ParsQuran
سوره 23: المؤمنون - جزء 18

قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۸۲﴾
انصاریان: گفتند: [که] آیا زمانی که بمیریم و خاک و استخوان شویم حتماً برانگیخته می شویم؟
خرمشاهی: گويند آيا چون مرديم، و خاك و استخوان [پوسيده‏] شديم، از نو برانگيخته مى‏شويم؟
فولادوند: گفتند آيا چون بميريم و خاك و استخوان شويم آيا واقعا باز ما زنده خواهيم شد
قمشه‌ای: که گفتند: از کجا که چون ما مردیم و استخوانی پوسیده و خاک شدیم باز مبعوث و زنده شویم؟!
مکارم شیرازی: آنها گفتند آيا هنگامي كه مرديم و خاك و استخوان (پوسيده) شديم آيا بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟!
لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۸۳﴾
انصاریان: همانا این [برانگیخته شدن] را پیش از این به ما و پدرانمان وعده دادند [ولی] این جز افسانه خرافی پیشینیان نیست؛
خرمشاهی: به راستى كه به ما و پدرانمان پيشترها چنين وعده‏اى داده‏اند، اين جز افسانه‏هاى پيشينيان نيست‏
فولادوند: درست همين را قبلا به ما و پدرانمان وعده دادند اين جز افسانه ‏هاى پيشينيان [چيزى] نيست
قمشه‌ای: از این وعده‌ها بسیار به ما و پیش از این به پدران ما داده شد ولی اینها جز افسانه‌های پیشینیان نیست.
مکارم شیرازی: اين وعده به ما و پدرانمان از قبل داده شده، اين فقط افسانه‏ هاي پيشينيان است.
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِيهَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۴﴾
انصاریان: بگو: اگر معرفت و شناخت دارید، بگویید: زمین و هر که در آن است از کیست؟
خرمشاهی: بگو اگر مى‏دانيد، زمين و هر كس كه در آن است، از آن كيست؟
فولادوند: بگو اگر میدانید [بگوييد] زمين و هر كه در آن است به چه كسى تعلق دارد
قمشه‌ای: بگو که زمین و هر کس که در او موجود است از کیست اگر شما فهم و دانش دارید؟
مکارم شیرازی: بگو زمين و كساني كه در زمين هستند از آن كيست، اگر شما مي‏دانيد؟!
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۸۵﴾
انصاریان: خواهند گفت: از خداست. بگو: با این حال آیا متذکّر نمی شوید؟
خرمشاهی: زودا كه مى‏گويند از آن خداست، بگو آيا پند نمى‏گيريد؟
فولادوند: خواهند گفت به خدا بگو آيا عبرت نمى‏ گيريد
قمشه‌ای: البته جواب خواهند داد که از خداست، بگو: پس چرا متذکر (قدرت خدا) نمی‌شوید (تا به عالم آخرت ایمان آرید).
مکارم شیرازی: (در پاسخ تو) مي‏گويند: همه از آن خدا است، بگو آيا متذكر نمي‏شويد؟!
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿۸۶﴾
انصاریان: بگو: مالک آسمان های هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست؟
خرمشاهی: بگو پروردگار آسمانهاى هفت‏گانه و پروردگار عرش عظيم كيست؟
فولادوند: بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ كيست
قمشه‌ای: باز به آنها بگو: پروردگار آسمانهای هفتگانه و خداوند عرش بزرگ کیست؟
مکارم شیرازی: بگو: چه كسي پروردگار آسمانهاي هفتگانه و پروردگار عرش عظيم است.
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿۸۷﴾
انصاریان: خواهند گفت: [آنها هم] در سیطره مالکیّت خداست. بگو: آیا [از پرستش بتان] نمی پرهیزید؟
خرمشاهی: زودا كه مى‏گويند اينها از آن خداست، بگو پروا نمى‏كنيد؟
فولادوند: خواهند گفت‏ خدا بگو آيا پرهيزگارى نمى ‏كنيد
قمشه‌ای: البته باز جواب دهند که آنها از خداست، بگو: پس چرا متقی و خداترس نمی‌شوید؟
مکارم شیرازی: مي گويند: همه اينها از آن خدا است، بگو آيا تقوي پيشه نمي‏كنيد (و از خدا نمي‏ترسيد)؟!
قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۸۸﴾
انصاریان: بگو: اگر معرفت و شناخت دارید [بگویید:] کیست که [حاکمیّت مطلق و] فرمانروایی همه چیز به دست اوست و او پناه دهد و برخلاف خواسته اش به کسی [از عذاب] پناه داده نمی شود.
