فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ
﴿۶۳﴾
انصاریان: چنانچه [با این همه دلایل روشن از اعتراف به توحید و پذیرفتن اسلام] روی گرداندند، [بدانند که] یقیناً خدا به [وضع و حال] مفسدان آگاه است.
خرمشاهی: و اگر رويگردان شدند [بدان كه] خداوند از تبهكاران آگاه است فولادوند: پس اگر رويگردان شدند همانا خداوند به [حال] مفسدان داناست قمشهای: پس اگر روی از حق بگردانند (باید بترسند که) خدا از (کردار) مفسدان آگاه است. مکارم شیرازی: اگر (با اين همه شواهد روشن، باز هم از پذيرش حق) روي گردانند، (بدان كه طالب حق نيستند، و) خداوند از مفسدهجويان، آگاه است.
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
﴿۶۴﴾
انصاریان: بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است [و همه کتاب های آسمانی و پیامبران آن را ابلاغ کردند] که جز خدای یگانه را نپرستیم، و چیزی را شریک او قرار ندهیم، و بعضی از ما بعضی را اربابانی به جای خدا نگیرد. پس اگر [از دعوتت به این حقایق] روی گرداندند [تو و پیروانت] بگویید: گواه باشید که ما [در برابر خدا و فرمان ها و احکام او] تسلیم هستیم.
خرمشاهی: بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه بين ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خداوند را نپرستيم و براى او هيچگونه شريكى نياوريم و هيچكس از ما ديگرى را به جاى خداوند، به خدايى برنگيرد و اگر رويگردان شدند، بگوييد شاهد باشيد كه ما فرمانبرداريم فولادوند: بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد پس اگر [از اين پيشنهاد] اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم [نه شما] قمشهای: بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم، و چیزی را با او شریک قرار ندهیم، و برخی برخی را به جای خدا به ربوبیّت تعظیم نکنیم. پس اگر از حق روی گردانند بگویید: شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم. مکارم شیرازی: بگو: «اي اهل كتاب! بياييد به سوي سخني كه ميان ما و شما يكسان است، كه جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزي را همتاي او قرار ندهيم، و بعضي از ما، بعض ديگر را - غير از خداي يگانه - به خدايي نپذيرد. هر گاه (از اين دعوت،) سرباز زنند، بگوييد: گواه باشيد كه ما مسلمانيم!»
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
﴿۶۵﴾
انصاریان: ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم مجادله و ستیز می کنید [شما قوم یهود، او را یهودی می دانید، و شما گروه نصاری، او را نصرانی می شمارید] در حالی که تورات و انجیل بعد از او نازل شد؛ آیا نمی اندیشید؟!
خرمشاهی: اى اهل كتاب چرا در حق ابراهيم محاجه مىكنيد، حال آنكه تورات و انجيل پس از او، نازل شده است، آيا انديشه نمىكنيد؟ فولادوند: اى اهل كتاب چرا در باره ابراهيم محاجه مى كنيد با آنكه تورات و انجيل بعد از او نازل شده است آيا تعقل نمى كنيد قمشهای: ای اهل کتاب، چرا در آیین ابراهیم با یکدیگر مجادله میکنید (که هر یک او را به خود نسبت میدهید)؟! در صورتی که تورات و انجیل شما فرستاده نشد مگر بعد از ابراهیم؛ آیا تعقل نمیکنید؟ مکارم شیرازی: اي اهل كتاب! چرا درباره ابراهيم، گفتگو و نزاع ميكنيد (و هر كدام، او را پيرو آيين خودتان معرفي مينماييد)؟! در حالي كه تورات و انجيل، بعد از او نازل شده است ؟ آيا انديشه نميكنيد؟!
هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
﴿۶۶﴾
انصاریان: آگاه باشید! شما کسانی هستید که درباره آنچه به آن آگاهی داشتید مجادله و ستیز کردید، [ستیز شما یهودیان با نصاری این بود که مسیح، فرزند خدا نیست، و ستیز شما نصاری با یهودیان این بود که عیسی دارای مقام نبوّت است و ایمان به او واجب است،] پس چرا درباره آنچه به آن آگاهی ندارید [و آن آیین ابراهیم است] مجادله و ستیز می کنید؟! و خدا می داند و شما نمی دانید.
