بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الم
﴿۱﴾
انصاریان: الم
خرمشاهی: الم الف لام ميم فولادوند: الف لام ميم قمشهای: الم (این حرف اشاره به اسماء الهی یا اسراری بین خدا و رسول اوست). مکارم شیرازی: الم
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ
﴿۲﴾
انصاریان: آیا مردم گمان کرده اند، همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها می شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟
خرمشاهی: آيا مردم گمان مىبرند كه رهايشان كنند كه [به زبان] بگويند ايمان آوردهايم و ايشان را نمىآزمايند؟ فولادوند: آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها مى شوند و مورد آزمايش قرار نمى گيرند قمشهای: آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟ مکارم شیرازی: آيا مردم گمان كردند به حال خود رها ميشوند و آزمايش نخواهند شد؟!
وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ
﴿۳﴾
انصاریان: در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، آزمایش کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش می شوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفته اند می شناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز می شناسد.
خرمشاهی: و به راستى پيشينيان آنان را آزمودهايم، و بىشك خداوند راستگويان و دروغگويان را معلوم مىدارد فولادوند: و به يقين كسانى را كه پيش از اينان بودند آزموديم تا خدا آنان را كه راست گفته اند معلوم دارد و دروغگويان را [نيز] معلوم دارد قمشهای: و محققا ما اممی را که پیش از اینان بودند به امتحان و آزمایش آوردیم، و همانا خدا دروغگویان و راستگویان را کاملا میشناسد. مکارم شیرازی: ما كساني را كه پيش از آنان بودند آزموديم (و اينها را نيز امتحان ميكنيم) بايد علم خدا در مورد كساني كه راست ميگويند و كساني كه دروغ ميگويند تحقق يابد.
أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ
﴿۴﴾
انصاریان: آیا آنان که مرتکب زشتی ها می شوند، پنداشته اند که می توانند بر ما پیشی گیرند [تا از مجازات و عذاب زشت کاری هایشان بگریزند؟!] چه بد داوری می کنند.
خرمشاهی: يا كسانى كه كارهاى ناروا انجام مىدهند گمان مىبرند كه بر ما پيشى مىگيرند، چه بد است داوريشان فولادوند: آيا كسانى كه كارهاى بد مى كنند مى پندارند كه بر ما پيشى خواهند جست چه بد داورى مى كنند قمشهای: آیا آنان که کار زشت و اعمال ناشایسته مرتکب میشوند پنداشتند که بر ما سبقت گیرند (و از عقاب ما خلاصی یابند)؟ بسیار بد حکم میکنند. مکارم شیرازی: آيا كساني كه اعمال بد بجا ميآورند گمان كردند از حوزه قدرت ما بيرون خواهند رفت ؟ چه بد داوري ميكنند؟
مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
﴿۵﴾
انصاریان: هر که امید دیدار [پاداش و مقام قرب] خدا را دارد [باید در عرصه طاعت و عبادت بکوشد]؛ زیرا زمان معین شده [از سوی] خدا [که روز قیامت است] حتماً آمدنی است؛ و او شنوا و داناست.
خرمشاهی: هركس كه به لقاى الهى اميد داشته باشد [بداند كه] اجل مقرر الهى فرارسنده است و او شنواى داناست فولادوند: كسى كه به ديدار خدا اميد دارد [بداند كه] اجل [او از سوى] خدا آمدنى است و وست شنواى دانا قمشهای: هر کس که به لقاء خدا (و مشاهده جمال و وصول به رحمت و جنّت او) امیدوار و مشتاق است (بداند که) هنگام اجل و وعده معین خدا البته فرا رسد و او (به گفتار و کردار خلق) شنوا و داناست. مکارم شیرازی: كسي كه اميد به لقاء الله (و رستاخيز) دارد (بايد در اطاعت فرمان او فروگذار نكند) زيرا زماني را كه خدا تعيين كرده سرانجام فرا ميرسد، و او شنوا و دانا است.
وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ
﴿۶﴾
انصاریان: و کسی که [در راه خدا] بکوشد فقط به سود خودش می کوشد؛ زیرا خدا از جهانیان بی نیاز است.
خرمشاهی: و هركس [در راه حق] بكوشد، به سود خويش كوشيده است، بىگمان خداوند از جهانيان بىنياز است فولادوند: و هر كه بكوشد تنها براى خود مى كوشد زيرا خدا از جهانيان سخت بى نياز است قمشهای: و هر که (در راه ایمان) جهد و کوشش کند به سود خود کند که خدا از (طاعت و عبادت) عالمیان البته بینیاز است. مکارم شیرازی: كسي كه جهاد و تلاش كند براي خود جهاد ميكند، چرا كه خداوند از همه جهانيان بينياز است.
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ
﴿۷﴾
انصاریان: و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، گناهانشان را قطعاً از آنان می پوشانیم و بر پایه بهترین عملی که همواره انجام می داده اند، پاداششان می دهیم.
خرمشاهی: و كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند سيئاتشان را از ايشان مىزداييم و به بهتر از آنچه كردهاند پاداششان دهيم فولادوند: و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند قطعا گناهانشان را از آنان مى زداييم و بهتر از آنچه میکردند پاداششان مى دهيم قمشهای: و آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند البته ما هم گناهانشان را محو و مستور کنیم و بهتر از آن اعمال نیکشان به آنها پاداش دهیم. مکارم شیرازی: و كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند گناهان آنها را ميپوشانيم (و ميبخشيم) و آنها را به بهترين اعمالي كه انجام داده اند پاداش ميدهيم.
وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۸﴾
انصاریان: انسان را درباره پدر و مادرش به نیکی کردن سفارش کرده ایم؛ و اگر آن دو نفر تلاش کنند تا بر پایه جهالت و نادانی [وبدون معرفت و دانش که روشنگر حقایق است] چیزی را شریک من قرار دهی، از آنان اطاعت مکن. بازگشت شما فقط به سوی من است، پس شما را به آنچه همواره انجام می داده اید، آگاه می کنم.
خرمشاهی: و انسان را سفارش كردهايم كه به پدر و مادرش نيكى كند و [مىگوييم] اگر تو را واداشتند كه چيزى را كه بدان علم ندارى شريك من گردانى، پس از آن دو اطاعت مكن، چرا كه بازگشت شما به سوى من است و آنگاه به [حقيقت] آنچه مىكرديد آگاهتان مىسازم فولادوند: و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند و[لى] اگر آنها با تو دركوشند تا چيزى را كه بدان علم ندارى با من شريك گردانى از ايشان اطاعت مكن سرانجامتان به سوى من است و شما را از [حقيقت] آنچه انجام مى داديد باخبر خواهم كرد قمشهای: و ما به آدمی سفارش کردیم که در حق پدر و مادر خود نیکی کند، و اگر آنها (خود مشرک باشند و) کوشند تا تو به من (که خدای یگانهام) از روی جهل و نادانی شرک آوری هرگز اطاعت امر آنها مکن، که رجوع شما به سوی من است و من شما را به پاداش هر عمل که به جای آوردهاید آگاه میگردانم. مکارم شیرازی: ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكي كند، و اگر آنها تلاش كنند كه براي من شريكي قائل شوي كه به آن علم نداري، از آنها اطاعت مكن، بازگشت همه شما به سوي من است، و شما را از آنچه انجام ميداديد با خبر خواهم ساخت.
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ
﴿۹﴾
انصاریان: و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، حتماً در زمره شایستگان درمی آوریم.
خرمشاهی: و كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، در زمره شايستگان در مىآوريمشان فولادوند: و كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده اند البته آنان را در زمره شايستگان درمى آوريم قمشهای: و آنان که ایمان آورده و کار نیکو کردند آنان را البته (به بهشت) در صف صالحان (و رتبه نیکان) آریم. مکارم شیرازی: كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها را در زمره صالحان وارد خواهم كرد.
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ
﴿۱۰﴾
انصاریان: و از مردم کسانی هستند که می گویند: به خدا ایمان آوردیم. پس هنگامی که در راه خدا شکنجه و آزار شوند، شکنجه و آزار مردم را مانند عذاب خدا [غیر قابل تحمل] شمارند [و از بیم ادامه یافتنش از ایمان دست برمی دارند]، و اگر از سوی پروردگارت یاری و نصرتی [چون پیروزی و غنیمت] بیاید، [به مؤمنان] قاطعانه می گویند: ما هم با شما بودیم. آیا [حال آنان از دید خدا پنهان است] و خدا به آنچه در سینه های جهانیان است [از همه] آگاه تر نیست؟
خرمشاهی: و از مردم كسى هست كه مىگويد به خدا ايمان آوردهايم و چون در راه خدا رنج و آزار بيند، آزارگرى مردم را همچون عذاب الهى پندارد، و اگر نصرتى از سوى پروردگارت فراز آيد، مىگويند ما همراه شما بوديم، آيا خداوند به آنچه در دلهاى جهانيان هست آگاهتر نيست؟ فولادوند: و از ميان مردم كسانى اند كه مى گويند به خدا ايمان آورده ايم و چون در [راه] خدا آزار كشند آزمايش مردم را مانند عذاب خدا قرار مى دهند و اگر از جانب پروردگارت پيروزى رسد حتما خواهند گفت ما با شما بوديم آيا خدا به آنچه در دلهاى جهانيان است داناتر نيست قمشهای: و بعضی مردم (از راه نفاق) میگویند: ما به خدا ایمان آوردیم، و چون رنج و آزاری در راه خدا ببینند فتنه و عذاب خلق را با عذاب خدا برابر شمرند (یعنی همان قدر که ترس عذاب خدا آنها را از کفر به ایمان میخواند ترس عذاب مردم هم از ایمان به کفر میکشد) و هر گاه ظفر و نصرتی از جانب خدایت (به مؤمنان) رسید (آن منافقان) گویند: ما هم با شما (و هم آیین شما) بودیم. آیا خدا بر آنچه در دلهای خلایق است داناتر نیست؟ مکارم شیرازی: در ميان مردم كساني هستند كه ميگويند به خدا ايمان آورده ايم اما هنگامي كه به خاطر خدا (از سوي دشمنان) مورد آزار قرار ميگيرند فتنه دشمنان را همچون عذاب الهي ميشمارند (و از آن سخت وحشت ميكنند) اما هنگامي كه پيروزي از سوي پروردگارت بيايد ميگويند ما هم با شما بوديم (و در اين پيروزي شريكيم!) آيا خداوند به آنچه در سينه هاي جهانيان است آگاه تر نيست ؟
وَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِينَ
﴿۱۱﴾
انصاریان: و یقیناً خدا کسانی را که ایمان آورده اند، می شناسد و بی تردید منافقان را نیز می شناسد،
خرمشاهی: و خداوند مؤمنان را [نيك] مىشناسد و منافقان را [نيك] مىشناسد فولادوند: و قطعا خدا كسانى را كه ايمان آورده اند مى شناسد و يقينا منافقان را [نيز] مى شناسد قمشهای: و البته خدا هم به احوال اهل ایمان داناست و هم از درون منافقان آگاه است. مکارم شیرازی: مسلما خداوند مؤ منان را ميشناسد، و يقينا منافقان را (نيز) ميشناسد.
