ParsQuran
سوره 24: النور - جزء 18

وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳۳﴾
انصاریان: و کسانی که [وسیله] ازدواجی نمی یابند باید پاکدامنی پیشه کنند تا خدا آنان را از فضل خود توانگرشان سازد. و کسانی از بردگانتان که درخواست نوشتن قرارداد [برای فعالیت اقتصادی و پرداخت مبلغی به مالک خود برای آزاد شدن] دارند، اگر در آنان [برای عقد این قرارداد] شایستگی سراغ دارید با آنان قرارداد ببندید، و چیزی از مال خدا را که به شما عطا کرده است به آنان بدهید، و کنیزان خود را که می خواهند پاکدامن باشند، برای به دست آوردن متاع ناچیز و زودگذر زندگی دنیا به زنا وادار مکنید، و هر که آنان را وادار [به زنا] کند، به یقین خدا پس از مجبور شدنشان [نسبت به آنان] بسیار آمرزنده و مهربان است.
خرمشاهی: و كسانى كه اسباب زناشويى نمى‏يابند، پاكدامنى ورزند، تا آنكه خداوند از بخشش خويش توانگرشان گرداند، و كسانى از ملك يمينهايتان كه قصد بازخريد خويش را دارند، اگر در آنان خيرى سراغ داريد، آنان را بازخريد كنيد، و به آنان [براى كمك به بازخريدشان‏] از مال الهى [سهمى از زكات‏] كه به شما بخشيده است، ببخشيد، و كنيزكانتان را اگر عزم پاكدامنى دارند، به فحشا وادار مكنيد كه مال دنيا به دست آوريد، و هر كس ايشان را اجبار كند، بداند كه خداوند با توجه به اكراهشان، آمرزگار مهربان است‏
فولادوند: و كسانى كه [وسيله] زناشويى نمى‏ يابند بايد عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خويش بى ‏نياز گرداند و از ميان غلامانتان كسانى كه در صددند با قرارداد كتبى خود را آزاد كنند اگر در آنان خيرى [و توانايى پرداخت مال] مى‏ يابيد قرار بازخريد آنها را بنويسيد و از آن مالى كه خدا به شما داده است به ايشان بدهيد [تا تدريجا خود را آزاد كنند] و كنيزان خود را در صورتى كه تمايل به پاكدامنى دارند براى اينكه متاع زندگى دنيا را بجوييد به زنا وادار مكنيد و هر كس آنان را به زور وادار كند در حقيقت ‏خدا پس از اجبار نمودن ايشان [نسبت به آنها] آمرزنده مهربان است
قمشه‌ای: و آنان که وسیله نکاح نیابند باید عفت نفس پیشه کنند تا خدا آنها را به لطف و فضل خود بی‌نیاز گرداند. و از بردگانتان آنان که تقاضای مکاتبه کنند (یعنی خواهند که خود را از مولا به مبلغی مشروط یا مطلق خریداری کنند) تقاضای آنها را اگر خیر و صلاحی در ایشان مشاهده کنید بپذیرید و (برای کمک به آزاد شدن آنها) از مال خدا که به شما اعطا فرموده (به عنوان زکات و صدقات در وجه مال المکاتبه) به آنها بدهید، و کنیزکان خود را که مایلند به عفت، زنهار برای طمع مال دنیا جبرا به زنا وادار مکنید، که هر کس آنها را اکراه به زنا کند خدا در حق آنها که مجبور بودند بسیار آمرزنده و مهربان است (لیکن شما را که آنها را به زنا مجبور کنید به جای آنان عقاب خواهد کرد).
مکارم شیرازی: و آنها كه وسيله ازدواج ندارند بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به فضلش بينياز سازد و بردگاني از شما كه تقاضاي مكاتبه (قرار داد مخصوص ‍ براي آزاد شدن) را دارند با آنها قرار داد ببنديد، اگر رشد و صلاح در آنها احساس ‍ مي‏كنيد (و بعد از آزادي توانائي زندگي مستقل را دارند) و چيزي از مال خدا كه به شما داده است به آنها بدهيد، و كنيزان خود را براي تحصيل متاع دنيا مجبور به خودفروشي نكنيد اگر آنها مي‏خواهند پاك بمانند، و هر كس آنها را بر اين كار اكراه كند (سپس پشيمان گردد) خداوند بعد از اين اكراه غفور و رحيم است (توبه كنيد و براي هميشه اين عمل ننگين را ترك گوئيد).
وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: و بی تردید آیاتی روشن و سرگذشتی از آنان که پیش از شما درگذشتند و پندی برای پرهیزکاران به سوی شما نازل کردیم.
