بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الم
﴿۱﴾
انصاریان: الم
خرمشاهی: الم [الف لام ميم] فولادوند: الف لام ميم قمشهای: الم (از اسرار یا متشابهات یا اشاره به اسماء الهی یا نام این سوره قرآن است). مکارم شیرازی: الم
تَنْزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۲﴾
انصاریان: نازل کردن این کتاب که هیچ تردیدی در [وحی بودن] آن نیست، از سوی پروردگار جهانیان است.
خرمشاهی: كتابى است فرو فرستاده و شك در آن نيست [كه] از سوى پروردگار جهان است فولادوند: نازل شدن اين كتاب كه هيچ [جاى] شك در آن نيست از طرف پروردگار جهانهاست قمشهای: تنزیل این کتاب بزرگ (قرآن) بی هیچ شک از جانب پروردگار عالمیان است. مکارم شیرازی: اين كتابي است كه از سوي پروردگار جهانيان نازل شده و شك و ترديدي در آن نيست.
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ
﴿۳﴾
انصاریان: آیا [مشرکان لجوج] می گویند: [پیامبر] آن را از نزد خود ساخته و پرداخته [و به خدا نسبت داده است؟ چنین نیست] بلکه آن [کتابی] حق و درست است [که] از سوی پروردگارت [نازل شده است]، تا به مردمی که پیش از تو هیچ بیم دهنده ای برای آنان نیامده است بیم دهی تا هدایت یابند.
خرمشاهی: يا گويند كه آن را برساخته است، نه بلكه حق است و از سوى پروردگار توست تا قومى را كه [پيامبرى] هشداردهنده پيش از تو به سراغشان نيامده بود، بيمدهى، باشد كه به راه آيند فولادوند: آيا مى گويند آن را بربافته است [نه چنين است] بلكه آن حق و از جانب پروردگار توست تا مردمى را كه پيش از تو بيم دهنده اى براى آنان نيامده است هشدار دهى اميد كه راه يابند قمشهای: بلکه کافران میگویند قرآن را او از پیش خود (بیمدد وحی خدا) فرابافته. (چنین نیست) بلکه آن به حقّ و راستی از جانب خدا فرستاده شده تا تو قومی را که رسولی پیش از تو به سوی آنان نیامده (از معصیت خدا) بترسانی، باشد که راه هدایت پیش گیرند. مکارم شیرازی: ولي آنها ميگويند (محمد) آن را به دروغ به خدا بسته است، اما (بايد بدانند) اين سخن حقي است از سوي پروردگارت تا گروهي را انذار كني كه قبل از تو هيچ انذار كننده اي براي آنها نيامده است، شايد (پند گيرند و) هدايت شوند.
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ
﴿۴﴾
انصاریان: خداست که آسمان ها و زمین را و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفرید، سپس بر تخت فرمانروایی و تدبیر امور آفرینش چیره و مسلط شد. برای شما جز او هیچ یاور و شفاعت کننده ای نیست، [با این حال] آیا متذکّر و هوشیار نمی شوید؟
خرمشاهی: خداوند كسى است كه آسمان و زمين و مابين آنها را در شش روز آفريد، سپس بر عرش استيلاء يافت، شما را جز او سرور و شفيعى نيست، آيا پند نمىگيريد فولادوند: خدا كسى است كه آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش هنگام آفريد آنگاه بر عرش [قدرت] استيلا يافت براى شما غير از او سرپرست و شفاعتگرى نيست آيا باز هم پند نمى گيريد قمشهای: خدا آن کسی است که آسمانها و زمین و هر چه در بین آنهاست همه را در مقدار شش روز بیافرید، آن گاه بر عرش (فرمانروایی) قرار گرفت، شما را غیر او هیچ (در عالم) یار و یاور و شفیع و مددکاری نیست، آیا تذکر نمییابید؟ مکارم شیرازی: خداوند كسي است كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو است در شش روز (دوران) آفريده سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت، هيچ ولي و شفاعت كننده اي براي شما جز او نيست، آيا متذكر نميشويد؟
يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ
﴿۵﴾
انصاریان: [همه] امور را [همواره] از آسمان تا زمین تدبیر و تنظیم می کند، سپس در روزی که اندازه آن به شمارش شما هزار سال است به سوی او بالا می رود.
