستي) باز گردند با سر در آن فرو مي‏روند!، اگر آنها از درگيري با شما كنار نرفتند و پيشنهاد صلح نكردند و دست از شما بر نداشتند، آنها را هر كجا يافتيد اسير كنيد، و (يا) به قتل برسانيد و آنها كساني هستند كه براي شما تسلط آشكاري نسبت به آنان قرار داده‏ ايم.
وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلَّا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّا أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۹۲﴾
انصاریان: هیچ مؤمنی را نسزد که مؤمنی را بکشد، مگر آنکه این عمل از روی خطا و اشتباه اتفاق افتد. و کسی که مؤمنی را از روی خطا و اشتباه بکشد، باید یک برده مؤمن آزاد کند، و خون بهایی به وارثان مقتول پرداخت نماید؛ مگر آنکه آنان خون بها را ببخشند. و اگر مقتول از گروهی باشد که دشمن شمایند و خود او مؤمن است، فقط آزاد کردن یک برده مؤمن بر عهده قاتل است. و اگر مقتول مؤمن، از گروهی باشد که میان شما و آنان پیمانی برقرار است، باید خون بهایش را به وارثان او پرداخت کند، و نیز یک برده مؤمن آزاد نماید. و کسی که برده نیافت، باید دو ماه پیاپی روزه بگیرد. [این حکم] به سبب [پذیرش] توبه [قاتل] از سوی خداست؛ و خدا همواره دانا و حکیم است.
خرمشاهی: و هيچ مؤمنى نبايد هيچ مؤمنى را بكشد، مگر از روى خطا، و هركس كه مؤمنى را به خطا بكشد، بر اوست كه [به كفاره‏] برده مؤمنى را آزاد كند و خونبهايى به خانواده او بدهد، مگر آنكه آنان درگذرند و ببخشند، و اگر [مقتول‏] مؤمن و از قومى باشد كه دشمن شما هستند، [قاتل‏] بايد برده مؤمنى را آزاد كند، و اگر [مقتول‏] از قومى باشد كه بين شما و ايشان پيمانى هست، آنگاه [قاتل‏] بايد خونبهايى به خانواده او [مقتول‏] بپردازد و برده مؤمنى آزاد كند، و كسى كه [برده‏] نيابد بر اوست كه دو ماه پياپى روزه بگيرد، اين توبه‏پذيرى خداوند است و خداوند داناى فرزانه است‏
فولادوند: و هيچ مؤمنى را نسزد كه مؤمنى را جز به اشتباه بكشد و هر كس مؤمنى را به اشتباه كشت بايد بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خونبها پرداخت كند مگر اينكه آنان گذشت كنند و اگر [مقتول] از گروهى است كه دشمنان شمايند و [خود] وى مؤمن است [قاتل] بايد بنده مؤمنى را آزاد كند [و پرداخت‏ خونبها لازم نيست] و اگر [مقتول] از گروهى است كه ميان شما و ميان آنان پيمانى است بايد به خانواده وى خونبها پرداخت نمايد و بنده مؤمنى را آزاد كند و هر كس [بنده] نيافت بايد دو ماه پياپى به عنوان توبه‏ اى از جانب خدا روزه بدارد و خدا همواره داناى سنجيده‏ كار است
قمشه‌ای: هیچ مؤمنی را نرسد که مؤمن دیگری را به قتل رساند مگر آنکه به اشتباه و خطا مرتکب آن شود، و در صورتی که به خطا هم مؤمنی را مقتول ساخت باید (به کفّاره آن) بنده مؤمنی را آزاد کند و خونبهای آن را به صاحبش تسلیم نماید مگر آنکه دیه را ورثه (به قاتل) ببخشند. و اگر مقتولِ مؤمن از قومی باشد که با شما دشمن و محاربند، قاتل دیه ندهد، لیکن بر او است که بنده مؤمنی را آزاد کند، و اگر مقتول از قومی است که بین شما با آنها پیمان برقرار بوده پس خونبها را به صاحب خون پرداخته و بنده مؤمنی (به کفاره آن) آزاد کند، و اگر (بنده‌ای) نیابد بایستی دو ماه متوالی روزه دارد. این توبه‌ای است که از طرف خدا پذیرفته است و خدا دانا و حکیم است.
مکارم شیرازی: براي هيچ فرد با ايماني مجاز نيست كه فرد با ايماني را به قتل برساند، مگر اينكه اين كار از روي خطا و اشتباه از او سر زند و (در عين حال) كسي كه فرد با ايماني را از روي خطا به قتل برساند بايد يك برده آزاد كند و خونبهائي به كسان او بپردازد مگر اينكه آنها خونبها را ببخشند - و اگر مقتول از جمعيتي باشد كه دشمنان شما هستند (و كافرند) ولي مقتول با ايمان بوده بايد (تنها) يك برده آزاد كند (و پرداختن خونبها لازم نيست) و اگر از جمعيتي باشد كه ميان شما و آنها پيماني برقرار است بايد خونبهاي او را به كسان او بپردازد و يك برده (نيز) آزاد كند، و آن كس كه دسترسي (به آزاد كردن برده) ندارد دو ماه پي در پي روزه مي‏گيرد - اين (يكنوع تخفيف و) توبه الهي است و خداوند دانا و حكيم است.
وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا ﴿۹۳﴾
انصاریان: و هر کس مؤمنی را از روی عمد بکشد، کیفرش دوزخ است که در آن جاودانه خواهد بود، و خدا بر او خشم گیرد، و وی را لعنت کند و عذابی بزرگ برایش آماده سازد.
خرمشاهی: و هركس مؤمنى را عمدا بكشد، جزاى او جهنم است كه جاودانه در آن بماند و خداوند بر او خشم گيرد و لعنتش كند و براى او عذابى عظيم آماده سازد
فولادوند: و هر كس عمدا مؤمنى را بكشد كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى‏ گيرد و لعنتش مى ‏كند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است
قمشه‌ای: و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او (آتش) جهنم است، که در آن جاوید (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید بر او مهیا سازد.
مکارم شیرازی: و هر كسي فرد با ايماني را از روي عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است كه جاودانه در آن مي‏ماند و خداوند بر او غضب مي‏كند و از رحمتش او را دور مي‏سازد و عذاب عظيمي براي او آماده ساخته است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۹۴﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! هنگامی که در راه خدا [برای نبرد با دشمن] سفر می کنید [در مسیر سفر نسبت به شناخت مؤمن از کافر] تحقیق و تفحّص کامل کنید. و به کسی که نزد شما اظهار اسلام می کند، نگویید: مؤمن نیستی. [تا] برای به دست آوردن کالای بی ارزش و ناپایدار زندگی دنیا [او را بکشید، اگر خواهان غنیمت هستید] پس [برای شما] نزد خدا غنایم فراوانی است. شما هم پیش از این ایمانتان ایمانی ظاهری بود؛ خدا بر شما منّت نهاد [تا به ایمان استوار و محکم رسیدید]. پس باید تحقیق و تفحّص کامل کنید [تا به دست شما کاری خلاف اوامر خدا انجام نگیرد] یقیناً خدا همواره به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
خرمشاهی: اى مؤمنان چون در راه خدا سفر كنيد، به درستى پرس و جو كنيد، و به كسى كه با شما از در تسليم و اسلام وارد شود، مگوييد كه مؤمن نيستى تا بدين وسيله بهره دنيوى ببريد، چرا كه غنايم بسيار در نزد خداوند است، در گذشته اين گونه [بى‏پروا] بوديد، ولى خداوند بر شما منت نهاد، پس به درستى پرس و جو كنيد، كه خداوند به آنچه مى‏كنيد آگاه است‏
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد چون در راه خدا سفر مى ‏كنيد [خوب] رسيدگى كنيد و به كسى كه نزد شما [اظهار] اسلام مى ‏كند مگوييد تو مؤمن نيستى [تا بدين بهانه] متاع زندگى دنيا را بجوييد چرا كه غنيمتهاى فراوان نزد خداست قبلا خودتان [نيز] همين گونه بوديد و خدا بر شما منت نهاد پس خوب رسيدگى كنيد كه خدا همواره به آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است
قمشه‌ای: ای اهل ایمان، چون در راه خدا (برای جهاد با کفّار) بیرون روید (در کار دشمن) تحقیق و جستجو کنید و به آن کس که اظهار اسلام کند و به شما سر تسلیم فرود آورد نسبت کفر مدهید تا (مال و جانش را بر خود حلال کنید و) از متاع ناچیز دنیا چیزی غنیمت برید، که غنایم بی‌شمار نزد خداست. اسلام شما هم اول امر همچنین اظهار و تسلیمی بیش نبود تا وقتی که خدا بر شما منّت گذاشت، پس اکنون باید تحقیق کنید که خدا به هر چه کنید آگاه است.
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد هنگامي كه در راه خدا گام بر مي‏داريد (و به سفري براي جهاد مي‏رويد) تحقيق كنيد و به كسي كه اظهار صلح و اسلام مي‏كند نگوئيد مسلمان نيستي بخاطر اينكه سرمايه ناپايدار دنيا (و غنائمي) بدست آوريد، زيرا غنيمتهاي بزرگي در نزد خدا (براي شما) است، شما قبلا چنين بوديد و خداوند بر شما منت گذارد (و هدايت نمود) بنا بر اين (بشكرانه اين نعمت بزرگ) تحقيق كنيد، خداوند به آنچه عمل مي‏كنيد آگاه است.
لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۹۵﴾
انصاریان: آن گروه از مؤمنانی که بدون بیماری جسمی [و نقص مالی، و عذر دیگر، از رفتن به جهاد خودداری کردند و] در خانه نشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با اموال و جان هایشان به جهاد برخاستند، یکسان نیستند. خدا کسانی را که با اموال و جان هایشان جهاد می کنند به مقام و مرتبه ای بزرگ بر خانه نشینان برتری بخشیده است. و هر یک [از این دو گروه] را [به خاطر ایمان و عمل صالحشان] وعده پاداش نیک داده، و جهادکنندگان را بر خانه نشینانِ [بی عُذر] به پاداشی بزرگ برتری داده است.
خرمشاهی: جهادگريزان مؤمن، بجز آسيب‏مندان، با جهادگران به مال و جان در راه خدا برابر نيستند، خداوند جهادگران به مال و جان را بر جهادگريزان به مرتبتى برترى داده است، و همگان را خداوند وعده پاداش نيك [بهشت‏] داده است، و خداوند جهادگران را بر جهادگريزان به پاداشى عظيم برترى داده است‏
فولادوند: مؤمنان خانه‏ نشين كه زيان‏ديده نيستند با آن مجاهدانى كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد مى كنند يكسان نمى‏ باشند خداوند كسانى را كه با مال و جان خود جهاد مى كنند به درجه‏ اى بر خانه‏ نشينان مزيت بخشيده و همه را خدا وعده [پاداش] نيكو داده و[لى] مجاهدان را بر خانه‏ نشينان به پاداشى بزرگ برترى بخشيده است
قمشه‌ای: هرگز مؤمنانی که بدون عذر از جهاد بازنشستند با آنان که به مال و جان در راه خدا جهاد کنند یکسان نخواهند بود، خدا مجاهدان (فداکار) به مال و جان را بر بازنشستگان (از جهاد) بلندی و برتری بخشیده و همه (اهل ایمان) را وعده پاداش نیکو فرموده، و خداوند مجاهدان را بر بازنشستگان به اجر و ثوابی بزرگ برتری داده است.
مکارم شیرازی: افراد با ايماني كه بدون بيماري و ناراحتي از جهاد باز نشستند يا مجاهداني كه در راه خدا با مال و جان خود جهاد كردند يكسان نيستند، خداوند مجاهداني را كه با مال و جان خود جهاد نمودند بر قاعدان برتري بخشيده و به هر يك از اين دو دسته (به نسبت اعمال نيكشان) خداوند وعده پاداش نيك داده و مجاهدان را بر قاعدان برتري و پاداش ‍ عظيمي بخشيده است.
دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۹۶﴾
انصاریان: به درجات و رتبه هایی، و آمرزش و رحمتی ویژه از سوی خود؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: اين درجات و آمرزش و رحمت از سوى اوست و خداوند آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: [پاداش بزرگى كه] به عنوان درجات و آمرزش و رحمتى از جانب او [نصيب آنان مى ‏شود] و خدا آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: (این) درجات و بخشایش و رحمت اوست و خدا آمرزنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: درجات (مهمي) از ناحيه خداوند و آمرزش و رحمت (نصيب آنان مي‏گردد) و (اگر لغزشهائي داشته‏ اند) خداوند آمرزنده و مهربان است.
إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ﴿۹۷﴾
انصاریان: قطعاً کسانی که [با ترک هجرت از دیار کفر، و ماندن زیر سلطه کافران و مشرکان] بر خویش ستم کردند [هنگامی که] فرشتگانْ آنان را قبض روح می کنند، به آنان می گویند: [از نظر دین داری و زندگی] در چه حالی بودید؟ می گویند: ما در زمین، مستضعف بودیم. فرشتگان می گویند: آیا زمین خدا وسیع و پهناور نبود تا در آن [از محیط شرک به دیار ایمان] مهاجرت کنید؟! پس جایگاهشان دوزخ است و آن بد بازگشت گاهی است.
خرمشاهی: كسانى كه فرشتگان جانشان را مى‏گيرند و آنان بر خود ستم روا داشته‏اند، به ايشان گويند در چه حال بوديد؟ گويند ما در سرزمين خود مستضعف بوديم، گويند آيا مگر زمين خداوند وسيع نبود كه بتوانيد در آن [به هر كجا كه خواهيد] هجرت كنيد؟ سرا و سرانجام اينان جهنم است و چه بد سرانجامى است‏
فولادوند: كسانى كه بر خويشتن ستمكار بوده‏ اند [وقتى] فرشتگان جانشان را مى‏ گيرند مى‏ گويند در چه [حال] بوديد پاسخ مى‏ دهند ما در زمين از مستضعفان بوديم مى‏ گويند مگر زمين خدا وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد پس آنان جايگاهشان دوزخ است و [دوزخ] بد سرانجامى است
قمشه‌ای: آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بوده‌اند می‌گیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است.
مکارم شیرازی: كساني كه فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالي كه به خويشتن ستم كرده بودند و به آنها گفتند شما در چه حالي بوديد (و چرا با اينكه مسلمان بوديد در صف كفار جاي داشتيد!) گفتند ما در سرزمين خود تحت فشار بوديم، آنها (فرشتگان) گفتند مگر سرزمين خدا پهناور نبود كه مهاجرت كنيد! پس آنها (عذري نداشتند و) جايگاهشان دوزخ و سرانجام بدي دارند.
إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا ﴿۹۸﴾
انصاریان: مگر مردان و زنان و کودکان مستضعفی که [برای نجات خود از محیط کفر و شرک] هیچ چاره ای ندارند، و راهی [برای هجرت] نمی یابند.
خرمشاهی: مگر مردان و زنان و كودكان مستضعف كه نمى‏توانند چاره‏اى بينديشند و راه به جايى نمى‏برند
فولادوند: مگر آن مردان و زنان و كودكان فرودستى كه چاره‏جويى نتوانند و راهى نيابند
قمشه‌ای: مگر آن گروه از مردان و زنان و کودکان که ناتوان بودند و گریز و چاره‌ای برایشان میسّر نبود و راهی (به نجات خود) نمی‌یافتند.
مکارم شیرازی: مگر آن دسته از مردان و زنان و كودكاني كه به راستي تحت فشار قرار گرفته‏ اند، نه چاره‏ اي دارند و نه راهي (براي نجات از آن محيط آلوده) مي‏يابند.
فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا ﴿۹۹﴾
انصاریان: پس اینانند که امید است خدا از آنان درگذرد؛ و خدا همواره گذشت کننده و بسیار آمرزنده است.
خرمشاهی: اينان را باشد كه خداوند ببخشايد و خداوند بخشاينده آمرزگار است‏
فولادوند: پس آنان [كه فى الجمله عذرى دارند] باشد كه خدا از ايشان درگذرد كه خدا همواره خطابخش و آمرزنده است
قمشه‌ای: آنها امیدوار به عفو و بخشش خدا باشند، که خدا گناهشان را می‌بخشد و خدا بخشنده و آمرزنده است.
مکارم شیرازی: آنها ممكن است خداوند مورد عفوشان قرار دهد و خداوند عفو كننده و آمرزنده است.
وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۱۰۰﴾
انصاریان: و هر کس در راه خدا هجرت کند، اقامت گاه های فراوان و فراخیِ معیشت خواهد یافت. و کسی که از خانه خود به قصد مهاجرت به سوی خدا و پیامبرش بیرون رود، سپس مرگ او را دریابد، مسلماً پاداشش بر خداست؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و هر كس كه در راه خدا هجرت كند، در روى زمين سرپناه بسيار و گشايش [در كار] مى‏يابد و هركس كه از خانه و كاشانه خويش به عزم هجرت در راه خدا و پيامبرش بيرون رود، سپس مرگش فرارسد، حقا كه پاداش او بر خداوند است و خداوند آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: و هر كه در راه خدا هجرت كند در زمين اقامتگاه ‏هاى فراوان و گشايشها خواهد يافت و هر كس [به قصد] مهاجرت در راه خدا و پيامبر او از خانه‏ اش به درآيد سپس مرگش دررسد پاداش او قطعا بر خداست و خدا آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: و هر کس در راه خدا (از وطن خویش) هجرت کند در زمین برای آسایش و گشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت، و هر گاه کسی از خانه خویش برای هجرت به سوی خدا و رسول بیرون آید و در سفر، مرگ وی فرا رسد اجر و ثواب چنین کسی بر خداست و خدا پیوسته آمرزنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: و كسي كه در راه خدا هجرت كند نقاط امن فراوان و گسترده‏ اي در زمين مي‏يابد، و كسي كه از خانه‏ اش به عنوان مهاجرت به سوي خدا و پيامبر او بيرون رود سپس مرگش فرا رسد پاداش او بر خدا است و خداوند آمرزنده و مهربان است.
وَإِذَا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكَافِرِينَ كَانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِينًا ﴿۱۰۱﴾
انصاریان: و هنگامی که در روی زمین سفر می کنید، اگر بترسید که کافران به شما آسیب و آزار رسانند، بر شما گناهی نیست که از نمازها [یِ چهار رکعتی خود، دو رکعت] بکاهید؛ زیرا کافران همواره برای شما دشمنی آشکارند.
خرمشاهی: و چون رهسپار سفر باشيد، بر شما گناهى نيست كه اگر مى‏ترسيد كه مبادا كافران شما را در بلا افكنند، نماز خود را كوتاه كنيد و به راستى كه كافران آشكارا دشمن شما هستند
فولادوند: و چون در زمين سفر كرديد اگر بيم داشتيد كه آنان كه كفر ورزيده‏ اند به شما آزار برسانند گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد چرا كه كافران پيوسته براى شما دشمنى آشكارند
قمشه‌ای: و هنگامی که در سفر باشید باکی بر شما نیست که نماز را کوتاه به جای آرید (چهار رکعت را دو رکعت کنید) هر گاه بیم آن داشته باشید که کافران شما را به رنج و هلاکت اندازند، که دشمنی کفار نسبت به شما کاملاً آشکار است.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه سفر كنيد گناهي بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر از فتنه (و خطر) كافران بترسيد، زيرا كافران براي شما دشمن آشكاري هستند.
وَإِذَا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ كَانَ بِكُمْ أَذًى مِنْ مَطَرٍ أَوْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَنْ تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا ﴿۱۰۲﴾
انصاریان: و هنگامی که در [عرصه نبرد و خطر] میان آنان باشی، و برای آنان [به جماعت] اقامه نماز کنی، پس باید گروهی از رزمندگان در حالی که لازم است سلاحشان را برگیرند، همراهت به نماز ایستند، و چون سجده کردند [و رکعت دوم را بدون اتصال به جماعت به پایان بردند] باید [برای حفاظت از شما] پشت سرتان قرار گیرند. و آن گروه دیگر که [به خاطر مشغول بودن به حفاظت] نماز نخوانده اند بیایند و با تو نماز گزارند. و آنان باید [در حال نماز] از هوشیاری و احتیاط [نسبت به دشمن] غافل نباشند، و سلاحشان را با خود برگیرند؛ چون کافران دوست دارند شما از سلاح ها و ساز و برگ جنگی خود غفلت ورزید، تا یک باره به شما هجوم کنند. و اگر از باران در زحمت و مشقت هستید، یا بیمارید، بر شما گناهی نیست که سلاحتان بر زمین گذارید، ولی باید هوشیاری و احتیاط خود را حفظ کنید؛ یقیناً خدا برای کافران عذاب خوارکننده ای آماده کرده است.
خرمشاهی: و چون در ميان آنان بودى و خواستى براى آنان اقامه نماز كنى، بايد گروهى از آنان با تو [به نماز] برخيزند و سلاحهاى خود را نيز برگيرند، و چون به سجده روند، گروه ديگر در پشت شما [ايستاده‏] باشند و سپس گروه ديگر كه هنوز نماز نخوانده‏اند، پيش آيند و همراه تو نماز بگزارند و احتياط خود را حفظ كنند و سلاحهاى خود را همراه داشته باشند، [چرا كه‏] كافران خوش دارند كه كاش شما از سلاحها و ساز و برگتان غافل باشيد تا بناگاه به يك حمله بر شما بتازند، و بر شما گناهى نيست كه اگر از ياران [يا موانع ديگر] در رنج يا بيمار بوديد، سلاحهايتان را بر زمين بگذاريد، ولى احتياطتان را داشته باشيد، خداوند براى كافران عذابى خواركننده آماده ساخته است‏
فولادوند: و هر گاه در ميان ايشان بودى و برايشان نماز برپا داشتى پس بايد گروهى از آنان با تو [به نماز] ايستند و بايد جنگ‏افزارهاى خود را برگيرند و چون به سجده رفتند [و نماز را تمام كردند] بايد پشت‏ سر شما قرار گيرند و گروه ديگرى كه نماز نكرده‏ اند بايد بيايند و با تو نماز گزارند و البته جانب احتياط را فرو نگذارند و جنگ‏افزارهاى خود را برگيرند [زيرا] كافران آرزو مى كنند كه شما از جنگ‏افزارها و ساز و برگ خود غافل شويد تا ناگهان بر شما يورش برند و اگر از باران در زحمتيد يا بيماريد گناهى بر شما نيست كه جنگ افزارهاى خود را بر زمين نهيد ولى مواظب خود باشيد بى گمان خدا براى كافران عذاب خفت ‏آورى آماده كرده است
قمشه‌ای: و هرگاه شخص تو در میان سپاه اسلام باشی و نماز بر آنان به پا داری باید آنها با تو مسلّح به نماز ایستند، و چون سجده نماز به جای آوردند (و نماز را فُرادی تمام کردند) در پشت سرِ شما رفته و گروهی که نماز نخوانده بیایند و با تو نماز گزارند و البته با لباس جنگ و اسلحه، زیرا کافران آرزو و انتظار دارند که شما از اسلحه و اسباب خود غفلت کنید تا ناگهان یکباره بر شما حمله ور شوند. و چنانچه بارانی یا مرضی شما را از برگرفتن سلاح به رنج اندازد باکی نیست که اسلحه را فروگذارید ولی از دشمن برحذر باشید؛ خدا برای کافران عذابی سخت خوارکننده مهیا ساخته است.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه در ميان آنها باشي و (در ميدان جنگ براي آنها نماز برپا كني بايد دسته‏ اي از آنها با تو (به نماز) برخيزند و بايد سلاحهاي خود را با خود برگيرند و هنگامي كه سجده كردند (و نماز را به پايان رسانيدند) بايد به پشت سر شما (به ميدان نبرد) بروند و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده‏ اند (و مشغول پيكار بوده‏ اند) بيايند و با تو نماز بخوانند و بايد آنها وسايل دفاعي و سلاحهاي خود را با خود (در حال نماز) حمل كنند (زيرا) كافران دوست دارند كه شما از سلاحها و متاعهاي خود غافل شويد و يك مرتبه به شما هجوم كنند - و اگر از باران ناراحت هستيد و يا بيمار (و مجروح) باشيد مانعي ندارد كه سلاحهاي خود را بر زمين بگذاريد ولي وسايل دفاعي (مانند زره و خود) را با خود برداريد، خداوند براي كافران عذاب خوار كننده‏ اي فراهم ساخته است.
فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا ﴿۱۰۳﴾
انصاریان: پس هنگامی که نماز را [در میدان جنگ] به پایان بردید، خدا را در حال ایستاده و نشسته و خوابیده یاد کنید. و همین که [از فتنه و آشوب دشمن] مطمئن شدید، نماز را [به صورت معمولش] اقامه کنید. مسلماً نماز همواره در اوقاتی مشخص و معین وظیفه ای مقرّر و لازم بر مؤمنان است.
خرمشاهی: و چون نمازتان را برگزار كرديد، خداوند را [در همه حال‏] ايستاده و نشسته و بر پهلو خفته ياد كنيد و چون امن و آسايش يافتيد نماز را [به درستى‏] بر پا داريد، كه نماز بر مؤمنان واجب [و عبادتى‏] زماندار است‏
فولادوند: و چون نماز را به جاى آورديد خدا را [در همه حال] ايستاده و نشسته و بر پهلوآرميده ياد كنيد پس چون آسوده ‏خاطر شديد نماز را [به طور كامل] به پا داريد زيرا نماز بر مؤمنان در اوقات معين مقرر شده است
قمشه‌ای: پس آن‌گاه که از نماز فراغت یافتید باز در همه احوال، ایستاده یا نشسته یا بر پهلو خفته (در هر حال که توانید) یاد خدا کنید، سپس که (از آسیب دشمن) ایمن شدید در این حال نماز (کامل) به جای آرید، که برای اهل ایمان، حُکمی معیّن و واجب و لازم است.
مکارم شیرازی: و هنگامي كه نماز را به پايان رسانيديد خدا را ياد كنيد در حال ايستادن و نشستن و به هنگامي كه به پهلو خوابيده‏ ايد، و هر گاه آرامش ‍ يافتيد (و حالت خوف زايل گشت) نماز را (به صورت معمول) انجام دهيد، زيرا نماز وظيفه ثابت و معيني براي مؤ منان است.
وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۱۰۴﴾
انصاریان: و در تعقیب و جستجوی دشمن سستی نکنید. اگر شما [در رویارویی با دشمن] درد و رنج می بینید، آنان نیز چون شما درد و رنج می بینند، و شما چیزی را [چون پیروزی و پاداش] از خدا امید دارید که آنان امید ندارند؛ و خدا همواره دانا و حکیم است.
خرمشاهی: در پيگرد قوم مشرك، سستى نورزيد [زيرا] اگر شما درد و رنجى كشيده باشيد، آنان نيز همانند رنجى كه شما مى‏بريد، رنج برده‏اند، وانگهى شما اميدى به خداوند داريد كه آنان ندارند، و خداوند داناى فرزانه است‏
فولادوند: و در تعقيب گروه [دشمنان] سستى نورزيد اگر شما درد مى ‏كشيد آنان [نيز] همان گونه كه شما درد مى ‏كشيد درد مى ‏كشند و حال آنكه شما چيزهايى از خدا اميد داريد كه آنها اميد ندارند و خدا همواره داناى سنجيده‏ كار است
قمشه‌ای: و نباید در کار دشمن سستی و کاهلی کنید؛ که اگر شما به رنج و زحمت می‌افتید آنها نیز (از دست شما) رنج می‌کشند با این فرق که شما به لطف خدا امیدوارید و آنها امیدی ندارند. و خدا دانا و حکیم است (و امیدواران را محروم نمی‌سازد).
مکارم شیرازی: و از تعقيب دشمن سست نشويد (چه اينكه) اگر شما درد و رنج مي‏بينيد آنها نيز همانند شما درد و رنج مي‏بينند، ولي شما اميدي از خدا داريد كه آنها ندارند و خداوند دانا و حكيم است.
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا ﴿۱۰۵﴾
انصاریان: یقیناً این کتاب را به درستی و راستی بر تو نازل کردیم؛ تا میان مردم به آنچه خدا به تو آموخته داوری کنی، و حمایت گر خائنان مباش.
خرمشاهی: ما كتاب آسمانى را به راستى و درستى بر تو نازل كرديم تا [بر مبناى آن و] به مدد آنچه خداوند به تو باز نموده است، بين مردم داورى كنى، و مدافع خيانت‏پيشگان مباش‏
فولادوند: ما اين كتاب را به حق بر تو نازل كرديم تا ميان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داورى كنى و زنهار جانبدار خيانتكاران مباش
قمشه‌ای: (ای پیغمبر) ما قرآن را به حق به سوی تو فرستادیم تا به آنچه خدا (به وحی خود) بر تو پدید آورده میان مردم حکم کنی، و نباید به نفع خیانتکاران (با مؤمنان) به خصومت برخیزی.
مکارم شیرازی: ما اين كتاب را به حق بر تو فرستاديم تا به آنچه خداوند به تو آموخته، در ميان مردم قضاوت كني و از كساني مباش كه از خائنان حمايت نمائي.
وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۱۰۶﴾
انصاریان: و از خدا آمرزش بخواه؛ زیرا خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و از خداوند آمرزش بخواه كه خداوند آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: و از خدا آمرزش بخواه كه خدا آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: و از خدا آمرزش طلب، که خدا آمرزنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: و از خداوند طلب آمرزش نما، كه خداوند آمرزنده و مهربان است.
وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِينَ يَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا ﴿۱۰۷﴾
انصاریان: و از کسانی که به خود خیانت می کنند دفاع مکن؛ زیرا خدا هر کس را که خیانت پیشه و گناه کار است دوست ندارد.
خرمشاهی: و از كسانى كه بر خود خيانت روا داشته‏اند، دفاع مكن كه خداوند خيانتگران گنهكار را دوست ندارد
فولادوند: و از كسانى كه به خويشتن خيانت مى كنند دفاع مكن كه خداوند هر كس را كه خيانتگر و گناه‏پيشه باشد دوست ندارد
قمشه‌ای: و هرگز به خاطر مردمی که با نفوس خود خیانت می‌کنند (با اهل ایمان) جدال مکن، که همانا خدا آن را که خیانتکار و بد عمل است دوست نمی‌دارد.
مکارم شیرازی: و از آنها كه به خود خيانت كردند دفاع مكن زيرا خداوند افراد خيانت پيشه گنهكار را دوست ندارد.
يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ مَا لَا يَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطًا ﴿۱۰۸﴾
انصاریان: [خیانت پیشگانْ خیانت خود را] از مردم پنهان می دارند، و [نمی توانند] از خدا پنهان نمایند، و خدا با آنان بود آن گاه که در جلسه مخفی شبانه، درباره طرح و نقشه و سخنی که خدا به آن رضایت نداشت، چاره اندیشی می کردند و خدا همواره به آنچه انجام می دهند، احاطه دارد.
خرمشاهی: اينان با مردم پنهانكارى مى‏كنند، ولى نمى‏توانند چيزى را از خداوند پنهان بدارند، چرا كه او در زمانى كه شبانه سخنان ناپسند مى‏گويند، همراه آنان است و خداوند به آنچه مى‏كنند چيره است‏
فولادوند: [كارهاى نارواى خود را] از مردم پنهان مى دارند و[لى نمى‏ توانند] از خدا پنهان دارند و چون شبانگاه به چاره‏ انديشى مى ‏پردازند و سخنانى مى‏ گويند كه وى [بدان] خشنود نيست او با آنان است و خدا به آنچه انجام مى‏ دهند همواره احاطه دارد
قمشه‌ای: (مردم خیانتکار در کار خیانت) از مردم شرم می‌کنند ولی از خدا شرم نمی‌کنند و حال آنکه او با آنهاست هنگامی که شبانگاه سخنانی ناپسند در دل می‌اندیشند، و خدا (در آن حال هم) به هر چه کنند آگاه است.
مکارم شیرازی: اعمال زشت خود را از مردم پنهان مي‏دارند اما از خدا پنهان نمي‏دارند، و به هنگامي كه در مجالس شبانه سخناني كه خدا راضي نبود مي‏گفتند، خدا با آنها بود و خدا به آنچه عمل مي‏كنند احاطه دارد.
هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَنْ يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ﴿۱۰۹﴾
انصاریان: این شما [قبیله و عشیره خائنین] هستید که در زندگی دنیا از آنان دفاع کردید، ولی چه کسی است که در روز قیامت در برابر خدا از آنان دفاع کند؟ یا چه کسی است که [برای رهایی آنان از عذاب] کارسازشان باشد؟
خرمشاهی: بهوش باشيد كه گيريم شما از ايشان در زندگانى دنيا دفاع كرديد، آنگاه در روز قيامت چه كسى از آنان در برابر خداوند دفاع مى‏كند يا چه كسى نگهبان ايشان است؟
فولادوند: هان شما همانان هستيد كه در زندگى دنيا از ايشان جانبدارى كرديد پس چه كسى روز رستاخيز از آنان در برابر خدا جانبدارى خواهد كرد يا چه كسى حمايتگر [و مدافع] آنان تواند بود
قمشه‌ای: به فرض که شما خود از طرف آنها در زندگانی دنیا دفاع توانید کرد، کدام کس طرفداری آنها را روز قیامت خواهد نمود؟ و چه کس به وکالت آنها تواند برخاست؟
مکارم شیرازی: آري شما همانها هستيد كه در زندگي اين جهان از آنها دفاع كرديد، اما كيست كه در برابر خداوند در روز رستاخيز از آنها دفاع كند و يا چه كسي است كه وكيل و حامي آنها باشد؟!
وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۱۱۰﴾
انصاریان: و هر کس کار زشتی کند یا برخود ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهد یافت.
خرمشاهی: و هركس بدى يا بر خويش ستم كند، سپس از خداوند آمرزش بخواهد، خدا را آمرزگارى مهربان مى‏يابد
فولادوند: و هر كس كار بدى كند يا بر خويشتن ستم ورزد سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را آمرزنده مهربان خواهد يافت
قمشه‌ای: و هر که عمل زشتی از او سرزند یا به خویشتن ستم کند سپس از خدا طلب آمرزش و عفو نماید خدا را بخشنده و مهربان خواهد یافت.
مکارم شیرازی: كسي كه كار بدي انجام دهد يا به خود ستم كند سپس از خداوند طلب آمرزش نمايد خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت.
وَمَنْ يَكْسِبْ إِثْمًا فَإِنَّمَا يَكْسِبُهُ عَلَى نَفْسِهِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۱۱۱﴾
انصاریان: و هر کس مرتکب گناهی شود، فقط به زیان خود مرتکب می شود؛ و خدا همواره دانا و حکیم است.
خرمشاهی: و هركس مرتكب گناهى شود، به زيان خويش چنين كارى كرده است، و خداوند داناى فرزانه است‏
فولادوند: و هر كس گناهى مرتكب شود فقط آن را به زيان خود مرتكب شده و خدا همواره داناى سنجيده‏ كار است
قمشه‌ای: هر که گناهی کند به خود زیان رسانده، و خدا دانا و کارش از روی حکمت است.
مکارم شیرازی: و كسي كه گناهي مرتكب شود به زيان خود كار كرده و خداوند دانا و حكيم است.
وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا ﴿۱۱۲﴾
انصاریان: و هر کس مرتکب خطا یا گناهی شود، سپس آن را به بی گناهی نسبت دهد، بی تردید بهتان و گناهی آشکار بر دوش گرفته است.
خرمشاهی: و كسى كه مرتكب خطا يا گناهى شود، سپس آن را به گردن بيگناهى بيندازد، زير بار بهتان و گناهى آشكار رفته است‏
فولادوند: و هر كس خطا يا گناهى مرتكب شود سپس آن را به بى‏ گناهى نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشكارى بر دوش كشيده است
قمشه‌ای: و هر کس خطا یا گناهی از او سر زند و تهمت به بی‌گناهی بندد مرتکب بهتان و گناه بزرگ و آشکاری شده است.
مکارم شیرازی: و كسي كه خطا يا گناهي مرتكب شود سپس بيگناهي را متهم سازد بار بهتان و گناه آشكاري بر دوش گرفته است.
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا ﴿۱۱۳﴾
انصاریان: و اگر فضل و رحمت خدا بر تو نبود، گروهی از عشیره و قبیله خائنان تصمیم داشتند تو را [از داوری عادلانه] منحرف کنند، [این سبک مغزانِ خیالباف] جز خودشان را منحرف نمی کنند، و هیچ زیانی به تو نمی رسانند. و خدا کتاب و حکمت را بر تو نازل کرد، و آنچه را نمی دانستی به تو آموخت؛ و همواره فضل خدا بر تو بزرگ است.
خرمشاهی: و اگر لطف و رحمت الهى در حق تو نبود، گروهى از ايشان كوشيده بودند كه تو را گمراه كنند و در واقع كسى را جز خود را گمراه نكنند و كوچكترين زيانى به تو نرسانند و خداوند بر تو كتاب و حكمت نازل كرد و [به وحى خويش‏] به تو چيزى را كه نمى‏دانستى آموخت و لطف الهى بر تو بسيار است‏
فولادوند: و اگر فضل خدا و رحمت او بر تو نبود طايفه‏ اى از ايشان آهنگ آن داشتند كه تو را از راه به در كنند و[لى] جز خودشان [كسى] را گمراه نمى‏ سازند و هيچ گونه زيانى به تو نمى ‏رسانند و خدا كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‏ دانستى به تو آموخت و تفضل خدا بر تو همواره بزرگ بود
قمشه‌ای: و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود گروهی از آنان (دشمنان اسلام) همت بر آن گماشته بودند که تو را از راه صواب دور سازند، حال آنکه آنها خود را از راه حق و صواب دور ساخته و به تو هیچ زیانی نتوانند رسانید و خدا به تو این کتاب (قرآن مجید) و (مقام) حکمت (و نبوت) را عطا کرده و آنچه را که نمی‌دانستی به تو بیاموخت، و خدا را با تو لطف عظیم و عنایت بی‌اندازه است.
مکارم شیرازی: اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود طايفه‏ اي از آنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند اما جز خودشان را گمراه نمي‏كنند و هيچگونه زياني به تو نمي‏رسانند و خداوند كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمي‏دانستي به تو آموخت و فضل خدا بر تو بزرگ بود.
لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۱۱۴﴾
انصاریان: در بسیاری از رازگویی های آنان خیری نیست، جز کسی که [از این طریق] به صدقه، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم فرمان دهد؛ و هر که برای طلب خشنودی خدا چنین کند، پس پاداش بزرگی به او خواهیم داد.
خرمشاهی: در اغلب رازگويى‏هاى ايشان خيرى نيست، مگر آنكه كسى به صدقه يا به نيكوكارى يا اصلاح بين مردم بپردازد و هر كس كه در طلب خشنودى خداوند چنين كارى كند، به زودى به او پاداش بزرگى خواهيم داد
فولادوند: در بسيارى از رازگوييهاى ايشان خيرى نيست مگر كسى كه [بدين وسيله] به صدقه يا كار پسنديده يا سازشى ميان مردم فرمان دهد و هر كس براى طلب خشنودى خدا چنين كند به زودى او را پاداش بزرگى خواهيم داد
قمشه‌ای: هیچ فایده و خیری در سخنان سرّی آنها نیست مگر آنکه کسی به صدقه دادن و نیکویی کردن و اصلاح میان مردم امر کند؛ و هر که در طلب رضای خدا چنین کند به زودی به او اجر عظیم کرامت کنیم.
مکارم شیرازی: در بسياري از سخنان در گوشي (و جلسات محرمانه) آنها خير و سودي نيست مگر كسي كه (به‏ اين وسيله) امر به كمك به ديگران يا كار نيك يا اصطلاح در ميان مردم كند، و هر كس براي خشنودي پروردگار چنين كند پاداش بزرگي به او خواهيم داد.
وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ﴿۱۱۵﴾
انصاریان: و هر کس بعد از آنکه [راه] هدایت برایش روشن و آشکار شد، با پیامبر مخالفت و دشمنی کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید، او را به همان سو که رو کرده واگذاریم، و به دوزخ درآوریم؛ و آن بد بازگشت گاهی است.
خرمشاهی: و هركس پس از آنكه حق و هدايت برايش آشكار شد با پيامبر مخالفت كند و راهى جز راه مسلمانان در پيش گيرد، او را با مراد خويش وامى‏گذاريم و به دوزخش در مى‏آوريم و چه بد سرانجامى است‏
فولادوند: و هر كس پس از آنكه راه هدايت براى او آشكار شد با پيامبر به مخالفت برخيزد و [راهى] غير راه مؤمنان در پيش گيرد وى را بدانچه روى خود را بدان سو كرده واگذاريم و به دوزخش كشانيم و چه بازگشتگاه بدى است
قمشه‌ای: و هر کس پس از روشن بودن راه حق بر او، با رسول او به مخالفت برخیزد و راهی غیر طریق اهل ایمان پیش گیرد وی را به همان (طریق باطل و راه ضلالت) که برگزیده واگذاریم و او را به جهنم درافکنیم، که آن مکان بسیار بد منزلگاهی است.
مکارم شیرازی: كسي كه بعد از آشكار شدن حق از در مخالفت با پيامبر در آيد و از راهي جز راه مومنان پيروي كند ما او را به همان راه كه مي‏رود مي‏بريم و به دوزخ داخل مي‏كنيم و جايگاه بدي دارد.
إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۱۱۶﴾
انصاریان: مسلماً خدا این را که به او شرک آورده شود نمی آمرزد، و فروتر از آن را برای هر که بخواهد می آمرزد. و هر که به خدا شرک ورزد، یقیناً به گمراهی بسیار دوری دچار شده است.
خرمشاهی: خداوند [اين گناه را] نمى‏آمرزد كه برايش شريك قائل شوند، و جز اين [هر گناهى‏] را براى هركس كه بخواهد مى‏آمرزد و هركس به خداوند شرك‏ورزد، دچار گمراهى دور و درازى شده است‏
فولادوند: خداوند اين را كه به او شرك آورده شود نمى ‏آمرزد و فروتر از آن را بر هر كه بخواهد مى ‏بخشايد و هر كس به خدا شرك ورزد قطعا دچار گمراهى دور و درازى شده است
قمشه‌ای: خدا گناه شرک را نخواهد بخشید و ما دون شرک را بر هر که مشیّتش تعلّق گیرد می‌بخشد. و هر که به خدا شرک آرد به گمراهی سخت و دور (از سعادت) در افتاده است.
مکارم شیرازی: خداوند شرك به او را نمي‏آمرزد (ولي) كمتر از آن را براي هر كس بخواهد (و شايسته بيند) مي‏آمرزد و هر كس براي خدا شريكي قائل شود در گمراهي دوري افتاده است.
إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِنْ يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَرِيدًا ﴿۱۱۷﴾
انصاریان: مشرکان به جای خدا جز جماداتی را [که هیچ اثری ندارند، و همیشه محکوم تأثیر عوامل دیگرند] نمی پرستند، و در حقیقت جز شیطانِ سرکشِ گمراه را اطاعت نمی کنند.
خرمشاهی: اينان به جاى خداوند جز مادگانى را نمى‏پرستند، و جز شيطان سركش را پرستش نمى‏كنند
فولادوند: [مشركان] به جاى او جز بتهاى مادينه را [به دعا] نمى‏ خوانند و جز شيطان سركش را نمى‏ خوانند
قمشه‌ای: (مشرکان) نمی‌خوانند غیر خدای عالم جز دخترانی را (بتهایی را که نام دختران بر آنها نهاده‌اند) و نمی‌خوانند جز شیطان سرکش را.
مکارم شیرازی: آنها غير از خدا تنها بتهائي را ميخوانند كه اثري ندارند و (يا) فقط شيطان سركش و ويرانگر را مي‏خوانند.
لَعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا ﴿۱۱۸﴾
انصاریان: خدا شیطان را از رحمتش دور کرد؛ و [او] گفت: سوگند می خورم که از میان بندگانت سهمی مُعیّن [برای پیروی از فرهنگ ویرانگرم] برخواهم گرفت.
خرمشاهی: كه خداوند او را گرفتار لعنت كرد و او گفت از بندگان تو سهم معينى برمى‏گيرم‏
فولادوند: خدا لعنتش كند [وقتى كه] گفت بى‏ گمان از ميان بندگانت نصيبى معين [براى خود] برخواهم گرفت
قمشه‌ای: که خدا آن (شیطان) را از درگاه رحمت خود دور کرده (زیرا به مجادله با خدا برخاست) و گفت: من از بندگان تو قسمتی معین را زیر بار طاعت خود خواهم کشید.
مکارم شیرازی: خداوند او را از رحمت خويش بدور ساخته و او گفته است كه از بندگان تو سهم معيني خواهم گرفت.
وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا ﴿۱۱۹﴾
انصاریان: و یقیناً آنان را گمراه می کنم، و دچار آرزوهای دور و دراز [و واهی و پوچ] می سازم، و آنان را وادار می کنم که گوش های چهارپایان را [به نشانه حرام بودن بهره گیری از آنان] بشکافند، و فرمانشان می دهم که آفرینش خدایی را تغییر دهند [به این صورت که جنسیت مرد را به زن و زن را به مرد برگردانند، و فطرت پاکشان را به شرک بیالایند، و زیبایی های طبیعی، روحی، جسمی خود را به زشتی ها تبدیل کنند]. و هر کس شیطان را به جای خدا سرپرست ویار خود گیرد، مسلماً به زیان آشکاری دچار شده است.
خرمشاهی: و آنگاه آنان را به گمراهى مى‏كشانم و به [دام‏] آرزوهاى دور و دراز مى‏اندازم و مى‏فرمايمشان تا گوشهاى چارپايان را ببرند و مى‏فرمايمشان تا آفرينش الهى را دگرگون كنند، و هركس كه شيطان را به جاى خداوند دوست گيرد، آشكارا زيانكار شده است‏
فولادوند: و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم كرد و وادارشان مى ‏كنم تا گوشهاى دامها را شكاف دهند و وادارشان مى ‏كنم تا آفريده خدا را دگرگون سازند و[لى] هر كس به جاى خدا شيطان را دوست [خدا] گيرد قطعا دستخوش زيان آشكارى شده است
قمشه‌ای: و سخت گمراهشان کنم و به آرزو (های باطل و دور و دراز) درافکنم و دستور دهم تا گوش حیوانات ببرند (که اینها نصیب بتهاست) و امر کنم تا خلقت خدا را تغییر دهند، و (ای بندگان بدانید) هر کس شیطان را دوست گیرد نه خدا را، سخت زیان کرده زیانی آشکار.
مکارم شیرازی: و آنها را گمراه ميكنم و به آرزوها سرگرم مي‏سازم و به آنها دستور مي‏دهم كه (اعمال خرافي انجام دهند و) گوش چهارپايان را بشكافند و آفرينش (پاك) خدائي را تغيير دهند، (فطرت توحيد را به شرك بيالايند) و آنها كه شيطان را به جاي خدا ولي خود برگزينند زيان آشكاري كرده‏ اند.
يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿۱۲۰﴾
انصاریان: شیطان به آنان وعده [دروغ] می دهد، و در آرزوها [ی سرابوار] می اندازد، و جز وعده فریبنده به آنان نمی دهد.
خرمشاهی: به آنان وعده مى‏دهد و ايشان را به [دام‏] آرزو مى‏اندازد و شيطان وعده‏اى جز فريب به آنان نمى‏دهد
فولادوند: [آرى] شيطان به آنان وعده مى‏ دهد و ايشان را در آرزوها مى‏ افكند و جز فريب به آنان وعده نمى‏ دهد
قمشه‌ای: (شیطان) آنان را بسیار وعده دهد و آرزومند و امیدوار کند، ولی آنان را چیزی به جز غرور و فریب وعده نمی‌دهد.
مکارم شیرازی: شيطان به آنها وعدهها(ي دروغين) ميدهد و به آرزوها سرگرم ميسازد و جز فريب و نيرنگ به آنها وعده نمي‏دهد.
أُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا ﴿۱۲۱﴾
انصاریان: اینان [که پیروان شیطان اند] جایگاهشان دوزخ است، و از آن هیچ راه فراری نیابند.
خرمشاهی: سرا و سرانجام ايشان جهنم است و گريزگاهى از آن ندارند
فولادوند: آنان جايگاهشان جهنم است و از آن راه گريزى ندارند
قمشه‌ای: ایشان را منزلگاه جهنم است و از آن مَفرّ و گریزگاهی نخواهند یافت.
مکارم شیرازی: آنها (پيروان شيطان) جايگاهشان جهنم است و هيچ راه فراري ندارند.
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا ﴿۱۲۲﴾
انصاریان: و کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی آنان را در بهشت هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، درآوریم، در آن جاودانه اند. وعده خدا حق است، و راستگوتر از خدا در گفتار کیست؟
خرمشاهی: و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، زودا كه به بوستانهايى درآوريمشان كه جويباران از فرودست آن جارى است [و] جاودانه در آنند، وعده الهى حق است و كيست راستگوتر از خدا؟
فولادوند: و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند به زودى آنان را در بوستانهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است درآوريم هميشه در آن جاودانند وعده خدا راست است و چه كسى در سخن از خدا راستگوتر است
قمشه‌ای: و آنان که به خدا گرویدند و کارهای شایسته کردند به زودی آنها را به بهشتی درآوریم که زیر درختانش نهرها جاری است و همیشه برای ابد در آن باشند. وعده خدا حق است، و کیست در گفتار راستگوتر از خدا؟!
