عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
﴿۹۲﴾
انصاریان: [همان] دانای نهان و آشکار؛ پس او از آنچه برایش شریک می گیرند، برتر است.
خرمشاهی: داناى پنهان و پيدا، فراتر است از آنچه شرك مىورزند فولادوند: داناى نهان و آشكار و برتر است از آنچه [با او] شريك مى گردانند قمشهای: او دانا به عالم غیب و شهود است و ذات پاکش از شرک و شریک که برایش آرند برتر و والاتر است. مکارم شیرازی: او از پنهان و آشكار آگاه است، او برتر است از اينكه شريك براي او قائل شوند.
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ
﴿۹۳﴾
انصاریان: بگو: پروردگارا! اگر آن [عذابی] را که به آنان وعده می دهند، به من بنمایانی؛
خرمشاهی: بگو پروردگارا اگر آنچه به آنان وعده داده شده است، به من بنمايانى [يا نه] فولادوند: بگو پروردگارا اگر آنچه را كه [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى قمشهای: بگو: بارالها، اگر وعدههای عذاب این کافران را به من بنمایانی، مکارم شیرازی: بگو پروردگارا! اگر بخشي از عذابهائي را كه به آنها وعده داده شده به من نشان دهي …
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
﴿۹۴﴾
انصاریان: پس پروردگارا! مرا در میان گروه ستمکاران قرار مده [و با آنان قرین عذاب مکن.]
خرمشاهی: پروردگارا هرگز مرا در زمره ستمپيشگان [مشرك] مياور فولادوند: پروردگارا پس مرا در ميان قوم ستمكار قرار مده قمشهای: پس مرا در میان قوم ستمکار وامگذار. مکارم شیرازی: پروردگارا! مرا (در اين عذابها) با قوم ستمگر قرار مده.
وَإِنَّا عَلَى أَنْ نُرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ
﴿۹۵﴾
انصاریان: و به یقین ما تواناییم آن عذابی که به آنان وعده می دهیم به تو بنمایانیم.
خرمشاهی: و ما تواناى آن هستيم كه آنچه به آنان وعده مىدهيم به تو بنمايانيم فولادوند: و به راستى كه ما تواناييم كه آنچه را به آنان وعده داده ايم بر تو بنمايانيم قمشهای: و البته ما قادریم عذابی را که به کافران وعده میدهیم به تو بنمایانیم. مکارم شیرازی: و ما قادريم آنچه را به آنها وعده ميدهيم به تو نشان دهيم.
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ
﴿۹۶﴾
انصاریان: بدی را با بهترین شیوه دفع کن؛ ما به آنچه که [مشرکان به ناحق ما را به آن] وصف می کنند، داناتریم.
خرمشاهی: ناشايستى را به شيوهاى كه نيكوتر است، دفع كن، ما به آنچه مىگويند داناتريم فولادوند: بدى را به شيوه اى نيكو دفع كن ما به آنچه وصف مى كنند داناتريم قمشهای: تو آزار و بدیهای امت را به آنچه نیکوتر است دفع کن ما (جزای) گفتار آنها را بهتر میدانیم. مکارم شیرازی: بدي را از راهي كه بهتر است دفع كن (و پاسخ بدي را به نيكي ده) ما به آنچه آنها توصيف ميكنند آگاهتريم.
وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ
﴿۹۷﴾
انصاریان: و بگو: پروردگارا! از وسوسه های شیطان ها به تو پناه می آورم،
خرمشاهی: و بگو پروردگارا از وسوسههاى شياطين به تو پناه مىآورم فولادوند: و بگو پروردگارا از وسوسه هاى شيطانها به تو پناه مى برم قمشهای: و بگو: بارالها، من از وسوسه و فریب شیاطین (انس و جن) به تو پناه میآورم. مکارم شیرازی: و بگو پروردگارا من از وسوسه هاي شياطين به تو پناه ميبرم.
وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ
﴿۹۸﴾
انصاریان: و پروردگارا! به تو پناه می آورم از اینکه [شیطان ها] نزد من حاضر شوند.
خرمشاهی: و پناه بر تو پروردگارا از اينكه آنان نزد من حاضر شوند فولادوند: و پروردگارا از اينكه [آنها] به پيش من حاضر شوند به تو پناه مى برم قمشهای: و هم به تو پناه میبرم بار خدایا از آنکه شیاطین به مجلسم حضور به هم رسانند (و مرا از یاد تو غافل سازند). مکارم شیرازی: و از اينكه آنان نزد من حاضر شوند نيز به تو پناه ميبرم اي پروردگار!
حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ
﴿۹۹﴾
انصاریان: [دشمنان حق از دشمنی خود باز نمی ایستند] تا زمانی که یکی از آنان را مرگ در رسد، می گوید: پروردگارا! مرا [برای جبران گناهان و تقصیرهایی که از من سر زده به دنیا] بازگردان؛
خرمشاهی: آنگاه كه يكى از ايشان را مرگ فرارسد، گويد پروردگارا، مرا باز گردانيد فولادوند: تا آنگاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد مى گويد پروردگارا مرا بازگردانيد قمشهای: (کافران در جهل و غفلتند) تا آن گاه که وقت مرگ هر یک از آنها فرا رسد، در آن حال گوید: بارالها، مرا به دنیا بازگردانید. مکارم شیرازی: (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه ميدهند) تا زماني كه مرگ يكي از آنان فرا رسد ميگويد: پروردگار من! مرا باز گردانيد!
لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
﴿۱۰۰﴾
انصاریان: امید است در [برابر] آنچه [از عمر، مال و ثروت در دنیا] واگذاشته ام کار شایسته ای انجام دهم. [به او می گویند:] این چنین نیست [که می گویی] بدون تردید این سخنی بی فایده است که او گوینده آن است، و پیش رویشان برزخی است تا روزی که برانگیخته می شوند.
خرمشاهی: باشد كه در آنچه فروگذار كردهام، كارى شايسته پيش گيرم، حاشا، اين سخنى است كه او [ظاهرا] گوينده آن است، و پيشاپيش آنان [زندگى] برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند فولادوند: شايد من در آنچه وانهاده ام كار نيكى انجام دهم نه چنين است اين سخنى است كه او گوينده آن است و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد قمشهای: تا شاید به تدارک گذشته عملی صالح به جای آرم. (به او خطاب شود که) هرگز نخواهد شد، این کلمهای است که (از حسرت) همی بگوید (و ثمری نمیبخشد) و در برابر آنها عالم برزخ است تا روزی که برانگیخته شوند. مکارم شیرازی: شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهي نمودم) عمل صالحي انجام دهم (به او ميگويند) چنين نيست، اين سخني است كه او به زبان ميگويد (و اگر باز گردد برنامه اش همچون سابق است) و پشت سر آنها برزخي است تا روزي كه برانگيخته ميشوند.
فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ
﴿۱۰۱﴾
انصاریان: پس هنگامی که در صور دمیده شود، در آن روز نه میانشان خویشاوندی و نسبی وجود خواهد داشت و نه از اوضاع و احوال یکدیگر می پرسند؛
خرمشاهی: آنگاه كه در صور دميده شود، در آن روز پيوند و خويشى در ميانشان برقرار نماند، و از هم پرس و جو نكنند فولادوند: پس آنگاه كه در صور دميده شود [ديگر] ميانشان نسبت خويشاوندى وجود ندارد و از [حال] يكديگر نمى پرسند قمشهای: پس آنگاه که نفخه صور قیامت دمیده شد دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از کس دیگر حال نپرسد. مکارم شیرازی: هنگامي كه در صور دميده شود هيچگونه نسبي ميان آنها نخواهد بود، و از يكديگر تقاضاي كمك نميكنند (چون كاري از كسي ساخته نيست). |
||