ParsQuran
سوره 20: طه - جزء 16

وَمَا أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يَا مُوسَى ﴿۸۳﴾
انصاریان: ای موسی! چه چیز تو را شتابان کرد که قبل از قوم خود [در آمدن به کوه طور] پیشی گرفتی؟
خرمشاهی: و [گفتيم‏] اى موسى چه چيز باعث شد كه بر قومت پيشى بگيرى؟
فولادوند: و اى موسى چه چيز تو را [دور] از قوم خودت به شتاب واداشته است
قمشه‌ای: و ای موسی بازگو که بر قومت چرا سبقت گرفته و با شتاب به وعده‌گاه آمدی؟
مکارم شیرازی: اي موسي چه چيز سبب شد كه از قومت پيشي گيري و (براي آمدن به كوه طور) عجله كني؟!
قَالَ هُمْ أُولَاءِ عَلَى أَثَرِي وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى ﴿۸۴﴾
انصاریان: گفت: پروردگارا! من به سوی تو شتافتم تا خشنود شوی. آنان گروهی هستند که اینک به دنبال من می آیند.
خرمشاهی: گفت آنان به دنبال من روانند و من پروردگارا به سوى تو شتافتم تا از من خشنود باشى‏
فولادوند: گفت اينان در پى منند و من اى پروردگارم به سويت‏ شتافتم تا خشنود شوى
قمشه‌ای: موسی عرضه داشت: هم اینک قوم از پی من هستند و من خود برای خشنودی تو تعجیل کرده و بر آنها تقدم جستم.
مکارم شیرازی: عرض كرد: پروردگارا! آنها به دنبال منند، و من عجله كردم به سوي تو تا از من راضي شوي.
قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ ﴿۸۵﴾
انصاریان: [خدا] گفت: ای موسی! ما به راستی قوم تو را پس از آمدن تو امتحان کردیم و سامری آنان را گمراه کرد.
خرمشاهی: فرمود ما قومت را در غياب تو امتحان كرديم و سامرى آنان را گمراه ساخت‏
فولادوند: فرمود در حقيقت ما قوم تو را پس از [عزيمت] تو آزموديم و سامرى آنها را گمراه ساخت
قمشه‌ای: خدا فرمود: همانا ما قوم تو را پس از آمدن تو آزمایش کردیم و سامری آنان را گمراه کرد.
مکارم شیرازی: فرمود ما قوم تو را بعد از تو به آزمايش گذارديم، و سامري آنها را گمراه كرد!
فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي ﴿۸۶﴾
انصاریان: پس موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قومش بازگشت، گفت: ای قوم من! آیا پروردگارتان به شما [درباره نزول تورات] وعده ای نیکو نداد؟ آیا زمان آن وعده بر شما طولانی آمد یا خواستید که خشمی از پروردگارتان بر شما فرود آید که با وعده من مخالفت کردید؟!
خرمشاهی: آنگاه موسى خشمگين و اندوهگين [و شتابان‏] به سوى قومش بازگشت و گفت اى قوم من آيا پروردگارتان با شما وعده‏اى نيكو نگذارد، آيا به نظرتان اين عهد طولانى شد، يا خواستيد كه خشم پروردگارتان بر شما فرود آيد، كه در وعده‏تان با من خلاف كرديد
فولادوند: پس موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود برگشت [و] گفت اى قوم من آيا پروردگارتان به شما وعده نيكو نداد آيا اين مدت بر شما طولانى مى ‏نمود يا خواستيد خشمى از پروردگارتان بر شما فرود آيد كه با وعده من مخالفت كرديد
قمشه‌ای: موسی (که از فتنه سامری آگاه شد) متأسف و غضبناک به سوی قوم بازگشت و گفت: ای قوم من، مگر خدای شما به شما وعده احسان نداد (که شما را نعمت کتاب بزرگ تورات عطا کند)؟ آیا وعده خدا بر شما طولانی شد، یا مایل شدید که مستوجب قهر و غضب خدای خود شوید، که وعده مرا خلاف کردید (و عهد من شکستید).
