ParsQuran
سوره 21: الأنبياء - جزء 17

وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿۳۱﴾
انصاریان: و در زمین کوه های استوار پدید آوردیم تا زمین آنان را نلرزاند، و در آن راه هایی فراخ و گشاده قرار دادیم تا [به سوی اهداف خود] راه یابند.
خرمشاهی: و در زمين كوههاى استوار افكنده‏ايم تا ايشان را نجنباند و در آن راههايى گشاده پديد آورديم باشد كه راه يابند
فولادوند: و در زمين كوههايى استوار نهاديم تا مبادا [زمين] آنان [=مردم] را بجنباند و در آن راههايى فراخ پديد آورديم باشد كه راه يابند
قمشه‌ای: و در روی زمین کوههای استوار قرار دادیم تا خلق را از اضطراب زمین حفظ کند، و نیز راهها در کوه و جاده‌های پهناور در زمین برای هدایت و راهیابی مردم مقرر فرمودیم.
مکارم شیرازی: و در زمين كوه‏ هاي ثابت و پابرجائي قرار داديم تا آنها در آرامش ‍ باشند، و در آن درهها و راههائي قرار داديم تا هدايت شوند.
وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ ﴿۳۲﴾
انصاریان: و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم در حالی که آنان [از تأمل و دقت در] نشانه های آن [که گواه توحید، ربوبیّت و قدرت خداست] روی گردانند.
خرمشاهی: و آسمانها را همچون سقفى محفوظ آفريده‏ايم، و حال آنكه ايشان از پديده‏هاى شگرف آن رويگردانند
فولادوند: و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانه‏ هاى آن اعراض مى كنند
قمشه‌ای: و آسمان را سقفی محفوظ و طاقی محکم آفریدیم، و این کافران از مشاهده آیات آن اعراض می‌کنند.
مکارم شیرازی: و آسمان را سقف محفوظي قرار داديم، ولي آنها از آيات آن رويگردانند.
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۳۳﴾
انصاریان: و اوست که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید که هر یک در مداری شناور است.
خرمشاهی: و اوست كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريده، كه هر يك در سپهرى شناورند
فولادوند: و اوست آن كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورده است هر كدام از اين دو در مدارى [معين] شناورند
قمشه‌ای: و اوست خدایی که شب و روز و خورشید و ماه را بیافرید که هر یک در مدار معینی سیر می‌کنند.
مکارم شیرازی: او كسي است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد كه هر يك از آنها در مداري در حركتند.
وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ﴿۳۴﴾
انصاریان: و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی قرار ندادیم؛ پس آیا اگر تو بمیری آنان جاویدان خواهند ماند؟!
خرمشاهی: و ما پيش از تو هم براى هيچ انسانى جاودانگى مقرر نداشته‏ايم، آيا اگر تو بميرى آنان جاويدانند؟
فولادوند: و پيش از تو براى هيچ بشرى جاودانگى [در دنيا] قرار نداديم آيا اگر تو از دنيا بروى آنان جاويدانند
قمشه‌ای: و ما به هیچ کس پیش از تو عمر ابد ندادیم (تا به تو دهیم) آیا اگر تو بمیری آنان ابدا به دنیا زنده مانند؟!
مکارم شیرازی: ما براي هيچ انساني قبل از تو زندگي جاويدان قرار نداديم (وانگهي آيا آنها كه انتظار مرگ تو را مي‏كشند) اگر تو بميري آنها زندگي جاويدان دارند؟!
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ﴿۳۵﴾
انصاریان: هر کسی چشنده مرگ است و ما شما را [چنانکه سزاوار است] به نوعی خیر و شر [که تهیدستی، ثروت، سلامت، بیماری، امنیت و بلاست] آزمایش می کنیم، و به سوی ما بازگردانده می شوید.
خرمشاهی: هر جاندارى چشنده [طعم‏] مرگ است و شما را به بد و نيك، چنانكه بايد و شايد، مى‏آزماييم، و به سوى ما بازگردانده مى‏شويد
فولادوند: هر نفسى چشنده مرگ است و شما را از راه آزمايش به بد و نيك خواهيم آزمود و به سوى ما بازگردانيده مى ‏شويد
قمشه‌ای: هر نفسی مرگ را می‌چشد، و ما شما را به بد و نیک و خیرات و شرور عالم مبتلا کنیم تا شما را بیازماییم و (هنگام مرگ) به سوی ما بازگردانده می‌شوید.
مکارم شیرازی: هر انساني طعم مرگ را مي‏چشد، و ما شما را با بديها و نيكيها آزمايش مي‏كنيم، و سرانجام به سوي ما باز مي‏گرديد.
وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿۳۶﴾
انصاریان: کافران چون تو را ببینند جز به مسخره ات نمی گیرند [و می گویند:] آیا این است آن کسی که معبودان شما را [به موجوداتی بی اثر و بی اختیار] یاد می کند؟ در حالی که خود به ذکر [خدایِ] رحمان [که توحید و قرآن است] کافرند [و از این کار، باکی ندارند.]
