ParsQuran
سوره 20: طه - جزء 16

قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَنْ يُخْرِجَاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَى ﴿۶۳﴾
انصاریان: گفتند: مسلماً این دو نفر جادوگرند، می خواهند شما را با جادویشان از سرزمینتان بیرون کنند و آیین برتر شما را از بین ببرند.
خرمشاهی: [و] ادعا كردند اين دو جادوگرانى هستند كه مى‏خواهند با جادوشان شما را از سرزمينتان آواره كنند و آيين پسنديده شما را از بين ببرند
فولادوند: [فرعونيان] گفتند قطعا اين دو تن ساحرند [و] مى‏ خواهند شما را با سحر خود از سرزمينتان بيرون كنند و آيين والاى شما را براندازند
قمشه‌ای: فرعونیان گفتند: این دو تن (موسی و هارون) دو ساحرند که می‌خواهند به سحرانگیزی خود، شما مردم را از سرزمین خود بیرون کنند و طریقه نیکوی شما را (که اطاعت فرعون است) از میان ببرند.
مکارم شیرازی: گفتند: اين دو مسلما ساحرند، مي‏خواهند شما را با سحرشان از سرزمينتان بيرون كنند، و آئين عالي شما را از بين ببرند!
فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَقَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى ﴿۶۴﴾
انصاریان: پس حیله و نیرنگتان را گرد آورید، آن گاه صف کشیده بیایید که قطعاً امروز کسی کامیاب است که برتری یابد.
خرمشاهی: پس همفكرى كنيد و هماهنگ عمل كنيد و امروزه هر كه چيره شود، رستگار است‏
فولادوند: پس نيرنگ خود را گرد آوريد و به صف پيش آييد در حقيقت امروز هر كه فايق آيد خوشبخت مى ‏شود
قمشه‌ای: پس (ای ساحران) باید شما با هر مکر و تدبیری توانید مهیا شده و (مقابل این دو ساحر) صف آرایی کنید، که امروز آن‌کس که غلبه و برتری یابد محققا او فیروزی یافته است.
مکارم شیرازی: اكنون كه چنين است تمام نيرو و نقشه خود را جمع كنيد و در يك صف (به ميدان مبارزه) بيائيد، و رستگاري امروز از آن كسي است كه برتري خودش را اثبات كند!
قَالُوا يَا مُوسَى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَإِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَى ﴿۶۵﴾
انصاریان: [ساحران] گفتند: ای موسی! یا تو [عصایت را] می افکنی یا ما نخستین کسی باشیم که [ابزار و وسایل جادویش را] می افکند؟
خرمشاهی: گفتند اى موسى تو [اول‏] مى‏اندازى يا ما اول بيندازيم؟
فولادوند: [ساحران] گفتند اى موسى يا تو مى‏ افكنى يا [ما] نخستين كس باشيم كه مى اندازيم
قمشه‌ای: ساحران گفتند: ای موسی تو نخست به کار خواهی پرداخت یا ما اول بساط خود بیفکنیم؟
مکارم شیرازی: (ساحران) گفتند اي موسي آيا تو اول (عصاي خود را) مي‏افكني يا ما اول بيفكنيم؟!
قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى ﴿۶۶﴾
انصاریان: گفت: بلکه شما بیفکنید. پس [چون افکندند] ناگهان ریسمان ها و چوب دستی هایشان بر اثر جادویشان در خیال، چنان وانمود شد که با سرعت به راه افتادند.
خرمشاهی: گفت شما بيندازيد، و [انداختند و] ناگهان از جادوى آنان چنين به نظرش آمد كه ريسمانهايشان و چوبدستى‏هايشان [مار شده و] جنب و جوش دارد
فولادوند: گفت [نه] بلكه شما بيندازيد پس ناگهان ريسمانها و چوبدستى‏ هايشان بر اثر سحرشان در خيال او [چنين] مى ‏نمود كه آنها به شتاب مى ‏خزند
قمشه‌ای: موسی گفت: شما اول بساط خود درافکنید، (آنها بساط خویش افکندند) که ناگاه در اثر سحر آنان رسنها و چوبهاشان پنداشتی در نظر به جنبش و رفتار آمد.
مکارم شیرازی: گفت: شما اول بيفكنيد، در اين هنگام طنابها و عصاهايشان بخاطر سحر آنها چنان به نظر مي‏رسيد كه حركت مي‏كنند!
فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَى ﴿۶۷﴾
انصاریان: پس موسی در دلش ترسی احساس کرد.
خرمشاهی: پس موسى در دل خود بيمى احساس كرد
فولادوند: و موسى در خود بيمى احساس كرد
قمشه‌ای: در آن حال موسی در دل خویش سخت بترسید (که مبادا امر بر مردم مشتبه شود و میان سحر ساحران با معجز موسی فرق نگذارند و حجت او بر خلق آشکار نگردد).
مکارم شیرازی: در اين هنگام موسي ترس خفيفي در دل احساس كرد.
قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَى ﴿۶۸﴾
انصاریان: گفتیم: مترس که بی تردید تو برتری.
خرمشاهی: گفتيم مترس كه تو برترى‏
فولادوند: گفتيم مترس كه تو خود برترى
قمشه‌ای: ما گفتیم: مترس که تو البته همیشه غلبه و برتری خواهی داشت.
مکارم شیرازی: گفتيم: نترس تو مسلما (پيروز و) برتري!
وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى ﴿۶۹﴾
انصاریان: آنچه را در دست راست داری بیفکن تا همه ساخته هایشان را ببلعد؛ یقیناً آنچه را ساخته اند [واقعیت ندارد] فقط نیرنگ جادوگر است، و جادوگر هر جا درآید، پیروز نمی شود.