مکارم شیرازی: موسي خشمگين و اندوهناك به سوي قوم خود بازگشت و گفت: مگر پروردگار شما وعده نيكوئي به شما نداد؟ آيا مدت جدائي من از شما بطول انجاميده ؟ يا ميخواستيد غضب پروردگارتان بر شما نازل شود كه با وعده من مخالفت كرديد؟!
قَالُوا مَا أَخْلَفْنَا مَوْعِدَكَ بِمَلْكِنَا وَلَكِنَّا حُمِّلْنَا أَوْزَارًا مِنْ زِينَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْنَاهَا فَكَذَلِكَ أَلْقَى السَّامِرِيُّ ﴿۸۷﴾
انصاریان: گفتند: ما با اراده خود با وعده تو مخالفت نکردیم، بلکه ما را وادار کردند که بارهایی سنگین از زیور و زینت این قوم را حمل کنیم، پس آنان را [در آتش] انداختیم و به همین صورت سامری هم [آنچه از زیور و زینت داشت] در آتش انداخت.
خرمشاهی: گفتند، در وعده تو به اختيار خود خلاف نكرديم، بلكه از زر و زيور مردم انبوهى برگرفتيم و آنها را [در آتش‏] انداختيم، و سامرى چنين راهنمايى كرد
فولادوند: گفتند ما به اختيار خود با تو خلاف وعده نكرديم ولى از زينت‏ آلات قوم بارهايى سنگين بر دوش داشتيم و آنها را افكنديم و [خود] سامرى [هم زينت‏ آلاتش را] همين گونه بينداخت
قمشه‌ای: قوم به موسی گفتند: ما به میل و اختیار خود خلاف وعده تو نکردیم و لیکن اسباب تجمل و زینت بسیاری (از فرعونیان) بار دوش ما نهادند و ما آنها را در آتش افکندیم و چنین سامری (فتنه‌انگیز بر ما) القا کرد.
مکارم شیرازی: گفتند: ما به ميل و اراده خود از وعده تو تخلف نكرديم، ولي ما مقداري از زينت آلات قوم را كه با خود داشتيم افكنديم، و سامري اينچنين القا كرد.
فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ فَقَالُوا هَذَا إِلَهُكُمْ وَإِلَهُ مُوسَى فَنَسِيَ ﴿۸۸﴾
انصاریان: پس برای آنان مجسمه گوساله ای که صدای گاو داشت بیرون آورد، آن گاه [او و پیروانش] گفتند: این معبود شما و معبود موسی است که [موسی آن را] فراموش کرد [به این خاطر برای طلب معبود به طور رفت.]
خرمشاهی: و [چنين بود كه سامرى‏] براى آنان پيكر گوساله‏اى ساخت و پرداخت كه بانگ گاو داشت، آنگاه گفتند اين خداى شما و موسى است كه فراموشش كرده بود
فولادوند: پس براى آنان پيكر گوساله‏ اى كه صدايى داشت بيرون آورد و [او و پيروانش] گفتند اين خداى شما و خداى موسى است و [پيمان خدا را] فراموش كرد
قمشه‌ای: آن‌گاه سامری با آن زر و زیورها مجسّمه گوساله‌ای بساخت که صدایی شگفت داشت و (با این شعبده سامری و پیروانش) گفتند: خدای شما و خدای موسی همین گوساله است که موسی فراموش کرده است.
مکارم شیرازی: و براي آنها مجسمهاي از گوساله كه صدائي همچون صداي گوساله داشت خارج ساخت، و گفتند اين خداي شما و خداي موسي است! و او فراموش كرد (پيماني را كه با خدا بسته بود).
أَفَلَا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَلَا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا ﴿۸۹﴾
انصاریان: پس آیا درک نمی کنند [و نمی فهمند] که [گوساله، هنگامی که آن را می خوانند] پاسخی به آنان نمی دهد و مالک و صاحب اختیار هیچ سود و زیانی برای آنان نیست؟!