خرمشاهی: از آسمان كار و بار زمين را تدبير مىكند، سپس [اعمال مردمان] در روزى كه اندازهاش هزار سال است از آنچه شما مىشماريد، به سوى او بالا مىرود فولادوند: كار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمين اداره مى كند آنگاه [نتيجه و گزارش آن] در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما [آدميان] برمى شماريد هزار سال است به سوى او بالا مى رود قمشهای: اوست که امر عالم را (به نظام احسن و اکمل) از آسمان تا زمین تدبیر میکند سپس در روزی که مقدارش به حساب شما بندگان هزار سال است باز (حقایق و ارواح) به سوی او بالا میرود. مکارم شیرازی: امور اين جهان را از آسمان به سوي زمين تدبير ميكند سپس در روزي كه مقدار آن هزار سال از سالهائي است كه شما ميشمريد به سوي او باز ميگردد (و دنيا پايان مييابد).
ذَلِكَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
﴿۶﴾
انصاریان: این است [پروردگار] دانای نهان و آشکار که توانای شکست ناپذیر و مهربان است،
خرمشاهی: اوست كه داناى نهان و آشكارا [و] پيروزمند مهربان است فولادوند: اوست داناى نهان و آشكار كه شكوهمند مهربان است قمشهای: این است همان خدایی که بر غیب و شهود عالم دانا و (بر جهانیان) مقتدر و مهربان است. مکارم شیرازی: او خداوندي است كه از پنهان و آشكار با خبر است، و شكست ناپذير و مهربان است.
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ
﴿۷﴾
انصاریان: همان کسی که آنچه را آفرید نیکو ساخت، و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد،
خرمشاهی: و [همان] كسى كه هرچيز را كه آفريد نيكو آفريد، و آفرينش انسان [/آدم] را از گل آغاز كرد فولادوند: همان كسى كه هر چيزى را كه آفريده است نيكو آفريده و آفرينش انسان را از گل آغاز كرد قمشهای: آن خدایی که هر چیز را به نیکوترین وجه خلقت کرد و آدمی را نخست از خاک (پست بدین حسن و کمال) بیافرید. مکارم شیرازی: او همان كسي است كه هر چه را آفريد نيكو آفريد، و آغاز آفرينش انسان را از گل قرار داد.
ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ
﴿۸﴾
انصاریان: سپس نسل او را از چکیده ای از آب پست و بی مقدار قرار داد،
خرمشاهی: سپس نسل او را از چكيده آب بىمقدار پديد آورد فولادوند: سپس [تداوم] نسل او را از چكيده آبى پست مقرر فرمود قمشهای: آنگاه خلقت نژاد نوع او را از چکیدهای از آب بیقدر (و نطفه بیحس) مقرر گردانید. مکارم شیرازی: سپس نسل او را از عصارهاي از آب ناچيز و بيقدر خلق كرد.
ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ
﴿۹﴾
انصاریان: آن گاه او را [از جهت اندام] درست و نیکو نمود، و از روح خود در وی دمید و برای شما گوش و چشم و قلب آفرید در حالی که اندک سپاس گزاری می کنید.
خرمشاهی: سپس او را استوار كرد و در او از روح خويش دميد و براى شما گوش [ها] و چشمان و دلها آفريد، چه اندك سپاس مىگزاريد فولادوند: آنگاه او را درستاندام كرد و از روح خويش در او دميد و براى شما گوش و ديدگان و دلها قرار داد چه اندك سپاس مى گزاريد قمشهای: سپس آن (نطفه بیجان) را نیکو بیاراست و از روح (قدسی الهی) خود در آن بدمید، و شما را دارای گوش و چشمها و قلبها (با حسّ و هوش) گردانید، باز بسیار اندک شکر و سپاسگزاری نعمتهای حق میکنید. مکارم شیرازی: بعد اندام او را موزون ساخت و از روح خويش در وي دميد و براي شما گوشها و چشمها و دلها قرار داد، اما كمتر شكر نعمتهاي او را بجاي ميآوريد!