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَايَاكُمْ وَمَا هُمْ بِحَامِلِينَ مِنْ خَطَايَاهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
﴿۱۲﴾
انصاریان: و کافران به مؤمنان گفتند: از راه ما پیروی کنید تا ما [اگر آخرتی و عذابی در کار باشد] گناهان شما را به عهده گیریم. و آنان [به اختیار خود] بر عهده گیرنده چیزی از گناهان اینان نیستند، آنان یقیناً [در پیشنهادی که به مؤمنان می دهند] دروغگویند،
خرمشاهی: و كافران به مؤمنان گويند از راه ما پيروى كنيد ما گناهانتان را به گردن مىگيريم، ولى در حقيقت هيچ بارى از گناهان ايشان را به گردن نگيرند، كه ايشان دروغگو هستند فولادوند: و كسانى كه كافر شده اند به كسانى كه ايمان آورده اند مى گويند راه ما را پيروى كنيد و گناهانتان به گردن ما و[لى] چيزى از گناهانشان را به گردن نخواهند گرفت قطعا آنان دروغگويانند قمشهای: و کافران به اهل ایمان گفتند: شما طریقه ما را پیروی کنید (اگر به خطا رفتید) بار خطاهای شما را ما به دوش میگیریم، در صورتی که هیچ از بار گناهشان را به دوش نگیرند، آنها دروغ میگویند. مکارم شیرازی: كافران به مؤ منان گفتند: شما از ما پيروي كنيد (اگر گناهي داشته باشد) ما گناهانتان را بر عهده خواهيم گرفت! آنها هرگز چيزي از گناهان اينها را بر دوش نخواهند گرفت، آنها دروغ ميگويند!
وَلَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَعَ أَثْقَالِهِمْ وَلَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ
﴿۱۳﴾
انصاریان: و مسلماً بارهای [گناهان] خود را با بارهای دیگری [از گناهان کسانی که گمراهشان کردند] همراه با بارهای خود حمل خواهند کرد، و روز قیامت از آنچه [به خدا و پیامبر و قرآن] افترا می بستند، حتماً بازپرسی خواهند شد،
خرمشاهی: و باشد كه بار گناهان خودشان و بار گناهانى علاوه بر بار گناهان خودشان را بر دوش گيرند، و روز قيامت از آنچه افتراء مىبستند خواهندشان پرسيد فولادوند: و قطعا بارهاى گران خودشان و بارهاى گران [ديگر] را با بارهاى گران خود برخواهند گرفت و مسلما روز قيامت از آنچه به دروغ برمى بستند پرسيده خواهند شد قمشهای: و آنها علاوه بر بار سنگین گناهان خود بار گناهان هر که را گمراه کردهاند نیز به دوش میگیرند و روز قیامت از آنچه دروغ میبستند سخت مؤاخذه میشوند. مکارم شیرازی: آنها بار سنگين گناهان خويش را بر دوش ميكشند، و بارهاي سنگين ديگري را اضافه بر بارهاي سنگين خود، و روز قيامت مسلما از دروغهائي كه ميبستند سئوال خواهند شد.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ
﴿۱۴﴾
انصاریان: و همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم پس نهصد و پنجاه سال در میانشان درنگ کرد [ولی بیشتر مردم به او ایمان نیاوردند]، سرانجام توفان آنان را در حالی که ستمکار بودند، فرا گرفت.
خرمشاهی: و به راستى نوح را به سوى قومش [به رسالت] فرستاديم و در ميان آنان هزار سال منهاى پنجاه سال به سر برد، آنگاه طوفان [سيل و بلا] آنان را فرو گرفت، در حالى كه ايشان ستمكار [مشرك] بودند فولادوند: و به راستى نوح را به سوى قومش فرستاديم پس در ميان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ كرد تا طوفان آنها را در حالى كه ستمكار بودند فرا گرفت قمشهای: و همانا نوح را (به رسالت) به سوی قومش فرستادیم و او هزار سال پنجاه سال کم میان قوم درنگ کرد، و چون همه ستمگر و ظالم بودند همه را طوفان هلاک فرا گرفت. مکارم شیرازی: ما نوح را به سوي قومش فرستاديم و او در ميان آنها هزار سال، الا پنجاه سال، درنگ كرد اما سرانجام طوفان آنها را فرو گرفت در حالي كه ظالم بودند.
فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ
﴿۱۵﴾
انصاریان: پس او و اهل کشتی را نجات بخشیدیم و آن [حادثه] را عبرتی بسیار مهم برای جهانیان قرار دادیم.
خرمشاهی: آنگاه او و كشتىنشينان را نجات داديم و آن را مايه عبرت جهانيان گردانديم فولادوند: و او را با كشتى نشينان برهانيديم و آن [سفينه] را براى جهانيان عبرتى گردانيديم قمشهای: و تنها خود نوح را با اصحاب کشتی او (از غرق) نجات دادیم و آن کشتی را برای خلق عالم آیتی (از قدرت و رحمت خویش) قرار دادیم. مکارم شیرازی: ما او و اصحاب كشتي را رهائي بخشيديم و آنرا آيتي براي جهانيان قرار داديم.
وَإِبْرَاهِيمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
﴿۱۶﴾
انصاریان: و ابراهیم را [نیز فرستادیم] آن گاه به قومش گفت: خدا را بپرستید و از او پروا کنید، این برای شما بهتر است، اگر بدانید؛
خرمشاهی: و ابراهيم را [به رسالت فرستاديم] آنگاه كه به قومش گفت خداوند را بپرستيد و از او پروا كنيد، اين اگر بدانيد برايتان بهتر است فولادوند: و [ياد كن] ابراهيم را چون به قوم خويش گفت خدا را بپرستيد و از او پروا بداريد اگر بدانيد اين [كار] براى شما بهتر است قمشهای: و ابراهیم را (نیز فرستادیم) که به قوم خود گفت: خدا را بپرستید و از او بترسید که پرستش و ترس خدا اگر بدانید (از هر چیز) برای شما بهتر است. مکارم شیرازی: ما ابراهيم را فرستاديم، هنگامي كه به قومش گفت: خدا را پرستش كنيد، و از او بپرهيزيد كه اين براي شما بهتر است اگر بدانيد.
إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْكًا إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
﴿۱۷﴾
انصاریان: جز این نیست که شما به جای خدا بت هایی را می پرستید و [در نامگذاری آنها به آلهه و شفیع و مؤثر] دروغی را می سازید، بی تردید کسانی را که به جای خدا می پرستید، رزقی را برای شما مالک نیستند [تا آن را به شما برسانند]، پس رزق را نزد خدا بجویید و او را بندگی کنید و او را شکر کنید که [فقط] به سوی او بازگردانده می شوید،
خرمشاهی: شما فقط بتهايى را به جاى خداوند مىپرستيد و بهتانى برساختهايد، بىگمان كسانى كه به جاى خداوند مىپرستيد اختيار روزى شما را ندارند، پس روزى را نزد خداوند بجوييد و او را بپرستيد و او را سپاس بگزاريد، كه به سوى او بازگردانده مىشويد فولادوند: واقعا آنچه را كه شما سواى خدا مى پرستيد جز بتانى [بيش] نيستند و دروغى برمى سازيد در حقيقت كسانى را كه جز خدا مى پرستيد اختيار روزى شما را در دست ندارند پس روزى را پيش خدا بجوييد و او را بپرستيد و وى را سپاس گوييد كه به سوى او بازگردانيده مى شويد قمشهای: و بدانید که شما به جای خدا بتهایی (جماد و بیاثر) را میپرستید و دروغی میسازید (که نام خدا بر آنها مینهید، اینک بدانید که) آنچه را جز خدا میپرستید قادر بر رزق شما نیستند، پس روزی را از نزد خدا طلبید و او را پرستید و شکر (نعمت) وی به جای آرید (و بدانید که باز) رجوع شما به سوی اوست. مکارم شیرازی: شما غير از خدا فقط بتها (قطعات سنگ و چوبي) را ميپرستيد و دروغهائي به هم ميبافيد، كساني را كه غير از خدا پرستش ميكنيد مالك رزق شما نيستند، روزي را نزد خدا بطلبيد و او را پرستش كنيد و شكر او را بجا آوريد، كه به سوي او باز ميگرديد.
وَإِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ
﴿۱۸﴾
انصاریان: و اگر [مرا] تکذیب کنید [چیز جدیدی نیست]؛ زیرا امت هایی پیش از شما نیز [پیامبران را] تکذیب کردند، و بر عهده پیامبر جز رساندن آشکار [پیام وحی] نیست.
خرمشاهی: و اگر [پيامبر را] دروغگو انگاريد بدانيد كه امتهاى پيش از شما هم تكذيب پيشه كردند، و بر عهده پيامبر جز پيامرسانى آشكار نيست فولادوند: و اگر تكذيب كنيد قطعا امتهاى پيش از شما [هم] تكذيب كردند و بر پيامبر [خدا] جز ابلاغ آشكار [وظيفه اى] نيست قمشهای: و اگر شما (مردم مکه، رسالت این پیامبر را) تکذیب میکنید (عجبی نیست زیرا) پیش از شما هم بسیاری از امم (پیمبران خود را) تکذیب کردند، و بر رسول جز آنکه به آشکار تبلیغ رسالت کند تکلیفی نیست. مکارم شیرازی: اگر شما (مرا) تكذيب كنيد، امتهاي پيش از شما نيز (پيامبرانشان را) تكذيب كردند وظيفه فرستاده خدا جز ابلاغ آشكار نيست.
أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ
﴿۱۹﴾
انصاریان: آیا ندانسته اند که چگونه خدا مخلوقات را می آفریند سپس آنان را [پس از مرگشان] باز خواهد گرداند، یقیناً این [کار] بر خدا آسان است.
خرمشاهی: آيا نينديشيدهاند كه خداوند چگونه آفرينش را آغاز مىكند و سپس بازش مىگرداند، بىگمان اين بر خداوند آسان است فولادوند: آيا نديده اند كه خدا چگونه آفرينش را آغاز مى كند سپس آن را باز مى گرداند در حقيقت اين [كار] بر خدا آسان است قمشهای: آیا (مردم بارها به چشم خود) ندیدند که خدا چگونه ابتدا خلق را ایجاد میکند و باز به اصل خود برمیگرداند؟ این کار بر خدا بسیار آسان است. مکارم شیرازی: آيا آنها نديدند چگونه خداوند آفرينش را آغاز ميكند، سپس بازمي گرداند؟ اين كار براي خدا آسان است.
قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
﴿۲۰﴾
انصاریان: بگو: در زمین بگردید پس با تأمل بنگرید که چگونه مخلوقات را آفرید، سپس خدا جهان آخرت را ایجاد می کند؛ زیرا خدا بر هر کاری تواناست،
خرمشاهی: بگو در زمين سير و سفر كنيد و بنگريد خداوند چگونه آفرينش را آغاز كرده است و سپس نشاه آخرت را پديد مىآورد، بىگمان خداوند بر هر كارى تواناست فولادوند: بگو در زمين بگرديد و بنگريد چگونه آفرينش را آغاز كرده است سپس [باز ] خداست كه نشاه آخرت را پديد مى آورد خداست كه بر هر چيزى تواناست قمشهای: بگو که در زمین سیر کنید و ببینید که خدا چگونه خلق را ایجاد کرده (تا از مشاهده اسرار خلقت نخست بر شما به خوبی روشن شود که) سپس خدا نشأه آخرت را ایجاد خواهد کرد، همانا خدا بر هر چیز تواناست. مکارم شیرازی: بگو، در زمين سير كنيد و بنگريد خداوند چگونه آفرينش را آغاز كرده ؟ سپس خداوند (به همين گونه) جهان آخرت را ايجاد ميكند، خداوند بر هر چيز قادر است.
يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَيَرْحَمُ مَنْ يَشَاءُ وَإِلَيْهِ تُقْلَبُونَ
﴿۲۱﴾
انصاریان: هر کس را بخواهد عذاب می کند، و هر کس را بخواهد مورد رحمت قرار می دهد، و فقط به سوی او بازگردانده می شوید.
خرمشاهی: هركس را كه بخواهد عذاب مىكند و بر هركس كه بخواهد رحمت مىآورد، و به سوى او بازگردانده مىشويد فولادوند: هر كه را بخواهد عذاب و هر كه را بخواهد رحمت مى كند و به سوى او بازگردانيده مى شويد قمشهای: هر که را (از اهل گناه) بخواهد (به عدل) عذاب میکند و هر که را بخواهد (به لطف و رحمت) میبخشد و شما را به سوی او باز میگردانند. مکارم شیرازی: هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) مجازات ميكند، و هر كس را بخواهد مورد رحمت قرار ميدهد، و به سوي او بازمي گرديد.
وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
﴿۲۲﴾
انصاریان: و شما نه در زمین و نه در آسمان نمی توانید خدا را عاجز کنید [تا از دسترس قدرت او بیرون روید]، و شما را به جای خدا هیچ سرپرست و یاوری نیست،
خرمشاهی: و شما چه در زمين و چه در آسمان از خداوند گريز و گزيرى نداريد و در برابر خداوند يار و ياورى نداريد فولادوند: و شما نه در زمين و نه در آسمان درمانده كننده [او] نيستيد و جز خدا براى شما يار و ياورى نيست قمشهای: و شما (مخلوق عاجز) نه هرگز (خدای قادر مطلق را) در زمین و آسمان عاجز توانید کرد و نه جز خدا نگهبان و یاوری دارید. مکارم شیرازی: شما هرگز نميتوانيد بر اراده خدا چيره شويد و از حوزه قدرت او در زمين و آسمان فرار كنيد، و براي شما جز خدا ولي و ياوري نيست.
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
﴿۲۳﴾
انصاریان: وکسانی که به آیات خدا و دیدار [قیامت و محاسبه اعمال به وسیله] او کفر ورزیدند، آنان از رحمت من مأیوسند وبرای آنان عذابی دردناک است.
خرمشاهی: و كسانى كه آيات الهى و لقاى او را منكر شدند اينانند كه از رحمت من نوميد شدند، و اينانند كه عذابى دردناك [در پيش] دارند فولادوند: و كسانى كه آيات خدا و لقاى او را منكر شدند آنانند كه از رحمت من نوميدند و ايشان را عذابى پر درد خواهد بود قمشهای: و آنان که به آیات خدا و شهود لقای او کافر شدند آنها از رحمت (و نعمت بهشت) من ناامیدند و سخت به عذاب دردناک گرفتار خواهند شد. مکارم شیرازی: كساني كه به آيات خدا و لقاي او كافر شدند از رحمت من ماءيوسند، و براي آنها عذاب دردناكي است.
فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
﴿۲۴﴾
انصاریان: پس جواب قوم ابراهیم جز این نبود که گفتند: او را بکشید یا بسوزانیدش. پس خدا او را از آن آتش رهایی بخشید، مسلماً در این [حادثه] برای مردمی که ایمان دارند، عبرت هاست،
خرمشاهی: آنگاه پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند او را بكشيد يا بسوزانيد، سپس خداوند او را از آتش نجات داد، بىگمان در اين امر مايههاى عبرتى براى اهل ايمان است فولادوند: و پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند بكشيدش يا بسوزانيدش ولى خدا او را از آتش نجات بخشيد آرى در اين [نجات بخشى خدا] براى مردمى كه ايمان دارند قطعا دلايلى است قمشهای: (بعد از این همه نصایح و اندرز ابراهیم) باز قوم جز آنکه گفتند: او را بکشید و در آتش بسوزانید پاسخ ندادند، و خدا او را از آتش (نمرودیان) نجات داد. در این حکایت برای قومی که به خدا ایمان آرند آیتهایی (از قدرت الهی) پدیدار است. مکارم شیرازی: اما جواب قوم او (ابراهيم) چيزي جز اين نبود كه گفتند، او را به قتل برسانيد يا بسوزانيد، ولي خداوند او را از آتش رهائي بخشيد، در اين ماجرا نشانه هائي است براي كساني كه ايمان ميآورند.
وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَيَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضًا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ
﴿۲۵﴾
انصاریان: و [ابراهیم] گفت: جز این نیست که به جای خدا بتهایی را [برای خود به عنوان معبود] گرفته اید [که علت آن] دوستی میان خودتان در زندگی دنیاست، سپس روز قیامت برخی از شما برخی دیگر را انکار می کنند، و بعضی از شما بعضی دیگر را لعنت می نمایند، و جایگاه شما آتش است، و برای شما هیچ یاوری نخواهد بود.
خرمشاهی: و گفت همانا به جاى خداوند بتانى را مىپرستيد كه در زندگانى دنيا مايه دوستىورزيدن بين شماست، سپس روز قيامت بعضى از شما بعض ديگر را رد و تخطئه مىكند و بعضى از شما بعض ديگر را لعنت مىكند، و سرا و سرانجام شما آتش دوزخ است و ياورى نداريد فولادوند: و [ابراهيم] گفت جز خدا فقط بتهايى را اختيار كرده ايد كه آن هم براى دوستى ميان شما در زندگى دنياست آنگاه روز قيامت بعضى از شما بعضى ديگر را انكار و برخى از شما برخى ديگر را لعنت مى كنند و جايتان در آتش است و براى شما ياورانى نخواهد بود قمشهای: باز ابراهیم گفت: (ای مردم شما خود میدانید که) بتهایی را که به جای خدای یکتا به خدایی بر گرفتهاید تنها برای حفظ دوستی (و استفاده مادی دو روزه) دنیای خود اتخاذ کردهاید و چون روز قیامت شود در آن روز شما از یکدیگر بیزاری جویید و به یکدیگر لعن و نفرین کنید، و جایگاه ابدی تمام شما آتش دوزخ است و هیچ یاوری ابدا ندارید. مکارم شیرازی: (ابراهيم) گفت: شما غير از خدا بتهائي براي خود انتخاب كرده ايد كه مايه دوستي و محبت ميان شما در زندگي دنيا باشد، سپس روز قيامت هر يك به ديگري كافر ميشويد و يكديگر را لعن ميكنيد و جايگاه شما آتش است و هيچ يار و ياوري نخواهيد داشت!
فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَقَالَ إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
﴿۲۶﴾
انصاریان: پس لوط به ابراهیم ایمان آورد، و [ابراهیم] گفت: به درستی که من به سوی پروردگارم مهاجرت می کنم، که فقط او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
خرمشاهی: آنگاه لوط به او [ابراهيم] ايمان آورد، و [ابراهيم] گفت من به سوى پروردگارم مهاجرم، بىگمان او پيروزمند فرزانه است فولادوند: پس لوط به او ايمان آورد و [ابراهيم] گفت من به سوى پروردگار خود روى مى آورم كه اوست ارجمند حكيم قمشهای: پس (خواهر زادهاش) لوط به او ایمان آورد، و (ابراهیم به او) گفت که من (از این دیار شرک) هجرت به سوی خدای خود خواهم کرد که او (بر حفظ من از دشمن) مقتدر و (به صلاح امورم) داناست. مکارم شیرازی: لوط به او (ابراهيم) ايمان آورد و (ابراهيم) گفت من به سوي پروردگارم هجرت ميكنم كه او عزيز و حكيم است.
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ
﴿۲۷﴾
انصاریان: و اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و پیامبری و کتاب را در نسلش قرار دادیم و پاداشش را در دنیا به او دادیم، و بی تردید او در آخرت از زمره شایستگان است.
