ParsQuran
سوره 39: الزمر - جزء 23

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۲۱﴾
انصاریان: آیا ندانسته ای که خدا از آسمان آبی نازل کرد، پس آن را به صورت چشمه هایی در زمین درآورد، آن گاه به وسیله آن زراعتی را که رنگ هایش گوناگون است، بیرون می آورد، سپس [آن زراعت] خشک می شود، در نتیجه آن را به رنگ زرد بینی، پس آن را ریز ریز و در هم شکسته می کند؛ بی تردید در این [دگرگونی ها] برای خردمندانْ هشدار و عبرتی است.
خرمشاهی: آيا ننگريسته‏اى كه خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد و آن را در [مخزن‏] چشمه‏ساران در دل زمين راه داد، سپس بدان كشت گوناگون بر مى‏آورد، سپس [آن كشت‏] مى‏خشكد و آن را زرد مى‏بينى، سپس آن را خرد و خوار مى‏كند، در اين امر براى خردمندان يادآورى است‏
فولادوند: مگر نديده‏ اى كه خدا از آسمان آبى فرود آورد پس آن را به چشمه ‏هايى كه در [طبقات زيرين] زمين است راه داد آنگاه به وسيله آن كشتزارى را كه رنگهاى آن گوناگون است بيرون مى ‏آورد سپس خشك مى‏ گردد آنگاه آن را زرد مى ‏بينى سپس خاشاكش مى‏ گرداند قطعا در اين [دگرگونيها] براى صاحبان خرد عبرتى است
قمشه‌ای: آیا (نشانه لطف‌های خدا را در دنیا) نمی‌بینی که خدا از آسمان آب باران نازل گردانید و آن را در روی زمین در نهرها و جویها روان ساخت آن گاه انواع نباتات گوناگون بدان برویاند باز (از سبزی و خرّمی) رو به خزان آرد و نخست بنگری که زرد شود و آن گاه خدا (چوب و علف) خشکش گرداند؟ همانا در آن صاحبان عقل را تذکر (قدرت و رحمت الهی) است.
مکارم شیرازی: آيا نديدي كه خداوند از آسمان آبي فرستاد، و آن را به صورت چشمه‏ هائي در زمين وارد نمود سپس با آن زراعتي را خارج مي‏سازد كه الوان مختلف دارد بعد اين گياه خشك مي‏شود، به گونه‏ اي كه آن را زرد و بيروح مي‏بيني، سپس آن را در هم مي‏شكند و خرد مي‏كند، در اين ماجرا تذكري براي صاحبان مغز است.
أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۲﴾
انصاریان: آیا کسی که خدا سینه اش را برای [پذیرفتن] اسلام گشاده است، و بهره مند از نوری از سوی پروردگار خویش است [مانند کسی است که سینه اش از پذیرفتن اسلام تنگ است؟] پس وای بر آنان که دل هایشان از یاد کردن خدا سخت است، اینان در گمراهی آشکار هستند.
خرمشاهی: آيا كسى كه خداوند دلش را به اسلام گشاده داشته است، و از سوى پروردگارش برخوردار از نورى [هدايت‏] است [همانند سختدلان است؟]، پس واى بر آنان كه از ترك ياد الهى، سخت دل هستند، اينانند كه در گمراهى آشكارند
فولادوند: پس آيا كسى كه خدا سينه‏ اش را براى [پذيرش] اسلام گشاده و [در نتيجه] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مى‏ باشد [همانند فرد تاريكدل است] پس واى بر آنان كه از سخت‏ دلى ياد خدا نمى كنند اينانند كه در گمراهى آشكارند
قمشه‌ای: آیا آن کس را که خدا برای اسلام شرح صدر (و فکر روشن) عطا فرمود که وی به نور الهی روشن است (چنین کس با مردم کافر بی نور تاریک دل یکسان است)؟ پس وای بر آنان که از قساوت (و شقاوت) دلهاشان از یاد خدا فارغ است! اینان هستند که دانسته به ضلالت و گمراهیند.
مکارم شیرازی: آيا كسي كه خدا سينه‏ اش را براي اسلام گشاده كرده، و بر فراز مركبي از نور الهي قرار گرفته (همچون كوردلاني است كه نور هدايت به قلبشان راه نيافته) واي بر آنها كه قلبهائي سخت در برابر ذكر خدا دارند، آنها در گمراهي آشكارند.
اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۲۳﴾
انصاریان: خدا نیکوترین سخن را نازل کرد، کتابی که [آیاتش در نظم، زیبایی، فصاحت، بلاغت و عمق محتوا] شبیه یکدیگر است، مشتمل بر داستان های پندآموز [و امر، نهی، وعده، وعید، حلال و حرام] است؛ از شنیدن آیاتش پوست کسانی که از پروردگارشان می هراسند به هم جمع می شود، آن گاه پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم می گردد و آرامش می یابد. این هدایت خداست که هر که را بخواهد به آن راهنمایی می کند؛ و هر که را خدا [به کیفر کفر و عنادش] گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود.
