أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
﴿۵﴾
انصاریان: اینانند که از سوی پروردگارشان بر بلندای هدایتند، و اینانند که رستگارند،
خرمشاهی: اينانند كه از سوى پروردگارشان از هدايتى برخوردارند و هم اينانند كه رستگارند فولادوند: آنانند كه از جانب پروردگارشان از هدايت برخوردارند و ايشانند كه رستگارانند قمشهای: هم آنان از (لطف) پروردگار خویش به راه راستند و هم آنان رستگاران عالمند. مکارم شیرازی: آنها بر طريق هدايت پروردگارشان هستند، و آنهايند رستگاران
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ
﴿۶﴾
انصاریان: و برخی از مردم اند که افسانه های بیهوده و سخنان یاوه و سرگرم کننده را می خرند تا از روی نادانی و بی دانشی [مردم را] از راه خدا گمراه کنند و آن را به مسخره بگیرند؛ اینانند که برای آنان عذابی خوارکننده خواهد بود.
خرمشاهی: و از مردمان كسى هست كه خريدار سخنان سرگرمكننده است تا بىهيچ علمى [مردمان را] از راه خدا گمراه گرداند، و آن را به ريشخند گيرد، اينانند كه عذابى خفتبار [در پيش] دارند فولادوند: و برخى از مردم كسانى اند كه سخن بيهوده را خريدارند تا [مردم را] بى[هيچ] دانشى از راه خدا گمراه كنند و [راه خدا] را به ريشخند گيرند براى آنان عذابى خواركننده خواهد بود قمشهای: و برخی از مردمان (فاسد فتنه انگیز مانند نضر حارث) کسی است که گفتار و سخنان لغو و باطل را (مانند قصّههای دروغ و افسانههای شهوتانگیز مفسد اخلاق و سرود مطرب) به هر وسیله تهیّه میکند تا (خلق را) به جهالت از راه خدا (و آموختن علوم و معارف قرآن) گمراه سازد و آیات قرآن را به تمسخر و استهزا گیرد، این مردمان (فاسد کافر) به عذاب، با خواری و ذلّت گرفتار شوند. مکارم شیرازی: بعضي از مردم سخنان باطل و بيهوده خريداري ميكنند تا مردم را از روي جهل و ناداني گمراه سازند، و آيات الهي را به استهزا و سخريه گيرند، براي آنها عذاب خوار كننده است.
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّى مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
﴿۷﴾
انصاریان: چون آیات ما بر او خوانده شود متکبرانه روی برمی گرداند، گویی آنها را نشنیده است، انگار در دو گوشش سنگینی است، پس او را به عذابی دردناک مژده ده؛
خرمشاهی: و چون آيات ما بر او خوانده شود، متكبرانه روى برگرداند كه گويى آن را نشنيده است، چنانكه گويى در گوشهايش سنگينىاى هست، پس او را از عذاب دردناك خبر ده فولادوند: و چون آيات ما بر او خوانده شود با نخوت روى برمى گرداند چنانكه گويى آن را نشنيده [يا] گويى در گوشهايش سنگينى است پس او را از عذابى پر درد خبر ده قمشهای: و هر گاه بر او تلاوت آیات ما شود چنان با غرور و تکبّر پشت گرداند که گویی هیچ آن آیات الهی را نشنید، پنداری از هر دو گوش کر است، این کس را به عذاب دردناک بشارت ده. مکارم شیرازی: هنگامي كه آيات ما بر او خوانده ميشود مستكبرانه روي بر ميگرداند، گوئي آن را نشنيده، گوئي اصلا گوشهايش سنگين است! او را به عذاب دردناك بشارت ده.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ
﴿۸﴾
انصاریان: و یقیناً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، برای آنان بهشت های پرنعمت خواهد بود،
خرمشاهی: بىگمان كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، بوستانهاى پرناز و نعمت براى آنان است فولادوند: در حقيقت كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند باغهاى پر نعمت خواهند داشت قمشهای: آنان که به خدا ایمان آوردند و به اعمال نیکو پرداختند باغهای پر نعمت (بهشت جاودانی) مخصوص آنهاست. مکارم شیرازی: (ولي) كساني كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند باغهاي پر نعمت بهشت از آن آنهاست.
