إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ
﴿۴﴾
انصاریان: که بی تردید معبود شما یگانه است،
خرمشاهی: كه خداى شما يگانه است فولادوند: كه قطعا معبود شما يگانه است قمشهای: که محققا خدای شما یکی است. مکارم شیرازی: كه معبود شما مسلما يكتاست.
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ
﴿۵﴾
انصاریان: پروردگار آسمان ها وزمین وآنچه میان آنهاست، و پروردگار مشرق ها،
خرمشاهی: پروردگار آسمانها و زمين و مابين آنها و پروردگار مشرقها [و مغربها] فولادوند: پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است و پروردگار خاورها قمشهای: همان خدای یکتا که آفریننده آسمانها و زمین است و هر چه بین آنهاست و آفریننده مشرقها (و مغربها) است. مکارم شیرازی: پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست و پروردگار مشرقها!
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ
﴿۶﴾
انصاریان: همانا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراستیم،
خرمشاهی: ما آسمان دنيا را به زيور ستارگان آراستهايم فولادوند: ما آسمان اين دنيا را به زيور اختران آراستيم قمشهای: ما نزدیکترین آسمان را به زیور انجم بیاراستیم. مکارم شیرازی: ما آسمان پائين را با ستارگان تزيين كرديم.
وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ
﴿۷﴾
انصاریان: و آن را از هر شیطان سرکشی حفظ کردیم،
خرمشاهی: و از هر شيطان سركشى محفوظ داشتهايم فولادوند: و [آن را] از هر شيطان سركشى نگاه داشتيم قمشهای: و (به شهاب آن انجم) از تسلط هر شیطان سرکش گمراه محفوظ داشتیم. مکارم شیرازی: و آن را از هر شيطان خبيثي حفظ نموديم.
لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ
﴿۸﴾
انصاریان: آنان نمی توانند به سخنان فرشتگان بسیار مکرم و شریف گوش فرا دهند، و [هرگاه به گوش دادن برخیزند] از هر سو [شهاب] به سویشان پرتاب می شود،
خرمشاهی: به [اسرار] ملأاعلى گوش نتوانند داد و از هر سو رانده شوند فولادوند: [به طورى كه] نمى توانند به انبوه [فرشتگان] عالم بالا گوش فرا دهند و از هر سوى پرتاب مى شوند قمشهای: تا شیاطین هیچ از وحی و سخنان فرشتگان عالم بالا نشنوند و از هر طرف به قهر رانده شوند. مکارم شیرازی: آنها نميتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند (و هرگاه چنين بخواهند) از هر سو هدف تيرها قرار ميگيرند!
دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ
﴿۹﴾
انصاریان: تا با خفت وخواری رانده شوند، وبرای آنان عذابی همیشگی است،
خرمشاهی: به راندنى سخت، و عذابى پاينده [در پيش] دارند فولادوند: با شدت به دور رانده مى شوند و برايشان عذابى دايم است قمشهای: هم به قهر برانندشان و هم به عذاب دائم (قیامت) گرفتار شوند. مکارم شیرازی: آنها به شدت به عقب رانده ميشوند، و براي آنان عذاب دائم است.
إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ
﴿۱۰﴾
انصاریان: مگر آنکه شیطانی خبری را [دزدانه و] با سرعت برباید [و فرار کند] که در این صورت گلوله ای آتشین و شکافنده او را دنبال می کند.
خرمشاهی: مگر كسى كه ربايشى بربايد، كه شهابى درخشان در پىاش افتد فولادوند: مگر كسى كه [از سخن بالاييان] يكباره استراق سمع كند كه شهابى شكافنده از پى او مى تازد قمشهای: جز آنکه کسی (از شیاطین چون خواهد از عالم بالا) خبری برباید هم او را تیر شهاب فروزان تعقیب کند. مکارم شیرازی: مگر آنها كه در لحظه اي كوتاه براي استراق سمع به آسمان نزديك شوند كه شهاب ثاقب آنها را تعقيب ميكند!
فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ
﴿۱۱﴾
انصاریان: پس از منکران معاد بپرس: آیا آفرینش آنان سخت تر و دشوارتر است یا آنچه [مانند فرشتگان، آسمان ها، زمین، کوه ها و...] آفریده ایم؟ [به یقین آفرینش آنان کاری ناچیز است چون] ما آنان را از گِلی چسبنده آفریده ایم،
خرمشاهی: پس از ايشان بپرس آيا آفرينش آنان استوارتر است يا آنانى كه آفريدهايم، ما ايشان را از گلى چسبنده آفريدهايم فولادوند: پس [از كافران] بپرس آيا ايشان [از نظر] آفرينش سخت ترند يا كسانى كه [در آسمانها] خلق كرديم ما آنان را از گلى چسبنده پديد آورديم قمشهای: از این منکران قیامت بپرس که آیا خلقت آنها سختتر است یا موجودات (با عظمت) دیگر که ما خلق کردهایم؟ و ما اینان را در اول از گل چسبنده بیافریدیم. مکارم شیرازی: از آنها بپرس: آيا آفرينش (و معاد) آنان سختتر است يا آفرينش فرشتگان (و آسمانها و زمين) ما آنها را از گل چسبنده اي آفريديم.
بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ
﴿۱۲﴾
انصاریان: بلکه [تو از انکارشان] تعجب می کنی و آنان مسخره می کنند،
خرمشاهی: بلكه تو [از حال آنان] تعجب كردهاى، و آنان [كار و بار تو را] ريشخند مىكنند فولادوند: بلكه عجب مى دارى و [آنها] ريشخند مى كنند قمشهای: بلکه تو (از انکار منکران) تعجب کردی و آنها هم به تمسخر پرداختند. مکارم شیرازی: تو از انكار آنها تعجب ميكني، ولي آنها مسخره ميكنند!
وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ
﴿۱۳﴾
انصاریان: و هنگامی که به آنان تذکر، می دهند متذکّر نمی شوند؛
خرمشاهی: و چون اندرزشان دهند، پند نپذيرند فولادوند: و چون پند داده شوند عبرت نمى گيرند قمشهای: و هر گاه به آنها پند و اندرز دهند هیچ متذکر نمیشوند. مکارم شیرازی: و هنگامي كه به آنها تذكر داده شود هرگز متذكر نميشوند. |
||