خرمشاهی: و به راستى به سوى شما آياتى روشنگر نازل كرده‏ايم، و مثلى از پيشينيانتان و پندى براى پرهيزگاران‏
فولادوند: و قطعا به سوى شما آياتى روشنگر و خبرى از كسانى كه پيش از شما روزگار به سر برده‏ اند و موعظه‏ اى براى اهل تقوا فرود آورده‏ ايم
قمشه‌ای: و همانا ما به سوی شما آیاتی روشن نازل گردانیدیم و داستانی از آنان که پیش از شما درگذشتند و موعظه‌ای برای اهل تقوا فرستادیم.
مکارم شیرازی: ما بر شما آياتي فرستاديم كه حقايق بسياري را تبيين مي‏كند و اخباري از كساني كه پيش از شما بودند و موعظه و اندرزي براي پرهيزگاران.
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۳۵﴾
انصاریان: خدا نور آسمان ها و زمین است؛ وصف نورش مانند چراغدانی است که در آن، چراغ پر فروغی است، و آن چراغ در میان قندیل بلورینی است، که آن قندیل بلورین گویی ستاره تابانی است، [و آن چراغ] از [روغن] درخت زیتونی پربرکت که نه شرقی است و نه غربی افروخته می شود، [و] روغن آن [از پاکی و صافی] نزدیک است روشنی بدهد گرچه آتشی به آن نرسیده باشد، نوری است بر فراز نوری؛ خدا هر کس را بخواهد به سوی نور خود هدایت می کند، و خدا برای مردم مثل ها می زند [تا حقایق را بفهمند] و خدا به همه چیز داناست.
خرمشاهی: خداوند نور آسمانها و زمين است داستان نورش همچون چراغدانى است كه در آن چراغى هست، و چراغ در آبگينه‏اى هست، كه آبگينه گويى ستاره‏اى درخشان است، كه از درخت مبارك زيتون -كه نه شرقى است و نه غربىافروخته شود نزديك است كه روغنش، با آنكه آتشى به آن نرسيده است، فروزان گردد، نور در نور است، خداوند به نور خويش هر كس را كه خواهد هدايت كند، و خداوند براى مردم مثلها مى‏زند و خداوند به هر چيزى داناست‏
فولادوند: خدا نور آسمانها و زمين است مثل نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى و آن چراغ در شيشه‏ اى است آن شيشه گويى اخترى درخشان است كه از درخت‏ خجسته زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى افروخته مى ‏شود نزديك است كه روغنش هر چند بدان آتشى نرسيده باشد روشنى بخشد روشنى بر روى روشنى است‏ خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مى ‏كند و اين مثلها را خدا براى مردم مى‏ زند و خدا به هر چيزى داناست
قمشه‌ای: خدا نور (وجودبخش) آسمانها و زمین است، داستان نورش به مشکاتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه‌ای که از تلألؤ آن گویی ستاره‌ای است درخشان، و روشن از درخت مبارک زیتون که (با آنکه) شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان بدان فروزان است) و بی‌آنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود (جهانی را) روشنی بخشد، پرتو آن نور (حقیقت) بر روی نور (معرفت) قرار گرفته است. و خدا هر که را خواهد به نور خود (و اشراقات وحی خویش) هدایت کند و (این) مثلها را خدا برای مردم (هوشمند) می‌زند (که به راه معرفتش هدایت یابند) و خدا به همه امور داناست!
مکارم شیرازی: خداوند نور آسمانها و زمين است، مثل نور خداوند همانند چراغداني است كه در آن چراغي (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابي قرار گيرد، حبابي شفاف و درخشنده همچون يك ستاره فروزان، اين چراغ با روغني افروخته مي‏شود كه از درخت پر بركت زيتوني گرفته شده كه نه شرقي است و نه غربي (آنچنان روغنش ‍ صاف و خالص است كه) نزديك است بدون تماس با آتش شعله ور شود، نوري است بر فراز نور، و خدا هر كس را بخواهد به نور خود هدايت مي‏كند، و خدا براى مردم مثلها مى زند و خداوند به هر چیزى داناست.
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ﴿۳۶﴾
انصاریان: [این نور] در خانه هایی است که خدا اذن داده [شأن و منزلت و قدر و عظمت آنها] رفعت یابند و نامش در آنها ذکر شود، همواره در آن خانه ها صبح و شام او را تسبیح می گویند.
خرمشاهی: در خانه‏هايى كه خداوند فرمان داده است كه گرامى داشته و نامش در آنها ياد شود، در آن بامدادان و شامگاهان نيايش او گويند
فولادوند: در خانه ‏هايى كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت] آنها رفعت‏ يابد و نامش در آنها ياد شود در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مى كنند
قمشه‌ای: (و آن مشکات) در خانه‌هایی (قرار دارد مانند معابد و مساجد و منازل انبیاء و اولیاء) که خدا رخصت داده که آنجا رفعت یابد و در آنها ذکر او شود و صبح و شام تسبیح و تنزیه ذات پاک او کنند.