خرمشاهی: و به او اسحاق و يعقوب را بخشيديم و در ميان زاد و رود او پيامبرى و كتاب آسمانى قرار داديم و پاداش او را در دنيا به او داديم و او در آخرت از شايستگان است فولادوند: و اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و در ميان فرزندانش پيامبرى و كتاب قرار داديم و در دنيا پاداشش را به او بخشيديم و قطعا او در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود قمشهای: و ما اسحاق و (فرزند زادهاش) یعقوب را به او عطا کردیم و در خاندانش مقام نبوت و کتاب آسمانی برقرار نمودیم و در دنیا هم (به نعمت فرزندان صالح و نام نیکو و سایر نعم الهی) اجر او را دادیم و در آخرت نیز وی در صف صالحان (و هم رتبه مقربان) خواهد بود. مکارم شیرازی: و ما به او اسحق و يعقوب را بخشيديم، و در دودمانش نبوت و كتاب آسماني قرار داديم، پاداش او را در دنيا داديم و در آخرت از صالحان است.
وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِينَ
﴿۲۸﴾
انصاریان: و لوط را [نیز فرستادیم]، آن گاه به قومش گفت: شما کار بسیار زشتی مرتکب می شوید که پیش از شما هیچ یک از جهانیان آن را انجام نداده اند.
خرمشاهی: و لوط را نيز [به رسالت فرستاديم]، آنگاه كه به قومش گفت شما ناشايستى را مرتكب مىشويد كه هيچكس از مردم جهان در آن بر شما پيشدستى نكرده است فولادوند: و [ياد كن] لوط را هنگامى كه به قوم خود گفت شما به كارى زشت مى پردازيد كه هيچ يك از مردم زمين در آن [كار] بر شما پيشى نگرفته است قمشهای: و لوط (به رسالت فرستادیم) که به قوم خود گفت: شما به عمل زشتی اقدام میکنید که هیچ کس در عالم پیش از شما مرتکب نشده است! مکارم شیرازی: و لوط را فرستاديم هنگامي كه به قوم خود گفت: شما كار بسيار زشتي انجام ميدهيد كه احدي از مردم جهان قبل از شما آنرا انجام نداده!
أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
﴿۲۹﴾
انصاریان: آیا شما با مردان آمیزش می کنید و راه [توالد و تناسل] را قطع می نمایید و در محفل عمومی خود [در انظار یکدیگر] این کار بسیار زشت را مرتکب می شوید. پس جواب قوم او جز این نبود که گفتند: اگر تو از راستگویانی عذاب خدا را برای ما بیاور.
خرمشاهی: آيا شما با مردان مىآميزيد و راه و پيوند [طبيعى] را مىبريد و در انجمنتان مرتكب زشتكارى مىشويد؟ آنگاه پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند اگر از راستگويان هستى عذاب الهى را [هماكنون] بر سرما بياور فولادوند: آيا شما با مردها درمى آميزيد و راه [توالد و تناسل] را قطع مى كنيد و در محافل [انس] خود پليدكارى مى كنيد و[لى] پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند اگر راست مى گويى عذاب خدا را براى ما بياور قمشهای: آیا شما به شهوترانی با مردان خلوت کرده و راه (فطرت زناشویی) را قطع میکنید و در مجامع خود (بی هیچ خجلت) به کار قبیح میپردازید؟! قوم لوط جز آنکه (به طعنه) گفتند: اگر راست میگویی عذاب خدا را بر ما نازل کن به او ابدا جوابی ندادند. مکارم شیرازی: آيا شما به سراغ مردان ميرويد، و راه تداوم نسل انسان را قطع ميكنيد، و در مجلستان اعمال منكر انجام ميدهيد؟!، اما پاسخ قومش جز اين چيزي نبود كه گفتند: اگر راست ميگوئي عذاب الهي را براي ما بياور!
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ
﴿۳۰﴾
انصاریان: گفت: پروردگارا! مرا بر این مردم فسادکار یاری ده.
خرمشاهی: [لوط] گفت پروردگارا مرا در برابر تباهكاران يارى ده فولادوند: [لوط] گفت پروردگارا مرا بر قوم فسادكار غالب گردان قمشهای: لوط گفت: پروردگارا، مرا بر (محو) این قوم فاسد یاری کن. مکارم شیرازی: (لوط) عرض كرد: پروردگارا مرا در برابر اين قوم مفسد ياري فرما.
وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِكُو أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُوا ظَالِمِينَ
﴿۳۱﴾
انصاریان: و زمانی که فرستادگان ما با بشارت [ولادت اسحاق] نزد ابراهیم آمدند، گفتند: ما یقیناً اهل شهر را نابود می کنیم؛ زیرا اهل آن ستمکارند.
خرمشاهی: و چون فرشتگان ما براى ابراهيم مژده آوردند، گفتند ما نابودگران اهالى اين شهر هستيم، چرا كه اهل آن ستمكارند فولادوند: و چون فرستادگان ما براى ابراهيم مژده آوردند گفتند ما اهل اين شهر را هلاك خواهيم كرد زيرا مردمش ستمكار بوده اند قمشهای: و چون رسولان ما (فرشتگان عالم قدس) به ابراهیم بشارت (فرزند) آوردند گفتند: ما (به امر خدا) اهل این دیار را که قومی سخت ظالم و بدکارند هلاک میکنیم. مکارم شیرازی: هنگامي كه فرستادگان ما (از فرشتگان) به سراغ ابراهيم با بشارت (به تولد فرزند براي او) آمدند، گفتند: ما اهل اين شهر و آبادي را (اشاره به شهرهاي قوم لوط) هلاك خواهيم كرد چرا كه اهل آن ستمگرند.
قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ
﴿۳۲﴾
انصاریان: گفت: لوط در آنجاست. گفتند: ما به کسانی که در آنجا هستند، داناتریم، حتماً او و خانواده اش را نجات می دهیم، مگر همسرش را که از باقی ماندگان خواهد بود،
خرمشاهی: [ابراهيم] گفت در آنجا لوط هم هست گفتند ما به كسانى كه در آنجا هستند آگاهتريم، او و خانوادهاش جز همسرش را كه از واپسماندگان [در عذاب] است، نجات مىدهيم فولادوند: گفت لوط [نيز] در آنجاست گفتند ما بهتر مى دانيم چه كسانى در آنجا هستند او و كسانش را جز زنش كه از باقى ماندگان [در خاكستر آتش] است حتما نجات خواهيم داد قمشهای: ابراهیم به فرشتگان گفت: لوط هم (که بنده صالح موحد پاکی است) در این دیار است! پاسخ دادند که ما به احوال آن که در این دیار است بهتر آگاهیم، ما او را با همه اهل بیتش غیر زن وی که در میان اهل هلاکت باقی ماند البته نجات خواهیم داد. مکارم شیرازی: (ابراهيم) گفت: در اين آبادي لوط است، گفتند ما به كساني كه در آن است آگاهتريم! ما او و خانواده اش را نجات ميدهيم، جز همسرش را كه در ميان قوم باقي خواهد ماند.
وَلَمَّا أَنْ جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ
﴿۳۳﴾
انصاریان: و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند به سبب [حضور] آنان [به صورت جوانانی آراسته] بدحال و بی طاقت شد، و گفتند: مترس و غمگین مباش، قطعاً ما نجات دهنده تو و خانواده ات هستیم، مگر همسرت را که از باقی ماندگان خواهد بود،
خرمشاهی: و چون فرشتگان ما به نزد لوط آمدند، از ايشان نگران شد و [از كمك به آنان] دستش كوتاه شد و [آنان] به او گفتند مترس و اندوهگين مباش، ما رهاننده تو و خاندانت هستيم، جز همسرت كه از واپس ماندگان [در عذاب] است فولادوند: و هنگامى كه فرستادگان ما به سوى لوط آمدند به علت [حضور] ايشان ناراحت شد و دستش از [حمايت] آنها كوتاه گرديد گفتند مترس و غم مدار كه ما تو و خانواده ات را جز زنت كه از باقى ماندگان [در خاكستر آتش] است حتما مى رهانيم قمشهای: و چون رسولان ما نزد لوط آمدند، لوط از آمدن آنها (که ناشناس و با صورت زیبا بودند) اندوهگین و دلتنگ گردید، و فرشتگان گفتند: هیچ بیمناک و غمگین مباش که ما تو را با همه اهل بیتت غیر آن زن کافرت که در میان اهل هلاک واماند نجات میدهیم. مکارم شیرازی: هنگامي كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند از ديدن آنها اندوهگين شد، گفتند، نترس و غمگين مباش، ما تو و خانواده ات را نجات خواهيم داد، جز همسرت را كه در ميان قوم باقي ميماند.
إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ
﴿۳۴﴾
انصاریان: ما بر اهل این شهر به علت کار بسیار زشتی که مرتکب می شوند، عذاب سختی از آسمان نازل خواهیم کرد.
خرمشاهی: ما بر اهل اين شهر به خاطر نافرمانى ورزيدنشان عذابى از آسمان فرود مىآوريم فولادوند: ما بر مردم اين شهر به [سزاى] فسقى كه میکردند عذابى از آسمان فرو خواهيم فرستاد قمشهای: ما بر اهل این دیار که فاسق و بدکارند از آسمان عذابی سخت نازل کنیم. مکارم شیرازی: ما بر اهل اين شهر و آبادي عذابي از آسمان به خاطر فسقشان فرو خواهيم ريخت.
وَلَقَدْ تَرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
﴿۳۵﴾
انصاریان: [پس با عذاب آسمانی، شهر و اهلش را در هم کوبیدیم] و از آن شهر نشانه ای روشن [از سنگ هایی که بر سر اهلش فرو باریدیم] برای مردمی که می اندیشند، بر جای گذاشتیم.
خرمشاهی: و به راستى از آن پديده روشنگرى براى خردورزان باقى گذارديم فولادوند: و از آن [شهر سوخته] براى مردمى كه مى انديشند نشانه اى روشن باقى گذاشتيم قمشهای: و همانا از آن دیار لوط آثار خرابی را وا گذاشتیم تا آیتی روشن برای (عبرت) عاقلان باشد. مکارم شیرازی: ما از آن آبادي نشانه روشني و درس عبرتي براي كساني كه تعقل ميكنند باقي گذارديم.
وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
﴿۳۶﴾
انصاریان: و نیز به سوی مدین برادرشان شعیب را فرستادیم؛ پس گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید و روز قیامت را انتظار برید و در زمین تبهکارانه فتنه و آشوب برپا نکنید،
خرمشاهی: و به سوى قوم مدين برادرشان شعيب را [به رسالت فرستاديم] كه گفت اى قوم من خداوند را بپرستيد و به روز بازپسين اميد داشته باشيد، و در اين سرزمين فتنه و فساد برپا مكنيد فولادوند: و به سوى [مردم] مدين برادرشان شعيب را [فرستاديم] گفت اى قوم من خدا را بپرستيد و به روز بازپسين اميد داشته باشيد و در زمين سر به فساد برمداريد قمشهای: و شعیب را که برادر مهربانی برای قومش بود (به رسالت) به سوی اهل مدین (فرستادیم)، او با قوم گفت که ای قوم، همیشه خدا را پرستید و به روز قیامت (و سعادت آخرت) امیدوار باشید و هرگز در روی زمین فساد و تبهکاری مکنید (که آسایش دو گیتی در این نصایح است). مکارم شیرازی: ما به سوي مدين برادرشان شعيب را فرستاديم، گفت: اي قوم من! خدا را بپرستيد و به روز بازپسين اميدوار باشيد، و در زمين فساد نكنيد.
فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ
﴿۳۷﴾
انصاریان: پس او را تکذیب کردند؛ در نتیجه زلزله سختی آنان را فرا گرفت، پس در خانه هایشان به رو در افتاده جسمی بی جان شدند،
خرمشاهی: سپس او را دروغگو شمردند، آنگاه زلزله ايشان را فرو گرفت و در خانهشان از پاى در آمدند فولادوند: پس او را دروغگو خواندند و زلزله آنان را فرو گرفت و بامدادان در خانه هايشان از پا درآمدند قمشهای: قوم شعیب او را تکذیب کردند و (به کیفر آن، شبی) زلزلهای سخت آنان را در گرفت و صبحگاه همه را در خانههاشان مرگ به زانو در آورد. مکارم شیرازی: آنها او را تكذيب كردند و به اين سبب زلزله آنها را فرو گرفت و در خانه هاي خود به رو در افتادند و مردند.
وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ
﴿۳۸﴾
انصاریان: و [قوم] عاد و ثمود را [نیز نابود کردیم]، و از خانه های [خراب شده و خالی] آنان [سرنوشت شومشان] برای شما نمایان است، و شیطان عمل های [زشت] آنان را برایشان آراست، در نتیجه آنان را از راه [خدا] باز داشت در حالی که [برای تشخیص حق از باطل] بصیرت داشتند.
خرمشاهی: و عاد و ثمود نيز، و [اين امر] به راستى از خانهها و كاشانههايشان بر شما روشن شده است، و شيطان كار و كردارشان را در چشم آنان آراست و آنان را از راه [راست] بازداشت، و حال آنكه باريكبين مىنمودند فولادوند: و عاد و ثمود را [نيز هلاك نموديم] قطعا [فرجام آنان] از سراهايشان بر شما آشكار گرديده است و شيطان كارهايشان را در نظرشان بياراست و از راه بازشان داشت با آنكه [در كار دنيا] بينا بودند قمشهای: و قوم عاد و ثمود را که منازل (خراب و ویران) شان را به چشم میبینید آنها نیز با آنکه بینا و هوشیار بودند چون شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان نیکو جلوه داد و از راه (حق) آنها را باز داشت همه را هلاک و نابود گردانیدیم. مکارم شیرازی: ما طايفه عاد و ثمود را نيز هلاك كرديم، و مساكن (ويران شده) آنها براي شما آشكار است، شيطان اعمالشان را براي آنها زينت كرده بود، لذا آنان را از راه بازداشت در حالي كه ميديدند!
وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَمَا كَانُوا سَابِقِينَ
﴿۳۹﴾
انصاریان: و قارون و فرعون و هامان را [نیز نابود کردیم]. و همانا موسی برای آنان دلایل روشن آورد، پس آنان در زمین تکبّر و سرکشی کردند، ولی پیشی گیرنده [بر اراده و قضا و قدر ما] نبودند [تا بتوانند از عذاب ما بگریزند.]
خرمشاهی: و قارون و فرعون و هامان نيز، كه موسى براى آنان پديدههاى روشنگر آورد، آنگاه در آن سرزمين استكبار ورزيدند و پيشتاز نبودند فولادوند: و قارون و فرعون و هامان را [هم هلاك كرديم] و به راستى موسى براى آنان دلايل آشكار آورد و[لى آنها] در آن سرزمين سركشى نمودند و [با اين همه بر ما] پيشى نجستند قمشهای: و قارون و فرعون و هامان را هم که موسی (علیه السّلام) با معجزات روشن به هدایت آنها آمد (و به او نگرویدند و) باز در زمین تکبر و ظلم و طغیان کردند (همه را هلاک کردیم) و (بر قهر حق) سبقت نگرفتند (و راه نجاتی نیافتند). مکارم شیرازی: قارون و فرعون و هامان را نيز هلاك كرديم، موسي با دلائل روشن به سراغ آنها آمد اما آنها در زمين برتري جوئي كردند، ولي نتوانستند بر خدا پيشي گيرند.
فَكُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَيْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
﴿۴۰﴾
انصاریان: پس همه را به گناهانشان گرفتیم، بر برخی از آنان توفانی سخت [که با خود ریگ و سنگ می آورد] فرستادیم، و بعضی را فریاد مرگبار گرفت، و برخی را به زمین فرو بردیم، و بعضی را غرق کردیم؛ و خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند، ولی آنان بودند که به خودشان ستم کردند.
خرمشاهی: آنگاه هر يك از آنان را به گناهش فرو گرفتيم، پس بعضى از آنان بودند كه بر آنان شنبادى فرستاديم، و بعضى از آنان بودند كه بانگ مرگبار فروگرفتشان، و بعضى از آنان بودند كه به زمين فرو برديمشان، و بعضى از آنان بودند كه غرقهشان كرديم و خداوند نبود كه به آنان ستم كرد، بلكه خود بر خويشتن ستم كردند فولادوند: و هر يك [از ايشان] را به گناهش گرفتار [عذاب] كرديم از آنان كسانى بودند كه بر [سر] ايشان بادى همراه با شن فرو فرستاديم و از آنان كسانى بودند كه فرياد [مرگبار] آنها را فرو گرفت و برخى از آنان را در زمين فرو برديم و بعضى را غرق كرديم و [اين] خدا نبود كه بر ايشان ستم كرد بلكه خودشان بر خود ستم میکردند قمشهای: ما هر طایفهای را به کیفر گناهش مؤاخذه کردیم، بعضی را بر سرشان سنگ بلا فرو باریدیم و برخی را صیحه عذاب آسمانی در گرفت و برخی را به زلزله زمین و گروهی دیگر را به غرق دریا به هلاکت رسانیدیم، و خدا به آنان هیچ ستم نکرد لیکن آنها خود در حق خویش ستم میکردند. مکارم شیرازی: ما هر يك از آنها را به گناهشان گرفتيم، بر بعضي از آنها طوفاني تواءم با سنگريزه فرستاديم، و بعضي از آنها را صيحه آسماني فرو گرفت، و بعضي ديگر را در زمين فرو برديم، و بعضي را غرق كرديم، خداوند هرگز به آنها ستم نكرد، ولي آنها خودشان بر خويشتن ستم نمودند.
مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
﴿۴۱﴾
انصاریان: داستان کسانی که به جای خدا سرپرستانی گرفته اند، مانند داستان عنکبوت است که خانه ای [بی دیوار، بی سقف و بی حفاظ] برای خود بنا کرده باشد، و بی تردید سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است، اگر [به این واقعیت] معرفت و شناخت داشتند [بت ها را سرپرستان خود نمی گرفتند.]
خرمشاهی: داستان كسانى كه به جاى خداوند سرورانى را به پرستش گرفتند همانند داستان عنكبوت است كه خانهاى ساخت، و اگر در مىيافتند سستترين خانهها، خانه عنكبوت است فولادوند: داستان كسانى كه غير از خدا دوستانى اختيار كرده اند همچون عنكبوت است كه خانه اى براى خويش ساخته و در حقيقت اگر مى دانستند سست ترين خانه ها همان خانه عنكبوت است قمشهای: مثل حال آنان که خدا را فراموش کرده و غیر خدا را به دوستی و سرپرستی برگرفتند (در سستی و بیبنیادی) حکایت خانهای است که عنکبوت بنیاد کند و اگر بدانند سستترین بنا خانه عنکبوت است. مکارم شیرازی: كساني كه غير از خدا را اولياء خود برگزيدند، همچون عنكبوتند كه خانه اي براي خود انتخاب كرده و سست ترين خانه ها خانه عنكبوت است اگر ميدانستند!
إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
﴿۴۲﴾
انصاریان: یقیناً خدا می داند به جای او چه چیزهایی را می پرستند [چیزهایی که نه دارای ارزش و اعتبارند و نه قدرت تصرف در کاری را دارند!!] و فقط او توانای شکست ناپذیر و حکیم است،
خرمشاهی: بىگمان خداوند هر چيز را كه به جاى او به پرستش مىگيرند، مىشناسد و او پيروزمند فرزانه است فولادوند: خدا مى داند هر آنچه را كه جز او مى خوانند و هم اوست شكست ناپذير سنجيده كار قمشهای: خدا بر آنچه که به غیر او بخوانند (و پرستش کنند) آگاه است و او (بر انتقام اهل شرک و ریا) مقتدر و (به دقایق امور عالم) داناست. مکارم شیرازی: خداوند آنچه را غير از او ميخوانند ميداند و او شكست ناپذير و حكيم است.
وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ
﴿۴۳﴾
انصاریان: و این مثل ها را برای مردم می زنیم، ولی جز اهل معرفت و دانش در آنها تعقّل نمی کنند.
خرمشاهی: و اين مثلها را براى مردم مىزنيم و جز دانشمندان كسى درباره آنها تعقل نمىكند فولادوند: و اين مثلها را براى مردم مى زنيم و[لى] جز دانشوران آنها را درنيابند قمشهای: و ما این همه مثلها را برای مردم میزنیم (تا حقایق برای آنها روشن شود) و لیکن به جز مردم دانشمند کسی تعقل در آنها نخواهد کرد. مکارم شیرازی: اينها مثالهائي است كه ما براي مردم ميزنيم و جز عالمان آن را درك نميكنند.
خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ
﴿۴۴﴾
انصاریان: خدا آسمان ها و زمین را به حق آفرید؛ یقیناً در این [آفرینش] نشانه ای [بر توحید، ربوبیت و قدرت خدا] برای مؤمنان است.
