ParsQuran
سوره 36: يس - جزء 22

إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿۱۱﴾
انصاریان: بیم دادنت فقط برای کسی ثمربخش است که از قرآن پیروی کند و در نهان از خدای رحمان بترسد، پس او را به آمرزش و پاداشی نیکو و باارزش مژده ده.
خرمشاهی: تنها كسى را توانى هشدار داد كه از پند [/ كتاب آسمانى‏] پيروى كند و به ناديده از خداى رحمان بهراسد، پس او را به آمرزش و پاداشى ارجمند بشارت ده‏
فولادوند: بيم دادن تو تنها كسى را [سودمند] است كه كتاب حق را پيروى كند و از [خداى] رحمان در نهان بترسد [چنين كسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده
قمشه‌ای: تو تنها کسی را بترسانی و اندرز کنی (و سودمند افتد) که پیرو آیات قرآن شده و از (قهر) خدای مهربان به خلوت و در پنهان می‌ترسد، اینان را به مغفرت خدا و پاداش با لطف و کرم او بشارت ده.
مکارم شیرازی: تو تنها كسي را انذار ميكني كه از اين يادآوري الهي پيروي كند، و از خداوند رحمان در پنهان بترسد، چنين كسي را به آمرزش و پاداش پر ارزش بشارت ده!
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴿۱۲﴾
انصاریان: بی تردید ما مردگان را زنده می کنیم و آنچه را پیش فرستاده اند و [خوبی ها و بدی های] بر جا مانده از ایشان را ثبت می کنیم و همه چیز را در کتابی روشن [که اصل همه کتاب هاست و آن لوح محفوظ است] برشمرده ایم.
خرمشاهی: ما خود مردگان را [از نو] زنده مى‏كنيم و آنچه در گذشته انجام داده‏اند، و حتى نقش گامهايشان را مى‏نويسيم، و همه چيز را در كتابى روشنگر بر شمارده‏ايم‏
فولادوند: آرى ماييم كه مردگان را زنده مى‏ سازيم و آنچه را از پيش فرستاده‏ اند با آثار [و اعمال]شان درج مى ‏كنيم و هر چيزى را در كارنامه‏ اى روشن برشمرده‏ ايم
قمشه‌ای: ما مردگان را باز زنده می‌گردانیم و کردار گذشته و آثار وجودی آینده‌شان همه را ثبت خواهیم کرد، و در لوح محفوظ و روشن خدا (یا قلب امام خلیفة اللّه) همه چیز را به شماره آورده‌ایم.
مکارم شیرازی: ما مردگان را زنده ميكنيم، و آنچه را از پيش فرستاده‏ اند و تمام آثار آنها را مي‏نويسيم، و همه چيز را در «كتاب» احصا كرده‏ ايم.
وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾
انصاریان: و برای آنان [که با تو برخورد خصمانه دارند] اهل آن شهر را مثل بزن، هنگامی که پیامبران به آنجا آمدند،
خرمشاهی: و براى آنان مثلى بزن از شهروندانى كه پيامبران به آنجا [نزدشان‏] آمدند
فولادوند: [داستان] مردم آن شهرى را كه رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن
قمشه‌ای: برای این مردم حال آن قریه (انطاکیه) را مَثَل زن که رسولان حق برای هدایت آنها آمدند.
مکارم شیرازی: براي آنها «اصحاب قريه» را مثال بزن، هنگامي كه فرستادگان خدا به سوي آنها آمدند.
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾
انصاریان: زمانی که دو پیامبر را به سوی آنان فرستادیم، پس آن دو را انکار کردند و با پیامبر سومی آنان را تقویت کردیم، پس [همگی] گفتند: ما را به سوی شما فرستاده اند.
خرمشاهی: آنگاه كه به نزد آنان دو تن را فرستاديم، و آنان را دروغگو شمردند، سپس جانب آنان را با [فرستادن‏] سومين فرد استوار داشتيم، آنگاه [همگى‏] گفتند ما به سوى شما [به رسالت‏] فرستاده شده‏ايم‏
فولادوند: آنگاه كه دو تن سوى آنان فرستاديم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومين [آنان را] تاييد كرديم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده‏ ايم
قمشه‌ای: که نخست دو تن از رسولان را فرستادیم و چون تکذیب کردند باز رسول سومی برای مدد و نصرت مأمور کردیم، و همه گفتند: ما (از جانب خدا) به رسالت برای هدایت شما آمده‌ایم.
مکارم شیرازی: هنگامي كه دو نفر از رسولان را به سوي آنها فرستاديم، اما آنها رسولان (ما) را تكذيب كردند، لذا براي تقويت آن دو، شخص سومي فرستاديم، آنها همگي گفتند ما فرستادگان (خدا) به سوي شما هستيم.
قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿۱۵﴾
انصاریان: [اهل شهر] گفتند: شما جز بشرهایی مانند ما نیستید و [خدای] رحمان هیچ چیزی نازل نکرده است، شما فقط دروغ می گویید.
