ParsQuran
سوره 28: القصص - جزء 20

وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُمْ مِنَ الْمَقْبُوحِينَ ﴿۴۲﴾
انصاریان: و آنان را در این دنیا با لعنت بدرقه کردیم، و روز قیامت از زشت رویان [و مطرودان] از رحمت خدایند،
خرمشاهی: و در اين جهان، لعنتى گريبانگيرشان كرديم و در روز قيامت هم ايشان از نفرين زدگان هستند
فولادوند: و در اين دنيا لعنتى بدرقه [نام] آنان كرديم و روز قيامت [نيز] ايشان از [جمله] زشت‏رويانند
قمشه‌ای: و آنها را در این دنیا در پی کردارشان لعن ابد فرستادیم و در آخرت هم از زشترویان (و مردودان درگاه ما) خواهند بود.
مکارم شیرازی: در اين دنيا لعنت پشت سر لعنت نصيب آنها كرديم، و روز قيامت از زشت رويانند.
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَى بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۴۳﴾
انصاریان: و پس از آنکه اقوام پیشین را [چون قوم نوح و هود و صالح و لوط] هلاک کردیم، به موسی کتاب دادیم که برای مردم وسیله بینایی و هدایت و رحمتی بود، تا متذکّر و هوشیار شوند.
خرمشاهی: و به راستى پس از آنكه نسلهاى نخستين را نابود كرديم به موسى كتاب [آسمانى‏] داديم كه روشنگريهايى براى مردم و رهنمود و رحمت بود باشد كه پندگيرند
فولادوند: و به راستى پس از آنكه نسلهاى نخستين را هلاك كرديم به موسى كتاب داديم كه [دربردارنده] روشنگرى‏ ها و رهنمود و رحمتى براى مردم بود اميد كه آنان پند گيرند
قمشه‌ای: و همانا ما پس از آنکه (طوایفی از) امم گذشته را (به کیفر کفر) هلاک کردیم به موسی برای بصیرت و هدایت و رحمت خلق کتاب (تورات) را عطا کردیم، باشد که مردم متذکر شوند (و راه خدا پرستی پیش گیرند).
مکارم شیرازی: ما به موسي كتاب آسماني داديم بعد از آن كه اقوام قرون نخستين را هلاك كرديم، كتابي كه براي مردم بصيرت آفرين بود و مايه هدايت و رحمت، تا متذكر شوند.
وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَى مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا كُنْتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۴۴﴾
انصاریان: تو در جانب غربی [وادی طور] حضور نداشتی هنگامی که ما [با نازل کردن تورات] امر نبوّت موسی را به انجام رساندیم، و از شاهدان [آن واقعه مهم هم] نبودی.
خرمشاهی: و تو در جانب غربى [كوه‏] طور نبودى آنگاه كه با موسى كار [رسالت‏] سپرى كرديم و تو از گواهان نبودى‏
فولادوند: و چون امر [پيامبرى] را به موسى واگذاشتيم تو در جانب غربى [طور] نبودى و از گواهان [نيز] نبودى
قمشه‌ای: و تو آن هنگام که ما به موسی مقام نبوت و فرمان الهی عطا کردیم در جانب غربی کوه طور اصلا نبودی و حضور نداشتی (و حکایت او به وحی بر تو روشن گردید).
مکارم شیرازی: تو در جانب غربي نبودي هنگامي كه ما فرمان نبوت را به موسي داديم، و تو از شاهدان اين ماجرا نبودي (در آن هنگام كه معجزات را در اختيار موسي نهاديم).
