سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ
﴿۸۹﴾
انصاریان: خواهند گفت: [این ویژگی ها] فقط برای خداست. بگو: پس چگونه [بازیچه] نیرنگ و افسون می شوید [و از راه خدا منحرفتان می کنند؟!]
خرمشاهی: زودا كه مىگويند اينها از آن خداست، بگو پس چگونه فريب داده مىشويد؟ فولادوند: خواهند گفت خدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شده ايد قمشهای: محققا خواهند گفت که اینها همه از خداست. بگو: پس چرا به فریب و فسون مفتون میشوید؟ (و از خدا غافل میگردید؟) مکارم شیرازی: مي گويند: (همه اينها) از آن خدا است. بگو با اين حال چگونه ميگوئيد شما را سحر كرده اند؟
بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
﴿۹۰﴾
انصاریان: چنین نیست [که آنان می گویند] بلکه ما حق را برای آنان آورده ایم، و بی تردید آنان دروغگویند.
خرمشاهی: بلكه حق را برايشان آوردهايم، و آنان دروغگو هستند فولادوند: [نه] بلكه حقيقت را بر ايشان آورديم و قطعا آنان دروغگويند قمشهای: بلکه ما حق را به ایشان فرستادیم و آنها دروغ میگویند. مکارم شیرازی: واقع اين است كه ما حق را براي آنها آورديم و آنان دروغ ميگويند!
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
﴿۹۱﴾
انصاریان: خدا هیچ فرزندی برای خود نگرفته است، و هیچ معبودی با او نیست؛ [اگر جز خدا معبودی بود] در این صورت هر معبودی [برای آنکه به تنهایی و مستقل تدبیر امور کند] آفریده های خود را با خود می برد [و از مدار تصرف دیگر معبودان خارج می کرد] و بر یکدیگر برتری می جستند. منزّه و پاک است خدا از آنچه [او را به آن] وصف می کنند.
خرمشاهی: خداوند فرزندى برنگزيده است، و خدايى در جنب او نيست، چرا كه [در آن صورت] هر خدايى آفريده خود را پيش مىآورد، و بعضى از آنان بر بعضى ديگر غلبه مىجست، منزه است خداوند از آنچه مىگويند فولادوند: خدا فرزندى اختيار نكرده و با او معبودى [ديگر] نيست و اگر جز اين بودقطعا هر خدايى آنچه را آفريده [بود] باخود مى برد و حتما بعضى از آنان بر بعضى ديگر تفوق مى جستند منزه است خدا از آنچه وصف مى كنند قمشهای: خدا هرگز فرزندی اتخاذ نکرده و هرگز خدایی با او شریک نبوده، که اگر شریکی بود در این صورت هر خدایی مخلوق خود را به سویی بردی (و نظم وحدانی عالم از هم گسیختی) و بعضی از خدایان بر بعضی دیگر علو و برتری جستی! خدا از آنچه مشرکان گویند پاک و منزه است. مکارم شیرازی: خدا هرگز فرزندي براي خود برنگزيده، و معبود ديگري با او نيست كه اگر چنين ميشد هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره ميكردند و بعضي بر بعضي ديگر تفوق ميجستند (و جهان هستي به تباهي كشيده ميشد) منزه است خدا از توصيفي كه آنها ميكنند.
عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
﴿۹۲﴾
انصاریان: [همان] دانای نهان و آشکار؛ پس او از آنچه برایش شریک می گیرند، برتر است.
خرمشاهی: داناى پنهان و پيدا، فراتر است از آنچه شرك مىورزند فولادوند: داناى نهان و آشكار و برتر است از آنچه [با او] شريك مى گردانند قمشهای: او دانا به عالم غیب و شهود است و ذات پاکش از شرک و شریک که برایش آرند برتر و والاتر است. مکارم شیرازی: او از پنهان و آشكار آگاه است، او برتر است از اينكه شريك براي او قائل شوند.