خرمشاهی: خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است، بىگمان در اين امر مايه عبرتى براى مؤمنان است فولادوند: خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريد قطعا در اين [آفرينش] براى مؤمنان عبرتى است قمشهای: خدا آسمانها و زمین را به حق (و در کمال حکمت) آفریده (نه بر باطل و لغو و عبث) و در این خلقت آسمان و زمین آیت و نشانهای (از ربوبیت) برای اهل ایمان کاملا پدیدار است. مکارم شیرازی: خداوند، آسمانها و زمين را به حق آفريد، در اين آيتي است براي مؤ منان.
اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ
﴿۴۵﴾
انصاریان: آنچه را از این کتاب به تو وحی شده است، بخوان و نماز را برپا دار، یقیناً نماز از کارهای زشت، و کارهای ناپسند باز می دارد؛ و همانا ذکر خدا بزرگ تر است، و خدا آنچه را انجام می دهید، می داند.
خرمشاهی: آنچه از كتاب آسمانى كه بر تو وحى شده است، بخوان و نماز را برپا دار، كه نماز از ناشايستى و زشتكارى باز مىدارد، و ياد كرد خداوند [از هر كارى] مهمتر است و خداوند مىداند كه چه مىكنيد فولادوند: آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى دارد و قطعا ياد خدا بالاتر است و خدا مى داند چه مى كنيد قمشهای: (ای رسول ما) آنچه را که از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی شد (بر خلق) تلاوت کن و نماز را (که بزرگ عبادت خداست) به جای آر، که همانا نماز است که (اهل نماز را) از هر کار زشت و منکر باز میدارد و همانا ذکر خدا بزرگتر (و برتر از حدّ اندیشه خلق) است، و خدا به هر چه (برای خشنودی او و به یاد او) کنید آگاه است. مکارم شیرازی: آنچه را از كتاب آسماني به تو وحي شده تلاوت كن، و نماز را بر پا دار كه نماز (انسان را) از زشتيها و منكرات باز ميدارد و خداوند ميداند شما چه كارهائي انجام ميدهيد.
وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَأُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
﴿۴۶﴾
انصاریان: و با اهل کتاب جز با نیکوترین شیوه مجادله و گفتگو مکنید، مگر با کسانی از آنان که [در مجادله با شما] ظالمانه به میدان آیند، و بگویید: به آنچه به سوی ما و به سوی شما نازل شده است، ایمان داریم و معبود ما و معبود شما یکی است و ما تسلیم [فرمان ها و احکام] او هستیم.
خرمشاهی: و با اهل كتاب جز به شيوهاى كه نيكوتر است، مجادله مكنيد، مگر با ستمگران آنان، و بگوييد به آنچه بر ما و به آنچه بر شما نازل شده ايمان آوردهايم، و خداى ما و خداى ما و خداى شما يكى است و ما همه فرمانبردار اوييم فولادوند: و با اهل كتاب جز به [شيوه اى] كه بهتر است مجادله مكنيد مگر [با] كسانى از آنان كه ستم كرده اند و بگوييد به آنچه به سوى ما نازل شده و [آنچه] به سوى شما نازل گرديده ايمان آورديم و خداى ما و خداى شما يكى است و ما تسليم اوييم قمشهای: و شما مسلمانان با اهل کتاب (یهود و نصاری و مجوس) جز به نیکوترین طریق بحث و مجادله مکنید مگر با ستمکاران از آنها، و (با اهل کتاب) بگویید که ما به کتاب آسمانی قرآن که بر ما نازل شده و به کتب آسمانی شما به همه ایمان آوردهایم و خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم و مطیع فرمان اوییم. مکارم شیرازی: با اهل كتاب جز به روشي كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كساني كه از آنها مرتكب ظلم و ستم شدند، و به آنها بگوئيد ما به تمام آنچه از سوي خدا بر ما و شما نازل شده ايمان داريم، معبود ما و شما يكي است و در برابر او تسليم هستيم.
وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَؤُلَاءِ مَنْ يُؤْمِنُ بِهِ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الْكَافِرُونَ
﴿۴۷﴾
انصاریان: و همان گونه [که بر پیامبران پیشین کتاب نازل کردیم] این کتاب را بر تو نازل نمودیم، پس [برخی از] کسانی که کتابشان دادیم به آن ایمان می آورند، و از اینان [هم که مشرک اند] اندکی به آن ایمان می آورند، و آیات ما را جز کافران انکار نمی کنند،
خرمشاهی: و بدينسان بر تو كتاب آسمانى را نازل كرديم، و اهل كتاب به آن ايمان آورند، و از ايشان [اهل مكه] نيز كسانى هستند كه به آن ايمان آورند، و جز كافران كسى به آيات ما انكار نمىورزد فولادوند: و همچنين ما قرآن را بر تو نازل كرديم پس آنان كه بديشان كتاب داده ايم بدان ايمان مى آورند و از ميان اينان كسانى اند كه به آن مى گروند و جز كافران [كسى] آيات ما را انكار نمى كند قمشهای: و ما همچنان (که بر رسولان پیشین کتاب آسمانی تورات و انجیل و زبور فرستادیم) بر تو هم (ای رسول) کتاب (آسمانی قرآن) را نازل کردیم، پس آنان که به آن کتب که بر ایشان فرستادیم ایمان آوردند به این کتاب نیز ایمان آرند و از این گروه (اهل مکه) هم بعضی به آنان ایمان آورند و به جز کافران هیچ کس آیات ما را انکار نخواهد کرد. مکارم شیرازی: اينگونه، كتاب را بر تو نازل كرديم، كساني كه (پيش از اين) كتاب آسماني به آنها داده ايم به اين كتاب ايمان ميآورند، و بعضي از اين گروه (مشركان) نيز به آن مؤ من ميشوند و آيات ما را جز كافران انكار نميكنند.
وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ
﴿۴۸﴾
انصاریان: و پیش از این [قرآن]، تو هیچ نوشته ای را نمی خواندی و آن را با دست خود نمی نوشتی وگرنه باطل گرایان یاوه گو [در وحی بودن و حقّانیّت آن] شک می کردند،
خرمشاهی: و پيش از آن [وحى و نبوت] نه كتابى مىخواندى و نه به دست خود [مكتوبى] مىنوشتى، چه در آن صورت باطلانديشان شك و شبهه به ميان مىآوردند فولادوند: و تو هيچ كتابى را پيش از اين نمى خواندى و با دست [راست] خود [كتابى] نمى نوشتى و گر نه باطل انديشان قطعا به شك مى افتادند قمشهای: و تو از این پیش نه توانستی کتابی خواند و نه خطی نگاشت که در آن صورت مبطلان (منکر قرآن) در نبوتت شک و ریبی میکردند (و میگفتند این کتاب به وحی خدا نیست و خود از روی کتب سابقین جمع و تألیف کرده است). مکارم شیرازی: تو هرگز قبل از اين كتابي نميخواندي و با دست خود چيزي نمينوشتي مبادا كساني كه در صدد ابطال سخنان تو هستند شك و ترديد كنند.
بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِمُونَ
﴿۴۹﴾
انصاریان: بلکه این قرآن، آیات روشنی است در سینه کسانی که به آنان معرفت و دانش عطا شده است؛ و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمی کنند.
خرمشاهی: آرى آن آياتى روشنگر [و محفوظ] در سينههاى دانش يافتگان است، و جز ستمگران [مشرك] كسى به آيات ما انكار نمىورزد فولادوند: بلكه [قرآن] آياتى روشن در سينه هاى كسانى است كه علم [الهى] يافته اند و جز ستمگران منكر آيات ما نمى شوند قمشهای: بلکه این قرآن آیات روشن الهی است در لوح سینه آنان که (از خدا نور) علم و دانش یافتند، و آیات ما را جز مردم ستمکار انکار نکنند. مکارم شیرازی: بلكه اين كتاب آسماني مجموعه اي از آيات روشن است كه در سينه صاحبان دل جاي دارد و آيات ما را جز ستمگران انكار نميكنند.
وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ
﴿۵۰﴾
انصاریان: گفتند: چرا از سوی پروردگارش معجزاتی [مانند معجزات پیامبران پیشین] بر او نازل نمی شود. بگو: این معجزات فقط در اختیار خداست و من فقط بیم دهنده ای آشکارم.
خرمشاهی: و گويند چرا بر او معجزاتى از سوى پروردگارش نازل نمىشود، بگو معجزات فقط در اختيار خداوند است، و من فقط هشداردهندهاى آشكارم فولادوند: و گفتند چرا بر او از جانب پروردگارش نشانه هايى [معجزه آسا] نازل نشده است بگو آن نشانه ها پيش خداست و من تنها هشداردهنده اى آشكارم قمشهای: و کافران گفتند: (این مرد اگر رسول خداست) چرا بر او آیات و معجزاتی از جانب خدایش نازل نشد؟ بگو: آیات نزد خدا (و به امر خدا) است، من (که رسولم) جز آنکه (خلق را از انتقام خدا) بترسانم وظیفه ندارم. مکارم شیرازی: گفتند: چرا معجزاتي از سوي پروردگارش بر او نازل نشده ؟ بگو معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل ميشود، نه به ميل من و شما) من تنها انذار كننده آشكاري هستم.
أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
﴿۵۱﴾
انصاریان: آیا [در قرآن عیب و نقصی می یابند؟ و] برای آنان کافی نبوده است که ما این کتاب را که [همواره] بر آنان خوانده می شود بر تو نازل کردیم؟! همانا در این کتاب رحمتی است [ویژه و مایه یادآوری] و پندی برای مردمی که ایمان می آورند.
خرمشاهی: آيا براى ايشان كافى نيست كه ما بر تو كتاب آسمانى را فرو فرستاديم كه بر آنان خوانده مىشود، بىگمان در اين امر رحمت و پندآموزى براى اهل ايمان است فولادوند: آيا براى ايشان بس نيست كه اين كتاب را كه بر آنان خوانده مى شود بر تو فرو فرستاديم در حقيقت در اين [كار] براى مردمى كه ايمان دارند رحمت و يادآورى است قمشهای: آیا اینان را (که تقاضای معجزه میکنند) این معجزه کفایت نکرد که چنین کتاب بزرگ را که بر آنان تلاوت میشود ما بر تو فرستادیم؟ و همانا در آن برای اهل ایمان البته رحمت و یاد آوری و پندی خواهد بود. مکارم شیرازی: آيا براي آنها كافي نيست كه اين كتاب آسماني را بر تو نازل كرديم كه پيوسته بر آنها تلاوت ميشود؟ در اين رحمت و تذكري است براي كساني كه ايمان ميآورند.
