إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
﴿۸۰﴾
انصاریان: به راستی ما نیکوکاران را این گونه پاداش می دهیم.
خرمشاهی: ما بدينسان نيكوكاران را جزا مىدهيم فولادوند: ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى دهيم قمشهای: ما نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم. مکارم شیرازی: ما اينگونه نيكوكاران را پاداش ميدهيم.
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ
﴿۸۱﴾
انصاریان: بی تردید او از بندگان مؤمن ما بود.
خرمشاهی: كه او از بندگان مؤمن ما بود فولادوند: به راستى او از بندگان مؤمن ما بود قمشهای: که او به حقیقت از بندگان با ایمان ما بود. مکارم شیرازی: چرا كه او از بندگان با ايمان ما بود.
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ
﴿۸۲﴾
انصاریان: سپس دیگران را غرق کردیم؛
خرمشاهی: سپس ديگران را غرقه ساختيم فولادوند: سپس ديگران را غرق كرديم قمشهای: آن گاه دیگران را همه غرق دریای هلاک گردانیدیم. مکارم شیرازی: سپس ديگران (دشمنان او) را غرق كرديم.
وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ
﴿۸۳﴾
انصاریان: و به راستی ابراهیم از پیروان نوح بود،
خرمشاهی: و ابراهيم جزو پيروان او بود فولادوند: و بى گمان ابراهيم از پيروان اوست قمشهای: و از پیروان نوح (در دعوت به توحید و خدا پرستی) به حقیقت ابراهیم (خلیل) بود. مکارم شیرازی: و از پيروان او (نوح) ابراهيم بود.
إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ
﴿۸۴﴾
انصاریان: هنگامی که با دلی پاک به سوی پروردگارش آمد.
خرمشاهی: چنين بود كه دل پاك و پيراسته [از شك و شرك] به درگاه پروردگارش آورد فولادوند: آنگاه كه با دلى پاك به [پيشگاه] پروردگارش آمد قمشهای: که با قلبی پاک و سالم (از شرک) به سوی پروردگار خویش آمد. مکارم شیرازی: به خاطر بياور هنگامي را كه با قلب سليم به پيشگاه پروردگارش آمد.
إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ
﴿۸۵﴾
انصاریان: [یاد کن] هنگامی را که به پدر و قومش گفت: چیست آنچه می پرستید؟
خرمشاهی: آنگاه كه به پدرش و قومش گفت چه چيزى را مىپرستيد؟ فولادوند: چون به پدر[خوانده] و قوم خود گفت چه مى پرستيد قمشهای: هنگامی که با پدر (یعنی عموی) خود و قومش گفت: شما به پرستش چه مشغولید؟ مکارم شیرازی: هنگامي كه به پدر و قومش گفت: اينها چه چيز است كه ميپرستيد؟!
أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ
﴿۸۶﴾
انصاریان: آیا به جای خدا معبودان دروغین را می خواهید.
خرمشاهی: آيا به دروغ و دغل در هواى خدايانى به جاى خداوند هستيد؟ فولادوند: آيا غير از آنها به دروغ خدايانى [ديگر] مى خواهيد قمشهای: آیا رواست که به دروغ خدایانی به جای خدای یکتا بر میگزینید؟ مکارم شیرازی: آيا غير از خدا، به سراغ اين معبودان دروغين ميرويد؟
فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۸۷﴾
انصاریان: پس گمانتان به پروردگار جهانیان چیست؟ [که غیر او را می پرستید،]
خرمشاهی: پس گمانتان درباره پروردگار جهانيان چيست؟ فولادوند: پس گمانتان به پروردگار جهانها چيست قمشهای: پس در این صورت به خدای جهانیان چه گمان میبرید (و از قهر و انتقام خدا چگونه نمیترسید). مکارم شیرازی: شما درباره پروردگار عالميان چه گمان ميبريد؟
فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ
﴿۸۸﴾
انصاریان: [چون از او دعوت کردند که شبانه به مراسم عیدشان برود] نگاهی به ستارگان انداخت،
خرمشاهی: سپس نگاهى به ستارگان انداخت فولادوند: پس نظرى به ستارگان افكند قمشهای: آن گاه (ابراهیم تدبیری اندیشید و) به ستارگان آسمان نگاهی کرد. مکارم شیرازی: (سپس) او نگاهي به ستارگان افكند.
فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ
﴿۸۹﴾
انصاریان: و گفت: به راستی من بیمارم.
خرمشاهی: و گفت من بيمارم فولادوند: و گفت من كسالت دارم قمشهای: و با قومش گفت که من بیمارم (و نتوانم به جشن عید بتان آیم). مکارم شیرازی: و گفت من بيمارم (و با شما به مراسم جشن نميآيم). |
||