وَقَالُوا أَإِذَا ضَلَلْنَا فِي الْأَرْضِ أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ كَافِرُونَ
﴿۱۰﴾
انصاریان: و [منکران لجوج] گفتند: آیا زمانی که [پس از مردنمان بدن ما ریز ریز شد و پوسید و] در زمین گم شدیم، آیا به راستی ما در آفرینشی جدید خواهیم آمد؟ [نه اینکه این لجوجان متکبر فقط منکر قدرت حق باشند] بلکه آنان منکر دیدار [قیامت و محاسبه اعمال به وسیله] پروردگارشان هستند،
خرمشاهی: و گويند آيا چون در [خاك] زمين ناپديد شديم، آيا آفرينش تازهاى خواهيم يافت؟ بلكه ايشان لقاى پروردگارشان را منكرند فولادوند: و گفتند آيا وقتى در [دل] زمين گم شديم آيا [باز] ما در خلقت جديدى خواهيم بود [نه] بلكه آنها به لقاى پروردگارشان [و حضور او] كافرند قمشهای: کافران (از روی تعجب و انکار) گویند که آیا پس از آنکه ما در زمین (خاک و در خاک) نابود و گم شدیم باز از نو زنده خواهیم شد؟! (بلی البتّه زنده خواهید شد) بلکه آنها به شهود و لقاء خدایشان کافرند. مکارم شیرازی: آنها گفتند: آيا هنگامي كه ما مرديم و در زمين گم شديم آفرينش تازه اي خواهيم يافت؟! ولي آنها لقاي پروردگارشان را انكار ميكنند (و ميخواهند با انكار معاد آزاد باشند و به هوسراني خويش ادامه دهند).
قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ
﴿۱۱﴾
انصاریان: بگو: فرشته مرگ که بر شما گماشته شده است [روح] شما را می گیرد، سپس به سوی پروردگارتان باز گردانده می شوید.
خرمشاهی: بگو فرشته مرگ كه بر شما گماشته شده است، روح شما را مىگيرد، سپس به سوى پروردگارتان بازگردانده مىشويد فولادوند: بگو فرشته مرگى كه بر شما گمارده شده جانتان را مى ستاند آنگاه به سوى پروردگارتان بازگردانيده مى شويد قمشهای: بگو: فرشته مرگ که مأمور قبض روح شماست جان شما را خواهد گرفت و پس از مرگ به سوی خدای خود بازگردانیده میشوید. مکارم شیرازی: بگو: فرشته مرگ كه بر شما مامور شده (روح) شما را ميگيرد، سپس به سوي پروردگارتان باز ميگرديد.
وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ
﴿۱۲﴾
انصاریان: و اگر ببینی زمانی که [این] مجرمان [منکر قیامت] نزد پروردگارشان سرهایشان را به زیر افکنده اند [می بینی که می گویند:] پروردگارا! [به آنچه ما را وعده داده بودی] بینا شدیم و [به دعوت حق] شنوا گشتیم، پس ما را به دنیا برگردان تا کار شایسته انجام دهیم، بی تردید ما باور کننده [همه حقایق] هستیم.
خرمشاهی: و چون گناهكاران را نزد پروردگارشان سرافكنده بينى [گويند] پروردگارا چشم بينا و گوش شنوا يافتيم پس ما را بازگردان كه كارى شايسته پيشه كنيم، ما [ديگر] اهل يقينيم فولادوند: و كاش هنگامى را كه مجرمان پيش پروردگارشان سرهاشان را به زير افكنده اند مى ديدى [كه مى گويند] پروردگارا ديديم و شنيديم ما را بازگردان تا كار شايسته كنيم چرا كه ما يقين داريم قمشهای: و اگر تو حال بدکاران را (در قیامت) ببینی که چگونه در حضور خدای خود سر به زیر و ذلیلند (و با آه و ناله حسرت) گویند: پروردگارا، اینک (عذاب تو را) به چشم دیدیم و (سخن رسولانت را) به گوش گرفتیم، پس ما را (به دنیا) باز گردان تا صالح و نیکوکار شویم که اکنون (وعده تو را) به چشم یقین مشاهده کردیم! مکارم شیرازی: و اگر ببيني مجرمان را هنگامي كه در پيشگاه پروردگارشان سر به زير افكنده، ميگويند: پروردگارا! آنچه وعده كرده بودي ديديم و شنيديم، ما را باز گردان تا عمل صالح بجا آوريم، ما به قيامت ايمان داريم!
وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ
﴿۱۳﴾
انصاریان: و اگر می خواستیم، هدایت هرکسی را [از روی اجبار] به او عطا می کردیم، [اما همه را آزاد و مختار آفریدیم تا راه هدایت یا گمراهی را خود انتخاب کنند] ولی فرمان من بر عذاب لازم و حتم شده است که بی تردید دوزخ را از همه جنّیان و آدمیان [که آیات من را تکذیب کردند] پر خواهم کرد.
خرمشاهی: و اگر خواهيم به هر انسانى هدايتش را ارزانى مىداريم، ولى وعده من تحقق يافته است كه جهنم را از جن و انس، همگان، آكنده سازم فولادوند: و اگر مى خواستيم حتما به هر كسى [از روى جبر] هدايتش را مى داديم ليكن سخن من محق ق گرديده كه هر آينه جهنم را از همه جنيان و آدميان خواهم آكند قمشهای: و اگر ما (به مشیّت ازلی) میخواستیم، هر نفسی را به کمال هدایتش (به جبر و الزام) میرسانیدیم و لیکن وعده حقّ و حتمی من است که دوزخ را البته از همه (کافران) جنّ و انس پر سازم. مکارم شیرازی: اگر ما ميخواستيم به هر انساني (از روي اجبار) هدايت لازمش را ميداديم، ولي (من آنها را آزاد گذارده ام) و مقرر كرده ام كه دوزخ را (از انسانهاي بيايمان و گنهكار) از جن و انس همگي پر كنم.
فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۱۴﴾
انصاریان: پس [به آنان گویند:] به کیفر آنکه دیدار امروزتان را فراموش کردید [عذاب دوزخ را] بچشید، که ما [هم] شما را واگذاشته ایم، و به کیفر آنچه همواره انجام می دادید، عذاب جاودانه را بچشید.
خرمشاهی: پس به خاطر آنكه ديدار اين روزتان را فراموش كرديد [عذاب را] بچشيد ما نيز "فراموشتان" كردهايم و عذاب جاويدان را به خاطر كار و كردار پيشينتان بچشيد فولادوند: پس به [سزاى] آنكه ديدار اين روزتان را از ياد برديد [عذاب را] بچشيد ما [نيز] فراموشتان كرديم و به [سزاى] آنچه انجام مى داديد عذاب جاودان را بچشيد قمشهای: پس (خطاب رسد: امروز) شما ای کافران (عذاب را) به کیفر غفلت از ملاقات این روزتان بچشید که ما هم شما را فراموش کردیم (یعنی از نظر لطف انداختیم) و اینک عذاب ابدی را به پاداش اعمال زشتی که میکردید بچشید. مکارم شیرازی: (و به آنها ميگويم) بچشيد (عذاب جهنم را) بخاطر اينكه ملاقات امروز خود را فراموش كرديد، ما نيز شما را فراموش كرديم، و بچشيد عذاب هميشگي را بخاطر اعمالي كه انجام ميداديد.
إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
﴿۱۵﴾
انصاریان: فقط کسانی به آیات ما ایمان می آورند که وقتی به وسیله آن آیات به آنان تذکر داده شود، سجده کنان به رو در می افتند و همراه با سپاس، پروردگارشان را از هر عیب و نقصی تنزیه می کنند در حالی که [از سجده و سپاس و تنزیه] تکبّر و سرکشی نمی ورزند؛
خرمشاهی: به آيات ما فقط كسانى ايمان آورند كه چون آنها را فرايادشان آرند، به سجده درافتند و پروردگارشان را شاكرانه تسبيح گويند و تكبرنورزند فولادوند: تنها كسانى به آيات ما مى گروند كه چون آن [آيات] را به ايشان يادآورى كنند سجده كنان به روى درمى افتند و به ستايش پروردگارشان تسبيح مى گويند و آنان بزرگى نمى فروشند قمشهای: تنها کسانی به آیات ما ایمان میآورند که چون متذکّر آیات ما شوند به سجده رخ بر خاک نهند و تسبیح و تنزیه و ستایش پروردگار کنند و ابدا به کبر و نخوت سر از فرمان حق نکشند. مکارم شیرازی: تنها كساني به آيات ما ايمان ميآورند كه هر وقت اين آيات به آنها ياد آوري شود به سجده ميافتند، و تسبيح و حمد پروردگارشان را بجاي ميآورند و تكبر نميكنند.
تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ
﴿۱۶﴾
انصاریان: [ملازم بستر استراحت و خواب نیستند، بلکه] پهلوهایشان از خوابگاه هایشان دور می شود در حالی که همواره پروردگارشان را به علت بیم [از عذاب] و امید [به رحمت و پاداش] می خوانند و از آنچه آنان را روزی داده ایم، انفاق می کنند.
خرمشاهی: پهلوهايشان از بسترها جدا شود [و به نيايش شبانه برخيزند و] پروردگارشان را با بيم و اميد بخوانند و از آنچه روزيشان كردهايم ببخشند فولادوند: پهلوهايشان از خوابگاهها جدا مى گردد [و] پروردگارشان را از روى بيم و طمع مى خوانند و از آنچه روزيشان داده ايم انفاق مى كنند قمشهای: (شبها) پهلو از بستر خواب تهی کنند و با بیم و امید (و ناله اشتیاق در نماز شب) خدای خود را بخوانند و آنچه روزی آنها کردهایم (به مسکینان) انفاق کنند. مکارم شیرازی: پهلوهايشان از بسترها در دل شب دور ميشود (بپا ميخيزند و رو به درگاه خدا ميآورند) پروردگار خود را با بيم و اميد ميخوانند، و از آنچه به آنها روزي داده ايم انفاق ميكنند.
فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۱۷﴾
انصاریان: پس هیچ کس نمی داند چه چیزهایی که مایه شادمانی و خوشحالی آنان است به پاداش اعمالی که همواره انجام می داده اند، برای آنان پنهان داشته اند.
خرمشاهی: آرى هيچ كسى نداند كه چه بسيار مايه روشنى چشمها براى آنان نهفته است، كه جزاى كار و كردار پيشينشان است فولادوند: هيچ كس نمى داند چه چيز از آنچه روشنى بخش ديدگان است به [پاداش] آنچه انجام مى دادند براى آنان پنهان كرده ام قمشهای: پس هیچ کس نمیداند که به پاداش نیکوکاریشان چه نعمت و لذّتهای بینهایت که روشنیبخش (دل و) دیده است در عالم غیب برایشان ذخیره شده است. مکارم شیرازی: هيچكس نميداند چه پاداشهاي مهمي كه مايه روشني چشمها ميگردد براي آنها نهفته شده، اين جزاي اعمالي است كه انجام ميدادند.
أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ
﴿۱۸﴾
انصاریان: با این حال آیا کسانی که مؤمن اند مانند کسانی هستند که فاسق اند؟ [نه هرگز این دو گروه] مساوی و یکسان نیستند.
خرمشاهی: آيا كسى كه مؤمن است همانند كسى است كه فاسق است؟ [هرگز] برابر نيستند فولادوند: آيا كسى كه مؤمن است چون كسى است كه نافرمان است يكسان نيستند قمشهای: آیا آن کس که ایمان آورده (حالش در قیامت) مانند کسی است که کافر بوده؟ هرگز یکسان نخواهند بود. مکارم شیرازی: آيا كسي كه با ايمان باشد همچون كسي است كه فاسق است ؟ نه، هرگز اين دو برابر نيستند!
أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلًا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۱۹﴾
انصاریان: اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، پس برای آنان بهشت هایی که اقامت گاه دائمی است خواهد بود [که به آنان] به پاداش اعمالی که همواره انجام می دادند، پیشکش می شود.
خرمشاهی: اما كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، جنةالماوى دارند كه به خاطر كار و كردار پيشينشان پيشكش [آنان] است فولادوند: اما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند به [پاداش] آنچه انجام مى دادند در باغهايى كه در آن جايگزين مى شوند پذيرايى مى گردند قمشهای: اما آنان که (در دنیا) با ایمان و نیکو کار بودند به پاداش اعمال صالح منزلگاه پر نعمت در بهشت ابد یابند. مکارم شیرازی: اما كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند باغهاي بهشت جاويدان از آن آنها خواهد بود، اين وسيله پذيرائي (خداوند) از آنهاست در مقابل اعمالي كه انجام ميدادند.
وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ
﴿۲۰﴾
انصاریان: اما کسانی که نافرمانی کرده اند اقامتگاهشان آتش است، هرگاه بخواهند از آن بیرون آیند در آن بازگردانده می شوند، و به آنان گویند: عذاب آتش را که همواره آن را تکذیب می کردید، بچشید.
خرمشاهی: و اما كسانى كه سرپيچى كردهاند سرا و سرانجامشان آتش دوزخ است، هرگاه كه خواهند از آن بيرون روند، به آن بازگردانده شوند، و به ايشان گفته شود، عذاب آتشى را كه منكرش بوديد، بچشيد فولادوند: و اما كسانى كه نافرمانى كرده اند پس جايگاهشان آتش است هر بار كه بخواهند از آن بيرون بيايند در آن بازگردانيده مى شوند و به آنان گفته مى شود عذاب آن آتشى را كه دروغش مى پنداشتيد بچشيد قمشهای: و اما آنان که سر از طاعت حق کشیده و فاسق شدند منزلگاهشان در آتش دوزخ است و هر چه کوشند و خواهند که از آن آتش بیرون آیند باز (فرشتگان عذاب) بدان دوزخ برگردانندشان و گویند: عذاب آتشی را که (در دنیا) تکذیب میکردید اینک بچشید. مکارم شیرازی: و اما كساني كه فاسق شدند (و از اطاعت پروردگارشان بيرون رفتند) جايگاه هميشگي آنها آتش است هر زمان بخواهند از آن خارج شوند آنها را به آن باز ميگردانند و به آنها گفته ميشود بچشيد عذاب آتشي را كه انكار ميكرديد!
وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
﴿۲۱﴾
انصاریان: و بی تردید آنان را غیر از عذاب بزرگ تر [در قیامت] از عذاب نزدیک تر [در دنیا] می چشانیم، باشد که [از فسق و فجور] برگردند.
خرمشاهی: و به ايشان عذاب كوچكتر را غير از عذاب بزرگتر، مىچشانيم باشد كه بازگردند فولادوند: و قطعا غير از آن عذاب بزرگتر از عذاب اين دنيا [نيز] به آنان مىچشانيم اميد كه آنها [به خدا] بازگردند قمشهای: و البته ما کافران را عذاب نزدیکتر (و کمتر به بلاهای دنیا یا در برزخ) بچشانیم غیر آن عذاب بزرگتر و شدیدتر (قیامت یا قیام حجّت عصر علیه السّلام) تا مگر (متنبّه و پشیمان از کفر و عصیان شوند و به سوی خدا) باز گردند. مکارم شیرازی: ما آنها را از عذاب نزديك (اين دنيا) قبل از عذاب بزرگ (آخرت) ميچشانيم شايد باز گردند.
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ
﴿۲۲﴾
انصاریان: ستمکارتر از کسی که به وسیله آیات پروردگارش تذکر داده شود، سپس از آنها روی برگرداند، کیست؟ بی تردید ما از مجرمان انتقام می گیریم.
خرمشاهی: و كيست ستمكارتر از كسى كه به آيات پروردگارش پند داده شود، سپس از آن رو بگرداند، ما از گناهكاران انتقام مىگيريم فولادوند: و كيست بيدادگرتر از آن كس كه به آيات پروردگارش پند داده شود [و] آنگاه از آن روى بگرداند قطعا ما از مجرمان انتقام كشنده ايم قمشهای: و کدامین کس در عالم از آن کس که به آیات خدا پند و تذکّرش دادند و باز اعراض کرد ستمکارتر است؟ البته ما از بدکاران انتقام خواهیم کشید. مکارم شیرازی: چه كسي ستمكارتر است از آنكس كه آيات پروردگارش به او تذكر داده شده و او از آن اعراض كرده، مسلما ما از مجرمان انتقام خواهيم گرفت.