خرمشاهی: و چون كافران تو را ببينند، جز به ريشخندت نمى‏گيرند [و گويند] آيا اين همان كسى است كه از خدايان شما [به بدى‏] ياد مى‏كند؟ و هم آنان ياد خداى رحمان را منكرند
فولادوند: و كسانى كه كافر شدند چون تو را ببينند فقط به مسخره‏ ات مى‏ گيرند [و مى‏ گويند] آيا اين همان كس است كه خدايانتان را [به بدى] ياد مى ‏كند در حالى كه آنان خود ياد [خداى] رحمان را منكرند
قمشه‌ای: و کافران هنگام ملاقات تو، تو را جز به استهزاء نگرفته (و گویند) آیا این شخص است که بتان را که خدایان شما هستند (به اهانت و بدی) یاد می‌کند؟ و (ای رسول ما بدان که) محققا آنها به ذکر خدای مهربان (و کتاب و آیات او) کافر هستند.
مکارم شیرازی: هنگامي كه كافران تو را مي‏بينند كاري جز استهزا كردن ندارند (و مي‏گويند) آيا اين همان كسي است كه سخن از خدايان شما مي‏گويد؟ در حالي كه خودشان ذكر خداوند رحمن را انكار مي‏كنند.
خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿۳۷﴾
انصاریان: انسان از شتاب و عجله آفریده شده است [که با نخوت و غرور، عذابم را به شتاب می خواهد]؛ به زودی عذاب هایم را به شما نشان خواهم داد، پس [آن را] به شتاب از من نخواهید.
خرمشاهی: انسان [گويى‏] از شتاب آفريده شده است، به زودى آيات خود را به شما مى‏نمايانيم، از من به شتاب مخواهيد
فولادوند: انسان از شتاب آفريده شده است به زودى آياتم را به شما نشان مى‏ دهم پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهيد
قمشه‌ای: آدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتابکار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما می‌نمایانیم (و شما را عذاب می‌کنیم) پس تعجیل مدارید.
مکارم شیرازی: (آري) انسان از عجله آفريده شده، ولي عجله نكنيد من آيات خود را به زودي به شما ارائه مي‏دهم.
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۸﴾
انصاریان: [به پیامبر و مؤمنان] می گویند: اگر راست می گویید، این وعده کی خواهد بود؟
خرمشاهی: و گويند اگر راست مى‏گوييد پس كى اين وعده فرا مى‏رسد؟
فولادوند: و مى‏ گويند اگر راست مى‏ گوييد اين وعده [قيامت] كى خواهد بود
قمشه‌ای: و کافران می‌گویند: این وعده قیامت اگر راست می‌گویید کی خواهد بود؟
مکارم شیرازی: آنها مي‏گويند اگر راست مي‏گوئيد اين وعده قيامت كي فرا مي‏رسد؟!
لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۳۹﴾
انصاریان: اگر کافران به آن وقتی که نمی توانند آتش را از چهره ها و پشتشان باز دارند و یاری هم نمی شوند، آگاهی داشتند [عجولانه عذاب را نمی خواستند.]
خرمشاهی: اگر كافران بدانند كه هنگامى كه نتوانند آتش را از چهره‏هايشان و از پشتهايشان باز دارند، و يارى نيابند [به صدق آن وعده پى برند]
فولادوند: كاش آنان كه كافر شده‏ اند مى‏ دانستند آنگاه كه آتش را نه از چهره ‏هاى خود و نه از پشتشان بازنمى‏ توانند داشت و خود مورد حمايت قرار نمى‏ گيرند [چه حالى خواهند داشت]
قمشه‌ای: اگر کافران بدانند وقتی که آتش دوزخ هر طرف از پیش روی و پشت سر به آنها احاطه می‌کند که نه خود دفع آن توانند و نه از سوی کسی یاری شوند (آن وقت از قیامت آگاه می‌شوند و دیگر درخواست عذاب نکنند).
مکارم شیرازی: ولي اگر كافران مي‏دانستند زماني را كه نمي‏توانند شعله‏ هاي آتش ‍ را از صورت و از پشتهاي خود دور كنند و هيچكس آنها را ياري نمي‏كند (اينقدر در باره قيامت شتاب نمي‏كردند).
بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿۴۰﴾
انصاریان: بلکه ناگهان به آنان می رسد، پس چنان مبهوتشان می کند که نه قدرت دارند آن را بازگردانند، و نه [برای به تأخیر افتادنش] مهلت می یابند.
خرمشاهی: آرى [آن وعده و قيامت‏] ناگهانشان فرا مى‏رسد، و حيرانشان مى‏سازد، و نمى‏توانند بازش گردانند، و به آنان مهلتى هم ندهند
فولادوند: بلكه [آتش] به طور ناگهانى به آنان مى ‏رسد و ايشان را بهت‏زده مى ‏كند [به گونه‏ اى] كه نه مى‏ توانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده مى ‏شود
قمشه‌ای: بلکه واقعه مرگ و قیامت ناگهانی فرا رسد و آنها را مبهوت و حیران کند که نه قدرت بر رد آن داشته و نه بر تأخیر آن مهلتی توانند یافت.
مکارم شیرازی: آري اين مجازات الهي بصورت ناگهاني به سراغشان مي‏آيد و مبهوتشان مي‏كند آنچنانكه توانائي بر دفع آن ندارند و به آنها مهلت داده نمي‏شود.