خرمشاهی: آيا اينان نينديشيدند كه [اين گوساله‏] پاسخ سخنى به آنان نمى‏دهد و زيان و سودى براى آنان ندارد؟
فولادوند: مگر نمى ‏بينند كه [گوساله] پاسخ سخن آنان را نمى‏ دهد و به حالشان سود و زيانى ندارد
قمشه‌ای: آیا این گوساله‌پرستان نمی‌نگرند که آن گوساله هیچ حرف و اثری و هیچ خیر و شری به آنها عاید نمی‌سازد؟
مکارم شیرازی: آيا آنها نمي‏بينند كه (اين گوساله) پاسخ آنها را نمي‏دهد؟ و مالك هيچگونه نفع و ضرري از آنها نيست؟!
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِنْ قَبْلُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي ﴿۹۰﴾
انصاریان: و به راستی هارون پیش از این به آنان گفته بود: ای قوم من! شما به وسیله این گوساله مورد امتحان قرار گرفته اید، و بی تردید پروردگارتان [خدای] رحمان است، بنابراین از من [که پیامبر او هستم] پیروی کنید و فرمانم را اطاعت نمایید.
خرمشاهی: و هارون پيش از آن به آنان گفته بود، اى قوم من شما با آن امتحان پس مى‏دهيد، و پروردگار [حقيقى‏] شما خداوند رحمان است، از من پيروى و از دستور من اطاعت كنيد
فولادوند: و در حقيقت هارون قبلا به آنان گفته بود اى قوم من شما به وسيله اين [گوساله] مورد آزمايش قرار گرفته ايد و پروردگار شما [خداى] رحمان است پس مرا پيروى كنيد و فرمان مرا پذيرا باشيد
قمشه‌ای: و هارون هم پیش از آنکه موسی باز آید به آنان گفت: ای قوم، این گوساله اسباب فتنه و امتحان شما گردیده و محققا آفریننده شما خدای مهربان است (نه این گوساله سامری) پس شما پیرو من شوید و امر مرا فرمان برید.
مکارم شیرازی: و هارون قبل از آن به آنها گفته بود كه اي قوم! شما به اين وسيله مورد آزمايش قرار گرفتيد، پروردگار شما خداوند رحمان است، از من پيروي كنيد و اطاعت فرمان من نمائيد.
قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى ﴿۹۱﴾
انصاریان: گفتند: ما همواره بر پرستیدن گوساله باقی می مانیم تا موسی به سوی ما باز گردد.
خرمشاهی: گفتند همچنان در خدمت او [گوساله‏] مى‏ايستيم تا موسى به نزد ما بازگردد
فولادوند: گفتند ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهيم داشت تا موسى به سوى ما بازگردد
قمشه‌ای: قوم گفتند: ما بر این پرستش گوساله ثابت هستیم تا وقتی که موسی به سوی ما بازگردد.
مکارم شیرازی: ولي آنها گفتند ما همچنان بر گرد آن ميگرديم (و به پرستش ‍ گوساله ادامه ميدهيم) تا موسي به سوي ما بازگردد!
قَالَ يَا هَارُونُ مَا مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا ﴿۹۲﴾
انصاریان: [هنگامی که موسی بازگشت، به هارون] گفت: ای هارون! وقتی دیدی آنان گمراه شدند چه چیز تو را مانع شد،
خرمشاهی: [موسى آمد و برآشفت و گفت‏] اى هارون چون ديدى كه گمراه شده‏اند
فولادوند: [موسى] گفت اى هارون وقتى ديدى آنها گمراه شدند چه چيز مانع تو شد
قمشه‌ای: موسی (چون بازگشت با عتاب به هارون) گفت: ای هارون مانع تو چه بود که چون دیدی که قوم گمراه شدند،
مکارم شیرازی: گفت: اي هارون! چرا هنگامي كه ديدي آنها گمراه شدند.