قُلْ كَفَى بِاللَّهِ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ شَهِيدًا يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
﴿۵۲﴾
انصاریان: بگو: کافی است که خدا [نسبت به حقّانیّت نبوّتم] میان من و شما شاهد باشد، [او] آنچه را در آسمان ها و زمین است می داند، و آنان که به باطل [چون بت و طاغوت] گرویده و به خدا کفر ورزیده اند همان زیانکاران [واقعی] اند.
خرمشاهی: بگو خداوند بين من و شما گواه بس، كه آنچه در آسمانها و زمين است مىداند، و كسانى كه به باطل ايمان آورده و به خداوند كفر مىورزند، اينانند كه زيانكارند فولادوند: بگو كافى است خدا ميان من و شما شاهد باشد آنچه را كه در آسمانها و زمين است مى داند و آنان كه به باطل گرويده و خدا را انكار كرده اند همان زيانكارانند قمشهای: بگو: میان من و شما خدا گواهی کافی است، که او به هر چه در آسمانها و زمین است آگاه است. و آنان که به باطل گرویدند و به خدا کافر شدند هم آنان به حقیقت زیانکاران عالمند. مکارم شیرازی: بگو همين بس كه خدا ميان من و شما گواه است، آنچه را در آسمانها و زمين است ميداند كساني كه به باطل ايمان آوردند و به الله كافر شدند زيانكاران واقعي هستند.
وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَوْلَا أَجَلٌ مُسَمًّى لَجَاءَهُمُ الْعَذَابُ وَلَيَأْتِيَنَّهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
﴿۵۳﴾
انصاریان: آنان شتاب در آوردن عذاب را از تو می خواهند، اگر مدتی معین [برای آنان] مقرّر نبود، قطعاً آن عذاب را [که خواهانش هستند] بر آنان می آمد و حتماً ناگاه در حالی که بی خبرند، به سراغشان خواهد آمد.
خرمشاهی: و از تو عذاب را به شتاب مىخواهند و اگر اجل معينى در كار نبود، عذاب بر آنان نازل مىشد و در حالى كه ناآگاهند ناگهان به سراغشان مىآيد فولادوند: و از تو به شتاب درخواست عذاب [الهى را] دارند و اگر سرآمدى معين نبود قطعا عذاب به آنان مى رسيد و بىآنكه خبردار شوند غافلگيرشان میکرد قمشهای: منکران (به تمسخر) از تو تقاضای تعجیل در نزول عذاب میکنند، و اگر وقت معین آن (در علم ازلی، قیامت) نبود عذاب حق بر آنها میرسید، و البته ناگهانی در حالی که غافل و بیخبر باشند بر آنان خواهد آمد. مکارم شیرازی: آنها با عجله از تو عذاب را ميطلبند، و اگر موعد مقرري تعيين نشده بود عذاب (الهي) به سراغ آنها ميآمد، سرانجام اين عذاب بطور ناگهاني بر آنها نازل ميشود در حالي كه نميدانند.
يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ
﴿۵۴﴾
انصاریان: [آنان] شتاب در آوردن عذاب را از تو می خواهند، بدون تردید هم اکنون دوزخ بر کافران حاطه دارد.
خرمشاهی: از تو عذاب را به شتاب مىخواهند، و [غافل از آنكه] بىگمان جهنم فراگير كافران است فولادوند: و شتابزده از تو عذاب مى خواهند و حال آنكه جهنم قطعا بر كافران احاطه دارد قمشهای: (و این کافران) از تو به تعجیل عذاب میطلبند در صورتی که شراره عذاب جهنم به کافران احاطه نموده است. مکارم شیرازی: آنها با عجله از تو تقاضاي عذاب ميكنند، در حالي كه جهنم به كافران احاطه دارد!
يَوْمَ يَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَيَقُولُ ذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
﴿۵۵﴾
انصاریان: آنان را متوجه روزی کن که عذاب از بالای سرشان و از زیر پایشان آنان را فرو پوشاند و [خدا به آنان] می گوید: آنچه را همواره انجام می دادید [اکنون به صورت سخت ترین عذاب] بچشید.
خرمشاهی: روزى كه عذاب از فراز و فرودشان فراگيردشان و گويد [حاصل] عملكرد خود را بچشيد فولادوند: آن روز كه عذاب از بالاى [سر] آنها و از زير پاهايشان آنها را فرو گيرد و [خدا] مى فرمايد [نتيجه] آنچه را میکرديد بچشيد قمشهای: (اینان را متذکر ساز به آن) روزی که عذاب خدا از بالا و زیر پا آنها را فرو گیرد، و (خدا یا منادی حق) گوید: (امروز) بچشید کیفر آنچه (در دنیا) عمل میکردید. مکارم شیرازی: آن روز كه عذاب (الهي) آنها را از بالاي سر و پائين پا ميپوشاند و به آنها ميگويد بچشيد آنچه را عمل ميكرديد (روز سخت و دردناكي است).
يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ
﴿۵۶﴾
انصاریان: ای بندگان من که ایمان آورده اید! یقیناً زمین من وسیع و پهناور است؛ پس [با انتخاب سرزمینی مناسب و شایسته که ارزش ها در آن حفظ شود] فقط مرا بپرستید،
خرمشاهی: اى بندگان من كه ايمان آوردهايد، بدانيد كه زمين من گسترده است، پس فقط مرا بپرستيد فولادوند: اى بندگان من كه ايمان آورده ايد زمين من فراخ است تنها مرا بپرستيد قمشهای: این بندگان با ایمان من، زمین من بسیار وسیع است در این صورت (اگر از جور کفار در سرزمینی به تنگ آمده و به کفر مجبور شوید از آنجا به دیار دیگر هجرت کنید و هر کجا باشید) مرا منحصرا به اخلاص پرستش کنید. مکارم شیرازی: اي بندگان من كه ايمان آورده ايد زمين من وسيع است تنها مرا بپرستيد (و تسليم در برابر فشارهاي دشمنان نشويد).
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ
﴿۵۷﴾
انصاریان: هر جانداری چشنده مرگ خواهد بود، سپس به سوی ما بازگردانده می شوید،
خرمشاهی: هر موجود زندهاى چشنده [طعم] مرگ است، سپس به سوى ما بازگردانده مىشويد فولادوند: هر نفسى چشنده مرگ است آنگاه به سوى ما بازگردانيده خواهيد شد قمشهای: هر نفسی (طعم ناگوار) مرگ را خواهد چشید، و پس از مرگ شما را به سوی ما باز گردانند. مکارم شیرازی: هر انساني مرگ را ميچشد، سپس به سوي ما باز ميگرديد.
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ
﴿۵۸﴾
انصاریان: و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند حتماً آنان را در قصرهایی رفیع و با ارزش از بهشت که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، جای خواهیم داد، در آنجا جاودانه اند؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان.
خرمشاهی: و كسانى كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته كردهاند، در غرفههايى از بهشت كه جويباران از فرودست آنها جارى است، جايشان مىدهيم و در آنجا جاويدانند، چه نيكوست پاداش عملداران فولادوند: و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند قطعا آنان را در غرفه هايى از بهشت جاى مى دهيم كه از زير آنها جويها روان است جاودان در آنجا خواهند بود چه نيكوست پاداش عملكنندگان قمشهای: و آنان که ایمان آوردند و به اعمال نیکو پرداختند البته آنها را به عمارات عالی بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است منزل دهیم که در آن زندگانی ابدی کنند، آنجا پاداش نیکویی برای نیکوکاران عالم است. مکارم شیرازی: كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها را در غرفه هائي از بهشت جاي ميدهيم كه نهرها در زير آن جاري است، جاودانه در آن خواهند ماند، چه خوبست پاداش عمل كنندگان!
الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
﴿۵۹﴾
انصاریان: همانان که [برای حفظ ایمان، اخلاق و عمل صالح] شکیبایی ورزیدند و همواره بر پروردگارشان توکل می کنند.
خرمشاهی: [همان] كسانى كه شكيبايى ورزيده و بر پروردگارشان توكل مىكنند فولادوند: همان كسانى كه شكيبايى ورزيده و بر پروردگارشان توكل نموده اند قمشهای: آنان که (در راه دین خدا) صبر و شکیبایی پیشه کردند و بر پروردگار خود توکل مینمودند. مکارم شیرازی: همانها كه (در برابر مشكلات) صبر (و استقامت) ميكنند و بر پروردگارشان توكل مينمايند.
وَكَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
﴿۶۰﴾
انصاریان: چه بسیارند جنبندگانی که قدرت ندارند [به دست آوردن] روزی خود را بر عهده بگیرند، خداست که به آنان و شما روزی می دهد، و او شنوا و داناست.
خرمشاهی: و چه بسيار جنبنده كه عهدهدار روزى خود نيست، بلكه خداوند روزىبخش او و شماست و او شنواى داناست فولادوند: و چه بسيار جاندارانى كه نمى توانند متحمل روزى خود شوند خداست كه آنها و شما را روزى مى دهد و اوست شنواى دانا قمشهای: و (در کار رزق به خدا توکل کنید نه بر سعی خود که) چه بسیار حیوانات که خود بار روزی خود نکشند، خدا (بدون هیچ کوشش) به آنها و هم به شما روزی میرساند، و او شنوا (ی دعای محتاجان) و دانا (به احوال بندگان) است. مکارم شیرازی: چه بسيار جنبندگاني كه قدرت ندارند روزي خود را حمل كنند خداوند آنها را و شما را روزي ميدهد، و او است شنوا و دانا.
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ
﴿۶۱﴾
انصاریان: اگر از آنان [که شرک می ورزند] بپرسی: چه کسی آسمان ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را رام و مسخّر کرده؟ بی تردید خواهند گفت: خدا. پس چگونه [از حق به باطل] منحرف می شوند؟!
