ParsQuran
سوره 3: آل عمران - جزء 3

وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ ﴿۶۹﴾
انصاریان: گروهی از اهل کتاب آرزو دارند که کاش شما را [از راه خدا] گمراه کنند، در حالی که جز خودشان را گمراه نمی کنند، و [این واقعیت را] درک نمی کنند.
خرمشاهی: گروهى از اهل كتاب خوش دارند كه شما را گمراه كنند، ولى جز خودشان را به گمراهى نمى‏كشند و نمى‏دانند
فولادوند: گروهى از اهل كتاب آرزو مى كنند كاش شما را گمراه میکردند در صورتى كه جز خودشان [كسى] را گمراه نمى كنند و نمى‏ فهمند
قمشه‌ای: گروهی از اهل کتاب انتظار و آرزوی آن دارند که شما را گمراه کنند، و گمراه نمی‌کنند مگر خودشان را، و (این را) نمی‌فهمند.
مکارم شیرازی: جمعي از اهل كتاب (از يهود)، دوست داشتند (و آرزو مي‏كردند) شما را گمراه كنند، (اما آنها بايد بدانند كه نميتوانند شما را گمراه سازند،) آنها گمراه نمي‏كنند مگر خودشان را، و نميفهمند!
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿۷۰﴾
انصاریان: ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا [در تورات و انجیل درباره اوصاف پیامبر اسلام] کفر می ورزید در حالی که خودتان گواهی می دهید [که این آیات از سوی خدا نازل شده است؟!]
خرمشاهی: اى اهل كتاب چرا آيات الهى را آگاهانه انكار مى‏كنيد؟
فولادوند: اى اهل كتاب چرا به آيات خدا كفر مى ‏ورزيد با آنكه خود [به درستى آن] گواهى مى‏ دهيد
قمشه‌ای: ای اهل کتاب، چرا به آیات خدا کافر شوید و حال آنکه شما به صدق آن گواهید؟!
مکارم شیرازی: اي اهل کتاب! چرا به آيات خدا کافر مي شويد، در حالي که (به درستي آن) گواهي مي دهيد؟!
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۷۱﴾
انصاریان: ای اهل کتاب! چرا در حالی که [به حقایق و واقعیات] آگاهید، حق را به باطل مُشتبه می کنید، و حق را پنهان می دارید [تا مردم گمراه بمانند؟!]
خرمشاهی: اى اهل كتاب چرا ديده و دانسته حق را به باطل مى‏آميزيد و آن را كتمان مى‏كنيد؟
فولادوند: اى اهل كتاب چرا حق را به باطل درمى ‏آميزيد و حقيقت را كتمان مى ‏كنيد با اينكه خود میدانید
قمشه‌ای: ای اهل کتاب، چرا حق را به باطل مشتبه سازید (تا چراغ حق را به باد شبهات خاموش کنید) و حق را پوشیده می‌دارید در صورتی که (به حقّانیّت آن) آگاهید؟!
مکارم شیرازی: اي اهل کتاب! چرا حق را با باطل (مي آميزيد و) مشتبه مي کنيد (تا ديگران نفهمند و گمراه شوند)، و حقيقت را پوشيده مي داريد در حالي که مي دانيد؟!
وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۷۲﴾
انصاریان: و گروهی از [عالمانِ] اهل کتاب [به پیروان خود] گفتند: اول روز به آنچه [از آیات قرآن] بر مؤمنان نازل شده [به مکر و حیله] ایمان آورید، و در پایان روز کفر ورزید، شاید [مؤمنان با این ایمان و انکار شما به تردید افتند و] از دینشان بازگردند!!
خرمشاهی: و گروهى از اهل كتاب گفتند به آنچه بر مؤمنان [مسلمانان‏] نازل شده است، در آغاز روز ايمان بياوريد، و در پايان روز انكارش كنيد، شايد [از دين خود] برگردند
فولادوند: و جماعتى از اهل كتاب گفتند در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان نازل شد ايمان بياوريد و در پايان [روز] انكار كنيد شايد آنان [از اسلام] برگردند
قمشه‌ای: و گروهی از اهل کتاب گفتند: به دین و کتابی که برای مسلمانان نازل شده اول روز ایمان آرید و آخر روز کافر شوید، شاید (به این حیله) آنها نیز (از اسلام) برگردند.