خرمشاهی: بگو اگر مى‏دانيد ملكوت همه چيز به دست كيست، و كيست كه امان مى‏دهد و در برابر او نتوان به كسى امان داد؟
فولادوند: بگو فرمانروايى هر چيزى به دست كيست و اگر میدانید [كيست آنكه] او پناه مى‏ دهد و در پناه كسى نمى ‏رود
قمشه‌ای: باز بگو: آن کیست که (ملک و) ملکوت همه عالم به دست اوست و او به همه پناه دهد و از همه حمایت کند ولی از (عذاب) او کسی پناه نتواند داد؟ اگر می‌دانید (کیست باز گویید).
مکارم شیرازی: بگو اگر راست مي‏گوئيد چه كسي حكومت همه موجودات را در دست دارد؟ و به بيپناهان پناه مي‏دهد و نياز به پناه دادن ندارد؟!
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ ﴿۸۹﴾
انصاریان: خواهند گفت: [این ویژگی ها] فقط برای خداست. بگو: پس چگونه [بازیچه] نیرنگ و افسون می شوید [و از راه خدا منحرفتان می کنند؟!]
خرمشاهی: زودا كه مى‏گويند اينها از آن خداست، بگو پس چگونه فريب داده مى‏شويد؟
فولادوند: خواهند گفت‏ خدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شده‏ ايد
قمشه‌ای: محققا خواهند گفت که اینها همه از خداست. بگو: پس چرا به فریب و فسون مفتون می‌شوید؟ (و از خدا غافل می‌گردید؟)
مکارم شیرازی: مي گويند: (همه اينها) از آن خدا است. بگو با اين حال چگونه مي‏گوئيد شما را سحر كرده‏ اند؟
بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿۹۰﴾
انصاریان: چنین نیست [که آنان می گویند] بلکه ما حق را برای آنان آورده ایم، و بی تردید آنان دروغگویند.
خرمشاهی: بلكه حق را برايشان آورده‏ايم، و آنان دروغگو هستند
فولادوند: [نه] بلكه حقيقت را بر ايشان آورديم و قطعا آنان دروغگويند
قمشه‌ای: بلکه ما حق را به ایشان فرستادیم و آنها دروغ می‌گویند.
مکارم شیرازی: واقع اين است كه ما حق را براي آنها آورديم و آنان دروغ مي‏گويند!
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۹۱﴾
انصاریان: خدا هیچ فرزندی برای خود نگرفته است، و هیچ معبودی با او نیست؛ [اگر جز خدا معبودی بود] در این صورت هر معبودی [برای آنکه به تنهایی و مستقل تدبیر امور کند] آفریده های خود را با خود می برد [و از مدار تصرف دیگر معبودان خارج می کرد] و بر یکدیگر برتری می جستند. منزّه و پاک است خدا از آنچه [او را به آن] وصف می کنند.
خرمشاهی: خداوند فرزندى برنگزيده است، و خدايى در جنب او نيست، چرا كه [در آن صورت‏] هر خدايى آفريده خود را پيش مى‏آورد، و بعضى از آنان بر بعضى ديگر غلبه مى‏جست، منزه است خداوند از آنچه مى‏گويند
فولادوند: خدا فرزندى اختيار نكرده و با او معبودى [ديگر] نيست و اگر جز اين بودقطعا هر خدايى آنچه را آفريده [بود] باخود مى ‏برد و حتما بعضى از آنان بر بعضى ديگر تفوق مى ‏جستند منزه است‏ خدا از آنچه وصف مى كنند
قمشه‌ای: خدا هرگز فرزندی اتخاذ نکرده و هرگز خدایی با او شریک نبوده، که اگر شریکی بود در این صورت هر خدایی مخلوق خود را به سویی بردی (و نظم وحدانی عالم از هم گسیختی) و بعضی از خدایان بر بعضی دیگر علو و برتری جستی! خدا از آنچه مشرکان گویند پاک و منزه است.
مکارم شیرازی: خدا هرگز فرزندي براي خود برنگزيده، و معبود ديگري با او نيست كه اگر چنين مي‏شد هر يك از خدايان مخلوقات خود را تدبير و اداره مي‏كردند و بعضي بر بعضي ديگر تفوق مي‏جستند (و جهان هستي به تباهي كشيده مي‏شد) منزه است خدا از توصيفي كه آنها مي‏كنند.