ParsQuran
سوره 34: سبأ - جزء 22

لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ ﴿۱۵﴾
انصاریان: یقیناً برای قوم سبا در جای اقامتشان نشانه ای [از قدرت و رحمت خدا] وجود داشت، دو باغ از طرف راست و چپ. [گفتیم:] از رزق و روزی پروردگارتان بخورید، و برای او سپاس گزاری کنید، سرزمینی خوش و دلپذیر [دارید]، و پروردگاری بسیار آمرزنده
خرمشاهی: براى قوم سبا در مسكنهايشان پديده شگرفى بود [از جمله‏] دو بوستان در جانب راست و چپ، [كه به ايشان گفتيم‏] از روزى پروردگارتان بخوريد، و او را سپاس بگزاريد، [شما را] شهرى پاكيزه و پروردگارى آمرزگار است‏
فولادوند: قطعا براى [مردم] سبا در محل سكونتشان نشانه [رحمتى] بود دو باغستان از راست و چپ [به آنان گفتيم] از روزى پروردگارتان بخوريد و او را شكر كنيد شهرى است‏ خوش و خدايى آمرزنده
قمشه‌ای: و برای (اولاد و قوم) سبا در وطنشان (سرزمین یمن و شام) از راست و چپ (جنوب و شمال) دو سلسله باغ و بوستان آیتی (از لطف و رحمت حق) بود (همه پر نعمت، و به آنها گفتیم که) بخورید از رزق خدای خود و شکر وی به جای آرید، که مسکنتان شهری نیکو و پر نعمت است و خدای شما غفور (و مهربان) است.
مکارم شیرازی: براي قوم سبا در محل سكونتشان نشانه‏ اي (از قدرت الهي) بود، دو باغ (عظيم و گسترده) از راست و چپ (با ميوه‏ هاي فراوان، به آنها گفتيم) از روزي پروردگارتان بخوريد و شكر او را بجا آوريد، شهري است پاك و پاكيزه و پروردگاري آمرزنده (و مهربان).
فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ ﴿۱۶﴾
انصاریان: ولی [آنان از سپاس گزاری در برابر نعمت، و از فرمان ها او و دعوت پیامبرشان] روی گرداندند، در نتیجه سیل [ویران گر] «عرم» را بر ضد آنان جاری کردیم [که دو باغ آباد راست و چپ منطقه را نابود کرد]، و ما آن دو باغ پر حاصلشتان را به دو باغستانی تبدیل کردیم که دارای میوه هایی تلخ و درخت شوره گز و چیزی اندک از درخت سدر بودند!!
خرمشاهی: ولى رويگردان شدند، آنگاه بر آنان سيل بنيان‏كن را روانه كرديم، و به جاى آن دو بوستانشان دو بوستان داراى ميوه‏هاى ناگوار و درخت گز و اندكمايه‏اى از درخت سدر جانشين كرديم‏
فولادوند: پس روى گردانيدند و بر آن سيل [سد] ع رم را روانه كرديم و دو باغستان آنها را به دو باغ كه ميوه ‏هاى تلخ و شوره‏ گز و نوعى از كنار تنك داشت تبديل كرديم
قمشه‌ای: با وجود این باز (از شکر خدا و طاعت حق) اعراض کردند، ما هم سیلی سخت بر هلاک ایشان فرستادیم و به جای آن دو نوع باغ پر نعمت دو باغ دیگرشان دادیم که بار درختانش تلخ و ترش و بد طعم و شوره گز و اندکی درخت سدر بود.
مکارم شیرازی: اما آنها (از خدا) روي گردان شدند، و ما سيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم و دو باغ (پر بركت)شان را به دو باغ (بي ارزش) با ميوه‏ هاي تلخ، و درختان شوره گز، و اندكي درخت سدر مبدل ساختيم!
ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ ﴿۱۷﴾
انصاریان: این [سیل ویران گر] را در برابر کفرشان به آنان کیفر دادیم. آیا جز کفران کننده را کیفر می دهیم؟
خرمشاهی: به خاطر كفرانى كه ورزيده بودند اين گونه جز ايشان داديم، و آيا جز ناسپاس را كيفر مى‏دهيم؟
فولادوند: اين [عقوبت] را به [سزاى] آنكه كفران كردند به آنان جزا داديم و آيا جز ناسپاس را به مجازات مى ‏رسانيم
قمشه‌ای: این کیفر کفران آنها بود، و آیا ما تا کسی کفران نکند مجازاتش خواهیم کرد؟
مکارم شیرازی: اين را بخاطر كفرشان به آنها جزا داديم، و آيا جز كفران كننده را به چنين مجازاتي كيفر مي‏دهيم؟!
وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ ﴿۱۸﴾
انصاریان: و میان مردم سبا و شهرهایی که در آن ها برکت نهادیم، آبادی های به هم پیوسته و نمایان قرار دادیم، و سیر و سفر را در [میان] آنان متناسب و به اندازه مقرّر داشتیم، [و گفتیم:] شب ها و روزها با امنیت در آنها مسافرت کنید.
خرمشاهی: و در بين آنان و آباديهايى كه به آنها بركت بخشيده بوديم، آباديهاى به هم پيوسته قرار داده بوديم، و در ميان آنها سير و سفر مقرر داشته بوديم، و [به آنان مى‏گفتيم‏] شبها و روزها با كمال امن و امان در آنها سير و سفر كنيد
فولادوند: و ميان آنان و ميان آبادانيهايى كه در آنها بركت نهاده بوديم شهرهاى متصل به هم قرار داده بوديم و در ميان آنها مسافت را به اندازه مقرر داشته بوديم در اين [راه]ها شبان و روزان آسوده ‏خاطر بگرديد
قمشه‌ای: و ما به میان آنها و شهرهایی که پر نعمت و برکت گردانیدیم باز قریه‌هایی نزدیک به هم قرار دادیم با فاصله کوتاه و سیر سفری معیّن (و آنها را گفتیم که) در این ده و شهرهای نزدیک به هم شبان و روزان با ایمنی کامل مسافرت کنید.
مکارم شیرازی: ميان آنها و سرزمينهائي كه بركت داده بوديم شهرها و آباديهاي آشكار قرار داديم، و فاصله‏ هاي متناسب و نزديك مقرر داشتيم (و به آنها گفتيم) شبها و روزها در اين آباديها در امنيت كامل مسافرت كنيد.
فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۱۹﴾
انصاریان: پس [این مغرورشدگان به رفاه و خوشی و ناسپاسان در برابر نعمت] گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما، دوری و فاصله انداز. [این را درخواست کردند تا تهیدستان و پا برهنگان نتوانند در کنار آنان سفر کنند]، و [این گونه آنان] بر خودشان ستم کردند، پس ما آنان را داستان هایی [برای عبرت آیندگان] قرار دادیم و جمعشان را به شدت متلاشی و تار و مار کردیم، همانا در این [سرگذشت ها] برای هر صبرکننده سپاس گزاری عبرت هاست
خرمشاهی: پس گفتند پروردگارا بين سفرهاى ما فاصله انداز، و بدين‏سان بر خويشتن ستم كردند، آنگاه همچون افسانه‏شان گردانديم و پاره و پراكنده‏شان ساختيم، بى‏گمان در اين براى هر شكيباى شاكرى مايه‏هاى عبرت است‏
فولادوند: تا گفتند پروردگارا ميان [منزلهاى] سفرهايمان فاصله انداز و بر خويشتن ستم كردند پس آنها را [براى آيندگان موضوع] حكايتها گردانيديم و سخت تارومارشان كرديم قطعا در اين [ماجرا] براى هر شكيباى سپاسگزارى عبرتهاست
قمشه‌ای: باز آنها گفتند: بار الها، سفرهای ما را دور و دراز گردان، و (به این تقاضای بی‌جا) بر خویش ستم کردند، ما هم آنها را داستانها و مثلهای عبرت آموز کردیم و به کلی متفرق و پراکنده ساختیم. در این عقوبت برای مردمان پر صبر و شکر آیاتی (از عبرت و حکمت) آشکار است.
مکارم شیرازی: ولي (اين ناسپاس مردم) گفتند: پروردگارا! ميان سفره‏ اي ما دوري بيفكن (تا بينوايان نتوانند دوش به دوش اغنيا سفر كنند! و به اين طريق) آنها به خويشتن ستم كردند و ما آنها را اخبار و داستاني (براي ديگران) قرار داديم و جمعيتشان را متلاشي ساختيم، در اين ماجرا آيات و نشانه‏ هاي عبرتي است براي هر صابر شكرگزار.
وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۲۰﴾
انصاریان: و همانا ابلیس، پندارش را [که گفته بود: نسل آدم را گمراه می کنم] درباره آنان تحقق یافت که همه جز گروهی از مؤمنان از او پیروی کردند.
خرمشاهی: و به راستى شيطان ظن خود را درباره ايشان راست يافت، آنگاه [همگى‏] جز گروهى از مؤمنان از او پيروى كردند
فولادوند: و قطعا شيطان گمان خود را در مورد آنها راست‏ يافت و جز گروهى از مؤمنان [بقيه] از او پيروى كردند
قمشه‌ای: و شیطان گمان باطل خود را درباره مردم، سخت به صدق و حقیقت رساند، پس جز فرقه کمی از اهل ایمان همه پیرو او شدند.
مکارم شیرازی: (آري) به يقين ابليس گمان خود را درباره آنها محقق يافت كه همگي از او پيروي كردند جز گروه اندكي از مومنان!
وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ﴿۲۱﴾
انصاریان: و ابلیس را بر آنان [در اینکه فرمان بردارشان کند] هیچ تسلطی نبود [جز وسوسه کردن و باز بودن راه وسوسه بر او، هیچ سببی نداشت] مگر اینکه می خواستیم کسانی را که به آخرت ایمان دارند از آنان که درباره آن در تردیدند مشخص کنیم؛ و پروردگارت بر هر چیزی نگهبان است.
خرمشاهی: و او [شيطان‏] را بر آنان سلطه‏اى نبود، مگر آنكه سرانجام كسى را كه به آخرت ايمان دارد، از كسى كه از آن شك دارد، باز شناسانيم، و پروردگارت بر همه چيز نگهبان است‏
فولادوند: و [شيطان] را بر آنان تسلطى نبود جز آنكه كسى را كه به آخرت ايمان دارد از كسى كه در باره آن در ترديد است باز شناسيم و پروردگار تو بر هر چيزى نگاهبان است
قمشه‌ای: در صورتی که شیطان بر مردمان تسلطی نداشت (بلکه از حرص دنیا پیرو او شدند. و شیطان را بر این نداشتیم) مگر برای آنکه (به امتحان) آن کس را که به عالم قیامت ایمان آورد از آن کس که شک دارد معلوم گردانیم. و خدای تو بر هر چیز نگهبان و آگاه است.
مکارم شیرازی: او سلطه بر آنها نداشت (و آنها را بر پيروي خود مجبور نساخت) و هدف از آزادي شيطان در وسوسه‏ هايش اين بود كه مومنان به آخرت از آنها كه در شك هستند شناخته شوند و پروردگار تو حافظ و نگاهبان همه چيز است.
قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ ﴿۲۲﴾
انصاریان: بگو: کسانی را که به جای خدا [سزاوار پرستیدن] پنداشته اید، بخوانید [تا خواسته هایتان را اجابت کنند، ولی آنها هیچ خواسته ای را از شما اجابت نمی کنند؛ زیرا] در آسمان ها و زمین، هموزن ذره ای را مالک نیستند و آنها را در آن دو هیچ سهم و شرکتی نیست، و از میان آنها هیچ پشتیبانی برای خدا وجود ندارد.
خرمشاهی: بگو كسانى را كه در برابر خدا قائليد بخوانيد، [خواهيد ديد] كه هم سنگ ذره‏اى در آسمان و زمين اختيار و دست ندارند، و در [اداره و آفرينش آنها] ايشان را شركتى نيست، و او [خداوند] را از ميان آنان پشتيبانى نيست‏
فولادوند: بگو كسانى را كه جز خدا [معبود خود] پنداشته‏ ايد بخوانيد هموزن ذره‏ اى نه در آسمانها و نه در زمين مالك نيستند و در آن دو شركتى ندارند و براى وى از ميان آنان هيچ پشتيبانى نيست
قمشه‌ای: (ای رسول ما، مشرکان را) بگو: آنهایی را که به جز خدا شما مؤثر پنداشتید بخوانید (خواهید دانست که) هیچ یک مقدار ذره‌ای در آسمانها و زمین مالک نیستند و با خدا شرکتی در خلقت آسمان و زمین نداشته و به او در آفرینش یاری و کمکی نکرده‌اند.