خرمشاهی: خداوند بهترين سخن را در هيئت كتابى همگون و مكرر فرو فرستاد، كه پوستهاى كسانى كه از پروردگارشان خشيت دارند از آن به لرزه در آيد، سپس [آرامش يابند و] پوستهايشان و دلهايشان با ياد خدا نرم شود، اين هدايت الهى است كه به آن هر كس را كه بخواهد به راه مى‏آورد، و هر كس كه خداوند بيراهش گذارده باشد، رهنمايى ندارد
فولادوند: خدا زيباترين سخن را [به صورت] كتابى متشابه متضمن وعد و وعيد نازل كرده است آنان كه از پروردگارشان مى‏ هراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مى‏ افتد سپس پوستشان و دلشان به ياد خدا نرم مى‏ گردد اين است هدايت‏ خدا هر كه را بخواهد به آن راه نمايد و هر كه را خدا گمراه كند او را راهبرى نيست
قمشه‌ای: خدا قرآن را فرستاد که بهترین حدیث (و نیکوترین سخن آسمانی خدا) است، کتابی که آیاتش همه (در کمال فصاحت و اعجاز) با هم مشابه است و در آن ثنای خدا (و خاصان خدا) مکرر می‌شود، که از تلاوت (آیات قهر) آن خدا ترسان را لرزه بر اندام افتد و (با آیات رحمت) باز آرام و سکونت یابند و دلهایشان به ذکر خدا مشغول گردد. این (کتاب) همان (رحمت و) هدایت خداست که هر که را خواهد به آن رهبری فرماید، و هر کس را خدا به گمراهیش واگذارد دیگر هیچ هدایت کننده‌ای نخواهد داشت.
مکارم شیرازی: خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابي كه آياتش (از نظر لطف و زيبائي و عمق محتوا) همانند يكديگر است، آياتي مكرر دارد (تكراري شوق انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كساني كه از پروردگارشان خاشعند مي‏افتد سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا مي‏شود، اين هدايت الهي است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمائي مي‏كند، و هر كس را خداوند گمراه سازد راهنمائي براي او نخواهد بود!
أَفَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَقِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ ﴿۲۴﴾
انصاریان: آیا کسی که روز قیامت [به خاطر بسته بودن دست هایش می کوشد که] با صورت خود گزند عذاب را دفع کند [مانند کسی است که ایمن از عذاب است؟] به ستمکاران گویند: آنچه را همواره مرتکب می شدید، بچشید.
خرمشاهی: آيا كسى كه روز قيامت از بدترين عذاب جان به در برد [مانند كسى است كه از آن در امان نيست؟]، و به ستمكاران [مشرك‏] گفته شود [نتيجه‏] كارى را كه كرده بوديد بچشيد
فولادوند: پس آيا آن كس كه [به جاى دستها] با چهره خود گزند عذاب را روز قيامت دفع مى ‏كند [مانند كسى است كه از عذاب ايمن است] و به ستمگران گفته مى ‏شود آنچه را كه دستاوردتان بوده است بچشيد
قمشه‌ای: آیا آن کس که روز قیامت برای پرهیز از سختی عذاب دوزخ ناچار است که رخسارش را مقابل آتش سپر گرداند (مانند کسی است که از آن عذاب ایمن و آسوده است)؟ و (آن روز) به ظالمان خطاب شود که اینک کیفر ستمهایی که می‌کردید بچشید.
مکارم شیرازی: آيا كسي كه با صورت خود عذاب دردناك (الهي) را دور مي‏سازد (همانند كسي است كه هرگز آتش دوزخ به او نمي‏رسد؟) و به ظالمان گفته مي‏شود بچشيد آنچه را به دست مي‏آورديد.
كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۲۵﴾
انصاریان: کسانی [هم] که پیش از آنان بودند [آیات خدا را] تکذیب کردند، پس از آنجا که گمان نمی کردند، عذاب به سویشان آمد.
خرمشاهی: پيشينيان آنان هم تكذيب [پيامبران و كتب آسمانى‏] پيشه كردند، آنگاه عذاب به نحوى كه گمانش را نمى‏بردند بر سرشان آمد
فولادوند: كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند به تكذيب پرداختند و از آنجا كه حدس نمى‏ زدند عذاب برايشان آمد
قمشه‌ای: آنان که پیش از این امت بودند نیز (پیغمبران خود را) تکذیب کردند پس، از جایی که پی نمی‌بردند عذاب (قهر حق) بر آنها فرود آمد.
مکارم شیرازی: كساني كه قبل از آنها بودند نيز آيات ما را تكذيب نمودند، و عذاب الهي از جائي كه فكر نمي‏كردند به سراغ آنها آمد.
فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾
انصاریان: پس خدا در زندگی دنیا خواری و رسوایی را به آنان چشانید؛ و اگر معرفت و آگاهی داشتند [توجه می کردند که] عذاب آخرت بزرگ تر است.