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ
﴿۹۳﴾
انصاریان: بگو: پروردگارا! اگر آن [عذابی] را که به آنان وعده می دهند، به من بنمایانی؛
خرمشاهی: بگو پروردگارا اگر آنچه به آنان وعده داده شده است، به من بنمايانى [يا نه] فولادوند: بگو پروردگارا اگر آنچه را كه [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى قمشهای: بگو: بارالها، اگر وعدههای عذاب این کافران را به من بنمایانی، مکارم شیرازی: بگو پروردگارا! اگر بخشي از عذابهائي را كه به آنها وعده داده شده به من نشان دهي …
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
﴿۹۴﴾
انصاریان: پس پروردگارا! مرا در میان گروه ستمکاران قرار مده [و با آنان قرین عذاب مکن.]
خرمشاهی: پروردگارا هرگز مرا در زمره ستمپيشگان [مشرك] مياور فولادوند: پروردگارا پس مرا در ميان قوم ستمكار قرار مده قمشهای: پس مرا در میان قوم ستمکار وامگذار. مکارم شیرازی: پروردگارا! مرا (در اين عذابها) با قوم ستمگر قرار مده.
وَإِنَّا عَلَى أَنْ نُرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ
﴿۹۵﴾
انصاریان: و به یقین ما تواناییم آن عذابی که به آنان وعده می دهیم به تو بنمایانیم.
خرمشاهی: و ما تواناى آن هستيم كه آنچه به آنان وعده مىدهيم به تو بنمايانيم فولادوند: و به راستى كه ما تواناييم كه آنچه را به آنان وعده داده ايم بر تو بنمايانيم قمشهای: و البته ما قادریم عذابی را که به کافران وعده میدهیم به تو بنمایانیم. مکارم شیرازی: و ما قادريم آنچه را به آنها وعده ميدهيم به تو نشان دهيم.
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ
﴿۹۶﴾
انصاریان: بدی را با بهترین شیوه دفع کن؛ ما به آنچه که [مشرکان به ناحق ما را به آن] وصف می کنند، داناتریم.
خرمشاهی: ناشايستى را به شيوهاى كه نيكوتر است، دفع كن، ما به آنچه مىگويند داناتريم فولادوند: بدى را به شيوه اى نيكو دفع كن ما به آنچه وصف مى كنند داناتريم قمشهای: تو آزار و بدیهای امت را به آنچه نیکوتر است دفع کن ما (جزای) گفتار آنها را بهتر میدانیم. مکارم شیرازی: بدي را از راهي كه بهتر است دفع كن (و پاسخ بدي را به نيكي ده) ما به آنچه آنها توصيف ميكنند آگاهتريم.
وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ
﴿۹۷﴾
انصاریان: و بگو: پروردگارا! از وسوسه های شیطان ها به تو پناه می آورم،
خرمشاهی: و بگو پروردگارا از وسوسههاى شياطين به تو پناه مىآورم فولادوند: و بگو پروردگارا از وسوسه هاى شيطانها به تو پناه مى برم قمشهای: و بگو: بارالها، من از وسوسه و فریب شیاطین (انس و جن) به تو پناه میآورم. مکارم شیرازی: و بگو پروردگارا من از وسوسه هاي شياطين به تو پناه ميبرم.
وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ
﴿۹۸﴾
انصاریان: و پروردگارا! به تو پناه می آورم از اینکه [شیطان ها] نزد من حاضر شوند.
خرمشاهی: و پناه بر تو پروردگارا از اينكه آنان نزد من حاضر شوند فولادوند: و پروردگارا از اينكه [آنها] به پيش من حاضر شوند به تو پناه مى برم قمشهای: و هم به تو پناه میبرم بار خدایا از آنکه شیاطین به مجلسم حضور به هم رسانند (و مرا از یاد تو غافل سازند). مکارم شیرازی: و از اينكه آنان نزد من حاضر شوند نيز به تو پناه ميبرم اي پروردگار! |
||