تَاللَّهِ إِنْ كُنَّا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ
﴿۹۷﴾
انصاریان: به خدا سوگند که ما در گمراهی آشکاری بودیم،
خرمشاهی: به خدا ما در گمراهى آشكار بوديم فولادوند: سوگند به خدا كه ما در گمراهى آشكارى بوديم قمشهای: به خدا قسم که ما در گمراهی بسیار آشکاری بودیم. مکارم شیرازی: به خدا سوگند كه ما در گمراهي آشكار بوديم.
إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ
﴿۹۸﴾
انصاریان: که شما را با پروردگار جهانیان برابر و مساوی قرار می دادیم،
خرمشاهی: چرا كه شما را با پروردگار جهانيان برابر مىشمرديم فولادوند: آنگاه كه شما را با پروردگار جهانيان برابر میکرديم قمشهای: که شما (بتها) را مانند خدای عالمیان پرستش میکردیم. مکارم شیرازی: چون شما را با پروردگار عالميان برابر ميشمرديم.
وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ
﴿۹۹﴾
انصاریان: و ما را جز مجرمان [خائن] گمراه نکردند،
خرمشاهی: و جز گناهكاران كسى ما را گمراه نكرد فولادوند: و جز تباهكاران ما را گمراه نكردند قمشهای: و ما را گمراه نکردند جز قوم تبهکار. مکارم شیرازی: اما كسي جز مجرمان ما را گمراه نكرد.
فَمَا لَنَا مِنْ شَافِعِينَ
﴿۱۰۰﴾
انصاریان: در نتیجه برای ما نه شفیعانی است،
خرمشاهی: حال هيچ شفيعى نداريم فولادوند: در نتيجه شفاعتگرانى نداريم قمشهای: پس (در این روز سخت) نه شفیعی داریم، مکارم شیرازی: (افسوس كه امروز) شفاعت كننده گاني براي ما وجود ندارد.
وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ
﴿۱۰۱﴾
انصاریان: و نه یک دوست نزدیک و صمیمی،
خرمشاهی: و نه دوستى مهربان فولادوند: و نه دوستى نزديك قمشهای: و نه یک دوست صمیمی (که از ما حمایتی کند). مکارم شیرازی: و نه دوست گرم و پر محبتي.
فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ
﴿۱۰۲﴾
انصاریان: پس ای کاش برای ما بازگشتی [به دنیا] بود تا از مؤمنان می شدیم.
خرمشاهی: كاش براى ما بازگشتى بود، تا آنگاه از مؤمنان مىشديم فولادوند: و اى كاش كه بازگشتى براى ما بود و از مؤمنان مى شديم قمشهای: ای کاش که بار دیگر (به دنیا) باز میگشتیم تا (به خدای یگانه) ایمان میآوردیم. مکارم شیرازی: اگر بار ديگر (به دنيا) بازگرديم از مؤ منان خواهيم بود.
إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ
﴿۱۰۳﴾
انصاریان: بی تردید در این سرگذشت، عبرتی بزرگ وجود دارد، و [قوم ابراهیم] بیشترشان مؤمن نبودند،
خرمشاهی: بىگمان در اين مايه عبرتى هست، و بيشترينه آنان مؤمن نبودند فولادوند: حقا در اين [سرگذشت درس] عبرتى است و[لى] بيشترشان مؤمن نبودند قمشهای: همانا در این (ندامت گمراهان) آیت عبرتی (برای دیگران) بود و لیک اکثر مردم باز ایمان نیاوردند. مکارم شیرازی: در اين ماجرا آيت (و عبرتي) است ولي اكثر آنها مؤ من نبودند.
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
﴿۱۰۴﴾
انصاریان: و یقیناً پروردگارت همان توانای شکست ناپذیر و مهربان است.
خرمشاهی: و همانا پروردگارت پيروزمند مهربان است فولادوند: و در حقيقت پروردگار تو همان شكست ناپذير مهربان است قمشهای: و همانا خدای تو خدای بسیار مقتدر و مهربان است. مکارم شیرازی: و پروردگار تو عزيز و رحيم است.
كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ
﴿۱۰۵﴾
انصاریان: قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند،
خرمشاهی: قوم نوح پيامبران را دروغگو مىانگاشتند فولادوند: قوم نوح پيامبران را تكذيب كردند قمشهای: قوم نوح هم پیغمبران خدا را تکذیب کردند. مکارم شیرازی: قوم نوح رسولان را تكذيب كردند.
إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ
﴿۱۰۶﴾
انصاریان: هنگامی که برادرشان نوح به آنان گفت: آیا [از سرانجام شرک و طغیان که خشم و عذاب خداست] نمی پرهیزید؟
خرمشاهی: چنين بود كه برادرشان نوح به ايشان گفت آيا [از شرك] پروا نمىكنيد؟ فولادوند: چون برادرشان نوح به آنان گفت آيا پروا نداريد قمشهای: هنگامی که مهربان برادرشان نوح آنها را گفت: آیا خدا ترس و متّقی نمیشوید؟ مکارم شیرازی: هنگامي كه برادرشان نوح به آنها گفت، آيا تقوي پيشه نميكنيد؟ |
||