مکارم شیرازی: و كساني كه ايمان آورده‏ اند و عمل صالح انجام داده‏ اند بزودي آنها را در باغهائي از بهشت وارد مي‏كنيم كه نهرها از زير درختان آن جاري است، جاودانه در آن خواهند ماند، خدا وعده حق به شما ميدهد و كيست كه در گفتار و وعده‏ هايش از خدا صادقتر باشد؟!
لَيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۱۲۳﴾
انصاریان: [کیفر و پاداش] نه بر وفق آرزوهایِ [واهیِ] برخی از شما [مسلمانان] است، و نه بر وفق آرزوهایِ [پوچِ] اهل کتاب. هر کس مرتکب کار زشتی شود، به آن کیفر داده می شود؛ و جز خدا سرپرست و یاوری برای خود نخواهد یافت.
خرمشاهی: [وعده الهى‏] بر وفق آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست، هركس مرتكب ناشايستى شود، جزاى آن را مى‏يابد و براى خود در برابر خداوند يار و ياورى نمى‏يابد
فولادوند: [پاداش و كيفر] به دلخواه شما و به دلخواه اهل كتاب نيست هر كس بدى كند در برابر آن كيفر مى ‏بيند و جز خدا براى خود يار و مددكارى نمى‏ يابد
قمشه‌ای: کار به آمال و آرزوی شما و آرزوی اهل کتاب (یهود و نصاری) درست نشود؛ هر آن که کار بد کند کیفر آن را خواهد دید و به جز خدا احدی را یار و یاور خود نتواند یافت.
مکارم شیرازی: (فضيلت و برتري) به آرزوهاي شما و آرزوهاي اهل كتاب نيست، هر كس كه عمل بد كند كيفر داده ميشود، و كسي را جز خدا، ولي و ياور خود نخواهد يافت
وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا ﴿۱۲۴﴾
انصاریان: و کسانی از مردان یا زنان که بخشی از کارهای شایسته را انجام دهند، در حالی که مؤمن باشند، پس اینان وارد بهشت می شوند، و به اندازه گودی پشت هسته خرما مورد ستم قرار نمی گیرند.
خرمشاهی: و هركس از زن و مرد كه كارهاى شايسته كند و مؤمن باشد، وارد بهشت مى‏شود و به اندازه ذره ناچيزى نيز به آنان ستم نمى‏رود
فولادوند: و كسانى كه كارهاى شايسته كنند چه مرد باشند يا آن در حالى كه مؤمن باشند آنان داخل بهشت مى ‏شوند و به قدر گودى پشت هسته خرمايى مورد ستم قرار نمى‏ گيرند
قمشه‌ای: و هر که از زن و مرد کاری شایسته کند با ایمان به خدا، چنین کسان به بهشت درآیند و به قدر نقیری (پرده هسته خرمایی) به آنان ستم نکنند.
مکارم شیرازی: و كسي كه چيزي از اعمال صالح انجام دهد خواه مرد باشد يا زن، اما ايمان داشته باشد، چنان كساني داخل در بهشت ميشوند و كمترين ستمي به آنها نخواهد شد.
وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا ﴿۱۲۵﴾
انصاریان: و دین چه کسی بهتر است از آنکه همه وجودش را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است، و از آیین ابراهیم یکتاپرست حق گرا پیروی کرده است؟ وخدا ابراهیم را [برای حق گرایی، خلوص، پاکی اخلاق واعمالش] دوست خود گرفت.
خرمشاهی: چه كسى بهدين‏تر از كسى است كه روى دل به درگاه خدا آورد و نيكوكار باشد و از آيين پاك ابراهيم پيروى كند و خداوند ابراهيم را [همچون‏] دوست خود برگرفته است‏
فولادوند: و دين چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كرده و نيكوكار است و از آيين ابراهيم حق‏گرا پيروى نموده است و خدا ابراهيم را دوست گرفت
قمشه‌ای: دین چه کس بهتر از آن کسی است که خود را تسلیم (حکم) خدا نموده و هم نیکوکار است و پیروی از آیین ابراهیم حنیف نموده؟! آن ابراهیمی که خدا او را به مقام دوستی خود برگزیده است.
مکارم شیرازی: و دين و آئين چه كسي بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كند، و نيكوكار باشد و پيرو آئين خالص و پاك ابراهيم گردد و خدا ابراهيم را بدوستي خود انتخاب كرد.
وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطًا ﴿۱۲۶﴾
انصاریان: و آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست؛ و خدا همواره بر هر چیزی احاطه دارد.
خرمشاهی: آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداوند است و خداوند بر همه چيز چيره است‏
فولادوند: و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست و خدا همواره بر هر چيزى احاطه دارد
قمشه‌ای: هر چه در آسمانها و زمین است مِلک خداست و او به همه چیز احاطه و آگاهی دارد.
مکارم شیرازی: و آنچه در آسمانها و زمين است از آن خدا است و خداوند به هر چيزي احاطه دارد.
وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَنْ تَقُومُوا لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا ﴿۱۲۷﴾
انصاریان: درباره [حقوق ازدواج و نیز ارث] زنان از تو فتوا می خواهند. بگو: فقط خدا درباره آنان [مطابق با آیاتی که در اوایل همین سوره گذشت] به شما فتوا می دهد، و درباره دختران یتیمی که حقوق لازم و مقرّر آنان را نمی پردازید، و [به قصد خوردن اموالشان] میلی به ازدواج با آنان دارید، برابر احکامی که در این کتاب بر شما خوانده می شود به شما فتوا می دهد. و [نیز درباره] کودکان مستضعف [ی که حقوق مالی و انسانی آنان را پایمال می کنید، مطابق احکامی که در قرآن بر شما تلاوت می شود به شما فتوا می دهد]. و [نیز سفارش می کند] که با یتیمان به عدالت رفتار کنید؛ و آنچه را [درباره زنان، دختران یتیم و کودکان مستضعف] از هر خیری انجام می دهید، یقیناً خدا همواره به آن داناست.
خرمشاهی: و از تو درباره زنان نظرخواهى مى‏كنند، بگو خداوند درباره آنان فتوا مى‏دهد -و نيز در آنچه از كتاب بر شما خوانده مى‏شود، آمده استكه [حكم او] درباره دختران يتيمى كه حق مقرر آنان را نمى‏پردازيد، و ميل به ازدواج با آنان نداريد و نيز كودكان مستضعف [يتيم و محروم‏] اين است كه در حق يتيمان به عدل و انصاف بكوشيد و هر خيرى كه انجام دهيد خداوند از آن آگاه است‏
فولادوند: و در باره آنان راى تو را مى ‏پرسند بگو خدا در باره آنان به شما فتوا مى‏ دهد و [نيز] در باره آنچه در قرآن بر شما تلاوت مى ‏شود در مورد زنان يتيمى كه حق مقرر آنان را به ايشان نمى‏ دهيد و تمايل به ازدواج با آنان داريد و [در باره] كودكان ناتوان و اينكه با يتيمان [چگونه] به داد رفتار كنيد [پاسخگر شماست] و هر كار نيكى انجام دهيد قطعا خدا به آن داناست
قمشه‌ای: (ای پیغمبر) درباره زنان از تو فتوا خواهند، بگو: خدا و آنچه از آیات کتاب او بر شما تلاوت شود هم در حق زنان و دختران یتیمی که مهر و حقوق لازمه آنها را ادا نکرده و مایل به نکاح آنان هستید و هم در حق فرزندان ناتوان فتوا خواهد داد، و نیز (دستور می‌دهد که) درباره یتیمان عدالت پیشه گیرید، و (در نیکی کوشید که) هر کار نیک به جای آرید خدا بر آن آگاه است.
مکارم شیرازی: از تو درباره زنان سؤ ال مي‏كنند، بگو خداوند در اين زمينه به شما پاسخ مي‏دهد و آنچه در قرآن درباره زنان يتيمي كه حقوق آنها را به آنها نمي‏دهيد و مي‏خواهيد با آنها ازدواج كنيد و همچنين درباره كودكان صغير و ناتوان براي شما بيان شده است (قسمتي از سفارشهاي خداوند در اين زمينه مي‏باشد، و نيز به شما سفارش مي‏كند كه) با يتيمان به عدالت رفتار كنيد و آنچه از نيكيها انجام مي‏دهيد خداوند از آن آگاه است (و به شما پاداش مناسب مي‏دهد).
وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۱۲۸﴾
انصاریان: و اگر زنی از ناسازگاری شوهرش، یا روی گردانی اش [از حقوق همسرداری] بترسد، بر آن دو گناهی نیست که با یکدیگر به طور شایسته و پسندیده آشتی کنند، [گرچه به چشم پوشی بخشی از حقوقشان باشد.] و [در حقیقت] صلح و آشتی بهتر است. و بخل، نزد نفوس [آدمیان] حاضر است [به این خاطر هر یک از دو زوج در عفو و گذشت و سازش و ادای حقوق بخل می ورزند]. و اگر [شما شوهران] نیکی کنید و [از سرکشی و ناسازگاری نسبت به زنان] بپرهیزید [از ثواب و پاداش حق بهره مند می شوید]؛ یقیناً خدا همواره به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
خرمشاهی: و اگر زنى از ناسازگارى يا رويگردانى شوهرش بيمناك باشد، بر آن دو گناهى نيست كه بين خود صلحى كنند، و صلح بهتر است، و آزمندى در دلها خانه دارد، و اگر نيكوكارى و پارسايى كنيد، خداوند به آنچه مى‏كنيد آگاه است‏
فولادوند: و اگر زنى از شوهر خويش بيم ناسازگارى يا رويگردانى داشته باشد بر آن دو گناهى نيست كه از راه صلح با يكديگر به آشتى گرايند كه سازش بهتر است و[لى] بخل [و بى‏ گذشت بودن] در نفوس حضور [و غلبه] دارد و اگر نيكى كنيد و پرهيزگارى پيشه نماييد قطعا خدا به آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است
قمشه‌ای: و اگر زنی بیم داشت که شوهرش با وی مخالفت و بد سلوکی کند یا از او دوری گزیند باکی نیست که هر دو تن به گونه‌ای به راه صلح و سازش باز آیند، که صلح به هر حال بهتر است، و نفوس را بخل و حرص فرا گرفته. و اگر (درباره یکدیگر) نیکویی کرده و پرهیزکار باشید، خدا به هر چه کنید آگاه است.
مکارم شیرازی: و اگر زني از طغيان و سركشي يا اعراض شوهرش، بيم داشته باشد، مانعي ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد از پارهاي از حقوق به خاطر صلح صرفنظر كنند) و صلح بهتر است، اگر چه مردم (طبق غريزه حب ذات در اينگونه موارد) بخل ميورزند، و اگر نيكي كنيد و پرهيزگاري پيشه سازيد (و بخاطر صلح، گذشت نمائيد) خداوند به آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است (و پاداش شايسته به شما خواهد داد).
وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۱۲۹﴾
انصاریان: و شما هر چند حریص [بر عدالت] باشید، هرگز نمی توانید [از نظر علاقه و میل قلبی] میان زن ها [یی که در عقد خود دارید] عدالت ورزید، پس تمایل خود را به طور کامل متوجه یک طرف ننمایید تا دیگری را به صورت زنی سرگردان و بلاتکلیف رها کنید. و اگر توافق و سازش نمایید و تقوا را [در محیط خانواده] رعایت کنید [مورد آمرزش قرار می گیرید]؛ زیرا خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و هر قدر هم كه بكوشيد و بخواهيد نمى‏توانيد بين زنان به عدل و انصاف رفتار كنيد، پس [در ميل به ديگرى‏] پا را از حد فراتر مگذاريد تا همسر [پيشين‏] خود را بلاتكليف بگذاريد، و اگر به اصلاح بپردازيد و تقوا پيشه كنيد، [بدانيد كه‏] خداوند آمرزگارى مهربان است‏
فولادوند: و شما هرگز نمى‏ توانيد ميان زنان عدالت كنيد هر چند [بر عدالت] حريص باشيد پس به يك طرف يكسره تمايل نورزيد تا آن [زن ديگر] را سرگشته [=بلا تكليف] رها كنيد و اگر سازش نماييد و پرهيزگارى كنيد يقينا خدا آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: شما هرگز نتوانید میان زنان به عدالت رفتار کنید هر چند راغب و حریص (بر عدل و درستی) باشید، پس به تمام میل خود یکی را بهره‌مند و آن دیگر را محروم نکنید تا او را معلّق و بلا تکلیف گذارید. و اگر سازش کنید و پرهیزکار باشید همانا خدا بخشنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: و هرگز نميتوانيد (از نظر محبت قلبي) در ميان زنان، عدالت كنيد، هر چند كوشش نمائيد، ولي به كلي تمايل خود را متوجه يكطرف نسازيد كه ديگري را به صورت بلا تكليف در آوريد، و اگر راه اصلاح و پرهيزگاري پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است.
وَإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا ﴿۱۳۰﴾
انصاریان: و اگر [زن و شوهر راهی برای صلح و سازش نیافتند و] از یکدیگر جدا شوند، خدا هر یک را از توانگری خود بی نیاز می کند؛ و خدا همواره بسیار عطا کننده و حکیم است.
خرمشاهی: و اگر از هم جدا شوند خداوند هر يك را با توانگرى خويش بى‏نياز گرداند، و خداوند گشايشگر فرزانه است‏
فولادوند: و اگر آن دو از يكديگر جدا شوند خداوند هر يك را از گشايش خود بى ‏نياز گرداند و خدا همواره گشايشگر حكيم است
قمشه‌ای: و اگر از یکدیگر جدا شوند، باز خدا هر یک را از دیگری به رحمت واسع خود بی‌نیاز خواهد کرد، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و (به حقیقت هر چیز) داناست.
مکارم شیرازی: و اگر (راهي براي اصلاح در ميان خود نيابند و) از هم جدا شوند، خداوند هر كدام از آنها را از فضل و كرم خود، بينياز مي‏كند و خداوند صاحب فضل و كرم و حكيم است.
وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا ﴿۱۳۱﴾
انصاریان: و آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست. و البته ما کسانی را که پیش از شما کتاب آسمانی به آنان داده شده است، و نیز شما را سفارش کردیم که [در همه امورتان] از خدا پروا کنید. و [هشدار دادیم] اگر کفر ورزید [زیانی به او نمی رسانید]؛ زیرا آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست، و خدا همواره بی نیاز و ستوده است.
خرمشاهی: و آنچه در آسمانها و در زمين است از آن خداوند است و پيش از شما به اهل كتاب و [سپس‏] به خود شما سفارش كرديم كه از خداوند پروا كنيد، و اگر كفربورزيد، [بدانيد] آنچه در آسمانها و در زمين است از آن خداوند است و خداوند بى‏نياز ستوده است‏
فولادوند: و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست و ما به كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و [نيز] به شما سفارش كرديم كه از خدا پروا كنيد و اگر كفر ورزيد [چه باك كه] آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست و خدا بى نياز ستوده[صفات] است
قمشه‌ای: و هر چه در آسمانها و زمین است ملک خداست، و ما هم به آنان که پیش از شما به آنها کتاب داده شد و هم به شما سفارش اکید کردیم که پرهیزکار و خدا ترس باشید، و اگر هم کافر شوید ملک آسمان و زمین او راست (به طاعت شما محتاج نیست) و خدا بی نیاز و ستوده است.
مکارم شیرازی: آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خدا است و ما سفارش كرديم به كساني كه پيش از شما داراي كتاب آسماني بودند و همچنين به شما كه از (نافرماني) خدا بپرهيزيد و اگر كافر شويد (به خدا زياني نمي‏رسد زيرا) براي خدا است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و خداوند بينياز و شايسته ستايش است.
وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۱۳۲﴾
انصاریان: و آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است، فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست، و خدا نسبت به کارسازی [همه امور جهان آفرینش] کافی است.
خرمشاهی: و آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداوند است و خدا كارسازى را كافى است‏
فولادوند: و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن خداست و خدا بس كارساز است
قمشه‌ای: و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه ملک اوست، و تنها خدا به نگهبانی (خلق) کافی است.
مکارم شیرازی: و براي خدا است آنچه در آسمانها و زمين است و خداوند براي حفظ و نگاهباني آنها كافي است.
إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيرًا ﴿۱۳۳﴾
انصاریان: ای مردم! اگر خدا بخواهد همه شما را از میان برمی دارد، و گروه دیگری را [به جای شما] می آورد؛ و خدا همواره بر این کار تواناست.