وَلَكِنَّا أَنْشَأْنَا قُرُونًا فَتَطَاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ وَمَا كُنْتَ ثَاوِيًا فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَلَكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ﴿۴۵﴾
انصاریان: ولی ما ملت هایی را پدید آوردیم، پس روزگار درازی بر آنان گذشت [تا جایی که سرگذشتشان فراموش شد، اکنون ما سرگذشتشان را به تو وحی می کنیم تا برای مردم بیان کنی]. و تو در میان مردم مدین ساکن نبودی تا نشانه های [قدرت و خشم] ما را [که به آنان رسید] بر اینان [که در مکه، آلوده به طغیان و فسادند] بخوانی، ولی ما بودیم که تو را به پیامبری فرستادیم [و سرگذشت مردم مدین را به تو وحی کردیم تا بر آنان بخوانی.]
خرمشاهی: ولى [در اين ميان‏] نسلهايى پديد آورديم و روزگار بر آنان دراز شد و تو در ميان اهل مدين مقيم نبودى كه آيات ما را برايشان بخوانى ولى ما فرستندگان [پيامبران‏] بوديم‏
فولادوند: ليكن ما نسلهايى پديد آورديم و عمرشان طولانى شد و تو در ميان ساكنان [شهر] م دين مقيم نبودى تا آيات ما را بر ايشان بخوانى ليكن ما بوديم كه فرستنده [پيامبران] بوديم
قمشه‌ای: و لیکن ما امم و قبایلی را بیافریدیم که عمر دراز یافتند (و همه را به غفلت و جهالت به سر بردند و این خبرها کهنه شد و ما مجددا به تو وحی کردیم) و نیز تو میان اهل مدین نبودی که اینک آیات ما را (درباره آنان) بر اینان (اهل مکه) تلاوت می‌کنی و لیکن ماییم که (تو را لایق پیمبری دانسته) به رسالت فرستادیم (و به وحی خود از هر چیزت آگاه کردیم).
مکارم شیرازی: ولي ما اقوامي را در اعصار مختلف خلق كرديم، اما زمانهاي طولاني بر آنها گذشت (و آثار انبياء از دلها محو شد، لذا تو را با كتاب آسمانيت فرستاديم). تو هرگز در ميان مردم مدين اقامت نداشتي تا آيات ما را به دست آوري و براي آنها (مشركان مكه) بخواني، ولي ما بوديم كه تو را فرستاديم (و اين اخبار را در اختيارت قرار داديم).
وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۴۶﴾
انصاریان: و زمانی که ما موسی را ندا دادیم، تو در ناحیه طور نبودی ولی به سبب رحمتی از پروردگارت [سرگذشت موسی را به تو وحی کردیم] تا به مردمی که پیش از تو [تا زمان عیسی] بیم دهنده ای برای آنان نیامده بود، بیم دهی تا متذکّر و هوشیار شوند.
خرمشاهی: و تو در جانب [غربى كوه‏] طور نبودى آنگاه كه ندا در داديم، ولى اين [وحى‏] رحمتى از سوى پروردگار توست كه قومى را كه پيش از تو هشداردهنده‏اى به سويشان نيامده است، هشدار دهى باشد كه پند بگيرند
فولادوند: و آندم كه [موسى را] ندا درداديم تو در جانب طور نبودى ولى [اين اطلاع تو] رحمتى است از پروردگار تو تا قومى را كه هيچ هشداردهنده‏ اى پيش از تو برايشان نيامده است بيم دهى باشد كه آنان پندپذيرند
قمشه‌ای: و تو وقتی که ما (به موسی) ندا کردیم در جانب کوه طور نبودی و لیکن (وحی قصص موسی و سایر رسل به مقتضیات) لطف پروردگار توست (به تو) تا قومی را که بر آنان پیمبر منذری پیش از تو نیامده (و کتاب آسمانی به دست ندارند از خدا) بترسانی، باشد که متذکر شوند (و راه هدایت پیش گیرند).
مکارم شیرازی: تو در طرف طور نبودي زماني كه ما ندا داديم، ولي اين رحمتي از سوي پروردگار تو بود (كه اين اخبار را در اختيارت نهاد) تا به وسيله آن قومي را انذار كني كه قبل از تو هيچ انذار كننده‏ اي براي آنها نيامده، شايد متذكر گردند.