خرمشاهی: سپس خداوند به آنان در زندگانى دنيا خفت و خوارى چشانيد، و اگر مى‏دانستند عذاب اخروى سهمگين‏تر است‏
فولادوند: پس خدا در زندگى دنيا رسوايى را به آنان چشانيد و اگر مى‏ دانستند قطعا عذاب آخرت بزرگتر است
قمشه‌ای: پس خدا عذاب ذلّت و خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشانید در صورتی که عذاب آخرت آنها اگر بدانند بسیار سخت‌تر است.
مکارم شیرازی: خداوند خواري را در زندگي اين دنيا به آنها چشانيد و عذاب آخرت شديدتر است اگر مي‏دانستند.
وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۷﴾
انصاریان: و ما برای مردم در این قرآن از هر گونه مثل و سرگذشت عبرت آموزی بیان کرده ایم، باشد که متذکّر شوند.
خرمشاهی: و براى مردم در اين قرآن از هر گونه مثل زده‏ايم، باشد كه پندگيرند
فولادوند: و در اين قرآن از هر گونه مثلى براى مردم آورديم باشد كه آنان پندگيرند
قمشه‌ای: و ما در این قرآن برای (هدایت) مردم هر گونه مثلهای روشن آوردیم، باشد که خلق متذکر (حقایق آن) شوند.
مکارم شیرازی: ما براي مردم در اين قرآن از هر نوع مثلي زديم، شايد متذكر شوند.
قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۲۸﴾
انصاریان: قرآنی است گویا و روشن بدون هر گونه انحراف و کژی، برای اینکه [در سایه تعالیمش از شرک، عصیان و فساد] بپرهیزند.
خرمشاهی: كه قرآنى است عربى [/شيوا] بدون كژى و كاستى، باشد كه پروا پيشه كنند
فولادوند: قرآنى عربى بى‏ هيچ كژى باشد كه آنان راه تقوا پويند
قمشه‌ای: همان قرآن عربی فصیح که در آن هیچ ناراستی و حکم ناصواب نیست، باشد که مردم (از آن پند گرفته و) پرهیزگار شوند.
مکارم شیرازی: قرآني است فصيح و خالي از هر گونه كجي و نادرستي شايد پرهيزگاري پيشه كنند.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۹﴾
انصاریان: خدا [برای فهماندن حقیقت توحید و شرک] مثلی زده است: مردی را که اربابانی ناسازگار و بداخلاق در [مالکیّت] او شریک اند، و مردی که فقط برده یک مالک است، آیا این دو برده از جهت فرمان گرفتن و فرمان بردن با هم یکسانند؟ [موحدان که بنده خدای یکتا هستند، دارای زندگی منظم و پاک و آخرتی آبادند، و مشرکان که فرمان بران اربابان گوناگونند، دارای زندگی پریشان و آخرتی خراب اند.] همه ستایش ها ویژه خداست. بلکه بیشترشان [به آثار و منافع بندگی خدا] معرفت و آگاهی ندارند.
خرمشاهی: خداوند مثلى مى‏زند از مردى [/برده‏اى‏] كه چند شريك درباره او ستيزجو و ناسازگارند و مردى [/برده‏اى‏] كه [بى‏مدعى‏] ويژه يك مرد است، آيا اين دو برابر و همانندند، سپاس خداى راست، ولى بيشترينه آنان نمى‏دانند
فولادوند: خدا مثلى زده است مردى است كه چند خواجه ناسازگار در [مالكيت] او شركت دارند [و هر يك او را به كارى مى‏ گمارند] و مردى است كه تنها فرمانبر يك مرد است آيا اين دو در مثل يكسانند سپاس خداى را [نه] بلكه بيشترشان نمى‏ دانند
قمشه‌ای: خدا (برای کفر و ایمان) مثلی زده (بیاموزید) آیا شخصی که اربابانی متعدد دارد همه مخالف یکدیگر (و هر کدام او را به کاری پر رنج و زحمت می‌گمارند) با آن شخصی که تسلیم امر یک نفر است (که به او مهربان است و هیچ تکلیف سختی نمی‌کند) حال این دو شخص یکسان است؟ خدا را سپاس (که حالشان هرگز یکسان نیست) لیکن اکثر این مردم درک (این حقیقت) نمی‌کنند.
مکارم شیرازی: خداوند مثالي زده است: مردي را كه مملوك شركائي است كه درباره او پيوسته به مشاجره مشغولند، و مردي را كه تنها تسليم يكنفر است، آيا اين دو يكسانند؟ حمد مخصوص خدا است ولي اكثر آنها نمي‏دانند.
إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ ﴿۳۰﴾
انصاریان: بی تردید تو می میری و قطعاً آنان هم می میرند.
خرمشاهی: تو ميرا هستى و آنان هم ميرا هستند
فولادوند: قطعا تو خواهى مرد و آنان [نيز] خواهند مرد
قمشه‌ای: (ای رسول عزیز ما) شخص تو و این خلق البته به مرگ از دار دنیا خواهید رفت.
مکارم شیرازی: تو مي‏ميري آنها نيز خواهند مرد!