ParsQuran
سوره 21: الأنبياء - جزء 17

قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿۶۹﴾
انصاریان: [پس او را در آتش افکندند] گفتیم: ای آتش! برابر ابراهیم سرد و بی آسیب باش!
خرمشاهی: گفتيم اى آتش بر ابراهيم سرد و سلامت شو
فولادوند: گفتيم اى آتش براى ابراهيم سرد و بى‏آسيب باش
قمشه‌ای: (پس آن قوم آتشی سخت افروختند و ابراهیم را در آن افکندند) ما خطاب کردیم که ای آتش سرد و سالم برای ابراهیم باش (آتش به خطاب خدا گل و ریحان گردید).
مکارم شیرازی: (سرانجام او را به درياي آتش افكندند ولي ما) گفتيم: اي آتش ‍ سرد و سالم بر ابراهيم باش.
وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿۷۰﴾
انصاریان: و بر ضد او نیرنگی سنگین به کار گرفتند [که نابودش کنند] پس آنان را زیانکارترین [مردم] قرار دادیم.
خرمشاهی: و در حق او بدسگالى كردند، آنگاه آنان را زيانكارترين [مردم‏] گردانديم‏
فولادوند: و خواستند به او نيرنگى بزنند و[لى] آنان را زيانكارترين [مردم] قرار داديم
قمشه‌ای: و قوم در مقام کید و کینه او برآمدند و ما (کیدشان را باطل کرده) آنها را به سخت‌ترین زیان و حسرت انداختیم.
مکارم شیرازی: آنها ميخواستند ابراهيم را با اين نقشه نابود كنند، ولي ما آنها را زيانكارترين مردم قرار داديم.
وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ﴿۷۱﴾
انصاریان: و او و لوط را [از آن سرزمین پر از شرک و فساد] نجات داده و به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان برکت نهاده ایم، بردیم.
خرمشاهی: و او و لوط را رهانديم و به سرزمينى رسانديم كه براى همگان بركتش بخشيده بوديم‏
فولادوند: و او و لوط را [براى رفتن] به سوى آن سرزمينى كه براى جهانيان در آن بركت نهاده بوديم رهانيديم
قمشه‌ای: و ما ابراهیم را با (برادرزاده‌اش) لوط (از شر نمرودیان) برهانیدیم و به (شام) سرزمینی که مایه برکت جهانیان قرار دادیم آنها را بفرستادیم.
مکارم شیرازی: و او و لوط را به سرزمين (شام) كه آنرا براي همه جهانيان پر بركت ساختيم نجات داديم.
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ ﴿۷۲﴾
انصاریان: و اسحاق و یعقوب را به عنوان عطایی افزون، به او بخشیدیم و همه را افرادی شایسته قراردادیم.
خرمشاهی: و به او اسحاق و يعقوب را برترى بخشيديم، و همه‏شان را از شايستگان قرار داديم‏
فولادوند: و اسحاق و يعقوب را [به عنوان نعمتى] افزون به او بخشوديم و همه را از شايستگان قرار داديم
قمشه‌ای: و به او اسحاق و افزون بر آن (فرزندزاده‌اش) یعقوب را عطا کردیم و همه را صالح و شایسته (مقام نبوت) گردانیدیم.
مکارم شیرازی: و اسحاق، و علاوه بر او، يعقوب را به وي بخشيديم، و همه آنها را مرداني صالح قرار داديم.
وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ﴿۷۳﴾
انصاریان: و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت می کردند، و انجام دادن کارهای نیک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحی کردیم، و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند.
خرمشاهی: و آنان را پيشوايانى كه به فرمان ما ره مى‏نمودند، گردانديم، و به آنان نيكوكارى و برپاداشتن نماز و پرداختن زكات را وحى كرديم، و پرستندگان ما بودند
فولادوند: و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت میکردند و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند
قمشه‌ای: و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا (خلق را) به امر ما هدایت کنند و هر کار نیکو را (از انواع عبادات و خیرات) و خصوص اقامه نماز و اداء زکات را به آنها وحی کردیم و آنها هم به عبادت ما پرداختند.
مکارم شیرازی: و آنها را پيشواياني قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت ميكردند، و انجام كارهاي نيك و برپا داشتن نماز و اداي زكات را به آنها وحي كرديم، و آنها فقط مرا عبادت ميكردند.
وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ ﴿۷۴﴾
انصاریان: و به لوط، حکمت و دانش دادیم و او را از آن شهری که [اهلش] کارهای زشت مرتکب می شدند، نجات دادیم؛ بی تردید آنان قومی بد و نافرمان بودند.
