ParsQuran
سوره 23: المؤمنون - جزء 18

سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿۸۹﴾
انصاریان: خواهند گفت: [این ویژگی ها] فقط برای خداست. بگو: پس چگونه [بازیچه] نیرنگ و افسون می شوید [و از راه خدا منحرفتان می کنند؟!]
خرمشاهی: زودا كه مى‏گويند اينها از آن خداست، بگو پس چگونه فريب داده مى‏شويد؟
فولادوند: خواهند گفت‏ خدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شده‏ ايد
قمشه‌ای: محققا خواهند گفت که اینها همه از خداست. بگو: پس چرا به فریب و فسون مفتون می‌شوید؟ (و از خدا غافل می‌گردید؟)
مکارم شیرازی: مي گويند: (همه اينها) از آن خدا است. بگو با اين حال چگونه مي‏گوئيد شما را سحر كرده‏ اند؟
بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿۹۰﴾
انصاریان: چنین نیست [که آنان می گویند] بلکه ما حق را برای آنان آورده ایم، و بی تردید آنان دروغگویند.
خرمشاهی: بلكه حق را برايشان آورده‏ايم، و آنان دروغگو هستند
فولادوند: [نه] بلكه حقيقت را بر ايشان آورديم و قطعا آنان دروغگويند
قمشه‌ای: بلکه ما حق را به ایشان فرستادیم و آنها دروغ می‌گویند.
مکارم شیرازی: واقع اين است كه ما حق را براي آنها آورديم و آنان دروغ مي‏گويند!
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۹۱﴾
انصاریان: خدا هیچ فرزندی برای خود نگرفته است، و هیچ معبودی با او نیست؛ [اگر جز خدا معبودی بود] در این صورت هر معبودی [برای آنکه به تنهایی و مستقل تدبیر امور کند] آفریده های خود را با خود می برد [و از مدار تصرف دیگر معبودان خارج می کرد] و بر یکدیگر برتری می جستند. منزّه و پاک است خدا از آنچه [او را به آن] وصف می کنند.
خرمشاهی: خداوند فرزندى برنگزيده است، و خدايى در جنب او نيست، چرا كه [در آن صورت‏] هر خدايى آفريده خود را پيش مى‏آورد، و بعضى از آنان بر بعضى ديگر غلبه مى‏جست، منزه است خداوند از آنچه مى‏گويند
فولادوند: خدا فرزندى اختيار نكرده و با او معبودى [ديگر] نيست و اگر جز اين بودقطعا هر خدايى آنچه را آفريده [بود] باخود مى ‏برد و حتما بعضى از آنان بر بعضى ديگر تفوق مى ‏جستند منزه است‏ خدا از آنچه وصف مى كنند
قمشه‌ای: خدا هرگز فرزندی اتخاذ نکرده و هرگز خدایی با او شریک نبوده، که اگر شریکی بود در این صورت هر خدایی مخلوق خود را به سویی بردی (و نظم وحدانی عالم از هم گسیختی) و بعضی از خدایان بر بعضی دیگر علو و برتری جستی! خدا از آنچه مشرکان گویند پاک و منزه است.
مکارم شیرازی: خدا هرگز فرزندي براي خود برنگزيده، و معبود ديگري با او نيست كه اگر چنين مي‏شد هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره مي‏كردند و بعضي بر بعضي ديگر تفوق مي‏جستند (و جهان هستي به تباهي كشيده مي‏شد) منزه است خدا از توصيفي كه آنها مي‏كنند.
عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۹۲﴾
انصاریان: [همان] دانای نهان و آشکار؛ پس او از آنچه برایش شریک می گیرند، برتر است.
خرمشاهی: داناى پنهان و پيدا، فراتر است از آنچه شرك مى‏ورزند
فولادوند: داناى نهان و آشكار و برتر است از آنچه [با او] شريك مى‏ گردانند
قمشه‌ای: او دانا به عالم غیب و شهود است و ذات پاکش از شرک و شریک که برایش آرند برتر و والاتر است.
مکارم شیرازی: او از پنهان و آشكار آگاه است، او برتر است از اينكه شريك براي او قائل شوند.