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ
﴿۲۳﴾
انصاریان: و به راستی ما به موسی کتاب دادیم، پس تو در دریافت کتاب [به وسیله موسی] هیچ تردیدی نداشته باش، و آن را برای بنی اسرائیل هدایت قرار دادیم،
خرمشاهی: و به راستى به موسى كتاب آسمانى بخشيديم، پس در لقاى او شك نداشته باش، و آن را رهنمود بنىاسرائيل گردانديم فولادوند: و به راستى [ما] به موسى كتاب داديم پس در لقاى او [با خدا]ترديد مكن و آن [كتاب] را براى فرزندان اسرائيل [مايه] هدايت قرار داديم قمشهای: و همانا ما به موسی کتاب (تورات) را عطا کردیم پس تو در ملاقات او (یعنی ملاقات موسی با خدا در قیامت یا شب معراج با تو) هیچ شک مدار، و ما او را سبب هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم. مکارم شیرازی: ما به موسي كتاب آسماني داديم و شك نداشته باش كه او آيات الهي را دريافت داشت و ما آنرا وسيله هدايت بني اسرائيل قرار داديم.
وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ
﴿۲۴﴾
انصاریان: و برخی از آنان را چون [در برابر مشکلات، سختی ها و حادثه های تلخ و شیرین] صبر کردند و همواره به آیات ما یقین داشتند، پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت می کردند.
خرمشاهی: و از ايشان چون شكيبايى ورزيدند و به آيات ما ايقان يافتند، پيشوايانى برگماشتيم كه به فرمان ما هدايت مىكردند فولادوند: و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما [مردم را] هدايت میکردند قمشهای: و برخی از آن بنی اسرائیل را امام و پیشوایانی که خلق را به امر ما (نه به امر خلق) هدایت کنند قرار دادیم برای آنکه (در راه حق) صبر کردند و در آیات ما مقام یقین یافتند. مکارم شیرازی: و از آنها امامان (و پيشواياني) برگزيديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت ميكردند بخاطر اينكه شكيبائي نمودند و به آيات ما يقين داشتند.
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
﴿۲۵﴾
انصاریان: یقیناً پروردگارت روز قیامت، خود میان آنان درباره آنچه همواره در آن اختلاف می کردند، داوری خواهد کرد.
خرمشاهی: بىگمان پروردگارت در ميان آنان در روز قيامت در آنچه در آن اختلاف داشتند، داورى خواهد كرد فولادوند: در حقيقت پروردگار تو خود روز قيامت در آنچه با يكديگر در باره آن اختلاف میکردند ميانشان داورى خواهد كرد قمشهای: البته خدای تو به روز قیامت در آنچه این مردم (از آیات و احکام الهی) اختلاف کلمه میانگیختند حکم خواهد کرد. مکارم شیرازی: مسلما پروردگار تو ميان آنها روز قيامت در آنچه اختلاف داشتند داوري ميكند (و هر كس را به سزاي اعمالش ميرساند).
أَوَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ أَفَلَا يَسْمَعُونَ
﴿۲۶﴾
انصاریان: آیا مشرکان را [داستان] بسیاری از ملت هایی که ما پیش از آنان هلاک کردیم که [اینان] در مسکن هایشان قدم می زنند هدایت نکرد [و برای آنان روشن نساخت که سرانجام کفرپیشگان هلاکت است؟] همانا در این [سرگذشت ها] عبرت هاست، آیا نمی شنوند؟!
خرمشاهی: آيا براى ايشان روشن نشده است كه پيش از آنان چه بسيار نسلهايى را نابود كرديم كه [اينان] بر خانه و كاشانههايشان مىگذرند، بىگمان در اين مايههاى عبرت است، آيا [به گوش دل] نمىشنوند؟ فولادوند: آيا براى آنان روشن نگرديده كه چه بسيار نسلها را پيش از آنها نابود گردانيديم [كه اينان] در سراهايشان راه مى روند قطعا در اين [امر] عبرتهاست مگر نمى شنوند قمشهای: آیا آن طوایف و قبایلی را که ما پیش از این مردم کنونی هلاک کردیم و اینان اینک در دیارشان به جای آنها رفت و آمد میکنند هلاک آنها موجب هدایت و عبرت اینان نگردید؟ البته در این هلاک پیشینیان آیاتی (از پند و عبرت خلق) است، آیا باز هم سخن نمیشنوند؟ مکارم شیرازی: آيا براي هدايت آنها همين كافي نيست كه افراد زيادي را كه در قرون پيش از آنها زندگي داشتند هلاك كرديم ؟ اينها در مساكن (ويران شده) آنان راه ميروند، در اين آياتي است (از قدرت خداوند و مجازات دردناك او) آيا نميشنوند؟!
