ParsQuran
سوره 35: فاطر - جزء 22

وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿۳۱﴾
انصاریان: و آنچه از کتاب به تو وحی کرده ایم، همان حق است، [و] تصدیق کننده [کتاب هایی که] پیش از آن بوده است؛ یقیناً خدا به بندگانش آگاه و بیناست.
خرمشاهی: و آنچه از كتاب [آسمانى‏] به تو وحى كرده‏ايم، حق است و همخوان با آنچه [از كتب آسمانى، كه‏] پيشاپيش اوست، بى‏گمان خداوند به [احوال‏] بندگانش آگاه بيناست‏
فولادوند: و آنچه از كتاب به سوى تو وحى كرده‏ ايم خود حق [و] تصديق‏ كننده [كتابهاى] پيش از آن است قطعا خدا نسبت به بندگانش آگاه بيناست
قمشه‌ای: و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی فرستادیم آن حق است که کتب آسمانی (تورات و انجیل) را که پیش از اوست تصدیق می‌کند (و آنها حقانیت آن را تصدیق می‌کنند. تو از تکذیب کافران میندیش که) همانا خدا به اعمال بندگان خود کاملا بصیر و آگاه است.
مکارم شیرازی: آنچه از كتاب به تو وحي كرديم حق است، و هماهنگ با كتب پيش ‍ از آن، خداوند نسبت به بندگانش خبير و بيناست.
ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿۳۲﴾
انصاریان: سپس این کتاب را به کسانی از بندگانمان که برگزیدیم به میراث دادیم؛ پس برخی از آنان [در ترک عمل به کتاب] ستمکار بر خویش اند، و برخی از آنان میانه رو، و برخی از آنان به اذن خدا در کارهای خیر [بر دیگران] پیشی می گیرند، این است آن فضل بزرگ.
خرمشاهی: سپس كتاب آسمانى را به بندگان خود كه برگزيده بوديمشان به ميراث داديم، و از ايشان [بعضى‏] ستمكار در حق خويش، و بعضى از ايشان ميانه‏رو، و بعضى از ايشان پيشتاز در نيكوكاريها به اذن الهى است، اين همانا فضل بزرگ است‏
فولادوند: سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه [آنان را] برگزيده بوديم به ميراث داديم پس برخى از آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان ميانه‏ رو و برخى از آنان در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگامند و اين خود توفيق بزرگ است
قمشه‌ای: آن گاه (پس از آن پیمبران سلف) ما آن خاندان را که از بندگان خود برگزیدیم (یعنی رسول خاتم و آلش صلّی اللّه علیه و آله را) وارث علم قرآن گردانیدیم. باز هم بعضی از آنها (یعنی فرزندان او) به نفس خود ظلم کردند و بعضی راه عدل پیمودند و برخی به هر عمل خیر (با جان و دل) به دستور حق سبقت گیرند. این رتبه در حقیقت همان فضل بزرگ (و عطای بی‌منتهای الهی) است.
مکارم شیرازی: سپس اين كتاب آسماني را به گروهي از بندگان برگزيده خود به ميراث داديم، (اما) از ميان آنها عدهاي بر خود ستم كردند، و عدهاي ميانه رو بودند، و عده‏ اي به اذن خدا در نيكيها از همه (پيشي) گرفتند و اين فضيلت بزرگي است.
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿۳۳﴾
انصاریان: [پاداششان] بهشت های جاودانه ای [است] که در آنها درآیند، در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آرایش می شوند، و لباسشان در آنجا حریر است.
خرمشاهی: بهشتهاى عدن كه واردش شوند، و در آنجا به دستبندهايى زرين و مرواريد آراسته شوند، و لباس آنان در آنجا ابريشم است‏
فولادوند: [در] بهشتهاى هميشگى [كه] به آنها درخواهندآمد در آنجا با دستبندهايى از زر و مرواريد زيور يابند و در آنجا جامه‏ شان پ رنيان خواهد بود
قمشه‌ای: همان بهشت ابدی که در آن داخل شوند و با زر و گوهرهای آن (به دست و بدن) زیور گردند و جامه حریر و پرند در بر کنند.