مکارم شیرازی: بگو كساني را كه غير از خدا (معبود خود) مي‏پنداريد، بخوانيد (آنها هرگز گرهي از كار شما نمي‏گشايند، چرا كه) آنها به اندازه ذره‏ اي در آسمانها و زمين مالك نيستند و نه در (خلقت و مالكيت) آنها شريكند، و نه ياور او (در آفرينش) بوده‏ اند.
وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿۲۳﴾
انصاریان: شفاعت در پیشگاه خدا جز برای کسانی که به آنان اذن دهد سودی ندارد، [آن روز شفیعان و امیدواران به شفاعت مضطربانه به انتظار اذن خدا برای شفاعت هستند] تا زمانی که با صدور اذن شفاعت دل هایشان آرام گیرد [در این هنگام مجرمان به شفیعان] گویند: پروردگارتان چه گفت؟ می گویند: حق گفت و او بلند مرتبه و بزرگ است.
خرمشاهی: و شفاعت نزد او سودى ندهد، مگر درباره كسى كه براى او اجازه دهد، تا چون هراس از دلهاى ايشان برطرف شود، گويند پروردگارتان چه گفت؟ گويند حق، و او بلندمرتبه بزرگ است‏
فولادوند: و شفاعتگرى در پيشگاه او سود نمى ‏بخشد مگر براى آن كس كه به وى اجازه دهد تا چون هراس از دلهايشان برطرف شود مى‏ گويند پروردگارتان چه فرمود مى گويند حقيقت و هموست بلندمرتبه و بزرگ
قمشه‌ای: و شفاعت کسی نزد خدا هم جز آن که خدا به او اذن شفاعت داده سودمند نیست (پس از اینان چشم شفاعت مدارید و خاصّان و انبیاء را در دنیا و آخرت شفیع خود قرار دهید) تا چون (آن خاصان) از دلهاشان اضطراب (جلال و سطوت الهی) بر طرف شود پرسند: خدای شما (در باب شفاعت) چه فرمود؟ پاسخ دهند که حقّ (و درستکاری و شفاعت مؤمنان نه مشرکان و منافقان) فرمود، و اوست خدای بلند مرتبه بزرگوار (و هیچ کس را جرأت مخالفت امرش نیست).
مکارم شیرازی: هيچ شفاعتي نزد او جز براي كساني كه اذن داده سودي ندارد، (در آن روز همه در اضطرابند) تا زماني كه اضطراب از دلهاي آنها زايل گردد (و فرمان از ناحيه او صادر شود، در اين هنگام مجرمان به شفيعان) مي‏گويند: پروردگارتان چه دستوري داده ؟ مي‏گويند: حق را (بيان كرد و اجازه شفاعت درباره مستحقان داد) و او است بلند مقام و بزرگ مرتبه.
قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۴﴾
انصاریان: [به مشرکان] بگو: چه کسی از آسمان ها و زمین به شما روزی می دهد؟ بگو: خدا. و بی تردید ما یا شما بر هدایت یا در گمراهی آشکار هستیم.
خرمشاهی: بگو چه كسى از آسمانها و زمين شما را روزى مى‏دهد؟ بگو خداوند و ما يا شما بر طريق هدايت، يا در گمراهى آشكاريم‏
فولادوند: بگو كيست كه شما را از آسمانها و زمين روزى مى‏ دهد بگو خدا و در حقيقت‏ يا ما يا شما بر هدايت‏ يا گمراهى آشكاريم
قمشه‌ای: بگو: آن که از (نعم) آسمانها و زمین به شما روزی می‌دهد کیست؟ بگو: آن خداست، و ما (که موحدیم) یا شما (که مشرکید) کدام در هدایت یا ضلالتیم (به زودی معلوم شما خواهد شد).
مکارم شیرازی: بگو: چه كسي شما را از آسمانها و زمين روزي مي‏دهد؟ بگو الله، و ما يا شما بر (طريق) هدايت يا در ضلالت آشكاري هستيم.