خرمشاهی: اى مردم اگر [خدا] بخواهد شما را [از ميان‏] مى‏برد و ديگرانى را [پديد] مى‏آورد و خداوند بر اين كار تواناست‏
فولادوند: اى مردم اگر [خدا] بخواهد شما را [از ميان] مى ‏برد و ديگران را [پديد ] مى ‏آورد و خدا بر اين [كار] تواناست
قمشه‌ای: ای مردم، خدا اگر بخواهد همه شما را (به کلی از دنیا) می‌برد و قومی دیگر می‌آورد؛ و البته خدا بر این کار مقتدر و تواناست.
مکارم شیرازی: اي مردم اگر او بخواهد شما را از ميان مي‏برد و افراد ديگري را (به جاي شما) مي‏آورد و خداوند توانائي بر اين كار دارد.
مَنْ كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا ﴿۱۳۴﴾
انصاریان: کسی که فقط پاداش دنیا را بخواهد [دچار اشتباه وکوته بینی شده است؛ زیرا] پاداش دنیا وآخرت که [محصول ایمان و تقواست] نزد خداست؛ و خدا همواره شنوا و بیناست.
خرمشاهی: هركس ثواب دنيوى مى‏خواهد [بداند كه‏] ثواب دنيوى و اخروى نزد خداوند است و خدا شنواى داناست‏
فولادوند: هر كس پاداش دنيا بخواهد پاداش دنيا و آخرت نزد خداست و خدا شنواى بيناست
قمشه‌ای: هر که ثواب و نعمت دنیا را طالب است (از خدا بخواهد که) ثواب دنیا و آخرت نزد خداست، و خدا شنوا و بیناست.
مکارم شیرازی: كساني كه پاداش دنيوي بخواهند (و در قيد نتائج معنوي و اخروي نباشند در اشتباهند زيرا) در نزد خدا پاداش دنيا و آخرت است و خداوند شنوا و بينا است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۱۳۵﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! [همواره در همه امور زندگی] قیام کننده به عدل، و گواهی دهنده برای خدا باشید، هر چند به زیان خود یا پدر و مادر یا خویشانتان باشد. اگر [یکی از دو طرف نزاع] توانگر یا فقیر باشد [با لحاظ کردن وضع آنان، بر خلاف خدا گواهی ندهید؛ زیرا] خدا به حمایت از آنان و رعایت حالشان سزوارتر است. پس [در هنگام گواهی دادن] از هوای نفس پیروی نکنید تا از حق منحرف شوید. و اگر زبانتان را [به سوی گواهی ناحق و دروغ] بپیچانید، یا از گواهی دادن روی برتابید؛ یقیناً خدا همواره به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
خرمشاهی: اى مؤمنان به عدل و داد برخيزيد و در راه رضاى خدا شاهد باشيد [و شهادت دهيد] ولو آنكه به زيان خودتان يا پدر و مادر و خويشاوندانتان باشد، [خواهان گواهى‏] چه توانگر چه تهيدست باشد، خداوند بر آنان مهربان‏تر است، پس از هواى نفس پيروى مكنيد كه از حق عدول كنيد، و اگر زبان بازى كنيد يا تن زنيد [بدانيد كه‏] خداوند به آنچه مى‏كنيد آگاه است‏
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد پيوسته به عدالت قيام كنيد و براى خدا گواهى دهيد هر چند به زيان خودتان يا [به زيان] پدر و مادر و خويشاوندان [شما] باشد اگر [يكى از دو طرف دعوا] توانگر يا نيازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پى هوس نرويد كه [درنتيجه از حق] عدول كنيد و اگر به انحراف گراييد يا اعراض نماييد قطعا خدا به آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است
قمشه‌ای: ای اهل ایمان، نگهدار عدالت باشید و برای خدا گواهی دهید هر چند بر ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد، (برای هر کس شهادت می‌دهید) اگر فقیر باشد یا غنی، خدا به (رعایت حقوق) آنها اولی است، پس شما (در حکم و شهادت) پیروی هوای نفس نکنید تا مبادا عدالت نگاه ندارید. و اگر زبان را (در شهادت به نفع خود) بگردانید یا (از بیان حق) خودداری کنید خدا به هر چه کنید آگاه است.
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آوردهايد كاملا قيام به عدالت كنيد، براي خدا گواهي دهيد اگر چه (اين گواهي) به زيان خود شما يا پدر و مادر يا نزديكان شما بوده باشد، چه اينكه اگر آنها غني يا فقير باشند خداوند سزاوارتر است كه از آنها حمايت كند، بنا بر اين از هوي و هوس پيروي نكنيد كه از حق منحرف خواهيد شد، و اگر حق را تحريف كنيد و يا از اظهار آن اعراض نمائيد خداوند به آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۱۳۶﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! به خدا و پیامبرش و کتابی که بر پیامبرش نازل کرده و به کتابی که پیش از این فرستاده [از روی صدق و حقیقت] ایمان بیاورید. و هر که به خدا و فرشتگان و کتاب های آسمانی و پیامبران او و روز قیامت کافر شود، یقیناً به گمراهیِ دور و درازی دچار شده است.
خرمشاهی: اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به خداوند و پيامبر او و كتابى كه بر پيامبرش فرو فرستاده است و كتابى كه از پيش منازل كرده است، ايمان بياوريد و هركس به خداوند و فرشتگانش و كتابهايش و پيامبرانش و روز بازپسين، كفر بورزد، به گمراهى دور و درازى افتاده است‏
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد به خدا و پيامبر او و كتابى كه بر پيامبرش فرو فرستاد و كتابهايى كه قبلا نازل كرده بگرويد و هر كس به خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش و روز بازپسين كفر ورزد در حقيقت دچار گمراهى دور و درازى شده است
قمشه‌ای: ای کسانی که (به زبان) ایمان آورده‌اید، (به حقیقت و از دل هم) ایمان آورید به خدا و رسول او و کتابی که به رسول خود فرستاده و کتابی که پیش از او فرستاده (تورات و انجیل). و هر که به خدا و فرشتگان و کتابها (ی آسمانی) و رسولان او و روز قیامت کافر شود به گمراهی سخت و دور (از سعادت) درافتاده است.
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آوردهايد، ايمان (واقعي) به خدا و پيامبرش ‍ و كتابي كه بر او نازل كرده، و كتب (آسماني) كه قبلا فرستاده است بياوريد. و كسي كه خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبرانش، و روز بازپسين را انكار كند در گمراهي دور و درازي افتاده است.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا ﴿۱۳۷﴾
انصاریان: کسانی که ایمان آوردند، سپس کفر ورزیدند، باز ایمان آوردند، و بار دیگر کافر شدند، آن گاه بر کفر خود افزودند، خدا بر آن نیست که آنان را بیامرزد، و به راهی هدایت کند.
خرمشاهی: كسانى كه ايمان آوردند، سپس كفرورزيدند، سپس ايمان آوردند، و دوباره كفرورزيدند و سپس بر كفر خود افزودند، خداوند در مقام آمرزش آنان نيست و راهى به ايشان نمى‏نماياند
فولادوند: كسانى كه ايمان آوردند سپس كافر شدند و باز ايمان آوردند سپس كافر شدند آنگاه به كفر خود افزودند قطعا خدا آنان را نخواهد بخشيد و راهى به ايشان نخواهد نمود
قمشه‌ای: آنان که نخست ایمان آورده سپس کافر شدند، باز ایمان آورده دیگر بار کافر شدند، پس بر کفر خود افزودند، اینان را خدا نخواهد بخشید و به راهی هدایت نخواهد فرمود.
مکارم شیرازی: آنها كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، باز هم ايمان آوردند، و دگر بار كافر شدند سپس بر كفر خود افزودند هرگز خدا آنها را نخواهد بخشيد و نه آنها را به راه (راست) هدايت مي‏كند.
بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۳۸﴾
انصاریان: منافقان را بشارت ده که عذابی دردناک برای آنان است.
خرمشاهی: منافقان را خبر ده كه عذاب دردناكى [در پيش‏] دارند
فولادوند: به منافقان خبر ده كه عذابى دردناك [در پيش] خواهند داشت
قمشه‌ای: منافقان را بشارت ده که بر آنان عذابی دردناک خواهد بود.
مکارم شیرازی: به منافقان بشارت ده كه مجازات دردناكي در انتظار آنها است.
الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا ﴿۱۳۹﴾
انصاریان: همان کسانی که کافران را به جای مؤمنانْ سرپرست و دوست خود می گیرند؛ آیا عزت و قدرت را نزد آنان می طلبند؟ یقیناً همه عزت و قدرت فقط برای خداست.
خرمشاهی: كسانى كه كافران را به جاى مؤمنان دوست خود مى‏گيرند، آيا در نزد آنان عزت مى‏جويند، در حالى كه هر چه عزت است، نزد خداوند است‏
فولادوند: همانان كه غير از مؤمنان كافران را دوستان [خود] مى‏ گيرند آيا سربلندى را نزد آنان مى ‏جويند [اين خيالى خام است] چرا كه عزت همه از آن خداست
قمشه‌ای: آن گروه که کافران را دوست گیرند و مؤمنان را ترک گویند، آیا نزد کافران عزّت می‌طلبند؟ عزّت همه نزد خداست.
مکارم شیرازی: همانها كه كافران را، بجاي مومنان، دوست خود بر مي‏گزينند، آيا اينها مي‏خواهند از آنان كسب عزت و آبرو كنند با اينكه همه عزتها مخصوص خدا است!!
وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا ﴿۱۴۰﴾
انصاریان: البته خدا [این فرمان را] در قرآن بر شما نازل کرده است که چون بشنوید گروهی آیات خدا را مورد انکار و استهزا قرار می دهند، با آنان ننشینید تا در سخنی دیگر درآیند، [اگر بنشینید] شما هم [در به دوش کشیدن بار گناه انکار و استهزا] مانند آنان خواهید بود؛ یقیناً خدا همه منافقان و کافران را در دوزخ گرد خواهد آورد.
خرمشاهی: و در كتاب بر شما نازل كرده است كه چون بشنويد كه به آيات الهى كفر مى‏ورزند و آنها را به ريشخند مى‏گيرند، با آنان منشينيد تا به سخن ديگرى جز آن بپردازند، چرا كه در اين صورت شما نيز مانند آنان خواهيد بود، [بدانيد كه‏] خداوند گردآورنده منافقان و كافران يكجا در جهنم است‏
فولادوند: و البته [خدا] در كتاب [قرآن] بر شما نازل كرده كه هر گاه شنيديد آيات خدا مورد انكار و ريشخند قرار مى‏ گيرد با آنان منشينيد تا به سخنى غير از آن درآيند چرا كه در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود خداوند منافقان و كافران را همگى در دوزخ گرد خواهد آورد
قمشه‌ای: و محققاً خداوند در کتاب خود این حکم را بر شما فرستاد که چون آیات خدا را شنیدید که بدان کافر شوند و استهزا کنند پس با آن گروه (منافق) مجالست مکنید تا در حدیثی دیگر داخل شوند، که (اگر با آنان همنشین شوید) آن گاه شما هم مانند آنان هستید. و خدا منافقان را با کافران در جهنم جمع خواهد کرد.
مکارم شیرازی: خداوند در قرآن (اين حكم را) بر شما فرستاده كه هنگامي كه بشنويد افرادي آيات خدا را انكار و استهزا مي‏نمايند با آنها ننشينيد تا به سخن دگري بپردازند، زيرا در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود، خداوند منافقان و كافران را همگي در دوزخ جمع مي‏كند.
الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا ﴿۱۴۱﴾
انصاریان: آنان که همواره حوادثی را برای شما انتظار می برند، اگر از سوی خدا برایتان فتح و پیروزی رسد، می گویند: مگر ما با شما [در میدان جنگ] نبودیم؟ [پس سهم ما را از غنایم جنگی بپردازید.] و اگر برای کافران بهره ای اندک [از غلبه و پیروزی] باشد، به آنان می گویند: آیا [ما که در میان ارتش اسلام بودیم] بر شما چیره و مسلّط نبودیم؟ [ولی دیدید که ازضربه زدن به شما خودداری کردیم] و شما را [ازآسیب و زیان مؤمنان] مانع می شدیم [پس سهم غنیمت ما را بدهید.] خدا روز قیامت میان شما داوری می کند؛ و خدا هرگز هیچ راه سلطه ای به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است.
خرمشاهی: [آرى‏] همانها كه مترصد شما هستند، پس اگر پيروزى‏اى از جانب خداوند نصيب شما شود مى‏گويند مگر ما همراه [و پشتيبان‏] شما نبوديم؟ و اگر كافران نصيبى برند [به آنان‏] گويند مگر ما بر شما دست نداشتيم و دست مسلمانان را از شما دور نداشتيم؟ و خداوند روز قيامت در ميان شما [و ايشان‏] داورى خواهد كرد، و خداوند هرگز كافران را به مؤمنان سلطه نمى‏دهد
فولادوند: همانان كه مترصد شمايند پس اگر از جانب خدا به شما فتحى برسد مى‏ گويند مگر ما با شما نبوديم و اگر براى كافران نصيبى باشد مى‏ گويند مگر ما بر شما تسلط نداشتيم و شما را از [ورود در جمع] مؤمنان باز نمى‏ داشتيم پس خداوند روز قيامت ميان شما داورى مى ‏كند و خداوند هرگز بر [زيان] مؤمنان براى كافران راه [تسلطى] قرار نداده است
قمشه‌ای: منافقان آنانی هستند که نگران و مراقب حال شمایند، چنانچه برای شما فتح و ظفری پیش آید (برای اخذ غنیمت) گویند: نه آخر ما با شما بودیم؟! و اگر کافران را فتح و بهره‌ای رسد به آنها گویند: نه ما شما را به اسرار مسلمانان آگاه کردیم و شما را از آسیب مؤمنان نگهداری نمودیم؟! پس خدا فردای قیامت میان شما و آنان حکم کند، و خداوند هیچ گاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلّط باز نخواهد نمود.
مکارم شیرازی: منافقان همانها هستند كه پيوسته انتظار مي‏كشند و مراقب شما هستند اگر فتح و پيروزي نصيب شما گردد مي‏گويند آيا ما با شما نبوديم (پس ما نيز سهيم در افتخارات و غنائم هستيم!) و اگر بهره‏ اي نصيب كافران گردد مي‏گويند آيا ما شما را تشويق به مبارزه و عدم تسليم در برابر مومنان نمي‏كرديم! (پس با شما سهيم خواهيم بود!) خداوند در ميان شما در روز رستاخيز داوري مي‏كند و هرگز براي كافران نسبت به مومنان راه تسلطي قرار نداده است
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۴۲﴾
انصاریان: منافقان همواره با خدا نیرنگ می کنند، و حال آنکه خدا کیفر دهنده نیرنگ آنان است. و هنگامی که به نماز می ایستند، با کسالت می ایستند، و همواره در برابر مردم ریاکاری می کنند؛ و خدا را جز اندکی به یاد نمی آورند.
خرمشاهی: منافقان مى‏خواهند به خدا نيرنگ بزنند، و حال آنكه خداوند به آنان [به جزاى عملشان‏] نيرنگ مى‏زند، و [اينان‏] چون به نماز برخيزند كسل‏وار برخيزند، [و] با مردم رياكارى كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى‏كنند
فولادوند: منافقان با خدا نيرنگ مى كنند و حال آنكه او با آنان نيرنگ خواهد كرد و چون به نماز ايستند با كسالت برخيزند با مردم ريا مى كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى كنند
قمشه‌ای: همانا منافقان با خدا مکر و حیله می‌کنند و خدا نیز با آنان مکر می‌کند، و چون به نماز آیند با حال بی‌میلی و کسالت نماز کنند و برای ریاکاری آیند و ذکر خدا را جز اندک نکنند.
مکارم شیرازی: منافقان مي‏خواهند خدا را فريب دهند در حالي كه او آنها را فريب مي‏دهد و هنگامي كه به نماز ايستند از روي كسالت مي‏ايستند، در برابر مردم ريا مي‏كنند و خدا را جز اندكي ياد نمي‏نمايند.
مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَؤُلَاءِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا ﴿۱۴۳﴾
انصاریان: منافقان میان کفر و ایمان متحیّر و سرگردانند، نه [با تمام وجود] با مؤمنانند و نا با کافران. و هر که را خدا [به کیفر اعمال زشتش] گمراه کند، هرگز برای او راهی [به سوی هدایت] نخواهی یافت.
