وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ
﴿۳۱﴾
انصاریان: و در زمین کوه های استوار پدید آوردیم تا زمین آنان را نلرزاند، و در آن راه هایی فراخ و گشاده قرار دادیم تا [به سوی اهداف خود] راه یابند.
خرمشاهی: و در زمين كوههاى استوار افكندهايم تا ايشان را نجنباند و در آن راههايى گشاده پديد آورديم باشد كه راه يابند فولادوند: و در زمين كوههايى استوار نهاديم تا مبادا [زمين] آنان [=مردم] را بجنباند و در آن راههايى فراخ پديد آورديم باشد كه راه يابند قمشهای: و در روی زمین کوههای استوار قرار دادیم تا خلق را از اضطراب زمین حفظ کند، و نیز راهها در کوه و جادههای پهناور در زمین برای هدایت و راهیابی مردم مقرر فرمودیم. مکارم شیرازی: و در زمين كوه هاي ثابت و پابرجائي قرار داديم تا آنها در آرامش باشند، و در آن درهها و راههائي قرار داديم تا هدايت شوند.
وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ
﴿۳۲﴾
انصاریان: و آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم در حالی که آنان [از تأمل و دقت در] نشانه های آن [که گواه توحید، ربوبیّت و قدرت خداست] روی گردانند.
خرمشاهی: و آسمانها را همچون سقفى محفوظ آفريدهايم، و حال آنكه ايشان از پديدههاى شگرف آن رويگردانند فولادوند: و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم و[لى] آنان از [مطالعه در] نشانه هاى آن اعراض مى كنند قمشهای: و آسمان را سقفی محفوظ و طاقی محکم آفریدیم، و این کافران از مشاهده آیات آن اعراض میکنند. مکارم شیرازی: و آسمان را سقف محفوظي قرار داديم، ولي آنها از آيات آن رويگردانند.
وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ
﴿۳۳﴾
انصاریان: و اوست که شب و روز و خورشید و ماه را آفرید که هر یک در مداری شناور است.
خرمشاهی: و اوست كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريده، كه هر يك در سپهرى شناورند فولادوند: و اوست آن كسى كه شب و روز و خورشيد و ماه را پديد آورده است هر كدام از اين دو در مدارى [معين] شناورند قمشهای: و اوست خدایی که شب و روز و خورشید و ماه را بیافرید که هر یک در مدار معینی سیر میکنند. مکارم شیرازی: او كسي است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد كه هر يك از آنها در مداري در حركتند.
وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ
﴿۳۴﴾
انصاریان: و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی قرار ندادیم؛ پس آیا اگر تو بمیری آنان جاویدان خواهند ماند؟!
خرمشاهی: و ما پيش از تو هم براى هيچ انسانى جاودانگى مقرر نداشتهايم، آيا اگر تو بميرى آنان جاويدانند؟ فولادوند: و پيش از تو براى هيچ بشرى جاودانگى [در دنيا] قرار نداديم آيا اگر تو از دنيا بروى آنان جاويدانند قمشهای: و ما به هیچ کس پیش از تو عمر ابد ندادیم (تا به تو دهیم) آیا اگر تو بمیری آنان ابدا به دنیا زنده مانند؟! مکارم شیرازی: ما براي هيچ انساني قبل از تو زندگي جاويدان قرار نداديم (وانگهي آيا آنها كه انتظار مرگ تو را ميكشند) اگر تو بميري آنها زندگي جاويدان دارند؟!
كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ
﴿۳۵﴾
انصاریان: هر کسی چشنده مرگ است و ما شما را [چنانکه سزاوار است] به نوعی خیر و شر [که تهیدستی، ثروت، سلامت، بیماری، امنیت و بلاست] آزمایش می کنیم، و به سوی ما بازگردانده می شوید.
خرمشاهی: هر جاندارى چشنده [طعم] مرگ است و شما را به بد و نيك، چنانكه بايد و شايد، مىآزماييم، و به سوى ما بازگردانده مىشويد فولادوند: هر نفسى چشنده مرگ است و شما را از راه آزمايش به بد و نيك خواهيم آزمود و به سوى ما بازگردانيده مى شويد قمشهای: هر نفسی مرگ را میچشد، و ما شما را به بد و نیک و خیرات و شرور عالم مبتلا کنیم تا شما را بیازماییم و (هنگام مرگ) به سوی ما بازگردانده میشوید. مکارم شیرازی: هر انساني طعم مرگ را ميچشد، و ما شما را با بديها و نيكيها آزمايش ميكنيم، و سرانجام به سوي ما باز ميگرديد.
وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ
﴿۳۶﴾
انصاریان: کافران چون تو را ببینند جز به مسخره ات نمی گیرند [و می گویند:] آیا این است آن کسی که معبودان شما را [به موجوداتی بی اثر و بی اختیار] یاد می کند؟ در حالی که خود به ذکر [خدایِ] رحمان [که توحید و قرآن است] کافرند [و از این کار، باکی ندارند.]