خرمشاهی: بهوش باشيد گيريم كه در آنچه به آن علم داريد محاجه كرديد، اما چرا در آنچه به آن علمى نداريد مجادله مىكنيد؟ و خداوند مىداند و شما نمىدانيد فولادوند: هان شما [اهل كتاب] همانان هستيد كه در باره آنچه نسبت به آن دانشى داشتيد محاجه كرديد پس چرا در مورد چيزى كه بدان دانشى نداريد محاجه مى كنيد با آنكه خدا مى داند و شما نمیدانید قمشهای: گیرم در آنچه میدانید شما را مجادله روا باشد، چرا در آنچه علم ندارید جدل و گفتگو به میان آورید؟! و خدا (همه چیز را) میداند و شما نمیدانید. مکارم شیرازی: شما كساني هستيد كه درباره آنچه نسبت به آن آگاه بوديد، گفتگو و ستيز كرديد، چرا درباره آنچه آگاه نيستيد، گفتگو ميكنيد؟! و خدا ميداند، و شما نميدانيد.
مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
﴿۶۷﴾
انصاریان: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه یکتاپرست و حق گرایی تسلیم بود، و از مشرکان نبود.
خرمشاهی: ابراهيم نه يهودى بود و نه مسيحى، بلكه پاكدين فرمانبردارى بود و از مشركان نبود فولادوند: ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى بلكه حق گرايى فرمانبردار بود و از مشركان نبود قمشهای: ابراهیم به آیین یهود و نصاری نبود، لیکن به دین حنیف توحید و اسلام بود و هرگز از آنان که به خدا شرک آورند نبود. مکارم شیرازی: ابراهيم نه يهودي بود و نه نصراني، بلكه موحدي خالص و مسلمان بود، و هرگز از مشركان نبود.
إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ
﴿۶۸﴾
انصاریان: مسلماً نزدیک ترین مردم به ابراهیم [از جهت پیوند وانتساب معنوی] کسانی اند که [از روی حقیقت] از او پیروی کردند، و این پیامبر و کسانی که [به او] ایمان آورده اند [از همه به او نزدیک ترند] و خدا یاور و سرپرست مؤمنان است.
خرمشاهی: نزديكترين مردم به ابراهيم همان كسانى هستند كه از او پيروى كردهاند و اين پيامبر و مؤمنان، و خداوند سرور مؤمنان است فولادوند: در حقيقت نزديكترين مردم به ابراهيم همان كسانى هستند كه او را پيروى كرده اند و [نيز] اين پيامبر و كسانى كه [به آيين او] ايمان آورده اند و خدا سرور مؤمنان است قمشهای: نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کنند و این پیغمبر و امّتش که اهل ایمانند؛ و خدا دوستدار و سرپرست مؤمنان است. مکارم شیرازی: سزاوارترين مردم به ابراهيم، آنها هستند كه از او پيروي كردند، و (در زمان و عصر او، به مكتب او وفادار بودند، همچنين) اين پيامبر و كساني كه (به او) ايمان آورده اند (از همه سزاوارترند)، و خداوند، ولي و سرپرست مؤ منان است.
وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ
﴿۶۹﴾
انصاریان: گروهی از اهل کتاب آرزو دارند که کاش شما را [از راه خدا] گمراه کنند، در حالی که جز خودشان را گمراه نمی کنند، و [این واقعیت را] درک نمی کنند.