خرمشاهی: در اين ميان [بين كفر و ايمان‏] سرگشته‏اند، نه جزو آنان [مؤمنان‏] و نه جزو اينان [نامؤمنان‏]، و هركس كه خداوند در گمراهى واگذاردش، هرگز براى او بيرون شدى نخواهى يافت‏
فولادوند: ميان آن [دو گروه] دو دلند نه با اينانند و نه با آنان و هر كه را خدا گمراه كند هرگز راهى براى [نجات] او نخواهى يافت
قمشه‌ای: دو دل و مردّد باشند، نه به سوی مؤمنان یکدل می‌روند و نه به جانب کافران. و هر که را خدا گمراه کند پس هرگز برای او راه هدایتی نخواهی یافت.
مکارم شیرازی: آنها افراد بيهدفي هستند، نه متمايل به اينها هستند و نه به آنها (نه در صف مومنان و نه در صف كافران) و هر كس را خداوند گمراه كند راهي براي او نخواهي يافت
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُبِينًا ﴿۱۴۴﴾
انصاریان: ای اهل ایمان! کافران را به جای مؤمنان، سرپرست و یار خود مگیرید. آیا می خواهید برای خدا بر ضد خودتان دلیلی آشکار [نسبت به عذابتان در دنیا و آخرت] قرار دهید؟!
خرمشاهی: اى مؤمنان كافران را به جاى مؤمنان، دوست نگيريد، آيا مى‏خواهيد در پيشگاه خداوند حجت را بر خود تمام كنيد؟
فولادوند: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد به جاى مؤمنان كافران را به دوستى خود مگيريد آيا مى‏ خواهيد عليه خود حجتى روشن براى خدا قرار دهيد
قمشه‌ای: ای اهل ایمان، مبادا کافران را به دوستی گرفته و مؤمنان را رها کنید! آیا می‌خواهید برای خدا بر (عقاب و کفر و عصیان) خود حجّتی آشکار قرار دهید؟!
مکارم شیرازی: اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد كافران را بجاي مومنان ولي و تكيه گاه خود قرار ندهيد آيا مي‏خواهيد (با اين عمل) دليل آشكاري بر ضرر خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟!
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا ﴿۱۴۵﴾
انصاریان: بی تردید منافقان در پایین ترین طبقه از آتش اند، و هرگز برای آنان یاوری نخواهی یافت.
خرمشاهی: منافقان در طبقه زيرين جهنم جاى دارند و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت‏
فولادوند: آرى منافقان در فروترين درجات دوزخند و هرگز براى آنان ياورى نخواهى يافت
قمشه‌ای: البته منافقان را در جهنم پست‌ترین جایگاه است و برای آنان هرگز یاری نخواهی یافت.
مکارم شیرازی: (زيرا) منافقان در پائين ترين مرحله دوزخ قرار دارند و هرگز ياوري براي آنها نخواهي يافت (بنابراين از طرح دوستي با دشمنان خدا كه نشانه نفاق است بپرهيزيد).
إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۱۴۶﴾
انصاریان: مگر کسانی که [از گناه بزرگ نفاق] توبه کردند، و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، و به خدا تمسّک جستند، وعبادتشان را برای خدا خالص ساختند؛ پس آنان در زمره مؤمنان اند، وخدا به مؤمنان پاداشی بزرگ خواهد داد.
خرمشاهی: مگر كسانى كه توبه و درستكارى كنند و به خداوند پناه برند و دين خويش را براى خدا خالص سازند، اينان در زمره مؤمنانند و خداوند به زودى به مؤمنان پاداش بزرگى مى‏بخشد
فولادوند: مگر كسانى كه توبه كردند و [عمل خود را] اصلاح نمودند و به خدا تمسك جستند و دين خود را براى خدا خالص گردانيدند كه [در نتيجه] آنان با مؤمنان خواهند بود و به زودى خدا مؤمنان را پاداشى بزرگ خواهد بخشيد
قمشه‌ای: مگر آنها که توبه نموده و تباهکاری خود را اصلاح کردند و به (دین) خدا در آویختند (و به کتاب حق متوسل شدند) و دین خود را برای خدا خالص گردانیدند، پس این گروه در صف مؤمنان باشند و به زودی خدا به مؤمنان اجر بزرگ عطا خواهد فرمود.
مکارم شیرازی: مگر آنها كه توبه كنند و جبران و اصلاح نمايند و به (دامن لطف) خدا چنگ زنند و دين خود را باري خدا خالص كنند، آنها با مومنان خواهند بود و خداوند به افراد با ايمان پاداش عظيمي خواهد داد.
مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا ﴿۱۴۷﴾
انصاریان: اگر شما سپاس گزارِ [نعمت هایِ بی شمارِ حق] باشید و ایمان آورید، خدا را با عذاب شما چه کار؟ خدا همواره پاداش دهنده و داناست.
خرمشاهی: اگر شكر كنيد و ايمان ورزيد خداوند را با عذاب شما چه كار؟ و خداوند قدردان داناست‏
فولادوند: اگر سپاس بداريد و ايمان آوريد خدا مى‏ خواهد با عذاب شما چه كند و خدا همواره سپاس‏پذير [=حق‏ شناس] داناست
قمشه‌ای: خداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند اگر (لطف خدا را) شکر گزارید و (به او) ایمان آرید؟! خدا شکر نعمت از شما می‌پذیرد و علمش (به صلاح خلق) محیط است.
مکارم شیرازی: خدا چه نيازي به مجازات شما دارد اگر شكرگزاري كنيد (و نعمتها را بجا مصرفنمائيد) و ايمان آوريد، خدا شكرگزار و آگاه است(اعمال و نيات آنها را مي‏داند و به آنچه نيك است پاداش نيك مي‏دهد).
لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا ﴿۱۴۸﴾
انصاریان: خدا افشای بدی های دیگران را دوست ندارد، جز برای کسی که مورد ستم قرار گرفته است [که بر ستمدیده برای دفع ستم، افشای بدی های ستمکار جایز است]؛ و خدا شنوا و داناست.
خرمشاهی: خداوند بانگ برداشتن به بد زبانى را دوست ندارد، مگر از [سوى‏] كسى كه به او ستم شده باشد، و خداوند شنواى داناست‏
فولادوند: خداوند بانگ برداشتن به بدزبانى را دوست ندارد مگر [از] كسى كه بر او ستم رفته باشد و خدا شنواى داناست
قمشه‌ای: خدا دوست نمی‌دارد که کسی به گفتار زشت (به عیب خلق) صدا بلند کند مگر آن که ظلمی به او رسیده باشد، همانا که خدا شنوا و داناست.
مکارم شیرازی: خداوند دوست ندارد كسي با سخنان خود بديها را اظهار كند مگر آن كسي كه مورد ستم واقع شده باشد، خداوند شنوا و دانا است.
إِنْ تُبْدُوا خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا ﴿۱۴۹﴾
انصاریان: اگر کار خیری را آشکار کنید، یا آن راپنهان دارید، یا از بدیِ [دیگران] گذشت کنید، [کاری مورد پسند خدا انجام داده اید]؛ یقیناً خدا [با قدرت داشتن بر انتقام] همواره گذشت کننده و تواناست.
خرمشاهی: اگر خيرى را آشكار يا پنهان كنيد، يا از عمل ناخوشايندى درگذريد، [بدانيد كه‏] خداوند بخشاينده تواناست‏
فولادوند: اگر خيرى را آشكار كنيد يا پنهانش داريد يا از بديى درگذريد پس خدا درگذرنده تواناست
قمشه‌ای: اگر (درباره خلق) آشکارا یا پنهانی نیکی کنید یا از بدی دیگران درگذرید خدا همیشه از بدیها در می‌گذرد با آنکه در انتقام تواناست.
مکارم شیرازی: (اما) اگر نيكيها را آشكار يا مخفي سازيد و يا از بديها گذشت نمائيد (مجاز خواهيد بود) خداوند بخشنده و توانا است (و با اينكه قادر بر انتقام است. عفو و گذشت مي‏كند)
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۵۰﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که به خدا و پیامبرانش کافر می شوند و می خواهند میان خدا و پیامبرانش [با ایمان آوردن به خدا و کفرورزی به پیامبران] جدایی اندازند، و می گویند: به بعضی ایمان می آوریم و به برخی کافر می شویم و می خواهند میان کفر و ایمان راهی [خاص] برگزینند، [سبک مغز و بی شعورند.]
خرمشاهی: كسانى كه به خداوند و پيامبرانش كفر مى‏ورزند و مى‏خواهند بين خداوند و پيامبرانش جدائى قائل شوند و مى‏گويند به بعضى ايمان داريم و به بعضى نداريم و مى‏خواهند راهى بينابين پيش گيرند
فولادوند: كسانى كه به خدا و پيامبرانش كفر مى ‏ورزند و مى‏ خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايى اندازند و مى‏ گويند ما به بعضى ايمان داريم و بعضى را انكار مى ‏كنيم و مى‏ خواهند ميان اين [دو] راهى براى خود اختيار كنند
قمشه‌ای: آنان که به خدا و رسولان او کافر شوند و خواهند که میان خدا و پیغمبرانش جدایی اندازند و گویند: ما به برخی (از انبیاء) ایمان آورده و به پاره‌ای ایمان نیاوریم و خواهند که میان کفر و ایمان راهی اختیار کنند؛
مکارم شیرازی: كساني كه خدا و پيامبران او را انكار مي‏كنند و مي‏خواهند در ميان آنها تبعيض قائل شوند، و مي‏گويند به بعضي ايمان داريم و بعضي را انكار مي‏كنيم و مي‏خواهند در ميان اين دو، راهي براي خود انتخاب كنند…
أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا ﴿۱۵۱﴾
انصاریان: اینان در حقیقت کافرند؛ و ما برای کافران عذابی خوار کننده آماده کرده ایم.
خرمشاهی: اينان به واقع كافرند و ما براى كافران عذابى خفت‏بار آماده ساخته‏ايم‏
فولادوند: آنان در حقيقت كافرند و ما براى كافران عذابى خفت ‏آور آماده كرده‏ ايم
قمشه‌ای: به حقیقت کافر اینهایند و ما برای کافران عذابی خوار کننده مهیا ساخته‌ایم.
مکارم شیرازی: آنها كافران حقيقي اند و براي كافران مجازات توهين آميزي فراهم ساخته‏ ايم.
وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۱۵۲﴾
انصاریان: وکسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند و میان هیچ یک از آنان جدایی نینداختند، خدا پاداششان را می دهد؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و كسانى كه به خداوند و پيامبرانش ايمان دارند و بين هيچ‏يك از آنان فرق نمى‏گذارند، خداوند به زودى پاداش آنان را خواهد داد، و خدا آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: و كسانى كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده و ميان هيچ كدام از آنان فرق نمى‏ گذارند به زودى [خدا] پاداش آنان را عطا مى ‏كند و خدا آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: و آنان که ایمان به خدا و رسولانش آوردند و تفرقه میان خدا و هیچ یک از پیغمبران نیفکندند، اینها را خدا به زودی اجرشان را عطا کند و خدا پیوسته بخشنده و مهربان است.
مکارم شیرازی: (ولي) كساني كه به خدا و رسولان او ايمان آورده و ميان احدي از آنها فرق نمي‏گذارند پاداش آنها را خواهيم داد، خداوند آمرزنده و مهربان است.
يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا ﴿۱۵۳﴾
انصاریان: اهل کتاب [بنا به خواستِ نامعقولشان] از تو می خواهند که از آسمان، کتابی برای آنان نازل کنی، البته [این بازیگران زشت باطن] از موسی بزرگ تر از آن را خواستند، و گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان ده. پس آنان را به کیفر ستمشان صاعقه فرو گرفت. باز پس از آنکه [بر وحدانیّت حق و ضرورت خداپرستی] دلایل روشن برای آنان آمد، گوساله را به عنوان معبود گرفتند، و ما از این [گناه بزرگ و زشت هم] گذشتیم و به موسی برهانی روشن و قدرتی آشکار دادیم.
خرمشاهی: اهل كتاب از تو مى‏خواهند كه برايشان [به يكباره‏] از آسمان كتابى نازل كنى، بدان كه از موسى درخواستى عجيب‏تر كردند، و گفتند خدا را آشكارا به ما نشان بده، آنگاه به خاطر درخواست ناحقشان صاعقه‏[ى مرگ‏] آنان را فروگرفت، آنگاه [چون به درخواست موسى از نو زنده شدند] پس از آن همه معجزات كه برايشان پديد آمده بود، گوساله‏پرستى كردند، و از اين گناهشان هم درگذشتيم و به موسى حجتى آشكار بخشيديم‏
فولادوند: اهل كتاب از تو مى‏ خواهند كه كتابى از آسمان [يكباره] بر آنان فرود آورى البته از موسى بزرگتر از اين را خواستند و گفتند خدا را آشكارا به ما بنماى پس به سزاى ظلمشان صاعقه آنان را فرو گرفت‏ سپس بعد از آنكه دلايل آشكار برايشان آمد گوساله را [به پرستش] گرفتند و ما از آن هم درگذشتيم و به موسى برهانى روشن عطا كرديم
قمشه‌ای: (ای پیغمبر) اهل کتاب از تو درخواست کنند که از آسمان کتابی (یکجا) برای آنان فرود آوری، همانا از موسی نیز درخواستی بالاتر از این کردند و گفتند: خدا را به چشم ما آشکار بنما، پس به سبب این جهل و سرکشی صاعقه سوزان آنها را درگرفت، و پس از آن همه آیات روشن، باز گوساله‌پرستی اختیار کردند، باز ما از این کار (زشت آنان) درگذشتیم و به موسی حجّتی آشکار بخشیدیم.
مکارم شیرازی: اهل كتاب از تو تقاضا مي‏كنند كتابي از آسمان (يكجا) بر آنها نازل كني (در حالي كه اين بهانه‏ اي بيش نيست) آنها از موسي بزرگتر از اين را خواستند و گفتند خدا را آشكارا بما نشان بده، و به خاطر اين ستم صاعقه آنها را فرو گرفت، سپس گوساله (سامري) را پس از آنهمه دلايل روشن كه براي آنها آمد (به خدائي) انتخاب كردند ولي ما آنها را عفو كرديم و به موسي برتري آشكاري داديم.
وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا ﴿۱۵۴﴾
انصاریان: و کوه طور را به سبب پیمانشان [به پذیرفتن تورات، عمل به آن و ایمان به موسی] برفرازشان برافراشتیم، و به آنان گفتیم: با تواضع و فروتنی و سجده کنان، از دروازه [شهر یا درِ معبد] درآیید. و [نیز] به آنان گفتیم: روز شنبه [از حکم حرمت صید ماهی] تجاوز نکنید. و از آنان [برای اجرای احکام تورات و فرمان های موسی] پیمانی محکم و استوار گرفتیم.
خرمشاهی: و [كوه‏] طور را بر فرازشان افراشته داشتيم تا از ايشان پيمان گرفتيم، و به ايشان گفتيم فروتنانه از اين دروازه وارد شويد، و به ايشان گفتيم حرمت سبت [ شنبه‏] را نشكنيد، و از ايشان پيمانى استوار گرفتيم‏
فولادوند: و كوه طور را به يادبود پيمان [با] آنان بالاى سرشان افراشته داشتيم و به آنان گفتيم سجده‏ كنان از در درآييد و [نيز] به آنان گفتيم در روز شنبه تجاوز مكنيد و از ايشان پيمانى استوار گرفتيم
قمشه‌ای: و کوه طور را برای (اتمام حجّت و اخذ) پیمان بر فراز سر آنها بلند گردانیدیم و آنها را گفتیم به حال سجده بدین درگاه درآیید و گفتیم از حکم روز شنبه تعدی مکنید، و از آنها پیمانی سخت گرفتیم.
مکارم شیرازی: و كوه طور را بر فراز آنها برافراشتيم و در همان حال از آنها پيمان گرفتيم و به آنها گفتيم (بعنوان توبه) از در (بيت المقدس) با خضوع در آئيد و (نيز) به آنها گفتيم روز شنبه تعدي نكنيد (و دست از كار بكشيد) و از آنها (در برابر همه اينها) پيمان محكمي گرفتيم.
فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِمْ بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۵۵﴾
انصاریان: پس به کیفر پیمان شکنی آنان و کفرشان به آیات خدا، و به ناحق کشتن پیامبران، و گفتار [بی پایه و باطل] شان که دل های ما در پوشش و حجاب است [از این رو سخن حق را درک نمی کنیم، لعنتشان کردیم؛] بلکه به سبب کفرشان بر دل هایشان مُهرِ [محرومیت از فهم معارف] زدیم؛ به همین سبب جز اندکی ایمان نمی آورند.