مکارم شیرازی: (اين چراغ پر فروغ) در خانه‏ هائي قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاي آن را بالا برند (تا از دستبرد شياطين و هوسبازان در امان باشد) خانه‏ هائي كه نام خدا در آن برده شود و صبح و شام در آن تسبيح گويند.
رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ﴿۳۷﴾
انصاریان: مردانی که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمی دارد، [و] پیوسته از روزی که دل ها و دیده ها در آن زیر و رو می شود، می ترسند.
خرمشاهی: مردانى هستند كه هيچ داد و ستد و خريد و فروشى ايشان را از ياد خداوند و برپاداشتن نماز و پرداختن زكات باز نمى‏دارد، و از روزى كه در آن دلها و ديدگان ديگرگون شود، بيمناكند
فولادوند: مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمى دارد و از روزى كه دلها و ديده ‏ها در آن زيرورو مى ‏شود مى‏ هراسند
قمشه‌ای: پاکمردانی که هیچ کسب و تجارت آنان را از یاد خدا و به پا داشتن نماز و دادن زکات غافل نگرداند و از روزی که دل و دیده‌ها در آن روز حیران و مضطرب است ترسان و هراسانند.
مکارم شیرازی: مرداني كه نه تجارت و نه معامله، آنها را از ياد خدا و بر پا داشتن نماز و اداي زكات غافل نمي‏كند، آنها از روزي مي‏ترسند كه دلها و چشمها در آن زير و رو مي‏شود!
لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۳۸﴾
انصاریان: [این گونه عمل می کنند] تا خدا آنان را بر [پایه] نیکوترین عملی که انجام داده اند پاداش دهد، و از فضلش برای آنان بیفزاید، خدا به هر که بخواهد بی حساب روزی می دهد.
خرمشاهی: تا خداوند به بهتر از آنچه كرده‏اند پاداششان دهد و از بخشش خويش بر پاداش آنان بيفزايد، و خداوند هر كه را بخواهد بى‏حساب روزى مى‏دهد
فولادوند: تا خدا بهتر از آنچه انجام مى‏ دادند به ايشان جزا دهد و از فضل خود بر آنان بيفزايد و خدا[ست كه] هر كه را بخواهد بى‏حساب روزى مى‏ دهد
قمشه‌ای: تا خدا در مقابل بهترین اعمال ایشان جزاء و ثواب کامل عطا فرماید و از فضل و احسان خویش بر آنها بیفزاید، و خدا هر که را خواهد روزی بی‌حد و حساب بخشد.
مکارم شیرازی: هدف اين است كه خداوند آنها را به بهترين اعمالي كه انجام داده‏ اند پاداش دهد و از فضلش بر پاداش آنها بيفزايد، و خداوند هر كس را بخواهد بيحساب روزي مي‏دهد (و از مواهب بيانتهاي خويش بهره مند مي‏سازد).
وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ بِقِيعَةٍ يَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ مَاءً حَتَّى إِذَا جَاءَهُ لَمْ يَجِدْهُ شَيْئًا وَوَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ فَوَفَّاهُ حِسَابَهُ وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۳۹﴾
انصاریان: و کافران اعمالشان مانند سرابی در بیابانی مسطّح و صاف است که تشنه، آن را [از دور] آب می پندارد، تا وقتی که به آن رسد آن را چیزی نیابد، و خدا را نزد اعمالش می یابد که حسابش را کامل و تمام می دهد، و خدا حسابرسی سریع است.
خرمشاهی: و كافران اعمالشان همچون سرابى در بيابانى است كه تشنه آبش مى‏پندارد، تا آنكه نزديك آن رسد و آن را چيزى نيابد، و آنگاه خداوند را حاضر يابد كه حسابش را به تمام و كمال بپردازد و خداوند زود شمار است‏
فولادوند: و كسانى كه كفر ورزيدند كارهايشان چون سرابى در زمينى هموار است كه تشنه آن را آبى مى ‏پندارد تا چون بدان رسد آن را چيزى نيابد و خدا را نزد خويش يابد و حسابش را تمام به او دهد و خدا زودشمار است
قمشه‌ای: و آنان که کافرند اعمالشان در مثل به سرابی ماند در بیابان هموار بی‌آب که شخص تشنه آن را آب پندارد (و به جانب آن شتابد) چون بدانجا رسید هیچ آب نیابد، و (آن کافر) خدا را حاضر و ناظر اعمال خویش بیند که به حساب کارش تمام و کامل برسد و خدا به یک لحظه حساب تمام خلایق می‌کند.
مکارم شیرازی: و كساني كه كافر شدند اعمالشان همچون سرابي است در يك كوير، كه انسان تشنه آن را از دور آب مي‏پندارد، اما هنگامي كه به سراغ آن مي‏آيد چيزي نمي‏يابد! و خدا را نزد آن مي‏يابد و حساب او را صاف مي‏كند، و خداوند سريع الحساب است!