خرمشاهی: گروهى از اهل كتاب خوش دارند كه شما را گمراه كنند، ولى جز خودشان را به گمراهى نمىكشند و نمىدانند فولادوند: گروهى از اهل كتاب آرزو مى كنند كاش شما را گمراه میکردند در صورتى كه جز خودشان [كسى] را گمراه نمى كنند و نمى فهمند قمشهای: گروهی از اهل کتاب انتظار و آرزوی آن دارند که شما را گمراه کنند، و گمراه نمیکنند مگر خودشان را، و (این را) نمیفهمند. مکارم شیرازی: جمعي از اهل كتاب (از يهود)، دوست داشتند (و آرزو ميكردند) شما را گمراه كنند، (اما آنها بايد بدانند كه نميتوانند شما را گمراه سازند،) آنها گمراه نميكنند مگر خودشان را، و نميفهمند!
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ
﴿۷۰﴾
انصاریان: ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا [در تورات و انجیل درباره اوصاف پیامبر اسلام] کفر می ورزید در حالی که خودتان گواهی می دهید [که این آیات از سوی خدا نازل شده است؟!]
خرمشاهی: اى اهل كتاب چرا آيات الهى را آگاهانه انكار مىكنيد؟ فولادوند: اى اهل كتاب چرا به آيات خدا كفر مى ورزيد با آنكه خود [به درستى آن] گواهى مى دهيد قمشهای: ای اهل کتاب، چرا به آیات خدا کافر شوید و حال آنکه شما به صدق آن گواهید؟! مکارم شیرازی: اي اهل کتاب! چرا به آيات خدا کافر مي شويد، در حالي که (به درستي آن) گواهي مي دهيد؟!
يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ
﴿۷۱﴾
انصاریان: ای اهل کتاب! چرا در حالی که [به حقایق و واقعیات] آگاهید، حق را به باطل مُشتبه می کنید، و حق را پنهان می دارید [تا مردم گمراه بمانند؟!]
خرمشاهی: اى اهل كتاب چرا ديده و دانسته حق را به باطل مىآميزيد و آن را كتمان مىكنيد؟ فولادوند: اى اهل كتاب چرا حق را به باطل درمى آميزيد و حقيقت را كتمان مى كنيد با اينكه خود میدانید قمشهای: ای اهل کتاب، چرا حق را به باطل مشتبه سازید (تا چراغ حق را به باد شبهات خاموش کنید) و حق را پوشیده میدارید در صورتی که (به حقّانیّت آن) آگاهید؟! مکارم شیرازی: اي اهل کتاب! چرا حق را با باطل (مي آميزيد و) مشتبه مي کنيد (تا ديگران نفهمند و گمراه شوند)، و حقيقت را پوشيده مي داريد در حالي که مي دانيد؟!
وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
﴿۷۲﴾
انصاریان: و گروهی از [عالمانِ] اهل کتاب [به پیروان خود] گفتند: اول روز به آنچه [از آیات قرآن] بر مؤمنان نازل شده [به مکر و حیله] ایمان آورید، و در پایان روز کفر ورزید، شاید [مؤمنان با این ایمان و انکار شما به تردید افتند و] از دینشان بازگردند!!
خرمشاهی: و گروهى از اهل كتاب گفتند به آنچه بر مؤمنان [مسلمانان] نازل شده است، در آغاز روز ايمان بياوريد، و در پايان روز انكارش كنيد، شايد [از دين خود] برگردند فولادوند: و جماعتى از اهل كتاب گفتند در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان نازل شد ايمان بياوريد و در پايان [روز] انكار كنيد شايد آنان [از اسلام] برگردند قمشهای: و گروهی از اهل کتاب گفتند: به دین و کتابی که برای مسلمانان نازل شده اول روز ایمان آرید و آخر روز کافر شوید، شاید (به این حیله) آنها نیز (از اسلام) برگردند. مکارم شیرازی: و جمعي از اهل كتاب (از يهود) گفتند: (برويد در ظاهر) به آنچه بر مؤ منان نازل شده، در آغاز روز ايمان بياوريد، و در پايان روز، كافر شويد (و باز گرديد)! شايد آنها (از آيين خود) باز گردند! (زيرا شما را، اهل كتاب و آگاه از بشارات آسماني پيشين ميدانند، و اين توطئه كافي است كه آنها را متزلزل سازد). |
||