خرمشاهی: آنگاه به سبب پيمان شكنى‏شان و كفرورزيدنشان به آيات الهى و كشتنشان پيامبران را به ناحق و ادعايشان كه دلهاى ما در پوشش است [لعنتشان كرديم‏]، بلكه خداوند به سبب كفرشان بر دلهايشان مهر نهاد، كه جز اندكى ايمان نمى‏آورند
فولادوند: پس به [سزاى] پيمان‏شكني‏شان و انكارشان نسبت به آيات خدا و كشتار ناحق آنان [از] انبيا و گفتارشان كه دلهاى ما در غلاف است [لعنتشان كرديم] بلكه خدا به خاطر كفرشان بر دلهايشان مهر زده و در نتيجه جز شمارى اندك [از ايشان] ايمان نمى ‏آورند
قمشه‌ای: پس چون پیمان شکستند و به آیات خدا کافر شدند و پیغمبران را به ناحق کشتند و (همه این قبایح به جای آوردند) بدین عذر که گفتند: دلهای ما در پرده است (و دروغ گفتند) بلکه خدا به سبب کفر، آنها را مهر بر دل نهاد، که به جز اندکی ایمان نیاورند؛
مکارم شیرازی: آنها بخاطر اينكه پيمانشان را شكستند و آيات خدا را انكار كردند و پيامبران را به ناحق كشتند و بخاطر اينكه (از روي استهزاء) مي‏گفتند بر دلهاي ما پرده افكنده شده (و سخنان پيامبران را درك نمي‏كنيم مطرود درگاه خدا شدند) آري خداوند به علت كفرشان بر دلهاي آنها مهر زده و لذا جز عده كمي ايمان نمي‏آورند (آنها كه راه حق مي‏پويند و سر لجاج ندارند).
وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا ﴿۱۵۶﴾
انصاریان: و [نیز] به سبب کفرشان [به نبوّت عیسی] و گفتارشان بر مریمِ [پاکدامن و آراسته به عفت] که افترا و بهتان بزرگی بود [لعنتشان کردیم.]
خرمشاهی: و به سبب كفرشان و سخنشان كه به مريم بهتان بزرگى زدند
فولادوند: و [نيز] به سزاى كفرشان و آن تهمت بزرگى كه به مريم زدند
قمشه‌ای: و هم به واسطه کفرشان و بهتان بزرگشان بر مریم؛
مکارم شیرازی: و (نيز) بخاطر كفرشان و تهمت بزرگي كه بر مريم زدند.
وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا ﴿۱۵۷﴾
انصاریان: و به سبب گفتارِ [سراسر دروغ] شان که ما عیسی بن مریم فرستاده خدا را کشتیم. در صورتی که او رانکشتند و به دار نیاویختند، بلکه بر آنان مُشتبه شد [به این خاطر شخصی را به گمان اینکه عیسی است به دار آویختند و کشتند]؛ و کسانی که درباره او اختلاف کردند، نسبت به وضع وحال او در شک هستند، و جز پیروی از گمان و وهم، هیچ آگاهی و علمی به آن ندارند، و یقیناً او را نکشتند.
خرمشاهی: و ادعايشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشته‏ايم و حال آنكه نه او را كشتند و نه بر دار كردند، بلكه [حقيقت امر] بر آنان مشتبه شد، و كسانى كه در اين امر اختلاف كردند از آن در شك‏اند و به آن علم ندارند، فقط پيروى از حدس و گمان مى‏كنند و او را به يقين نكشته‏اند
فولادوند: و گفته ايشان كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا را كشتيم و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند ليكن امر بر آنان مشتبه شد و كسانى كه در باره او اختلاف كردند قطعا در مورد آن دچار شك شده‏ اند و هيچ علمى بدان ندارند جز آنكه از گمان پيروى مى كنند و يقينا او را نكشتند
قمشه‌ای: و هم از این رو که گفتند: ما مسیح عیسی بن مریم رسول خدا را کشتیم، در صورتی که او را نه کشتند و نه به دار کشیدند بلکه امر بر آنها مشتبه شد؛ و همانا آنان که درباره او عقاید مختلف اظهار داشتند از روی شک و تردید سخنی گفتند و عالم به او نبودند جز آنکه از پی گمان خود می‌رفتند؛ و به طور یقین مسیح را نکشتند؛
مکارم شیرازی: و گفتارشان كه ما مسيح عيسي بن مريم پيامبر خدا را كشتيم در حالي كه نه او را كشتند و نه بدار آويختند لكن امر بر آنها مشتبه شد و كساني كه در مورد (قتل) او اختلاف كردند از آن در شك هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پيروي مي‏كنند و قطعا او را نكشتند.
بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۱۵۸﴾
انصاریان: بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد؛ و خدا همواره توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: بلكه خداوند او را به سوى خويش بركشيد و خدا پيروزمند فرزانه است‏
فولادوند: بلكه خدا او را به سوى خود بالا برد و خدا توانا و حكيم است
قمشه‌ای: بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد، و پیوسته خدا مقتدر و کارش از روی حکمت است؛
مکارم شیرازی: بلكه خدا او را به سوي خود برد و خداوند توانا و حكيم است.
وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا ﴿۱۵۹﴾
انصاریان: و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش [که لحظه روشن شدن حقایق است] به مسیح ایمان می آورد [که او فرستاده خدا، بنده او و مژده دهنده به ظهور پیامبر اسلام است، ولی ایمان در آن لحظه سودبخش نیست] و مسیح روز قیامت بر [عقاید و اعمال] آنان گواه است.
خرمشاهی: و هيچ‏كس از اهل كتاب نيست مگر آنكه پيش از مرگش به او [عيسى‏] ايمان آورد، و روز قيامت او [عيسى‏] برايشان گواه است‏
فولادوند: و از اهل كتاب كسى نيست مگر آنكه پيش از مرگ خود حتما به او ايمان مى ‏آورد و روز قيامت [عيسى نيز] بر آنان شاهد خواهد بود
قمشه‌ای: و هیچ کس از اهل کتاب نیست جز آنکه پیش از مرگ به وی (عیسی) ایمان خواهد آورد و در روز قیامت او بر آنان گواه خواهد بود؛
مکارم شیرازی: و هيچيك از اهل كتاب نيست مگر اينكه به او قبل از مرگش ‍ ايمان مي‏آورد و روز قيامت گواه بر آنها خواهد بود.
فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا ﴿۱۶۰﴾
انصاریان: پس به کیفر ستمی که یهودیان [به آیات خدا و بر خود و دیگران] روا داشتند، و به سزای آنکه بسیاری از مردم را از راه خدا بازداشتند، چیزهای پاکیزه ای را که بر آنان حلال شده بود [مانند صید ماهی و خوردنِ چربی و شیر و گوشت حیوانات] حرام کردیم.
خرمشاهی: آرى به سبب ظلم [بعضى از] يهوديان، و به سبب باز داشتنشان بسيارى [از مردم‏] را از راه خدا، چيزهاى پاكيزه‏اى را كه بر آنان حلال بود، بر آنان حرام كرديم‏
فولادوند: پس به سزاى ستمى كه از يهوديان سر زد و به سبب آنكه [مردم را] بسيار از راه خدا باز داشتند چيزهاى پاكيزه‏ اى را كه بر آنان حلال شده بود حرام گردانيديم
قمشه‌ای: پس به جهت (این همه) ظلمی که یهود کردند و هم بدین جهت که بسیاری مردم را از راه خدا منع کردند، ما نعمت‌های پاکیزه‌ای را که بر آنها حلال بود حرام گردانیدیم؛
مکارم شیرازی: بخاطر ظلمي كه از يهود صادر شد و (نيز) بخاطر جلوگيري كردن بسيار، از راه خدا قسمتي از چيزهاي پاكيزه را كه بر آنها حلال بود تحريم كرديم.
وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۶۱﴾
انصاریان: و [نیز به سبب] ربا گرفتنشان با آنکه از آن نهی شده بودند، و خوردن اموال مردم به باطل و نامشروع [پاکیزه های حلال شده را بر آنان حرام کردیم] و ما برای کافران عذابی دردناک آماده کرده ایم.
خرمشاهی: و نيز به سبب ربا گرفتنشان كه از آن نهى شده بودند، و اينكه اموال مردم را به باطل مى‏خوردند، و ما براى كافرانشان عذابى دردناك آماده ساخته‏ايم‏
فولادوند: و [به سبب] رباگرفتنشان با آنكه از آن نهى شده بودند و به ناروا مال مردم خوردنشان و ما براى كافران آنان عذابى دردناك آماده كرده‏ ايم
قمشه‌ای: و هم بدین جهت که ربا می‌گرفتند، در صورتی که از ربا خوردن نهی شده بودند، و هم از آن رو که اموال مردم را به باطل می‌خوردند. و ما برای کافران آنها عذابی دردناک مهیا ساخته‌ایم.
مکارم شیرازی: و (همچنين) به خاطر رباخواري در حالي كه از آن نهي شده بودند و خوردن اموال مردم به باطل، و براي كافران آنها عذاب دردناكي آماده كرده‏ ايم.
لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۱۶۲﴾
انصاریان: ولی از میان آنان، ثابت قدمان در دانش، مؤمنانِ [به موسی و تورات] برپادارندگان نماز، پرداخت کنندگان زکات، مؤمنان به خدا و روز قیامت، به آنچه بر تو و [بر پیامبران] پیش از تو نازل شده ایمان واقعی می آورند آنان هستند که یقیناً پاداش بزرگی به ایشان عطا خواهیم کرد.
خرمشاهی: ولى از ميان آنان راسخان در علم و مؤمنان به آنچه بر تو و پيش از تو نازل شده است، ايمان دارند، به ويژه نمازگزاران، و زكات‏دهندگان و مؤمنان به خداوند و روز بازپسين، به اينان به زودى پاداش بزرگى خواهيم داد
فولادوند: ليكن راسخان آنان در دانش و مؤمنان به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان دارند و خوشا بر نمازگزاران و زكات‏ دهندگان و ايمان‏ آورندگان به خدا و روز بازپسين كه به زودى به آنان پاداشى بزرگ خواهيم داد
قمشه‌ای: لیکن کسانی از آنها که در علم قدمی ثابت دارند و به آنچه بر تو و پیغمبران پیش از تو نازل شده می‌گروند و به ویژه مؤمنانِ دیگر آنان که نماز به پا می‌دارند و زکات می‌دهند و به خدا و روز قیامت ایمان می‌آورند، به زودی خدا آنان را اجر و ثواب عظیم عطا خواهد کرد.
مکارم شیرازی: ولي آن دسته از آنها كه راسخ در علمند و آنها كه ايمان دارند به تمام آنچه بر تو نازل شده و آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان مي‏آورند و آنها كه نماز را بر پا مي‏دارند و آنان كه زكاة مي‏دهند و آنها كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده‏ اند به زودي به همه آنان پاداش عظيمي خواهيم داد.
إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿۱۶۳﴾
انصاریان: ما به تو وحی کردیم، همان گونه که به نوح و پیامبران پس از او وحی کردیم؛ و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان [دارای مقام نبوتشان] و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان نیز وحی نمودیم؛ و به داود، زبور دادیم.
خرمشاهی: ما به تو وحى فرستاديم، همچنانكه به نوح و پيامبران بعد از او، و نيز به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان نيز وحى فرستاديم، و به داوود زبور بخشيديم‏
فولادوند: ما همچنانكه به نوح و پيامبران بعد از او وحى كرديم به تو [نيز] وحى كرديم و به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط و عيسى و ايوب و يونس و هارون و سليمان [نيز] وحى نموديم و به داوود زبور بخشيديم
قمشه‌ای: ما به تو وحی کردیم چنانکه به نوح و پیغمبران بعد از او و همچنین به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (فرزندان یعقوب) و عیسی و ایّوب و یونس و هارون و سلیمان وحی نمودیم و به داود هم زبور عطا کردیم.
مکارم شیرازی: ما به تو وحي فرستاديم همانگونه كه به نوح و پيامبران بعد از او وحي فرستاديم و (نيز) به ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط (بني اسرائيل) و عيسي و ايوب و يونس و هارون و سليمان وحي نموديم و به داود زبور داديم.
وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا ﴿۱۶۴﴾
انصاریان: و به پیامبرانی [وحی کردیم] که سرگذشت آنان را پیش از این برای توگفتیم، و پیامبرانی [را برانگیخته ایم] که سرگذشتشان را برای تو حکایت نکرده ایم. و خدا با موسی به صورتی ویژه و بیواسطه سخن گفت.
خرمشاهی: و پيامبرانى كه پيشتر داستان آنان را بر تو خوانده‏ايم و پيامبرانى كه داستان آنان را بر تو نخوانده‏ايم، و خداوند با موسى [بى‏ميانجى‏] سخن گفت‏
فولادوند: و پيامبرانى [را فرستاديم] كه در حقيقت [ماجراى] آنان را قبلا بر تو حكايت نموديم و پيامبرانى [را نيز برانگيخته‏ ايم] كه [سرگذشت] ايشان را بر تو بازگو نكرده‏ ايم و خدا با موسى آشكارا سخن گفت
قمشه‌ای: و رسولانی هم که شرح حال آنها را از پیش بر تو حکایت کردیم و آنهایی را که حکایت ننمودیم (به همه خدا وحی فرستاد) و خدا با موسی (در طور) آشکار و روشن سخن گفت.
مکارم شیرازی: و پيامبراني كه سرگذشت آنها را قبلا براي تو بيان كرده‏ ايم و پيامبراني كه سرگذشت آنها را بيان نكرده‏ ايم و خداوند با موسي سخن گفت.
رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۱۶۵﴾
انصاریان: پیامبرانی که مژده رسان و بیم دهنده بودند تا مردم را [در دنیا و آخرت در برابر خدا] پس از فرستادن پیامبران، عذر و بهانه و حجتی نباشد؛ و خدا همواره توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: [اينان‏] پيامبرانى مژده‏آور و هشداردهنده هستند، تا بعد از [فرستادن‏] پيامبران، مردم را بر خداوند حجتى نباشد، و خداوند پيروزمند فرزانه است‏
فولادوند: پيامبرانى كه بشارتگر و هشداردهنده بودند تا براى مردم پس از [فرستادن] پيامبران در مقابل خدا [بهانه و] حجتى نباشد و خدا توانا و حكيم است
قمشه‌ای: رسولانی را فرستاد که (نیکان را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند تا آنکه پس از فرستادن رسولان، مردم را بر خدا حجّتی نباشد، و خدا همیشه مقتدر و کارش بر وفق حکمت است.
مکارم شیرازی: پيامبراني كه بشارت دهنده و بيم دهنده بودند، تا براي مردم بعد از اين پيامبران بر خدا حجتي باقي نماند (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند توانا و حكيم است.
لَكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿۱۶۶﴾
انصاریان: ولی [در برابر کبرورزی و لجاجت اهل کتاب، که به حقّانیّت قرآن و رسالت تو گواهی نمی دهند] خدا به وسیله آنچه بر تو نازل کرده گواهی می دهد که آن را به علم و دانش خود نازل کرده، و [نیز] فرشتگان هم گواهی می دهند، گرچه گواهی خدا کافی است.
خرمشاهی: آرى خداوند به [صحت‏] آنچه بر تو نازل كرده است، شهادت مى‏دهد، آن را به علم خويش نازل كرده است، و فرشتگان نيز شهادت مى‏دهند و خداوند گواهى را كافى است‏
فولادوند: ليكن خدا به [حقانيت] آنچه بر تو نازل كرده است گواهى مى‏ دهد [او] آن را به علم خويش نازل كرده است و فرشتگان [نيز] گواهى مى‏ دهند و كافى است‏ خدا گواه باشد
قمشه‌ای: (اگر اینان به نبوت تو گواهی نمی‌دهند) لیکن خدا به آنچه بر تو فرستاده گواهی دهد، که آن را به علم خود فرستاده و فرشتگان نیز گواهی دهند، و گواهی خدا کفایت است.
مکارم شیرازی: ولي خداوند گواهي ميدهد به آنچه بر تو نازل كرده، كه از روي علمش نازل كرده است، و فرشتگان (نيز) گواهي مي‏دهند، گرچه گواهي خدا كافي است.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۱۶۷﴾
انصاریان: مسلماً کسانی که کافر شدند و [مردم را] از راه خدا بازداشتند، یقیناً به گمراهی دور و درازی دچار شده اند.
خرمشاهی: كسانى كه كفرورزيده‏اند و از راه خدا باز داشته‏اند، به راستى به گمراهى دور و درازى دچارند
فولادوند: بى‏ ترديد كسانى كه كفر ورزيدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند به گمراهى دور و درازى افتاده‏ اند
قمشه‌ای: آنان که کافر شده (و مردم را) از راه خدا باز داشتند همانا سخت به گمراهی افتاده و از راه نجات دورند.