أَوْ كَظُلُمَاتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ ﴿۴۰﴾
انصاریان: یا [اعمالشان] مانند تاریکی هایی است در دریایی بسیار عمیق که همواره موجی آن را می پوشاند، و بالای آن موجی دیگر است، و بر فراز آن ابری است، تاریکی هایی است برخی بالای برخی دیگر؛ [مبتلای این امواج و تاریکی ها] هرگاه دستش را بیرون آورد، بعید است آن را ببیند. و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده است، برای او هیچ نوری نیست.
خرمشاهی: يا [اعمالشان‏] همچون تاريكيهايى است در دريايى ژرف كه آن را موجى فرو پوشانده و برفراز آن موجى ديگر است كه برفراز آن ابرى است تاريكيهايى تو بر تو، چون دستش را برآورد، چه بسا نبيندش، و هر كس كه خداوند برايش نورى مقرر نداشته باشد، نورى ندارد
فولادوند: يا [كارهايشان] مانند تاريكيهايى است كه در دريايى ژرف است كه موجى آن را مى ‏پوشاند [و] روى آن موجى [ديگر] است [و] بالاى آن ابرى است تاريكيهايى است كه بعضى بر روى بعضى قرار گرفته است هر گاه [غرقه] دستش را بيرون آورد به زحمت آن را مى ‏بيند و خدا به هر كس نورى نداده باشد او را هيچ نورى نخواهد بود
قمشه‌ای: یا (مثل اعمال کافران) به ظلمات دریای موّاج عمیقی ماند که امواج آن (که شک و جهل و اعمال زشت است) بعضی بالای بعضی دیگر دریا را بپوشاند و ابر تیره (کفر) نیز فراز آن برآید تا ظلمت‌ها چنان متراکم فوق یکدیگر قرار گیرد که چون دست بیرون آرد آن را نتواند دید، و هر که را خدا نور (علم و معرفت و ایمان) نبخشید هرگز (جان) روشنی نخواهد یافت.
مکارم شیرازی: يا همچون ظلماتي است در يك درياي پهناور، كه موج آن را پوشانيده، و بر فراز آن موج ديگري است، و بر فراز آن ابري تاريك، ظلمتهائي است يكي بر فراز ديگر آنچنان كه هر گاه دست خود را خارج كند ممكن نيست آن را ببيند! و كسي كه خدا نوري براي او قرار نداده، نوري براي او نيست!
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۴۱﴾
انصاریان: آیا ندانسته ای که هرکه در آسمان ها و زمین است و پرندگان بال گشوده، خدا را تسبیح می گویند؟ به یقین هریک نماز و تسبیح خود را می داند؛ و خدا به آنچه انجام می دهند داناست.
خرمشاهی: آيا ندانسته‏اى كه هر كس كه در آسمانها و زمين است، و پرندگان بال گشاده خداوند را تسبيح مى‏گويند هر يك نماز و نيايش را مى‏داند، و خداوند به آنچه مى‏كنند داناست‏
فولادوند: آيا ندانسته‏ اى كه هر كه [و هر چه] در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مى‏ گويند و پرندگان [نيز] در حالى كه در آسمان پر گشوده‏ اند [تسبيح او مى‏ گويند] همه ستايش و نيايش خود را مى‏ دانند و خدا به آنچه مى كنند داناست
قمشه‌ای: آیا ندیدی که هر کس در آسمانها و زمین است تا مرغهایی که در هوا پر گشایند همه به تسبیح و ثنای خدا مشغولند؟ و همه آنان صلاة و تسبیح خود بدانند، و خدا به هر چه کنند آگاه است.
مکارم شیرازی: آيا نديدي كه براي خدا تسبيح مي‏كنند تمام آنان كه در آسمانها و زمينند و همچنين پرندگان به هنگامي كه بر فراز آسمان بال گسترده‏ اند، هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مي‏داند، و خداوند به آنچه انجام مي‏دهند عالم است.
وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴿۴۲﴾
انصاریان: و مالکیّت و فرمانروایی آسمان ها و زمین فقط در سیطره خداست، و بازگشت همه به سوی خداست.
خرمشاهی: و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداوند است، و سير و سرانجام [جهان‏] به سوى خداوند است‏
فولادوند: و فرمانروايى آسمانها و زمين از آن خداست و بازگشت [همه] به سوى خداست
قمشه‌ای: و (بدانید که) ملک و پادشاهی آسمانها و زمین خاص خداست و بازگشت (همه خلایق) به سوی خداست.
مکارم شیرازی: و از براي خداست حكومت و مالكيت آسمانها و زمين و بازگشت تمامي موجودات به سوي اوست.