وَلَوْلَا أَنْ تُصِيبَهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۴۷﴾
انصاریان: و اگر نه آن بود که به سبب گناهانی که مرتکب شدند عذابی به آنان برسد، پس بگویند: پروردگارا! چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی تا از آیاتت پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم [بی تردید در عذاب کردن و هلاکتشان شتاب می نمودیم.]
خرمشاهی: و اگر به خاطر كار و كردار پيشينشان مصيبتى به آنان نمى‏رسيد [و عذابى بر آنان نمى‏فرستاديم‏] مى‏گفتند پروردگارا چرا پيامبرى به سوى ما نفرستادى كه از آيات تو پيروى كنيم و از مؤمنان باشيم‏
فولادوند: و اگر نبود كه وقتى به [سزاى] پيش‏فرست دستهايشان مصيبتى به ايشان برسد بگويند پروردگارا چرا فرستاده‏ اى به سوى ما نفرستادى تا از احكام تو پيروى كنيم و از مؤمنان باشيم [قطعا در كيفر آنان شتاب میکرديم]
قمشه‌ای: و تا اگر بلا و عذابی به موجب کردار زشت خودشان به آنها رسید نگویند: پروردگارا، چرا برای ما رسولی نفرستادی تا آیات تو را پیروی کنیم و از اهل ایمان شویم؟
مکارم شیرازی: هرگاه ما پيش از فرستادن پيامبري آنها را به خاطر اعمالشان مجازات مي‏كرديم مي‏گفتند پروردگارا چرا رسولي براي ما نفرستادي تا آيات ترا پيروي كنيم و از مؤ منان باشيم ؟ اگر به خاطر اين امر نبود مجازات آنها به جهت اعمالشان نياز به ارسال پيامبر هم نداشت!
فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَى أَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَى مِنْ قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ ﴿۴۸﴾
انصاریان: پس هنگامی که حق [چون قرآن و پیامبر] از سوی ما برای آنان آمد [به جای آنکه بپذیرند] گفتند: چرا مانند آنچه به موسی دادند به او نداده اند؟ آیا پیش از این به آنچه به موسی داده شد، کفر نورزیدند؟! گفتند: [این تورات و قرآن] دو جادویند که پشتیبان یکدیگرند!! و گفتند: ما منکر هر دو هستیم!!
خرمشاهی: و چون از جانب ما حق به سوى آنان آمد گفتند چرا او [محمد -ص-] را نظير آنچه به موسى داده بودند، نداده‏اند؟ آيا آنچه پيشتر به موسى داده شده بود، انكار نكردند؟ گفتند اين دو [تورات و قرآن‏] جادوهايى هستند كه از همديگر پشتيبانى مى‏كنند، و گفتند ما همه آنها را منكريم‏
فولادوند: پس چون حق از جانب ما برايشان آمد گفتند چرا نظير آنچه به موسى داده شد به او داده نشده است آيا به آنچه قبلا به موسى داده شد كفر نورزيدند گفتند دو ساحر با هم ساخته‏ اند و گفتند ما همه را منكريم
قمشه‌ای: پس هنگامی که (رسول) حق از جانب ما به آنها آمد گفتند: چرا به این رسول مانند موسی معجزاتی (نظیر عصا و ید بیضا و الواح تورات) داده نشد؟ آیا این مردم از این پیش به موسی هم (با همه این معجزات) کافر نشدند که گفتند: این دو (قرآن و تورات) سحر و جادوگری است که پشتیبان یکدیگرند و گفتند: ما به همه اینها سخت بی‌ایمان و بی‌عقیده‌ایم؟
مکارم شیرازی: هنگامي كه حق از نزد ما براي آنها آمد گفتند چرا مثل همان چيزي كه به موسي داده شد به اين پيامبر اعطا نگرديده است ؟ مگر بهانه جوياني همانند آنها معجزاتي را كه در گذشته به موسي داده شد، انكار نكردند و گفتند اين دو (موسي و هارون) دو نفر ساحرند كه دست بدست هم داده‏ اند (تا ما را گمراه كنند) و ما به هر يك از آنها كافريم؟!
قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۴۹﴾
انصاریان: بگو: [بنا بر ادعای شما چنانچه تورات و قرآن از جانب خدا نیست] اگر راست می گویید کتابی از نزد خدا بیاورید که هدایت کننده تر از این دو باشد تا آن را پیروی کنم.
خرمشاهی: بگو اگر راست مى‏گوييد كتابى از سوى خداوند بياوريد كه از اين دو راهنماتر باشد، تا از آن پيروى كنم‏
فولادوند: بگو پس اگر راست مى‏ گوييد كتابى از جانب خدا بياوريد كه از اين دو هدايت كننده‏ تر باشد تا پيرويش كنم
قمشه‌ای: بگو: پس شما اگر راست می‌گویید کتابی که از این دو کتاب آسمانی (تورات و قرآن) خلق را بهتر هدایت کند از جانب خدا بیاورید تا من از آن پیروی کنم.
مکارم شیرازی: بگو، اگر راست مي‏گوئيد (كه تورات و قرآن از سوي خدا نيست) كتابي هدايت بخشتر از ايندو بياوريد تا من از آن پيروي كنم.
فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۰﴾
انصاریان: پس اگر پاسخ تو را ندادند بدان که فقط از هواهای نفسانی خود پیروی می کنند و گمراه تر از کسی که بدون هدایتی از سوی خدا از هواهای نفسانی خود پیروی کند، کیست؟ مسلماً خدا مردم ستمکار را هدایت نمی کند.
خرمشاهی: و اگر پاسخت را ندادند پس بدان كه ايشان از هوى و هوسهايشان پيروى مى‏كنند، و كيست گمراه‏تر از كسى كه بدون رهنمود الهى از هواى نفس خويش پيروى كند، بى‏گمان خداوند قوم ستمكار را هدايت نمى‏كند
فولادوند: پس اگر تو را اجابت نكردند بدان كه فقط هوسهاى خود را پيروى مى كنند و كيست گمراه‏ تر از آنكه بى‏ راهنمايى خدا از هوسش پيروى كند بى‏ ترديد خدا مردم ستمگر را راهنمايى نمى ‏كند
قمشه‌ای: پس اگر به تقاضای تو جواب نتوانند داد در این صورت بدان که این مردم تنها پیرو هوای نفسند و کیست (ستمگر و) گمراه‌تر از آن کسی که راه هدایت خدا را رها کرده و از هوای نفس خود پیروی کند؟ البته خدا قوم ستمکار را (پس از اتمام حجت) هرگز هدایت نخواهد کرد.
مکارم شیرازی: هر گاه اين پيشنهاد تو را نپذيرند، بدان آنها از هوسهاي خود پيروي مي‏كنند و آيا گمراهتر از آنكس كه پيروي هواي نفس خويش كرده و هيچ هدايت الهي را نپذيرفته است كسي پيدا مي‏شود؟ مسلما خداوند قوم ستمگر را هدايت نمي‏كند.
وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۱﴾
انصاریان: ما این قرآن را برای آنان پی در پی و به هم پیوسته [به صورت سوره ای پس از سوره ای و آیه ای بعد از آیه ای] آوردیم تا متذکّر و هوشیار [حقایق] شوند.
خرمشاهی: و براى آنان سخن در سخن پيوستيم باشد كه پندگيرند
فولادوند: و به راستى اين گفتار را براى آنان پى در پى و به هم پيوسته نازل ساختيم اميد كه آنان پند پذيرند
قمشه‌ای: و همانا ما برای (هدایت) این مردم (آیات قرآن را) سخن پیوسته (یعنی مرتب و مربوط به سعادت دنیا و آخرت خلق) آوردیم تا مگر متذکر (حقایق آن) شوند.
مکارم شیرازی: ما آيات قرآن را يكي بعد از ديگري براي آنها آورديم شايد متذكر شوند.