مکارم شیرازی: كساني كه كافر شدند و (مردم را) از راه خدا باز داشتند در گمراهي دور و درازي گرفتار شده‏ اند.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا ﴿۱۶۸﴾
انصاریان: بی تردید کسانی که کافر شدند و [به آیات الهی، به خود و به دیگران] ستم ورزیدند، خدا بر آن نیست که آنان را بیامرزد و به راهی [مستقیم و استوار] هدایت کند.
خرمشاهی: كسانى كه كفر و ظلم‏ورزيده‏اند، خداوند بر آن نيست كه آنان را بيامرزد و يا راهى بنمايد
فولادوند: كسانى كه كفر ورزيدند و ستم كردند خدا بر آن نيست كه آنان را بيامرزد و به راهى هدايت كند
قمشه‌ای: آنان که کافر و ستمگر شدند هیچ گاه خدا آنان را نخواهد آمرزید و به راهی هدایت نخواهد نمود؛
مکارم شیرازی: كساني كه كافر شدند و ستم (به خود و ديگران) كردند هرگز خدا آنها را نخواهد بخشيد و آنها را به راه هدايت نخواهد كرد.
إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿۱۶۹﴾
انصاریان: مگر به راه دوزخ که در آن جاودانه اند؛ و این کار بر خدا آسان است.
خرمشاهی: مگر راه جهنم، كه جاودانه در آن مى‏مانند، و اين امر بر خداوند آسان است‏
فولادوند: مگر راه جهنم كه هميشه در آن جاودانند و اين [كار] براى خدا آسان است
قمشه‌ای: مگر به راه دوزخ، که در آن جاوید خواهند بود و خدا را این کار (انتقام از ستمکاران) آسان است.
مکارم شیرازی: مگر به سوي راه دوزخ! كه جاودانه در آن خواهند ماند و اين كار براي خدا آسان است!
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرًا لَكُمْ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۱۷۰﴾
انصاریان: ای مردم! البته پیامبری از سوی پروردگارتان به درستی و راستی به سوی شما آمد؛ پس به او ایمان آورید که به خیر شماست. و اگر کفر ورزید [بدانید که خدا از شما و ایمانتان بی نیاز است] زیرا آنچه در آسمان ها و زمین است، در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست، و خدا همواره دانا و حکیم است.
خرمشاهی: اى مردم اين پيامبر حق و حقيقت را از جانب پروردگارتان براى شما آورده است، پس ايمان بياوريد كه به خير [و صلاح‏] شماست، و اگر [انكار كنيد و] كفرورزيد بدانيد كه آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداوند است، و خداوند داناى فرزانه است‏
فولادوند: اى مردم آن پيامبر [موعود] حقيقت را از سوى پروردگارتان براى شما آورده است پس ايمان بياوريد كه براى شما بهتر است و اگر كافر شويد [بدانيد كه] آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست و خدا داناى حكيم است
قمشه‌ای: ای مردم، همانا این پیغمبر به حق (برای هدایت شما) از جانب پروردگارتان آمده، پس ایمان آرید که برای شما بهتر است، و اگر کافر شوید پس (از این کفر به خود زیان رسانیده‌اید و خدا از کفرتان بی‌زیان و از اطاعت شما بی‌نیاز است، زیرا) هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست و خدا (به احوال هر مؤمن و کافر) دانا و (در ثواب و عقاب آنان) درستکار است.
مکارم شیرازی: اي مردم! پيامبري «كه انتظارش را مي‏كشيديد» با (برنامه) حق از طرف پروردگارتان آمد، باو ايمان بياوريد كه به سود شما است و اگر كافر شويد (به خدا زياني نميرسد زيرا) براي خدا است آنچه در آسمانها و زمين است و خداوند دانا و حكيم است.
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۱۷۱﴾
انصاریان: ای اهل کتاب! در دین خود غلوّ [و افراط] نورزید، [و از چهارچوب آیات نازل شده از سوی خدا و آنچه پیامبران به شما آموخته اند، خارج نشوید] و نسبت به خدا جز حق مگویید. جز این نیست که مسیح عیسی بن مریم فرستاده خدا و کلمه اوست که به مریم القا کرد و [این بنده پاک و خالص] روحی از سوی اوست؛ پس به خدا و فرستادگانش ایمان آورید، و مگویید: [خدا] ترکیبی از سه حقیقت [اَب، اِبن و روح القدس] است. [از این عقیده باطل] خودداری کنید که به خیر شماست. جز این نیست که خدا معبودی یگانه است. منزّه و پاک است از اینکه فرزندی برای او باشد. آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی اوست، و خدا از نظر کارسازی [همه امور آفرینش] کافی است.
خرمشاهی: اى اهل كتاب در دينتان از حد و حق نگذريد و جز حق بر خداوند نگوييد، جز اين نيست كه مسيح عيسى بن مريم پيامبر خدا و كلمه او و روح اوست كه آن را به مريم فراداد، پس به خداوند و پيامبرانش ايمان بياوريد، و نگوييد كه [خدا] سه‏گانه است، از اين بازآييد كه به خير [و صلاح‏] شماست، همانا خداوند خداى يگانه است، كه منزه و مبرا از داشتن فرزند است، او راست آنچه در آسمانها و در زمين است، و خداوند كارسازى را كافى است‏
فولادوند: اى اهل كتاب در دين خود غلو مكنيد و در باره خدا جز [سخن] درست مگوييد مسيح عيسى بن مريم فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست پس به خدا و پيامبرانش ايمان بياوريد و نگوييد [خدا] سه‏ گانه است باز ايستيد كه براى شما بهتر است‏ خدا فقط معبودى يگانه است منزه از آن است كه براى او فرزندى باشد آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و خداوند بس كارساز است
قمشه‌ای: ای اهل کتاب، در دین خود اندازه نگه دارید، و درباره خدا جز به راستی سخن نگویید؛ در حق مسیح عیسی بن مریم جز این نشاید گفت که او رسول خداست و کلمه الهی است که به مریم فرستاده و روحی از عالم الوهیت است؛ پس به خدا و همه فرستادگانش ایمان آورید و به تثلیث قائل نشوید (اب و ابن و روح القدس را خدا نخوانید)، از این گفتار شرک باز ایستید که برای شما بهتر است، جز خدای یکتا خدایی نیست و منزّه و برتر از آن است که او را فرزندی باشد، هر چه در آسمان و زمین است همه ملک او است و خدا تنها به نگهبانی (همه موجودات) کافی است.
مکارم شیرازی: اي اهل كتاب در دين خود غلو (و زياده روي) نكنيد و درباره خدا غير از حق نگوئيد مسيح عيسي بن مريم فقط فرستاده خدا و كلمه (و مخلوق) او است، كه او را به مريم القا نمود و روحي (شايسته) از طرف او بود، بنابراين ايمان به خدا و پيامبران او بياوريد و نگوئيد (خداوند) سه گانه است (از اين سخن) خودداري كنيد كه به سود شما نيست، خدا تنها معبود يگانه است، او منزه است كه فرزندي داشته باشد (بلكه) از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و براي تدبير و سرپرستي آنها خداوند كافي است.
لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا ﴿۱۷۲﴾
انصاریان: مسیح از اینکه بنده خدا باشد، هرگز امتناع ندارد، و فرشتگان مقرّب هم امتناع ندارند؛ و کسانی که از بندگی او امتناع کنند و تکبّر ورزند، به زودی همه آنان را [برای حسابرسی] به سوی خود گردآوری خواهد کرد.
خرمشاهی: مسيح و فرشتگان مقرب هرگز ابا ندارند از اينكه بنده خدا باشند، و هركس از پرستش او ابا داشته باشد و كبر بورزد به زودى همگى آنان را [براى حسابرسى‏] نزد خويش گرد مى‏آورد
فولادوند: مسيح از اينكه بنده خدا باشد هرگز ابا نمى ‏ورزد و فرشتگان مقرب [نيز ابا ندارند] و هر كس از پرستش او امتناع ورزد و بزرگى فروشد به زودى همه آنان را به سوى خود گرد مى ‏آورد
قمشه‌ای: هرگز مسیح از بنده خدا بودن اِبا و استنکاف ندارد و فرشتگان مقرّب نیز (به بندگی او معترفند). و هر کس از بندگی خدا سر پیچد و دعوی برتری کند، زود باشد که خدا همه را به سوی خود محشور سازد.
مکارم شیرازی: هرگز مسيح از اين استنكاف نداشت كه بنده خدا باشد و نه فرشتگان مقرب او (از اين استنكاف داشتند) و آنها كه از عبوديت و بندگي او استنكاف ورزند و تكبر كنند به زودي همه آنها را به سوي خود محشور خواهد كرد (و در رستاخيز بر مي‏انگيزد).
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِينَ اسْتَنْكَفُوا وَاسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۱۷۳﴾
انصاریان: اما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پاداششان را به طور کامل می دهد، و از فضل و احسانش بر آنان می افزاید؛ و اما کسانی که [از ایمان و عمل شایسته] امتناع کردند و تکبّر ورزیدند، به عذاب دردناکی عذاب می کند؛ و برای خود جز خدا سرپرست و یاوری نخواهند یافت.
خرمشاهی: اما كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، پاداشهايشان را به تمامى مى‏دهد و از فضل خويش نيز به ايشان افزونتر مى‏بخشد، و اما كسانى كه استنكاف و استكبار ورزيده‏اند، به عذابى دردناك دچارشان مى‏سازد و در برابر خداوند براى خود يار و ياورى نمى‏يابند
فولادوند: اما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند پاداششان را به تمام [و كمال] خواهد داد و از فضل خود به ايشان افزونتر مى ‏بخشد و اما كسانى كه امتناع ورزيده و بزرگى فروخته‏ اند آنان را به عذابى دردناك دچار مى‏ سازد و در برابر خدا براى خود يار و ياورى نخواهند يافت
قمشه‌ای: پس آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شده اجر و ثواب تمام و کامل می‌دهد و به فضل خود بر آن می‌افزاید، و آنان را که سرپیچی و سرکشی کرده به عذابی دردناک معذّب خواهد فرمود و آنان (بر نجات خود) جز خدا هیچ کس را دوست و یاور نخواهند یافت.
مکارم شیرازی: اما آنها كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند پاداش آنها را بطور كامل خواهد داد و از فضل و بخشش خود بر آنها خواهد افزود و اما آنها را كه استنكاف كردند و تكبر ورزيدند، مجازات دردناكي خواهد كرد و براي خود غير از خدا سرپرست و ياوري نخواهند يافت.
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا ﴿۱۷۴﴾
انصاریان: ای مردم! یقیناً از سوی پروردگارتان برای شما برهان [و دلیلی چون پیامبر و معجزاتش] آمد؛ و نور روشنگری [مانند قرآن] به سوی شما نازل کردیم.
خرمشاهی: اى مردم به راستى برهانى از سوى پروردگارتان براى شما نازل شده است و براى شما نورى آشكار فرو فرستاده‏ايم‏
فولادوند: اى مردم در حقيقت براى شما از جانب پروردگارتان برهانى آمده است و ما به سوى شما نورى تابناك فرو فرستاده‏ ايم
قمشه‌ای: ای مردم، برای هدایت شما از جانب خدا برهانی (محکم) آمد، و نوری تابان به شما فرستادیم.
مکارم شیرازی: اي مردم! دليل آشكاري از طرف پروردگارتان براي شما آمد و نور واضحي بسوي شما فرستاديم.
فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾
انصاریان: اما کسانی که به خدا ایمان آوردند و به او تمسّک جستند، به زودی آنان را در رحمت و فضلی از سوی خود درآورد، و به راهی راست به سوی خود راهنمایی می کند.
خرمشاهی: آنگاه كسانى كه به خداوند ايمان آورده‏اند و به او پناه برده‏اند، ايشان را به زودى به جوار فضل و رحمت خويش درمى‏آورد و به راهى راست به سوى خويش رهنمون مى‏گردد
فولادوند: و اما كسانى كه به خدا گرويدند و به او تمسك جستند به زودى [خدا] آنان را در جوار رحمت و فضلى از جانب خويش درآورد و ايشان را به سوى خود به راهى راست هدايت كند
قمشه‌ای: پس آنان که به خدا گرویدند و به او متوسل شدند به زودی آنها را به جایگاه رحمت و فضل خود درآورده و به راهی راست به سوی خود رهبری نماید.
مکارم شیرازی: اما آنها كه ايمان به خدا آوردند و به آن (كتاب آسماني) چنگ زدند به زودي همه را در رحمت و فضل خود وارد خواهد ساخت و در راه راستي به سوي خودش هدايت مي‏كند.
يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَا إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِنْ كَانُوا إِخْوَةً رِجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۷۶﴾
انصاریان: از تو درباره کلاله [یعنی میراث برادران و خواهران] فتوا می خواهند، بگو: خدا درباره کلاله به شما فتوا می دهد: اگر مردی که فرزند ندارد، از دنیا برود وبرای او خواهری باشد، نصف میراثی را که از او به جا مانده خواهر به ارث می برد، و اگر خواهری از دنیا برود و وارثش فقط یک برادر باشد، همه میراث به جا مانده خواهر را برادرش به ارث می برد، و اگر خواهران میّت دو نفر باشند، دو سوم میراث به جا مانده را ارث می برند، و اگر خواهران و برادران متعدد باشند، سهم ارث برای مرد مانند دو زن است. خدا [احکامش را] برای شما بیان می کند تا گمراه نشوید؛ و خدا به همه چیز داناست.
خرمشاهی: از تو نظر خواهى مى‏كنند بگو خداوند درباره كلاله به شما چنين فتوا مى‏دهد كه اگر مردى درگذرد و فرزندى نداشته باشد و خواهرى داشته باشد، نصف تركه از آن او [خواهر] است، [و اگر زنى درگذرد و برادرى داشته باشد] در صورتى كه فرزند نداشته باشد، آن مرد [همه تركه را] از او ارث مى‏برد، و اگر خواهران دو تن [يا بيشتر] باشند، دو سوم تركه از آنان است، و اگر گروهى برادر و خواهر باشند، در اين صورت براى هر مرد بهره‏اى برابر با بهره دو زن است، خداوند [احكامش را] برايتان روشن مى‏سازد تا مبادا گمراه شويد، و خدا به هر چيزى داناست‏
فولادوند: از تو [در باره كلاله] فتوا مى‏طلبند بگو خدا در باره كلاله فتوا مى‏ دهد اگر مردى بميرد و فرزندى نداشته باشد و خواهرى داشته باشد نصف ميراث از آن اوست و آن [مرد نيز] از او ارث مى ‏برد اگر براى او [=خواهر] فرزندى نباشد پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند دو سوم ميراث براى آن دو است و اگر [چند] خواهر و برادرند پس نصيب مرد مانند نصيب دو زن است‏ خدا براى شما توضيح مى‏ دهد تا مبادا گمراه شويد و خداوند به هر چيزى داناست
قمشه‌ای: (ای پیغمبر) از تو درباره کلاله (یعنی برادر و خواهر پدری یا پدری و مادری) فتوا خواهند، بگو: خدا چنین فتوا می‌دهد که هر گاه کسی بمیرد در حالی که فرزند نداشته باشد و او را خواهری باشد، وی را نصف ترکه است و او نیز از خواهر ارث برد اگر خواهر را فرزند نباشد. و اگر میت را دو خواهر باشد آنها را دو ثلث ترکه است. و اگر میت را چندین برادر و خواهر است در این صورت ذکور دو برابر اِناث ارث برند. خدا (احکام خود را) برای شما بیان می‌کند تا گمراه نشوید، و خدا به همه چیز دانا است.
مکارم شیرازی: از تو (درباره‏ ارث خواهران و برادران) سوال مي‏كنند، بگو خداوند حكم كلاله (خواهر و برادر) را براي شما بيان مي‏كند: اگر مردي از دنيا برود كه فرزند نداشته باشد و براي او خواهري باشد نصف اموالي را كه به جا گذاشته از او (به ارث) مي‏برد و (اگر خواهري از دنيا برود و وارث او يك برادر باشد) او تمام مال را از آن خواهر به ارث مي‏برد، در صورتي كه (شخص متوفي) فرزند نداشته باشد، و اگر دو خواهر (از متوفي) باقي بماند دو ثلث اموال را مي‏برند و اگر برادر و خواهر با هم باشند (تمام اموال را ميان خود تقسيم مي‏كنند به اين ترتيب كه) براي هر مذكر دو برابر سهم مؤ نث خواهد بود - خداوند (احكام خود را) براي شما بيان مي‏كند تا گمراه نشويد و خداوند به همه چيز دانا است.