مکارم شیرازی: (پاداش آنها) باغهاي جاويدان بهشت است كه وارد آن مي‏شوند، در حالي كه به دستبندهائي از طلا و مرواريد آراسته‏ اند و لباسشان در آنجا از حرير است!
وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ ﴿۳۴﴾
انصاریان: و می گویند: همه ستایش ها ویژه خداست که اندوه را از ما برطرف کرد؛ بی تردید پروردگارمان بسیارآمرزنده و عطا کننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است.
خرمشاهی: و گويند سپاس خداوندى را كه از ما اندوه را زدود، بى‏گمان پروردگار ما آمرزگار قدردان است‏
فولادوند: و مى‏ گويند سپاس خدايى را كه اندوه را از ما بزدود به راستى پروردگار ما آمرزنده [و] حق‏ شناس است
قمشه‌ای: و گویند: حمد خدا را که حزن و اندوه ما ببرد، همانا خدای ما بسیار بخشنده جرم گناهکاران و پاداش دهنده سپاس شکر گزاران است.
مکارم شیرازی: آنها مي‏گويند حمد (و ستايش) براي خداوندي است كه اندوه را از ما برطرف ساخت، چرا كه پروردگار ما غفور و شكور است.
الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ ﴿۳۵﴾
انصاریان: همان که از فضلش ما را در این سرای جاودان جای داد، که در آن هیچ رنجی و هیچ سستی و افسردگی به ما نمی رسد.
خرمشاهی: همان كه ما را از فضل خويش به اقامتگاه جاويدان درآورد، كه در آنجا به ما خستگى نرسد، و در آنجا به ما ماندگى نرسد
فولادوند: همان [خدايى] كه ما را به فضل خويش در سراى ابدى جاى داد در اينجا رنجى به ما نمى ‏رسد و در اينجا درماندگى به ما دست نمى‏ دهد
قمشه‌ای: شکر آن خدای را که از لطف و کرم، ما را به منزل دائمی (بهشت) وارد کرد، که در اینجا هیچ رنج و المی به ما نرسد و ابدا ضعف و خستگی نخواهیم یافت.
مکارم شیرازی: خداوندي كه با فضل خود ما را در اين سراي اقامت (جاويدان) جاي داد كه نه در آنجا رنجي به ما مي‏رسد و نه سستي و واماند!
وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ ﴿۳۶﴾
انصاریان: و برای کافران آتش دوزخ است، نه فرمان مرگشان صادر می شود که بمیرند، و نه عذاب از آنان سبک می شود؛ این گونه هر کفران کننده ای را کیفر می دهیم.
خرمشاهی: و كسانى كه كفر ورزيده‏اند، آتش جهنم را در پيش دارند، كه نه كارشان سپرى شود كه بميرند، و نه چيزى از عذاب آن از ايشان كاسته شود، بدين‏سان هر [انسان‏] ناسپاسى را جزا دهيم‏
فولادوند: و[لى] كسانى كه كافر شده‏ اند آتش جهنم براى آنان خواهد بود حكم به مرگ بر ايشان [جارى] نمى ‏شود تا بميرند و نه عذاب آن از ايشان كاسته شود [آرى] هر ناسپاسى را چنين كيفر مى‏ دهيم
قمشه‌ای: و آنان که کافر شدند عذاب ایشان آتش دوزخ است که نه حکم مرگ بر آنان رود تا بمیرند و نه از عذابش کاسته شود (تا آسوده شوند). این گونه هر کافر لجوجی را کیفر می‌کنیم.
مکارم شیرازی: كساني كه كافر شدند آتش دوزخ براي آنها است، هرگز فرمان مرگ آنها صادر نمي‏شود تا بميرند، و نه چيزي از عذابش از آنها تخفيف داده مي‏شود، اينگونه هر كفران كننده‏ اي را كيفر مي‏دهيم.
وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ ﴿۳۷﴾
انصاریان: و آنان در آنجا شیون و فریاد می زنند: پروردگارا! ما را بیرون بیاور تا کار شایسته انجام دهیم غیر آنچه انجام می دادیم. [می گویم:] آیا شما را چندان عمر ندادیم که هر کس می خواست در آن مقدار عمر متذکّر شود، متذکّر می شد؛ و [آیا] بیم دهنده ای به سوی شما نیامد؟ پس بچشید که برای ستمکاران هیچ یاوری نیست.
خرمشاهی: و ايشان در آنجا فرياد بردارند كه پروردگارا ما را بيرون آور، كه كارى شايسته، غير از آنچه مى‏كرديم، پيشه كنيم [در پاسخشان گوييم‏] آيا شما را چندان عمر نداديم كه در آن هر كس كه اهل پند گرفتن است، پند گيرد و آيا [پيامبر] هشداردهنده‏اى به سوى شما نيامد؟ پس [عذاب را] بچشيد كه ستمكاران [مشرك‏] ياورى ندارند
فولادوند: و آنان در آنجا فرياد برمى ‏آورند پروردگارا ما را بيرون بياور تا غير از آنچه میکرديم كار شايسته كنيم مگر شما را [آن قدر] عمر دراز نداديم كه هر كس كه بايد در آن عبرت گيرد عبرت مى‏ گرفت و [آيا] براى شما هشداردهنده نيامد پس بچشيد كه براى ستمگران ياورى نيست
قمشه‌ای: و آن کفّار در آتش دوزخ فریاد و ناله کنند که ای پروردگار، ما را (از این عذاب) بیرون آور تا بر خلاف گذشته به اعمال نیک بپردازیم. (خطاب شود) آیا شما را به اندازه‌ای عمر ندادیم که هر که اهل تذکر و پند شنیدن است در این مدت متذکر شود (و به توبه پردازد)؟ و آیا بیم دهندگان بر شما نیامدند؟ پس (امروز) عذاب دوزخ را بچشید که ستمکاران را هیچ یار و نجات دهنده‌ای نخواهد بود.
مکارم شیرازی: آنها در دوزخ فرياد مي‏زنند پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالح بجا آوريم غير از آنچه انجام مي‏داديم! (در پاسخ به آنها گفته مي‏شود) آيا شما را به اندازه‏ اي كه انسان در آن متذكر مي‏شود عمر نداديم؟ و انذار كننده (الهي) به سراغ شما نيامد؟ سپس بچشيد كه براي ظالمان هيچ ياوري نيست!
إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۳۸﴾
انصاریان: یقیناً خدا دانای غیب آسمان ها و زمین است و بی تردید به نیّات و اسرار سینه ها آگاه است.
خرمشاهی: بى‏گمان خداوند داناى نهانيهاى آسمانها و زمين است، او داناى راز دلهاست‏
فولادوند: خدا[ست كه] داناى نهان آسمانها و زمين است و اوست كه به راز دلها داناست
قمشه‌ای: خدا به اسرار غیب آسمانها و زمین داناست و به افکار و اندیشه دلها هم کاملا آگاه است.
مکارم شیرازی: خداوند از غيب آسمانها و زمين آگاه است و هم او آنچه را در درون دلها است مي‏داند.
هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا ﴿۳۹﴾
انصاریان: او کسی است که شما را در زمین جانشینان [دیگران] قرار داد. پس کسی که کافر شود کفرش به زیان خود اوست، و کافران را کفرشان نزد پروردگارشان جز دشمنی و خشم نمی افزاید، و کافران را کفرشان جز خسارت اضافه نمی کند.