خرمشاهی: و اگر از ايشان بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است و خورشيد و ماه را رام كرده است، گويند خداوند، پس چگونه بيراهه مىروند؟ فولادوند: و اگر از ايشان بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آفريده و خورشيد و ماه را [چنين] رام كرده است حتما خواهند گفت الله پس چگونه [از حق] بازگردانيده مى شوند قمشهای: و اگر از این کافران مشرک سؤال کنی که آسمانها و زمین را که آفریده و خورشید و ماه مسخر فرمان کیست؟ به یقین جواب دهند که خدا (آفریده)، پس چگونه (با این اقرار، از توحید و معرفت خدا) رویگردان میشوند؟ مکارم شیرازی: هر گاه از آنها بپرسي چه كسي آسمانها و زمين را آفريده، و خورشيد و ماه را مسخر كرده است ؟ ميگويند: الله، پس با اينحال چگونه (از عبادت خدا) منحرف ميشوند؟
اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
﴿۶۲﴾
انصاریان: خدا روزی را برای هرکس از بندگانش که بخواهد وسعت می دهد و یا تنگ می گیرد؛ یقیناً خدا بر هر کاری تواناست،
خرمشاهی: خداوند است كه روزى را براى هركس از بندگانش كه بخواهد گشاده يا تنگ مىدارد، بىگمان خداوند به هر چيزى داناست فولادوند: خدا بر هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را گشاده مى گرداند و [يا] بر او تنگ مى سازد زيرا خدا به هر چيزى داناست قمشهای: خداست که هر کس از بندگان را خواهد وسیع روزی و یا تنگ روزی میگرداند، که همانا او به هر چیزی (از مصالح خلایق) داناست. مکارم شیرازی: خداوند روزي را براي هر كس از بندگانش بخواهد گسترده ميكند، و براي هر كس ميخواهد محدود ميسازد، خداوند به همه چيز داناست.
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
﴿۶۳﴾
انصاریان: و اگر از آنان بپرسی: چه کسی از آسمان آبی نازل کرد و به وسیله آن زمین را پس از مردگی اش زنده ساخت؟ بی تردید خواهند گفت: خدا. بگو: همه ستایش ها ویژه خداست [و مشرکان دور از حقیقت اند]، بلکه بیشترشان تعقّل نمی کنند.
خرمشاهی: و اگر از ايشان بپرسى چه كسى از آسمان آبى فرو فرستاد و بدان زمين را پس از پژمردنش زنده [و بارور] كرد، خواهند گفت خداوند، بگو سپاس خداوند را، ولى بيشترينهشان تعقل نمىكنند فولادوند: و اگر از آنان بپرسى چه كسى از آسمان آبى فرو فرستاده و زمين را پس از مرگش به وسيله آن زنده گردانيده است حتما خواهند گفت الله بگو ستايش از آن خداست با اين همه بيشترشان نمى انديشند قمشهای: و اگر از این کافران مشرک سؤال کنی که آن کیست که از آسمان باران نازل سازد تا زمین را به آن پس از (فصل خزان و) مرگ (گیاهان، باز به نسیم جانبخش بهار) زنده گرداند؟ به یقین جواب دهند که آن خداست. بگو: ستایش مخصوص خدای یکتاست. آری و لیک اکثر این مردم عقل خود را به کار نگیرند (تا این حقیقت را دریابند). مکارم شیرازی: و اگر از آنها بپرسي چه كسي از آسمان آبي نازل كرد و به وسيله آن زمين را بعد از مردنش احيا نمود؟ ميگويند: الله، بگو ستايش مخصوص خداست، اما اكثر آنها نميدانند.
وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
﴿۶۴﴾
انصاریان: و این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست و بی تردید سرای آخرت، همان زندگی [واقعی و ابدی] است؛ اگر اینان معرفت و دانش داشتند [دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت برنمی گزیدند.]
خرمشاهی: و اين زندگانى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست، و اگر مىدانستند بىگمان سراى آخرت كانون زندگى است فولادوند: اين زندگى دنيا جز سرگرمى و بازيچه نيست و زندگى حقيقى همانا [در] سراى آخرت است اى كاش مى دانستند قمشهای: این زندگانی چند روزه دنیا (اگر نه در پرستش حق و سعادت آخرت صرف شود) افسوس و بازیچهای بیش نیست، و زندگانی اگر مردم بدانند به حقیقتدار آخرت است (که حیاتش جاوید و نعمتش بیرنج و زوال است). مکارم شیرازی: اين زندگي دنيا جز لهو و لعب چيزي نيست، و زندگي واقعي سراي آخرت است، اگر آنها ميدانستند.
فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ
﴿۶۵﴾
انصاریان: [مشرکان تا در امنیت و آسایشند، بر آیین شرک تعصّب دارند،] پس زمانی که در کشتی سوار می شوند [و در وسط دریا امواج خطرناک آنان را محاصره می کند] خدا را در حالی که ایمان و عبادت را برای او [از هرگونه شرکی] خالص می کنند، می خوانند، و چون به سوی خشکی نجاتشان می دهیم به ناگاه به آیین شرک روی می آورند،
خرمشاهی: و چون سوار بر كشتى شوند خداوند را در حالى كه دين خود را براى او پاك و پيراسته مىدارندبخوانند، ولى آنگاه كه آنان را رهانيد و به خشكى رسانيد، آن وقت است كه ايشان شرك مىورزند فولادوند: و هنگامى كه بر كشتى سوار مى شوند خدا را پاكدلانه مى خوانند و[لى] چون به سوى خشكى رساند و نجاتشان داد بناگاه شرك مى ورزند قمشهای: این مردم مشرک چون به کشتی نشینند (و به دست امواج خطر افتند در آن حال) تنها خدا را به اخلاص کامل در دین میخوانند، و چون از خطر دریا به ساحل نجاتشان رساند (باز به خدای یکتا) مشرک میشوند. مکارم شیرازی: هنگامي كه سوار بر كشتي شوند خدا را با اخلاص ميخوانند (و غير او را فراموش ميكنند) اما هنگامي كه خدا آنها را به خشكي رسانيد و نجات داد باز مشرك ميشوند!
لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ وَلِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
﴿۶۶﴾
انصاریان: سرانجام به آنچه [از نعمت] به آنان عطا کردیم، ناسپاسی ورزند، و [از زندگی شرک آلودشان] برخوردار شوند؛ سپس [نتیجه این ناسپاسی و زندگی شرک آلود را] خواهند دانست.
خرمشاهی: تا سرانجام در آنچه به ايشان بخشيدهايم كفران پيشه كنند و [از ظواهر زندگى] بهره برند، زودا كه [حقيقت را] بدانند فولادوند: بگذار تا به آنچه بديشان داده ايم انكار آورند و بگذار تا برخوردار شوند زودا كه بدانند قمشهای: تا هر نعمتی را که ما به آنها عطا کردهایم کفران کنند و (تا مدتی) بهرهمند باشند، اما به زودی خواهند دانست. مکارم شیرازی: (بگذار) آياتي را كه به آنها داده ايم انكار كنند و از لذات زودگذر زندگي بهره گيرند اما به زودي خواهند فهميد!
أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ
﴿۶۷﴾
انصاریان: آیا ندانسته اند که ما [شهرشان مکه را] حرم امنی قرار داده ایم [که در آن با آسایش و آرامش و محفوظ از قتل و غارت زندگی می کنند] در حالی که مردم از اطراف آنان [به وسیله دزدان و غارتگران عرب] ربوده می شوند؟ پس آیا [با دارا بودن این نعمت باارزش الهی] به باطل می گروند و به نعمت خدا کفران می ورزند؟!
خرمشاهی: آيا ندانستهاند كه ما حرمى امن [از كعبه] قرار دادهايم، و حال آنكه مردمان را در پيرامونشان تاراج مىكردند و مىربودند، آيا به باطل ايمان مىآورند و به نعمت خداوند كفران مىورزند؟ فولادوند: آيا نديده اند كه ما [براى آنان] حرمى امن قرار داديم و حال آنكه مردم از حوالى آنان ربوده مى شوند آيا به باطل ايمان مى آورند و به نعمت خدا كفر مى ورزند قمشهای: آیا (کافران اهل مکه) ندیدند که آن شهر را حرم امن و امان قرار دادیم در صورتی که از اطرافشان مردم (ضعیف) را به قتل و غارت میربایند؟ آیا باز به باطل میگروند و به نعمت خدا کافر میشوند؟ مکارم شیرازی: آيا نديدند كه ما حرم امني براي آنها قرار داديم در حالي كه مردم را در اطراف آنها (در بيرون اين حرم) ميربايند؟ آيا به باطل ايمان ميآورند و نعمت خدا را كفران ميكنند؟
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ
﴿۶۸﴾
انصاریان: و کیست ستمکارتر از کسی که دروغی را بر خدا ببندد [که خدا بتان را شریک خود گرفته؟] یا حق را زمانی که به سویش آمد تکذیب کند؟ آیا در دوزخ جایگاهی برای کافران نیست؟
خرمشاهی: و كيست ستمكارتر از كسى كه بر خداوند دروغ بندد يا حق را چون به سراغش آيد تكذيب كند، آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست؟ فولادوند: و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا چون حق به سوى او آيد آن را تكذيب كند آيا جاى كافران [در] جهنم نيست قمشهای: آیا هیچ کس از آن که بر خدا دروغ بست و (رسول) حق را که برای (هدایت) او آمد تکذیب کرد (در عالم) ستمکارتر هست؟ آیا جایگاه کافران (ستمکار) در آتش دوزخ نیست؟ مکارم شیرازی: چه كسي ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ ميبندد، يا حق را پس از آنكه به سراغش آمد تكذيب ميكند؟ آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست ؟
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
﴿۶۹﴾
انصاریان: و کسانی که برای [به دست آوردن خشنودی] ما [با جان و مال] کوشیدند، بی تردید آنان را به راه های خود [راه رشد، سعادت، کمال، کرامت، بهشت و مقام قرب] راهنمایی می کنیم؛ و یقیناً خدا با نیکوکاران است.
خرمشاهی: و كسانى را كه در حق ما كوشيدهاند به راههاى خاص خويش رهنمون مىشويم، و بىگمان خداوند با نيكوكاران است فولادوند: و كسانى كه در راه ما كوشيده اند به يقين راه هاى خود را بر آنان مى نماييم و در حقيقت خدا با نيكوكاران است قمشهای: و آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راههای (معرفت و لطف) خویش هدایت میکنیم، و همیشه خدا یار نکوکاران است. مکارم شیرازی: و آنها كه در راه ما (با خلوص نيت) جهاد كنند قطعا هدايتشان خواهيم كرد و خدا با نيكوكاران است. |
||