خرمشاهی: گفتند شما جز بشرى همانند ما نيستيد، و خداى رحمان چيزى فرو نفرستاده است، شما چيزى جز دروغ نمى‏گوييد
فولادوند: [ناباوران آن ديار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نيستيد و [خداى] رحمان چيزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى ‏پردازيد
قمشه‌ای: گفتند: شما جز اینکه مانند ما مردم بشری هستید مقام دیگری ندارید و هرگز خدای رحمان چیزی را فرو نفرستاده است و جز اینکه شما مردم دروغگویی هستید هیچ در کار نیست.
مکارم شیرازی: اما آنها (در جواب) گفتند: شما جز بشري همانند ما نيستيد، و خداوند رحمان چيزي نازل نكرده، شما فقط دروغ ميگوئيد!
قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿۱۶﴾
انصاریان: گفتند: پروردگارمان می داند که یقیناً ما به سوی شما فرستاده شده ایم،
خرمشاهی: گفتند پروردگار ما مى‏داند كه ما به سوى شما [به رسالت‏] فرستاده شده‏ايم‏
فولادوند: گفتند پروردگار ما مى‏ داند كه ما واقعا به سوى شما به پيامبرى فرستاده شده‏ ايم
قمشه‌ای: رسولان باز گفتند: خدای ما می‌داند که محققا ما فرستاده او به سوی شما هستیم.
مکارم شیرازی: آنها گفتند پروردگار ما آگاه است كه ما قطعا فرستادگان (او) به سوي شما هستيم.
وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿۱۷﴾
انصاریان: و بر عهده ما جز رساندن آشکار [پیام وحی] نیست.
خرمشاهی: و بر عهده ما جز پيام‏رسانى آشكار چيزى نيست‏
فولادوند: و بر ما [وظيفه‏ اى] جز رسانيدن آشكار [پيام] نيست
قمشه‌ای: و بر ما جز آنکه واضح ابلاغ رسالت کنیم هیچ تکلیفی نیست.
مکارم شیرازی: و بر عهده ما چيزي جز ابلاغ آشكار نيست.
قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۸﴾
انصاریان: گفتند: همانا ما شما را به شومی و فال بد گرفته ایم، اگر [از دعوت خود] باز نایستید، قطعاً شما را سنگسار می کنیم، و از سوی ما شکنجه دردناکی به شما خواهد رسید.
خرمشاهی: گفتند ما به شما فال بد مى‏زنيم، اگر دست برنداريد، شما را سنگسار مى‏كنيم، و از ما عذابى دردناك به شما مى‏رسد
فولادوند: پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته‏ ايم اگر دست برنداريد سنگسارتان مى ‏كنيم و قطعا عذاب دردناكى از ما به شما خواهد رسيد
قمشه‌ای: باز منکران گفتند که ما وجود شما را به فال بد گرفتیم، اگر (از این دعوی) دست بر ندارید البته سنگسارتان خواهیم کرد و از ما به شما رنج و شکنجه سخت خواهد رسید.
مکارم شیرازی: آنها گفتند ما شما را به فال بد گرفته‏ ايم (و وجود شما شوم است) و اگر از اين سخنان دست برنداريد شما را سنگسار خواهيم كرد، و مجازات دردناكي از ما به شما خواهد رسيد.
قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾
انصاریان: گفتند: شومی شما از خود شماست [و این شومی نتیجه کفر و طغیان و گناه است، شگفتا!] آیا اگر به شما تذکر دهند [آن تذکر سعادت بخش را به شومی و فال بد می گیرید؟ نه، شومی از ما نیست] بلکه شما مردمی تجاوزکارید.
خرمشاهی: گفتند فال بدتان با شماست، آيا چون اندرز داده شويد [بايد فال بد بزنيد؟]، حق اين است كه شما قومى تجاوزپيشه‏ايد
فولادوند: [رسولان] گفتند شومى شما با خود شماست آيا اگر شما را پند دهند [باز كفر مى ‏ورزيد] نه بلكه شما قومى اسرافكاريد
قمشه‌ای: رسولان گفتند: آن فال بد که می‌گویید اگر بفهمید و متذکر شوید (آن جهلی است که) با خود شماست، بلکه شما مردم مسرف (و پر هوا و هوس) هستید.
مکارم شیرازی: گفتند شومي شما از خودتان است اگر درست بينديشيد! بلكه شما گروهي اسرافكاريد.
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ﴿۲۰﴾
انصاریان: و از دورترین نقطه شهر مردی شتابان آمد، گفت: ای قوم من! از این فرستادگان [خدا] پیروی کنید،
خرمشاهی: و مردى از دوردست شهر شتابان آمد، گفت اى قوم من از فرستادگان [/پيامبران‏] پيروى كنيد
فولادوند: و [در اين ميان] مردى از دورترين جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از اين فرستادگان پيروى كنيد
قمشه‌ای: و مردی شتابان از دورترین نقاط شهر (انطاکیه، حبیب نام) فرا رسید گفت: ای قوم من، این رسولان خدا را پیروی کنید.
مکارم شیرازی: مردي (با ايمان) از نقطه دور دست شهر با شتاب فرا رسيد، گفت: اي قوم من! از فرستادگان خدا پيروي كنيد.