وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
﴿۸۰﴾
انصاریان: و اوست که حیات می دهد و می میراند و رفت و آمد شب و روز در سیطره خواست اوست، آیا نمی اندیشید؟
خرمشاهی: و او كسى است كه زنده مىدارد و مىميراند و در پى يكديگر آمدن شب و روز از اوست، آيا انديشه نمىكنيد؟ فولادوند: و اوست آن كس كه زنده مى كند و مى ميراند و اختلاف شب و روز از اوست مگر نمى انديشيد قمشهای: و اوست خدایی که زنده گرداند و بمیراند و اختلاف و حرکت شب و روز به امر اوست، آیا شما عقل خود را کار نمیبندید (تا خداشناس شوید و اطاعت امر او کنید). مکارم شیرازی: او كسي است كه زنده ميكند و ميميراند و آمد و شد شب و روز از آن اوست، آيا انديشه نميكنيد؟!
بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ
﴿۸۱﴾
انصاریان: [نه اینکه نمی اندیشند] بلکه مانند همان [سخنان یاوه و بی منطق] را گفتند که پیشینیان گفتند،
خرمشاهی: بلكه همانند آنچه پيشينيان گفتند، مىگويند فولادوند: [نه] بلكه آنان [نيز] مثل آنچه پيشينيان گفته بودند گفتند قمشهای: بلکه این مردم کافر هم همان سخن کافران پیشین را گفتند. مکارم شیرازی: آنها همان گفتند كه پيشينيانشان ميگفتند.
قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ
﴿۸۲﴾
انصاریان: گفتند: [که] آیا زمانی که بمیریم و خاک و استخوان شویم حتماً برانگیخته می شویم؟
خرمشاهی: گويند آيا چون مرديم، و خاك و استخوان [پوسيده] شديم، از نو برانگيخته مىشويم؟ فولادوند: گفتند آيا چون بميريم و خاك و استخوان شويم آيا واقعا باز ما زنده خواهيم شد قمشهای: که گفتند: از کجا که چون ما مردیم و استخوانی پوسیده و خاک شدیم باز مبعوث و زنده شویم؟! مکارم شیرازی: آنها گفتند آيا هنگامي كه مرديم و خاك و استخوان (پوسيده) شديم آيا بار ديگر برانگيخته خواهيم شد؟!
لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِنْ قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
﴿۸۳﴾
انصاریان: همانا این [برانگیخته شدن] را پیش از این به ما و پدرانمان وعده دادند [ولی] این جز افسانه خرافی پیشینیان نیست؛
خرمشاهی: به راستى كه به ما و پدرانمان پيشترها چنين وعدهاى دادهاند، اين جز افسانههاى پيشينيان نيست فولادوند: درست همين را قبلا به ما و پدرانمان وعده دادند اين جز افسانه هاى پيشينيان [چيزى] نيست قمشهای: از این وعدهها بسیار به ما و پیش از این به پدران ما داده شد ولی اینها جز افسانههای پیشینیان نیست. مکارم شیرازی: اين وعده به ما و پدرانمان از قبل داده شده، اين فقط افسانه هاي پيشينيان است.
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَمَنْ فِيهَا إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
﴿۸۴﴾
انصاریان: بگو: اگر معرفت و شناخت دارید، بگویید: زمین و هر که در آن است از کیست؟
خرمشاهی: بگو اگر مىدانيد، زمين و هر كس كه در آن است، از آن كيست؟ فولادوند: بگو اگر میدانید [بگوييد] زمين و هر كه در آن است به چه كسى تعلق دارد قمشهای: بگو که زمین و هر کس که در او موجود است از کیست اگر شما فهم و دانش دارید؟ مکارم شیرازی: بگو زمين و كساني كه در زمين هستند از آن كيست، اگر شما ميدانيد؟!
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
﴿۸۵﴾
انصاریان: خواهند گفت: از خداست. بگو: با این حال آیا متذکّر نمی شوید؟
خرمشاهی: زودا كه مىگويند از آن خداست، بگو آيا پند نمىگيريد؟ فولادوند: خواهند گفت به خدا بگو آيا عبرت نمى گيريد قمشهای: البته جواب خواهند داد که از خداست، بگو: پس چرا متذکر (قدرت خدا) نمیشوید (تا به عالم آخرت ایمان آرید). مکارم شیرازی: (در پاسخ تو) ميگويند: همه از آن خدا است، بگو آيا متذكر نميشويد؟!
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
﴿۸۶﴾
انصاریان: بگو: مالک آسمان های هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست؟
خرمشاهی: بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش عظيم كيست؟ فولادوند: بگو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ كيست قمشهای: باز به آنها بگو: پروردگار آسمانهای هفتگانه و خداوند عرش بزرگ کیست؟ مکارم شیرازی: بگو: چه كسي پروردگار آسمانهاي هفتگانه و پروردگار عرش عظيم است.
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ
﴿۸۷﴾
انصاریان: خواهند گفت: [آنها هم] در سیطره مالکیّت خداست. بگو: آیا [از پرستش بتان] نمی پرهیزید؟
خرمشاهی: زودا كه مىگويند اينها از آن خداست، بگو پروا نمىكنيد؟ فولادوند: خواهند گفت خدا بگو آيا پرهيزگارى نمى كنيد قمشهای: البته باز جواب دهند که آنها از خداست، بگو: پس چرا متقی و خداترس نمیشوید؟ مکارم شیرازی: مي گويند: همه اينها از آن خدا است، بگو آيا تقوي پيشه نميكنيد (و از خدا نميترسيد)؟!
قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ
﴿۸۸﴾
انصاریان: بگو: اگر معرفت و شناخت دارید [بگویید:] کیست که [حاکمیّت مطلق و] فرمانروایی همه چیز به دست اوست و او پناه دهد و برخلاف خواسته اش به کسی [از عذاب] پناه داده نمی شود.
خرمشاهی: بگو اگر مىدانيد ملكوت همه چيز به دست كيست، و كيست كه امان مىدهد و در برابر او نتوان به كسى امان داد؟ فولادوند: بگو فرمانروايى هر چيزى به دست كيست و اگر میدانید [كيست آنكه] او پناه مى دهد و در پناه كسى نمى رود قمشهای: باز بگو: آن کیست که (ملک و) ملکوت همه عالم به دست اوست و او به همه پناه دهد و از همه حمایت کند ولی از (عذاب) او کسی پناه نتواند داد؟ اگر میدانید (کیست باز گویید). مکارم شیرازی: بگو اگر راست ميگوئيد چه كسي حكومت همه موجودات را در دست دارد؟ و به بيپناهان پناه ميدهد و نياز به پناه دادن ندارد؟!
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ
﴿۸۹﴾
انصاریان: خواهند گفت: [این ویژگی ها] فقط برای خداست. بگو: پس چگونه [بازیچه] نیرنگ و افسون می شوید [و از راه خدا منحرفتان می کنند؟!]
خرمشاهی: زودا كه مىگويند اينها از آن خداست، بگو پس چگونه فريب داده مىشويد؟ فولادوند: خواهند گفت خدا بگو پس چگونه دستخوش افسون شده ايد قمشهای: محققا خواهند گفت که اینها همه از خداست. بگو: پس چرا به فریب و فسون مفتون میشوید؟ (و از خدا غافل میگردید؟) مکارم شیرازی: مي گويند: (همه اينها) از آن خدا است. بگو با اين حال چگونه ميگوئيد شما را سحر كرده اند؟ |
||