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ
﴿۲۷﴾
انصاریان: آیا ندانسته اند که ما آب را به سوی زمین بی گیاه می رانیم و به وسیله آن زراعتی را بیرون می آوریم که دام هایشان و خودشان از آن می خورند؟ پس آیا [آثار رحمت خدا را] نمی بینند؟!
خرمشاهی: آيا نينديشيدهاند كه ما آب [ابرهاى بارانى] را به سوى سرزمين سترون مىرانيم و بدان كشتزارى برمىآوريم كه چارپايانشان و خودشان از آن مىخورند، آيا [به چشم بصيرت] نمىنگرند؟ فولادوند: آيا ننگريسته اند كه ما باران را به سوى زمين باير مى رانيم و به وسيله آن كشته اى را برمى آوريم كه دامهايشان و خودشان از آن مى خورند مگر نمى بينند قمشهای: آیا ندیدند که ما آب باران را به سوی زمین خشک بیآب و گیاه میبریم آن گاه حاصلی که خود و چهارپایانشان از آن بخورند میرویانیم؟ آیا باز هم چشم بصیرت نمیگشایند (تا لطف رحمت واسع خدا را به خلق بنگرند). مکارم شیرازی: آيا نديدند كه ما آب را به سوي زمينهاي خشك ميرانيم، و به وسيله آن زراعتهائي ميرويانيم كه هم چهارپايانشان از آن ميخورند و هم خودشان تغذيه ميكنند، آيا نميبينند؟!
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۲۸﴾
انصاریان: و [مشرکان از روی مسخره به مؤمنان] می گویند: اگر راست می گویید این فتح و پیروزی [که به خود وعده می دهید و به آن دلخوش هستید] کی خواهد بود؟
خرمشاهی: و گويند اگر راست مىگوييد اين داورى كى خواهد بود؟ فولادوند: و مى پرسند اگر راست مى گوييد اين پيروزى [شما] چه وقت است قمشهای: و کافران میگویند: این فتح و گشایش (یعنی روز قیامت یا فتح مکه به دست مسلمین که وعد و وعید میدهید) کی خواهد بود اگر راست میگویید؟ مکارم شیرازی: آنها ميگويند: اگر راست ميگوئيد اين پيروزي شما كي خواهد بود؟
قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ
﴿۲۹﴾
انصاریان: بگو: روز فتح و پیروزی [حتمی مؤمنان] کسانی که کفر ورزیده اند، نه ایمان آوردنشان سودشان دهد و نه به آنان مهلت داده می شود؛
خرمشاهی: بگو روز داورى كافران را ايمانشان سود ندهد و به آنان مهلت ندهند فولادوند: بگو روز پيروزى ايمان كسانى كه كافر شده اند سود نمى بخشد و آنان مهلت نمى يابند قمشهای: بگو که (امروز باید ایمان آرید که) روز فتح، ایمان آنان که کافر بودند سود نبخشد و آنها را مهلت ندهند. مکارم شیرازی: بگو: روز پيروزي ايمان آوردن سودي به حال كافران نخواهد داشت، و به آنها هيچ مهلت داده نميشود!
فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ
﴿۳۰﴾
انصاریان: بنابراین از آنان روی برگردان و منتظر [رسیدن پیروزی] باش که آنان هم [به گمان خود] منتظرند [که بر شما پیروز شوند.]
خرمشاهی: پس از آنان روى بگردان و منتظر باش كه آنان نيز منتظرند فولادوند: پس از ايشان روى برتاب و منتظر باش كه آنها نيز در انتظارند قمشهای: پس از آن کافران اعراض و دوری کن و منتظر (فتح و فیروزی خدا) باش، که آنها هم منتظر (قوّت خویش و ضعف و شکست تو) هستند. مکارم شیرازی: اكنون كه چنين است از آنها روي بگردان و منتظر باش، آنها نيز منتظرند! (تو منتظر رحمت خدا باش و آنها منتظر عذاب او!). |
||