خرمشاهی: او كسى است كه شما را در اين سرزمين جانشينان [پيشينيان‏] ساخت، پس هر كس كفر ورزد، كفرش به زيان اوست، و كافران را كفرشان در نزد خداوند جز نفرت نيفزايد، و كافران را كفرشان جز زيان نيفزايد
فولادوند: اوست آن كس كه شما را در اين سرزمين جانشين گردانيد پس هر كس كفر ورزد كفرش به زيان اوست و كافران را كفرشان جز دشمنى نزد پروردگارشان نمى‏ افزايد و كافران را كفرشان غير از زيان نمى‏ افزايد
قمشه‌ای: اوست خدایی که شما را در زمین جانشین (امم گذشته) قرار داد، اینک هر کس کافر شود زیان کفر بر خود اوست و کفر کافران نزد خدایشان چیزی جز خشم و غضب حق بر آنان نیفزاید و کفر کافران چیزی جز خسارت و زیان بر آنها نخواهد افزود.
مکارم شیرازی: او كسي است كه شما را جانشينان در زمين قرار داد، هر كس كافر شود به زيان خودش خواهد بود و كافران را كفرشان جز خشم و غضب در نزد پروردگار چيزي نمي‏افزايد، و (نيز) كفرشان جز زيان و خسران چيزي بر آنها اضافه نمي‏كند.
قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا ﴿۴۰﴾
انصاریان: بگو: از [قدرت و تدبیر] معبودانتان که به جای خدا می پرستید، مرا خبر دهید، به من نشان دهید که چه چیزی از زمین را آفریده اند یا اینکه شرکتی [با خدا] در آفرینش آسمان ها دارند، یا به آنان کتابی داده ایم که از آن [بر حقّانیّت اعتقاد و ادعای خود] دلیل و برهانی دارند؟ [چنین نیست] بلکه ستمکاران یکدیگر را جز از روی فریب وعده نمی دهند.
خرمشاهی: بگو آيا شريكانى را كه به جاى خداوند قائليد نگريسته‏ايد، به من بنمايانيد چه چيزى را در زمين آفريده‏اند؟، يا آيا در [آفرينش‏] آسمانها شركتى داشته‏اند؟ يا آيا به آنان كتابى داده‏ايم كه ايشان بر مبناى آن حجتى [در دست‏] دارند؟ حق اين است كه ستمكاران [مشرك‏] به يكديگر وعده‏اى جز فريب نمى‏دهند
فولادوند: بگو به من خبر دهيد از شريكان خودتان كه به جاى خدا مى‏ خوانيد به من نشان دهيد كه چه چيزى از زمين را آفريده‏ اند يا آنان در [كار] آسمانها همكارى داشته‏ اند يا به ايشان كتابى داده‏ ايم كه دليلى بر [حقانيت] خود از آن دارند [نه] بلكه ستمكاران جز فريب به يكديگر وعده نمى‏ دهند
قمشه‌ای: (ای رسول ما، مشرکان را) بگو: شما که خدای یگانه را رها کرده و بتان را شریک خدا می‌خوانید با من بگویید و نشان دهید که این بتان چه چیزی از زمین آفریده‌اند؟ یا آیا شرکتی در خلقت آسمانها (با خدا) داشته‌اند؟ یا کتابی به آنها داده‌ایم که (بر عقیده شرک خود) از آن برهانی آرند؟ (هیچ یک از اینها نیست) بلکه ستمکاران مشرک را حجّتی جز وعده دروغی که به آن یکدیگر را می‌فریبند چیزی در دست نیست.
مکارم شیرازی: بگو آيا فكر نمي‏كنيد اين معبوداني را كه شريك خدا قرار داده‏ ايد به من نشان دهيد چه چيزي از زمين را آفريده‏ اند؟ يا اينكه شركتي در (آفرينش و مالكيت) آسمانها دارند؟ يا به آنها كتابي (آسماني) داده‏ ايم و دليلي از آن براي (شرك) خود دارند؟ نه هيچيك از اينها نيست، ظالمان فقط وعده‏ هاي دروغين به يكديگر مي‏دهند!