خَالِدِينَ فِيهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
﴿۹﴾
انصاریان: که در آنجا جاودانه اند؛ خدا وعده کرده است وعده ای به حقّ و درست، و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: كه جاودانه در آنند، وعده الهى حق است، و او پيروزمند فرزانه است فولادوند: كه در آن جاودان مى مانند وعده خداست كه حق است و هموست شكست ناپذير سنجيده كار قمشهای: که در آن بهشت ابد همیشگی خواهند بود، این وعده خدا محقّق و حتمی است، و او مقتدر و آگاه است. مکارم شیرازی: جاودانه در آن خواهند ماند، اين وعده مسلم الهي است، و اوست عزيز و حكيم (شكست ناپذير و دانا).
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ
﴿۱۰﴾
انصاریان: آسمان ها را بدون ستون هایی که آنها را ببینند، آفریده و در زمین کوه هایی استوار افکنده است تا شما را نلرزاند و به اضطراب نیندازد، و در آن از هر جنبنده ای پراکنده کرده است، و از آسمان آبی نازل کردیم پس [به وسیله آن] از هر نوع گیاه نیکو و با ارزش در آن رویاندیم.
خرمشاهی: آسمانها را بدون ستونهايى كه ببينيد پديد آورد، و در زمين كوهها بيفكند تا شما را نجنباند، و در آن از هرگونه جانورى پراكند، و از آسمان آبى فرو فرستاديم، آنگاه در آن از هر گونهاى ارزشمند رويانديم فولادوند: آسمانها را بى هيچ ستونى كه آن را ببينيد خلق كرد و در زمين كوههاى استوار بيفكند تا [مبادا زمين] شما را بجنباند و در آن از هر گونه جنبنده اى پراكنده گردانيد و از آسمان آبى فرو فرستاديم و از هر نوع [گياه] نيكو در آن رويانيديم قمشهای: (سقف رفیع) آسمانها را بیستونی که به حسّ مشاهده کنید خلق کرده و کوههای بزرگ را در زمین بنهاد تا شما را نجنباند و در روی زمین انواع مختلف حیوانات را منتشر و پراکنده ساخت، و هم از آسمان آب باران فرود آوردیم و به آن آب در روی زمین نباتات پرفایده برویانیدیم. مکارم شیرازی: آسمانها را بدون ستوني كه قابل رؤ يت باشد آفريد، و در زمين كوههائي افكند تا شما را به لرزه در نياورد، و از هر گونه جنبنده روي آن منتشر ساخت، و از آسمان آبي نازل كرديم، و به وسيله آن در روي زمين انواع گوناگوني از جفتهاي گياهان پر ارزش رويانديم.
هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
﴿۱۱﴾
انصاریان: این است آفرینش خدا. پس به من نشان دهید آنها که غیر اویند [و شما به عنوان معبود برگزیده اید] چه چیزی آفریده اند؟ [آنها چیزی نیافریده اند] بلکه ستمکاران در گمراهی آشکاری هستند.
خرمشاهی: اين آفرينش خداست، پس به من نشان دهيد كسانى كه [مدعى و] در برابر او هستند چه چيزى آفريدهاند؟ آرى ستمكاران [مشرك] در گمراهى آشكارند فولادوند: اين خلق خداست [اينك] به من نشان دهيد كسانى كه غير از اويند چه آفريده اند [هيچ] بلكه ستمگران در گمراهى آشكارند قمشهای: این همه آفریده خداست، حال شما (مشرکان) بگویید آنان که به جز خدا (معبود شما) هستند در جهان چه آفریدهاند؟ (هیچ نیافریدهاند) بلکه ستمکاران (مشرک که آنها را شریک خدا گرفتند) دانسته در گمراهی آشکار هستند. مکارم شیرازی: اين آفرينش خداست، اما به من نشان دهيد معبوداني كه غير او هستند چه چيز را آفريده اند؟ ولي ظالمان در گمراهي آشكارند.
وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ
﴿۱۲﴾
انصاریان: و به راستی ما به لقمان حکمت عطا کردیم که نسبت به خدا سپاس گزار و شاکر باش و هرکه سپاس گزارد تنها به سود خود سپاس می گزارد، و هرکه ناسپاسی کند [به خدا زیان نمی زند، زیرا] خدا بی نیاز و ستوده است.
خرمشاهی: و به راستى به لقمان حكمت بخشيديم، كه خداى را سپاس گو، [و بدان كه] هر كس سپاسگزارى كند، همانا به سود خويش سپاس گزارده است، و هر كس كفران ورزد، [بداند كه] خداوند بىنياز ستوده است فولادوند: و به راستى لقمان را حكمت داديم كه خدا را سپاس بگزار و هر كه سپاس بگزارد تنها براى خود سپاس مى گزارد و هر كس كفران كند در حقيقت خدا بى نياز ستوده است قمشهای: و ما به لقمان مقام (علم و) حکمت عطا کردیم (و فرمودیم) که (بر این نعمت بزرگ) خدا را شکر کن، و هر کس شکر حق گوید به نفع خود اوست و هر که ناسپاسی و کفران کند خدا (از شکر و سپاس خلق) بینیاز و (به ذات خود) ستوده صفات است. مکارم شیرازی: ما به لقمان حكمت داديم (و به او گفتيم) شكر خدا را بجاي آور، هر كس شكرگزاري كند به سود خويش شكر كرده، و آنكس كه كفران كند (زياني به خدا نميرساند) چرا كه خداوند بينياز و ستوده است.
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ
﴿۱۳﴾
انصاریان: و [یاد کن] هنگامی که لقمان به پسرش در حالی که او را موعظه می کرد، گفت: پسرکم! به خدا شرک نورز، بی تردید شرک ستمی بزرگ است.
خرمشاهی: و چنين بود كه لقمان به پسرش -كه پندش مىدادگفت فرزندم به خداوند شرك مياور، چرا كه شرك ستم بزرگى است فولادوند: و [ياد كن] هنگامى را كه لقمان به پسر خويش در حالى كه وى او را اندرز مى داد گفت اى پسرك من به خدا شرك مياور كه به راستى شرك ستمى بزرگ است قمشهای: و (یاد کن) وقتی که لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت: ای پسر عزیزم، هرگز شرک به خدا نیاور که شرک بسیار ظلم بزرگی است. مکارم شیرازی: به خاطر بياور هنگامي را كه لقمان به فرزندش گفت - در حالي كه او را موعظه ميكرد - پسرم! چيزي را شريك خدا قرار مده كه شرك ظلم عظيمي است.
وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ
﴿۱۴﴾
انصاریان: و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش به او حامله شد [در حالی که] سستی به روی سستی [به او دست می داد] و باز گرفتنش [از شیر] در دو سال است [و سفارش کردیم] که برای من و پدر و مادرت سپاس گزاری کن؛ بازگشت [همه] فقط به سوی من است.
خرمشاهی: و انسان را در حق پدر و مادرش سفارش كرديم كه مادرش او را با ضعف روزافزون، آبستن بوده است، [و شير دادن] و از شير گرفتن او دو سال به طول انجاميده، براى من و پدر و مادرت سپاس بگزار كه سير و سرانجام به سوى من است فولادوند: و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش كرديم] كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است قمشهای: و ما به هر انسانی سفارش کردیم که در حقّ پدر و ما در خود نیکی کن خصوص مادر که چون بار حمل فرزند برداشته و تا مدّت دو سال که طفل را از شیر باز گرفته (هر روز) بر رنج و ناتوانیش افزوده است، (و فرمودیم که) شکر من و شکر پدر و مادرت بجای آور، که بازگشت (خلق) به سوی من خواهد بود. مکارم شیرازی: و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش كرديم، مادرش او را با زحمت روي زحمت حمل كرد، (و به هنگام بارداري هر روز رنج و ناراحتي تازه اي را متحمل ميشد) و دوران شيرخوارگي او در دو سال پايان مييابد (آري به او توصيه كردم) كه شكر براي من و براي پدر و مادرت بجا آور كه بازگشت همه شما به سوي من است. |
||