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ ﴿۹۳﴾
انصاریان: بگو: پروردگارا! اگر آن [عذابی] را که به آنان وعده می دهند، به من بنمایانی؛
خرمشاهی: بگو پروردگارا اگر آنچه به آنان وعده داده شده است، به من بنمايانى [يا نه‏]
فولادوند: بگو پروردگارا اگر آنچه را كه [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهى
قمشه‌ای: بگو: بارالها، اگر وعده‌های عذاب این کافران را به من بنمایانی،
مکارم شیرازی: بگو پروردگارا! اگر بخشي از عذابهائي را كه به آنها وعده داده شده به من نشان دهي …
رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۹۴﴾
انصاریان: پس پروردگارا! مرا در میان گروه ستمکاران قرار مده [و با آنان قرین عذاب مکن.]
خرمشاهی: پروردگارا هرگز مرا در زمره ستم‏پيشگان [مشرك‏] مياور
فولادوند: پروردگارا پس مرا در ميان قوم ستمكار قرار مده
قمشه‌ای: پس مرا در میان قوم ستمکار وامگذار.
مکارم شیرازی: پروردگارا! مرا (در اين عذابها) با قوم ستمگر قرار مده.
وَإِنَّا عَلَى أَنْ نُرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿۹۵﴾
انصاریان: و به یقین ما تواناییم آن عذابی که به آنان وعده می دهیم به تو بنمایانیم.
خرمشاهی: و ما تواناى آن هستيم كه آنچه به آنان وعده مى‏دهيم به تو بنمايانيم‏
فولادوند: و به راستى كه ما تواناييم كه آنچه را به آنان وعده داده‏ ايم بر تو بنمايانيم
قمشه‌ای: و البته ما قادریم عذابی را که به کافران وعده می‌دهیم به تو بنمایانیم.
مکارم شیرازی: و ما قادريم آنچه را به آنها وعده مي‏دهيم به تو نشان دهيم.
ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ ﴿۹۶﴾
انصاریان: بدی را با بهترین شیوه دفع کن؛ ما به آنچه که [مشرکان به ناحق ما را به آن] وصف می کنند، داناتریم.
خرمشاهی: ناشايستى را به شيوه‏اى كه نيكوتر است، دفع كن، ما به آنچه مى‏گويند داناتريم‏
فولادوند: بدى را به شيوه‏ اى نيكو دفع كن ما به آنچه وصف مى كنند داناتريم
قمشه‌ای: تو آزار و بدیهای امت را به آنچه نیکوتر است دفع کن ما (جزای) گفتار آنها را بهتر می‌دانیم.
مکارم شیرازی: بدي را از راهي كه بهتر است دفع كن (و پاسخ بدي را به نيكي ده) ما به آنچه آنها توصيف مي‏كنند آگاهتريم.
وَقُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ ﴿۹۷﴾
انصاریان: و بگو: پروردگارا! از وسوسه های شیطان ها به تو پناه می آورم،
خرمشاهی: و بگو پروردگارا از وسوسه‏هاى شياطين به تو پناه مى‏آورم‏
فولادوند: و بگو پروردگارا از وسوسه ‏هاى شيطانها به تو پناه مى برم
قمشه‌ای: و بگو: بارالها، من از وسوسه و فریب شیاطین (انس و جن) به تو پناه می‌آورم.
مکارم شیرازی: و بگو پروردگارا من از وسوسه‏ هاي شياطين به تو پناه مي‏برم.
وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ ﴿۹۸﴾
انصاریان: و پروردگارا! به تو پناه می آورم از اینکه [شیطان ها] نزد من حاضر شوند.
خرمشاهی: و پناه بر تو پروردگارا از اينكه آنان نزد من حاضر شوند
فولادوند: و پروردگارا از اينكه [آنها] به پيش من حاضر شوند به تو پناه مى برم
قمشه‌ای: و هم به تو پناه می‌برم بار خدایا از آنکه شیاطین به مجلسم حضور به هم رسانند (و مرا از یاد تو غافل سازند).
مکارم شیرازی: و از اينكه آنان نزد من حاضر شوند نيز به تو پناه ميبرم اي پروردگار!