خرمشاهی: و چون كافران تو را ببينند، جز به ريشخندت نمىگيرند [و گويند] آيا اين همان كسى است كه از خدايان شما [به بدى] ياد مىكند؟ و هم آنان ياد خداى رحمان را منكرند فولادوند: و كسانى كه كافر شدند چون تو را ببينند فقط به مسخره ات مى گيرند [و مى گويند] آيا اين همان كس است كه خدايانتان را [به بدى] ياد مى كند در حالى كه آنان خود ياد [خداى] رحمان را منكرند قمشهای: و کافران هنگام ملاقات تو، تو را جز به استهزاء نگرفته (و گویند) آیا این شخص است که بتان را که خدایان شما هستند (به اهانت و بدی) یاد میکند؟ و (ای رسول ما بدان که) محققا آنها به ذکر خدای مهربان (و کتاب و آیات او) کافر هستند. مکارم شیرازی: هنگامي كه كافران تو را ميبينند كاري جز استهزا كردن ندارند (و ميگويند) آيا اين همان كسي است كه سخن از خدايان شما ميگويد؟ در حالي كه خودشان ذكر خداوند رحمن را انكار ميكنند.
خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ
﴿۳۷﴾
انصاریان: انسان از شتاب و عجله آفریده شده است [که با نخوت و غرور، عذابم را به شتاب می خواهد]؛ به زودی عذاب هایم را به شما نشان خواهم داد، پس [آن را] به شتاب از من نخواهید.
خرمشاهی: انسان [گويى] از شتاب آفريده شده است، به زودى آيات خود را به شما مىنمايانيم، از من به شتاب مخواهيد فولادوند: انسان از شتاب آفريده شده است به زودى آياتم را به شما نشان مى دهم پس [عذاب را] به شتاب از من مخواهيد قمشهای: آدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتابکار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما مینمایانیم (و شما را عذاب میکنیم) پس تعجیل مدارید. مکارم شیرازی: (آري) انسان از عجله آفريده شده، ولي عجله نكنيد من آيات خود را به زودي به شما ارائه ميدهم.
وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
﴿۳۸﴾
انصاریان: [به پیامبر و مؤمنان] می گویند: اگر راست می گویید، این وعده کی خواهد بود؟
خرمشاهی: و گويند اگر راست مىگوييد پس كى اين وعده فرا مىرسد؟ فولادوند: و مى گويند اگر راست مى گوييد اين وعده [قيامت] كى خواهد بود قمشهای: و کافران میگویند: این وعده قیامت اگر راست میگویید کی خواهد بود؟ مکارم شیرازی: آنها ميگويند اگر راست ميگوئيد اين وعده قيامت كي فرا ميرسد؟!
لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ
﴿۳۹﴾
انصاریان: اگر کافران به آن وقتی که نمی توانند آتش را از چهره ها و پشتشان باز دارند و یاری هم نمی شوند، آگاهی داشتند [عجولانه عذاب را نمی خواستند.]
خرمشاهی: اگر كافران بدانند كه هنگامى كه نتوانند آتش را از چهرههايشان و از پشتهايشان باز دارند، و يارى نيابند [به صدق آن وعده پى برند] فولادوند: كاش آنان كه كافر شده اند مى دانستند آنگاه كه آتش را نه از چهره هاى خود و نه از پشتشان بازنمى توانند داشت و خود مورد حمايت قرار نمى گيرند [چه حالى خواهند داشت] قمشهای: اگر کافران بدانند وقتی که آتش دوزخ هر طرف از پیش روی و پشت سر به آنها احاطه میکند که نه خود دفع آن توانند و نه از سوی کسی یاری شوند (آن وقت از قیامت آگاه میشوند و دیگر درخواست عذاب نکنند). مکارم شیرازی: ولي اگر كافران ميدانستند زماني را كه نميتوانند شعله هاي آتش را از صورت و از پشتهاي خود دور كنند و هيچكس آنها را ياري نميكند (اينقدر در باره قيامت شتاب نميكردند).
بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ
﴿۴۰﴾
انصاریان: بلکه ناگهان به آنان می رسد، پس چنان مبهوتشان می کند که نه قدرت دارند آن را بازگردانند، و نه [برای به تأخیر افتادنش] مهلت می یابند.
خرمشاهی: آرى [آن وعده و قيامت] ناگهانشان فرا مىرسد، و حيرانشان مىسازد، و نمىتوانند بازش گردانند، و به آنان مهلتى هم ندهند فولادوند: بلكه [آتش] به طور ناگهانى به آنان مى رسد و ايشان را بهتزده مى كند [به گونه اى] كه نه مى توانند آن را برگردانند و نه به آنان مهلت داده مى شود قمشهای: بلکه واقعه مرگ و قیامت ناگهانی فرا رسد و آنها را مبهوت و حیران کند که نه قدرت بر رد آن داشته و نه بر تأخیر آن مهلتی توانند یافت. مکارم شیرازی: آري اين مجازات الهي بصورت ناگهاني به سراغشان ميآيد و مبهوتشان ميكند آنچنانكه توانائي بر دفع آن ندارند و به آنها مهلت داده نميشود. |
||