مکارم شیرازی: و جمعي از اهل كتاب (از يهود) گفتند: (برويد در ظاهر) به آنچه بر مؤ منان نازل شده، در آغاز روز ايمان بياوريد، و در پايان روز، كافر شويد (و باز گرديد)! شايد آنها (از آيين خود) باز گردند! (زيرا شما را، اهل كتاب و آگاه از بشارات آسماني پيشين مي‏دانند، و اين توطئه كافي است كه آنها را متزلزل سازد).
وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۷۳﴾
انصاریان: و [نیز گفتند: در توضیح حقایق] جز به کسی که از دینتان پیروی می کند، اطمینان نورزید [تا دیگران هدایت نیابند]. بگو: یقیناً هدایت، هدایت خداست. سپس گفتند: گمان نکنید آنچه به شما اهل کتاب [از نبوّت، معجزه، قبله مستقل و آیات آسمانی] داده شده به کسی [از عرب و غیر عرب] داده شود، یا اینکه مؤمنان می توانند نزد پروردگارشان با شما محاجّه و گفتگو کنند. [در پاسخ یاوه های آنان] بگو: فضل و رحمت [که از جلوه هایش نبوّت، کتاب، معجزه و قبله است،] به دست خداست، به هر کس بخواهد می دهد؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست.
خرمشاهی: و جز به كسى كه از دين شما پيروى مى‏كند، ايمان نياوريد -بگو هدايت، هدايت الهى است[و باور مكنيد] كه به كسى نظير آنچه به شما داده شده است داده شود يا [باور مكنيد كه بتوانند] در پيشگاه خداوند با شما احتجاج كنند بگو چنين فضلى در دست خداوند است، به هركس كه بخواهد مى‏بخشد، و خداوند گشايشگر داناست‏
فولادوند: و [گفتند] جز به كسى كه دين شما را پيروى كند ايمان نياوريد بگو هدايت هدايت‏ خداست مبادا به كسى نظير آنچه به شما داده شده داده شود يا در پيشگاه پروردگارتان با شما محاجه كنند بگو [اين] تفضل به دست ‏خداست آن را به هر كس كه بخواهد مى‏ دهد و خداوند گشايشگر داناست
قمشه‌ای: و ایمان نیاورید مگر به آن کس که پیرو دین شما باشد-بگو: راه سعادت آن است که خدا بنماید-تا مبادا معلوم شود که به امتی دیگر نیز مانند شریعت شما عطا می‌گردد، یا بتوانند با شما نزد پروردگار احتجاج کنند. بگو: فضل و رحمت به دست خداست، به هر که خواهد عطا کند، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و به همه امور داناست.
مکارم شیرازی: و جز به كسي كه از آيين شما پيروي مي‏كند، (واقعا) ايمان نياوريد! بگو: هدايت، هدايت الهي است! (و اين توطئه شما، در برابر آن بياثر است)! (سپس اضافه كردند: تصور نكنيد) به كسي همانند شما (كتاب آسماني) داده مي‏شود، يا اينكه مي‏توانند در پيشگاه پروردگارتان، با شما بحث و گفتگو كنند، (بلكه نبوت و منطق، هر دو نزد شماست!) بگو: فضل (و موهبت نبوت و عقل و منطق، در انحصار كسي نيست، بلكه) به دست خداست، و به هر كس بخواهد (و شايسته بداند،) مي‏دهد، و خداوند، واسع ( داراي مواهب گسترده) و آگاه (از موارد شايسته آن) است.
يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۷۴﴾
انصاریان: هر که را بخواهد، به رحمت خود اختصاص می دهد و خدا دارای فضل بزرگ است.
خرمشاهی: هركس را كه بخواهد مشمول رحمت خويش مى‏گرداند و خدا دارنده بخشش و بخشايش عظيم است‏
فولادوند: رحمت‏ خود را به هر كس كه بخواهد مخصوص مى‏ گرداند و خداوند داراى بخشش بزرگ است
قمشه‌ای: هر که را مشیّت او تعلّق بگیرد مخصوص به فضل و رحمت خود گرداند، و خدا را فضل و رحمت بی‌منتهاست.
مکارم شیرازی: هر كس را بخواهد، ويژه رحمت خود مي‏كند، و خداوند، داراي مواهب عظيم است.
وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۵﴾
انصاریان: و از اهل کتاب کسی است که اگر او را بر مال فراوانی امین شماری، آن را به تو بازمی گرداند؛ و از آنان کسی است که اگر او را به یک دینار امین شماری، آن را به تو بازنمی گرداند، مگر آنکه همواره بالای سرش بایستی [و مال خود را با سخت گیری از او بستانی]. این به خاطر آن است که آنان گفتند: [چون ما اهل کتابیم] رعایت کردن حقوق غیر اهل کتاب بر عهده ما نیست، [و در ضایع کردن حقوق دیگران گناه و عقوبتی نداریم] و اینان [در حالی که باطل بودن گفتار خود را] می دانند بر خدا دروغ می بندند.
خرمشاهی: و از اهل كتاب كسى هست كه اگر مالى هنگفت به او امانت دهى، به تو بازخواهد داد، و هم از ايشان كسى هست كه اگر دينارى به او امانت دهى به تو باز نخواهد داد، مگر آنكه پيوسته بر سرش ايستاده باشى [و باز پس بخواهى‏]، اين از آن است كه مى‏گويند قوم بى‏كتاب [عرب‏] بر ما حقى و حكمى ندارند و آگاهانه به خداوند دروغ مى‏بندند
فولادوند: و از اهل كتاب كسى است كه اگر او را بر مال فراوانى امين شمرى آن را به تو برگرداند و از آنان كسى است كه اگر او را بر دينارى امين شمرى آن را به تو نمى ‏پردازد مگر آنكه دايما بر [سر] وى به پا ايستى اين بدان سبب است كه آنان [به پندار خود] گفتند در مورد كسانى كه كتاب آسمانى ندارند بر زيان ما راهى نيست و بر خدا دروغ مى ‏بندند با اينكه خودشان [هم] مى‏ دانند
قمشه‌ای: بعضی از اهل کتاب (به آن حد درستکارند که) اگر مال بسیار به آنها بسپاری ردّ امانت کنند، و برخی دیگر از اهل کتاب (تا آن اندازه نادرستند که) اگر یک دینار به او امانت دهی رد نکنند جز آنکه بر مطالبه آن سخت‌گیری کنی، از این رو که گویند: برای ما (پیروان تورات) به هر وسیله خوردن مال امیّان (غیر اهل تورات) گناهی ندارد، و این سخن را به دروغ به خدا نسبت دهند در صورتی که می‌دانند (که به خدا نسبت دروغ می‌دهند).
مکارم شیرازی: و در ميان اهل كتاب، كساني هستند كه اگر ثروت زيادي به رسم امانت به آنها بسپاري، به تو باز ميگردانند، و كساني هستند كه اگر يك دينار هم به آنان بسپاري، به تو بازنميگردانند، مگر تا زماني كه بالاي سر آنها ايستاده (و بر آنها مسلط) باشي! اين به خاطر آن است كه مي‏گويند: ما در برابر اميين ( غير يهود)، مسؤ ول نيستيم. و بر خدا دروغ ميبندند، در حالي كه مي‏دانند (اين سخن دروغ است).
بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿۷۶﴾
انصاریان: آری، هر که به پیمان خود [در تعهد به اجرای احکام دین] وفا کرد، و [در همه امور زندگی] تقوا پیشه ساخت، [بداند که] یقیناً خدا تقوا پیشگان را دوست دارد.
خرمشاهی: چنين نيست، بلكه هر كس كه به پيمانش وفا كند و پارسايى‏ورزد [بداند كه‏] خداوند پرهيزگاران را دوست دارد
فولادوند: آرى هر كه به پيمان خود وفا كند و پرهيزگارى نمايد بى‏ ترديد خداوند پرهيزگاران را دوست دارد
قمشه‌ای: آری، هر کس به عهد خود وفا کند و خدا ترس و پرهیزکار شود همانا خدا پرهیزکاران را دوست می‌دارد.
مکارم شیرازی: آري، كسي كه به پيمان خود وفا كند و پرهيزگاري پيشه نمايد، (خدا او را دوست مي‏دارد، زيرا) خداوند پرهيزكاران را دوست دارد.
إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۷۷﴾
انصاریان: قطعاً کسانی که پیمان خدا و سوگندهایشان را [برای رسیدن به مقاصد دنیایی] به بهای اندکی می فروشند، برای آنان در آخرت بهره ای نیست؛ و خدا با آنان سخن نمی گوید، و در قیامت به آنان نظر [لطف و رحمت] نمی نماید، و [از گناه و آلودگی] پاکشان نمی کند؛ و برای آنان عذاب دردناکی خواهد بود.
خرمشاهی: كسانى كه عهد الهى و سوگندهاى خود را به بهاى ناچيزى مى‏فروشند، در آخرت بهره‏اى ندارند و خداوند در روز قيامت با آنان سخن نمى‏گويد و [به نظر رحمت‏] به سويشان نمى‏نگرد و پاكيزه‏شان نمى‏دارد و عذاب دردناكى [در پيش‏] دارند
فولادوند: كسانى كه پيمان خدا و سوگندهاى خود را به بهاى ناچيزى مى‏ فروشند آنان را در آخرت بهره‏ اى نيست و خدا روز قيامت با آنان سخن نمى‏ گويد و به ايشان نمى ‏نگرد و پاكشان نمى‏ گرداند و عذابى دردناك خواهند داشت
قمشه‌ای: آنان که عهد خدا و سوگند خدا را به بهایی اندک بفروشند اینان را در آخرت بهره‌ای نیست و خدا با آنها (از خشم) سخن نگوید و در قیامت (به نظر رحمت) بدانها ننگرد و (از پلیدی گناه) پاکیزه‌شان نگرداند، و آنان را عذابی دردناک خواهد بود.
مکارم شیرازی: كساني كه پيمان الهي و سوگندهاي خود (به نام مقدس او) را به بهاي ناچيزي ميفروشند، آنها بهرهاي در آخرت نخواهند داشت، و خداوند با آنها سخن نميگويد و به آنان در قيامت نمينگرد و آنها را (از گناه) پاك نميسازد، و عذاب دردناكي براي آنهاست.
وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۸﴾
انصاریان: و از یهود گروهی هستند که هنگام [خواندن] دست نوشته ها [ی دروغ و بر بافته های خود] زبان [و صدایشان] را چنان پیچ و خم می دهند تا شما گمان کنید که [آنچه می خوانند] از کتاب آسمانی است، در حالی که از کتاب [آسمانی] نیست؛ و [با بی شرمی] می گویند: آنچه می خوانیم از سوی خداست. در حالی که از سوی خدا نیست؛ و با آنکه می دانند [از سوی خدا نیست] به خدا دروغ می بندند.
خرمشاهی: و از ايشان گروهى هستند كه به تقليد و تحريف كتاب آسمانى مى‏كوشند تا [آنچه از خود مى‏بافند] جزو كتاب آسمانى بشماريد و حال آنكه جزو كتاب آسمانى نيست، و مى‏گويند آنها از سوى خداوند [نازل شده‏] است و حال آنكه از سوى خداوند نيست، و آگاهانه به خداوند دروغ مى‏بندند
فولادوند: و از ميان آنان گروهى هستند كه زبان خود را به [خواندن] كتاب [تحريف شده‏ اى ] مى ‏پيچانند تا آن [بربافته] را از [مطالب] كتاب [آسمانى] پنداريد با اينكه آن از كتاب [آسمانى] نيست و مى‏ گويند آن از جانب خداست در صورتى كه از جانب خدا نيست و بر خدا دروغ مى ‏بندند با اينكه خودشان [هم] مى‏ دانند
قمشه‌ای: و همانا برخی از اهل کتاب، قرائت کتاب آسمانی را تغییر و تبدیل می‌دهند تا شما آنچه آنها از پیش خود خوانده‌اند از کتاب خدا محسوب دارید، و هرگز آن تحریف شده از کتاب خدا نخواهد بود، و گویند: این از جانب خدا نازل شده، در صورتی که هرگز از خدا نیست. و با آنکه می‌دانند به خدا دروغ می‌بندند.
مکارم شیرازی: در ميان آنها ( يهود) كساني هستند كه به هنگام تلاوت كتاب (خدا)، زبان خود را چنان مي‏گردانند كه گمان كنيد (آنچه را مي‏خوانند،) از كتاب (خدا) است، در حالي كه از كتاب (خدا) نيست! (و با صراحت) مي‏گويند: آن از طرف خداست! با اينكه از طرف خدا نيست، و به خدا دروغ مي‏بندند در حالي كه مي‏دانند!