خرمشاهی: و آنچه در دست دارى بينداز تا برساخته‏هايشان را ببلعد، كه آنچه برساخته‏اند، نيرنگ جادوگر است و جادوگر هر چه كند رستگار نمى‏شود
فولادوند: و آنچه در دست راست دارى بينداز تا هر چه را ساخته‏ اند ببلعد در حقيقت آنچه سرهم‏بندى كرده‏ اند افسون افسونگر است و افسونگر هر جا برود رستگار نمى شود
قمشه‌ای: و اینک عصایی که در دست داری بیفکن تا (اژدها شود و یکباره) بساط سحر و ساحری اینان را فرو بلعد، که کار اینان حیله ساحری بیش نیست و ساحر هر جا رود (و هر چه کند) هرگز فلاح و فیروزی نخواهد یافت.
مکارم شیرازی: و چيزي را كه در دست راست داري بيفكن، تمام آنچه را آنها ساخته‏ اند مي‏بلعد، چرا كه آن تنها مكر ساحر است، و ساحر هر كجا برود رستگار نخواهد شد.
فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى ﴿۷۰﴾
انصاریان: [چون عصایش را انداخت و ساخته های جادوگران را بلعید، جادوگران از عظمت کار دریافتند که امری است خدایی نه جادویی] پس سجده کنان به رو درافتادند و گفتند: ما به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردیم.
خرمشاهی: آنگاه جادوگران به سجده در افتادند [و] گفتند به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم‏
فولادوند: پس ساحران به سجده درافتادند گفتند به پروردگار موسى و هارون ايمان آورديم
قمشه‌ای: پس همه ساحران به سجده افتاده و گفتند: ما به خدای موسی و هارون ایمان آوردیم.
مکارم شیرازی: (موسي عصاي خود را افكند، و آنچه را كه آنها ساخته بودند بلعيد) ساحران همگي به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار موسي و هارون ايمان آورديم!!
قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى ﴿۷۱﴾
انصاریان: [فرعون] گفت: آیا پیش از آنکه به شما اذن دهم، به او ایمان آوردید؟ یقیناً او بزرگ شماست که به شما جادو آموخته است، پس بی تردید دست ها و پاهایتان را یکی از راست و یکی از چپ قطع خواهم کرد، و شما را بر تنه های درخت خرما خواهم آویخت تا کاملاً بدانید که کدام یک از ما [من یا خدای موسی] عذابش سخت تر و پایدارتر است؟!
خرمشاهی: [فرعون‏] گفت آيا پيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد، بى‏شك او بزرگتر [و آموزگار] شماست كه به شما جادوگرى آموخته است، بدانيد كه دستها و پاهايتان را بر خلاف جهت يكديگر مى‏برم و شما را بر تنه‏هاى درخت خرما به دار مى‏كشم، و خواهيد دانست كه كداممان عذابى شديدتر و پاينده‏تر دارد
فولادوند: [فرعون] گفت آيا پيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد قطعا او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است پس بي‏شك دستهاى شما و پاهايتان را يكى از راست و يكى از چپ قطع مى ‏كنم و شما را بر تنه ‏هاى درخت‏ خرما به دار مى ‏آويزم تا خوب بدانيد عذاب كدام يك از ما سخت‏ تر و پايدارتر است
قمشه‌ای: فرعون گفت: شما چرا پیش از آنکه من اجازه دهم به موسی ایمان آوردید؟ معلوم است که او در سحر معلم شما بوده، باری من شما را دست و پا بر خلاف یکدیگر می‌برم و بر تنه نخلهای خرما به دار می‌آویزم و خواهید دانست که عذاب (من و موسی) کدام سخت‌تر و پاینده‌تر است.
مکارم شیرازی: (فرعون) گفت آيا پيش از آنكه به شما اذن دهم به او ايمان آورديد؟! مسلما او بزرگ شماست كه سحر به شما آموخته، بيقين دست و پاهاي شما را بطور مختلف قطع مي‏كنم و بر فراز شاخه‏ هاي نخل به دار مي‏آويزم، و خواهيد دانست كداميك از ما مجازاتش دردناكتر و پايدارتر است!
قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۷۲﴾
انصاریان: گفتند: ما هرگز تو را بر دلایل روشنی که به سوی ما آمده و بر آنکه ما را آفرید، ترجیح نمی دهیم؛ پس هر حکمی را که می توانی صادر کن، تو فقط در این زندگی دنیا می توانی حکم کنی.
خرمشاهی: [جادوگران‏] گفتند هرگز تو را بر روشنگريهايى كه براى ما آمده است، و بر كسى كه ما را آفريده است، بر نمى‏گزينيم، هر چه خواهى بكن، جز اين نيست كه تو فقط در زندگى دنيوى كارى توانى كرد
فولادوند: گفتند ما هرگز تو را بر معجزاتى كه به سوى ما آمده و [بر] آن كس كه ما را پديد آورده است ترجيح نخواهيم داد پس هر حكمى مى‏ خواهى بكن كه تنها در اين زندگى دنياست كه [تو] حكم مى ‏رانى
قمشه‌ای: ساحران به فرعون پاسخ دادند که ما تو را هرگز بر این معجزات آشکار که به ما آمده و بر خدایی که ما را آفریده مقدم نخواهیم داشت، پس در حق ما هر چه توانی بکن که هر ظلمی کنی همین حیات دو روزه دنیاست.
مکارم شیرازی: گفتند به خدائي كه ما را آفريده ما تو را هرگز بر دلائل روشني كه به ما رسيده مقدم نخواهيم داشت، هر حكمي ميخواهي بكن كه تنها ميتواني در اين زندگي دنيا داوري كني.