خرمشاهی: و به لوط حكمت و علم بخشيديم و از شهرى كه اهلش پليدكارى مى‏كردند، نجاتش داديم، كه آنان مردمى پليد و نافرمان بودند
فولادوند: و به لوط حكمت و دانش عطا كرديم و او را از آن شهرى كه [مردمش] كارهاى پليد [جنسى] میکردند نجات داديم به راستى آنها گروه بد و منحرفى بودند
قمشه‌ای: و لوط را هم مقام حکمفرمایی (و یا حکمت و نبوت) و علم عطا نمودیم و او را از شهری که اهلش به اعمال زشت (و کار پلید لواط) می‌پرداختند نجات دادیم که آنها بسیار بدکار و فاسق مردمی بودند.
مکارم شیرازی: و لوط را (به يادآور) كه به او حكم و علم داديم، و از شهري كه اعمال زشت و كثيف انجام ميدادند رهائي بخشيديم، چرا كه آنها مردم بد و فاسقي بودند.
وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۷۵﴾
انصاریان: و او را در رحمت خود درآوردیم؛ چون او از شایستگان بود.
خرمشاهی: و او را در جوار رحمت خود در آورديم، كه او از شايستگان بود
فولادوند: و او را در رحمت‏ خويش داخل كرديم زيرا او از شايستگان بود
قمشه‌ای: و او را در رحمت خود داخل کردیم زیرا که از مردم بسیار صالح و نیکوکار به شمار بود.
مکارم شیرازی: و او را در رحمت خود داخل كرديم، او از صالحان بود.
وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿۷۶﴾
انصاریان: و نوح را [یاد کن] هنگامی که پیش از این [پیامبران یاد شده] ندا کرد: [پروردگارا! مرا از این قوم فاسد و تبهکار نجات بخش.] پس ندایش را اجابت کردیم، و او و خانواده اش را از آن اندوه بزرگ نجات دادیم.
خرمشاهی: و نوح را [نيز رهانديم‏] كه پيش از آن ندا به دعا برداشته بود، و دعايش را اجابت كرديم و او و خانواده‏اش را از گرفتارى بزرگ رهانديم‏
فولادوند: و نوح را [ياد كن] آنگاه كه پيش از [ساير پيامبران] ندا كرد پس ما او را اجابت كرديم و وى را با خانواده‏ اش از بلاى بزرگ رهانيديم
قمشه‌ای: و (یاد کن حکایت) نوح را که پیش از این (خدا را به یاری خود) خواند، ما هم او را پاسخ دادیم و او و اهل بیتش (و گرویدگانش) را از اندوه و بلای سخت (طوفان) نجات دادیم.
مکارم شیرازی: و نوح را (به يادآور) هنگامي كه پيش از آنها (ابراهيم و لوط) پروردگار خود را خواند، ما دعاي او را مستجاب كرديم، او و خاندانش ‍ را از اندوه بزرگ نجات داديم.
وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۷۷﴾
انصاریان: و او را در برابر گروهی که آیات ما را تکذیب کردند، یاری دادیم؛ قطعاً آنان گروه بدی بودند، پس همه آنان را غرق کردیم.
خرمشاهی: و او را در برابر قومى كه آيات ما را دروغ مى‏انگاشتند يارى داديم، كه آنان قومى پليد بودند و همگى‏شان را غرق كرديم‏
فولادوند: و او را در برابر مردمى كه نشانه‏ هاى ما را به دروغ گرفته بودند پيروزى بخشيديم چرا كه آنان مردم بدى بودند پس همه ايشان را غرق كرديم
قمشه‌ای: و او را بر دفع آن قومی که آیات ما را تکذیب کردند نصرت دادیم، که آن قوم بسیار بدکار (و کافر) بودند و ما همه آنها را یکسر (به طوفان) غرق کردیم.
مکارم شیرازی: و او را در برابر جمعيتي كه آيات ما را تكذيب كرده بودند ياري نموديم، چرا كه آنها قوم بدي بودند، لذا همه را غرق كرديم.
وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ ﴿۷۸﴾
انصاریان: و داود و سلیمان را [یاد کن] زمانی که درباره آن کشتزار که شبانه گوسفندان قوم در آن چریده بودند، داوری می کردند، و ما گواه داوری آنان بودیم.
خرمشاهی: و داوود و سليمان را ياد كن كه درباره كشتزارى كه گوسفند كسانى شبانه در آن چريده بود، داورى كردند و ما شاهد داوريشان بوديم‏
فولادوند: و داوود و سليمان را [ياد كن] هنگامى كه در باره آن كشتزار كه گوسفندان مردم شب‏هنگام در آن چريده بودند داورى میکردند و [ما] شاهد داورى آنان بوديم
قمشه‌ای: و (یاد کن احوال) داود و سلیمان را وقتی که درباره گوسفندان بی‌شبانی که در مزرعی چریدند (و آن را تباه کردند) قضاوت می‌نمودند (که از شیرشان صاحب زرع به قدر زراعتش استفاده کند) و ما بر حکم آنها گواه بودیم.
مکارم شیرازی: و داود و سليمان را (بخاطر آور)، هنگامي كه در باره كشتزاري كه گوسفندان قوم آنرا شبانه چريده (و خراب كرده) بودند داوري ميكردند، و ما شاهد قضاوت آنها بوديم.